سال‌های سخت کوبا

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۴ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «اولین سال‌های جمهوریت در کوبا سال‌های سختی(1940-1902) بود و باعث دومین مداخله نظامی ایالات‌متحده (1909-1906) در این کشور شد، ولی با گذشت این برهه زمانی، اگرچه این کشور همچنان با بحران‌های متعددی روبه رو می شد، کوبا دوره سیاسی ای ر...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اولین سال‌های جمهوریت در کوبا سال‌های سختی(1940-1902) بود و باعث دومین مداخله نظامی ایالات‌متحده (1909-1906) در این کشور شد، ولی با گذشت این برهه زمانی، اگرچه این کشور همچنان با بحران‌های متعددی روبه رو می شد، کوبا دوره سیاسی ای را آغاز کرد که از ظهور دیکتاتورها جلوگیری بعمل آورد. ایالات‌متحده همچنان در مسائل سیاسی و اقتصادی کوبا مداخله می کرد، به طوری که سرمایه‌گذاریهای قابل توجهی در صنعت شکر و سیستم بانکداری آن‌ها و شرکت‌های خدمات عمومی از طرف آمریکایی‌ها به چشم میخورد. از طرف دیگر، اقتصادکوبا وابستگی شدیدی به صنعت شکر داشت، به طوری که یک کاهش قابل توجه در قیمت شکر می‌توانست باعث ویرانی آن کشور شود. به عنوان مثال، در سال 1921 پایان جنگ جهانی اول باعث سقوط قیمت شکر شد به طوری که از 23 سنت به کمتر از 4 سنت در هر پوند رسید. در نتیجه این امر، بسیاری از کارخانه‌های تولید شکر و موسسات بانکی که تحت تملک کوبایی‌ها بودند به دست شرکت‌های آمریکایی افتادند.

در سیاست، اکثر دولت‌های این سالها نتوانستند از دو ضربه زیان‌آور به زندگی عمومی آمریکای لاتینی‌ها بگریزند: فساد مالی مقامات و فردگرایی یا به عبارت دیگر، تسلط شخصیت‌های مقتدر بر دولت‌های جمهوری. بنابراین کوبا شاهد ظهور اولین دیکتاتوری، یعنی حکومت دیکتاتوری فردی با نام خراردو ماچادو (Gerardo Machado) می‌باشد که در انتخابات سال 1924 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و در پایان حکومت قانونی خود در سال 1928 بود که حرص مقام و قدرت باعث شد تا به طور تقلبی مجددا به ریاست جمهوری کوبا انتخاب شود. اغتشاش و ناپایداری سیاسی که پس از سقوط ماچادو در سال 1933 روی داد زمینه را فراهم کرد تا ژنرالی مولاتو با نام فولخنسیو باتیستا (Fulgencio Batista) به چهره غالب سیاست کوبا مبدل شود. در بین سال‌های 1933 و 1940، باتیستا رئیس جمهور کوبا نبود، اما سیاست‌مدارانی که در این سال‌ها به ریاست جمهوری رسیدند می‌بایست تحت اوامر باتیستا عمل می‌کردند.

در این سال‌ها تغییرات مهمی در روابط میان کوبا با ایالات‌متحده اتفاق افتاد: معاهده پلات تحت لوای "سیاست همسایه خوب" (Politica del Buen Vecino) ارائه شده توسط فرانکلین روزولت، ملغی اعلام شد. اگرچه واشنگتن نفوذ کافی خود را حفظ کرد، سفارت آمریکا در‌ هاوانا دیگر به عنوان محل تصمیم‌گیری درباره آینده سیاسی کوبا محسوب نمیشد. به عنوان مثال می‌توان از کودتای ژنرال باتیستا در سال 1933 نام برد که بدون هیچ آمادگی قبلی و بدون تایید سفارت ایالات‌متحده در‌ هاوانا اتفاق افتاد.[۱]

  1. .Halperin Donghi, 2005, P18