جامعه و نظام اجتماعی اتیوپی

از دانشنامه ملل

جامعه اتیوپی در مجموع به دو بخش شهرنشین و روستایی تقسیم می‌شود. بر اساس اطلاعات موجود در حال حاضر در حدود 17 درصد از مردم این کشور شهرنشین بوده و بخش اعظم جمعیت اتیوپی (در حدود 83 درصد) را روستاییان و اقوام بیابان گرد تشکیل می‌دهند.

در بررسی جامعه شناختی اتیوپی آنچه که مشهود است بخش اعظم مردم این کشور را کشاورزان سنتی از یک سوی و گله داران و دام پروران از سوی دیگر تشکیل می‌دهند که به صورت سنتی درآمدی اندک را عاید خود می‌سازند. لذا می‌توان گفت ساختار اساسی نظام اجتماعی اتیوپی مبتنی بر این دو گروه‌است و شهرنشینی که پدیده‌ای نسبتا جدید در این کشور محسوب می‌شود هنوز از جایگاه چندانی برخوردار نیست‌. جدای از آن نظام اجتماعی اتیوپی نیز نظیر سایر کشورهای آفریقای زیر خط صحرای بزرگ بر ارتباطات قومی استوار گردیده و اقوام و قبایل مختلف بخش اعظم نظام اجتماعی این کشور را به خود اختصاص داده‌اند.

قبایل در اتیوپی (1403). برگرفته از سایت جامعه و فرهنگ ملل، قابل بازیابی از https://farhangemelal.icro.ir/news/3494/

گروه‌های قومی‌(قبایل)

ساختار قومیتی

قبایل کوچک و بزرگ اتیوپی بر اساس محل استقرار خود در زیر مجموعه این گروه‌های نژادی قرار می‌گیرند.

  • سامی‌ها (semitic) در منطقه شمالی کشور؛
  • کوشیت‌ها (cushitic) در مناطق شرقی اتیوپی؛
  • نیلو صحرایی‌ها (Nilo sahran) در منطاق شرق و جنوب شرق کشور؛
  • اموتیک‌ها (omotic) در مناطق جنوبی اتیوپی[۱].

کشور اتیوپی در بر گیرنده بیش از 80 قبیله یا گروه نژادی است که در مناطق مختلف این سرزمین باستانی استقرار دارند. قبایل اتیوپی جدای از تمایزات نژادی، از نظر فرهنگی و زبانی نیز دارای تفاوت‌های عمده‌ای می‌باشند. مهم ترین قبایل فعلی این کشور که نقش مهمی نیز در تحولات سیاسی چند دهه گذشته این کشور ایفا نموده‌اند عبارتند از:

قبیله ارومو

ارومو بزرگترین قبیله کشور اتیوپی است و جدای از این کشور دستجاتی از قبیله ارومو در شمال کنیا و بخش‌هایی از سومالی نیز استقرار دارند. جمعیت اروموها در اتیوپی براساس جدیدترین آمار (سال 2012) در حدود 25 میلیون نفر است. پیشینه اروموها به هزاران سال قبل باز می‌گردد و براساس شواهد موجود آنان از چندهزار سال قبل در منطقه شاخ آفریقا و از جمله کشور اتیوپی استقرار یافته‌اند.

در حدود 95 درصد از اروموهای اتیوپی به کشاورزی و گله داری (به شیوه‌ای سنتی و قدیمی) اشتغال دارند و عدد بسیار کمی از آنها در مناطق شهری زندگی می‌کنند. اکثر اروموهای اتیوپی در حال حاضر در منطقه موسوم به ارومیا (Oromia) در مرکز اتیوپی که به لحاظ وسعت و جمعیت بزرگ ترین منطقه اتیوپی محسوب می‌شود زندگی می‌کنند. اروموها به دو گروه اصلی بوران (Boran) و بارنتو تقسیم می‌شوند. هر یک از این دو گروه نیز به زیرشاخه‌های متعددی منشعب می‌گردند.

براساس جدیدترین آمارگیری دولت اتیوپی (سال 2007) در حدود نیمی از مردمان ارومو از دین اسلام تبعیت می‌کنند‌. اکثر مسلمانان ارومو در مناطق روستایی استقرار دارند. جدای از حدود 2 درصد از اروموها که در زمره پیروان آیین‌های بومی محسوب می‌شوند، سایر مردمان ارومو از مذاهب مختلف دین مسیحیت به ویژه ارتدوکس و پروتستان تبعیت می‌کنند[۲].

قبیله امهارا

قبیله امهارا دومین گروه قومی‌کشور اتیوپی به شمار می‌رود. جمعیت اعضاء این قبیله براساس جدیدترین آمار (2012) در حدود 20 میلیون نفر است که بر این اساس 22 درصد از جمعیت کشور را در برمی‌گیرند. پیشینه مردمان امهارا به دوهزار سال قبل باز می‌گردد و آنها از آن زمان تاکنون در فلات ارتفاعات مرکزی اتیوپی و در منطقه کوهستانی دربرگیرنده ایالات نیمه خودمختار گوندار (Gondar)، گوجام (Gojjam)، وولو (wollo) و شوا (shewa) زندگی می‌کنند.

زبان بومی قبیله امهارا زبان امهریک است که هر چند تا چندی قبل زبان رسمی آموزشی کشور به شمار می‌رفت ولی امروزه در برخی استان‌ها جای خود را به زبان‌های محلی «ارومیفا» و «تیگرینیا» داده‌است. در حدود 80 درصد از مردمان قبیله امهارا از دین مسیحیت (کلیسای ارتدوکس) و حدود 20 درصد نیز از دین اسلام پیروی می‌کنند. بیشتر مردمان امهارا کشاورز بوده و در ارتفاعات به کشت محصولات مختلف می‌پردازند. گله داری و نگهداری از گوسفند و بز نیز در بین روستاییان امهارا رواج دارد. قبیله امهارا دارای فرهنگ و هنر خاص خود بوده و بخش مهمی از فرهنگ و آداب و رسوم سرزمین اتیوپی متأثر از فرهنگ بومی این قبیله است[۳].

تیگرینیا (تیگرای)

قبیله تیگرای از قبایل مهم کشور اتیوپی محسوب می‌شود و بیشتر مردمان تیگرای اتیوپی در ایالات تیگرای و مناطق مرتفع شمال کشور زندگی می‌کنند. بخشی از مردمان تیگرینیا نیز در ایالات پیشین بگمدرا (گوندا) (Begemder) و «وولوو» (wollo) که در حال حاضر عمدتا بخش‌هایی از منطقه امهارا را در بر می‌گیرند، استقرار دارند. زبان بومی مردمان تیگرای «تیگرینیا» نامیده می‌شود. جمعیت کنونی مردمان تیگرای در حدود 5/7 میلیون است و آنان تقریبا 6 درصد از جمعیت کشور اتیوپی را به خود اختصاص داده‌اند. قبیله تیگرای (تیگرینیا) از قبایل قدیمی و تاریخی کشور اتیوپی به شمار می‌رود و آنان از حدود دوهزار سال قبل از میلاد مسیح در سرزمین کنونی اتیوپی حضور داشته‌اند. براساس برخی افسانه‌ها تیگرای‌ها پیشینه خود را به امپراطور منلیک فرزند حضرت سلیمان و ملکه سبا نسبت می‌دهند.

شغل اصلی مردمان تیگرای کشاورزی و گله‌داری است و بسیاری از آنان در مناطق روستایی زندگی می‌کنند با این حال برخی از تیگرای‌های اتیوپی به کار در کارخانجات و تجارت خرده پا نیز اشتغال دارند. اکثر تیگرای‌ها پیرو دین مسیحیت بوده و در حدود 95 درصد از آنان از کلیسای ارتدوکس اتیوپی تبعیت می‌نمایند. این در حالی است که علیرغم ریشه دار بودن دین اسلام در بین تیگرای‌ها و مسلمان شدن برخی از آنها توسط نخستین مسلمانان پناهنده به دربار نجاشی (در زمان حضرت محمد «ص») در حال حاضر تنها 4 درصد از آنها از دین اسلام پیروی می‌نمایند. تیگرای‌ها نقش مهمی در تحولات سیاسی دو دهه اخیر کشور اتیوپی ایفا نموده و نخست وزیر سابق این کشور آقای ملس زناوی که موفق به سرنگونی دولت نظامی سرهنگ منگیستو هایله ماریام گردید از اعضاء این قبیله بود که طی یک جنگ داخلی خونین و خشونت بار حاکمیت را در این کشور در دست گرفت.

لازم به ذکر است بخش قابل توجهی از مردمان تیگرای (تیگرینیا) در کشور اریتره زندگی می‌کنند و علیرغم مناسبات تیره سیاسی دو کشور؛ ارتباطات دیرینه قومی تمدنی و فرهنگی بین تیگرای‌های اتیوپی و اریتره وجود دارد[۴].

قبیله گوراگه (گوراژه)

قبیله گوراگه در زمره قبایل کوچک (و در عین حال مهم) کشور اتیوپی است. بر طبق آخرین آمار موجود در سال 2012 جمعیت این قبیله در حدود یک میلیون و هشتصد و شصت و هفت هزار نفر است. گوراگه‌ها عمدتا در منطقه‌ای حاصلخیز و نیمه کوهستانی در جنوب غربی اتیوپی زندگی می‌کنند. زبان بومی گوراگه‌ها «گوراگه» نام دارد که به لهجه‌های مختلفی تقسیم می‌شود. بیش از یک میلیون نفر از مردمان گوراگه ساکن روستاها و نزدیک به هشتصد هزار نفر از آنان نیز در شهرهای اتیوپی زندگی می‌کنند.

قبیله گوراگه نیز همچون دیگر قبایل اتیوپی دارای سابقه تاریخی قابل توجهی است و پیشینه آن به دوره پادشاهی منلیک باز می‌گردد. تقریبا نیمی از گوراگه‌ها مسلمان و نیمی دیگر نیز پیرو دین مسیحیت می‌باشند. مردمان گوراگه دارای سنت‌ها و آداب و رسوم خاصی می‌باشند و از این نظر در کشور اتیوپی شهرت دارند.

قبیله سیداما

قبیله سیداما از گروه‌های قومی کوچک این کشور به شمار می‌رود که اکثر آنها در حومه سیداما در منطقه مردمی اتیوپی زندگی می‌کنند. جمعیت سیداما در حدود 3 میلیون نفر است و آنها تقریبا 4 درصد از مردمان کشور اتیوپی را تشکیل می‌دهند‌. سیداماها بیشتر در مناطق روستایی زندگی کرده و عمدتا به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. در حدود 150 هزار نفر از سیداما نیز در شهرهای مختلف اتیوپی از جمله آدیس آبابا مستقر می‌باشند. دین مردمان سیداماها تا چند دهه گذشته پیروی از آیین‌های بومی بود. با این حال از دهه 1960 به بعد و در نتیجه تلاش هیئت‌های میسیونری وابسته به کلیساهای غربی تعداد بسیاری از آنان به دین مسیحیت روی آورده‌اند به گونه‌ای که براساس آمار کنونی در حدود 76 درصد از سیداماها از دین مسیحیت و تنها 8 درصد از دین اسلام پیروی می‌کنند. 10 درصد از اعضاء قبیله سیداما نیز همچنان به آیین‌های بومی بر جای مانده از اجداد خویش وفادار مانده‌اند. سیداماها دارای آداب و رسوم جالبی بوده و برخی از سنت‌های آنان همچون روح گیری در سرتاسر اتیوپی شهرت دارد.

