روابط تاریخی ایران و چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۹ توسط Shekvati (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « == عوامل بستر ساز روابط تاریخی میان چین و ایران == مشخص کردن تاریخی دقیق برای آغاز روابط میان مردمان ایران زمین و چین، هم­چون بسیاری از حوادث تاریخی دیگر، به دلیل در دسترس نبودن اسناد و مدارک مورد اعتماد و قابل استناد ثبت شده از شروع این مبادلات...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

عوامل بستر ساز روابط تاریخی میان چین و ایران

مشخص کردن تاریخی دقیق برای آغاز روابط میان مردمان ایران زمین و چین، هم­چون بسیاری از حوادث تاریخی دیگر، به دلیل در دسترس نبودن اسناد و مدارک مورد اعتماد و قابل استناد ثبت شده از شروع این مبادلات، امری دشوار، بلکه ناممکن است. ولی آن­­چه که مسلم و برای همه­ی مورخان قابل قبول است، دیرینگی، همه جانبه بودن و گستردگی این روابط است که در دو بخش دولتی و غیر دولتی و در زمینه­های اقتصادی و تجاری، و فرهنگی و دینی، از تاریخ نامشخصی آغاز و علی­رغم فراز و فرودهایی که شاهدش بوده، تا کنون ادامه یافته است.

بستر روابط تاریخی ایران و چین را هم­چون رابطه­ی هر ملت دیگر، سه عنصر یعنی موضوع، شرط و زمینه­ها، فراهم ساخته است. در این زمینه­ی خاص، مسلما موضوع ارتباط بین دو کشور، آشکارا خود دو کشور ایران و چین بوده است که به­عنوان دو امپراتوری رقیب و همسایه، دو تمدن دیرینه و دو فرهنگ پیشرفته، شناختشان برای دیگری ضروری، وسوسه انگیز و اشتیاق آور بوده است. شرط این رابطه­­ی دو جانبه نیز چیزی جز شناخت، تأثیر گذاری و تأثیر پذیری از یکدیگر نبوده و زمینه­های آن­هم عبارت بوده­اند از سفر، تجارت، روابط سیاسی، فرهنگی، فتوحات نظامی، مهاجرت، تبلیغات دینی، ماجراجویی، و همه­ی اشکال روابط قابل پیش بینی یک ملت با ملت دیگر. مرحوم استاد سید جعفر شهیدی، در سال1991 در مراسم تأسیس مرکز پژوهش­های فرهنگ ایران در دانشگاه پکن، در جمع اساتید و پژهشگران ایرانشناس چینی گفته: «دوستان گرامی؛ برشما و سایر دوستانی که از تاریخ چین و ایران اطلاعاتی دارند، معلوم است­که دو ملت ما از چند هزار سال پیش یکدیگر را درک کردند، بین دو ملت ما نه تنها روابط تجاری برقرار شد، بلکه در فرهنگ و تمدن یکدیگر نیز تأثیر گذاشتند. اطلاعات این ارتباطات در آثار جهانگردانی که یا از چین عازم ایران شدند یا از ایران راهی چین، برشمرده شده است. آن­ها مشاهدات خود را در کتاب­های خود نوشتند، و ملت خود را نسبت به جنبه­های مختلف زندگی، فرهنگی و اعتقادی دیگری آگاه کردند.» (جان سین لیان، 1386: 18) در این خصوص، افزون بر اطلاعات برجای مانده از جهانگردان و مسافران ماجراجوی چینی و ایرانی، می­توان به آثار مکتوب و اسناد و کتب­ و دستنوشته­های فراوان تاریخی اشاره کرد که به میزان نسبتا کمی در ایران و به مقدار خیلی زیادی در کتابخانه­ها و مراکز آرشیو اسناد تاریخی چین از دوران باستان تاکنون گرد­آوری شده است که می­توان از آن­ها به عنوان اسناد معتبر و مرجع تاریخی مهم برای بازیابی و بازنویسی تاریخ روابط، به ویژه روابط فرهنگی ایران و چین استفاده کرد. گنجینه­ی وسیع نوشته­های چین می­توانند از اسرار و ناگفته­های شمار زیادی از حوادث، اطلاعات، عوامل و زمینه­های فراهم ساز تاریخ روابط فرهنگی بین دوکشور رمزگشایی کرده و ناشناخته­های این روابط را با یافته­های نو کشف کنند. این یافته­ها برای همه­ی کسانی که به تاریخ روابط دو ملت علاقمندند، بسیار با ارزش است. ولی متأسفانه باید گفت، این اسناد و مدارک در حال حاضر توسط عده­ی کمی از دانشمندان تاریخ و جغرافی که چینی بوده و یا به زبان چینی آشنا هستند، استفاده می­شود. اینک مرور زمان و دگرگونی­های امور جهان، گرد و خاک روی آن­ها نشانده و حتی دانشمندان چینی هم به ندرت از آن­ها استفاده می­کنند، تا چه رسد به پژوهشگران ایرانی که با زبان چینی آشنایی نداشته و یا از این گنجینه­ها کاملا بی اطلاع هستند. پس از تأسیس جمهوری اسلامی ایران و گسترش روابط همه جانبه میان ایران و چین و نزدیک­تر شدن دو ملت و افزایش همکاری­ها و دید و باز دیدها میان دانشمندان و محققان و پژوهشگران و مراکز علمی-فرهنگی دو کشور، بر علاقمندان روابط و تبادل فرهنگی و تاریخی دو کشور فرض است که برای احیای این اسناد تاریخی و اطلاعات ارزشمند فرهنگی بکوشند تا همه­ی اطلاعات تاریخی در مورد تبادلات فرهنگی دو ملت را جمع آوری، ترجمه و منتشر ساخته و در اختیار عموم قرار دهند و از این رهگذر خدمت شایسته­ای به فرهنگ و مردم دوکشور نموده و زحمات و تلاش­های نیاکان خود را پاس بدارند.