جامعه و نظام اجتماعی قطر
جامعه
4-نظام اجتماعی
نوع جامعه
منبع در آمد ارزی کشور، صادرات نفت و گاز میباشد. قطر سومین کشور دارنده ذخایر گاز پس از روسیه و ایران است.اقتصاد قطر یک اقتصاد کاملاً وابسته به نفت محسوب میشود اگر چه این کشور درآمدهای دیگر نظیر گردشگری دارد. و ذخیره گازیاش، برای ۲۰۰ سال آینده کافی تخمین زده شدهاست. قطر به علت پیش دستی در بهره برداری از منطقه گازی پارس جنوبی، توانستهاست بیش از ایران از این میدان گازی مشترک، گاز طبیعی استخراج کند و به رشد سریع اقتصادی دست یابد. در حالی که این کشور رشد نزدیک به ۲۰% را تجربه میکند. همچنین برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ فرصتی طلایی برای اقتصاد این کشور خواهد بود. قطر عضو سازمان کشورهای صادر کننده نفت، اوپک است.
محصولات صادراتی این کشور شامل گاز مایع، محصولات پتروشیمی، کود و فولاد است.
محصولات وارداتی این کشور شامل ماشینآلات و تجهیزات حمل و نقل، مواد غذایی و مواد شیمیایی است.
1-4- اقوام تشکیل دهنده هویت ملی
نسب هاي قبايل قطري و گروهها و مجموعه هايي كه در سرزمين قطر سكونت دارند به قرار ذيل قابل تقسيم بندي است.
1- قبيله آل ثاني(خانواده حاكم بر قطر): نسب آل ثاني به عمر بن معضاد التميمي مي رسد. آل ثاني از بني تميم المعاضيد هستند. المعاضيد از يمامه به نجد هجرت كردند و در قطر سكونت گزيدند. جد قبيله المعاضيد، معضاد از قبيله بني تميم مي باشد و قبايل زير از آن سرچشمه مي گيرند. الثاني، الابراهيم، البادي، الغانم، المحاشد كه همگي به المعاضيد از بني تميم بر مي گردند.
2- قبيله البوكواره: (الكواري) كه اغلب آنان به المشارفه برمي گردند، منتسب به بني تميم مي باشند. عموزاده هاي قبيله المعاضيد هستند و قبايل زيراز آن منشعب مي شود:
- آل شيخ كه شيخهاي قبيله البوكواره هستند، المطاوعه، الكليب، الجهام، الربيعه، الهديفي، الزامل، الطوار، البوجاسم، البكر.
3- قبيله المسلم: مقر اصلي آنان در الحويل در شمال قطر بوده است و الحميد از بني خالد از ايشان مي باشند.
4- قبيله المنانعه( المناعي): جد اين قبيله مانع المثيب از آل علي از مسلم قبيله عنزه مي باشد كه اقامتگاه آنان ابوظلوف و الدوحه بوده است.(لازم به ذكر است كه بسياري مي گويند نسب منانعه به بني تميم بر مي گردد) شعبه هاي قبيله المنانعه عبارت است از:
-الحمد، السالم، البديد، البن هندي، البن عجمي، الخلف، النجم، الابراهيم، الشاعر، العطيه، آل رمل، آل شبيب
5- قبيله الساده: منتسب به سيد احمد بن كاسب الرفاعي است كه از سادات هستند و اقامتگاه آنان در شهر الرويس است.
6- آل مهانده: كه مفرد آن (المهندي)مي باشد. كه از يك پيمان سياسي قبيله اي در منطقه الخور بوجود آمد. المهانده گروهي از قبايل هستند كه در سايه پيمان با المهندي متحد شدند و اغلب آنان منتسب به بني هاجر مي باشند. قبايل تحت پيمان عبارتند از:
- آل ابراهيم از بني هاجر هستند و در الخور سكونت دارند.
- المحميضات:كه از المريخات هستند و در الخور سكونت دارند.
- الحميدات: منتسب به بني خالد هستند و محل سكونت آنان در تنبك و الخور مي باشد.( با علم به اينكه بعضي از آنان وارد پيمان فوق الذكر شدند و بعضي از آنان نشدند و براي خود مستقل هستند)
- المسند: كه منتسب به بني هاجر مي باشند و اقامتگاه آنان در الخور مي باشد(از شيوخ المهانده هستند)
- آل بن علي: منتسب به بني تميم هستند و محل سكونتشان الخور و بعضي از مناطق دوحه مي باشد.
- الفشاشه: از السهول هستند و محل اقامتشان در الخور مي باشد.
- الحسن: از بني هاجر مي باشند و محل سكونتشان در الذخيره مي باشد
- المريخات: كه از مطير ميباشند
- البن: كه برخي از آنان منتسب به السهول هستند و برخي ديگر به دايي هايي خود الدواسر منتسب مي شوند.
- العرابيد: منتسب به بني هاجر هستند
- المطوي
- الشفيري: منتسب به بني هاجر هستند
- البن مطر: منتسب به بني تميم هستند
و بسياري خانواده ها هستند كه از طريق سببي(ازدواج) داخل در قبيله المهانده شده اند از جمله:
- جولوه المهندي،الهيل المهندي، عبدالجبار المهندي كه هر سه قبيله از عربهاي مناطق جنوبي ايران هستند
7- آل اسلطه (سليطي): منتسب به بني تميم مي باشند كه ساكن شهر دوحه هستند
شعبه هاي اين قبيله عبارت است از:
- النصر، الفضاله، الشاعر، الحجي(الحيي)
8- قبيله النعيمي: قبيله نعيم يكي از بزرگترين قبايل عربي با نفوذ در ساحل شرقي شبه جزيره عربي مي باشد كه به ( الازد) از(كهلان) منشعب از (قحطان) منتهي مي شود. قبيله نعيم دو بخش اصلي دارد:
- آل بوخريبان
- البوشامس
از تعيمي هاي موجود در قطر مي توان اسامي زير را نام برد: الجفافله، الجبر، الفهد، الرمزان، المهنا، البرغش، المزايده، الهولي، الخلوي، الحيي، الحمده، الهندي، السواوره، الجمعان، الفرحان و الهجن
9- قبيله البورميح(رميحي) اصالتاً از قبيله الشمر هستند كه 300 سال پيش به قطر كوچ كرده اند و در منطقه ام الماء در شمال قطر سكونت گزيدند و آنان بودند كه نام غزه را در قطر پديد آوردند.
10- قبيله لكبسه( كبيسي): قبيله اي عربي است كه منتسب به حارث از غلامان قحطان مي باشد و در شمال قطر سكونت دارند. شعب قبيل الكبسه عبارت است از: آل بوجميز، ال سلوم، آل رايق، آل صمخان، آل عجاج، آل عايشه، آل عيد، لنفحه
11- قبيله الخليفات(خليفي): از غلامان قحطان هستند
12- قبيله النجاده: كه منشعب مي شود به: الغانم( با الغانم المعاضيد فرق دارند) الختلان، الخرعان، العتيق، البلم، بوحدود، الحرقان، الموسي، بوجلوف، المانع، الدرهم و برخي ديگر كه به آنان النجاده گفته مي شود كه از نجد آمده اند.
13- قبيله المريخات( مريخي): كه از قبيله مطير منشعب شده اند و در روضه راشد سكونت دارند و بعضي از آنان وارد تيره المهانده شده اند.
14- قبيله آل جاسم( الجاسم): قبيله اي است عربي كه نسب آنان به مضر بني تميم كه در عربستان سعودي است مي رسد و اولين گروه آنان كه حوالي سال 1907 در قطر سكونت گزيدند( بن محسن بودند) و رهبر آنان محسن خليفه است شعب قبيله آل جاسم عبارت است از: بن محسن، آل مرثي، آل ياف، آل خالد، آل مره(المري) كه از قبيله يام مي باشند و اولين گروه از آنان كه قطر سكونت گريدند العذبه و برخي از البريده برخي شعب البحيح مي باشد.
15- قبيله بني هاجر( هاجري) از اشراف قحطان مي باشند و رهبري آنان در قطر به عهده خليل آل شهوان بوده است اما رهبري كل بني هاجر بطور عموم بر عهده بني شافي بوده است.
قبايل منشعب از آن عبارت است از: آل شافي، آل شهواني، آل خيارين، الفهيد، المسافره، كه بسياري از اين قبايل ساكن قطر شده اند.