قبیله مورسی

قبیله مورسی از قبایل بسیار کوچک این کشور است که افراد آن در دره اومو در جنوب غربی اتیوپی سکوت دارند. محدوده استقرار مورسی‌ها توسط سه رودخانه و یک رشته کوه محاصره شده‌است از این روی مردمان مورسی در زمره دورافتاده ترین و منزوی ترین مردم اتیوپی به شمار می‌روند. منطقه سکونت قبیله مورسی در بیشتر مواقع سال خشک و خاک آلود است با این حال در فصل بارندگی دچار باران‌های سیل آسایی می‌شود.

ساختار زندگی ساده و محقرانه مورسی‌ها بر کشاورزی و گله داری استوار است و آنان از طریق فروش محصولات کشاورزی و دام و طیور به دیگر قبایل زندگی خود را سپری می‌نمایند. در مجموع می‌توان گفت مردمان مورسی، بازماندگانی هستند که مکان دورافتاده زندگی شان، همراه با بحران‌هایی همچون خشکسالی، قحطی، جنگ، کوچ نشینی و بیماری‌های فراگیر؛ زندگی آنها را شکل داده‌است. جنگ بر سر احشام و بی ثباتی روابط داخلی بین آنها و قبایل همجوار همچنان در بین مورسی‌ها رواج دارد[i].

دیگر قبایل اتیوپی که عمدتا قبایل نسبتا کوچکی را تشکیل می‌دهند عبارتند از:

- اومتو (Ometo)

- فالاشا (falasha)

- بجا (Beja)

- آگوا (Agua)

- شانکلا (sankella)

- سومالی (somali)

- عفار (Afar)

- سوری (suri)

- قبیله ابوره (Ebore (Abore))

- قبیله هامر (Hamer)

- قبیله کارو (karo)

- قبیله کونسو (konso)

هرچند هر یک از قبایل یاد شده نقش قابل توجهی از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه سکونت خود ایفا می‌نمایند با این حال قبایل امهرا و تیگره که در ارتفاعات شمالی اتیوپی زندگی می‌کنند از قدیم الأیام حاکمیت سیاسی در این کشور را بر عهده داشته‌اند[۵].

همانطور که گفته شد دولت اتیوپی در راستای برقراری صلح و امنیت در مناطق مختلف کشور و پرهیز از نبردها و درگیری‌های قومی‌قبیلگی نوعی نظام فدرالیسم را در این کشور به وجود آورده‌است. براساس این نظام قبایل در مناطق استقرار خود از آزادی نسبی برخوردار بوده و می‌توانند برخی از قوانین محلی و سنتی خود را در حوزه قلمروشان اجرا کنند. به عنوان مثال دولت فدرال ارومو در سال 1999 زبان «ارومیفا» را به عنوان زبان رسمی آموزشی این منطقه لازم الإجرا دانست که البته به دنبال اعتراض دیگر ساکنان این دولت از تصمیم خود عقب نشینی کرد با این حال این امر نمایانگر حاکمیت نسبی دولت‌های منطقه‌ای در امور داخل خویش به شمار می‌رود.

هرچند روابط بین اقوام و گروه‌های قومی‌اتیوپی در حال حاضر صلح آمیز و به دور از خشونت می‌باشد با این حال همواره برخی درگیری‌ها بین قبایل مختلف این کشور از جمله قبیله ارومو با قبیله سومالی و افراد قبیله ارومو با تیگرای روی می‌دهد. این درگیری‌ها که عمدتا بر سر دست یابی به علفزارها و مراتع مورد نیاز دام‌های این قبایل پدید می‌آید در برخی مواد باعث کشته و زخمی‌شدن برخی از مردمان این کشور شده‌است با این حال این درگیری‌های قبیلگی درسطحی نبوده‌است که امنیت ملی کشور را دچار مخاطره سازد[۶].

جامعه مدنی

در قانون اساسی کشور اتیوپی که چندین بار در دهه‌های گذشته مورد اصلاح و بازبینی قرار گرفته همواره بر حفظ حقوق شهروندان و رعایت آزادی‌های فردی و اجتماعی افراد جامعه تاکید شده و دولتمردان اتیوپی نیز حداقل بصورت ظاهری همیشه خود را موظف به رعایت اصول قانون اساسی و احترام به قانون دانسته‌اند. در عین حال تمامی رهبران این کشور در دوره معاصر شامل امپراطور‌هایلا سلاسی، سرهنگ منگیستو هایلا ماریام و ملس زناوی نیز مدعی رعایت حقوق فردی و اجتماعی مردم بودند. با این حال رعایت اصول قانون اساسی و حفظ آزادی‌های فردی و حقوق قانونی تمامی افراد جامعه طی 50 سال گذشته صرفا در حد شعار بوده و تاکید بر پایبندی به اعلامیه جهانی حقوق بشر، منشور آفریقایی حقوق بشر و اصول دموکراسی تنها در حد شعارهایی پوچ با ظاهری فریبنده باقی مانده‌است.

در واقع می‌توان گفت با وجود آن که امپراطور هایلا سلاسی نقش مهمی در بیرون راندن متجاوزان ایتالیایی از سرزمین مادری خود و تاسیس سازمان وحدت آفریقا ایفا نمود و منگیستو هایلا ماریام و ملس زناوی نیز با شعار آزادی و حکمفرما ساختن اصول دمکراسی رهبری این کشور را در دست گرفتند با این حال خودکامگی ذاتی این افراد و اطرافیان شان مانع از انجام هرگونه اقدامی سازنده در مسیر تاسیس جامعه مدنی در این کشور گردید. جدای از آن بدلیل بافت سنتی قومی قبیلگی در اتیوپی که در عمق جامعه رسوخ نموده؛ این کشور عملا فاقد زیرساخت‌های لازم برای تأسیس جامعه مدنی است.

البته از زمان روی کار آمدن دولت ملس زناوی در سال 1991 اقداماتی برای فراهم آوردن زیرساخت‌های تاسیس جامعه‌ای مدنی آغاز شده و با وجود آن که زناوی حداقل در هفت سال پایانی دوره حاکمیت خود سیاست خشنی را علیه مخالفان سیاسی و مسلمانان در پیش گرفت ولی به دلیل ارتباط عمیق این کشور با غرب خود را به ظاهر فردی لیبرال و موافق دمکراسی جلوه‌گر می‌ساخت و در راستای این سیاست و میزبانی اتحادیه آفریقا زمینه‌های شکل گیری تدریجی برخی مولفه‌های جامعه همچون توسعه مطبوعات و رسانه‌های گروهی، آزادی فعالیت مؤسسات و سازمان‌هایی نظیر احزاب سیاسی، اتحادیه‌های کارگری و انجمن‌های صنفی را در اتیوپی فراهم آورد. با این حال می‌توان گفت این اقدامات زناوی نیز بیشتر جنبه ظاهری داشت و بدنبال انتقادات و اقدامات مخالفان سیاسی و فعالان حقوق بشر که موجبات بخطر افتادن منافع طبقه حاکمه را بدنبال داشت؛ دولت بار دیگر سیاست سرکوب آزادی‌های فردی را در پیش گرفت‌.

از این روی می‌توان گفت کشور اتیوپی نیز همچون دیگر کشورهای آفریقایی کماکان به شیوه رئیس قبیلگی اداره می‌شود و تحقق جامعه‌ای مبتنی بر اصول دمکراسی حداقل در آینده‌ای نزدیک تحقق پذیر نخواهد بود.

گروه‌ها و روابط اجتماعی

همان طور که در بخش قبایل اتیوپی اشاره شد این کشور دربرگیرنده اقوام و قبایل مختلفی است که هریک دارای آداب و رسوم خاص خود می‌باشند و سنت‌های این اقوام بر جامعه اتیوپی کاملا سایه افکنده‌است. این مولفه در روابط اجتماعی این کشور نیز کاملا مشهود است و مناسبات اجتماعی مردم بیشتر بر روابط درون قبیلگی استوار بوده و نوعی رابطه احترام آمیز و اطاعت پذیری (تقریبا مطلق) بین اعضاء هر قبیله و رئیس بزرگ قبیله وجود دارد بطوری که افراد حتی در زندگی شخصی خود نیز سرسپردگی و اطاعت از دستورات رئیس بزرگ را لازم الاجرا می‌دانند. به موازات رئیس بزرگ؛ اعضاء قبیله به رؤسای زیرشاخه‌ها و شعبات هر قبیله نیز احترام گذاشته و فرامین آنها را اجرا می‌کنند. در درون هر قبیله نیز معمولا روابط افراد در حد معقولی قرار دارد و ازدواج‌ها نیز عمدتا در درون قبایل صورت می‌گیرد.

در خصوص روابط بین قبایل مختلف اتیوپی لازم بذکر است مناسبات قبایل مختلف اتیوپی در طول تاریخ این کشور دستخوش فراز و نشیب‌های زیادی بوده و از قدیم الایام رقابت‌هایی بین قبایل تیگرینیا، ارومو و امهرا وجود داشته و هریک از این قبایل خواهان حاکمیت بر کشور و بدست گرفتن مناصب عالی دولتی بوده‌اند که این امر در دهه‌های معاصر باعث پدید آمدن جنگ‌های داخلی خونینی در این کشور گردیده‌است‌. جدای از آن در طول تاریخ اتیوپی نیز قبایل مهم و اصلی این کشور بارها و با هدف به دست آوردن غنایم به قلمرو یکدیگر تاخته و محیطی پر از آشوب و نا امنی را در بخش‌هایی از کشور پدید آورده‌اند‌.

مناسبات دولت و مردم اتیوپی کاملا متمایز از مناسبات درون قبیلگی و قومی قبیلگی این کشور است و جدای از استبداد ذاتی دولتمردان این کشور که هیچ گاه صمیمیتی بین دولت و مردم پدید نیاورده‌است؛ رهبران این کشور همواره بر اعضاء قبیله خود تکیه نموده و سعی داشته‌اند با تحکیم روابط و پیوندها با مردمان قبیله خود و اعطای پست‌های بالای دولتی به آنان جایگاه خود را مستحکم سازند.

آداب و رسوم

همانطور که اشاره شد کشور اتیوپی یکی از قدیمی‌ترین کشورهای آفریقا - با دارا بودن فرهنگ و آداب و رسوم غنی برجای مانده از پیشینیان خود- محسوب می‌شود. بر این اساس می‌توان گفت آداب و رسوم این کشور مجموعه‌ای از ارزش‌ها، هنجارها، باورها، اسطوره‌ها، ادبیات شفاهی، داستان‌های حماسی گونه، قوانین عرفی و‌... است که در گذر زمان نسل به نسل انتقال یافته و علیرغم تاثیرپذیری از فرهنگ‌های غربی همچنان تمامیت خود را حفظ کرده و کلیه مردمان این سرزمین نیز خود را موظف به حفظ این سنت‌ها که بنوعی فرهنگ شفاهی کشور را تشکیل می‌دهد می‌دانند‌. صرفنظر از برخی آداب و رسوم دینی خاص مسلمانان و مسیحیان؛ مهم ترین سنت‌های عمومی این کشور عبارتند از:

مناسبات قبیلگی

یکی از سنت‌های مهم مردمان اتیوپی حفظ مناسبات قبیلگی و احترام فوق العاده به هم قبیله‌های خود و حفظ اتحاد و انسجام قومی و قبیلگی است. از این روی معمولا در هنگام بروز مشکلی برای یکی از اعضاء قبیله دیگران به یاری وی شتافته و تا حد امکان تلاش می‌کنند در رفع مشکل وی کوشا باشند. جدای از آن همانطور که اشاره شد کلیه افراد قبیله از دستورات رئیس بزرگ قبیله و روسای زیردست وی اطاعت نموده و سعی می‌کنند از هر اقدامی‌که به وحدت قومی آنها لطمه وارد می‌آورد خودداری نمایند. جالب اینجاست که مناسبات قبیلگی مردمان اتیوپی حتی با بدست آوردن پست‌ها و مقامات عالی نیز تغییری نمی‌یابد و افراد یک قبیله حتی در عالی ترین سطوح سیاسی نیز هم قبیلگان خود را پاس داشته و بنا بر موقعیت خود امکاناتی را در اختیار آنها قرار می‌دهند.

