جامعه و نظام اجتماعی قطر

از دانشنامه ملل

منبع درآمد ارزی کشور، صادرات نفت و گاز می‌باشد. قطر سومین کشور دارنده ذخایر گاز پس از روسیه و ایران است. اقتصاد قطر یک اقتصاد کاملاً وابسته به نفت محسوب می‌شود اگر چه این کشور درآمدهای دیگر نظیر گردشگری دارد. و ذخیره گازی‌اش، برای ۲۰۰ سال آینده کافی تخمین زده شده‌ است. قطر به علت پیش دستی در بهره برداری از منطقه گازی پارس جنوبی، توانسته‌است بیش از ایران از این میدان گازی مشترک، گاز طبیعی استخراج کند و به رشد سریع اقتصادی دست یابد. در حالی که این کشور رشد نزدیک به ۲۰% را تجربه می‌کند. همچنین برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ فرصتی طلایی برای اقتصاد این کشور خواهد بود. قطر عضو سازمان کشورهای صادر کننده نفت، اوپک است.

محصولات صادراتی این کشور شامل گاز مایع، محصولات پتروشیمی، کود و فولاد است. محصولات وارداتی این کشور شامل ماشین‌آلات و تجهیزات حمل و نقل، مواد غذایی و مواد شیمیایی است.

اقوام تشکیل دهنده هویت ملی

نسب‌های قبایل قطری و گروهها و مجموعه‌هایی که در سرزمین قطر سکونت دارند به قرار ذیل قابل تقسیم‌بندی است.

قبیله آل ثانی (خانواده حاکم بر قطر)

نسب آل ثانی به عمر بن معضاد التمیمی می‌رسد. آل ثانی از بنی تمیم المعاضید هستند. المعاضید از یمامه به نجد هجرت کردند و در قطر سکونت گزیدند. جد قبیله المعاضید، معضاد از قبیله بنی تمیم می‌باشد و قبایل زیر از آن سرچشمه می‌گیرند. الثانی، الابراهیم، البادی، الغانم، المحاشد که همگی به المعاضید از بنی تمیم بر می‌گردند.

قبیله البوکواره

(الکواری) که اغلب آنان به المشارفه برمی‌گردند، منتسب به بنی تمیم می‌باشند. عموزاده‌های قبیله المعاضید هستند و قبایل زیراز آن منشعب می‌شود:

آل شیخ که شیخهای قبیله البوکواره هستند، المطاوعه، الکلیب، الجهام، الربیعه، الهدیفی، الزامل، الطوار، البوجاسم، البکر.

قبیله المسلم

مقر اصلی آنان در الحویل در شمال قطر بوده است و الحمید از بنی خالد از ایشان می‌باشند.

قبیله المنانعه( المناعی)

جد این قبیله مانع المثیب از آل علی از مسلم قبیله عنزه می‌باشد که اقامتگاه آنان ابوظلوف و الدوحه بوده است.(لازم به ذکر است که بسیاری می‌گویند نسب منانعه به بنی تمیم بر می‌گردد) شعبه‌های قبیله المنانعه عبارت است از:

الحمد، السالم، البدید، البن هندی، البن عجمی، الخلف، النجم، الابراهیم، الشاعر، العطیه، آل رمل، آل شبیب

قبیله الساده

منتسب به سید احمد بن کاسب الرفاعی است که از سادات هستند و اقامتگاه آنان در شهر الرویس است.

آل مهانده

که مفرد آن (المهندی) می‌باشد. که از یک پیمان سیاسی قبیله‌ای در منطقه الخور بوجود آمد. المهانده گروهی از قبایل هستند که در سایه پیمان با المهندی متحد شدند و اغلب آنان منتسب به بنی‌هاجر می‌باشند. قبایل تحت پیمان عبارتند از:‌

  • آل ابراهیم از بنی‌هاجر هستند و در الخور سکونت دارند؛
  • ‌المحمیضات که از المریخات هستند و در الخور سکونت دارند؛
  • ‌الحمیدات منتسب به بنی خالد هستند و محل سکونت آنان در تنبک و الخور می‌باشد.( با علم به اینکه بعضی از آنان وارد پیمان فوق الذکر شدند و بعضی از آنان نشدند و برای خود مستقل هستند)؛
  • ‌المسند، که منتسب به بنی‌هاجر می‌باشند و اقامتگاه آنان در الخور می‌باشد(از شیوخ المهانده هستند)؛
  • ‌آل بن علی منتسب به بنی تمیم هستند و محل سکونتشان الخور و بعضی از مناطق دوحه می‌باشد؛
  • ‌الفشاشه، از السهول هستند و محل اقامتشان در الخور می‌باشد؛
  • ‌الحسن، از بنی‌هاجر می‌باشند و محل سکونتشان در الذخیره می‌باشد؛
  • ‌المریخات، که از مطیر میباشند؛
  • ‌البن، که برخی از آنان منتسب به السهول هستند و برخی دیگر به دایی‌هایی خود الدواسر منتسب می‌شوند؛
  • ‌العرابید، منتسب به بنی‌هاجر هستند؛
  • ‌الشفیری، منتسب به بنی‌هاجر هستند؛
  • ‌البن مطر،منتسب به بنی تمیم هستند؛
  • و بسیاری خانواده‌ها هستند که از طریق سببی (ازدواج) داخل در قبیله المهانده شده اند از جمله‌ جولوه المهندی،الهیل المهندی، عبدالجبار المهندی که هر سه قبیله از عربهای مناطق جنوبی ایران هستند؛

آل اسلطه (سلیطی)

آل اسلطه (سلیطی)، منتسب به بنی تمیم می‌باشند که ساکن شهر دوحه هستند.شعبه‌های این قبیله عبارت است از:

‌النصر، الفضاله، الشاعر، الحجی (الحیی)

قبیله النعیمی

قبیله نعیم یکی از بزرگترین قبایل عربی با نفوذ در ساحل شرقی شبه جزیره عربی می‌باشد که به ( الازد) از(کهلان) منشعب از (قحطان) منتهی می‌شود. قبیله نعیم دو بخش اصلی دارد:

  • ‌آل بوخریبان؛
  • ‌البوشامس.

از تعیمی‌‌های موجود در قطر می‌توان اسامی زیر را نام برد: الجفافله، الجبر، الفهد، الرمزان، المهنا، البرغش، المزایده، الهولی، الخلوی، الحیی، الحمده، الهندی، السواوره، الجمعان، الفرحان و الهجن.

قبیله البورمیح

قبیله البورمیح (رمیحی)، اصالتاً از قبیله الشمر هستند که 300 سال پیش به قطر کوچ کرده اند و در منطقه ام الماء در شمال قطر سکونت گزیدند و آنان بودند که نام غزه را در قطر پدید آوردند.

قبیله لکبسه ( کبیسی)

قبیله ای عربی است که منتسب به حارث از غلامان قحطان می‌باشد و در شمال قطر سکونت دارند. شعب قبیل الکبسه عبارت است از: آل بوجمیز، ال سلوم، آل رایق، آل صمخان، آل عجاج، آل عایشه، آل عید، لنفحه.

قبیله الخلیفات

قبیله الخلیفات (خلیفی)، از غلامان قحطان هستند.

قبیله النجاده

قبیله النجاده، که منشعب می‌شود به: الغانم ( با الغانم المعاضید فرق دارند) الختلان، الخرعان، العتیق، البلم، بوحدود، الحرقان، الموسی، بوجلوف، المانع، الدرهم و برخی دیگر که به آنان النجاده گفته می‌شود که از نجد آمده اند.

قبیله المریخات

قبیله المریخات ( مریخی)، که از قبیله مطیر منشعب شده اند و در روضه راشد سکونت دارند و بعضی از آنان وارد تیره المهانده شده اند.

قبیله آل جاسم

قبیله آل جاسم ( الجاسم)، قبیله ای است عربی که نسب آنان به مضر بنی تمیم که در عربستان سعودی است می‌رسد و اولین گروه آنان که حوالی سال 1907 در قطر سکونت گزیدند( بن محسن بودند) و رهبر آنان محسن خلیفه است شعب قبیله آل جاسم عبارت است از: بن محسن، آل مرثی، آل یاف، آل خالد، آل مره(المری) که از قبیله یام می‌باشند و اولین گروه از آنان که قطر سکونت گریدند العذبه و برخی از البریده برخی شعب البحیح می‌باشد.

قبیله بنی‌هاجر

قبیله بنی‌هاجر (‌هاجری)، از اشراف قحطان می‌باشند و رهبری آنان در قطر به عهده خلیل آل شهوان بوده است اما رهبری کل بنی‌هاجر بطور عموم بر عهده بنی شافی بوده است. قبایل منشعب از آن عبارت است از: آل شافی، آل شهوانی، آل خیارین، الفهید، المسافره، که بسیاری از این قبایل ساکن قطر شده اند.

قبیله العجی

مفرد آن عجی و جمع آن عجوان می‌باشد و این اسم در بسیاری از قبایل عربی شایع است. مانند: آل عجی از آل فهر که از غلامان قحطان می‌باشند. آل عجی از بنی مسروح حرب، آل عجی از الزمیل از سنجاره شمر، آل العجی فرزند عبدالله از قبیله یام، آل العجی از خفاجه، آل العجی از آل ابو عوجا العصیمات حاشد. آل عجی اسمی است که در قبایل مارب ارحب و عبیده نیز موجود می‌باشد. آل عجی قطر از نسل سعید ابوعوجا العصیمی از عصیات حاشد از الهمدان هستند و آنان و بیت الحمر از یک ریشه هستند و اواخر دهه بیست میلادی در قطر سکونت دارند و شیوخ جنوب شبه جزیره عربی هستند و نسب آنان بسیار بزرگ است و به قحطان برمی‌گردند. رؤسای آنان عبارتند از: شیخ عبد الله ناجی عبدالله العجی، شیخ نجیب عبدالله ناجی العجی، شیخ محمد عباد ضیف الله العجی، شیخ عبد الوالی حسین علی العجی و شیخ سنان بن عبدالوالی العجی. آل العجی به شعبه‌های ذیل تقسیم می‌شود:

  • آل عبدالله سعید که خود عبارتند از: آل علی عبدالله آل احمد عبدالله (آل دباشی) آل محمد عبدالله و آل حسین عبدالله؛
  • آل ناصر سعید که الازوح از آنان هستند؛
  • آل عمر سعید که عبارتند از الجعونی؛
  • آل صالح سعید که عبارتند از البعیری.

