تئاتر در دانشگاه يرموک اردن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۸ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''دانشگاه يرموک''' فعاليت تئاتر در دانشگاه يرموک از سال هاي نخست با ارائۀ تئاترهايي شروع شد که غالبا گروه زبان انگليسي به زبان اصلي و گروه امور دانشجويي ارائه کردند، هم چنين شامل نمايش هاي تجربي آکادميکي بود که توسط گروه هنرهاي زيبا و تعدادي ن...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دانشگاه يرموک

فعاليت تئاتر در دانشگاه يرموک از سال هاي نخست با ارائۀ تئاترهايي شروع شد که غالبا گروه زبان انگليسي به زبان اصلي و گروه امور دانشجويي ارائه کردند، هم چنين شامل نمايش هاي تجربي آکادميکي بود که توسط گروه هنرهاي زيبا و تعدادي نمايش که با تلاش بعضي از دانشجويان علاقه مند ارائه گرديد.

گروه زبان انگليسي دانشگاه در کوشش براي نمايش تئاتر پيشتاز بود و دليل اين برتري حضور تعدادي از اساتيد پرشور و شوق در تئاتر بود؛ برجسته ترين آن ها ايان کرذرز بود که در گروه زبان انگليسي و سپس در گروه هنرهاي زيبا فعاليت مي کرد. اين استاد نُه نمايش از تئاترهاي جهاني را ارائه کرد؛ خانۀ برناردا آلبا نوشتۀ لورکا 1979م، کاترين کائولين نوشتۀ ييتس در سال 1979م، جنگندۀ فانتزي تاليف شون اوکسي در سال 1980م، باغ آلبالو نوشتۀ چخوف در سال 1980، دشمن مردم نوشتۀ هنريک ابسن در سال 1981م، هملت اثر شکسپير در سال 1982م، آنتيگونه تاليف سوفوکليس در سال 1982م و در آخر تئاتر چشم به راه گودو نوشتۀ ساموئل بکت در سال 1982م.

اين نمايش ها از آن جهت اهميت دارد که نمايشنامه هاي جهاني مشهوري بودند که به زبان انگليسي به نمايش در مي آمدند و براي استفاده دانشجويان شرکت کننده در نمايش و کساني که تحصيلات تکميلي شان را ضمن اين تئاترها کامل کردند، مفيد بود؛ مانند لينا التل و زين غنما، اما در بهبود وضعيت تئاتر ملي در اردن سهم چنداني نداشتند جز تاثير عملي آن در بهره مندي شرکت کنندگان و برخي تماشاگران که مسلط به زبان انگليسي بودند.

گروه امور دانشجويي تئاترهاي بسياري ارائه کرد که در مطالعۀ تاريخ عربي بسيار مفيد بود و اجراي آنها با نگاهي جديد انجام مي‌گرفت؛ اين نمايش ها را کارگردان اردني به نام دلقموني، عضو موسسان انجمن نمايشنامه نويسان اردن، کارگرداني کرد و بر آن ها نظارت داشت؛ از مهمترين اين نمايش ها: النوادر 1980م، البخلاء 1982 و اشعب 1986م مي باشد.

علاوه ‌بر اين آثار که به تاريخ توجه داشت، دلقموني تعدادي از کارهاي محلي و عربي و جهاني را به گروه امور دانشجويي ارائه کرد؛ از جمله: الطريق الي بيت المقدس نوشتۀ دکتور ابراهيم السعافين 1980م، يوم اليرموک اثر حسن ناجي در سال 1980، داستان باغ وحش تاليف ادوارد آلبي سال 1982م، استاد خليفه بيک برگرفته از نمايشنامه‌اي از نويسندۀ ايتاليايي به نام باينولي در سال 1984م، اتاق از آثار هارولد پينتر سال 1984م، حصحص الحبوب اثر حکيم در سال 1984م، المفتاح اثر نويسندۀ عراقي يوسف العاني 1986م، به اضافۀ تعدادي از تئاترهاي کودک که تمامي نوشتۀ حسن ناجي بود؛ مانند افتح يا سمسم1981م، السندباد و الساحر در سال 1981، العصفور التائب 1984م و الامانــة در سال 1985م.

دلقموني اين نمايش ها را در راستاي تلاش براي هماهنگي با حرکت عربي در جستجوي تئاتر اصيل عربي و به منظور غني سازي فعاليت دانشگاهي و ارائه کارهاي جديد، با حفظ هويت نمايش عربي ارائه کرد. او همچنين به نمايش کودک و اجراي نمايش ها در دانشگاه و مدرسۀ نمونۀ وابسته به آن، با آگاهي از ضرورت تمرين آموزش جوانان اهتمام ورزيد.

شايد بارزترين چيزي که دانشگاه يرموک را در پشتيباني فعاليت تئاتر اردن سهيم مي‌دارد، آموزش آکادميک هنرهاي نمايشي و ادبيات درام به کادرهاي شايسته ، گسترش کار تئاتر در سطح ملي و جهان عرب، گسترش توانايي ها با آموزشي معقول و آگاهي کامل و مناسب در همۀ جنبه هاي تئاتر، از طريق بخش تئاتر گروه هنرهاي زيبا در دانشگاه است. هم چنين اين گروه در اجراي تعدادي از نمايش ها سهيم است که اساتيد گروه بر آن نظارت داشتند؛ برخي از اين اجراءها از عنايت قابل توجه دانشگاه يرموک و مردم اردن در خارج از دانشگاه بهره برد؛ از برجسته ترين نمايش هاي اين گروه: ئتاتر هملت 1982م، بازداشت شدگان از آثار کنت براون و کارگرداني فريد العبودي در سال 1983م، شاطيء الزيتون به نويسندگي و کارگرداني عبد الرحمن عرنوس 1985م، قبل الطبع از آثار علي سالم و کارگرداني زين غنما در سال 1986م، پل آرتا تاليف ثيوتوکسا و کارگرداني غسان حداد 1987م و رحمــة زوجــة لا مثل لها به نويسندگي و کارگرداني عبد الرحمن عرنوس 1987م بود.

اين تئاترها، به دليل ارزش هنري، روش هاي اجرايي، اسلوب هاي بازيگري و گوناگوني سبک ها شهره شدند، گرچه خالي از فلسفه اي يکنواخت يا نگاهي همسو با تلاش هاي مختلف در همۀ جوانب تئاتر بودند و تلاشي کافي در جهت هماهنگي آن با حرکت کلي عربي در نوآوري هاي تئاتر از نظر صورت و مضمون در آنها ديده نميشد؛ به جز تئاتر رحمــة که پيشتر کارگرداني عرب، به نام عبد الرحمن عرنوس آن را در مصر ارائه کرده بود.