زبان فارسی در چین
زبان فارسی در چین: از دوران باستان تا عصر حاضر
پیشینهی زبان فارسی در چین
امروزه، تمامی مورخان و پژوهشگران تاریخ، به ویژه تاریخ خاورمیانه، آسیای مرکزی، جنوب و شرق آسیا، بر این موضوع اجماع دارند که زبان فارسی و شاخههای مختلف آن(پهلوی، سغدی) از گذشتههای خیلی دور یکی از زبانهای رایج و ریشه دار در جهان باستان بوده و درحال حاضر نیز هیچ تحقیق تاریخی شایستهای در زمینههای خاورشناسی و شرقشناسی، بدون دانستن زبان فارسی و مراجعه به اسناد و منابع فارسی امکان پذیر نیست. براساس نوشتههای جهانگردان مشهوری همچون پادری اودوریک، مارکوپولو و ابن بتوته، در دوران اوج فعالیت جادهی ابریشم، زبان فارسی زبان بین المللی و بازرگانی این جاده از بیزانس تا سواحل شرقی چین بوده است. براساس اسناد تاریخی چین، زبان فارسی، بهعنوان زبان اصلی دیپلماسی چین در دوران یوان و مینگ تا دوران چینگ نه تنها در کشورها و مناطق مسلمان نشین مورد استفاده بوده است، بلکه در شهر«جان چِنگ[1]» در ویتنام شمالی، «جِن لا[2]» در کامبوج امروز، مالاجا (نوار مالاکای مالزی امروز) نیز زبان دیپلماسی بوده است. (یائو جیدِه. پژوهشهای ایرانشناسی در چین. مطلبی منتشر نشده نزد مؤلف) از این جهت میتوان گفت زبان فارسی از دوران یوان تا دوران چینگ همیشه نقش بسیار مهمی در فعالیتهای دیپلماسی چین ایفا میکرد.
به همین سبب، بنا به دستور امپراتوران چینی، در چین قدیم مدرسه و آموزشکدههایی برای تدریس زبان فارسی و تربیت مترجمان و کارکنان دولتی و گمرکی فارسیدان تأسیس شده بود که در اسناد و کتابهای تاریخی چین به آن اشاره شده است. به همین جهت است که همیشه پژوهش پیرامون پیشینه و میزان نفوذ زبان فارسی در چین یکی از موضوعات مورد علاقهی محققان و پژوهشگران ایران و چین بوده است.
افزون بر آنچه ذکر شد، از ابتدای ورود اسلام به چین، زبان فارسی زبان فرهنگی و دینی مسلمانان این سرزمین بوده و هنوز هم در مدارس دینی و آموزشگاههای اسلامی که به«آموزش مسجدی» معروف است، زبان فارسی و کتابهای درسی که به زبان فارسی نوشته شده است، مورد استفاده است. نشانههای تاریخی رواج زبان فارسی در میان مسلمانان چین، هنوز هم در اصطلاحات روزمرهی آنان، به ویژه در امور دینی، قابل مشاهده است. همچنین، وجود کتیبهها، سنگ نوشتهها، و سنگ قبرهای تاریخی نوشته شده به زبان فارسی که برخی از قدمت 800 ساله برخوردار هستند، بازگو کنندهی کاربرد وسیع زبان فارسی به عنوان زبان نخست ارتباطاتی، میان مسلمانان ملیتهای مختلف ساکن و مرتبط با چین، از جمله مسلمانان چینی است. وجود برخی لغات و واژههای فارسی با کمی تغییر در زبان چینی و گویشها و زبانهای محلی و زبانهای اقلیتهایی مانند مغولی، تبتی و اویغوری نیز دلیل دیگری بر گسترهی تأثیر، نفوذ و جایگاه زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در سرزمین پهناور چین از گذشتههای دور است. در واقع، به واسطهی آمد و شد و مهاجرت بیشمار ایرانیان به شرق آسیا، از قرن دهم میلادی به بعد، زبان فارسی زبان ادبی و دینی شرق جهان اسلام به شمار میرفت و اسلام در این منطقه از ابتدا رنگ و مایهی ایرانی به خود گرفته و هنوز هم پس از گذشت چندین قرن، کلمات و اصطلاحات فارسی در عبادات و گفتگوهای روز مرهی آنان جای دارد. واژههایی همچون نماز، روزه، آب دست(وضو)، نماز بامداد(صبح)، نماز پیشین (ظهر)، نماز پسین(عصر)، نماز شامگاه(مغرب)، نماز خفتن(عشا)، و اسامی روزهای هفته مانند شنبه، یکشنبه، و تا آخر هفته، دوستی، دشمنی، آخوند(روحانی)، پاکی و... باگذشت زمان زبان و ادبیات فارسی آنچنان درسه بخش بازار تجاری، دربار امپراتوری وجامعهی مسلمانان چین گسترش یا فت که موجب شد در بخش تجارت وبازرگا نی وگمرکات و ادارات مالیاتی، خط استیفی یا همان خط سیاق که نوعی خط حساب وکتاب ایرانی است متداول شود. (لیو اینگ شنگ، 2002 ) همچنین، زبان فارسی در بخش اعتقادات دینی و احکام عبادی مسلمانان چین نیز تأثیر عمیقی نهاده است. حتی امروزه که زبان فارسی دیگر در این کشورکاربردی ندارد، ولی در برخی کتابهای آموزش احکام و مسایل دینی و شرعی، هنوز هم بخشی از نیتهای نمازهای یومیه و اجرای خطبهی عقد و ازدواج، همچنان با استفاده از جملات و عبارات کاملا فارسی اجرا میشود که آنچه در پی میآید پارهای از این موارد است که از کتابی به نام«دعوات العباد و فوائدها» منتشره از سوی انجمن اسلامی چین نقل میشود.
- نیت کردم که آبدست میسازم از برای برداشتن حدث را تا نماز بر من مباح شود، الهی از من قبول گردان.
- نیت کردم که بگزارم دو رکعت سنت نماز بامداد. متوجه شدم به جهت کعبه خالصا لله تعالی.
- نیت کردم که بگزارم چهار رکعت فریضهی نماز خفتن. وقتی متوجه شدم به جهت کعبه خالصا لله تعالی اقتدا کردم به امام الله اکبر.
در مورد نیت سایر نمازهای روزانه اعم از واجب و مستحب و غسل کردن واجب و مستحب نیز چنین عباراتی به کار میبرند. در کتاب زاشیوِ[3] كه از متون و درسنامههای متداول معارف اسلامی و حوزوی(نظام آموزش مسجدی) در چین است، خطبهها، نیتها، دعاها و صیغههای شرعی كه بر مسلمانان واجب است در عبادات و مناسك و عقود شرعی به لفظ و عبارت فارسی ادا گردد ذکر شده است. هنوز هم طبق سنت برخی از حوزههای اسلامی چین، مانند حوزهی شرقی شاندونگ، ادای صیغهی ایجاب و قبول به عبارت فارسی شرط لازم برای مشروعیت و صحت عقد ازدواج است، هرچند دو طرف زبان فارسی را ندانند. عبارت زیر متن خطبهی کامل عقد به زبان فارسی است که در کتاب زاشیه آمده است.