عموزاده‌های آل العجی عبارتند از: آل عوض سعید و آل علی سعید و شیخ آنان شیخ ناصر علی العجی می‌باشد. از جنوب شبه جزیره عربی به دولتهای خلیج فارس آمدند و آنجا را به عنوان موطن خود قرار دادند و تعداد بسیاری از آنان در دولت قطر و بحرین و امارات و عربستان سعودی هستند و ریشه آنان به جنوب شبه جزیره عربی بر می‌گردد و اصالتاً یمنی هستند

قبیله الدواسر

قبیله الدواسر (دوسری)، به دو شاخه لادزاید و التغالبه تقسیم می‌شوند و این دو گروه از قدیم ترین مردمان قبیله دواسر هستند که در قطر سکونت دارند. زیر شاخه‌های الدوسری عبارت است از: آل ضابت، آل زابن، آل دایل، آل بوزویر، العمامره (العماری).

قبیله البوعینین

اینان بودند که شهر دوحه را بنا کردند و در حال حاضر در شهر الوکره سکونت دارند و نام عینین مشتق شده از نام موطن قدیم آنان است که امروزه الجبیل نام دارد. از قبیله بنی تمیم می‌باشند که با الصبیح از بنی خالد (الخاطر) پیمان بستند و این پیمان باعث ازدواج فیما بین آنان شد. این قبیله به سه شاخه تقسیم می‌شود: النواصر، آل علی و آل محمد

قبیله بنی یافع (یافعی)

ریشه آنان به جنوب شبه جزیره عربستان و به بنی یافع بن قاول از قحطان برمی‌گردند. زیر مجموعه آنان عبارت است از: الیزیدی، الکلدی، السعدی، الیهری و در الریان و الوکره زندگی می‌کنند

قبیله السودان

قبیله السودان ( سویدی) که منتسب به بنی کنده هستند. اینان بودند که منطقه البدع را در شهر دوحه تأسیس کردند و از مهمترین فروع قبیله بنی یاس می‌باشند

قبیله القبیسات

قبیله القبیسات (قبیسی) از قبیله بنی یاس هستند و در گذشته در العدید سکونت داشتند و سپس به وکره منتقل شدند.

قبیله الحمیدات

قبیله الحمیدات( حمیدی)، از بنی خالد هستند و در شمال قطر در منطقه صنع الحمیدی سکونت دارند و اغلب فرزندان این قبیله تحت پیمان المهانده در آمدند

قبیله المزاریع

قبیله المزاریع ( المزروعی)، منتسب به بنی یاس و ساکن و کره هستند

قبیله الکعبان

قبیله الکعبان ( کعبی) به بنی کعب منتسب می‌شوند و در شهر کعبان در شمال قطر سکونت دارند و ریشه آنان به کعب بن عامر بن صعصه بن معاویه از العدنانیه به منطقه البریمی برمی‌گردند. آنان عمو زاده‌های قبیله کعب اهواز (عربهای فارس) هستند زیر شاخه‌های آنها عبارتند از: الفضل، الشاوی، العجلان، البطی، الهندی، السریع، الغزوان، الفارس، الدیه، الشریان، المنصور، المنیف.

قبیله السبیعی

قبیله السبیعی، مفرد آن کلمه سبیعی می‌باشد که به سبیع بن جعده بن عامر بن کعب بن ربیعه بن عامر بن صعصعه بن معاویه العدنانیه بر می‌گردد. زیر شاخه آنها عبارت است از: آل ترکی، آل ثواب، آل بوبشیت( گفته می‌شود آنان از السبیع نیستند بلکه از الاحساء از قبیله الدواسر می‌باشند) آل فیاحین(الفیحانی).

قبیله الموالک(مالکی)

قبیله الموالک(مالکی):نسب قبیله الموالک(مالکی)، به بنی مالک از جهینه از قضاعه بر می‌گردد و در منطقه موالک در الریان زندگی می‌کنند بن نصر از آنان می‌باشند.

قبیله البنعلی

قبیله البنعلی که الهنمی از آنان می‌باشند اصل آنان از بنی سلیم است و از قدیمی ترین مردمانی هستند که در قطر سکونت کردند فرزندان پیمان العتوب می‌باشند و نیز گفته می‌شود که اینان عموزاده‌های آل صباح و آل خلیفه آل جلاهمه هستند

قبیله المضاحکه

قبیله المضاحکه، که مفرد آن مضیحکی است گویا از نسل ضحاک بن قیس پادشاه عرب قبل از اسلام می‌باشند ولی نسب آنان به بنی‌هاجر می‌رسد

الهوله

به افرادی گفته می‌شود که از شبه جزیره عربستان به کشور ایران کوچ کرده اند الهوله قبیله نیستند اما مجموعه ای از قبایل هستند و این تنها یک لقب است که بعضی از آنان این لقب را بعنوان اسمی برای خود انتخاب نموده است بر خلاف بحرین که معتقدند هر سنی مذهبی که از فارس بیاید هولی محسوب می‌شود. در قطر این اعتقاد نیست. آل فخرو(الدرویش، آل عثمان، آل خال، آل عبیدان، آل نعمه، آل راشد آل حسن و آل محمود از عربهای الهوله موجود در قطر هستند که نسب آنان به بنی تمیم برمی‌گردد. آل عبیدان(المفتاح، الجیده، الدرویش، الجابر، الجفیری، المالکی) که اصالتاً منتسب به بنی تمیم و بنا به گفته برخی دیگر بنی کعب هستند. الجابر، که از آنان می‌توان اسامی ذیل را نام برد:

  • احمد بن یوسف الجابر شاعر متولد 1903 و ناخدا جابربن محمد جبر آل جابر متولد1880.
  • آل حمادی ( بنی حماد) از قحطان
  • آل عبیدلی( العبدله) از الشمر
  • آل حرمی( بنی حرم)
  • الانصاری( الانصار) از مدینه که شیخ عبدالله انصاری از آنان است و نسب برخی نیز به الجبور بر می‌گردد مانند سالم بن حسن الانصاری که آنان نیز متفاوت از انصاری عماددهی هستند.

الهوله برخلاف عجم‌ها در میان خود تنها با زبان عربی فصیح صحبت می‌کنند.

العجم

آنان سنی مذهب هستند و اصالتاً هم عرب نیستند در اواسط دهه 50 و برخی از آنان در اواخر دهه شصت میلادی(1970) به قطر آمدند گروه کمی هم اوایل سال1900 به قطر آمده اند آنها نسبت کوچکی از بزرگترین قبایل عجمی در قطر هستند که عبارتند از:

  • العمادی( عماددهی منتسب به روستای عماد ده در ایران هستند) که غیر عرب یعنی عجم هستند؛
  • الاصمخ( از قدیم ترین گروه الاعمادیه هستند)؛
  • معرفیه، زینل، دربستی، صدیقی و انصاری از عجم بوده و جمعی از اعیان قطر از آنها هستند.

شیعیان

به دو قسمت تقسیم می‌شوند:

گروه اول بحارنه

نامی است که تقریباً همه شیعیان در بحرین، احساء، قطیف و قطر به آن وابسته اند همه بحارنه شیعه هستند ثروتمندان شیعه مشغول تجارت و فقرای آنان به کشاورزی اشتغال دارند ریشه بحارنه به قبایل عربی باسابقه مانند قبیله بنی ربیع باز می‌گردد که اصالتا به عدنان و قحطان باز می‌گردند زبان اصلی آنها عربی است اولین افرادی هستند که در بحرین سکونت گزیدند خانواده‌های بحرانی موجود در قطر عبارتند از: الماجد، الصایغ، الصفار، الخزاعی، الحیدر.

گروه دوم شیعیان عجم هستند (غیر عرب)

عجم شیعه اصالتاً ایرانی و بلوچی هستند و با عجم سنی فرق دارند و از آنان می‌توان اسامی زیر را نام برد: الفردان، بوکشیشه، اشکنانی، کربون، ملا وزینل.

نهاد خانواده

شرایط جامعه قطری بین دو وضعیت سنتی و مدرن در تلاطم قرار دارد و وضعیت فرهنگ و تربیت و آموزش در روند گذار از سنت به مدرنیته قرار دارد.

قوانین مربوط به خانواده

1) خانواده در قانون اساسی قطر

فصل دوم از قانون اساسی قطر به «امور بنیادین و زیرساختهای جامعه» اختصاص دارد. بر اساس اصول هیجدهم تا بیست و پنجم مندرج در این فصل از قانون اساسی قطر تاکید شده است:

  • «جامعه قطر بر اساس اصول عدل و احسان، آزادی و مساوات و مکارم اخلاق استوار می‌باشد.»؛
  • «دولت‌، ضمن پاسداری از اصول جامعه امنیت‌، ثبات و فرصتهای مساوی را برای هموطنان فراهم می‌آورد.»؛
  • «دولت در راستای تقویت و تحکیم روح وحدت ملی‌،همبستگی و برادری بین تمامی هموطنان‌، تلاش می‌نماید.»؛
  • «خانواده‌، نهاد اصلی جامعه و بر مبنای اصول و ارزشهای دینی‌، اخلاقی و عشق به میهن استوار می‌باشد.»؛
  • «قانون شیوه‌های چگونگی حمایت از آن را تنظیم ودر پرتو آن از کیان خانواده حمایت بعمل آورده، پیوندهای آن را تحکیم بخشیده و از مادران‌،کودکان وسالخوردگان حمایت بعمل می‌آورد.»؛
  • «دولت نسل جوان را مورد عنایت قرار می‌دهد و از وی در برابر هرگونه عوامل فساد محافظت نموده و از بهره کشی از آنان ممانعت بعمل می‌آورد و از آنان در برابر بی توجهی‌های زشت جسمی، روحی و عقلی مراقبت می‌نماید و شرایط مناسب را در پرتو تربیت صحیح جهت پرورش استعدادهای آنان در زمینه‌های مختلف فراهم می‌آورد.»؛
  • «دولت به بهداشت عمومی اهتمام می‌ورزد و وسایل پیشگیری ودرمان بیماریها وانواع بیماریهای واگیردار را براساس قانون فراهم می‌نماید.»؛
  • «دولت به علوم‌، ادبیات‌، هنر و میراث فرهنگ ملی عنایت داشته ودر حفظ و توسعه آن مساعدت می‌نماید و پژوهشهای علمی را مورد تشویق قرار می‌دهد.»؛
  • «آموزش، از زیر ساختهای اصلی توسعه و پیشرفت جامعه بشمار می‌رود و دولت آنرا مورد توجه و عنایت قـرار داده‌، و در جهـت توسعـه و گسترش آن تـلاش مـی نماید».
2) نهادهای ذیربط امور خانواده، زنان و کودکان

در راستای تحقق و اجرای اصول قانون اساسی قطر و تحکیم بنیان خانواده در این کشور و بر اساس دستور امیر قطر به شماره 53 سال 1998 عالی ترین نهاد فعال در زمینه امور خانواده‌، زنان و کودکان در این کشور بنام «شورایعالی امور خانواده» به ریاست شیخه موزه بنت ناصر المسند شکل گرفت.