مهمان نوازی

احترام به میهمان و گرامیداشت مقام وی از سنت‌های مهم مردمان اتیوپی محسوب می‌شود و تقریبا تمامی قبایل و اقوام این سرزمین حضور میهمان در منازل خود را نمادی از خیر و برکت دانسته و معتقدند آنان رزق و روزی خانواده‌ها را افزایش می‌دهند. از این روی در هنگام حضور مهمانان صاحبخانه تلاش می‌کند از آنان به نحو احسن پذیرایی نماید. گرامیداشت مهمان از نصایح مهم سالخوردگان به فرزندان محسوب می‌شود و گاه در مواردی افرادی از خویشان و منسوبان سببی و نسبی بدلیل معالجه یا موضوعات کاری به مدت چند روز یا چند هفته در منزل فردی جای می‌گیرند و میزبان با وجود فقر و مسکنت خویش پذیرایی شایانی از آنان به عمل می‌آورد‌. در داستان‌ها و اشعار حماسی قبایل ارومو ، امهارا و تیگرینیا نیز از مهمانان به عنوان افرادی که با خدایان در ارتباط بوده و شر و نحوست را از دامان خانواده‌ها برطرف می‌کنند یاد شده‌است[۷].

اعتقاد به ارواح

اعتقاد به ارواح و نقش موثر آنان در زندگی افراد جامعه از دیگر سنت‌های مهم کلیه قبایل اتیوپی است و تقریبا تمام مردم این کشور حتی مسلمانان و مسیحیان به ارواح و حضور دائمی آنها در زندگی آدمیان باور دارند و حتی این اعتقاد عمیق را وارد ادیان خود ساخته‌اند. اتیوپیایی‌ها معمولا وقوع بیماری‌های مسری را حاصل خشم ارواح شر و موذی دانسته و در بسیاری از موارد بیماران خود را به نزد پزشکان سنتی که مدعی روح گیری می‌باشند برده و از آنها درخواست می‌کنند با شفاعت نزد ارواح شر و بدجنس سلامتی بیماران را بازگردانند. کشاورزان نیز کم حاصلی زمین‌های خود را به ارواح خبیثه نسبت داده و در این گونه موارد به ادعیه‌ای خاص پناه می‌برند. این وضعیت البته در بین پیروان آیین‌های بومی بسیار نیرومندتر است و آنان بروز حوادث طبیعی همچون سیل، زلزله، خشکسالی و رعد و برق را نیز ناشی از خشم ارواح شر می‌دانند و در چنین مواقعی به قربانی کردن یک یا چند راس گاو و گوسفند و هدیه آن به خدایان خود پرداخته و از آنها درخواست می‌کنند به مقابله با جادوی ارواح موذی برخاسته و خوشبختی را به آنها بازگردانند[۸].

تولد

تولد نوزادان در قبایل مختلف اتیوپی- به 1ویژه پسران - به عنوان تحولی بزرگ در زندگی و برکت و رحمتی از سوی خداوند درنظر گرفته می‌شود. تولد نوزادان در قبایل این کشور با جشن‌ها و سلسله تشریفات جالبی همراه است و در روز به دنیا آمدن نوزاد رقص‌ها و حرکات موزون نمایشی متنوعی نیز برگزار می‌گردد[۸].

نام گذاری کودکان

یکی از سنت‌های مهم قبایل اتیوپی نام گذاری کودکان است که معمولا توسط پدر یا پدربزرگ نوزاد صورت می‌گیرد. نام‌ها در اتیوپی به تناسب باورها و فرهنگ‌های گوناگون این کشور تنوع زیادی دارند و مردمان این سرزمین معمولا به نام خود تفاخر می‌ورزند. نام‌ها در اتیوپی به چند دسته تقسیم می‌شوند: برخی از اسامی معمولا به نشانه‌ها و مفاهیم مثبتی همچون سلامتی، امید، سرنوشت، بخت، افتخارات و ارزش‌های خانوادگی و شجاعت اشاره دارند و بعضی اسامی نیز یادآور حوادث و رویدادهای تاریخی می‌باشند. مردمان قبایل مختلف معمولا برای دختران خود نام‌هایی که بیانگر زیبایی، شخصیت والا و شایستگی است انتخاب می‌کنند. برخی از این اسامی‌که در این کشور بسیار رایج بوده و عمومیت دارند عبارتند از:

الماس (Almaz)، گل (Abeba)، گل سرخ (Tsig-reda)، خورشید (Tsehay)، بانو (Imebet)، دوست داشتنی (Tewedaj)، خوش خلق (Amele work)، محبوب (Wadnesh)، طلایی (Liyu-work)، ملکه (Nigist)، تاج (Zewdita)، معبد (Meqdes) و بهشت (Genet)

از سوی دیگر مردان قبایل اتیوپی نام‌هایی بر پسران خود می‌نهند که نشان از شجاعت و قدرت و توانگری دارند. مشهورترین این نام‌ها عبارتند از:

قدرتمند (Anbess)، شاهزاده (Hailu) ، بزرگ مرد (Mesfin)، آقا (Meskonin)، فقط تو (Anteneh)

جدای از این اسامی‌؛ نام‌هایی نیز وجود دارند که بیانگر اهمیت روابط خواهر و برادری می‌باشند: "اینتنش"(Intenesh) ( شما خواهر من هستید) و " وودیمنه" (Wodimeneh) (شما برادر من هستید) از جمله‌این اسامی بشمار می‌روند.

برخی از نام‌ها نیز به اتفاقات مربوط به تولد فرد مرتبط اند مانند نهادن نام معجزه (Tamiru) بر کودکی که با سختی و دشواری متولد شده‌است‌. دخترانی که در اثر تکرار دعا متولد گردیده‌اند را نیز "بتسلوت"" (Betselot) می‌نامند.

جدای از این اسامی‌؛ مسلمانان و مسیحیان اتیوپی معمولا نام پیامبر، اصحاب و شخصیت‌های بزرگ ادیان خویش را نیز بر فرزندان خود می‌نهند.

در مجموع می‌توان گفت هرچند تعدادی از نام‌های مردمان اتیوپی فاقد معنا یا نشانه‌های مشخصی می‌باشند اما بیشتر نام گذاری‌ها در اتیوپی؛ از پدیده‌ها و نمادهایی همچون طبیعت و عناصر طبیعی، ارزش‌های عرفی و اجتماعی (شجاعت، توانگری، زیبایی، شایستگی، بخت، سلامت، شادمانی یا انتقام) سرچشمه می‌گیرند و گاهی نیز براساس رویدادهای تاریخی یا برحسب تصادف انتخاب می‌شوند[۹].

چند همسری

سنت چند همسری از دیرباز در بین مسلمانان اتیوپی به ویژه در مناطق روستایی رایج بوده و بسیاری از مردان مسلمان - عمدتا در مناطق روستایی - دارای دو تا چهار زن می‌باشند که در کنار یکدیگر و در کلبه‌هایی مجزا از هم به سر می‌برند. این در حالی است که تعدد زوجات در بین مسیحیان اتیوپی اساسا امری غیرقانونی به شمار می‌رود و با توجه به عدم ثبت زنان دوم به بعد در کلیساها به ندرت پیش می‌آید که مردان مسیحی بیش از یک زن اختیار کنند[ii][۱۰].

ختنه زنان

یکی از سنت‌های مهم قبایل اتیوپی که از قدیم الایام در این سرزمین رواج داشته عمل ختنه زنان است‌. بر اساس این رسم کهن بخشی از آلت تناسلی دختران کودک و خردسال به طرزی کاملا سنتی و بدون درنظر گرفتن اصول بهداشتی قطع شده و از این طریق به زعم بومیان افق جدیدی فراروی آنان گشوده می‌شود. هرچند تاریخ دقیق عمل ختنه بانوان و اینکه ناقص سازی جنسی زنان در اتیوپی از چه زمان آغاز شده‌است چندان مشخص نیست ولی براساس مدارک موجود و نوشتجات مورخان و جغرافی دانان یونانی نظیر هرودت (425- 484 ق.م) و استرابون (64 ق.م - 23 بعد از میلاد) عمل ختنه زنان به موازات مصر قدیم ( در زمان فراعنه) از دیرباز در بین اقوام ساکن اتیوپی نیز صورت می‌گرفته‌است[۱۱].

عمل ختنه زنان که در بیشتر مناطق شهری و روستایی اتیوپی به صورت کاملا ابتدایی و بدون استفاده از لوازم استریل و بهداشتی صورت می‌گیرد در مجموع عملی سخت، دردناک و هراس انگیز است و افرادی که عهده دار این عمل می‌باشند به وسیله کارد، قیچی، خط کش، تیغ و حتی بریده شیشه بخشی از آلت جنسی دختران را قطع کرده و پس از دوخت محل جراحی با نخ؛ با استفاده از روغن، عسل، ماست و برگ درخت محل خونریزی را بند می‌آورند. قاعدگی دردناک، عفونت در دوره حاملگی و احتمال ابتلاء به هپاتیت از عوارض مهم ختنه زنان به شمار می‌روند که تا آخر عمر زندگی بانوان را دشوار می‌سازند. علاوه بر آن عمل ناقص سازی زنان از عوامل مهم مرگ و میر زنان در اتیوپی محسوب می‌شود. زنان ختنه شده در هنگام زایمان نیز به دلیل آن که رحم آنها به صورت کامل گشوده نمی‌شود با خطر مرگ خود و طفل مواجه می‌باشند[۱۲].

لازم به ذکر است طی دو دهه گذشته اقداماتی از سوی دولت و برخی سازمان‌های بین المللی مستقر در اتیوپی در راستای توقف و یا کاهش تدریجی سنت ختنه زنان آغاز شده که نتایج قابل توجهی نیز بدنبال داشته‌است‌. با این حال بسیاری از مردمان شهری و روستایی همچنان بر حفظ این سنت قدیمی تاکید داشته و آن را به عنوان نمادی از وفاداری، پرهیزگاری و بکارت در نظر می‌گیرند. برخی از اندیشمندان این کشور بی سوادی، سطح پایین تحصیلات، تعصبات دینی و اجتماعی و پایبندی به آداب و رسوم برجای مانده از پیشینیان را مهم ترین چالش‌های موجود در مسیر ریشه کن ساختن این سنت قدیمی در اتیوپی می‌دانند[۱۳].