«اكنون به فرمان خداوند جهان و خالق كون و مكان و مربی عالمیان و پادشاه ازل و حكیم لم یزل و به شرف سنت سنیهی بهترین اولاد بنی آدم و برگزیدهی گلستان معرفت و كدخدای ملك خدا و شفاعتخواه روز جزا، یعنی به نام لطیف شریف محمدمصطفی(ص) و به اجماع صحابهی كبار(رض) و به مذهب مهذب امام اعظم كوفی صوفی(رح) و به گواهی این جماعت مسلمین كه در این مجلس امر خیر حاضرند، شما كه وكیل ثابت الوكاله بالمشافههاید از قبل مسماه فلانه بنت فلان بوده باشید، نفس نفسیهی موكلهی خود را به زنی و نكاح صحیح مسلمانی و به چهار امور شرعی كه بین الناس معروف و مشهور است و به مِهرِ مذكور كه بعض او معجل و بعضی مؤجل است الی بقاءالنكاح به این جوان حاضر راغب كه فلان بن فلان بوده باشد دادیدش به زنی؟ باز وكیل گوید: دادیمش به زنی و شما كه جوان حاضر راغب اید نفس نفیسهی موكلهشان را به زنی و به نكاح مسلمانی در بدل املاكات مذكور خواستید و قبول كردیدش به زنی؟ داماد گوید: قبول كردیمش!»
به هرحال، اگرچه نفوذ زبان فارسی در کشور دوردستی مانند چین در نگاه نخست بعید می نماید، ولی واقعیتی است که در دورهای از تاریخ روابط ایران و چین تحقق یافته و مراحلی را پشت سر گذاشته است که حقایق و شواهد تاریخی باقی مانده از آن دوران صحت آن را تأیید میکند. (رسولی، حجت، 1386: 137)
عوامل توسعه و ترویج زبان فارسی در چین
زمینهها و عواملی که در گذشته موجبات رشد و گسترش زبان فارسی در چین را فراهم ساخته است را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
1-روابط گسترده و پایدار تجاری موجود بین ایران و چین از طریق دو جادهی ابریشم زمینی و دریایی؛
2-مهاجرت بازرگانان، هنرمندان، دیوان سالاران، محققان، مبلغان دینی و صوفیان طریقت مسلک ایرانی به چین و اقامت و ازدواج با زنان و دختران چینی؛
3-گسترش روابط رسمی و دیپلماتیک میان امپراتوری چین و پادشاهی ایران و حکام محلی و اعزام سفرای متعدد از سوی دو کشور که پیامها و نامههای مودت آمیز و دوستانهای به زبان فارسی همراه خود داشتند،
4-تهاجم مغولان به ایران به رهبری چنگیزخان و هلاکو خان، و به اجبار کوچاندن صدها هزار سرباز، زندانی، صنعتگر، هنرمند، دبیر و منشی ایرانی به چین جهت استفاده از آنها برای تمشیت امور سرزمین پهناور چین و به قدرت رسیدن برخی از آنها در دربار امپراتور و ولایات مختلف این کشور. این دولتمردان ایرانی، پس از کسب موقعیت اجتماعی و سیاسی در چین تحت سلطهی سلسلهی یوان، هرکدام صدها نفر از خانواده، بستگان و هم کیشان خود را به چین منتقل و در مدیریت امور مملکتی از آنها به جای مردم چین و مغولها استفاده می کردند. این مهاجرت اجباری-اختیاری گسترده، زمینه را برای گسترش و نفوذ زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در چین را بیش از گذشته فراهم ساخت؛
5- همچنانکه در فصول گذشته ذکر شد، از آنجا که از یک سو، میان دوشاخه از مغولان حاکم در ایران و چین رابطه و ارتباط قوی وجود داشت و مبادلات سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی گستردهای برقرار بود، و از سوی دیگر مغولان خود دارای زبان و فرهنگ پیشرفته نبودند و شاخهی مغولان چین به مردم و زبان و فرهنگ مردم چین اعتماد نداشتند، به ناچار زبان فارسی، زبان رایج دربار هر دو شاخه از مغولان شد و دانشمندان ایرانی به عنوان منشیان و تاریخ نگاران در دربار سلسلهی یوان به کار گرفته شدند و اعلب نامهها و پیامهایی که میان این دو دربار مبادله میشد، به زبان فارسی بود. (امیری ، 1378: 165 تا 167) در نتیجه، زبان فارسی در کنار زبانهای چینی و مغولی زبان رسمی دربار شد و برای تربیت مترجمان و کارکنان آشنا به زبان فارسی در دربار و سرحدات و گمرکات کشور چین، نخستین مدرسهی آموزش زبانهای خارجی از جمله زبان فارسی در پایتخت یوان(پکن فعلی) راه اندازی و اولین لغتنامهی فارسی به چینی تحت عنوان«لغت نامهی مدرسهی هوی هوی» تألیف گردید. تحت تأثیر همین فضای خوش زبان فارسی بود که نخستین کتاب آموزش زبان فارسی به غیر فارس زبانها تحت عنوان«منهاج الطلب» توسط دانشمند ایرانی «چانگ جی مینگ» یا همان محمد ابن حکیم اصفهانی در چین تألیف و مورد استفاده قرار گرفت.