تشکیلات سازمانی و حوزه و تقویت فعالیت این نهاد متولی امور خانواده بر اساس دستور امیر به شماره 23 سال 2002 مشخص گردید که بر اساس آن یک معاون رئیس با درجه وزیر برای این شورا انتخاب شد.

دیدگاه کلی شورایعالی امور خانواده بر اساس ایجاد و تحکیم و استقرار بنیان خانواده بر اساس فرهنگ و هویت عربی و اسلامی و پیگیری حقوق و مسئولیتهای آن و در راستای حمایت از سلامت روانی و جسمی خانواده و مشارکت فعال آن در ایجاد جامعـه ای پویا همراه با ثبات و رفاه تعریف شده است.

3) رسالت شورایعالی خانواده
  • ‌پویایی و تقویت کانون و جایگاه خانواده از طریق مشارکت در روند قانون گذاری و پیشنهادهای قانونی جدید؛
  • ‌پیشنهاد و طراحی برنامه‌ها و طرحهایی برای توسعه و تقویت کانون خانواده؛
  • ‌تقویت نقش موسسات ملی در ارائه خدمات اساسی در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی و آموزشی و بهداشتی و فرهنگی و رسانه ای و محیط زیستی برای افزایش سطح خدمات مطلوب در راستای طرحهای ملی و معیارهای بین المللی؛
  • ‌تشویق ابتکارات و مشارکت ملی برای افزایش تلاشهای موسسات ذیربط برای بهبود جایگاه خانواده و حمایت از نقش آنها.
4) اهداف شورایعالی خانواده
  • ‌تقویت نقش خانواده در جامعه؛
  • ‌حمایت از خانواده و تقویت روابط خانوادگی؛
  • ‌بررسی مشکلات فراروی خانواده و ارائه راه حلهای مناسبت برای برطرف نمودن این موانع؛
  • ‌تلاش برای تحقق اهداف مرتبط با امور خانواده بر اساس موازین بین المللی؛
  • ‌تلاش برای تقویت توانایی زنان برای مشارکت در زندگی عمومی‌، اجتماعی‌، سیاسی‌، اقتصادی و بهبود وضعیت عمومی زنان؛
  • ‌نظارت بر روند حمایت و رسیدگی به امور معلولان و افراد با نیازهای خاص؛
  • ‌هماهنگی بین فعالیت موسسات جامعه مدنی از یکسو و از سوی دیگر سازمانهای منطقه ای و بین المللی؛
  • ‌بررسی مشکلات مرتبط با انحراف جوانان و پیشنهاد راه حلهایی مناسب با هماهنگی جهات ذیربط.
5) ابزارها و شیوه‌های شورایعالی امور خانواده

شورایعالی امور خانواده در راستای انجام وظایف خود از ابزارها و شیوه‌های ذیل بهره می‌گیرد:

  • ‌اجرای پیشنهادات و توصیه‌های ارائه شده از سوی کمیته‌های تخصصی شورای عالی امور خانواده؛
  • ‌کمیته امور معلولین و بیماریهای خاص‌، کمیته امور زن‌، کمیته کودک، کمیته سالمندان‌، کمیته جوانان‌، کمیته هماهنگی بین جمعیت ها و سازمانهای خصوصی
  • ‌هماهنگی و همکاری با کلیه دستگاههای دولتی؛
  • ‌حمایت از مشارکت سازمانهای جامعه مدنی در برنامه ریزی و اجرا؛
  • ‌تشویق امور داوطلبانه؛
  • ‌تشویق مشارکت بخش خصوصی در برنامه‌های توسعه جامعه؛
  • ‌مشارکت اشخاص حقیقی و حقوقی هدف در روند برنامه ریزی.
6)‌تشکیلات سازمانی شورایعالی امور خانواده

تشکیلات سازمانی شورایعالی امور خانواده به ترتیب جایگاه شامل بخشهای رئیس و معاون و شواری ادری‌، دبیر کل، دفتر برنامه ریزی داخلی، دفتر توسعه سازمانی‌، دفتر مشاوره حقوقی، اداره امور مالی و اداری، اداره فناوری و خدمات اطلاعات، بخش رسانه ای و روابط عمومی‌، بخش هماهنگی و پیگیری‌، خدمات موارد انسانی‌، بخش مالی، بخش خدمات عمومی، دفتر موارد انسانی‌، انتشارات و آرشیو و خدمات مرکز می‌باشد. همچنین کمیته‌های مختلف امور معلولین و بیماریهای خاص‌، امور زنان‌، کودکان، سالمندان‌، جوانان و هماهنگی بین جمعیتها و سازمانهای خصوصی نیز در ادارات مختلف و مستقل تفکیک شده و فعالیت می‌کنند.

7) دستاوردهای شورایعالی امور خانواده

مهمترین برنامه‌ها وطرحها وفعالیتهای شورایعالی امورخانواده عبارتند از:

  • ‌تدوین استراتژی و تدوین سیاستها؛
  • ‌تدوین استراتژی ملی برای پیشرفت زنان؛
  • ‌تدوین استراتژی ملی کودکان (در دست تهیه)؛
  • ‌تدوین استراتژی ملی سالمندان (در دست تهیه)؛
  • ‌تدوین استراتژی ملی افراد با نیازمندیهای خاص و معلولین (در دست تهیه)؛
  • ‌تدوین استراتژی ملی برای تحقیقات دانشگاهی در زمینه بیماریهای خاص (در دست تهیه)؛
  • ‌طراحی برنامه ملی برای کودکان؛
  • ‌تهیه استراتژی ملی برای بهبود خدمات پیشرفته برای افراد با بیماریهای خاص و معلولین؛
  • ‌پیشنهادهای قانونی در زمینه حقوق کودکان‌، زنان و بیماران خاص و معلولین؛
  • ‌تجدیدنظر در قوانین و مقررات در مورد احوال شخصیه‌، مجازاتها، مسکن خدمات مدنی، بیمه اجتماعی.

شورایعالی امور خانواده همچنین طرحها و ابتکاراتی در در دست تهیه و اجرا دارد که شامل جائزه ویژه جوانان‌، جائزه ادبیات کودکان‌، دیپلم افتخار کودکان مبتکر و تربیت ویژه‌، دفتر ملی کودک، ورزش کودکان، ورزش جوانان، مرکز مشاوره‌، گسترش موافقت نامه حقوق کودک‌، طرح سبز قطر‌، ارائه گزارش توسعه بشری‌، ایجاد صندوقهای ازدواج، ایجاد پارلمان کودکان، اجرای برنامه آموزش دانشگاهی برای معلولین می‌باشد.

این شورا همچنین طرحهای مطالعات و تحقیقاتی را در ارتباط با مسائل مختلف مربوط به خانواده و زنان با همکاری مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی در دست اجرا دارد. همچنین طرحهای را در ارتباط با سلامت روانی و جسمانی خانواده‌ها در خلال طرحها و ابتکارات و شعارهای خاص دنبال می‌نماید که از جمله آنان در ارتباط حقوق کودکان و هوشیاری جوانان در ارتباط با سوانح رانندگی و کاهش تصادفات جاده ای و تشویق جوانان برای جذب به بازار کار در بخش‌های خصوصی و دولتی و مشترک می‌باشد.

این موسسه همچنین اقدام به برگزاری دوره‌های آموزشی برای اعضای موسسات زیر مجموعه خود و سایر نهادها و سازمانها و خانواده‌های آنها می‌نماید.

یکی از فعال ترین بخشهای فعالیت شورایعالی امور خانواده در قطر در زمینه برگزاری سیمنارها و همایشها و کنفرانسهای عمومی و تخصصی در سطح داخلی‌، منطقه ای و بین المللی می‌باشد که می‌تواند به این موارد اشاره کرد: همایـش رسانـه‌های خلیج فارس در خصوص تلویزیون و حقوق کودک، همایش زن و سیاست و نقش آن در توسعه، سمینار علمی هفتم اتحادیه عرب حمایت از ناشنوایان‌، همایش نقش زن در اداره در منطقه خلیج فارس، همایش بیماریهای جسمی، همایش استراتژی خانواده عربی، سومین همایش امور سالمندان، همایش فرهنگ خلیج فارس برای بیماریهای خاص‌، همایش بین المللی خانواده در دوحه‌، همایش بین المللی حمایت از سالمندان در سایه تحولات معاصر در دوحه‌، همایش جوانان خلیج فارس و نقش آنها در آینده حرکت دموکراسی در خلیج فارس و کنفرانس بین المللی بیماریهای خاص و معلولین و... این مرکز همچنین در ارتباط با قراردادهای بین المللی و حقوق بشری فعالیت و همکاری می‌نماید.

موسسات جامعه مدنی

موسسات و سازمانهایی که در زیر مجموعه شورایعالی امور خانواده تحت عنوان «موسسات جامعه مدنی» برای اجرای برنامه‌های این شورا تعریف شده وفعالیت می‌کنند، عبارتند از:

مرکز کودکان نیازمندهای خاص موسوم به مرکز «شفلح»

مرکز تخصصی «شفلح» (Shaflah) برای کودکان معلول و نیازمندیهای خاص بر اساس نیازهای جامعه قطری و افزایش تعداد کودکان معلول و دارای نیازهای خاص – بویژه بدلیل محدودیت جامعه و ازدواجهای درون خانوادگی از سوی شیخه موزه همسر امیر قطر تشکیل شده است.

اهداف این مرکز شامل افزایش خدمات تربیتی و آمادگی و اجتماعی و بهداشتی برای کودکان دارای نیازمندیهای خاص‌، ارائه خدمات حمایتی و مشورتی و راهنمایی فردی و گروهی خانوادگی به خانواده‌های دارای کودکان نیازمندیهای خاص‌، مشارکت در هدایت جامعه برای تعامل با این کودکان و پذیرش و درک طبیعی ناتوانیهای آنها‌، تربیت کادرهای ملی متخصص در این زمینه‌، تلاش برای ایجاد و گسترش قوانین و مقررات در تاکید بر ضرورت ایجاد فرصت خدمات تربیتی و آموزشی مناسب می‌باشد.