حمام دود

یکی از سنت‌های مهم مردمان قبایل مختلف اتیوپی که عمدتا به بانوان در سنین مختلف به ویژه زنان میانسال اختصاص دارد برگزاری سنت حمام دود شامل مخلوطی از دود به همراه کره گیاهی است‌. بر اساس این سنت قدیمی زنان در حالی که بدن خود را آغشته به کره گیاهی کرده‌اند در اطاقی کوچک و بر روی میزی بزرگ که دربرگیرنده چند محفظه و سوراخ است دراز می‌کشند. پس از آن در زیر تخت آتش کوچکی روشن شده و در اتاق بسته میشود تا حرارت شعله آتش موجب آب شدن کره شده و دود اتاق را فرا بگیرد.

پزشکان طب سنتی اتیوپی معتقدند مخلوط دود و کره گیاهی تاثیر فوق العاده‌ای بر بدن بانوان مزبور و رفع کشیدگی و چروک پوست آنها دارد‌[۱۴].

جشن قهوه

مراسم موسوم به جشن قهوه، یکی از سنت‌های عمومی تمام قبایل اتیوپی است که هرچند در هر قبیله با سبک و سیاقی خاص انجام می‌پذیرد ولی معمولا در اکثر قبایل این کشور به یک شکل صورت می‌گیرد. در ابتدای جشن فرد یا افرادی که اجرا کننده مراسم محسوب می‌شوند، هیزم یا کنده‌های درخت را جمع آوری نموده و آتش کوچکی برمی‌افروزند و همزمان با سوزاندن کندر، دانه‌های سبز قهوه را برشته می‌کنند. پس از برشته شدن دانه‌های قهوه، دانه‌ها را در‌هاونی بزرگ می‌کوبند و به صورت پودر درمی‌آورند. سپس پودر قهوه را در درون ظرف سنتی و سیاه رنگی به نام جبنا (jebena) می‌ریزند و به آن آب می‌افزایند. پس از دم کشیدن قهوه در زمان لازم که معمولا بیش از نیم ساعت به طول می‌انجامد، ظرف را از آتش دور می‌کنند و به میهمانان تعارف می‌نمایند. در جشن قهوه اغلب مقداری جو کاملا پخته شده به نام «کولو» (Kolo) و برخی شیرینی‌های محلی نیز بین مهمانان توزیع می‌گردد. اتیوپیایی‌ها معتقدند قهوه‌ای که بدین گونه دم گردد از طعمی بی‌نظیر برخوردار است. جشن قهوه معمولا با شوخی و خنده حضار همراه است و مهمانان در مدت زمان انتظار برای آماده شدن قهوه حکایاتی خنده آور را برای یکدیگر نقل می‌کنند[۱۵].

سنت دندان کشی در قبیله "می‌نیت"

یکی از سنت‌های جالب و تا حدودی عجیب در کشور اتیوپی که عمدتا به قبیله بسیار کوچک می‌نیت اختصاص دارد جشن کشیدن دندان موسوم به " کیت " است که هر سال در هنگام برداشت محصول غله این قبیله برگزار می‌گردد. عمل کشیدن دندان از آرواره پایین و توسط چوبی تیز به شکل انبردست انجام می‌شود. تعداد دندان‌هایی که در جریان جشن کیت کشیده می‌شود در زنان و مردان متفاوت است و معمولا چهار دندان زنان و دو دندان مردان از فک پایین بیرون آورده می‌شود.

هرچند کشیدن دندان مردمان قبیله می‌نیت اجباری نیست و افرادی که گوشت بز و گوسفند می‌خورند از این رسم تبعیت نمی‌کنند با این حال کشیدن دندان افراد نوعی تفاخر محسوب می‌گردد و گروهی که از این رسم تبعیت می‌کنند خود را نسبت به سایرین برتر می‌دانند. در عین حال انجام سنت کیت برای دختران تازه بالغ الزامی است و دختران قبیله پس از ورود به سن بلوغ ملزم به تن دادن به این سنت دردناک می‌باشند‌. دختران جوانی که از کشیدن دندان خود امتناع ورزند، اجازه ازدواج و تشکیل خانواده را ندارند و در صورت ازدواج نیز بزرگان قبیله ازدواج آنها را رسمی نمی‌دانند به طوری که شوهران این زنان می‌توانند هر زمان که بخواهند و بدون هرگونه تشریفاتی آنها را طلاق دهند. در مقابل مردانی که با دختران دندان کشیده ازدواج کنند به هیچ عنوان مجاز به طلاق همسر خود نخواهند بود. جشن دندان کشی اعضاء قبیله می‌نیت هر سال پانزده روز به طول می‌انجامد[۱۶].

استفاده از زینت آلات

یکی از سنت‌های جالب زنان قبایل اتیوپی استفاده از انواع زینت آلات و وسایل زینتی همچون گردنبندهای مهره‌ای چند رج، بازوبندهای فلزی شبیه به دستبند و مدل‌های زیبای موی مصنوعی است‌. بانوان قبایل مختلف این کشور همچنین اشیایی نظیر شاخ گاو، عاج فیل، حلزون، چوب، سنگ‌های رنگی، فلزات، صنایع دستی و بافتنی را برای تزیین خود مورد استفاده قرار می‌دهند. این در حالی است که وزن اشیایی که برخی از بانوان به خود آویزان می‌کنند گاه افزون از چند کیلو گرم است.

ایجاد خراش پر روی بدن

از سنت‌های کهن و تا حدودی شگفت انگیز در بین قبایل کوچک و سنتی ساکن در دره ارومو ایجاد برجستگی‌های تزیینی بر روی نقاط مختلف بدن از طریق ایجاد خراش با وسایل تیز است‌. زنان این قبایل برای انجام این نوع تزیینات از تبحر و تخصص والایی برخوردار می‌باشند‌. آنها ابتدا طرح‌هایی بر روی بدن خویش ترسیم می‌کنند و سپس با استفاده از تیغ‌های تیز صورت تراشی یا چوب و ساقه گیاهان خراش‌های عمیقی بر روی پوست ایجاد می‌کنند. این خراش‌ها و شکاف‌های عمیق مدتی بعد گوشت‌هایی اضافه بر روی بدن ایجاد می‌کنند که برای این زنان نوعی تزیین و آرایش به حساب می‌آیند[۱۷].

دختران لب نعلبکی (1403). برگرفته از سایت مجله گردشگری الی گشت، قابل بازیابی از https://www.eligasht.com/Blog/travelguide/

لب نعلبکی مانند در دختران

یکی از سنت‌های عجیب قبیله مورسی که ریشه در آداب و رسوم کهن این قبیله دارد جای دادن اشیایی شبیه نعلبکی در لب زیرین دختران جوان است که به عنوان نمادی از زیبایی درنظر گرفته می‌شود! بر اساس این سنت دختران پس از ورود به سنین 15-16 سالگی (سن بلوغ) لب پایینی خود را بریده و به وسیله تکه چوبی باز نگه می‌دارند‌. پس از تثبیت شرایط جدید طی روزهای بعد این دختران تکه چوب بزرگ تری را برای ایجاد فاصله بیشتر درمیان شکاف قرار می‌دهند. با گذشت چند ماه دختران مزبور به تدریج بشقاب نعلبکی مانند چوبی کوچکی را جایگزین این تکه چوب‌ها کرده و به مرور بشقاب‌های بزرگتر جایگزین بشقاب‌های قبلی می‌شوند تا لب به‌اندازه کافی کشیده شود. این کار با وجود درد زیاد آنقدر ادامه می‌یابد تا بشقابی به‌اندازه یک نعلبکی معمولی در حفره لب پایین جای گیرد.

همان طور که گفته شد ایجاد فاصله بین گوشت لب پایین و جای دادن شیئی نعلبکی مانند سمبلی از زیبایی برای دختران جوان قبیله مورسی به شمار می‌رود.

دلیل این سنت کاملا مشخص نیست و برخی از افراد این قبیله جلوگیری از فروش این دختران به برده فروشان در قرون گذشته را علت آن می‌دانند‌. عده‌ای نیز، این کار را موجب دور شدن ارواح خبیثه‌ای می‌دانند که از راه دهان وارد بدن این دختران جوان می‌شوند. شاید هم این سنت به عنوان نشانه‌ای از جایگاه اجتماعی این دختران درنظر گرفته شود، به طوری که خواستگاران دخترانی که لب‌های نعلبکی مانند بزرگ تری دارند باید شیربهای بیشتری به پدر دختر هدیه دهند[۱۷].

آراستن بدن

آراستن بدن با رنگ‌های گیاهی و معدنی و تیغ زنی (Scarification) از سنت‌های مردم کارو در دوره اومو به شمار می‌رود. تیغ زدن بر بدن به نحوی که اثر آن باقی بماند در بین مردان این قبیله به عنوان نمادی از شجاعت و دلاوری درنظر گرفته می‌شود چرا که مردان کارو معتقدند تا زمانی که حداقل یک دشمن، اعم از حیوان یا انسان را به قتل نرسانند، حق آراستن بدن خود به این شیوه را ندارند. این سنت آزاردهنده در میان زنان قبیله کارو نیز مرسوم است[۱۷].

نابرابری‌های اجتماعی

یکی از شاخصه‌های مهم اجتماعی موجود در کشور اتیوپی نابرابری‌های آشکار اجتماعی است که جامعه را به دو بخش اقلیت بسیار کوچک ثروتمند و اکثریت عظیم فقیر و مسکین تقسیم کرده‌است. در واقع جامعه اتیوپی نیز نظیر بسیاری از کشورهای منطقه زیر صحرای بزرگ به دلیل مشکلات عظیم اقتصادی و فقر حاکم بر جامعه؛ فاقد طبقه متوسط است و بیش از 98 درصد جامعه در مقابل اقلیت بسیار کوچکی از ثروتمندانی قرار دارند که عمدتا ثروت خود را از طریق مناصب عالی دولتی و ارتباط با طبقه حاکمه و رانت خواری از امکانات موجود به دست آورده‌اند. این امر و رویارویی این دو گروه که مظاهر بارز نابرابری اجتماعی را در سطح جامعه کاملا نمایان می‌سازد یکی از معضلات عظیم اجتماعی این کشور است و علیرغم وعده‌های دولتمردان طی چند دهه گذشته تاکنون اقدامی‌در خصوص کاهش تدریجی این نابرابری و ایجاد جامعه‌ای متوسط صورت نگرفته‌است.

لازم بذکر است طبقه ثروتمند جامعه اتیوپی را وزراء و معاونان آنها، نمایندگان مجلس، ژنرال‌های ارتش، مدیران عالی موسسات دولتی و خصوصی و بازرگانان دست اندرکار صادرات و واردات تشکیل می‌دهند. خیل عظیم طبقه فقیر نیز دربرگیرنده کشاورزان، کارگران شهری، خرده فروشان و دام پروران می‌باشند. در این بین کارمندان بخش‌های دولتی و خصوصی و ارتشیان نیز طبقه فقیر متمایل به متوسط را تشکیل می‌دهند.

نابرابری‌های اجتماعی یکی از اعتراضات دائمی مردم علیه طبقه حاکمه بوده و گروه‌های مختلف اجتماعی و احزاب سیاسی مخالف دولت همواره از این بابت رهبران کشور را مورد انتقاد قرار داده‌اند. با این حال بدلیل انبوه مشکلات اقتصادی دولت بعید به نظر می‌رسد در آینده اقداماتی اساسی در خصوص رفع این معضل عظیم اجتماعی صورت پذیرد.