نقش زبان فارسی در پیدایش زبانهای بومی اسلامی
آنچه که در خصوص زبان فارسی در چین، توجه محققین وپژوهشگران علاقمند را به خود جلب میکند، گستردگی به کارگیری زبان فارسی در اسناد و مدارک وکتابهای خطی و لوحها وسنگ نوشتههای اسلامی باقیما نده از دوران سلسلههای مختلف امپراتوران چینی است. هادی العلوی یکی از نسخه شناسان معروف عرب که کتابهای خطی مسجد دونگسِه درپکن را مورد بررسی قرار داده، دراین خصوص میگوید: «زبان فارسی وآشنایی با این زبان درکلیه کتابهای خطی عربی سایه ا نداخته است. درکتا بهای خطی عربی، اغلب توضیحات وتفسیرهای ابتدا و ا نتهای کتاب به زبان فارسی است وعلاوه برآن متن بسیاری ازکتا بهای خطی عربی به سبک فارسی است. (هادی العلوی، 1978 : 475 )
پروفسور لیو اینگشِنگ[4] استادتاریخ دا نشگاه نَنجینگ، درمقالهای تحت عنوان«تاریخ ونحوهی شکل گیری خط ملت خویی وسایراقلیتهای نژادی مسلمان شمال غرب چین» میگوید: «در دوران حاکمیت سلسلههای تا نگ، سونگ و یوان، اجداد قوم خوی(مسلما نان) بیشتر به زبان فارسی حرف میزدند و زبان فارسی در عین اینکه یک زبان خارجی بود، زبان اقلیت قوم خوی هم به شمار میرفت. این امر قرنها به همین وضع ادامه داشت ولی پس از گذشت صدها سال، بهتدریج زبان چینی جایگزین زبان فارسی شد، اگرچه هم اکنون نیز تعداد زیادی از واژههای فارسی همچنان مورد استفادهی قوم خوی میباشد که محا فل اسلامی این واژهها را «زبان مسجدی» میگویند. » (لیو اینگ شینگ،2006) به هرحال، توسعهی فراگیری و استفاده از زبان فارسی برای چندین قرن و سپس ترکیب آن با زبان چینی، موجب شد که در برخی از مناطق دور افتادهی مسلمان نشین، از تعامل این دو زبان و آمیزش آنها با یکدیگر، کلمات و واژههای ترکیبی جدیدی متشکل از فارسی، عربی، و چینی متولد و زبان خاصی به نام شیائو اِرجینگ[5] شکل گرفته و برای چندین قرن مورد استفادهی مسلمانان این مناطق قرار گیرد. (سابقی،. نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های محلی اسلامی در چین ، 1385) اگرچه این زبان هیچوقت ازسوی دولت چین به رسمیت شناخته نشد، ولی چندین قرن متوالی بهصورت وسیع توسط چهار اقلیت قومی مسلمان دونگ شیانگ، بائو، سالار و هوی مورداستفاده قرار میگرفت وهنوز هم علیرغم به فراموشی سپرده شدن آن درشهرهای بزرگ، هنوز هم در برخی از روستاهای مسلمان نشین دورافتادهی مناطقی همچون خِهنَن، شانسی، مغولستان داخلی، نینگ شیا، گَنسو، چینگهای، سین کیانگ ویونن که طرح آموزش اجباری دولتی به صورت فراگیر اجراء نشده است، درسیستم آموزشی مساجد بهعنوان زبان آموزشی و در برخی از محاورات عمومی استفاده میشود. (لیواینگ شنگ، 2006)
زبان محلی دیگری که در برخی از مناطق مسلمان نشین چین با مبنا قرار دادن زبان فارسی شکل گرفت، زبان جینگ تانگ[6] است. زبان جینگ تانگ، زبان محلی خاص با حروف و الفبای فارسی است که درمیان مسلما نان چین برای چندین قرن رایج بوده است که با دیگر زبا نهای موجود در این کشور فرق زیادی دارد. مصادر کلمات و واژههای این زبان را، واژههای فارسی، عربی و چینی تشکیل داده و یا ترکیبی از همهی آنها است. ترکیبهای مختلف فارسی- عربی، عربی- چینی و فارسی- چینی شاکلهی اصلی این زبان را شکل میدهد. از آنجا که از ابتدا واژهها وکلمات دینی مورد استفادهی مسلما نان در چین بیشتر فارسی وعربی بوده است، لذا اکثر لغات و واژههای زبان جینگ تانگ هم از لغات و کلمات فارسی تشکیل شده و یا معنا و مفهوم کلمات فارسی و عربی در قالب لغات چینی بیان شده است. کلماتی همچون( نماز، روزه، بامداد، دشمن، پیشین، خفتن و ...) کلمات خاص فارسی، و لغاتی چون( ایمان، حج، زکات، خلیفه، امام و ...) کلمات خاص عربی، و واژههایی مانند( وانگرِن، به معنی مرگ، جیویکونگ، به معنای رکوع، وانگ شیانگ، به معنی امید واری و... ) کلمات خاص چینی هستند که در زبان جینگتا نگ از آنان استفاده شده است. همچنین، واژههای ترکیبی مانند«بی نصیب»، «ربا شی بوده» به معنای ربا حرام است، «بیمار لیاوو» به معنی مریض شدم، نمونهای از کلمات ترکیبی فارسی، عربی و چینی است که دراین زبان از آنها استفاده میشود. (ابراهیم فنگ جین یوان : 201 تا 204 )
موقعیت زبان فارسی در چین معاصر
از اوایل قرن بیستم، با فروپاشی نظام امپراتوری در چین و ایجاد جمهوری چین که همزمان با نهضت مشروطه طلبی در ایران بود، دور تازهای از فعالیتها برای آشنایی میان ایران و چین آغاز شد که متأسفانه به دلیل درگیر شدن چین در جنگهای داخلی و تجاوز ژاپن به این کشور که سرتاسر نیمهی نخست این قرن را به خود مشغول کرد، این تلاشها راه به جایی نبرد. اما پس از استقرار جمهوری خلق چین در سال1949، و در اواسط دههی1950ميلادي که رابطهی سیاسی میان ایران و چین به دلیل روی کارآمدن حزب کمونیست در این کشور قطع شده بود، یکی از اساتید تاريخ بخش شرقشناسي دانشگاه پكن به نام پروفسور جی شیانلین كه خود زبان فارسي را در دانشگاه كمبريج ياد گرفته بود، اولين دورهی آموزش زبان فارسي را با يازده دانشجو در دانشگاه پكن آغاز كرد. در سال1960، از آن يازده نفر تنها 4 نفر مدرك تحصيلي(کارشناسی) خود را در رشتهی زبان و ادبيات فارسي اخذ نمودند و در همان دانشگاه تدريس زبان فارسي را پيگرفتند. (اسماعیل پور، 1385)