مرکز شفلح خدمات تربیتی و آموزشی و آمادگی را به کودکان در سنین مختلف از زمان تولد تا هیجده سالگی ارائه می‌دهد که شامل خدمات به بیماران ناتوانیهای عقلی و روانی در کلیه سطوح‌، ناتوانیهای جسمی و عقب ماندگی ذهنی است.

برنامه‌ها و خدمات مرکز شفلح نیز شامل حمایت از خانواده و آماده سازی جامعه‌، آموزش مدرس، برنامه همگانی‌، شواری حرفه ای و آماده سازی‌، خدمات آمادگی همیاری و خدمات تشخیص و برنامه ریزی می‌باشد.

موسسه قطری حمایت از ایتام

موسسه قطری حمایت از ایتام سازمانی خاص و مستقل در ارتباط با رسیدگی به امور کودکان یتیم است و مقر اصلی آن در دوحه قرار دارد. اهداف این موسسه حمایت از ایتام و ارائه خدمات برای زندگی سالم‌، حمایت از کودکانی مجهول الهویه‌، پیگیری امور ایتام در خانواده‌هایی که مسئولیت آنها را پذیرفته اند، ایجاد فضای مناسب برای کودکان خانواده‌های طلاق، معلول‌، زندانی و ناتوان و فقیر و مشارکت در فرهنگ سازی در جامعه برای حمایت از ایتام می‌باشد. خدمات این موسسه در دو بخش داخلی و خارجی تعریف شده است.

مرکز مشاوره خانواده

مرکز مشاوره خانواده با هدف ارائه مشورت و راهنمایی به جوانان و همچنین زوجهای جوان شکل گرفته است که فعالیتهای آن به صورت رایگان و با شیوه‌های نوین علمی و به صورت حضور و تلفنی صورت می‌گیرد.

اهداف مرکز شامل تعریف ازدواج و اهمیت و ابعاد شرعی‌، قانونی و اجتماعی آن‌، حمایت خانوادگی و بهداشتی از زوجهای جوان‌، ترویج اصول و شوابط شرعی و قانونی در جهت ثبات کانون خانواده‌، برطرف کردن مشکلات و موانع در مسیر ازدواج، حمایت جوانان در خصوص اخلاف فردی و اجتماعی در مقابل انحرافات، برسری مشکلات زندگی مشترک و ریشه یابی و یافتن راههای برای حل این مشکلات، کاهش تنس و نگرانی و خصومت به زوجها، آشنانی زوجین با حقوق و وظایفق قانونی خود‌، تشریح تبعات سلبی طلاق بر جامعه‌، آشنایی زوجین به حقوق و وظایف خود در صورت طلاق‌، ارائه مشورتهای شرعی‌، اجتماعی‌، قانونی و روانشناسی‌، هماهنگی با جهات ذیربط برای برگزاری همایش‌ها و سمینارها و انتشار مجلاتی در خصوص حمایت از خانواده و... می‌باشد.

مرکز فرهنگی کودک

مرکز فرهنگی کودکان سازمانی خاص و مستقل است. این مرکز مسئولیت پیگیری تربیت صحیح کودکان در مراحل مختلف زندگی و رشد اجتماعی‌، برنامه ریزی برای مادران از جنبه فرهنگی و اجتماعی و مادی برای تربیت فرزندان‌، آموزش و کسب مهارتها تربیتی و فرهنگی برای تقویت فرهنگ حمایت از کودکان در بین مادران‌، جلوگیری از آموزش و تربیت غلیط‌، شناسایی مشکلات روانشناسی و تربیتی و اجتماعی فراروی کودکان‌، آموزش زوجهای جوان و مادران در دوره قبل از تولد کودکان‌، آموزش مهارتهای آموزشی برای حرف آموزی و تواناییها و خلاقیتهای جسمانی و فکری‌، شناسایی شیوه‌های جدید آموزش کودکان و هماهنگی با سازمانهای منطقه ای و بین المللی در زمینه حقوق کودکان و مادران را دنبال می‌نماید.

این مرکز در راستای تحقق اهداف خود اقدام به ایجاد ارتباط با نهادهای داخلی و خارجی‌، فرهنگ سازی تربیت کودکان و ارائه مشورتهای لازم، برگزاری همایشها و سمینارهایی مرتباط با امور کودکان می‌کند.

موسسه قطری حمایت از کودکان و زنان

اهداف موسسه حمایت از کودکان و زنان در راستای حمایت از زنان و کودکان از رفتارهای انحرافی در خانه و جامعه و تلاش برای برطرف کردن مشکلاتی ناشی از این رفتارها، ایجاد زمینه قانونی در زمینه حقوق کودکان و زنان و حمایت اجتماعی از ایشان، حمایت از حقوق بشری و انون اساسی و دفاع از آنها‌، تضمین عدم تبعیض علیه زنان در حقوق و وظایف زندگی انسانی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و اداری‌، تضمین تطبیق و پگیری موافقتنامه‌های بین المللی و عربی و منطقه ای در ارتباط با حقوق کودکان و زنان. ایجاد زمینه اجتماعی برای توجه و اجرای عملی حقوق زنان و کودکان‌، ایجاد زمینه‌های قانونی برای جلوگیری و توقف نقض حقـوق زنان و کودکـان با هماهنگـی جهات ذیربط می‌باشد.

موسسه قطری حمایت از سالمندان

موسسه حمایت از سالمندان در راستای اهداف ذیل فعالیت می‌کند:

  • ‌حمایت از سالمندان بدون خانواده یا متعلق به خانواده‌های نیازمند؛
  • ‌ارائه خدمات و حمایت از سالمندان در خانه و در بین خانواده‌هایشان؛
  • ‌تشویق خانواده‌ها برای سرپرستی سالمندان؛
  • ‌حمایت از سالمندان در مقابل مشکلات ناشی از افزایش سن و نحوه تعامل با شرایط سالمندی؛
  • ‌تلاش برای فراهم کردن زمینه تعامل جامعه با سالمندان بر حسب امکانات و تواناییهای آنها؛
  • ‌هماهنگی و همکاری با مراکز ذیربط داخلی و خارجی در زمینه فعالیتهای سالمندان؛
  • ‌فرهنگ سازی در بین خانواده‌ها با ارائه مشورتهای روانشناسی؛
  • ‌برگزاری همایش و سمینار و کنفرانس در این ارتباط؛
  • ‌انتشار مجلات و توصیه‌هایی در ارتباط با اهداف موسسه.

مرکز پزشکی و تحقیقاتی السدره

مرکز پزشکی و تحقیقاتی السدره مجهز به جدیدترین فناوری پزشکی با هدف امور طبی و تحقیقاتی و آموزشی و انجام معالجات پزشکی شکل گرفته است. این مرکز جزئی از طرح شهرک آموزشی قطر است و در طرحها و تحقیقات آن موارد از جمله بررسی مسائل مرتبط با پزشکی زنان و امراض فلبی و بیماریهای مربوط به نوزادان و مادران قرار دارد. مرکز السدره با هزینه ای بالغ بر 9/7 میلیارد ریال بعنوان یکی از پرهزینه ترین مراکز پزشکی در قطر تاسیس شده است و مجموعه‌های پزشکی در زیر مجموعه این مرکز در خصوص بیماریهای زنان و کودکان تاسیس گردیده است.

مرکز توسعه اجتماعی

مرکز توسعه اجتماعی سازمانی است غیرانتفاعی که تحت اشراف همسر امیر قطر بعنوان بخشی از موسسه قطر شکل گرفته است و به رفع نیازهای همه آحاد و بخشهای جامعه بویژه در ارتباط خاص با زنان نیازمند می‌پردازد. این مرکز همچنین در جهت تقویت خانواده و تحقیقات در ارتباط با نقش زنان در قطر و افزایش توان اقتصادی از طریق برگزاری دوره‌های آموزش فنی حرفه ای و استقلال و درآمدزیایی اقتصادی تلاش می‌نماید.

تاکنون با حمایت مرکز توسعه اجتماعی بسیاری از زنان قطری موفق به ایجاد مراکز تجاری و صنایع دستی و هنری و همچنین جذب زنان در شرکتهای خصوصی تجاری شده اند. در راستای این طرح بسیاری از زنان قادرند تا تولیدات دستی خود را در منزل تهیه و برای فروش در اختیار این مرکز قرار می‌دهند.

وضعیت زنان

بررسی وضعیت امور خانواده ؛ زنان و کودکان و موسسات جامعه مدنی مرتبط با آن در کشور قطر نیازمند توجه به چند نکته اساسی ضروری است:

نظام حاکمیتی پادشاهی در امیر نشین قطر موجب شده تا کلیه امور اجتماعی همه سازمانهای و نهادهای فعال در زمینه امور زنان و کودکان بطور مستقیم تحت مدیریت، نظارت و حمایت دولت قطر قرار داشته باشد.

نهادها و سازمانهای فعال در زمینه امور زنان و کودکان بسیار نوپا هستند و بعد از به قدرت رسیدن شیخ حمد بن خلیفه امیر قطر‌، شیخه موزا بنت ناصر المسند بطور کلی امور مربوط به آموزش و خانواده اعم از زنان و کودکان را در این کشور تحت اشراف خود قرار داده است.

از رویدادهای مهم سال 1999، شرکت زنان در انتخابات شورای شهر برای نخستین بار در این کشور بود.

آسیب شناسی اجتماعی

گسترش جامعه‌ی مدنی و تغییر چهره‌ی شهر

ترویج و گسترش خزنده‌ی فرهنگ غربی و شهرنشینی، تغییر بافت‌های قدیم مسکونی از سنتی به برج نشینی، ایجاد تهسیلات لازم برای مسافرت‌های مردم به کشورهای مختلف جهان، از متغیرهایی است که برای تغییر تدریجی فرهنگ مردم، برنامه ریزی شده است.

آزادی اتباع خارجی مقیم این کشور برای حضور در اماکن مختلف عمومی با فرهنگ‌های خاص خود، از جمله نوع پوشش خانم‌ها و آقایان که با آداب و رسوم مردم بومی نامتجانس است، از دیگر شرایطی است که در برابر فرهنگ سنتی فراهم آمده است.

