روابط تاریخی ایران و چین
عوامل بستر ساز روابط تاریخی میان چین و ایران
مشخص کردن تاریخی دقیق برای آغاز روابط میان مردمان ایران زمین و چین، همچون بسیاری از حوادث تاریخی دیگر، به دلیل در دسترس نبودن اسناد و مدارک مورد اعتماد و قابل استناد ثبت شده از شروع این مبادلات، امری دشوار، بلکه ناممکن است. ولی آنچه که مسلم و برای همهی مورخان قابل قبول است، دیرینگی، همه جانبه بودن و گستردگی این روابط است که در دو بخش دولتی و غیر دولتی و در زمینههای اقتصادی و تجاری، و فرهنگی و دینی، از تاریخ نامشخصی آغاز و علیرغم فراز و فرودهایی که شاهدش بوده، تا کنون ادامه یافته است.
بستر روابط تاریخی ایران و چین را همچون رابطهی هر ملت دیگر، سه عنصر یعنی موضوع، شرط و زمینهها، فراهم ساخته است. در این زمینهی خاص، مسلما موضوع ارتباط بین دو کشور، آشکارا خود دو کشور ایران و چین بوده است که بهعنوان دو امپراتوری رقیب و همسایه، دو تمدن دیرینه و دو فرهنگ پیشرفته، شناختشان برای دیگری ضروری، وسوسه انگیز و اشتیاق آور بوده است. شرط این رابطهی دو جانبه نیز چیزی جز شناخت، تأثیر گذاری و تأثیر پذیری از یکدیگر نبوده و زمینههای آنهم عبارت بودهاند از سفر، تجارت، روابط سیاسی، فرهنگی، فتوحات نظامی، مهاجرت، تبلیغات دینی، ماجراجویی، و همهی اشکال روابط قابل پیش بینی یک ملت با ملت دیگر. مرحوم استاد سید جعفر شهیدی، در سال1991 در مراسم تأسیس مرکز پژوهشهای فرهنگ ایران در دانشگاه پکن، در جمع اساتید و پژهشگران ایرانشناس چینی گفته: «دوستان گرامی؛ برشما و سایر دوستانی که از تاریخ چین و ایران اطلاعاتی دارند، معلوم استکه دو ملت ما از چند هزار سال پیش یکدیگر را درک کردند، بین دو ملت ما نه تنها روابط تجاری برقرار شد، بلکه در فرهنگ و تمدن یکدیگر نیز تأثیر گذاشتند. اطلاعات این ارتباطات در آثار جهانگردانی که یا از چین عازم ایران شدند یا از ایران راهی چین، برشمرده شده است. آنها مشاهدات خود را در کتابهای خود نوشتند، و ملت خود را نسبت به جنبههای مختلف زندگی، فرهنگی و اعتقادی دیگری آگاه کردند.» (جان سین لیان، 1386: 18) در این خصوص، افزون بر اطلاعات برجای مانده از جهانگردان و مسافران ماجراجوی چینی و ایرانی، میتوان به آثار مکتوب و اسناد و کتب و دستنوشتههای فراوان تاریخی اشاره کرد که به میزان نسبتا کمی در ایران و به مقدار خیلی زیادی در کتابخانهها و مراکز آرشیو اسناد تاریخی چین از دوران باستان تاکنون گردآوری شده است که میتوان از آنها به عنوان اسناد معتبر و مرجع تاریخی مهم برای بازیابی و بازنویسی تاریخ روابط، به ویژه روابط فرهنگی ایران و چین استفاده کرد. گنجینهی وسیع نوشتههای چین میتوانند از اسرار و ناگفتههای شمار زیادی از حوادث، اطلاعات، عوامل و زمینههای فراهم ساز تاریخ روابط فرهنگی بین دوکشور رمزگشایی کرده و ناشناختههای این روابط را با یافتههای نو کشف کنند. این یافتهها برای همهی کسانی که به تاریخ روابط دو ملت علاقمندند، بسیار با ارزش است. ولی متأسفانه باید گفت، این اسناد و مدارک در حال حاضر توسط عدهی کمی از دانشمندان تاریخ و جغرافی که چینی بوده و یا به زبان چینی آشنا هستند، استفاده میشود. اینک مرور زمان و دگرگونیهای امور جهان، گرد و خاک روی آنها نشانده و حتی دانشمندان چینی هم به ندرت از آنها استفاده میکنند، تا چه رسد به پژوهشگران ایرانی که با زبان چینی آشنایی نداشته و یا از این گنجینهها کاملا بی اطلاع هستند. پس از تأسیس جمهوری اسلامی ایران و گسترش روابط همه جانبه میان ایران و چین و نزدیکتر شدن دو ملت و افزایش همکاریها و دید و باز دیدها میان دانشمندان و محققان و پژوهشگران و مراکز علمی-فرهنگی دو کشور، بر علاقمندان روابط و تبادل فرهنگی و تاریخی دو کشور فرض است که برای احیای این اسناد تاریخی و اطلاعات ارزشمند فرهنگی بکوشند تا همهی اطلاعات تاریخی در مورد تبادلات فرهنگی دو ملت را جمع آوری، ترجمه و منتشر ساخته و در اختیار عموم قرار دهند و از این رهگذر خدمت شایستهای به فرهنگ و مردم دوکشور نموده و زحمات و تلاشهای نیاکان خود را پاس بدارند.