با گسترش روابط سياسي میان ايران و چين در اوايل دههی1970،(آغاز مجدد روابط بین دو کشور در سال 1971میلادی) از همين فارغالتحصيلان به عنوان مترجم در سفرهاي ديپلماتيك استفاده شد و اين گونه بود كه آموزش زبان فارسي در چين، از ميانهی دههی1970و پس از بيست سال تجربهی آموزش مستقل در اين كشور، از حمايت دولت وقت ايران نيز برخوردار شد. پس از انقلاب اسلامي نيز آموزش زبان فارسي در كشورهاي مختلف مورد حمايت دولتهاي وقت قرار گرفت و تلاش اساتيد برجستهی كشور همچون آقایان دكتر شهيدي، دكتر ستوده، دكتر دبيرسياقي و ذيبح الله صفا در تشويق و حمايت از ايرانشناسان و مدرسان زبان فارسي در چين قابل توجه و تقدير بوده است. ترجمه شاهكارهاي ادبي زبان فارسي به زبان چيني شامل شاهنامه فردوسي، مثنوي مولوي، بوستان و گلستان سعدي، رباعيات خيام، ديوان حافظ و نگاشتن فرهنگ لغت فارسي به چيني و بالعكس حاصل تلاشهاي اساتيد چيني و حمايت و همكاري اساتيد ايراني زبان و ادبيات فارسي است. (فرازی ، 1391)
حال كه بيش از نيم قرن از آغاز آموزش زبان فارسي بهصورت آكادميك در چين ميگذرد، به نظر ميرسد علاقه و تلاش دولتمردان، زبانآموزان و مدرسان در اين كشور، حمايتهاي علاقهمندان به فرهنگ و ادب فارسي در بدنهی دولت و مراکز آموزش عالی ايران از طريق رايزنيهاي فرهنگي و اعزام اساتید مجرب و پيگيري مفاخر علمي و فرهنگي كشورمان، شرايط به گونهاي رقم خورده كه آموزش زبان فارسي در چين، برخلاف خیلی از کشورهایی که به صورت سنتی زبان فارسی در دانشگاههای آنها رواج خوبی داشت و تدریس میشد ولی اکنون درحال افول و تنزل است، از وضعيت نسبتا خوب و روبه رشدی برخوردار است. وجود مراكز مختلف آموزش زبان فارسي در دانشگاههاي پكن، شانگهاي و چند دانشگاه ديگر كه اخيرا تفاهمنامههاي همكاري ميان دانشگاههاي ايراني و چيني منعقد شده است، در كنار پژوهشگاه فرهنگ ايران در دانشگاه پكن كه از سال1991به فعاليت خود مشغول است، آموزشهاي پراكنده و مقطعي زبان فارسي در دانشگاه نظامي لویانگ و دانشگاه راديو و تلويزيون چين، سبب شده تا امروز در بسياري از مراكز دولتي چين از وزارت خارجه و وزارت بازرگاني گرفته تا راديو چين، نيروهايي متخصص و آشنا به زبان فارسي حضور داشته و روابط همه جانبهی دو كشور را تسهيل و تسريع ميكنند. وجود مراكز متعدد ايرانشناسي در چين و تأسيس مراكزي جديد خبر از تخصصي شدن حوزهی مطالعات ايران در این کشور ميدهد. (سابقی،1390: 265)
کرسیهای زبان فارسی، مراكز آموزشي و استادان زبان فارسي در چين
تا كنون، با حمایت دولت و دانشگاههای چین، و همکاری دولت ایران و مراکز دانشگاهی و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در چین، در شش دانشگاه این کشور كرسي دایمی رشتهی زبان و ادبیات فارسي دایر و راهاندازي شده است، و در دو دانشگاه نيز كلاس مقدماتی آموزش زبان فارسي بهصورت مقطعی داير است شده كه تاریخ راه اندازی، مقطع تحصیلی، تعداد و مشخصات اساتید، و میزان موفقیت آنها به شرح زیر است.
1-دانشگاه پكن: نخستین کرسی زبان و ادبیات فارسی در کشور چین، در سال1336(1957 ميلادي) و در دانشكدهی خاورشناسي دانشگاه پكن داير شد. این دانشگاه، هر چهار سال يك بار هشت دانشجو پذيرش می کند. اين كرسي آموزشي تا كنون بيش از 24دوره( 14دورهی کارشناسی، 8 دورهی کارشناسی ارشد و دو دوره در مقطع دکترا) فارغ التحصیل داشته و حدود 300 نفر دانشجوی چيني را با زبان و ادبيات فارسي و تاريخ و فرهنگ ايران آشنا ساخته است كه هم اكنون در مؤسسات و ادارات و بخشهای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، پژوهشی، امنیتی و نظامی این کشور در داخل و سفارت خانههای چين در ايران و بعضي از کشورهای دیگر و همچنین شركتهاي تجاري كه با ايران ارتباط دارند، مشغول به كار هستند. عمدهی ايرانشناسان و فارسيدانان مشهور چين نیز از پرورش يافتگان اين دانشگاه هستند. در دانشگاه پکن که به عنوان دانشگاه مادر در رشتهی زبان و ادبیات فارسی در چین به شمار میرود، در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو پذیرفته میشود. دورهی پذیرش دانشجوی رشتهی زبان فارسی هر چهارسال یک بار است که معمولا ده دانشجو پذیرفته میشود. مقطع دکترای این دانشگاه اغلب برای تربیت اساتید مورد نیاز سایر دانشگاههایی که دارای رشتهی زبان و ادبیات فارسی هستند صورت میپذیرد. همچنین، باتوجه به پیشینه و حضور اساتید مجرب در این دانشگاه(شاغل و بازنشسته)، بیشتر متون آموزشی زبان فارسی مورد استفاده در سایر دانشگاهها، و ترجمه و تألیف آثاری پیرامون ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی نیز توسط این اساتید تهیه و تدوین و توسط انتشارت دانشگاه پکن چاپ ومنتشر شده است.
استاد جانخونگ نيِن[7](فارغ التحصیل نخستین دورهی زبان فارسی دانشگاه پکن)، استاد زِنيان شِن[8](فارغ التحصیل دانشگاه کابل در افغانستان)، استاد يهييليانگ[9](فارغ التحصیل دانشگاه کابل در افغانستان)، استاد خانم ليشيانگ[10](همسر استاد جانخونگ نیِن)، و خانم تِنخوييجو[11]، از استادان ممتاز و پايهگذاران اصلي بخش فارسي دانشگاه پكن هستند كه اكنون همگی بازنشسته شدهاند. درحال حاضر خانم دكتر وانگايدان[12] و آقای دکتر شی گوان[13](هر دو فارغ التحصیل دانشگاه تهران)، مسئوليت ادارهی كرسي آموزش زبان فارسي و مركز پژوهشهاي فرهنگ ايران در اين دانشگاه را بر عهده دارند. فرهنگ بزرگ فارسي به چيني و فرهنگ بزرگ چيني به فارسي و دهها کتاب ادبی، تاریخی، و آموزشی، در خصوص ایران، به همت این استادان تأليف، ترجمه ومنتشر شده است.