ایجاد رستوران‌ها و هتل‌های زنجیره‌ای خارجی دارای برندهای بین‌المللی در گوشه و کنار شهر، تأسیس پاساژها و مراکز بزرگ و زیبای خرید، ارائه‌ی مشروبات الکلی در هتل‌های بزرگ و برنامه‌های شبانه‌ی رقص و اجرای انواع موسیقی در هتل‌ها و دیگر مکان‌ها، از جمله امکاناتی است که به نوبه‌ی خود توانسته است در فرهنگ پذیری مردم، به ویژه جوانان، تأثیر قابل توجهی برجای بگذارد؛ بنابراین با مطالعه‌ای در اوضاع و احوال گذشته‌ی نه چندان دور کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس، به این نتیجه می‌رسیم که حاکمان این کشورها در دوره‌های مختلف حاکمیت خویش، براساس سنت دیرینه‌ی نیاکان خود؛ اما آمیخته با اندکی نوگرایی منطبق با متغیرهای زمانه، زمام امور را در دست داشته‌اند. این حاکمان در روند و فرایند طبیعی امور، جای خود را خواسته یا ناخواسته به کسانی داده‌اند که گرچه منسوب به خانواده یا قبیله‌ی خویش هستند؛ اما از نسل جدیدی بوده‌اند که به پوست اندازی بیشتری در سیاست مملکت داری و اداره‌ی امور مردم معتقد بوده‌اند.

با مطالعه‌ی گذشته‌ی این کشورها، هربار که حاکم جدیدی زمام امور را در دست گرفته، عصری نو و اندیشه‌ای تازه به وجود آورده که به هیچ وجه با سابق خود، قابل مقایسه نیست.

تغییر چهره‌ی شهر، تلاش برای زدودن مظاهر متحجرانه در مردم از طریق بسط روشنفکری دینی مبتنی بر سیاست سهله و سمحه، رشد فکری فرهنگی توده از طریق ساییدن شانه به شانه‌ی دیگر فرهنگ‌ها از جمله فرهنگ و تمدن غرب، و سرانجام تغییر شرایط زندگی مردم و ایجاد رفاه بیشتر از جمله‌ی این نواندیشی‌ها بوده است.

هرچه زمان به پیش رفته و شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی تغییر یافته، نگاه حکومتی در این کشورها نیز متناسب با این متغیرها، تغییر یافته و این تغییرها در مواردی آنقدر شتابان آغاز شده که به تغییر حاکمیت انجامیده است.

ظهور جنس سوم

حضور دختران پسرنما در سه چهار سال اخیر در اماکن تقریباً عمومی مربوط به زنان در دوحه، قابل توجه است. قطری‌ها، این دختران را «بویه» می‌نامند. بویه برگرفته از کلمه‌ی انگلیسی BOY است که با افزودن «تای تأنیث» به انتهای آن،‌ عنوان بویه به خود گرفته و بویات نیز جمع آن است. قطری‌ها، این‌ها را «مسترجل» و «بنوته»؛ یعنی مؤنث مذکر نما نیز می‌نامند. این موضوع درسالهای پیش چندان نمود عینی نداشت و به مطبوعات نیز کشیده نشده بود؛ اما از سال 2008 به بعد کم و بیش به سطح رسانه‌ها هم کشیده شد و خانواده‌ها نتوانستند نگرانی خود را از ظهور این پدیده پنهان سازند.

مدیر یکی از پارک‌های دوحه به یکی از روزنامه‌های قطری گفته بود: «دختران لباس پسرانه می‌پوشند، با هم قرار می‌گذارند و سیگار می‌کشند و در یک سال اخیر در برخی پارک‌ها حضور علنی پیدا کرده‌اند». این دختران البته با لباس سنتی خود یعنی عبا و پوشیه از خانه خارج می‌شوند؛ اما وارد پارک که ‌شدند هر دو را از تن بیرون آورده به خدمتکار همراه خود تحویل می‌دهند و مانند پسران با شلوار جین و موهای رنگ زده و عینک آفتابی ظاهر می‌شوند.

خانواده‌هایی که در این مورد اظهار نظر می‌کنند، علت ظهور این پدیده را بی‌توجهی یا غفلت خانواده، رستوران‌های غیر سنتی شرقی و غربی، عدم آموزش کافی در مراکز آموزشی، وسایل ارتباط جمعی به ویژه شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای، مراکز خرید، مسافرت‌های مکرر به خارج از کشور و بالاخره ضعف آموزه‌ها و آموزش‌های دینی می‌دانند.

شورای عالی خانواده در قطر اخیراً به بررسی این پدیده و تبعات آتی آن در جامعه پرداخته و آنچه را که انحرافات جنسی دختران می‌نامد، بررسی می‌کند. این شورا، به نگهبانان پارک‌ها دستور داده در صورت مشاهده‌ی این گونه دختران، به آنان تذکر دهند یا از پارک اخراج کنند و در صورت لزوم، به پلیس گزارش دهند. شورای خانواده در عین حال معتقد است که این پدیده، جدید نیست و از قدیم هم وجود داشته است؛ اما اخیراً به علت علنی شدن این گونه مسائل در کشورهای مختلف، در این‌جا هم بیشتر بروز کرده‌است.

برخی اندیشمندان، ظهور این گونه پدیده‌ها را ناشی از تهاجم فرهنگی و برخی تسامح فرهنگی و تداخل مردم در اماکن عمومی از جمله مراکز خرید و دیدن مظاهر بی‌حجابی و بدحجابی می‌دانند و این که بشر بالاخره تحت تأثیر شرایط محیط، جذب آن می‌شود و در صورت متنبه نشدن، آثار منفی آن در وی بروز خواهد کرد. برخی از روشنفکران قطری حتی معتقدند که برای جلوگیری از افزایش تهاجم ناخواسته‌ی فرهنگی، باید از ورود نیروی کار کشورهایی که تفاوت فرهنگی بسیاری با آنان دارند، جلوگیری شود. جامعه شناسان قطری معتقدند، خانواده‌ها باید در این گونه شرایط به دختران خود اعتماد به نفس بدهند و تأکید کنند که دختر بودن عیب نیست و تعیین جنس زن و مرد نیز توسط خداوند صورت می‌گیرد.

یکی دیگر از علل روی آوری دختران به پسرگرایی و فرار از دختر بودن خویش، ‌احساس انزوا و محرومیت از حقوق و مزایای اجتماعی است که در جوامع سنتی، تقریباً دربست در خدمت و اختیار پسران است؛ گرچه زنان در قطر برخلاف عربستان سعودی برای رانندگی و حضور در اجتماع، منع قانونی ندارند؛ اما در همسنجی با دختران دیگر کشورهای عربی مانند سوریه، لبنان، مصر و کشورهای عربی شمال آفریقا که در سفر خود به آن کشورها از نزدیک شاهد حضور و ظهور آنان هستند، حقوق بسیار کمتری دارند و خود را از ظواهر مادی زندگی مانند آزادی انتخاب لباس و معاشرت لازم با جنس مخالف محروم می‌دانند. 

آسیب شناسی ازدواج

ممانعت دختران خلیجی از ازدواج با اتباع دیگر کشورها به ویژه کشورهای غیر عربی، یکی دیگر از مشکلات دختران قطری است. همان گونه که درباره سنت ازدواج در قبیله‌های مختلف کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس گفته شد، ازدواج برای دختران به مراتب سخت‌تر از پسرهاست و یک دختر به اصطلاح عرب خلیجی، نخواهد توانست با یک پسر مصری ازدواج کند؛ چه رسد به این که بخواهد با یک تبعه‌ی غیرعرب حتی اگر مسلمان باشد، ازدواج نماید. این در حالی است که عکس این موضع کم و بیش صادق است؛ یعنی مردان این کشورها حتی بیش از یک بار با زنان غیر هموطن و حتی غیرعرب اما مسلمان ازدواح می‌کنند و ممانعت دینی یا فرهنگی هم برای تعدد زوجات ندارند.

در همه‌ی کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس، مردانی هستند که برای ارضای خانواده‌ی خویش و پاس‌داشت سنت قبیله‌ای خود، برای نخستین بار به ازدواج با دختر فامیل یا قبیله تن در می‌دهند؛ اما برای فرار از شرایط تحمیل شده، ازدواج یا ازدواج‌های بعدی خود را در دیگر کشورهای عربی یا غیرعربی صورت می‌دهند. در سه دهه‌ی اخیر، تعداد بسیاری از مردان همین کشورها که تعداد قابل توجهی از آنان را پیرمردان تشکیل می‌دهند ، با دختران بسیار جوان مصری، لبنانی، سوری و پاکستانی، ازدواج کرده اند.

بالا رفتن سن تجرد دختران

اشاعه‌ی خواسته یا ناخواسته‌ی فرهنگ غیربومی و تغییر شیوه‌های زندگی و تلاش برای پذیرش فرهنگ غیر خودی منطبق با نیازهای مادی روز، طبیعتاً آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی خاص خود را به دنبال خواهد داشت. جدیدترین آمار منتشر شده در قطر نشان می‌دهد که نسبت دختران ازدواج نکرده در گروه سنی 29 تا 39 ساله در این کشور، 3/14 درصد و در گروه سنی 30 تا 34 ساله، 20 درصد است. تحلیل‌گران قطری معتقدند که علت مجرد ماندن بخش قابل توجه دختران قطری، علاوه بر بسته بودن خانواده، افزایش هزینه‌ی ازدواج، شامل مهریه و جشن عروسی و مسائل مربوط به تشکیل زندگی است. حداقل هزینه‌ی ازدواج، برای یک خانواده‌ی متوسط در قطر، حدود 300 هزار ریال قطر؛ یعنی 71 میلیون تومان است که شامل 100 هزار ریال هزینه‌ی مهریه و 200 هزار ریال نیز مخارج جشن عروسی است. جوانان قطری برای فرار از این هزینه و همچنین سنت‌های دست و پا گیری مانند لزوم مقررات مربوط به خواستگاری و در برخی اوقات ازدواج اجباری با دختران فامیل، به ازدواج سهل و آسان با اتباع مجرد و رنگارنگ بیگانه روی می‌آورند که تعداد و تنوع آن در این کشور قابل توجه است. جامعه شناسان قطری می‌گویند[۱]، جوانان امروزی، سنت قبیله را مبتنی بر لزوم ازدواج با فامیل به ویژه دختر عمو را، زیرپا می‌گذارند و به جای این که خانواده برای آنها خواستگاری کند، شخصاً اقدام کرده و با بیگانگان ازدواج می‌کنند. این جامعه شناسان، علت دیگر روی آوردن جوانان به ازدواج با خارجی‌ها را، تحمیلی بودن ازدواج در روش سنتی می‌دانند. در این روش وقتی یک جوان قطری از تحصیل در خارج از کشور باز می‌گردد، متوجه می‌شود که خانواده‌اش دختری را در بین فامیل برای او نامزده کرده و منتظر ازدواج او هستند. در چنین شرایطی، جوان تحصیل‌کرده، نمی‌تواند به راحتی این زندگی را ادامه دهد و پس از مدتی این گونه ازدواج‌ها به طلاق و جدایی می‌انجامد و اگر پای فرزندی در میان باشد، شرایط، به مراتب سخت‌تر خواهد بود.

