مشاهیر ادبی در ساحل عاج

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۱۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

اما مشهورترین نویسنده دوران بعد از استقلال، بدون شک «احمدو کروما»[13] است. این نویسنده بزرگ که در سال 2003 از دنیا رفت، منتسب به قوم ملنکه بود که در لیون فرانسه و در ریاضیات، تحصیلات عالیه خود را به انجام رسانیده بود. در سال 1960 به میهنش بازگشت؛ اما خیلی زود، تحت‌فشار رژیم بوآنی مجبور به ترک وطن شد و سال‌ها از کشوری به کشور دیگر مهاجرت کرد تا دوباره در سال 1994، به کشورش بازگشت. وی در سال 1968، نخستین رمانش با عنوان «خورشیدهای استقلال» را منتشر می‌کند که به نقد تند حکومت‌های مستقر در کشورهای تازه‌‌استقلال‌‌یافته می‌پردازد. در کتاب دومش، به ترسیم تاریخ استعمار می‌پردازد و در سال 1998، کتاب «در انتظار رأی صعوب وحشی» را چاپ می‌کند. این رمان، داستان شکارچی‌ای را روایت می‌کند که به قبیله برهنگان تعلق دارد و اندک‌اندک به دیکتاتوری بدل می‌شود. گفته می‌شود که در این داستان، شخصیت‌های سیاسی بسیاری چون ایدمای[14] توگویی را می‌توان بازشناخت؛ اما شاید معروف‌ترین اثر کروما که جوایز مهم ادبی بسیاری چون جایزه «رونودو» و «گنکور» را کسب کرد، «خداوند مجبور نیست» باشد که در سال 2000 نگاشته شد. این کتاب، داستان پسربچه‌ای‌‌ یتیم است که قصد دارد برای زندگی نزد عمه‌اش در لیبریا برود و در این راه، به یک سرباز مبدل می‌شود. این داستان، حماسه‌ای غم‌انگیز از جنگ و خونریزی را به تصویر می‌کشد. بیرحیما، در جستجوی عمه‌اش از لیبریا تا سیرالئون را زیر پا می‌گذارد، اما جز جنگ چیزی نمی‌بیند.

سال 2002 و هم‌زمان با شروع بحران سیاسی و نظامی ساحل‌ عاج، کروما به‌صراحت با مفهوم ساحل‌ عاجی‌‌بودن مخالفت کرد و آن را «بلاهتی» دانست که موجب آشوب شده بود. نکته مهم دیگری که اشاره به آن خالی از فایده نیست، ظهور و رشد ادبیات زنان در ساحل‌ عاج، پس‌از سال 1975 به این‌سو است. در این سال، «هانریت دیابَتِه»،[15] رمانی می‌نویسد با موضوع «رژه زنان به‌سوی گراند ‌بسام». این اثر یکی از مهمترین برهه‌های تاریخ ساحل‌ عاج را به تصویر می‌کشد که در آن، زنان علیه جبر و قهر استعمارگران قیام می‌کنند. طی سال‌های دهه 80، زنان بسیاری به نوشتن رمان روی می‌آورند و به غنای ادبیات ساحل‌ عاج می‌افزایند. دربین این نویسندگان، می‌توان به «ورونیک تاژو»[16] و «موریل دیالو»[17] اشاره کرد. تاژو متولد 1955 در پاریس است، اما در ابیجان بزرگ شده و هم‌اکنون نیز ساکن آفریقای جنوبی است. این نویسنده و شاعر ساحل‌ عاجی، به‌ویژه در حوزه ادبیات نوجوان کار کرده و در سال 2005 جایزه بزرگ ادبیات آفریقای سیاه را از آن خود نموده است؛ ازجمله آثار او می‌توان به «‌دور از پدرم» (2010) و «نلسون ماندلا: نه به آپارتاید» اشاره کرد. موریل دیالو نیز همچون تاژو، درزمینه ادبیات کودک و نوجوان آثار فراوانی خلق کرده است. وی علاوه بر نویسندگی، به کار نقاشی نیز مشغول است. از دیگر نویسندگان زن ساحل‌ عاج، می‌توان از همسر باگبو یاد کرد که در فوریه 2007، با اثری به‌نام «سخنان شریف»، کتابی که هم عرفانی است و هم متعهد، در آفرینش ادبی شرکت جست.

همچنین دربین خانم‌های نویسنده ساحل‌ عاجی، باید به سیمون کایا با اثر زندگی‌نامه‌ای‌اش در 1976، رمانی از فاتو بولی در 1977، داستان کوتاه «زن قلعه‌‌نشین» از رژیتا یائو، برنده جایزه NEA در 1977 و کتاب‌هایی برای کودکان از ژان کاوالی در دهه 1970 اشاره کرد. از دهه پربار 1980 به بعد، ازبین نویسندگان زن ساحل‌ عاجی باید به آن ماری ادیافی، ورونیک تجو، فلور هزومه، ژینا دیک، میشلین کولیبالی، اسامالا اموآ، گولی نیانتیه لو و ایدا زیرینیون، اشاره کرد. در کنار نویسندگان زن ادبیات کودک در ساحل‌ عاج نیز در کنار فاتو کیتا، انیک اسمیان و موریل دیالو، بدون شک باید به مارگاریت ابوئه، مؤلف مجموعه موفق کتاب‌های مصور «آیا از یوپوگون» اشاره نمود. البته در شکوفایی ادبیات ساحل‌ عاجی چند بانوی خارجی مقیم ساحل‌ عاج نیز نقش‌آفرین بوده‌اند که ازمیان آن‌ها باید از ماریاما اندویه از سنگال، ورور لیکینگ از کامرون و دو فرانسوی به نام‌های مارینت سکو و ماری-ژوزه اورانتیه یاد کرد.