بخش فارسی دانشگاه پکن نه تنها قدیمیترین کرسی زبان فارسی در چین است، بلکه از نظر سطح علمی و آموزشی نیز نسبت به سایر دانشگاههای دارای رشتهی زبان فارسی در این کشور بهتر و بالاتر است. این دانشگاه با دانشگاه تهران قرار داد همکاریهای علمی و آموزشی و تبادل استاد و دانشجو دارد که تا سال1379 همیشه یکی از اساتید برجستهی دانشکدهی ادبیات تهران برای تدریس به دانشجویان دانشگاه پکن به چین اعزام میشد. در سال 1380، بنا به تشخیص مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی، با توجه به افزایش سطح علمی اساتید بومی این دانشگاه، اعزام استاد از ایران متوقف و پس از آن اساتید به صورت مقطعی و تحت شرایط خاصی به صورت موقت جهت همکاری با اساتید بومی به این دانشگاه اعزام میشوند. دانشگاه پکن، به پاس همکاریهای صادقانهی مرحوم دکتر شهیدی با بخش فارسی دانشگاه پکن به نمایندگی از دانشگاه تهران، دکترای افتخاری خود را تقدیم این استاد فرزانه نمود، و متقابلا، دانشگاه تهران نیز به پروفسور جی شیان لین، بنیانگذار رشتهی زبان فارسی در دانشگاه پکن، دکترای افتخاری اعطا نمود.
مرکز پژوهشهای فرهنگ ایران، وابسته به دانشگاه پکن نیز که زیر نظر بخش فارسی این دانشگاه است، در سال1369(1990میلادی) تأسیس و تا کنون فعالیتهای علمی و پژوهشی بسیاری را انجام داده و سمینارهای متعددی را برگزار نموده است.
2-دانشگاه راديو و تلويزيون پكن: کرسی زبان فارسی در این دانشگاه در سال1957 و همزمان با تأسیس بخش فارسی رادیو بین المللی چین راه اندازی شد. نخستین گروه از فارغ التحصیلان اولین دورهی رشتهی زبان فارسی این دانشگاه، در سال1961به بخش فارسی رادیو بین المللی چین پیوستند و خانمها لیوبائوجین، چِن جینیون، و وِن یِهسون، هر سه از فارغ التحصیلان اولین دورهی زبان فارسی این دانشگاه، از نخستین گویندگان فارسی زبان رادیو بین المللی چین به شمار میروند. نخستین گویندگان (بخش فارسی رادیو بین المللی چین. www.persian.cir.cn.) آموزش زبان فارسی در این دانشگاه مستمر نبوده و براساس نیاز مراکز و نهادهای رسانهای دولتی چین به افراد فارسیدان دوره برگزار میکند. لذا، از زمان تأسیس بخش فارسی در این دانشگاه تا كنون، تنها سه دورهی آموزش زبان فارسي در مقطع کارشناسی، برگزار شده است كه در آخرین دورهی آن که در سال1383به پایان رسید، 27 دانشجو از سراسر چين در رشتهی زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شدند که اغلب پس از پایان دوره، در رسانههای مختلف از جمله بخش فارسی رادیو بین المللی چین مشغول به کار شدهاند. اين دانشگاه مركز اصلي تربيت گويندگان، مجريان، خبرنگاران و دستاندركاران وسايل ارتباط جمعي چين شناخته ميشود. خانم وِنيِه سون[14] که خود از فارغ التحصیلان نخستین دورهی این دانشگاه بود، ریاست آخرین دوره از دانشجویان رشتهی زبان فارسی را بر عهده داشت که اینک بازنشسته شده است.
3-دانشگاه نظامي لويانگ واقع در شهر لویانگ در استان خِهنَن: كرسي آموزش زبان فارسي اين دانشگاه تا كنون فارسيدانهاي بسيار زيادي را تربيت كرده است که به دلیل نظامی بودن آن، اغلب فارغ التحصیلان در دستگاههای نظامی، انتظامی و امنیتی این کشور خدمت میکنند. در اين دانشگاه هم اكنون 10 نفر دانشجو به فراگيري زبان فارسي مشغول هستند. آقايان چيوِندونگ[15]، يائوشيانگ[16] و جانگليمينگ[17] استادان بخش فارسي اين دانشگاه هستند. در این دانشگاه نیز زبان فارسی، تنها تا مقطع کارشناسی آموزش داده میشود.
4-دانشگاه زبانهاي خارجي شانگهاي: كرسي آموزش زبان فارسي در اين دانشگاه از سال 1376(1997میلادی) راهاندازي شده است. اين كرسي براساس قرارداد امضا شده بين دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه مذكور داير شده و بر پايهی اين قرارداد، همزمان با تشكيل كرسي زبان فارسي دراين دانشگاه، كرسي زبان چيني هم در دانشگاه شهيد بهشتي آغاز به کار کرده و طبق توافق، همه ساله يك استاد چيني برای تدریس به دانشگاه شهيد بهشتي اعزام میشود و يك استاد ايراني هم از سوی دانشگاه شهید بهشتی برای تدریس دانشجویان به دانشگاه مطالعات خارجي شانگهاي فرستاده میشود. استادان اعزامی از دانشگاه شهید بهشتی از ابتدای آغاز این همکاری به ترتیب عبارت بودند از: آقایان دکتر منصور ثروت، دکتر محمد خانی، دکتر حجت رسولی، دكتر ابوالقاسم اسماعيل پور، دکتر حسنی و در حال حاضر نیز دکتر محمد کاظم کهدویی با اين بخش همكاري دارد. درحال حاضر، اساتید چینی این بخش نیز عبارتند از: خانم ليوهويي، خانم وانگ جِنگرونگ، و آقاي چِنتونگ( آقای چِن تونگ اخیرا به عنوان نفر دوم بخش فرهنگی سفارت چین در تهران مشغول به خدمت میباشد.) این دانشگاه تا کنون 5 دوره فارغ التحصیل در مقطع کارشناسی داشته و از سال گذشته برای نخستین بار در مقطع کارشناسی ارشد نیز دو نفر دانشجو پذیرفته شده است.
5-دانشگاه مطالعات خارجی پکن: رشتهی زبان وادبیات فارسی برای نخستین بار در سال1388(سپتامبر 2009) در این دانشگاه راه اندازی شد. ریاست بخش فارسی این دانشگاه را خانم دکتر یولی(فارغ التحصیل دانشگاه تهران) بر عهده دارد. در سال اول تأسیس این بخش، خانم آمنه تقیان از فارغ التحصیلان رشتهی«آموزش زبان فارسی به دانشجویان خارجی، از دانشگاه علامه طباطبایی» با خانم دکتر یولی همکاری میکرد. در سال دوم کلیهی دانشجویان(26 نفر) با استفاده از بورس دولت جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای چینی فعال در ایران، برای ادامهی تحصیل به ایران اعزام و در مؤسسهی دهخدا دو ترم را گذراندند. این دانشجویان، سال سوم و چهارم را در پکن ادامه داده و از همکاری آقای دکتر محمد خان که از دانشگاه شهید بهشتی بازنشسته شده بود، برای تدریس بهره بردند.
6-آخرین و جوانترین بخش زبان فارسی، در سال1391، در دانشگاه شمالغرب چین واقع در شهر شیاَن از ابتدای سال جاری تحصیلی(2012-2013) با 35 دانشجو در مقطع کارشناسی راه اندازی شده است که خانم وانگ جِن رونگ[18](فارغ التحصیل دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد) ریاست آن را بر عهده دارد.