آسیب شناسی کارگران مهاجر

استمرار اجرای طرح‌های عمرانی وزیربنایی وساخت وسازهای بخش خصوصی سبب شده است که کارگران ساده درکشورهای آسیای شرقی برای رهایی ازبیکاری ورساندن خود به بازار کاراین کشورها به هرمشقتی تن دهند.همین بازارسبب شده تا برخی افراد سودجو درکشورهای هدف نیزبا تاسیس شرکت‌های صوری به "تجارت انسان" روی آورند وویزای کارواقامت رادربازار آزاد بفروشند.شهروندان، برخی اعضای شورای شهروحقوقدانان قطری درتازه ترین واکنش خودنسبت به این پدیده که هفته پیش دررسانه‌های قطرانعکاس یافت، خواستاروضع مقررات سخت گیرانه تری دربرابراین گونه تخلفات شدند.به گفته آنان، ویزای کارو اقامت درقطرتوسط شرکت‌های صوری بین پنج هزارتا 60 هزار ریال قطرفروخته می‌شود و تبعات سرگردانی تعداد قابل توجهی ازکارگرانی که به این صورت درکشور رها می‌شوند، نصیب دولت و مردم می‌گردد.

ارتکاب به تخلفات بزهکاری مانند انواع سرقت وولگردی وگدایی توسط کارگران بیکارو سرگردان که دار وندارخودرا درکشورشان فروخته وبا خرید ویزابه این کشورها وارد شده اند، ازتبعات تخلفات شرکت‌های صوری است.با این حال، تا زمانی که توسعه درکشورهای یادشده ادامه داشته باشد وبومی سازی نیروی کاربه منظورخودکفایی نیزبه علت فراهم نبودن شرایط – یعنی نابرابری جمعیت – امکان پذیرنگردد، همین وضعیت وتبعات مربوط به آن ادامه خواهد یافت

وضعیت اقتصادی و معیشتی

سیستم و ویژگی‌های اقتصادی

قطر شبه جزیره‌ای خشک و لم یزرع که زمینهای آن به دلیل شوری خاک و شنزار بودن قابلیت کشاورزی را ندارد بر همین اساس اقتصاد قطر در سالهای پیشین به طور سنتی اقتصای مبتنی بر پایه ماهیگیری و صید و صدور مروارید و در حد محدود نیز پرورش دامپروری و چادرنشینی استوار بوده است. کشف و استخراج نفت در سال 1939 به تدریج اقتصاد این کشور را از اقتصادی سنتی به اقتصادی درامدزا تبدیل نمودو در سالهای اخیر با کشف و استخراج منابع عظیم گاز این کشور را در ردیف یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا قرار داده است. در مجموع این کشور با پیشرفت در صنعت نفت و گاز اقتصاد تک محصولی را بدنبال نموده است. دولت قطر برنامه‌ریزی گسترده را در جهت کاهش وابستگی اقتصاد قطر به نفت و گاز در دست اجرا دارد. قطر از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی ثروتمندترین کشور در دنیای اسلام معرفی شده است. در سال 2010 میلادی سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور بیشتر از 102 هزار دلار بوده است. سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور به حدی بالاست که اغلب وضعیت اقتصادی این کشور نه با کشورهای خاورمیانه یا کشورهای اطراف خلیج فارس که با اقتصادهای بزرگ اروپایی مقایسه می‌شود. به گزارش واحد مطالعات اقتصادی EIU کشور قطر از نظر فرصت‌های بازارین سیاست‌های دولتی برای واحدهای تولیدی کوچک و قدرت رقابت در جهان، سیاست‌های دولت برای سرمایه‌گذاران خارجی، سطح کنترل بر تجارت و نرخ تبادل ارز، مالیات‌ها، تأمین مالی طرح‌ها، بازار کار و زیرساخت‌ها در موقعیتی است که توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران را به خود جلب کرده است. از طرف دیگر ثبات اقتصادی این کشور حوزه خلیج فارس نیز یکی دیگر مسائلی است که ریسک‌ سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد و سبب می‌شودهر روز بر شمار سرمایه‌گذاران خارجی در این کشور افزوده شود. طبق آمارهای موجود سرانه تولیدات ناخالص داخلی این کشور کوچک عضو شورای همکاری خلیج فارس معادل سه چهارم کشورهای اروپایی است و با توجه به سیاست‌های این کشور تا رسیدن به اقتصادهای برتر جهان راه درازی باقی نمانده است. قطر در سال 2008 میلادی رکوردی تازه را در خاورمیانه ثبت کرد و توانست کشوری که بیشترین سرعت رشد اقتصادی را دارد نام بگیرد. متوسط نرخ رشد اقتصادی این کشور طی پنج سال گذشته برابر با 5/6 درصد بوده است و این کشور با بهره‌گیری از درآمد کلان نفتی و گاز توانست سطح درآمد سرانه را در کشورش در سال 2010 به بیش از 102 هزاردلار برساند.

قطر همچون دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس اقتصادی وابسته به نفت و گاز دارد. در کنار نفت، قطر یکی از بزرگترین دارندگان گاز طبیعی در جهان است. این کشور 7000 کیلومتر مکعب ذخیره گاز طبیعتی دارد که معادل 5 درصد از کل ذخایر گاز طبیعیت جهان است. امروزه قطر نه به دلیل حجم ذخایر نفتی بلکه به دلیل پتانسیل بالا در تولید و صادرات گاز طبیعی و گاز طبیعی مایع مورد توجه سرمایه‌داران بزرگی همچون آمریکا است.

قطر در سال‌های گذشته حجم زیادی سرمایه‌گذاری خارجی جذب کرده است. حجم این سرمایه‌ها با افزایش حضور آمریکا و سرمایه‌های آمریکایی بیشتر شد و زمینه را برای بیشتر شدن نرخ رشد اقتصاد این کشور فراهم کرد. توسعه همه جانبه اقتصاد قطر و بالا رفتن سرانه تولید ناخالص داخلی در این سرزمین سبب شد تا قطر به پایگاه اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس بدل شود. این کشور هم اکنون مرکز بانکداری کشورهای حوزه خلیج فارس است و انتظار می‌رود تا چند سال آینده این نقش پررنگ‌تر شود. شاید به همین دلیل است که قطر به رغم دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس عجله‌ای برای کاهش وابستگی به صنعت نفت و گاز و ایجاد تنوع در اقتصاد ندارد. این کشور در هرسال درآمد کلانی از نفت و گاز به دست می‌آورد و با توجه به حجم کلان سرمایه‌های خارجی موجود در آن و حمایت‌های اقتصادی ایالات متحده آمریکار در نظر دارد تا حد امکان از این موقعیت استفاده ببرد. به گزارش کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد کشور قطر در میان 141 کشور رتبه دهم را از نظر شاخص پتانسیل جذب سرمایه‌های خارجی دارد و این نشان دهنده این مطلب است که اقتصاد قطر خواهد توانست با سرعتی بسیار بیشتر از برآوردهای قبلی رشد کند. سهم اعظم این سرمایه‌ها به بخش تولید گاز طبیعی مایع درون ریز شد. دولت قطر در نظر دارد با افزایش شمار پروژه‌هایی که با حضور شرکت‌ها و صنعتگران خارجی اجرا می‌شود سهم سرمایه‌گذاری خارجی را در کشور بیشتر کند. در سال‌های اخیر سهم اعظم سرمایه‌های خارجی به صنعت گاز طبیعی مایع درون ریز شده است. قطر در انتهای سال میلادی 2010 به بزرگترین صادر کننده LNG در جهان تبدیل شد. البته دولت قطر برای فراهم کردن بستر مناسب برای جذب سرمایه‌ها و صنایع خارجی اصلاحاتی را در سیاست‌های کشور ایجاد کرد. دولت این کشور درصدد است سرمایه‌های خارجی را به بخش پتروشیمی و بخش‌های غیرمرتبط با انرژی نیز هدایت کند. قطر موفق خواهد شد به هدف جذب سرمایه‌های کلان خارجی دست یابد. زیرا از یک طرف در میان کشورهای خلیج فارس بستر مناسب‌تری برای جذب سرمایه‌ها دارد و از طرف دیگر در میان کشورهای عربی از نظر ساختار اجتماعی پیشرفته‌تر است.

قطر از سال 1973، وارد عرصه تولید نفت و سپس گاز شد. این کشور با داشتن 21/15 میلیارد بشکه ذخایر ثابت شده نفت خام، چهاردهمین رتبه جهانی منابع نفت را در اختیار دارد و ظرفیت تولید روزانه 800 هزار بشکه نفت خام را دارد و انتظار می‌رود در سال 2013، این میزان به 31/1 میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کند. از نظر منابع گاز، قطر رتبه سوم را بعد از روسیه و ایران با 26/15 تریلیون متر مکعب گاز، یا 4/14 درصد از منابع گازی دنیا، در اختیار دارد. روسیه، ایران و قطر هر کدام به ترتیب 6/20، 83/3 و 2 درصد گاز جهان را تولید می‌کنند. اما اهمیت و موفقیت قابل توجه قطر در تولید و صادرات گاز مایع یا LNG است. این کشور توانست در سال 2010، در تولید LNG از اندونزی پیشی بگیرد و به بزرگترین صادر کننده گاز طبیعی مایع جهان تبدیل شودو اکنون به مرز تولید 77 میلیون متر مکعبت گاز طبیعی رسیده است. قطر با مشارکت شرکت‌های بزرگ بین‌المللی و به خصوص آمریکایی و دستیابی به فناوری تولید LNG به سطح بالای تولید این محصول رسیده است. تولید و صدور LNG آن را به عنوان کشوری متمایز در عرصه جهانی مطرح می‌سازد. بر این اساس این کشور توانسته است در عرصه گازی شهرت بیشتری را نسبت به رتبه سومی خود از منظر منابع گازی به دست آورد و حتی دوحه را به مقر مجمع کشورهای صادر کننده گاز طبیعی تبدیل کند.