16- قبيله العجي: مفرد آن عجي و جمع آن عجوان مي باشد و اين اسم در بسياري از قبايل عربي شايع است. مانند: آل عجي از آل فهر كه از غلامان قحطان مي باشند. آل عجي از بني مسروح حرب، آل عجي از الزميل از سنجاره شمر، آل العجي فرزند عبدالله از قبيله يام، آل العجي از خفاجه، آل العجي از آل ابو عوجا العصيمات حاشد. آل عجي اسمي است كه در قبايل مارب ارحب و عبيده نيز موجود مي باشد. آل عجي قطر از نسل سعيد ابوعوجا العصيمي از عصيات حاشد از الهمدان هستند و آنان و بيت الحمر از يك ريشه هستند و اواخر دهه بيست ميلادي در قطر سكونت دارند و شيوخ جنوب شبه جزيره عربي هستند و نسب آنان بسيار بزرگ است و به قحطان برمي گردند. رؤساي آنان عبارتند از: شيخ عبد الله ناجي عبدالله العجي، شيخ نجيب عبدالله ناجي العجي، شيخ محمد عباد ضيف الله العجي، شيخ عبد الوالي حسين علي العجي و شيخ سنان بن عبدالوالي العجي آل العجي به شعبه هاي ذيل تقسيم مي شود:
- آل عبدالله سعيد كه خود عبارتند از: آل علي عبدالله آل احمد عبدالله (آل دباشي) آل محمد عبدالله و آل حسين عبدالله
- آل ناصر سعيد كه الازوح از آنان هستند
- آل عمر سعيد كه عبارتند از الجعوني
- آل صالح سعيد كه عبارتند از البعيري
- عموزاده هاي آل العجي عبارتند از: آل عوض سعيد و آل علي سعيد
و شيخ آنان شيخ ناصر علي العجي مي باشد
از جنوب شبه جزيره عربي به دولتهاي خليج فارس آمدند و آنجا را به عنوان موطن خود قرار دادند و تعداد بسياري از آنان در دولت قطر و بحرين و امارات و عربستان سعودي هستند و ريشه آنان به جنوب شبه جزيره عربي بر مي گردد و اصالتاً يمني هستند
17- قبيله الدواسر(دوسري) به دو شاخه لادزايد و التغالبه تقسيم مي شوند و اين دو گروه از قديم ترين مردمان قبيله دواسر هستند كه در قطر سكونت دارند
زير شاخه هاي الدوسري عبارت است از:آل ضابت، آل زابن، آل دايل، آل بوزوير، العمامره (العماري)
18- قبيله البوعينين: اينان بودند كه شهر دوحه را بنا كردند و در حال حاضر در شهر الوكره سكونت دارند و نام عينين مشتق شده از نام موطن قديم آنان است كه امروزه الجبيل نام دارد. از قبيله بني تميم مي باشند كه با الصبيح از بني خالد (الخاطر) پيمان بستند و اين پيمان باعث ازدواج فيما بين آنان شد. اين قبيله به سه شاخه تقسيم مي شود: النواصر، آل علي و آل محمد
19- قبيله بني يافع(يافعي): ريشه آنان به جنوب شبه جزيره عربستان و به بني يافع بن قاول از قحطان برمي گردند. زير مجموعه آنان عبارت است از: اليزيدي، الكلدي، السعدي، اليهري و در الريان و الوكره زندگي مي كنند
20- قبيله السودان( سويدي) كه منتسب به بني كنده هستند. اينان بودند كه منطقه البدع را در شهر دوحه تأسيس كردند و از مهمترين فروع قبيله بني ياس مي باشند
21- قبيله القبيسات (قبيسي) از قبيله بني ياس هستند و در گذشته در العديد سكونت داشتند و سپس به وكره منتقل شدند
22- قبيله الحميدات( حميدي): از بني خالد هستند و در شمال قطر در منطقه صنع الحميدي سكونت دارند و اغلب فرزندان اين قبيله تحت پيمان المهانده در آمدند
23- قبيله المزاريع( المزروعي): منتسب به بني ياس و ساكن وكره هستند
24- قبيله الكعبان( كعبي) به بني كعب منتسب مي شوند و در شهر كعبان در شمال قطر سكونت دارند و ريشه آنان به كعب بن عامر بن صعصه بن معاويه از العدنانيه به منطقه البريمي برمي گردند. آنان عمو زاده هاي قبيله كعب اهواز (عربهاي فارس) هستند زير شاخه هاي آنها عبارتند از:
الفضل، الشاوي، العجلان، البطي، الهندي، السريع، الغزوان، الفارس، الديه، الشريان، المنصور، المنيف
25- قبيله السبيعي: مفرد آن كلمه سبيعي مي باشد كه به سبيع بن جعده بن عامر بن كعب بن ربيعه بن عامر بن صعصعه بن معاويه العدنانيه بر مي گردد
زير شاخه آنها عبارت است از: آل تركي، آل ثواب، آل بوبشيت( گفته مي شود آنان از السبيع نيستند بلكه از الاحساء از قبيله الدواسر مي باشند) آل فياحين(الفيحاني)
26- قبيله الموالك(مالكي): نسب آنان به بني مالك از جهينه از قضاعه بر مي گردد و در منطقه موالك در الريان زندگي مي كنند بن نصر از آنان مي باشند
27- قبيله البنعلي: كه الهنمي از آنان مي باشند اصل آنان از بني سليم است و از قديمي ترين مردماني هستند كه در قطر سكونت كردند فرزندان پيمان العتوب مي باشند و نيز گفته مي شود كه اينان عموزاده هاي آل صباح و آل خليفه آل جلاهمه هستند
28- قبيله المضاحكه: مفرد آن مضيحكي است گويا از نسل ضحاك بن قيس پادشاه عرب قبل از اسلام مي باشند ولي نسب آنان به بني هاجر مي رسد
29- الهوله: به افرادي گفته مي شود كه از شبه جزيره عربستان به كشور ايران كوچ كرده اند الهوله قبيله نيستند اما مجموعه اي از قبايل هستند و اين تنها يك لقب است كه بعضي از آنان اين لقب را بعنوان اسمي براي خود انتخاب نموده است بر خلاف بحرين كه معتقدند هر سني مذهبي كه از فارس بيايد هولي محسوب مي شود
در قطر اين اعتقاد نيست. آل فخرو(الدرويش، آل عثمان، آل خال، آل عبيدان، آل نعمه، آل راشد آل حسن و آل محمود از عربهاي الهوله موجود در قطر هستند كه نسب آنان به بني تميم برمي گردد
30- آل عبيدان(المفتاح، الجيده، الدرويش، الجابر، الجفيري، المالكي) كه اصالتاً منتسب به بني تميم و بنا به گفته برخي ديگر بني كعب هستند
31- الجابر: كه از آنان مي توان اسامي ذيل را نام برد: احمد بن يوسف الجابر شاعر متولد 1903 و ناخدا جابربن محمد جبر آل جابر متولد1880
32- آل حمادي ( بني حماد) از قحطان
33- آل عبيدلي( العبدله) از الشمر
34- آل حرمي( بني حرم)
35- الانصاري( الانصار) از مدينه كه شيخ عبدالله انصاري از آنان است و نسب برخي نيز به الجبور بر مي گردد مانند سالم بن حسن الانصاري كه آنان نيز متفاوت از انصاري عماددهي هستند
الهوله برخلاف عجم ها در ميان خود تنها با زبان عربي فصيح صحبت مي كنند
36- العجم: آنان سني مذهب هستند و اصالتاً هم عرب نيستند در اواسط دهه 50 و برخي از آنان در اواخر دهه شصت ميلادي(1970) به قطر آمدند گروه كمي هم اوايل سال1900 به قطر آمده اند آنها نسبت كوچكي از بزرگترين قبايل عجمي در قطر هستند كه عبارتند از:
- العمادي( عماددهي منتسب به روستاي عماد ده در ايران هستند) كه غير عرب يعني عجم هستند
- الاصمخ( از قديم ترين گروه الاعماديه هستند)
- معرفيه، زينل، دربستي، صديقي و انصاري از عجم بوده و جمعي از اعيان قطر از آنها هستند
*شيعيان: به دو قسمت تقسيم مي شوند:
- گروه اول بحارنه: نامي است كه تقريباً همه شيعيان در بحرين، احساء، قطيف و قطر به آن وابسته اند همه بحارنه شيعه هستند ثروتمندان شيعه مشغول تجارت و فقراي آنان به كشاورزي اشتغال دارند ريشه بحارنه به قبايل عربي باسابقه مانند قبيله بني ربيع باز مي گردد كه اصالتا به عدنان و قحطان باز مي گردند زبان اصلي آنها عربي است اولين افرادي هستند كه در بحرين سكونت گزيدند خانواده هاي بحراني موجود در قطر عبارتند از: الماجد، الصايغ، الصفار، الخزاعي، الحيدر
- گروه دوم شيعيان عجم هستند (غير عرب)
عجم شيعه اصالتاً ايراني و بلوچي هستند و با عجم سني فرق دارند و از آنان مي توان اسامي زير را نام برد
الفردان، بوكشيشه، اشكناني، كربون، ملا وزينل
2-4-نهاد خانواده
شرايط جامعه قطري بين دو وضعيت سنتي و مدرن در تلاطم قرار دارد و وضعيت فرهنگ و تربيت و آموزش در روند گذار از سنت به مدرنيته قرار دارد.
قوانین مربوط به خانواده
1) خانواده در قانون اساسي قطر:
فصل دوم از قانون اساسي قطر به «امور بنيادين و زيرساختهاي جامعه» اختصاص دارد. بر اساس اصول هيجدهم تا بيست و پنجم مندرج در اين فصل از قانون اساسي قطر تاكيد شده است :
- «جامعه قطر بر اساس اصول عدل و احسان، آزادي و مساوات و مكارم اخلاق استوار مي باشد.»
- «دولت ، ضمن پاسداري از اصول جامعه امنيت ، ثبات و فرصتهاي مساوي را براي هموطنان فراهم مي آورد.»
- «دولت در راستاي تقويت و تحكيم روح وحدت ملي ،همبستگي و برادري بين تمامي هموطنان ، تلاش مي نمايد.»
- «خانواده ، نهاد اصلي جامعه و بر مبناي اصول و ارزشهاي ديني ، اخلاقي و عشق به ميهن استوار مي باشد.»
- «قانون شيوه هاي چگونگي حمايت از آن را تنظيم ودر پرتو آن از كيان خانواده حمايت بعمل آورده ، پيوندهاي آن را تحكيم بخشيده و از مادران ،كودكان وسالخوردگان حمايت بعمل مي آورد.»
- «دولت نسل جوان را مورد عنايت قرار مي دهد و از وي در برابر هرگونه عوامل فساد محافظت نموده و از بهره كشي از آنان ممانعت بعمل مي آورد و از آنان در برابر بي توجهي هاي زشت جسمي، روحي و عقلي مراقبت مي نمايد و شرايط مناسب را در پرتو تربيت صحيح جهت پرورش استعدادهاي آنان در زمينه هاي مختلف فراهم مي آورد .»
- «دولت به بهداشت عمومي اهتمام مي ورزد و وسايل پيشگيري ودرمان بيماريها وانواع بيماريهاي واگيردار را براساس قانون فراهم مي نمايد.»
- «دولت به علوم ، ادبيات ، هنر و ميراث فرهنگ ملي عنايت داشته ودر حفظ و توسعه آن مساعدت مي نمايد و پژوهشهاي علمي را مورد تشويق قرار مي دهد.»
- «آموزش، از زير ساختهاي اصلي توسعه و پيشرفت جامعه بشمار مي رود و دولت آنرا مورد توجه و عنايت قـرار داده ، و در جهـت توسعـه و گسترش آن تـلاش مـي نمايد.»