7-در دانشگاه تربيت معلم سين كيانگ(شهر ارومچی) نیز اگرچه کرسی رسمی و رشتهی زبان فارسی وجود ندارد، ولی با توجه به نیاز این منطقه، تاكنون سه دورهی مقدماتي آموزش زبان فارسي در خلال سالهاي 98 تا 2004 ميلادي برگزار شده است. در این دورهها، آقای دكتر ضمير سعدالله زاده(از نژاد تاجیک چینی و فارغ التحصیل دانشگاه دوشنبه در تاجیکستان) تدریس میکرد. در این دورهها مجموعا بیش از150 نفر از دانشجویان رشتههای مختلف، زبان فارسی را به عنوان زبان دوم اختیاری انتخاب و به یاد گیری زبان فارسی اشتغال داشتند. قابل ذکر است که متن آموزشی تهیه شده توسط خانم لیشیانگ از دانشگاه پکن، برای تدریس در دانشگاه تربیت معلم سین کیانگ به زبان اویغوری ترجمه و مورد استفادهی این دانشجویان قرار گرفت.
8-در دانشگاه تربیت معلم نانجينگ نیز براي نخستين بار در سال 1385 یک دوره كلاس آموزش زبان فارسي با همكاري رايزني فرهنگي و مديران دانشگاه مزبور، توسط آقاي ارژنگ محقق دانشجوی ایرانی شاغل به تحصیل در این دانشگاه و با حضور هفت نفر از علاقمندان يادگيري زبان فارسي داير شد که بعدها به دلیل عدم حمایت متوقف شد.
منابع و متون آموزشی زبان فارسی در دانشگاههای چین
یکی از مهمترین پایههای اساسی آموزش هر زبانی، وجود منابع و متون آموزشی متنوع، روشمند، و متناسب با ذوق و سلیقهی زبان آموزان است که زمینه را برای علاقمندی بیشتر و فراگیری سریعتر آن زبان فراهم میسازد. در خصوص منابع درسی آموزش زبان فارسی، به طور کلی باید گفت، علیرغم تلاشهای فراوانی که از سوی دبیرخانهی محترم شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی و مرکز گسترش زبان فارسی و سایر نهادها و مراکز مسئول گسترش این زبان و اساتید بزرگوار و متخصص در این زمینه صورت گرفته و کتابها، نوارها و سیدی های آموزشی نسبتا متنوع و زیادی تولید شده و تلاشهای بسیاری برای رفع نواقص آنها صورت گرفته است، ولی متأسفانه تا کنون متن آموزشی استاندارد و متناسب با نیازهای مخاطبان و فارسی آموزان کشورهای مختلف که بتواند به روشی علمی و هدفمند و جذاب نیاز آنها را برآورده سازد، وجود ندارد. دولت چین، از سال2004 میلادی تصمیم گرفت تا با استفاده از راهبرد آموزش زبان چینی در جهان، به عنوان ابزاری در راستای توسعهی فرهنگ و قدرت نرم خود استفاده کند. از آن سال تا کنون، و طی همین مدت چند ساله، سازمان متولی امر آموزش زبان چینی به خارجیان(خَنبَن[19]) که مدیریت مؤسسات کنفوسیوس در خارج از کشور را بر عهده دارد، با بسیج امکانات دولتی و بخش خصوصی و اساتید و کارشناسان آموزشی و با استفاده از آخرین روشهای علمی و ابزارها و فنآوریهای نوین آموزشی روز، بیش از 550 نوع کتاب، نرم افزار، اقلام صوتی و تصویری آموزشی و کمک آموزشی متنوع و سازگار با هر محیط و سن هر زبان آموز و به زبانهای متنوع(انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیولی، ایتالیایی، عربی، اردو، مالایی، تایلندی، بنگالی، و حتی فارسی) را تهیه، تدوین و منتشر نموده است تا بتواند نیازهای زبان آموزان از هر ملیت و قشر و در هر سطحی از زبان که مورد نیاز علاقمندان است برآورده سازد. طبعا، در نتیجهی چنین تلاشی استکه در حال حاضر، تعداد زبان آموزان چینی در سرتاسر جهان به بیش از 50میلیون نفر رسیده و پیش بینی شده است تا سال 2020این تعداد از شمار100میلیون نفر نیز فراتر رود. باتوجه به اهمیت و زمینهی گسترش زبان فارسی و تأکیدهای مقامات بلند پایهی جمهوری اسلامی ایران نسبت به این موضوع، انتظار این است که مجریان این سیاست با تلاش مضاعف خود بتوانند نیازهای کرسیها و کلاسهای آموزش زبان فارسی در دانشگاهها و مؤسسات و نهادهای آموزشی مختلف، از جمله رایزنیها و نمایندگیهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور را با تدوین و انتشار منابع آموزشی متنوع، به زبانهای مختلف و با درنظر گرفتن نیازها و ذایقه و خصوصیات فرهنگی هر کشور، برآورده سازند.
وضعیت کتابهای درسی آموزش زبان فارسی در چین هم از این وضعیت کلی استثنا نیست. علیرغم این که براساس شواهد تاریخی، نخستین کتاب آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانها(منهاج الطلب) چندین قرن پیش در چین تدوین شده که در آن زمان کار پیشرفتهای در این زمینه بوده است، ولی منابع درسی موجود در مراکز آموزشی چین از استاندارد لازم و چارچوب واحدی برخوردار نیست. به طور کلی، کار تدوین کتابهای درسی زبان فارسی در چین را میتوان به سه مرحلهی زمانی تقسیم کرد:
مرحلهی نخست از آغاز تأسیس کرسی زبان فارسی در دانشگاه پکن تا سال1977. در این مرحله به دلیل تازه تأسیس و خود جوش بودن این رشته و نبود تجربه در این زمینه از یکسو، و نبود رابطهی علمی و آموزشی میان ایران و چین به دلیل قطع روابط دیپلماتیک از سوی دیگر، هیچگونه کتاب و منابع درسی آموزش زبان فارسی وجود نداشت. اساتید از مجلات و روزنامههای فارسی تاریخ گذشتهای که به سختی به دست میآوردند، مقالات و مطالبی را تهیه و بدون داشتن برنامهی تدوین شدهی درسی و داشتن روش معین، آنها را در اختیار دانشجویان قرار داده و تدریس میکردند.