اقتصاد قطر با توجه به پیشرفت قابل توجه به بخش نفت و گاز یکی از صنعتی‌ترین اقتصادهای حوزه خلیج فارس است. به گزارش مقامات اقتصادی 2/71 درصد از اقتصاد قطر را صنعت، 7/28 درصد را بخش خدمات و غیره و 1/0 درصد را کشاورزی تشکیل می‌دهد. البته سهم صنعت در اقتصاد قطر در سال‌های گذشته کاهش یافته است که دلیل آن هم رشد قیمت نفت و رشد هزینه‌های صنعتی اعلام شد. این کشور در سال گذشته به فعالیت‌های خدماتی روی آورد و سهم خدمات را در اقتصاد خود بیشتر کرد.

واحد پول این کشورریال قطری می‌باشد و تولید ناخالص داخلی آن 69/57 میلیارد دلار است. ۶۳۸ هزار نفر نیروی کار این کشور را تشکیل می‌دهند. نرخ بیکاری در این کشور 7/0 درصد است. در سال ۲۰۰۷ نرخ تورم در این کشور 8/13 درصد بود.

ورزش

امیرنشین قطر از مازاد مالی مهمی‌ برخوردار است که بخشی را صرف برآوردن احتیاجات مصرفی کشور کرده و بخش عمده ی آن را صرف شناساندن قطر از لحاظ بین المللی می‌کند. در همین راستاست که قطر بر روی ورزش سرمایه گذاری می‌نماید. به غیر از فوتبال، تورنمت تنیس قطر (اولین تورنمت سال از بازتاب بین المللی خوبی برخوردار بود)، دور دوچرخه سواری قطر نیز که هرساله در ماه فوریه انجام می‌گیرد آماده سازی خوبی از لحاظ آب و هوایی را برای شرکت کنندگان در مسابقات اروپایی فراهم می‌سازد. قطر همچنین با کسب مدال طلایی در مسابقات جهانی دومیدانی پاریس که در اوت ٢٠٠٣ انجام گرفت، درخشید. قهرمان سابق کنیایی، استفان چرونو که نام خود را به صیف شاعید شاهین تغییر داده و ملیت قطری گرفته و از دولت تا آخر عمر دستمزدی معادل ١٠٠٠ یورو دریافت خواهد کرد. قطر همچنین به فوتبالیست‌هایی که در کشورشان به تیم ملی دعوت نشده اند، پیشنهاد داده با گرفتن ملیت قطری، این کشور را برای راهیابی به جام جهانی سال ٢٠٠٦ فوتبال یاری دهند. ولی فدراسیون بین المللی فوتبال به چنین پروژه ای رای ممتنع داد. تریسی ادوارد نیز برای نامگذاری کشتی اش به اسم قطر ٢٠٠٠، ٥٥ میلیون یورو از این کشور دریافت کرد. قطر همچنین ٤٠ میلیون یورو را صرف قهرمانی لیگ برتر قطر کرده که در آن فوتبالیست‌های مشهوری چون بانیستوتا، لوبوف، افنبرگ و گاردیولا بازی کرده و دستمزدی بین صد هزار تا دویست هزار یورو در ماه دریافت می‌کنند. انتخاب قطر برای برگزاری بازی‌های آسیایی در سال ٢٠٠٦ که سومین رخداد بین المللی مهم ورزشی بعد از جام جهانی و بازی‌های المپیک به شمار می‌آید که برای نخستین بار یک کشور عربی میزبانی آن را به عهده دارد از اهمیت خاصی برخوردار است.

به گفته ی آقای شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر و مالک باشگاه پاریسنژرمن فرانسه «مهمتر است که شما در کمیته ی بین المللی المپیک (CIO) به رسمیت شناخته شده باشید تا در سازمان ملل متحد چون همگان به تصمیمات (CIO) احترام می‌گذراند». ولی پروژه ی واقعی قطر مطرح کردن کشورش در سطح جهانی است. روزنامه‌ها و مطبوعات ورزشی صفحات زیادی را به قطر اختصاص داده یا راجع به آن مطالبی درج می‌کنند. ال مولا رئیس ارتباطات قطر فلسفه ی رهبران قطری را به درستی عنوان می‌کند: «ورزش راه مفید و سریعی برای شناساندن و فرستادن پیام و تبلیغی برای کشورمان به حساب می‌آید. وقتی صحبت از خاورمیانه می‌شود فورا به «تروریست» می‌اندیشند، مگر این طور نیست؟ برای همین رهبران مملکتی می‌خواهند قطر از شهرت و محبوبیتی در جهان برخوردار باشد».

مردم کشور قطر همانند بقیه‌ی کشورها به ورزش فوتبال اهمیت خاصی می‌دهند و جهت قوی نمودن این ورزش، از بازیکنان خارجی استفاده می‌نماید، تا جایی که برای آن‌ها ملیت قطری صادر می‌نمایند تا بتوانند تیم کشورشان را قوی نمایند تا در مسابقات بتواند رتبه‌های ویژه را کسب نماید. غیر از فوتبال در رشته‌ی والیبال، هندبال، دو و میدانی نیز آوازه‌ی خوبی دارند و در این مسابقات نیز از افراد خارجی استفاده می‌شود. قابل ذکر است که قطر میزبان بازی‌های جام جهانی 2022 نیز می‌باشد. یک سال بعد از آنکه قطر به عنوان اولین کشور عربی حق میزبانی جام جهانی فوتبال را بدست آورد، این کشور کوچک اما ثروتمند خلیج فارس به شدت در تلاش است تا با آوردن المپیک به خاورمیانه در سال 2020 بار دیگر تاریخ ساز شود.


قطر در ادامه تلاشهایش برای میزبانی جام جهانی فوتبال سال 2022 قصد دارد طرح شرکت معماری بریتانیایی فوستر را، برای ساخت ورزشگاهی کاملا خورشیدی اجرا کند.

ورزشگاه "لوسیل آیکانیک" که در دوحه پایتخت قطر ساخته خواهد شد وگنجایش میزبانی 86 هزار نفری تماشاچی را خواهد داشت توسط پارکینگها و غرفه‌های خدماتی محصور خواهد شد که سقف تمامی آنها را صفحات خورشیدی تشکیل می‌دهند.

این صفحه‌های خورشیدی به اندازه ای انرژی تولید خواهند کرد که انرژی مورد نیاز ورزشگاه در هنگام برگزاری مسابقات را تامین کرده و در عین حال به ساختمانهای همسایه ورزشگاه نیز انرژی خواهد رساند

این ورزشگاه که طرح آن در کنفرانس "رهبران فوتبال" رونمایی شده از تکنولوژی‌های دوستدار محیط زیست برخوردار است که می‌توانند هوای ورزشگاه را در حرارت غیر قابل تحمل دوحه، خنک نگه دارند. سقف توگود این ورزشگاه به سیستم عملیاتی بادگیر مانندی مجهز بوده و بخش مرکزی سقف زین مانند ورزشگاه از قابلیت باز و بسته شدن کامل برخوردار است.

تماشاچیان از طریق 6 پل که بر روی استخرهای آبی که ورزشگاه را احاطه کرده و شمایلی شناور مانند به آن داده اند، وارد ورزشگاه می‌شوند. دسترسی به این ورزشگاه که در شمال دوحه ساخته خواهد شد، از طریق جاده‌های اصلی و خطوط جدید مترو امکان پذیر خواهد بود.

بر اساس گزارش گیزمگ[i]، قطر برای دستیابی به حق میزبانی جام جهانی فوتبال سال 2022 با کشورهایی مانند استرالیا، بلژیک، انگلستان، هلند، پرتغال، روسیه، کره جنوبی، اسپانیا و آمریکا در حال دست و پنجه نرم کردن است.

سایر ویژگیهای ورزشگاههای قطر

قطر پنج طرح مختلف را برای ساخت ورزشگاههایی با ویژگیهای متفاوت ارائه کرده است. یکی از این طرحها ورزشگاهی است که از پوسته خارجی خاصی برای نمایش دادن تصاویر مسابقه فوتبال ساخته شده است. ورزشگاهی دیگر از روبانهای رنگارنگی پوشیده شده است که نمادی از تیمهای شرکت کننده در این رقابتها خواهد بود و ورزشگاه دیگر آن به استخر، چشمه‌های آب معدنی و فروشگاه مجهز خواهد بود.

چشم جام جهانی که با الهام از صدفهای دریایی طراحی شده و به یک چشم بزرگ شباهت داد

سقف این ورزشگاه قابل انعطاف بوده و نمای آن به واسطه باغچه‌های اطراف آن بسیار دیدنی است

در طرحی دیگر ورودی ورزشگاه با پل دوستی میان قطر و بحرین در ارتباط است. پلی که قطر را به جزیره همسایه اش وصل می‌کند و یکی از شگفتی‌های معماری جهان به شمار می‌رود.انرژی اکثر این ورزشگاهها از خورشید تامین خواهد شد و هر یک از آنها از سیستم کنترل اقلیمی برخوردار خواهد بود که با وجود کویری بودن شرایط آب و هوایی، دمای ورزشگاه را زیر 27 درجه سلسیوس نگاه خواهد داشت.

روبانهای جام جهانی که رنگ آنها رنگ تیمهای حاضر در رقابتها را آشکار می‌کند

و به عنوان سمبلی برای دوستی، بردباری و احترام متقابل میان جام جهانی، فیفا و قطر است

پس از برگزاری رقابتهای جام جهانی 2022 برخی از قطعات این ورزشگاهها جدا شده و به منظور بهبود سطح ورزش فوتبال به دیگر کشورها انتقال خواهند یافت.

نحوه گذران اوقات فراغت

بیشتر شهروندان قطری، اوقات فراغت خود را در سفر به سر می‌برند و در اولین فرصت تعطیلات به کشورهای مجاور مثل عربستان، کویت، امارات، عمان و بحرین سفر می‌کنند. به نظر می‌رسد مسئولین قطری برای پر کردن اوقات فراغت شهروندان خود تلاشی انجام ندادند برخی از قطری‌هادر اوقات فراغت به منطقه‌ی‌ سیلین رفته و با ماشین‌های مدل بالای خود، بالای تپه‌ای از خاک رفته و با پرت کردن این ماشین‌ها با سرنشین به پایین سرگرم می‌شوند. این کارها بیشتر به دلیل عدم برنامه‌ریزی برای پرنمودن اوقات فراغت است و جوانان کم‌تر به باشگاه‌های هنری و ورزشی روی می‌آورند تا اوقات فراغت خود را پرکنند؛ به خاطر درآمد کلانی که شهروندان قطری از درآمدهای نفتی وگازی نصیب آنها می شود بیشتر به کشورهای خارجی مثل جزیره‌ی مالدیو، فرانسه، آمریکا، مالزی، تایلند و ترکیه سفر می‌کنند و اوقات فراغتشان را در آن کشورها می‌گذرانند.