2) نهادهاي ذيربط امور خانواده، زنان و كودكان :
در راستاي تحقق و اجراي اصول قانون اساسي قطر و تحكيم بنيان خانواده در اين كشور و بر اساس دستور امير قطر به شماره 53 سال 1998 عالي ترين نهاد فعال در زمينه امور خانواده ، زنان و كودكان در اين كشور بنام «شورايعالي امور خانواده» به رياست شيخه موزه بنت ناصر المسند شكل گرفت.
تشكيلات سازماني و حوزه و تقويت فعاليت اين نهاد متولي امور خانواده بر اساس دستور امير به شماره 23 سال 2002 مشخص گرديد كه بر اساس آن يك معاون رئيس با درجه وزير براي اين شورا انتخاب شد.
ديدگاه كلي شورايعالي امور خانواده بر اساس ايجاد و تحكيم و استقرار بنيان خانواده بر اساس فرهنگ و هويت عربي و اسلامي و پيگيري حقوق و مسئوليتهاي آن و در راستاي حمايت از سلامت رواني و جسمي خانواده و مشاركت فعال آن در ايجاد جامعـه اي پويا همراه با ثبات و رفاه تعريف شده است.
3) رسالت شورايعالي خانواده :
- پويايي و تقويت كانون و جايگاه خانواده از طريق مشاركت در روند قانون گذاري و پيشنهادهاي قانوني جديد
- پيشنهاد و طراحي برنامه ها و طرحهايي براي توسعه و تقويت كانون خانواده
- تقويت نقش موسسات ملي در ارائه خدمات اساسي در زمينه هاي اجتماعي و اقتصادي و آموزشي و بهداشتي و فرهنگي و رسانه اي و محيط زيستي براي افزايش سطح خدمات مطلوب در راستاي طرحهاي ملي و معيارهاي بين المللي
- تشويق ابتكارات و مشاركت ملي براي افزايش تلاشهاي موسسات ذيربط براي بهبود جايگاه خانواده و حمايت از نقش آنها
4) اهداف شورايعالي خانواده :
- تقويت نقش خانواده در جامعه
- حمايت از خانواده و تقويت روابط خانوادگي
- بررسي مشكلات فراروي خانواده و ارائه راه حلهاي مناسبت براي برطرف نمودن اين موانع
- تلاش براي تحقق اهداف مرتبط با امور خانواده بر اساس موازين بين المللي
- تلاش براي تقويت توانايي زنان براي مشاركت در زندگي عمومي ، اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و بهبود وضعيت عمومي زنان
- نظارت بر روند حمايت و رسيدگي به امور معلولان و افراد با نيازهاي خاص
- هماهنگي بين فعاليت موسسات جامعه مدني از يكسو و از سوي ديگر سازمانهاي منطقه اي و بين المللي
- بررسي مشكلات مرتبط با انحراف جوانان و پيشنهاد راه حلهايي مناسب با هماهنگي جهات ذيربط
5) ابزارها و شيوه هاي شورايعالي امور خانواده :
شورايعالي امور خانواده در راستاي انجام وظايف خود از ابزارها و شيوه هاي ذيل بهره مي گيرد :
- اجراي پيشنهادات و توصيه هاي ارائه شده از سوي كميته هاي تخصصي شوراي عالي امور خانواده
- كميته امور معلولين و بيماريهاي خاص ، كميته امور زن ، كميته كودك، كميته سالمندان ، كميته جوانان ، كميته هماهنگي بين جمعيتها و سازمانهاي خصوصي
- هماهنگي و همكاري با كليه دستگاههاي دولتي
- حمايت از مشاركت سازمانهاي جامعه مدني در برنامه ريزي و اجرا
- تشويق امور داوطلبانه
- تشويق مشاركت بخش خصوصي در برنامه هاي توسعه جامعه
- مشاركت اشخاص حقيقي و حقوقي هدف در روند برنامه ريزي
6) تشكيلات سازماني شورايعالي امور خانواده
تشكيلات سازماني شورايعالي امور خانواده به ترتيب جايگاه شامل بخشهاي رئيس و معاون و شواري ادري ، دبير كل، دفتر برنامه ريزي داخلي، دفتر توسعه سازماني ، دفتر مشاوره حقوقي، اداره امور مالي و اداري، اداره فناوري و خدمات اطلاعات، بخش رسانه اي و روابط عمومي ، بخش هماهنگي و پيگيري ، خدمات موارد انساني ، بخش مالي، بخش خدمات عمومي، دفتر موارد انساني ، انتشارات و آرشيو و خدمات مركز مي باشد. همچنين كميته هاي مختلف امور معلولين و بيماريهاي خاص ، امور زنان ، كودكان، سالمندان ، جوانان و هماهنگي بين جمعيتها و سازمانهاي خصوصي نيز در ادارات مختلف و مستقل تفكيك شده و فعاليت مي كنند.
7) دستاوردهاي شورايعالي امور خانواده
مهمترين برنامه ها وطرحها وفعاليتهاي شورايعالي امورخانواده عبارتند از :
- تدوين استراتژي و تدوين سياستها
- تدوين استراتژي ملي براي پيشرفت زنان
- تدوين استراتژي ملي كودكان (در دست تهيه)
- تدوين استراتژي ملي سالمندان (در دست تهيه)
- تدوين استراتژي ملي افراد با نيازمنديهاي خاص و معلولين (در دست تهيه)
- تدوين استراتژي ملي براي تحقيقات دانشگاهي در زمينه بيماريهاي خاص (در دست تهيه)
- طراحي برنامه ملي براي كودكان
- تهيه استراتژي ملي براي بهبود خدمات پيشرفته براي افراد با بيماريهاي خاص و معلولين
- پيشنهادهاي قانوني در زمينه حقوق كودكان ، زنان و بيماران خاص و معلولين
- تجديدنظر در قوانين و مقررات در مورد احوال شخصيه ، مجازاتها، مسكن خدمات مدني، بيمه اجتماعي
شورايعالي امور خانواده همچنين طرحها و ابتكاراتي در در دست تهيه و اجرا دارد كه شامل جائزه ويژه جوانان ، جائزه ادبيات كودكان ، ديپلم افتخار كودكان مبتكر و تربيت ويژه ، دفتر ملي كودك، ورزش كودكان، ورزش جوانان، مركز مشاوره ، گسترش موافقت نامه حقوق كودك ، طرح سبز قطر ، ارائه گزارش توسعه بشري ، ايجاد صندوقهاي ازدواج، ايجاد پارلمان كودكان، اجراي برنامه آموزش دانشگاهي براي معلولين مي باشد.
اين شورا همچنين طرحهاي مطالعات و تحقيقاتي را در ارتباط با مسائل مختلف مربوط به خانواده و زنان با همكاري مراكز تحقيقاتي و دانشگاهي در دست اجرا دارد . همچنين طرحهاي را در ارتباط با سلامت رواني و جسماني خانواده ها در خلال طرحها و ابتكارات و شعارهاي خاص دنبال مي نمايد كه از جمله آنان در ارتباط حقوق كودكان و هوشياري جوانان در ارتباط با سوانح رانندگي و كاهش تصادفات جاده اي و تشويق جوانان براي جذب به بازار كار در بخش هاي خصوصي و دولتي و مشترك مي باشد.
اين موسسه همچنين اقدام به برگزاري دوره هاي آموزشي براي اعضاي موسسات زير مجموعه خود و ساير نهادها و سازمانها و خانواده هاي آنها مي نمايد.
يكي از فعال ترين بخشهاي فعاليت شورايعالي امور خانواده در قطر در زمينه برگزاري سيمنارها و همايشها و كنفرانسهاي عمومي و تخصصي در سطح داخلي ، منطقه اي و بين المللي مي باشد كه مي تواند به اين موارد اشاره كرد : همايـش رسانـه هاي خليج فارس در خصوص تلويزيون و حقوق كودك ، همایش زن و سياست و نقش آن در توسعه ، سمينار علمي هفتم اتحاديه عرب حمايت از ناشنوايان ، همايش نقش زن در اداره در منطقه خليج فارس، همايش بيماريهاي جسمي ، همايش استراتژي خانواده عربي ، سومين همايش امور سالمندان، همايش فرهنگ خليج فارس براي بيماريهاي خاص ، همايش بين المللي خانواده در دوحه ، همايش بين المللي حمايت از سالمندان در سايه تحولات معاصر در دوحه ، همايش جوانان خليج فارس و نقش آنها در آينده حركت دموكراسي در خليج فارس و كنفرانس بين المللي بيماريهاي خاص و معلولين و ... اين مركز همچنين در ارتباط با قراردادهاي بين المللي و حقوق بشري فعاليت و همكاري مي نمايد.
موسسات جامعه مدني :
موسسات و سازمانهايي كه در زير مجموعه شورايعالي امور خانواده تحت عنوان «موسسات جامعه مدني» براي اجراي برنامه هاي اين شورا تعريف شده وفعاليت مي كنند، عبارتند از :
1) مركز كودكان نيازمندهاي خاص موسوم به مركز «شفلح»
مركز تخصصي «شفلح» (Shaflah) براي كودكان معلول و نيازمنديهاي خاص بر اساس نيازهاي جامعه قطري و افزايش تعداد كودكان معلول و داراي نيازهاي خاص – بويژه بدليل محدوديت جامعه و ازدواجهاي درون خانوادگي - از سوي شيخه موزه همسر امير قطر تشكيل شده است.
اهداف اين مركز شامل افزايش خدمات تربيتي و آمادگي و اجتماعي و بهداشتي براي كودكان داراي نيازمنديهاي خاص ، ارائه خدمات حمايتي و مشورتي و راهنمايي فردي و گروهي خانوادگي به خانواده هاي داراي كودكان نيازمنديهاي خاص ، مشاركت در هدايت جامعه براي تعامل با اين كودكان و پذيرش و درك طبيعي ناتوانيهاي آنها ، ، تربيت كادرهاي ملي متخصص در اين زمينه ، تلاش براي ايجاد و گسترش قوانين و مقررات در تاكيد بر ضرورت ايجاد فرصت خدمات تربيتي و آموزشي مناسب مي باشد.