مرحلهی دوم که تقریبا برای مدت 20سال دوام داشت، از متنهای فارسی تکثیر شده از متون مختلف برای تدریس استفاده میشد. در این مرحله معلمین برای یک ترم تحصیلی متونی را انتخاب و همراه با توضیحات دستوری و تمرینات لازم آنها را در اختیار دانشجویان قرار میدادند. در این مدت که روابط سیاسی بین دو کشور به حالت عادی بازگشته بود، کمکهایی نیز از نظر متون از سوی ایران در اختیار دانشگاه قرار میگرفت و دسترسی به متون و کتابها و مجلات فارسی آسانتر بود. برای نمونه، در سال1363، استاد زِن یانشِن جزوههایی را برای دانشجویان سال اول و دوم تدوین کرده بود که در آن قسمت صداشناسی حروف فارسی و برخی از قواعد دستور زبان در آنها توضیح داده شده بود که در نوع خود یک نو آوری به شمار میرفت. بعدها، همین جزوهها خود برای تدوین کتب آموزشی الگوی خوبی بودند.
مرحلهی سوم از سال1360آغاز شد. در این سال با پیگیری و حمایت رییس دانشکدهی زبانهای شرقی و همکاری انتشارات دانشگاه پکن، وظیفهی تدوین کتب درسی زبان فارسی براساس معیارهای دانشگاهی، بر عهدهی خانم لیشیان گذاشته شد. در این دوران و پس از تجربهی30 ساله در مورد آموزش زبان فارسی در این دانشگاه، زمینه برای تدوین کتب آموزشی استاندارد رسمی فراهم شده بود. در جریان تدوین کتابهای جدید، سایر اساتید زبان فارسی نیز با خانم لیشیان همکاری قابل تقدیری داشتند. در سال1364، خانم لیشان با همفکری استاد جان هون نین، با استفاده از متون و جزوات پیشین، کتاب آموزشی جدیدی تدوین کرد که همین کتاب به زبان اویغوری نیز ترجمه و در اختیار فارسی آموزان قرار گرفت. پس از سالها تلاش و آزمون و خطا، سرانجام در سال1369، پس از جمع بندی و آسیب شناسی متون گذشته، و بهرهگیری از تجارب اساتید مختلف، از جمله استادان ایرانی اعزامی از دانشگاه تهران همچون دکتر دبیر سیاقی، دکتر زنجانی و دکتر سید محمد ترابی، برای نخستین بار کتاب دو جلدی آموزش زبان فارسی(همراه با توضیحات لازم به زبان چینی، به منظور درک درست دانشجویان) برای تدریس دو ساله تدوین و در اول زمستان سال1369 منتشر گردید. این کتاب که حاصل تلاش دسته جمعی اساتید زبان فارسی چینی و ایرانی بود، افزون بر دانشگاه پکن، در سایر دانشگاهها نیز مورد استقبال واقع شد و هنوز هم به عنوان یکی از کتابهای آموزشی از آن استفاده میشود. این مجموعه با558 صفحه مطلب، شامل 64درس است که طی510 تا640ساعت درسی و در64 هفته به دانشجویان تدریس میشود. بیشتر مطالب این مجموعه از کتابهای درسی مدارس ایران، و سایر منابع آموزشی برگرفته شده است. در این مجموعه هر درس شامل صداشناسی؛ جملههای برگزیده برای مکالمه؛ متن اصلی درس؛ توضیح واژههای جدید؛ تمرینات و متن کمکی میشود که نسبت به کتابهای پیشین روشمندتر و کاملتر بود. (امیری ، 1378) در این مجموعه اهدافی همچون تقویت مهارت دانشجویان در زمینههای شنوایی، بیان، نگارش و خواندن فارسی و ارایهی اطلاعات مفید در خصوص زبان، ادبیات، تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران زمین مورد توجه بوده است. اگرچه این مجموعه برای تدریس در آن دوره خیلی خوب طراحی و تدوین شده است، ولی هنوز دارای نواقص زیادی است که بایستی مرتفع و تکمیل شود. لذا، انتشارات دانشگاه پکن بار دیگر از خانم لیشیان در خواست کرده تا ضمن بازنگری در این کتاب، ضمن رفع نواقص موجود، مطالب و روشهای جدید آموزشی را به آن اضافه نموده و همراه با سیدی آموزشی تهیه نماید که سال گذشته چاپ جلد اول آن به اتمام رسید و انتظار میرود که جلد دوم آن هم به زودی منتشر شود.
اضافه مینماید که در کنار این کتاب آموزشی، هر دانشگاه و هر استادی، متون و جزوههای آموزشی خاص خود را نیز براساس نیاز دانشجویان تهیه و بهصورت فتوکپی در اختیار دانشجویان قرار میدهد. اخیرا خانم دکتر یولی، رییس بخش فارسی دانشگاه مطالعات خارجی پکن که از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده، تألیف کتاب آموزشی جدیدی را در دست اقدام دارد که با استفاده از روشهای نوین آموزش زبان و تجربیات کسب شده در ایران و چین تدوین شده و امید است به زودی منتشر گردد. نگارنده در دوران مأموریت خود در پکن، در نشست آسیب شناسی آموزش زبان فارسی که در سال1388 در دانشگاه پکن و با حضور تمام استادان این رشته برگزار شد، پیشنهاد کردم که با همکاری و هماهنگی اساتید ایرانی و چینی، سیلابسهای جدید استاندارد و یکسانی با لحاظ نمودن تمام ملاحظات علمی، اقلیمی و فرهنگی و تاریخی برای تدریس زبان فارسی در چین تهیه شود تا در تمام دانشگاههایی که اینک کرسی زبان فارسی دایر است همان متن استاندارد تدریس شود که مورد تأیید تمامی شرکت کنندگان قرار گرفت. انتظار میرود که این پیشنهاد مهم و ضروری به زودی جامهی عمل پوشیده و این مشکل اساسی آموزش زبان فارسی در کشور چین برای همیشه مرتفع گردد.
موانع پیش روی گسترش آموزش زبان فارسی در چین
براساس آسیب شناسی میدانی صورت گرفته پیرامون موانع و مشکلات آموزش زبان فارسی در این کشور، برخلاف کشورهایی مانند هند و پاکستان، دشواریهای موجود بیشتر نرم افزاری است و نه سخت افزاری. در حالیکه در طول30 سال گذشته آموزش زبان فارسی در شبه قاره سیر نزولی داشته و هر سال از تعداد دانشگاهها و مراکز آموزشی که در آنها کلاسهای آموزش این زبان دایر بوده کاسته میشود، در چین با رشد 50درصدی رو به رو بوده و هنوز هم زمینه برای توسعهی آن وجود دارد. در واقع، در نتیجهی توسعهی روابط سیاسی و اقتصادی بین دو کشور، هم دولت و مراکز آموزش عالی چین از گسترش مراکز آموزش زبان فارسی در این کشور خوب استقبال کردهاند، و هم نهادها و مراکز علمی و آموزشی جمهوری اسلامی ایران، به ویژه رایزنی فرهنگی کشورمان در پکن، برای توسعهی آن تلاش و همکاریهای قابل تقدیری به عمل آوردهاند. بنابراین، زبان فارسی در چین با موانع اصولی و مشکل توسعهای مواجه نیست، بلکه مشکلات آن از جنس کمبود استاد، منابع درسی، مشکلات آموزشی و یاد گیری، کمک آموزشی و گسترش مبادلات استاد و دانشجو است.