نهاد خانواده

خانواده در اتیوپی عمدتا دربرگیرنده زن و شوهر و فرزندان آنها است با این حال در مناطق روستایی این کشور خانواده‌ها بیشتر سبک خانواده مرکب داشته و دربرگیرنده چند نسل شامل پدربزرگ و مادربزرگ و زن و شوهر و دیگر خویشاوندان نزدیک است که با محبت و عطوفت خاصی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند. خانواده‌های اتیوپیایی معمولا پر فرزند بوده و مردان داشتن فرزندان متعدد را به عنوان منبعی از درآمد در فعالیت‌های اقتصادی اعم از کشاورزی، دامداری و خرده فروشی در نظر می‌گیرند که پس از رسیدن به سن نوجوانی با انجام مشاغلی خرده پا می‌توانند به عنوان منبعی از درآمد (ولو ناچیز) در نظر گرفته شوند.

مناسبات خانوادگی در خانواده‌های شهری و روستایی اتیوپی عمدتا مبتنی بر وفاداری، صمیمیت و کمک به یکدیگر بوده و کلیه اعضاء خانواده در هر مقطع زمانی خود را موظف به حفظ علایق قدیمی با سایر اعضاء می‌دانند و این وضعیت معمولا تا پایان زندگی هر یک از افراد خانواده‌های ادامه می‌یابد. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها در تمام خانواده‌های اتیوپیایی از جایگاه والایی برخوردارند و معمولا بخشی از فرهنگ عامه قبایل خود را در قالب داستان‌ها و حکایاتی پندآموز و عبرت انگیز برای نوه‌های خردسال خود بیان می‌کنند[۱۸].

زنان اتیوپی (1403). برگرفته از سایت مگ ایران، قابل بازیابی از https://www.magiran.com/article/4172651

زنان

با وجود آن که زنان نیمی از جامعه اتیوپی را تشکیل داده و همواره در کنار مردان و یار و یاور آنها بوده‌اند با این حال جایگاه زنان در این کشور هیچ گاه بطور کامل رعایت نشده‌است. در واقع می‌توان گفت زنان با وجود نقش سازنده خود؛ در اجتماع و در زندگی روزمره همواره در سایه مردان قرار داشته و هیچ زمان فرصت عرض اندام نیافته‌اند. این بیشتر بدان سبب است که نظام اجتماعی اتیوپی اساسا نظامی مردسالارانه مبتنی بر حاکمیت مردان بوده و مرد به عنوان رئیس خانواده و قبیله تصمیم گیرنده نهایی است. با این وجود زنان در زندگی فردی و اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بویژه در مناطق روستایی مسئولیت‌های سنگینی اعم از انجام وظایف خانه‌داری و کار در باغ‌ها و مزارع کشاورزی را بر عهده دارند. در شهرها نیز زنان همپای مردان کار کرده و تلاش می‌کنند بخشی از مخارج زندگی را تامین نمایند.

جایگاه اجتماعی زنان اتیوپی در چند دهه اخیر همانطور که اشاره شد زنان اتیوپی در طول تاریخ همیشه به عنوان شهروندان درجه دوم درنظر گرفته شده و بسیاری از خواسته‌های آنان مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌است. با این حال طی چند دهه اخیر و بویژه از اوایل دهه 1990 و آغاز روند دمکراسی سازی در کشورهای مختلف آفریقایی؛ زنان این کشور نیز به موازات بانوان دیگر کشورهای آفریقایی درصدد کسب حقوق مساوی با مردان و دستیابی به فرصت‌های برابر در زمینه‌های مختلف آموزشی، علمی‌، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برآمده‌اند. زنان اتیوپیایی در این راستا ضمن تاسیس سازمان‌ها و جمعیت‌های زنان؛ کمپین‌هایی را در شهرهای مختلف برپای نموده و موضوعات مهم مربوط به خود را مورد بررسی قرار داده‌اند. علاوه بر آن از زمان روی کار آمدن ملس زناوی بهبود شرایط اجتماعی زنان در دستور کار دولت جای گرفت و برای نخستین بار چند زن به مسیولیت‌های بالایی همچون وزارت و نمایندگی مجلس اتیوپی دست یافتند. این فرآیند تدریجی که تا حدودی موجبات ارتقاء زندگی زنان را فراهم آورده هرچند مورد استقبال بانوان قرار گرفته ولی آنان هنوز خود را کاملا مساوی و برابر با مردان ندانسته و کسب حقوق یکسان را مستلزم پیمودن راهی طولانی می‌دانند[۱۹].

زنان و آموزش و پرورش

تا اواسط دهه 1940 تحصیل زنان در این کشور فاقد هرگونه جایگاهی بود و بیشتر خانواده‌ها ترجیح می‌دادند دختران خود را در سنین پایین شوهر داده و از وجود نان خور اضافی آسوده خاطر کردند! پس از خاتمه جنگ جهانی دوم حضور دختران خردسال و نوجوان در مدارس کشور به تدریج رایج گشت و با گذشت زمان دانش آموزان دختر نیز به تحصیلات خود در مقاطع ابتدایی و متوسطه ادامه دادند. البته سطح تحصیلات دختران اتیوپیایی طی دهه‌های اخیر به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده و براساس آمار وزارت آموزش اتیوپی، سهم دانش آموزان دختر از تحصیلات، به نحو قابل توجهی افزایش یافته‌است. با این حال هنوز اختلاف زیادی میان درصد دانش آموزان دختر و پسر مشغول به تحصیل در دوره‌های تحصیلی مختلف وجود دارد و آمارها از عدم تعادل میان دو جنس مذکر و مونث در مراکز آموزشی کشور حکایت دارند. بر اساس آمارهای موجود نسبت دختران شاغل به تحصیل در دوره ابتدایی، از %41 تعداد کل دختران لازم التعلیم در سال تحصیلی 1999/2000 به %67 در سال تحصیلی 2011/2012 افزایش پیدا کرده‌است در حالی که درصد ثبت نام پسران در مراکز آموزشی شهری و روستایی در طی این سال‌ها از %61 به %75 ارتقاء یافته‌است. بر اساس اطلاعات موجود در حال حاضر اکثر دختران در شهرهای اتیوپی در سنین خردسالی در مدارس ثبت نام نموده و تحصیلات خود را تا مقاطع پایانی متوسطه و بالاتر ادامه می‌دهند با این حال روستاییان کشور هنوز در مورد تحصیل فرزندان خود مقاومت نموده و تنها نیمی از دختران روستایی از امکان تحصیل در مراکز آموزش روستایی برخوردار می‌باشند.

بی سوادی و سطح تحصیلات پایین در مقایسه با مردان، یکی از پیامدهای فرودست درنظر گرفتن پایگاه اجتماعی زنان در اتیوپی و از اعتراضات دائمی آنها علیه جامعه مردسالارانه این کشور است[۲۰].

ازدواج

یکی از محدودیت‌های مهم دختران پس از ورود به سن بلوغ در اتیوپی - به ویژه در مناطق روستایی- عدم امکان انتخاب همسر مورد نظر و تصمیم گیری پدر و یا برادر بزرگ تر (در صورت فوت پدر) در مورد ازدواج وی می‌باشد. این وضعیت البته در حال حاضر در شهرها وضعیتی نهادینه یافته و دختران از آزادی در امر خطیر تشکیل خانواده و یافتن شریک زندگی خویش برخوردارند با این حال در مناطق روستایی هنوز دختران جوان همچون کالایی به فروش رفته و پدران در قبال دریافت شیربهای بیشتر دختران خود را به مردانی شوهر می‌دهند که گاه ده‌ها سال تفاوت سنی بین آنها وجود دارد. در این گونه موارد والدین پسر و دختر در مورد شیربها با یکدیگر مذاکره نموده و در نهایت به توافق می‌رسند بدون اینکه نظر دختر هیچ اهمیتی برای آنها داشته باشد.

البته سازمان‌های زنان اتیوپی طی دو دهه گذشته اقداماتی را برای بهبود شرایط ازدواج زنان روستایی اغاز کرده‌اند با این حال با توجه به بافت سنتی این کشور بعید به نظر می‌رسد در آینده نزدیک تغییری در نحوه ازدواج زنان در روستاها پدید آید[۲۱].

زنان و پدیده چند همسری

همانطور که اشاره شد پدیده چند همسری در اتیوپی تا چند دهه قبل در بسیاری از مناطق مسلمان نشین امری معمول به شمار می‌رفت و داشتن همسران متعدد برای مردان مسلمان نوعی تفاخر محسوب می‌شد با این حال از اوایل دهه 1990 میلادی و با اوج گرفتن مشکلات اقتصادی و بروز خشکسالی در بسیاری از مناطق کشور تعدد زوجات در بین روستاییان مسلمان محدود شده و شهرنشینان مسلمان نیز تنها به داشتن یک زن اکتفا می‌کنند. با این حال چند همسری هنوز در روستاهای مسلمان نشین رایج است و بنظر نمی‌رسد این پدیده در آینده‌ای حداقل در آینده‌ای نزدیک در اکثر مناطق اتیوپی منسوخ گردد.

سنت چند همسری از چالش‌های بزرگ سازمان‌های زنان مسیحی اتیوپی بشمار می‌رود و آنان در بسیاری از گردهمایی‌های خود ازدواج یک مرد با چند زن را نقض آشکار حقوق زنان و سرکوب برخی از آرزوها و امیال آنها خوانده‌اند.

زنان و بهداشت

وضعیت بهداشت زنان اتیوپی طی چند دهه اخیر با پیشرفت‌های نسبی همراه بوده و هرچند تا اوایل دهه 1950 میلادی مرگ و میر ناشی از زایمان و ابتلاء به بیماری‌های گوناگون در بین آنان بسیار بالا بود ولی این وضعیت طی دو دهه اخیر با پیشرفت‌هایی نسبی همراه بوده‌است به طوری که از نظر بهداشتی و آمار مرگ و میر مادران، هم اکنون اتیوپی جزو کشورهای نسبتا موفق افریقایی محسوب می‌شود.

بر اساس آمار سال 2000 میلادی از هر یکصد هزار زن اتیوپیایی 871 نفر در هنگام زایمان فوت کرده‌اند که‌این رقم در فاصله سال‌های 2000 تا 2005 به 673 مورد در هر یکصد هزار زایمان و در سال‌های 2008 تا 2011 به 514 مرگ کاهش یافته‌است. البته با توجه به معیارها و نتایج آمارهای نفوس و بهداشت جهانی این ارقام هنوز در سطح بالایی است. سوءتغذیه و زایمان‌های مکرر در شهرها و روستاها به ویژه در مناطق بیابانی کشور از مشکلات مهم زنان اتیوپیایی محسوب می‌شود که‌این امر در هنگام بروز بلایای طبیعی همچون قحطی، حمله ملخ‌ها و خشکسالی باعث مرگ و میر بسیاری از زنان این کشور در گروه سنی 15 تا 49 سال در دهه‌های 1970 تا 2010 میلادی شده‌است[۲۲].