وضعیت بهداشت وسلامت

در آمار ارایه شده توسط سازمان ملل کشورهایی با جمعیت جوان مانند امارات و قطر دارای کمترین نرخ مرگ و میر هستند که البته ثروت واستفاده از امکانات بهداشتی و پزشکی پیشرفته نیز در این نرخ بی تاثیر نیست.امید به زندگی برای زنان 77 و برای مردان 72 سال است.

دولت قطربرای سال مالی 2011 حدود سه میلیون و 300 هزاردلاربودجه به بخش بهداشت و درمان اختصاص داده وتعداد تخت‌های بیمارستانی که درسال 2009 برای 1000 نفر2/1 بود درسال 2011 به 3/1 تخت رسیده و تعدادپزشکان نیز از 11/3 نفربرای هر1000 شخص درسال 2006 به 03/4 پزشک درسال 2010 افزایش یافته است.

سابقه بهداشت درمان در قطر

تا سال 1945 میلادی تنها یک درمانگاه در قطر وجود داشت و مردم ناگزیر بودند برای انجام کوچکترین عمل جراحی به خارج از کشور (عمدتا به شیراز) سفر کنند. در سال 1951 پس از رسیدن جمعیت کشور به 24000 نفر، نخستین اداره خدمات پزشکی و پیشگیری امراض – بویژه بیماری سل تاسیس شد.

بیمارستان حمد

بیمارستان "الرمیله" در سال 1975 تاسیس شد. سال 1981 خدمات درمانی براساس توزیع جمعیتی و برای هر 2500 نفر یک پزشک شکل یافت و سال بعد نیز بیمارستان "حمد" بنیان گذاشته شد.بیمارستان بزرگ حمد در سال 1982 با 261 تخت و 65 درمانگاه بعلاوه بخش‌های امداد و اورژانس کار خود را آغاز کرد.

در همین سال "موسسه طبی حمد" هم با ادغام سه بیمارستان فعال وقت مانند بیمارستان‌های حمد،الرمیله و بیمارستان تخصصی زنان تشکیل شد.تعداد پزشکان این بیمارستان طبق آخرین آمار منتشره درسال 2005، با یک رشد 5/97 درصدی به 1674 پزشک رسید وتعدادی از پزشکان قطری نیز در آن مشغول به کار شدند.

دولت قطر مانند دیگر کشورهای عربی خلیج فارس تلاش می‌کند تا در اجرای سیاست "بومی سازی" نیروی کار، نیروی کار ماهر و متخصص خود را در بخش‌های مختلف اداری و خدماتی از جمله پزشکی و پرستاری از بین قطری‌ها برگزیند.هم اکنون بیش از 90 درصد نیروی کار در بخش‌های مختلف خدماتی‌، فنی مهندسی و حتی غیر تخصصی شاغل در قطر را اتباع کشورهای خارجی تشکیل می‌دهند.

بیمارستان حمد اکنون با دارا بودن همه بخش‌های پزشکی و جراحی مختلف‌، یک بیمارستان مدرن بشمار می‌رود که دارای استاندارد بالای کشورهای اروپایی و آمریکا ست.

بیمارستان حمد گرچه تا حدودی نو بنیاد است و هنوز مراحل توسعه فیزیکی و پرسنلی را طی می‌کند، اما برای استاندارد سازی تلاش‌های بسیاری به کار برده است تا بتواند در منطقه حرفی برای زدن داشته باشد و در این کار موفق هم شده است.

این بیمارستان برای اجرای سیاست استاندارد سازی، از طریق شرکت‌های متخصص مشاوره ای غربی و مجری استانداردسازی، دهها میلیون‌ها دلار هزینه کرده است.عمل جراحی قلب و پیوند اعضا و میزبانی جراحان و متخصصان مشهور مدعو از نقاط مختلف جهان از جمله فعالیتهای جانبی بیمارستان حمد است.

در چارچوب تلاش برای تربیت کادرهای تخصصی، آکادمی پرستاری قطر در سال 1999 زیر مرکزملی بهداشت تاسیس شد.دوه تحصیلی در این موسسه دوسال و نیم و زبان تدریس آن نیز انگلیسی است. در نظر است سطح تحصیل در این آکادمی با همکاری دانشکده علوم دانشگاه قطر به مقطع لیسانس ارتقا یابد.

مهاجرت و پناهندگی

زیرساخت حضور اتباع بیگانه در کشور قطر و کشورهای مشابه را در آغاز و در یک قرن گذشته، کارگران مهاجر، به ویژه از کشورهای ایران، هندوستان و پاکستان تشکیل داده‌اند که تعریف مهاجرت براساس قواعد حقوقی در حقیقت بر این دسته از افراد صادق است.

مهاجرت انسان که کمتر از متغیرهای طبیعت هم نیست، یک حرکت یا جابه‌جایی جغرافیایی بشر است که در طول حیاتش از ازل بوده و تا ابد نیز ادامه خواهد یافت. بشر هرگاه در متغیرهای طبیعت و سایر تحولات پیش روی، در روی زمین مباینتی با اهداف خویش احساس کند، هجرت می‌کند و ادامه‌ی زندگی در مقصد دارای قوه‌ی جاذبه‌ی بیشتر را به بقا در مکانی با قوه‌ی دافعه‌ی بیشتر ترجیح می‌دهد تا شاید نارضایتی از زندگی را به رضایت تبدیل نماید و امور خود را بگذراند. و سنگ بنای ظهور فرهنگی بیگانه در سرزمینی دیگر، از طریق همین مهاجران گذارده می‌شود.

مهاجرت، با تنوع در شکل اولیه، مانند موقت یا دائمی، اجباری و یا اختیاری و بالاخره قانونی و یا غیر قانونی، پیوسته یکی از عوامل مؤثر در توزیع و ایجاد تغییرات دموگرافی، فرهنگی و اقتصادی و حتی سیاسی همراه با نتایج خاص منفی یا مثبت در مقصد بوده است.

مهاجرت نیروی کار کشورهای آسیای شرقی به کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس، از نوع مهاجرت اختیاری، قانونی، بین‌المللی و موقت شناخته شده که در دل خود خالی از تنوع دائمی و غیرقانونی و سونامی فرهنگی نیز نیست.

از نیمه‌ی دهه‌ی 70 میلادی، هم‌زمان با شتاب تحول در استخراج نفت و سرازیر شدن ثروت‌های ناشی از فروش نفت کشورهای عربی حاشیه‌ی خلیج فارس، هزاران فرصت شغلی در بخش‌های بنیادین توسعه ایجاد شد و خیل عظیم حضور بیگانگان را به ویژه از شرق آسیا در این کشورها در پی داشت. کارشناسان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در سال‌های گذشته در فرصت‌های مختلف به بررسی جوانب منفی و مثبت حضور میلیون‌ها تن از افراد مهاجر یا موقت در این کشورها پرداخته و به همین منظور، چندین همایش منطقه‌ای و بین‌المللی برگزار کرده‌اند. آخرین آمار منتشره توسط دبیرخانه‌ی شورای همکاری خلیج فارس، در سال 2007 میلادی نشان می‌دهد، 13 میلیون و 18 هزار و 919 تبعه‌ی خارجی در این کشورها زندگی می‌کنند که حدود 12 میلیون نفر آنان از اتباع کشورهای شرق آسیا می‌باشند. در دو سال گذشته سرشماری یا آمار دقیق رسمی جمعیتی در بیشتر این کشورها اعلام نشده و آماری که سازمان ملل و شورای وزیران بهداشت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در سال‌های 2005/2006 میلادی منتشر ساخته‌اند، ً در جدول زیر آمده است:

جدول شماره 1. جمعیت مهاجران قطر

نام کشور جمعیت مردم بومی جمعیت خارجی‌های مقیم درصد جمعیت بومی نسبت به خارجی
عمان 1843000 666000 5/73%
عربستان سعودی 16854157 6264837 9/72%
بحرین 448500 276150 9/61%
کویت 973000 189400 9/33%
قطر 176000 637000 6/21%
امارات 825495 3280932 1/20%
جمع 21120152 13018919 9/61%

توجه به سیر صعودی منحنی تحولات عمرانی در این کشورها به ویژه قطر، امارات و بحرین، در دو سه سال اخیر، آمار جمعیتی و تغییرات مربوطه در این جدول در سال 2008 افزایش قابل توجهی یافت؛ اما به دنبال بروز بحران اقتصادی جهانی‌، این روند متوقف شد و در برخی موارد نیز کاهش یافت. در سال 2010، مرکز آمار قطر جمعیت این کشور را بالغ بر یک میلیون و 699 هزار و 435 نفراعلام نموده است که حدود بیش از 250 هزار نفر آن را بومیان تشکیل می‌دهند که آن نیز مخلوطی از مهاجران اولیه سعودی، ایرانی‌های استان‌های جنوبی کشور، بحرینی و عمانی هستند[۲].

نیز نگاه کنید به

جامعه و نظام اجتماعی چین؛ جامعه و نظام اجتماعی روسیه؛ جامعه و نظام اجتماعی ژاپن؛ جامعه و نظام اجتماعی مصر؛ جامعه و نظام اجتماعی لبنان؛ جامعه و نظام اجتماعی کوبا؛ جامعه و نظام اجتماعی سنگال؛ جامعه و نظام اجتماعی کانادا؛ جامعه و نظام اجتماعی افغانستان؛ جامعه و نظام اجتماعی تونس؛ جامعه و نظام اجتماعی ساحل عاج؛ جامعه و نظام اجتماعی فرانسه؛ جامعه و نظام اجتماعی اسپانیا؛ جامعه و نظام اجتماعی تایلند؛ جامعه و نظام اجتماعی آرژانتین؛ جامعه و نظام اجتماعی مالی؛ جامعه و نظام اجتماعی زیمبابوه؛ جامعه و نظام اجتماعی اردن؛ جامعه و نظام اجتماعی سوریه؛ جامعه و نظام اجتماعی امارات متحده عربی؛ جامعه و نظام اجتماعی سیرالئون؛ جامعه و نظام اجتماعی اتیوپی؛ جامعه و نظام اجتماعی اوکراین؛ جامعه و نظام اجتماعی گرجستان؛ جامعه و نظام اجتماعی تاجیکستان؛ جامعه و نظام اجتماعی قزاقستان؛ جامعه و نظام اجتماعی سریلانکا؛ جامعه و نظام اجتماعی بنگلادش

پاورقی

[i] http://www.lifestyle.ir/category/sports/

کتابشناسی

  1. تحلیل‌های كارشناسی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قطر ص 27
  2. احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)