به هرحال، مشکلات آموزش زبان فارسی در چین را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: ساختاری و عملکردی که هر دو نوع آن قابل حل و مرتفع شدن است.
الف-مشکلات ساختاری: تجربهی تدریس چند دههی گذشته نشان داده است که دانشجویان چینی به دلیل وجود تفاوت ساختاری و تلفظی در دو زبان فارسی و چینی، در دو سال اول آموزش با سه مشکل اساسی روبه رو هستند. 1-مشکل تلفظ. فراگرفتن تلفظ صحیح کلمات و درست ادا کردن آن در امر آموزش هر زبان از اهمیت زیادی برخوردار است. اصولا، تلفظ برخی از حروف، صداها و آواهای زبان فارسی برای چینیها به دلیل نبودن چنین حروف و صداهایی در زبان چینی، بسیار سخت است. لذا، در ابتدای کار اساتید به سختی تلاش می کنند تا دانشجویان را با صداها و مخارج آنها آشنا کرده و به آنان بیاموزند که صداهای مختلف حروف فارسی از چه اندامهای گفتاری بیرون میآیند. این مشکل به ویژه در تشخیص صدا و نحوهی تلفظ حروفهایی مانند(ث، س، و ص،) یا (ذ، ز، ظ، ض) دو چندان است. 2- صرف افعال براساس زمان و اشخاص. از نظر دستور زبان فارسی، یک فعل هشت زمان دارد و با صورت معلوم و مجهول آن و تغییر شکلی که در هر کدام پیدا میکنند، هر فعل فارسی به 96شکل و صورت تغییر مییابد. و این وضعیت با زبان چینی که بسیار ساده است خیلی فرق میکند. لذا، یک زبان آموز چینی اگر بخواهد افعال فارسی را به خوبی فرا گیرد، باید یک روند نسبتا طولانی را طی کند.
3- ترتیب بندی و تشکیل جمله، سومین مشکل داشنجویان فارسی آموز چینی است. به این معنی که فعل فارسی معمولا در آخر جمله و در زبان چینی، معمولا بین فاعل و مفعول قرار میگیرد. دانشجوی چینی برای آشنا شدن با این روند بایستی تلاش بسیاری کند. (امیری ، 1378)
ب- مشکلات عملکردی: افزون بر مشکلات کتب و منابع درسی که پیشتر به آن اشاره شد، نبود محیط فارسی آموزی که شاگردان بتوانند به صورت عملی آنچه را که فرا گرفتهاند در بوتهی آزمایش قرار دهند، مشکل دیگری است که دانشجویان با آن روبه رو هستند. اگرچه هر سال تعداد کمی از دانشجویان در دورههای دانش افزایی به ایران سفر میکنند، ولی این امکان برای همه فراهم نیست. اعزام استاد ایرانی که بتواند با لهجهی درست فارسی با دانشجویان صحبت کند نیز برای بسیاری از این کلاسها ممکن نیست. همچنین، نبود امکان فراگیری مهارتهای جنبی زبان فارسی مانند آموزش خوشنویسی، حضور در برنامههای هنری، شرکت در مراسم و مناسبتهای ایرانی، سفرهای گردشگری به ایران و دیدن جاذبههای تاریخی و فرهنگی ایران نیز از دیگر مشکلات فارسی آموزان چینی است که با کمی برنامه ریزی درست و همکاری میان دو کشور، را می توان اغلب این مسایل را به خوبی حل و فصل کرد.
دیگر خدمات اساتید زبان فارسی
شايان ذكر است كه يكي از خدمات قابل تقدیر و اقدامات برجستهی استادان زبان و ادبيات فارسي چين در طي سالهاي اخير، ترجمهی تعداد زیادی از آثار ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی به زبان چینی است که افزون بر دانشجویان این رشته، سایر علاقمندان به ادبیات ایران نیز از آن بهره مند شده اند. همچنین، تألیف دو جلد فرهنگ فارسی به چینی و چینی به فارسی با همکاری اساتید دانشگاه تهران، تألیف کتابی تحت عنوان«تاریخ ادبیات فارسی» توسط استاد جان هوننین که به عنوان کتاب درسی در تمامی دانشکدههای ادبیات خارجی چین از آن استفاده میشود، تألیف دو جلد کتاب تحت عنوان«ققنوس» توسط خانم موخونگ یان از محققان برجستهی مؤسسهی ادبیات خارجی فرهنگستان علوم اجتماعی چین پیرامون شعر سپید فارسی از نیما تا کنون، و ترجمهی دهها جلد از ادبیات کلاسیک و داستانی و نظم ونثر معاصر ایران، از دیگر خدمات این اساتید به زبان و ادبیات فارسی به شمار میآید. مهمترین مجموعهی ادبی ایرانی ترجمه شده به زبان چینی، مجموعهی 18 جلدي گنجینهی شاهكارهاي ادبي ايران شامل شاهنامهی فردوسی، مثنوی معنوی، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، رباعیات عمر خیام و اشعار رودکی است که به زبان چيني ترجمه و با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در پکن و سرمایهگذاری انتشارات ادبی و هنری استان هونان، در سال 2002به صورت نفیسی منتشر و در اختیار اساتید، دانشجویان، و علاقمندان به ادبیات کلاسیک فارسی قرار گرفت. این مجموعه موفق شد جایزهی جهانی دهمین جشنوارهی جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را همزمان با جایزهی بهترین کتاب ادبی خارجی ترجمه شده به زبان چینی در سال 2003را به خود اختصاص دهد. همچنین، دو دوره از این مجموعه در سفر جیانگ زِمین رییس جمهور پیشین چین به ایران، به امضای رؤسای جمهور دو کشور رسید که اینک به عنوان نماد دوستی دو کشور در کتابخانههای ملی ایران و چین نگهداری میشود.
[1] - Zhan Cheng.
[2] - Zhen La.
[3] - Zaxiue.
[4] - Liu Ying Sheng.
[5] - Xiao Erjing.
[6] - Jing Tang.
[7] - Zhang Hong Nien.
[8] - Zen Yanshen.
[9] - Ye Yiliang.
[10] - Li Xiang.
[11] - Ten Hui Zhu.
[12] - Wang Yidan.
[13] - Shi Guang.
[14] - Wen Ye Sun.
[15] - Qi Wen Dong.
[16] - Yao Xiang.
[17] - Zhang Liming.
[18] - Wang Zhen Rong.
[19] - Han Ban.