زنان و فعالیت‌های اجتماعی

زنان و اشتغال

هرچند وضعیت اشتغال زنان در این کشور در مقایسه با چند دهه اخیر تا حدودی بهبود یافته و بر اساس آمار موجود زنان در حال حاضر 43 درصد از نیروی کار اتیوپی را تشکیل می‌دهند با این حال آنان در مقایسه با مردان هنوز فاقد جایگاه مناسبی می‌باشند که این وضعیت در شهرها از شدت بیشتری برخوردار است. در واقع با وجود آن که تعداد قابل توجهی از بانوان شهری در شغل‌های واجد پایگاه والای اجتماعی همچون وکالت، استادی دانشگاه، پزشکی، پرستاری، معلمی‌، کارمند بخش‌های دولتی و خصوصی، روزنامه نگاری و‌... فعالیت دارند با این حال بسیاری از زنان شهرنشین با وجود مسئولیت‌های خانوادگی و مراقبت از 5 تا 6 فرزند مجبورند به دلیل سختی معیشت مشاغلی نظیر فروشندگی و دستفروشی را پیشه خود ساخته و در کنار کسب و کار، به امور خانه و فرزندان نیز رسیدگی کنند. این زنان معمولا از درآمد اندک خود در جهت تأمین نیازهای اولیه خانواده‌استفاده می‌کنند با این حال بدلیل آن که بسیاری از آنها از آموزش یا تحصیلات خاصی برخوردار نیستند؛ عمدتا در مشاغلی نظیر آشپزی، دوزندگی و آرایشگری فعالیت دارند‌. عده زیادی از زنان نیز به فروش شیر، ماست و محصولات کشاورزی اشتغال دارند. جدای از آن بسیاری از زنان خانه دار به دلیل مسئولیت‌های فراوان خانوادگی و فقدان اطلاعات تجاری و اقتصادی لازم به کارآفرینی در داخل منزل روی آورده‌اند. اغلب این زنان کارآفرین، معمولا از مالکیت زمین یا ملک محرومند و به همین دلیل نمی‌توانند برای دریافت وام، ملکی را وثیقه قرار دهند؛ در نتیجه دسترسی آنها به منابع مالی رسمی اندک است و مجبورند از بازار غیررسمی وام بگیرند با این حال شرایط وام گرفتن از این منابع نیز بسیار دشوار است‌.

این در حالی است که گروهی از زنان اتیوپی به دلیل داشتن تحصیلات بالا، تجربه کاری و شرایط اقتصادی بهتر به منابع مالی رسمی دسترسی دارند و توانسته‌اند کسب و کارهای متوسط و بزرگی را به راه بیاندازند. تحقیقات سازمان بین المللی کار نمایانگر آن است که طی پنج سال گذشته، زمینه برای ارتقاء سطح اقتصادی زنان اتیوپی فراهم شده و آنها (البته به سختی) توانسته‌اند کسب و کار خود را توسعه دهند. با این حال مشکلاتی نظیر فقدان سرمایه عملیاتی، عدم مهارت‌های مدیریتی، محدودیت‌های موجود در محل کار و عدم اعتماد به نفس برای ریسک پذیری مانع حرکت رو به جلوی زنان اتیوپی است.

دولت اتیوپی طی یک دهه گذشته و با هدف تسهیل کارآفرینی زنان؛ اقداماتی نظیر ساده کردن مقررات تجاری و صدور مجوز کار، تصحیح قانون سرمایه گذاری، تأسیس نهادهای جدید برای رسیدگی به امور کسب و کارهای کوچک و ایجاد چارچوب مشخص برای توسعه بخش خصوصی انجام داده‌است. تسهیل صادرات محصولات کارگاه‌های کوچک تحت مالکیت زنان و ایجاد ساز و کارهای لازم برای ارتباط بین این کارگاه‌ها جهت بهره گرفتن آنها از تجارت یکدیگر و فراهم آوردن تسهیلات لازم برای دسترسی به منابع مالی بانکی از دیگر اقدامات دولت اتیوپی برای بهبود وضعیت اقتصادی بانوان اتیوپیایی در یک دهه اخیر بوده‌است[۲۳].

زنان و رسانه‌های جمعی

زنان اتیوپی در زمینه حضور در رسانه‌های جمعی - در مقایسه با دیگر کشورهای آفریقای زیر خط صحرای بزرگ- در وضعیت مطلوبی قرار ندارند از این روی علیرغم اقدامات صورت گرفته توسط وزارت امور زنان اتیوپی و سازمان‌های زنان کشور؛ حضور زنان در سطوح مختلف رسانه‌های گروهی اتیوپی اعم از مطبوعات، رادیو و تلویزیون در مقایسه با مردان در سطح قابل قبولی نیست و بانوان شاغل در این مراکز علیرغم دارا بودن شرایط تحصیلی مناسب معمولا در بخش‌های کم اهمیت به کار گمارده می‌شوند‌. لذا می‌توان گفت بخش عمده مسئولیت‌های مهم و حساسی همچون دبیری بخش‌های خبری و کارگردانی برنامه‌های خبری رادیو تلویزیون بیشتر در اختیار مردان است و تبعیض جنسیتی آشکاری در این بخش‌ها مشاهده می‌شود.

جدای از آن زنان این کشور خصوصا در مناطق روستایی از نظر بهره گیری از رسانه‌های گروهی نیز در وضعیت مطلوبی به سر نمی‌برند. براساس آمارسال 2012 سازمان یونسکو از 25 کشور آفریقای سیاه، اتیوپی آخرین رده را در خصوص دسترسی زنان به روزنامه‌ها و نشریات خبری به خود اختصاص داده‌است. در گزارشات منتشره در مطبوعات این کشور طی چند سال اخیر نیز بارها بر این موضوع تاکید گردیده که از میان زنان 15 تا 49 ساله اتیوپیایی تنها %1/7 آنان در هفته نشریات خبری را مطالعه می‌کنند.

زنان و سیاست

طی سه دهه اخیر و از اواسط دهه 1990 میلادی پیشرفت‌هایی در ارتباط با وضعیت سیاسی زنان در این کشور بوجود آمده و هرچند تا پیش از آن کمتر پست و مقام رسمی دولتی به زنان اتیوپیایی واگذار می‌شد با این حال ملس زناوی در چرخش به سوی غرب و ایجاد فضای نسبی مبتنی بر دمکراسی؛ واگذاری برخی مناصب عالی دولتی و اتحادیه‌های دولتی به زنان را نیز در دستور کار دولت خود قرار داد‌. از این روی در حالی که در سال 1984 تنها یک زن به عضویت کامل کمیته مرکزی حزب کارگران اتیوپی (WPE) انتخاب گردید و از 200 هیأتی که برای افتتاح کنگره حزب کارگران اتیوپی در سال 1984 شرکت کرده بودند تنها %6 از آنها را زنان تشکیل می‌دادند ولی در دهه 1990 ده‌ها زن به عضویت این حزب درآمده و چند نفر از زنان هم به مجلس ملی کشور راه یافتند. علاوه بر آن در سال 1996 کمیسیونی ویژه زنان در مجلس نمایندگان مردم اتیوپی تشکیل شد و پس از انتخابات سال 2005 میلادی، پست وزیر امور زنان نیز به طور مستقل ایجاد شد.

علیرغم بهبود جایگاه زنان در امور سیاسی کشور و برخورداری از حقوق قانونی برای مشارکت سیاسی و حق رای؛ آنها هنوز مسیر طولانی را برای به دست آوردن نقشی کاملا فعال در عرصه سیاسی کشور در پیش دارند. براساس گزارش سال 2010 کمیسیون ملی انتخابات اتیوپی، از 547 کرسی مجلس فدرال اتیوپی، تنها 11/4 درصد کرسی‌ها در اختیار زنان بوده‌است و آنها در سطوح منطقه‌ای و محلی نیز تنها %16 و %19 شوراهای محلی و پست‌های انتخابی را در اختیار دارند[۲۴].

آسیب شناسی اجتماعی

کشور اتیوپی نیز همچون دیگر کشورهای آفریقای زیر خط صحرای بزرگ از مشکلات اجتماعی و فرهنگی مختلفی رنج می‌برد‌. این مشکلات که هریک به نوبه خود بر زندگی مردم صبور این سرزمین تاثیرگذار می‌باشند سهم عمیقی در نابسامانی وضعیت زندگی مردم داشته و در بسیاری از مواقع شرایط ناگواری را برای اقشار مختلف اجتماعی به وجود آورده‌اند. مهم ترین معضلات اجتماعی این کشور عبارتند از:

اعتیاد به چات

اعتیاد به چات طی چند دهه گذشته در کشور اتیوپی رایج گردیده و استقبال گروه‌های مختلف اجتماعی از این ماده مخدر به اندازه‌ای بوده که از آن به عنوان معضل اجتماعی نوظهور یاد می‌گردد. چات (cathaedulls) که در کشورهای مختلف آسیایی و آفریقایی با نام‌های مختلفی شناخته می‌شود گیاهی همیشه سبز است که در مناطق مرتفع و در امتداد سواحل شرقی افریقا، از اتیوپی تا آفریقای جنوبی؛ افغانستان، یمن و ماداگاسکار کشت می‌شود. هرچند این گیاه دارای برخی مصارف پزشکی است ولی امروزه عمدتا به عنوان ماده‌ای مخدر مورد استفاده قرار می‌گیرد. شایع ترین روش استفاده از چات، جویدن برگ تازه و نگاه داشتن آن در دهان است‌. چات به صورت دم کرده نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد و در برخی کشورها، برگ خشک شده آن را همچون سیگار دود می‌کنند.

گفته می‌شود که منشأ این گیاه نشیه‌آور و محرک، اتیوپی بوده‌است و از این کشور به سایر کشورهای آفریقایی راه یافته‌است. این در حالی است که روایت‌های افسانه‌آمیز در جامعه مسلمان اتیوپی، به‌این گیاه جنبه‌ای مقدس داده و ورود آن را به کشور به مبلغان و مجاهدان مسلمانی مانند اباذرالبکری نسبت داده‌است.

سنت جویدن چات در اتیوپی و دیگرکشورهای آفریقایی، جنبه سنتی و فراگیر دارد و مردم به صورت دسته‌جمعی آن را مصرف می‌کنند. شخصی که برای نخستین بار چات را مصرف می‌کند، احساس گیجی، خماری و تپش قلب می‌کند و به تدریج، حسی از سرخوشی جایگزین این احساس می‌شود[iii].

اعتیاد به چات عوارض اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهمی در کشورهای محل کشت و مصرف آن من جمله اتیوپی بر جای گذاشته و گسترش اعتیاد به آن، معضل فرهنگی و اجتماعی جدیدی در این کشور به شمار می‌رود. با این حال سودآور بودن کشت این گیاه موجب ادامه تولید آن در اتیوپی شده‌است به طوری که بیش از 93 هزار هکتار از زمین‌های کشاورزی این کشور به کشت چات اختصاص دارد و این گیاه پس از قهوه، دومین محصول مهم صادراتی اتیوپی محسوب می‌شود. هرچند در حال حاضر ورود چات به ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی ممنوع شده و در برخی کشورها، تولید و توزیع چات از طریق شبکه‌های مافیایی صورت می‌گیرد با این حال تولید و توزیع چات در کشور اتیوپی آزاد است و دولت تاکنون محدودیتی برای کشت و توزیع آن اعمال نکرده‌است. برخی از اندیشمندان اتیوپیایی درآمد قابل توجه حاصل از صادرات چات، ناتوانی دولت در پرداخت غرامت به کشاورزان برای نابود کردن مزارع چات و اشتغال سطح وسیعی از نیروی کار کشور در تهیه و توزیع این گیاه را دلیل اصلی ادامه تولید چات در اتیوپی می‌دانند[۲۵].