مركز شفلح خدمات تربيتي و آموزشي و آمادگي را به كودكان در سنين مختلف از زمان تولد تا هيجده سالگي ارائه مي دهد كه شامل خدمات به بيماران ناتوانيهاي عقلي و رواني در كليه سطوح ، ناتوانيهاي جسمي و عقب ماندگي ذهني است.
برنامه ها و خدمات مركز شفلح نيز شامل حمايت از خانواده و آماده سازي جامعه ، آموزش مدرس، برنامه همگاني ، شواري حرفه اي و آماده سازي ، خدمات آمادگي همياري و خدمات تشخيص و برنامه ريزي مي باشد.
2) موسسه قطري حمايت از ايتام
موسسه قطري حمايت از ايتام سازماني خاص و مستقل در ارتباط با رسيدگي به امور كودكان يتيم است و مقر اصلي آن در دوحه قرار دارد. اهداف اين موسسه حمايت از ايتام و ارائه خدمات براي زندگي سالم ، حمايت از كودكاني مجهول الهويه ، پيگيري امور ايتام در خانواده هايي كه مسئوليت آنها را پذيرفته اند، ايجاد فضاي مناسب براي كودكان خانواده هاي طلاق، معلول ، زنداني و ناتوان و فقير و مشاركت در فرهنگ سازي در جامعه براي حمايت از ايتام مي باشد. خدمات اين موسسه در دو بخش داخلي و خارجي تعريف شده است.
3) مركز مشاوره خانواده
مركز مشاوره خانواده با هدف ارائه مشورت و راهنمايي به جوانان و همچنين زوجهاي جوان شكل گرفته است كه فعاليتهاي آن به صورت رايگان و با شيوه هاي نوين علمي و به صورت حضور و تلفني صورت مي گيرد.
اهداف مركز شامل تعريف ازدواج و اهميت و ابعاد شرعي ، قانوني و اجتماعي آن ، حمايت خانوادگي و بهداشتي از زوجهاي جوان ، ترويج اصول و شوابط شرعي و قانوني در جهت ثبات كانون خانواده ، برطرف كردن مشكلات و موانع در مسير ازدواج، حمايت جوانان در خصوص اخلاف فردي و اجتماعي در مقابل انحرافات، برسري مشكلات زندگي مشترك و ريشه يابي و يافتن راههاي براي حل اين مشكلات، كاهش تنس و نگراني و خصومت به زوجها، آشناني زوجين با حقوق و وظايفق قانوني خود ، تشريح تبعات سلبي طلاق بر جامعه ، آشنايي زوجين به حقوق و وظايف خود در صورت طلاق ، ارائه مشورتهاي شرعي ، اجتماعي ، قانوني و روانشناسي ، هماهنگي با جهات ذيربط براي برگزاري همايشها و سمينارها و انتشار مجلاتي در خصوص حمايت از خانواده و ... مي باشد.
4) مركز فرهنگي كودك
مركز فرهنگي كودكان سازماني خاص و مستقل است. اين مركز مسئوليت پيگيري تربيت صحيح كودكان در مراحل مختلف زندگي و رشد اجتماعي ، برنامه ريزي براي مادران از جنبه فرهنگي و اجتماعي و مادي براي تربيت فرزندان ، آموزش و كسب مهارتها تربيتي و فرهنگي براي تقويت فرهنگ حمايت از كودكان در بين مادران ، جلوگيري از آموزش و تربيت غليط ، شناسايي مشكلات روانشناسي و تربيتي و اجتماعي فراروي كودكان ، آموزش زوجهاي جوان و مادران در دوره قبل از تولد كودكان ، آموزش مهارتهاي آموزشي براي حرف آموزي و تواناييها و خلاقيتهاي جسماني و فكري ، شناسايي شيوه هاي جديد آموزش كودكان و هماهنگي با سازمانهاي منطقه اي و بين المللي در زمينه حقوق كودكان و مادران را دنبال مي نمايد.
اين مركز در راستاي تحقق اهداف خود اقدام به ايجاد ارتباط با نهادهاي داخلي و خارجي ، فرهنگ سازي تربيت كودكان و ارائه مشورتهاي لازم، برگزاري همايشها و سمينارهايي مرتباط با امور كودكان مي كند.
5) موسسه قطري حمايت از كودكان و زنان
اهداف موسسه حمايت از كودكان و زنان در راستاي حمايت از زنان و كودكان از رفتارهاي انحرافي در خانه و جامعه و تلاش براي برطرف كردن مشكلاتي ناشي از اين رفتارها، ايجاد زمينه قانوني در زمينه حقوق كودكان و زنان و حمايت اجتماعي از ايشان، حمايت از حقوق بشري و انون اساسي و دفاع از آنها ، تضمين عدم تبعيض عليه زنان در حقوق و وظايف زندگي انساني و اقتصادي و اجتماعي و سياسي و اداري ، تضمين تطبيق و پگيري موافقتنامه هاي بين المللي و عربي و منطقه اي در ارتباط با حقوق كودكان و زنان . ايجاد زمينه اجتماعي براي توجه و اجراي عملي حقوق زنان و كودكان ، ايجاد زمينه هاي قانوني براي جلوگيري و توقف نقض حقـوق زنان و كودكـان با هماهنگـي جهات ذيربط مي باشد.
6) موسسه قطري حمايت از سالمندان
موسسه حمايت از سالمندان در راستاي اهداف ذيل فعاليت مي كند:
- حمايت از سالمندان بدون خانواده يا متعلق به خانواده هاي نيازمند
- ارائه خدمات و حمايت از سالمندان در خانه و در بين خانواده هايشان
- تشويق خانواده ها براي سرپرستي سالمندان
- حمايت از سالمندان در مقابل مشكلات ناشي از افزايش سن و نحوه تعامل با شرايط سالمندي
- تلاش براي فراهم كردن زمينه تعامل جامعه با سالمندان بر حسب امكانات و تواناييهاي آنها
- هماهنگي و همكاري با مراكز ذيربط داخلي و خارجي در زمينه فعاليتهاي سالمندان
- فرهنگ سازي در بين خانواده ها با ارائه مشورتهاي روانشناسي
- برگزاري همايش و سمينار و كنفرانس در اين ارتباط
- انتشار مجلات و توصيه هايي در ارتباط با اهداف موسسه
7) مركز پزشكي و تحقيقاتي السدره
مركز پزشكي و تحقيقاتي السدره مجهز به جديدترين فناوري پزشكي با هدف امور طبي و تحقيقاتي و آموزشي و انجام معالجات پزشكي شكل گرفته است.
اين مركز جزئي از طرح شهرك آموزشي قطر است و در طرحها و تحقيقات آن موارد از جمله بررسي مسائل مرتبط با پزشكي زنان و امراض فلبي و بيماريهاي مربوط به نوزادان و مادران قرار دارد.
مركز السدره با هزينه اي بالغ بر 9/7 ميليارد ريال بعنوان يكي از پرهزينه ترين مراكز پزشكي در قطر تاسيس شده است و مجموعه هاي پزشكي در زير مجموعه اين مركز در خصوص بيماريهاي زنان و كودكان تاسيس گردیده است.
8) مركز توسعه اجتماعي
مركز توسعه اجتماعي سازماني است غيرانتفاعي كه تحت اشراف همسر امير قطر بعنوان بخشي از موسسه قطر شكل گرفته است و به رفع نيازهاي همه آحاد و بخشهاي جامعه بويژه در ارتباط خاص با زنان نيازمند مي پردازد.
اين مركز همچنين در جهت تقويت خانواده و تحقيقات در ارتباط با نقش زنان در قطر و افزايش توان اقتصادي از طريق برگزاري دوره هاي آموزش فني حرفه اي و استقلال و درآمدزيايي اقتصادي تلاش مي نمايد.
تاكنون با حمايت مركز توسعه اجتماعي بسياري از زنان قطري موفق به ايجاد مراكز تجاري و صنايع دستي و هنري و همچنين جذب زنان در شركتهاي خصوصي تجاري شده اند. در راستاي اين طرح بسياري از زنان قادرند تا توليدات دستي خود را در منزل تهيه و براي فروش در اختيار اين مركز قرار مي دهند.
3-4-وضعیت زنان
بررسي وضعيت امور خانواده ؛ زنان و كودكان و موسسات جامعه مدنی مرتبط با آن در كشور قطر نیازمند توجه به چند نكته اساسي ضروري است :
1- نظام حاكميتي پادشاهي در امير نشين قطر موجب شده تا كليه امور اجتماعي همه سازمانهاي و نهادهاي فعال در زمينه امور زنان و كودكان بطور مستقيم تحت مديريت، نظارت و حمايت دولت قطر قرار داشته باشد.
2- نهادها و سازمانهاي فعال در زمينه امور زنان و كودكان بسيار نوپا هستند و بعد از به قدرت رسيدن شيخ حمد بن خليفه امير قطر ، شيخه موزا بنت ناصر المسند بطور كلي امور مربوط به آموزش و خانواده اعم از زنان و كودكان را در اين كشور تحت اشراف خود قرار داده است.
از رويدادهاي مهم سال 1999، شرکت زنان در انتخابات شوراي شهر براي نخستين بار در اين کشور بود.
4-4-آسيب شناسي اجتماعي
گسترش جامعهي مدنی و تغییر چهرهي شهر
ترویج و گسترش خزندهي فرهنگ غربی و شهرنشینی، تغییر بافتهای قدیم مسکونی از سنتی به برج نشینی، ایجاد تهسیلات لازم برای مسافرتهای مردم به کشورهای مختلف جهان، از متغیرهایی است که برای تغییر تدریجی فرهنگ مردم، برنامه ریزی شده است.
آزادی اتباع خارجی مقیم این کشور برای حضور در اماکن مختلف عمومی با فرهنگهای خاص خود، از جمله نوع پوشش خانمها و آقایان که با آداب و رسوم مردم بومی نامتجانس است، از دیگر شرایطی است که در برابر فرهنگ سنتی فراهم آمده است.
