موسیقی در اردن
3 - 9 موسيقي
موسيقي اردن بخشي از موسيقي جهان عرب است و سير تحول آن را بايد در همان موسيقي عرب جستجو كرد. موسيقي عرب با اين كه مستقل و پوياست اما تاريخ آن گوياي آميختگي اين موسيقي با ساير موسيقي هاي محلي و شيوه هاي آنهاست. موسيقي عرب تلفيقي است از موسيقي اعراب شبه جزيره عربستان و موسيقي تمام مردمي كه هم اكنون در مناطق عربي زندگي مي كنند. همانند ساير زمينه هاي هنري و علمي، اعراب متون رومي و آثار هنري را نيز ترجمه كردند و نظريه هاي موسيقي را به خوبي فرا گرفتند.
با وجود اين كه مستندات اندكي درباره موسيقي قبل از اسلام در شبه جزيره عربستان در دسترس است اما مورخان عقيده دارند كه اشكال مختلفي از اين موسيقي قبل از اسلام در شبه جزيره (قرون پنجم و هفتم بعد از ميلاد) وجود داشته است. در دوره اسلامي افرادي هم چون الكندي (اولين نظريه پرداز موسيقي عربي)، ابوالفرج، الغزالي (از فارس) و شفيع الدين تاثيرات بسزايي بر موسيقي عرب گذاردند. اين موسيقي در دوره امپراطوري اسلامي تا سرزمينهاي دور افتاده اي هم چون اسپانيا و فرانسه نيز پيش رفت و تاثيراتي بر موسيقي اين نواحي گذاشت.(3)
از آنجا که حيات و هويت موسيقي هر کشور وابسته به طبيعت، تاريخ، ميراث و ويژگي هاي آن کشور است، موسيقي اردن نيز در ميان کشورهاي عربي از وضعيت خاص و متمايزي برخوردار است؛ اردن از جنوب با عربستان، از شرق با عراق، از غرب با فلسطين و از شمال با سوريه هم مرز است که اين موقعيت به حيات موسيقي اردن تنوع و غناي خاصي بخشيده است.
اردن از مناطق صحرايي، دشت ها و مناطق کوهستاني تشکيل شده است؛ صحرا و باديه منشاء موسيقي بدوي و نماد حيات بدوي است؛ در تکرار الحان و امتداد و طولاني کردن برخي بخش هاي ترانه هاي بدوي هجيني(حداء)، سامر (تهليل)، اهازيج (اراجيز)؛ امتداد صحرا و مسير کاروان ها منعکس مي گردد.
در دشت ها و زمين های حاصلخیز نيز ترانه هايي شنيده مي شود که در آنها الهه باران و حاصلخيزي و خداي خود را سپاس گفته و شکر مي کنند که در آنها زندگي و حيات زمين منعکس است همانند:
مرّت ما مرّت مرّت ما مرّت مرود الكحل بالعين جرّت
وطت عالأرض والأرض اخضرّت والورد فتح أحمر اللـونا