حمل و نقل مواد مخدر

کشور اتیوپی طی چند دهه گذشته به طور فزاینده‌ای به مکانی برای ترانزیت و جابجایی انواع محموله‌های مواد مخدر مبدل شده‌است. این امر که عمدتا ناشی از محدودیت قوانین قضایی جدی بازدارنده، اعمال مجازات‌های نه چندان شدید برای قاچاقچیان و سهولت در انتقال این محموله‌ها از طریق فرودگاه‌های کشور است موجب گردیده که هر سال محموله‌های عظیمی از هروئین، کوکائین و حشیش از آمریکای جنوبی به این کشور حمل و از اتیوپی به دیگر کشورهای آفریقایی و جنوب شرق آسیا منتقل گردد. حشیش یکی از مهمترین محموله‌های مواد مخدر است که به صورت سنتی در اتیوپی کاشته شده و به صورت مخفیانه به انگلستان ( و در مقیاسی کوچک تر) به دیگر کشورهای جهان صادر می‌شود. البته به دلیل فقر شدید مردم درصد معتادان به مواد مخدر در این کشور بسیار کم و در سطح محدودی است با این حال نیروهای امنیتی کشور هشدار داده‌اند در صورت عدم کنترل جدی دولت و نیروهای انتظامی‌؛ این پدیده می‌تواند در آینده تبعات سنگینی را برای نسل جوان اتیوپی به دنبال داشته باشد. براساس اسناد منتشره توسط ویکی لیکس طی سال‌های 2090 و 2010 اکثر قاچاقچیان محموله‌های مواد مخدر در اتیوپی را اتباع تانزانیا تشکیل می‌داده‌اند[۲۶].

برخی اندیشمندان مسایل اجتماعی و اساتید دانشگاه آدیس آبابا ضمن ابراز هشدار به دولت اتیوپی در مورد گسترش این معضل اجتماعی در بین جوانان کشور؛ خواستار اتخاذ قوانین شدید و سخت گیرانه‌ای علیه قاچاقچیان مواد مخدر شده‌اند.

کودکان خیابانی

یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی کشور اتیوپی وجود انبوه کودکان آواره در خیابان‌های شهرهای بزرگ و کوچک این کشور است. هر چند این معضل اجتماعی در دیگر کشورهای قاره آفریقا نیز وجود دارد و تقریبا تمام کشورهای آفریقا از مشکل کودکان آواره و بی خانمان رنج می‌برند ولی این معضل اجتماعی در کشور اتیوپی از ابعاد بسیار گسترده‌ای برخوردار بوده و مشکلات اجتماعی فراوانی را برای دولت به دنبال داشته‌است. ریشه‌های این پدیده به اواسط قرن بیستم میلادی و جنگ‌های این کشور با ایتالیا باز می‌گردد که موجب قتل بسیاری از اتیوپیایی‌ها و آوارگی خانواده‌های مناطق درگیر در جنگ شد. از این تاریخ نخستین گروه‌های کودکان آواره که والدین خود را از دست داده‌بودند رهسپار آدیس آبابا و دیگر شهرهای بزرگ این کشور شدند. پدیده کودکان خیابانی از اوایل دهه 1960 و به دلیل افزایش فقر عمومی ناشی از خشکسالی و قحطی‌های پیاپی در اتیوپی شدت گرفت و در دهه 1980 و قحطی عظیم سال 1987 به اوج خود رسید به طوری که هزاران نفر از کودکان این مناطق به دلیل فقر و نداری والدین خویش با وضعیتی بسیار اسفناک راهی پایتخت و شهرهای بزرگ اتیوپی شده و زندگی رقت باری را آغاز کردند. در عین حال آشفتگی سیاسی و اقتصادی کشور در دوره منگستو‌هایله ماریام نیز موجب تشدید معضل کودکان آواره خیابانی و افزایش این جمعیت سرگردان گردید‌. ملس زناوی در دوران حاکمیت خود اقداماتی را برای مرتفع ساختن تدریجی پدیده کودکان خیابانی انجام داد و در یکی از سخنرانی‌های خود نیز این کودکان را موجوداتی آواره و بی‌خانمان نامید که چهره زشتی به پایتخت و شهرهای بزرگ کشور بخشیده‌اند و قول داد وضعیت این افراد محنت زده را سر و سامان بخشد‌. با این حال این معضل اجتماعی هنوز در ابعاد قابل ملاحظه‌ای در این کشور وجود دارد و به نظر نمی‌رسد در آینده‌ای نزدیک نیز تغییر محسوسی در بهبود وضعیت زندگی آنها فراهم آید.

هر چند در حال حاضر آمار دقیقی در مورد جمعیت کودکان آواره خیابانی کشور اتیوپی وجود ندارد ولی بر اساس اطلاعات جمع آوری شده توسط سازمانی وابسته به کشور ایرلند در حال حاضر 60 هزار کودک و نوجوان بی خانمان در شهر آدیس آبابا زندگی می‌کنند و تعداد آنها در سرتاسر اتیوپی بالغ بر یک میلیون نفر است. کشور اتیوپی از این نظر یکی از بالاترین آمارهای کودکان آواره و بی خانمان را در سطح قاره آفریقا به خود اختصاص داده‌است.

کودکان خیابانی اتیوپی به دو بخش تقسیم می‌شوند: گروهی از آنها فاقد پدر و مادر بوده و به دلیل از دست دادن والدین خود از روستاها به آدیس آبابا و دیگر شهرهای کشور مهاجرت کرده‌اند. گروه دیگر را کودکان خردسال و نوجوانانی تشکیل می‌دهند که والدینشان به دلیل شدت فقر و نداری آنها را به گدایی وا داشته‌اند.

گروه اول کودکان خیابانی معمولا در طول روز در خیابان‌ها به گدایی و انجام برخی مشاغل بی‌اهمیت همچون نگهبانی از اتومبیل‌های پارک شده پرداخته و شبانگاهان به صورت گروهی در زاغه‌هایی بسیار کثیف و متعفن اقامت می‌گزینند. این کودکان خیابانی به دلیل آلودگی شدید محیط زندگی به‌انواع بیماری‌های عفونی و واگیردار مبتلا بوده و بسیاری از آنها به دلیل ارتباطات نامشروع جنسی و همجنس بازی ناقل بیماری ایدز به شمار می‌روند. تعداد قابل توجهی از آنان نیز معتاد به‌استعمال حشیش و دیگر مواد مخدر می‌باشند و برخی نیز به استشمام بوی بنزین اعتیاد دارند و روزانه چند نوبت با حضور در ایستگاه‌های پمپ بنزین ریه‌های خود را عمیقا مملو از بوی بنزین می‌نمایند. بسیاری از این کودکان خیابانی نیز به دزدی و جیب بری پرداخته و محموله‌های کوچک مواد مخدر را در سطح شهرهای محل اقامت خود جابجا می‌کنند. این کودکان و نوجوانان معمولا در سنین جوانی و تا پیش از رسیدن به دهه سوم زندگی به دلیل ابتلاء به بیماری‌های عفونی و ایدز و یا ورود به باندهای سرقت و دزدی بدرود حیات می‌گویند. گروه دوم کودکان خیابانی در مقایسه با گروه نخست در وضعیت بهتری به سر می‌برند و معمولا در پایان روز و جمع آوری مبلغی مختصر به منازل محقر والدین خود در حومه پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ کشور باز می‌گردند. با این حال آنان نیز در طول روز با خطرات مختلفی مواجه بوده و به بیماری‌های واگیردار مختلفی ابتلاء می‌یابند.

کودکان و نوجوانان آواره خیابانی اتیوپی معمولا از نعمت خواندن و نوشتن و هرگونه تخصص بی‌بهره بوده و فاقد آینده‌ی روشن می‌باشند. همانطور که گفته شد اقدامات دولت‌های وقت طی چند دهه گذشته در خصوص بهبود شرایط زندگی و نگهداری آنها در مراکز بازپروری به دلیل کمبود بودجه و انبوه مشکلات اقتصادی کشور اتیوپی با توفیق چندانی همراه نبوده و کمک‌های مقطعی سازمان‌های غیردولتی غربی نیز در این زمینه چندان تأثیرگذار محسوب نمی‌شود[۲۷].

خشکسالی‌های پیاپی

یکی از بزرگ ترین مشکلات اتیوپی طی چند صد سال گذشته بروز خشکسالی و قحطی در مناطق مختلف کشور بوده‌است. قحطی و خشکسالی که عمدتا بر اثر عدم ریزش باران، حمله ملخ‌ها و نابسامانی اوضاع اقتصادی اتیوپی بروز نموده و اثرات آن تا ده‌ها سال بر جا می‌ماند به ویژه در چند دهه اخیر خسارات و لطمات سنگینی بر اقتصاد و وضعیت اجتماعی این کشور فقیر وارد آورده‌است‌. وقوع خشکسالی که معمولا تأثیرات تخریبی سهمگینی بر روستاییان کشاورز و دامپرور را به دنبال دارد طی دهه‌های 1960 و 1970 خصوصا در ایالات خشک و کم آب تیگرای و مناطق همجوار با سومالی باعث مرگ تدریجی بسیاری از روستاییان و سوء تغذیه شدید کودکان شده و تلف شدن دسته جات عظیمی از احشام را به دنبال داشته‌است. خشکسالی سال 1969 که تا سال 1973 مناطق عظیمی از منطقه شاخ آفریقا از جمله بخش‌هایی از اتیوپی را در بر گرفت یکی از سخت ترین خشکسالی‌های این کشور در قرن بیستم میلادی بود که سبب مهاجرت صدها هزار نفر از اعضاء قبایل گله دار اتیوپی به دیگر مناطق کشور و کشورهای همجوار از جمله سومالی، جیبوتی، کنیا و سودان و استقرار اردوگاه‌های موقت در این کشورها گردید. این خشکسالی و قحطی متعاقب آن سبب تلف شدن صدها هزار رأس گاو و گوسفند و مرگ 300 هزار روستایی مناطق «تیگرای» و «ولو» (welo) و استقرار هزاران نفر از مردمان قحطی زده در شهرها و روستاهای کشور شد.

پس از کودتای سال 1974، نظامیان حاکم در صدد بهبود وضعیت زندگی دهقانان و مناطق قحطی زده تیگرای و ولو برآمدند و کمک‌های خارجی به‌این مناطق نیز افزایش یافت با این حال ادامه قحطی و خشکسالی در بخش‌های وسیعی از اتیوپی و توسعه حملات نظامی ارتش علیه چریک‌های نهضت آزادی بخش خلق اریتره و تیگرای؛ جنگ با سومالی بر سر صحرای اوگادن (1977-78) و ادامه قحطی در مناطق شرقی اتیوپی در سال 1978 ضمن وخامت وضعیت زندگی روستاییان این مناطق، موجب مهاجرت هزاران نفر از مردم مصیبت زده این بخش‌ها خصوصا ساکنان نواحی اطراف جبهه‌های جنگ با سومالی در جنوب شرق کشور، به دیگر مناطق اتیوپی گردید. پس از پیروزی اتیوپی در جنگ با سومالی، عملیات نظامی علیه چریک‌های اریتره با شدت بیشتری ادامه یافت و این حملات که با ضد حمله‌های چریک‌های ارتش آزادی بخش خلق اریتره همراه بود بار دیگر پدیده قحطی را در این مناطق تشدید نموده و سبب پناه بردن صدها هزار نفر از مردم کشور به کشورهای همسایه گردید. بمباران‌های وسیع ایالت اریتره (آن زمان) و شیوع بیماری‌های واگیرداری همچون تیفوس، سل، اسهال خونی و سوء تغذیه به همراه استقرار حداقل 700 هزار نفر از مردم مصیبت زده ایالات مختلف در اردوگاه‌های موقت پناهندگان که با مشکلات فراوانی از نظر غذا دارو و آب آشامیدنی توأم بود معضل قحطی و خشکسالی در ایالات مختلف اتیوپی را در دهه 1970 دو چندان ساخت.