ایجاد رستورانها و هتلهای زنجیرهای خارجی دارای برندهای بینالمللی در گوشه و کنار شهر، تأسیس پاساژها و مراکز بزرگ و زیبای خرید، ارائهي مشروبات الکلی در هتلهای بزرگ و برنامههای شبانهي رقص و اجرای انواع موسیقی در هتلها و دیگر مکانها، از جمله امکاناتی است که به نوبهي خود توانسته است در فرهنگ پذیری مردم، به ویژه جوانان، تأثیر قابل توجهی برجای بگذارد؛ بنابراين با مطالعهای در اوضاع و احوال گذشتهي نه چندان دور کشورهای عربی حوزهي خلیج فارس، به این نتیجه میرسیم که حاکمان این کشورها در دورههای مختلف حاکمیت خویش، براساس سنت دیرینهي نیاکان خود؛ اما آمیخته با اندکی نوگرایی منطبق با متغیرهای زمانه، زمام امور را در دست داشتهاند. این حاکمان در روند و فرایند طبیعی امور، جای خود را خواسته یا ناخواسته به کسانی دادهاند که گرچه منسوب به خانواده یا قبیلهي خویش هستند؛ اما از نسل جدیدی بودهاند که به پوست اندازی بیشتری در سیاست مملکت داری و ادارهي امور مردم معتقد بودهاند.
با مطالعهي گذشتهي این کشورها، هربار که حاکم جدیدی زمام امور را در دست گرفته، عصری نو و اندیشهای تازه به وجود آورده که به هیچ وجه با سابق خود، قابل مقایسه نیست.
تغییر چهرهي شهر، تلاش برای زدودن مظاهر متحجرانه در مردم از طریق بسط روشنفکری دینی مبتنی بر سیاست سهله و سمحه، رشد فکری- فرهنگی توده از طریق ساییدن شانه به شانهي دیگر فرهنگها- از جمله فرهنگ و تمدن غرب، و سرانجام تغییر شرایط زندگی مردم و ایجاد رفاه بیشتر از جملهي اين نوانديشيها بوده است.
هرچه زمان به پیش رفته و شرایط منطقهای و بینالمللی تغییر یافته، نگاه حکومتی در این کشورها نیز متناسب با این متغیرها، تغییر یافته و این تغییرها در مواردی آنقدر شتابان آغاز شده که به تغییر حاکمیت انجامیده است.
ظهور جنس سوم
حضور دختران پسرنما در سه چهار سال اخیر در اماکن تقریباً عمومی مربوط به زنان در دوحه، قابل توجه است. قطریها، این دختران را «بویه» مینامند. بویه برگرفته از کلمهي انگليسي BOY است که با افزودن «تای تأنیث» به انتهای آن، عنوان بویه به خود گرفته و بویات نیز جمع آن است. قطریها، اینها را «مسترجل» و «بنوته»؛ یعنی مؤنث مذکر نما نیز مینامند. این موضوع درسالهای پیش چندان نمود عینی نداشت و به مطبوعات نیز کشیده نشده بود؛ اما از سال 2008 به بعد کم و بیش به سطح رسانهها هم کشیده شد و خانوادهها نتوانستند نگرانی خود را از ظهور این پدیده پنهان سازند.
مدیر یکی از پارکهای دوحه به یکی از روزنامههای قطری گفته بود: «دختران لباس پسرانه میپوشند، با هم قرار میگذارند و سیگار میکشند و در یک سال اخیر در برخی پارکها حضور علنی پیدا کردهاند». این دختران البته با لباس سنتی خود یعنی عبا و پوشیه از خانه خارج میشوند؛ اما وارد پارک که شدند هر دو را از تن بیرون آورده به خدمتکار همراه خود تحویل میدهند و مانند پسران با شلوار جین و موهای رنگ زده و عینک آفتابی ظاهر میشوند.
خانوادههایی که در این مورد اظهار نظر میکنند، علت ظهور این پدیده را بیتوجهی یا غفلت خانواده، رستورانهای غیر سنتی شرقی و غربی، عدم آموزش کافی در مراکز آموزشی، وسایل ارتباط جمعی به ویژه شبکههای تلویزیونی ماهوارهای، مراکز خرید، مسافرتهای مکرر به خارج از کشور و بالاخره ضعف آموزهها و آموزشهای دینی میدانند.
شورای عالی خانواده در قطر اخیراً به بررسی این پدیده و تبعات آتی آن در جامعه پرداخته و آنچه را که انحرافات جنسی دختران مینامد، بررسی ميكند. این شورا، به نگهبانان پارکها دستور داده در صورت مشاهدهي این گونه دختران، به آنان تذکر دهند یا از پارک اخراج کنند و در صورت لزوم، به پلیس گزارش دهند. شورای خانواده در عین حال معتقد است که این پدیده، جدید نیست و از قدیم هم وجود داشته است؛ اما اخیراً به علت علنی شدن این گونه مسائل در کشورهای مختلف، در اينجا هم بیشتر بروز كردهاست.
برخی اندیشمندان، ظهور این گونه پدیدهها را ناشی از تهاجم فرهنگی و برخی تسامح فرهنگی و تداخل مردم در اماکن عمومی از جمله مراکز خرید و دیدن مظاهر بیحجابی و بدحجابی میدانند و این که بشر بالاخره تحت تأثیر شرایط محیط، جذب آن میشود و در صورت متنبه نشدن، آثار منفی آن در وی بروز خواهد کرد. برخی از روشنفکران قطری حتی معتقدند که برای جلوگیری از افزایش تهاجم ناخواستهي فرهنگی، باید از ورود نیروی کار کشورهایی که تفاوت فرهنگی بسیاری با آنان دارند، جلوگیری شود. جامعه شناسان قطری معتقدند، خانوادهها باید در این گونه شرایط به دختران خود اعتماد به نفس بدهند و تأکید کنند که دختر بودن عیب نیست و تعیین جنس زن و مرد نیز توسط خداوند صورت میگیرد.
یکی دیگر از علل روی آوری دختران به پسرگرایی و فرار از دختر بودن خویش، احساس انزوا و محرومیت از حقوق و مزایای اجتماعی است که در جوامع سنتی، تقریباً دربست در خدمت و اختیار پسران است؛ گرچه زنان در قطر برخلاف عربستان سعودی برای رانندگی و حضور در اجتماع، منع قانونی ندارند؛ اما در همسنجی با دختران دیگر کشورهای عربی مانند سوریه، لبنان، مصر و کشورهای عربی شمال آفریقا که در سفر خود به آن کشورها از نزدیک شاهد حضور و ظهور آنان هستند، حقوق بسیار کمتری دارند و خود را از ظواهر مادی زندگی مانند آزادی انتخاب لباس و معاشرت لازم با جنس مخالف محروم میدانند.
آسیب شناسی ازدواج
ممانعت دختران خلیجی از ازدواج با اتباع دیگر کشورها به ویژه کشورهای غیر عربی، یکی دیگر از مشکلات دختران قطری است. همان گونه که درباره سنت ازدواج در قبیلههای مختلف کشورهای عربی حوزهي خلیج فارس گفته شد، ازدواج برای دختران به مراتب سختتر از پسرهاست و یک دختر به اصطلاح عرب خلیجی، نخواهد توانست با یک پسر مصری ازدواج کند؛ چه رسد به این که بخواهد با یک تبعهي غیرعرب حتی اگر مسلمان باشد، ازدواج نماید. این در حالی است که عکس این موضع کم و بیش صادق است؛ یعنی مردان این کشورها حتی بیش از یک بار با زنان غیر هموطن و حتی غیرعرب- اما مسلمان- ازدواح میکنند و ممانعت دینی یا فرهنگی هم برای تعدد زوجات ندارند.
در همهي کشورهای عربی حوزهي خلیج فارس، مردانی هستند که برای ارضای خانوادهي خویش و پاسداشت سنت قبیلهای خود، برای نخستین بار به ازدواج با دختر فامیل یا قبیله تن در میدهند؛ اما برای فرار از شرایط تحمیل شده، ازدواج یا ازدواجهای بعدی خود را در دیگر کشورهای عربی یا غیرعربی صورت میدهند. در سه دههي اخیر، تعداد بسیاری از مردان همین کشورها- که تعداد قابل توجهی از آنان را پیرمردان تشکیل میدهند-، با دختران بسیار جوان مصری، لبنانی، سوری و پاکستانی، ازدواج کرده اند.
بالا رفتن سن تجرد دختران
اشاعهي خواسته یا ناخواستهي فرهنگ غیربومی و تغییر شیوههای زندگی و تلاش برای پذیرش فرهنگ غیر خودی منطبق با نیازهای مادی روز، طبیعتاً آسیبهای اجتماعی و فرهنگی خاص خود را به دنبال خواهد داشت. جدیدترین آمار منتشر شده در قطر نشان میدهد که نسبت دختران ازدواج نكرده در گروه سنی 29 تا 39 ساله در این کشور، 3/14 درصد و در گروه سنی 30 تا 34 ساله، 20 درصد است. تحلیلگران قطری معتقدند که علت مجرد ماندن بخش قابل توجه دختران قطری، علاوه بر بسته بودن خانواده، افزایش هزینهي ازدواج، شامل مهریه و جشن عروسی و مسائل مربوط به تشکیل زندگی است. حداقل هزینهي ازدواج، برای یک خانوادهي متوسط در قطر، حدود 300 هزار ریال قطر؛ یعنی 71 میلیون تومان است که شامل 100 هزار ریال هزینهي مهریه و 200 هزار ریال نیز مخارج جشن عروسی است. جوانان قطری برای فرار از این هزینه و همچنین سنتهای دست و پا گیری مانند لزوم مقررات مربوط به خواستگاری و در برخی اوقات ازدواج اجباری با دختران فامیل، به ازدواج سهل و آسان با اتباع مجرد و رنگارنگ بیگانه روی میآورند که تعداد و تنوع آن در این کشور قابل توجه است. جامعه شناسان قطری میگویند([1])، جوانان امروزی، سنت قبیله را مبتنی بر لزوم ازدواج با فامیل به ویژه دختر عمو را، زیرپا میگذارند و به جای این که خانواده برای آنها خواستگاری کند، شخصاً اقدام کرده و با بیگانگان ازدواج میکنند. این جامعه شناسان، علت دیگر روی آوردن جوانان به ازدواج با خارجیها را، تحمیلی بودن ازدواج در روش سنتی میدانند. در این روش وقتی یک جوان قطری از تحصیل در خارج از کشور باز میگردد، متوجه میشود که خانوادهاش دختری را در بین فامیل برای او نامزده کرده و منتظر ازدواج او هستند. در چنین شرایطی، جوان تحصیلکرده، نمیتواند به راحتی این زندگی را ادامه دهد و پس از مدتی این گونه ازدواجها به طلاق و جدایی میانجامد و اگر پای فرزندی در میان باشد، شرایط، به مراتب سختتر خواهد بود.
-آسیب شناسی کارگران مهاجر
استمرار اجرای طرح های عمرانی وزیربنایی وساخت وسازهای بخش خصوصی سبب شده است که کارگران ساده درکشورهای آسیای شرقی برای رهایی ازبیکاری ورساندن خود به بازار کاراین کشورها به هرمشقتی تن دهند.همین بازارسبب شده تا برخی افراد سودجو درکشورهای هدف نیزبا تاسیس شرکت های صوری به "تجارت انسان" روی آورند وویزای کارواقامت رادربازار آزاد بفروشند.شهروندان، برخی اعضای شورای شهروحقوقدانان قطری درتازه ترین واکنش خودنسبت به این پدیده که هفته پیش دررسانه های قطرانعکاس یافت، خواستاروضع مقررات سخت گیرانه تری دربرابراین گونه تخلفات شدند.به گفته آنان، ویزای کارو اقامت درقطرتوسط شرکت های صوری بین پنج هزارتا 60 هزار ریال قطرفروخته می شود و تبعات سرگردانی تعداد قابل توجهی ازکارگرانی که به این صورت درکشور رها می شوند، نصیب دولت و مردم می گردد.
ارتکاب به تخلفات بزهکاری مانند انواع سرقت وولگردی وگدایی توسط کارگران بیکارو سرگردان که دار وندارخودرا درکشورشان فروخته وبا خرید ویزابه این کشورها وارد شده اند، ازتبعات تخلفات شرکت های صوری است.با این حال، تا زمانی که توسعه درکشورهای یادشده ادامه داشته باشد وبومی سازی نیروی کاربه منظورخودکفایی نیزبه علت فراهم نبودن شرایط – یعنی نابرابری جمعیت – امکان پذیرنگردد، همین وضعیت وتبعات مربوط به آن ادامه خواهد یافت
5-4-وضعیت اقتصادي و معیشتی
سيستم و ويژگيهاي اقتصادي
قطر شبه جزيرهاي خشك و لم يزرع كه زمينهاي آن به دليل شوري خاك و شنزار بودن قابليت كشاورزي را ندارد بر همين اساس اقتصاد قطر در سالهاي پيشين به طور سنتي اقتصاي مبتني بر پايه ماهيگيري و صيد و صدور مرواريد و در حد محدود نيز پرورش دامپروري و چادرنشيني استوار بوده است. كشف و استخراج نفت در سال 1939 به تدريج اقتصاد اين كشور را از اقتصادي سنتي به اقتصادي درامدزا تبديل نمودو در سالهاي اخير با كشف و استخراج منابع عظيم گاز اين كشور را در رديف يكي از ثروتمندترين كشورهاي دنيا قرار داده است. در مجموع اين كشور با پيشرفت در صنعت نفت و گاز اقتصاد تك محصولي را بدنبال نموده است. دولت قطر برنامهريزي گسترده را در جهت كاهش وابستگي اقتصاد قطر به نفت و گاز در دست اجرا دارد. قطر از نظر سرانه توليد ناخالص داخلي ثروتمندترين كشور در دنياي اسلام معرفي شده است. در سال 2010 ميلادي سرانه توليد ناخالص داخلي در اين كشور بيشتر از 102 هزار دلار بوده است. سرانه توليد ناخالص داخلي در اين كشور به حدي بالاست كه اغلب وضعيت اقتصادي اين كشور نه با كشورهاي خاورميانه يا كشورهاي اطراف خليج فارس كه با اقتصادهاي بزرگ اروپايي مقايسه ميشود. به گزارش واحد مطالعات اقتصادي EIU كشور قطر از نظر فرصتهاي بازارين سياستهاي دولتي براي واحدهاي توليدي كوچك و قدرت رقابت در جهان، سياستهاي دولت براي سرمايهگذاران خارجي، سطح كنترل بر تجارت و نرخ تبادل ارز، مالياتها، تأمين مالي طرحها، بازار كار و زيرساختها در موقعيتي است كه توجه بسياري از سرمايهگذاران را به خود جلب كرده است. از طرف ديگر ثبات اقتصادي اين كشور حوزه خليج فارس نيز يكي ديگر مسائلي است كه ريسك سرمايهگذاري را كاهش ميدهد و سبب ميشودهر روز بر شمار سرمايهگذاران خارجي در اين كشور افزوده شود. طبق آمارهاي موجود سرانه توليدات ناخالص داخلي اين كشور كوچك عضو شوراي همكاري خليج فارس معادل سه چهارم كشورهاي اروپايي است و با توجه به سياستهاي اين كشور تا رسيدن به اقتصادهاي برتر جهان راه درازي باقي نمانده است. قطر در سال 2008 ميلادي ركوردي تازه را در خاورميانه ثبت كرد و توانست كشوري كه بيشترين سرعت رشد اقتصادي را دارد نام بگيرد. متوسط نرخ رشد اقتصادي اين كشور طي پنج سال گذشته برابر با 5/6 درصد بوده است و اين كشور با بهرهگيري از درآمد كلان نفتي و گاز توانست سطح درآمد سرانه را در كشورش در سال 2010 به بيش از 102 هزاردلار برساند.
قطر همچون ديگر كشورهاي حوزه خليج فارس اقتصادي وابسته به نفت و گاز دارد. در كنار نفت، قطر يكي از بزرگترين دارندگان گاز طبيعي در جهان است. اين كشور 7000 كيلومتر مكعب ذخيره گاز طبيعتي دارد كه معادل 5 درصد از كل ذخاير گاز طبيعيت جهان است. امروزه قطر نه به دليل حجم ذخاير نفتي بلكه به دليل پتانسيل بالا در توليد و صادرات گاز طبيعي و گاز طبيعي مايع مورد توجه سرمايهداران بزرگي همچون آمريكا است.
قطر در سالهاي گذشته حجم زيادی سرمايهگذاري خارجي جذب كرده است. حجم اين سرمايهها با افزايش حضور آمريكا و سرمايههاي آمريكايي بيشتر شد و زمينه را براي بيشتر شدن نرخ رشد اقتصاد اين كشور فراهم كرد. توسعه همه جانبه اقتصاد قطر و بالا رفتن سرانه توليد ناخالص داخلي در اين سرزمين سبب شد تا قطر به پايگاه اقتصادي كشورهاي حوزه خليج فارس بدل شود. اين كشور هم اكنون مركز بانكداري كشورهاي حوزه خليج فارس است و انتظار ميرود تا چند سال آينده اين نقش پررنگتر شود. شايد به همين دليل است كه قطر به رغم ديگر كشورهاي حوزه خليج فارس عجلهاي براي كاهش وابستگي به صنعت نفت و گاز و ايجاد تنوع در اقتصاد ندارد. اين كشور در هرسال درآمد كلاني از نفت و گاز به دست ميآورد و با توجه به حجم كلان سرمايههاي خارجي موجود در آن و حمايتهاي اقتصادي ايالات متحده آمريكار در نظر دارد تا حد امكان از اين موقعيت استفاده ببرد. به گزارش كنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد كشور قطر در ميان 141 كشور رتبه دهم را از نظر شاخص پتانسيل جذب سرمايههاي خارجي دارد و اين نشان دهنده اين مطلب است كه اقتصاد قطر خواهد توانست با سرعتي بسيار بيشتر از برآوردهاي قبلي رشد كند. سهم اعظم اين سرمايهها به بخش توليد گاز طبيعي مايع درون ريز شد. دولت قطر در نظر دارد با افزايش شمار پروژههايي كه با حضور شركتها و صنعتگران خارجي اجرا ميشود سهم سرمايهگذاري خارجي را در كشور بيشتر كند. در سالهاي اخير سهم اعظم سرمايههاي خارجي به صنعت گاز طبيعي مايع درون ريز شده است. قطر در انتهاي سال ميلادي 2010 به بزرگترين صادر كننده LNG در جهان تبديل شد. البته دولت قطر براي فراهم كردن بستر مناسب براي جذب سرمايهها و صنايع خارجي اصلاحاتي را در سياستهاي كشور ايجاد كرد. دولت اين كشور درصدد است سرمايههاي خارجي را به بخش پتروشيمي و بخشهاي غيرمرتبط با انرژي نيز هدايت كند. قطر موفق خواهد شد به هدف جذب سرمايههاي كلان خارجي دست يابد. زيرا از يك طرف در ميان كشورهاي خليج فارس بستر مناسبتري براي جذب سرمايهها دارد و از طرف ديگر در ميان كشورهاي عربي از نظر ساختار اجتماعي پيشرفتهتر است.
قطر از سال 1973، وارد عرصه توليد نفت و سپس گاز شد. اين كشور با داشتن 21/15 ميليارد بشكه ذخاير ثابت شده نفت خام، چهاردهمين رتبه جهاني منابع نفت را در اختيار دارد و ظرفيت توليد روزانه 800 هزار بشكه نفت خام را دارد و انتظار ميرود در سال 2013، اين ميزان به 31/1 ميليون بشكه در روز افزايش پيدا كند. از نظر منابع گاز، قطر رتبه سوم را بعد از روسيه و ايران با 26/15 تريليون متر مكعب گاز، يا 4/14 درصد از منابع گازي دنيا، در اختيار دارد. روسيه، ايران و قطر هر كدام به ترتيب 6/20، 83/3 و 2 درصد گاز جهان را توليد ميكنند. اما اهميت و موفقيت قابل توجه قطر در توليد و صادرات گاز مايع يا LNG است. اين كشور توانست در سال 2010، در توليد LNG از اندونزي پيشي بگيرد و به بزرگترين صادر كننده گاز طبيعي مايع جهان تبديل شودو اكنون به مرز توليد 77 ميليون متر مكعبت گاز طبيعي رسيده است. قطر با مشاركت شركتهاي بزرگ بينالمللي و به خصوص آمريكايي و دستيابي به فناوري توليد LNG به سطح بالاي توليد اين محصول رسيده است. توليد و صدور LNG آن را به عنوان كشوري متمايز در عرصه جهاني مطرح ميسازد. بر اين اساس اين كشور توانسته است در عرصه گازي شهرت بيشتري را نسبت به رتبه سومي خود از منظر منابع گازي به دست آورد و حتي دوحه را به مقر مجمع كشورهاي صادر كننده گاز طبيعي تبديل كند.
اقتصاد قطر با توجه به پيشرفت قابل توجه به بخش نفت و گاز يكي از صنعتيترين اقتصادهاي حوزه خليج فارس است. به گزارش مقامات اقتصادي 2/71 درصد از اقتصاد قطر را صنعت، 7/28 درصد را بخش خدمات و غيره و 1/0 درصد را كشاورزي تشكيل ميدهد. البته سهم صنعت در اقتصاد قطر در سالهاي گذشته كاهش يافته است كه دليل آن هم رشد قيمت نفت و رشد هزينههاي صنعتي اعلام شد. اين كشور در سال گذشته به فعاليتهاي خدماتي روي آورد و سهم خدمات را در اقتصاد خود بيشتر كرد.
واحد پول این کشورریال قطری می باشدوتولید ناخالص داخلی آن 69/57 میلیارد دلار است. ۶۳۸ هزار نفر نیروی کار این کشور را تشکیل میدهند.نرخ بیکاری در این کشور 7/0 درصد است. در سال ۲۰۰۷ نرخ تورم در این کشور 8/13 درصد بود.
6-4- ورزش
اميرنشين قطر از مازاد مالي مهمي برخوردار است که بخشي را صرف برآوردن احتياجات مصرفي کشور کرده و بخش عمده ي آن را صرف شناساندن قطر از لحاظ بين المللي مي کند. در همين راستاست که قطر بر روي ورزش سرمايه گذاري مي نمايد. به غير از فوتبال، تورنمت تنيس قطر (اولين تورنمت سال از بازتاب بين المللي خوبي برخوردار بود)، دور دوچرخه سواري قطر نيز که هرساله در ماه فوريه انجام مي گيرد آماده سازي خوبي از لحاظ آب و هوايي را براي شرکت کنندگان در مسابقات اروپايي فراهم مي سازد. قطر همچنين با کسب مدال طلايي در مسابقات جهاني دوميداني پاريس که در اوت ٢٠٠٣ انجام گرفت، درخشيد. قهرمان سابق کنيايي، استفان چرونو که نام خود را به صيف شاعيد شاهين تغيير داده و مليت قطري گرفته و از دولت تا آخر عمر دستمزدي معادل ١٠٠٠ يورو دريافت خواهد کرد. قطر همچنين به فوتباليست هايي که در کشورشان به تيم ملي دعوت نشده اند، پيشنهاد داده با گرفتن مليت قطري، اين کشور را براي راهيابي به جام جهاني سال ٢٠٠٦ فوتبال ياري دهند. ولي فدراسيون بين المللي فوتبال به چنين پروژه اي راي ممتنع داد. تريسي ادوارد نيز براي نامگذاري کشتي اش به اسم قطر ٢٠٠٠، ٥٥ ميليون يورو از اين کشور دريافت کرد. قطر همچنين ٤٠ ميليون يورو را صرف قهرماني ليگ برتر قطر کرده که در آن فوتباليست هاي مشهوري چون بانيستوتا، لوبوف، افنبرگ و گارديولا بازي کرده و دستمزدي بين صد هزار تا دويست هزار يورو در ماه دريافت مي کنند. انتخاب قطر براي برگزاري بازي هاي آسيايي در سال ٢٠٠٦ که سومين رخداد بين المللي مهم ورزشي بعد از جام جهاني و بازي هاي المپيک به شمار مي آيد که براي نخستين بار يک کشور عربي ميزباني آن را به عهده دارد از اهميت خاصي برخوردار است.
به گفته ي آقاي شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر و مالک باشگاه پاریسنژرمن فرانسه «مهمتر است که شما در کميته ي بين المللي المپيک (CIO) به رسميت شناخته شده باشيد تا در سازمان ملل متحد چون همگان به تصميمات (CIO) احترام مي گذراند». ولي پروژه ي واقعي قطر مطرح کردن کشورش در سطح جهاني است. روزنامه ها و مطبوعات ورزشي صفحات زيادي را به قطر اختصاص داده يا راجع به آن مطالبي درج مي کنند. ال مولا رئيس ارتباطات قطر فلسفه ي رهبران قطري را به درستي عنوان مي کند: « ورزش راه مفيد و سريعي براي شناساندن و فرستادن پيام و تبليغي براي کشورمان به حساب مي آيد. وقتي صحبت از خاورميانه مي شود فورا به « تروريست » مي انديشند، مگر اين طور نيست؟ براي همين رهبران مملکتي مي خواهند قطر از شهرت و محبوبيتي در جهان برخوردار باشد».
مردم کشور قطر همانند بقیهي کشورها به ورزش فوتبال اهمیت خاصی میدهند و جهت قوی نمودن این ورزش، از بازیکنان خارجی استفاده مینماید، تا جايي که براي آنها ملیت قطری صادر مینمایند تا بتوانند تیم کشورشان را قوی نمایند تا در مسابقات بتواند رتبههای ویژه را کسب نماید. غیر از فوتبال در رشتهي والیبال، هندبال، دو و میدانی نیز آوازهي خوبی دارند و در این مسابقات نیز از افراد خارجی استفاده میشود. قابل ذکر است که قطر میزبان بازیهای جام جهانی 2022 نیز میباشد. يک سال بعد از آنکه قطر به عنوان اولين کشور عربي حق ميزباني جام جهاني فوتبال را بدست آورد، اين کشور کوچک اما ثروتمند خليج فارس به شدت در تلاش است تا با آوردن المپيک به خاورميانه در سال 2020 بار ديگر تاريخ ساز شود.
قطر در ادامه تلاشهایش برای میزبانی جام جهانی فوتبال سال 2022 قصد دارد طرح شرکت معماری بریتانیایی فوستر را، برای ساخت ورزشگاهی کاملا خورشیدی اجرا کند.
ورزشگاه "لوسیل آیکانیک" که در دوحه پایتخت قطر ساخته خواهد شد وگنجایش میزبانی 86 هزار نفری تماشاچی را خواهد داشت توسط پارکینگها و غرفه های خدماتی محصور خواهد شد که سقف تمامی آنها را صفحات خورشیدی تشکیل می دهند.
این صفحه های خورشیدی به اندازه ای انرژی تولید خواهند کرد که انرژی مورد نیاز ورزشگاه در هنگام برگزاری مسابقات را تامین کرده و در عین حال به ساختمانهای همسایه ورزشگاه نیز انرژی خواهد رساند
این ورزشگاه که طرح آن در کنفرانس "رهبران فوتبال" رونمایی شده از تکنولوژی های دوستدار محیط زیست برخوردار است که می توانند هوای ورزشگاه را در حرارت غیر قابل تحمل دوحه، خنک نگه دارند. سقف توگود این ورزشگاه به سیستم عملیاتی بادگیر مانندی مجهز بوده و بخش مرکزی سقف زین مانند ورزشگاه از قابلیت باز و بسته شدن کامل برخوردار است.
تماشاچیان از طریق 6 پل که بر روی استخرهای آبی که ورزشگاه را احاطه کرده و شمایلی شناور مانند به آن داده اند، وارد ورزشگاه می شوند. دسترسی به این ورزشگاه که در شمال دوحه ساخته خواهد شد، از طریق جاده های اصلی و خطوط جدید مترو امکان پذیر خواهد بود.
بر اساس گزارش گیزمگ[2]، قطر برای دستیابی به حق میزبانی جام جهانی فوتبال سال 2022 با کشورهایی مانند استرالیا، بلژیک، انگلستان، هلند، پرتغال، روسیه، کره جنوبی، اسپانیا و آمریکا در حال دست و پنجه نرم کردن است .
سایر ویژگیهای ورزشگاههای قطر
قطر پنج طرح مختلف را برای ساخت ورزشگاههایی با ویژگیهای متفاوت ارائه کرده است. یکی از این طرحها ورزشگاهی است که از پوسته خارجی خاصی برای نمایش دادن تصاویر مسابقه فوتبال ساخته شده است. ورزشگاهی دیگر از روبانهای رنگارنگی پوشیده شده است که نمادی از تیمهای شرکت کننده در این رقابتها خواهد بود و ورزشگاه دیگر آن به استخر، چشمه های آب معدنی و فروشگاه مجهز خواهد بود.
چشم جام جهانی که با الهام از صدفهای دریایی طراحی شده و به یک چشم بزرگ شباهت داد
سقف این ورزشگاه قابل انعطاف بوده و نمای آن به واسطه باغچه های اطراف آن بسیار دیدنی است
در طرحی دیگر ورودی ورزشگاه با پل دوستی میان قطر و بحرین در ارتباط است. پلی که قطر را به جزیره همسایه اش وصل می کند و یکی از شگفتی های معماری جهان به شمار می رود.انرژی اکثر این ورزشگاهها از خورشید تامین خواهد شد و هر یک از آنها از سیستم کنترل اقلیمی برخوردار خواهد بود که با وجود کویری بودن شرایط آب و هوایی، دمای ورزشگاه را زیر 27 درجه سلسیوس نگاه خواهد داشت.
روبانهای جام جهانی که رنگ آنها رنگ تیمهای حاضر در رقابتها را آشکار می کند
و به عنوان سمبلی برای دوستی، بردباری و احترام متقابل میان جام جهانی، فیفا و قطر است
پس از برگزاری رقابتهای جام جهانی 2022 برخی از قطعات این ورزشگاهها جدا شده و به منظور بهبود سطح ورزش فوتبال به دیگر کشورها انتقال خواهند یافت.
7-4-نحوه گذران اوقات فراغت
بیشتر شهروندان قطری، اوقات فراغت خود را در سفر به سر میبرند و در اولین فرصت تعطیلات به کشورهای مجاور مثل عربستان، کویت، امارات، عمان و بحرین سفر میکنند. به نظر می رسد مسئولین قطری برای پر کردن اوقات فراغت شهروندان خود تلاشی انجام ندادند برخی از قطری هادر اوقات فراغت به منطقهي سیلین رفته و با ماشینهای مدل بالای خود، بالای تپهای از خاک رفته و با پرت کردن این ماشینها با سرنشین به پایین سرگرم می شوند. این كارها بیشتر به دلیل عدم برنامهریزی براي پرنمودن اوقات فراغت است و جوانان كمتر به باشگاههای هنری و ورزشی روی میآورند تا اوقات فراغت خود را پرکنند؛ به خاطر درآمد کلانی که شهروندان قطری از درآمدهای نفتی وگازی نصیب آنها می شود بيشتر به کشورهای خارجی مثل جزیرهي مالدیو، فرانسه، آمریکا، مالزی، تایلند و ترکیه سفر میکنند و اوقات فراغتشان را در آن کشورها میگذرانند.
8-4- وضعیت بهداشت وسلامت
در آمار ارایه شده توسط سازمان ملل کشورهایی با جمعیت جوان مانند امارات و قطر دارای کمترین نرخ مرگ و میر هستند که البته ثروت واستفاده از امکانات بهداشتی و پزشکی پیشرفته نیز در این نرخ بی تاثیر نیست .اميد به زندگي براي زنان 77 و براي مردان 72 سال است.
دولت قطربرای سال مالی 2011 حدود سه میلیون و 300 هزاردلاربودجه به بخش بهداشت و درمان اختصاص داده وتعداد تخت های بیمارستانی که درسال 2009 برای 1000 نفر2/1 بود درسال 2011 به 3/1 تخت رسیده و تعدادپزشکان نیزاز 11/3 نفربرای هر1000 شخص درسال 2006 به 03/4 پزشک درسال 2010 افزایش یافته است.
سابقه بهداشت - درمان در قطر
تا سال 1945 میلادی تنها یک درمانگاه در قطر وجود داشت و مردم ناگزیر بودند برای انجام کوچکترین عمل جراحی به خارج از کشور (عمدتا به شیراز) سفر کنند. در سال 1951 پس از رسیدن جمعیت کشور به 24000 نفر، نخستین اداره خدمات پزشکی و پیشگیری امراض – بویژه بیماری سل- تاسیس شد.
بیمارستان حمد
بیمارستان "الرمیله" در سال 1975 تاسیس شد. سال 1981 خدمات درمانی براساس توزیع جمعیتی و برای هر 2500 نفر یک پزشک شکل یافت و سال بعد نیز بیمارستان "حمد" بنیان گذاشته شد.بیمارستان بزرگ حمد در سال 1982 با 261 تخت و 65 درمانگاه بعلاوه بخش های امداد و اورژانس کار خود را آغاز کرد.
در همین سال "موسسه طبی حمد" هم با ادغام سه بیمارستان فعال وقت مانند بیمارستان های حمد،الرمیله و بیمارستان تخصصی زنان تشکیل شد.تعداد پزشکان این بیمارستان طبق آخرین آمار منتشره درسال 2005، با یک رشد 5/97 درصدی به 1674 پزشک رسید وتعدادی از پزشکان قطری نیز در آن مشغول به کار شدند.
دولت قطر مانند دیگر کشورهای عربی خلیج فارس تلاش می کند تا در اجرای سیاست "بومی سازی" نیروی کار، نیروی کار ماهر و متخصص خود را در بخش های مختلف اداری و خدماتی از جمله پزشکی و پرستاری از بین قطری ها برگزیند.هم اکنون بیش از 90 درصد نیروی کار در بخش های مختلف خدماتی ، فنی - مهندسی و حتی غیر تخصصی شاغل در قطر را اتباع کشورهای خارجی تشکیل می دهند.
بیمارستان حمد اکنون با دارا بودن همه بخش های پزشکی و جراحی مختلف ، یک بیمارستان مدرن بشمار می رود که دارای استاندارد بالای کشورهای اروپایی و آمریکا ست .
بیمارستان حمد گرچه تا حدودی نو بنیاد است و هنوز مراحل توسعه فیزیکی و پرسنلی را طی می کند، اما برای استاندارد سازی تلاش های بسیاری به کار برده است تا بتواند در منطقه حرفی برای زدن داشته باشد و در این کار موفق هم شده است.
این بیمارستان برای اجرای سیاست استاندارد سازی، از طریق شرکت های متخصص مشاوره ای غربی و مجری استانداردسازی، دهها میلیون ها دلار هزینه کرده است.عمل جراحی قلب و پیوند اعضا و میزبانی جراحان و متخصصان مشهور مدعو از نقاط مختلف جهان از جمله فعالیتهای جانبی بیمارستان حمد است.
در چارچوب تلاش برای تربیت کادرهای تخصصی، آکادمی پرستاری قطر در سال 1999 زیر مرکزملی بهداشت تاسیس شد.دوه تحصیلی در این موسسه دوسال و نیم و زبان تدریس آن نیز انگلیسی است . در نظر است سطح تحصیل در این آکادمی با همکاری دانشکده علوم دانشگاه قطر به مقطع لیسانس ارتقا یابد.
9-4-مهاجرت وپناهندگی
زیرساخت حضور اتباع بیگانه در کشور قطر و کشورهای مشابه را در آغاز و در یک قرن گذشته، کارگران مهاجر، به ویژه از کشورهای ایران، هندوستان و پاکستان تشکیل دادهاند که تعریف مهاجرت براساس قواعد حقوقی در حقیقت بر این دسته از افراد صادق است.
مهاجرت انسان که کمتر از متغیرهای طبیعت هم نیست، یک حرکت یا جابهجایی جغرافیایی بشر است که در طول حیاتش از ازل بوده و تا ابد نیز ادامه خواهد یافت. بشر هرگاه در متغیرهای طبیعت و سایر تحولات پیش روی، در روی زمین مباینتی با اهداف خویش احساس کند، هجرت میکند و ادامهي زندگی در مقصد دارای قوهي جاذبهي بیشتر را به بقا در مکانی با قوهي دافعهي بیشتر ترجیح میدهد تا شاید نارضایتی از زندگی را به رضایت تبدیل نماید و امور خود را بگذراند. و سنگ بنای ظهور فرهنگی بیگانه در سرزمینی دیگر، از طریق همین مهاجران گذارده میشود.
مهاجرت، با تنوع در شکل اولیه، مانند موقت یا دائمی، اجباری و یا اختیاری و بالاخره قانونی و یا غیر قانونی، پیوسته یکی از عوامل مؤثر در توزیع و ایجاد تغییرات دموگرافی، فرهنگی و اقتصادی و حتی سیاسی همراه با نتایج خاص منفی یا مثبت در مقصد بوده است.
مهاجرت نیروی کار کشورهای آسیای شرقی به کشورهای عربی حوزهي خلیج فارس، از نوع مهاجرت اختیاری، قانونی، بینالمللی و موقت شناخته شده که در دل خود خالی از تنوع دائمی و غیرقانونی و سونامی فرهنگی نیز نیست.
از نیمهي دههي 70 میلادی، همزمان با شتاب تحول در استخراج نفت و سرازیر شدن ثروتهای ناشی از فروش نفت كشورهاي عربي حاشيهي خليج فارس، هزاران فرصت شغلی در بخشهای بنیادین توسعه ایجاد شد و خیل عظیم حضور بیگانگان را به ویژه از شرق آسیا در این کشورها در پی داشت. کارشناسان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در سالهای گذشته در فرصتهای مختلف به بررسی جوانب منفی و مثبت حضور میلیونها تن از افراد مهاجر یا موقت در این کشورها پرداخته و به همین منظور، چندین همایش منطقهای و بینالمللی برگزار کردهاند. آخرین آمار منتشره توسط دبیرخانهي شورای همکاری خلیج فارس، در سال 2007 میلادی نشان میدهد، 13 میلیون و 18 هزار و 919 تبعهي خارجی در این کشورها زندگی میکنند که حدود 12 میلیون نفر آنان از اتباع کشورهای شرق آسیا میباشند. در دو سال گذشته سرشماری یا آمار دقیق رسمی جمعیتی در بیشتر این کشورها اعلام نشده و آماری که سازمان ملل و شورای وزیران بهداشت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در سالهای 2005/2006 میلادی منتشر ساختهاند، ً در جدول زیر آمده است:
نام کشور | جمعیت مردم بومی | جمعیت خارجیهای مقیم | درصد جمعیت بومی نسبت به خارجی |
عمان | 1843000 | 666000 | 5/73% |
عربستان سعودی | 16854157 | 6264837 | 9/72% |
بحرین | 448500 | 276150 | 9/61% |
کویت | 973000 | 189400 | 9/33% |
قطر | 176000 | 637000 | 6/21% |
امارات | 825495 | 3280932 | 1/20% |
جمع | 21120152 | 13018919 | 9/61% |
توجه به سیر صعودی منحنی تحولات عمرانی در این کشورها به ویژه قطر، امارات و بحرین، در دو سه سال اخیر، آمار جمعیتی و تغییرات مربوطه در این جدول در سال 2008 افزایش قابل توجهی یافت؛ اما به دنبال بروز بحران اقتصادی جهانی ، این روند متوقف شد و در برخی موارد نیز کاهش یافت.
در سال 2010، مرکز آمار قطر جمعیت این کشور را بالغ بر یک میلیون و 699 هزار و 435 نفراعلام نموده است که حدود بیش از 250 هزار نفر آن را بومیان تشکیل میدهند که آن نیز مخلوطی از مهاجران اولیه سعودی، ایرانیهای استانهای جنوبی کشور، بحرینی و عمانی هستند.
[1] تحليل هاي كارشناسي رايزني فرهنگي جمهوری اسلامی ایران در قطر ص 27
[2] http://www.lifestyle.ir/category/sports/