خشکسالی و قحطی ناشی از آن در بخش‌های مختلف اتیوپی در دهه 1980 تشدید گردید به گونه‌ای که سازمان‌های امدادی بین المللی تعداد قحطی زدگان اتیوپی ( و دیگر کشورهای شاخ آفریقا) را بالغ بر 2/5 میلیون نفر و شرایط زندگی در این مناطق را غیر قابل توصیف خواندند. تشدید حملات نظامیان اتیوپی علیه جبهه آزادی بخش اریتره و جنگ دولت سودان با شورشیان ارتش آزادی بخش خلق سودان که سبب سرازیر شدن هزاران آواره سودانی به مناطق مرزی اتیوپی شد، در عین حال آغاز جنگ دولت سومالی با شورشیان نهضت ملی سومالی که به نوبه خود باعث ورود هزاران آواره سومالیایی به اتیوپی گردید نیز مشکلات مناطق مصیبت زده از قحطی را در کشور اتیوپی تشدید نمود که این وضعیت تا آخرین سال‌های دهه 1980 میلادی ادامه یافت. خشکسالی سال 1987 که زندگی 5 میلیون نفر از مردم ساکن ایالات وقت اریتره و تیگرای را به سختی تهدید کرد بار دیگر اثرات تخریبی ویران‌گری بر وضعیت زندگی روستاییان این ایالات وارد آورد. این در حالی بود که با وجود کمک‌های گسترده بین المللی، بخش عظیمی‌از این کمک‌ها در نتیجه جنگ‌های گسترده بین ارتش اتیوپی از یک سوی و جبهه آزادی بخش خلق اریتره و جبهه آزادی بخش خلق تیگره بین قحطی زدگان توزیع نگردید و ظاهرا دولت اتیوپی نیز تمایل چندانی در توزیع مناسب محموله‌های غذا، دارو و پوشاک بین المللی بین روستاییان مناطق قحطی زده نداشت.

خشکسالی در دهه‌های 1990 و 2000 میلادی نیز خسارات و لطمات سنگینی بر ایالات و مناطق مختلف اتیوپی وارد آورد و علیرغم تلاش مقامات عالی رتبه دولتی بهبودی در وضعیت رفاهی و استانداردهای زندگی مناطق قحطی زده اتیوپی پدید نیامد. این وضعیت تا اوایل دهه 2010 نیز ادامه یافته و خشکسالی سال 2012 هر چند بیشتر متوجه سومالی بوده ولی بخش‌هایی از اتیوپی را نیز تحت تأثیر خود قرار داده‌است. این در حالی است که مشکل عدم توزیع مناسب محموله‌های کمک بین المللی در این مناطق همچنان ادامه دارد و بسیاری از سازمان‌های خارجی دولتمردان اتیوپی را به کم اهمیت انگاشتن این امر و سوء استفاده از کمک‌های دریافتی از کشورهای مختلف جهان متهم نموده‌اند[۲۸].

رفاه اجتماعی

فقر

با وجود برخی پیشرفت‌های اقتصادی طی چند سال اخیر، کشور اتیوپی همچنان به عنوان یکی از فقیرترین کشورهای جهان در نظر گرفته می‌شود و بیش از 35 میلیون نفر از جمعیت 90 میلیونی این کشور در فقر مطلق به سر می‌برند. این در حالی است که سوء تغذیه مزمن و گرسنگی مفرط 12 میلیون نفر از جمعیت این کشور را تحت مضیقه خود قرار داده‌است. این افراد که عمدتا در مناطق روستایی اتیوپی زندگی می‌کنند به محصولات کشاورزی و دام و طیور خود به شدت وابسته بوده و هرگونه تغییر آب و هوا و بروز خشکسالی که محصولات کشاورزی و دامی آنها را دچار مخاطره می‌سازد بر زندگی آنها نیز تأثیرات سویی بر جای می‌نهد. جدای از آن درگیری‌های مرزی اتیوپی با اریتره و سومالی نیز تأثیرات مهلکی بر زندگی روستاییان این مناطق برجای نهاده و در بسیاری از موارد موجبات مهاجرت آنها به شهرها در وضعیتی اسفناک را فراهم آورده‌است.

هرچند عموما خشکسالی و حمله ملخ‌ها از عوامل اصلی فقر در این کشور به شمار می‌روند با این حال برخی تحلیل گران افزایش تورم در کشور و بالا رفتن قیمت غذا و کودهای شیمیایی را از عوامل شتاب دهنده فقر عمومی در مناطق شهری و به ویژه روستایی می‌دانند و تأکید دارند سیاست‌های غلط اقتصادی دولت در چند دهه اخیر و مشکلات ناشی از جنگ‌های داخلی و خارجی نیز بر فقر حاکم بر روستاها به شدت تأثیرگذار بوده‌است. مشکلات ناشی از حمل و نقل تولیدات کشاورزی از روستاها به شهرها و خرابی جاده‌ها، راهبردهای نامناسب بازاریابی محصولات کشاورزی، نابسامانی وضعیت جوی، عدم توانایی کشاورزان در بهره گیری از تکنولوژی و فناوری نوین در کشت و برداشت محصولات خود، کمبود آب آشامیدنی و آب مورد نیاز برای اراضی کشاورزی، فقدان زیرساخت‌های مناسب اقتصادی و اجتماعی در مناطق روستایی و... از عوامل مهم گسترش پدیده فقر، خصوصا در مناطق روستایی اتیوپی ، به شمار می‌روند. علاوه بر آن شیوع بیماری‌های مسری خطرناک همچون ایدز در بین این مردمان فقیر نیز مشکلات اقتصادی آنها را دوچندان ساخته و فوت بسیاری از کشاورزان جوان مبتلا به ویروس ایدز روستاها را از بهره گیری از توان و ظرفیت آنها محروم ساخته‌است. تخمین زده شده‌است که در حدود 6 درصد از بزرگسالان اتیوپی ناقل ویروس ایدز بوده و این امر خصوصا در دو دهه گذشته مشکلات فراوانی را برای مردم این کشور به وجود آورده و به نوبه خود پدیده فقر عمومی را در این کشور هرچه بیشتر تشدید نموده‌است. علاوه بر آن ابتلاء به مالاریا و مرگ و میر نسبتا گسترده ناشی از آن از دیگر عوامل شدت دهنده فقر عمومی‌در این کشور محسوب می‌گردد[۲۹].

بهبود شرایط زیست محیطی، بهبود وضعیت اقتصادی، ترمیم زیرساخت‌های عمومی اقتصاد شهری و روستایی، ترمیم جاده‌های شهری و روستایی، توسعه رفاه عمومی، استقرار مراکز بهداشتی در مناطق روستایی، کاهش نرخ بی سوادی عمومی، تلاش برای کاهش تدریجی سوء تغذیه عمومی، مبارزه با پدیده خشکسالی و توزیع مناسب ثروت کشور در بین آحاد جامعه اعم از شهری و روستایی از جمله راه حل‌های اساسی است که از سوی جامعه شناسان برای رفع تدریجی و گام به گام فقر در این کشور مورد بررسی قرار گرفته‌است. با این حال با در نظر گرفتن شرایط عمومی این کشور، وضعیت نامناسب اقتصادی و فقر ریشه داری که در ارکان عمومی جامعه اتیوپی رسوخ یافته بعید به نظر می‌رسد دولت‌های وقت اتیوپی قادر به بهبود تدریجی آن در آینده‌ای نزدیک باشند.

شایان ذکر است فقرزدایی و مبارزه با فقر و مسکنت عمومی مردم این کشور از جمله شعارهای دولت‌های حاکم بر این کشور طی چند دهه گذشته بوده‌است و تمام دولتمردان در ابتدا و با جدیت زدودن فقر گسترده بر کشور را در دستور کار خود قرار داده و به تدریج از آن فاصله گرفته‌اند[۳۰].

آوارگان و پناهجویان

در حال حاضر دو گروه آواره و پناهجو در کشور اتیوپی زندگی می‌کنند. گروه اول را آوارگان داخلی تشکیل می‌دهند که طی چند دهه اخیر به دلیل بروز قحطی و جنگ‌های این کشور با کشورهای سومالی و اریتره با وضعیتی اسفناک و در منتهای فقر و نداری به دیگر مناطق کشور مهاجرت کرده و علیرغم سکونت طولانی در مناطق جدید همچنان با مشکلات معیشتی شدیدی مواجه می‌باشند.گروه دوم آوارگانی می‌باشند که طی سه دهه گذشته عمدتا از کشورهای سودان اریتره جیبوتی و سومالی در مناطق مرزی این کشور استقرار یافته و همچون آوارگان داخلی با تضییقات فراوانی روبرو می‌باشند.

در واقع می‌توان گفت کشور اتیوپی به دلیل بافت قبیله‌ای آن، جنگ داخلی طولانی با مبارزان اریتره و درگیری با سومالی در خصوص منطقه اوگادن طی چند دهه گذشته همواره با مشکل مهاجرت‌های گسترده داخلی و ورود آوارگان از سایر کشورهای منطقه به خاک خود روبه‌رو بوده‌است. ورود هزاران پناهنده از کشورهای همجوار این کشور را به یکی از کشورهای بزرگ پناهنده پذیر جهان مبدل ساخته‌است.

هرچند سازمان ملل متحد هزینه بسیاری از پناهندگان خارجی ساکن در این کشور را تقبل نموده و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد از طریق تاسیس شهرک‌هایی دربرگیرنده هزاران چادر تلاش کرده‌است آنها را از نظر برخورداری از امکانات غذایی و دارویی و بهداشتی تحت پوشش خود قرار دهد با این حال اتیوپی همواره خواستار بازگردانده شدن این آوارگان به کشورهای خود بوده و دولت‌های همسایه را به بی تفاوتی در قبال سرنوشت اتباع آواره خود در اتیوپی متهم ساخته‌است[۳۱].

فساد جنسی

یکی از مشکلات مهم اجتماعی کشور اتیوپی رواج پدیده فساد جنسی و خودفروشی بسیاری از زنان و دختران جوان این کشور است که به ویژه طی دو دهه اخیر به یکی از معضلات بزرگ اجتماعی این کشور مبدل گشته‌است. این امر که عمدتا ناشی از شیوع فقر و مسکنت در بین خانواده‌های شهری و مهاجرت عده بسیاری از خانواده‌های روستایی به شهرهای بزرگ اتیوپی است به اندازه‌ای شدت یافته که زیرساخت‌های اجتماعی این کشور سنتی را تا حد زیادی تحت تأثیرات شوم و ویرانگر خود قرار داده‌است.

هرچند بسیاری از اندیشمندان و جامعه شناسان اتیوپیایی رواج این پدیده نکبت بار را حاصل ورود تدریجی فرهنگ غربی به کشور می‌دانند با این حال ریشه‌های فساد جنسی در کشور اتیوپی به قرن هفدهم میلادی مخصوصا در گوندار (Gondar)، آکسوم (Axum)، و لالیبلا (Lalibela) باز می‌گردد. براساس مطالعات صورت گرفته در طی این قرن بسیاری از بزرگان کشوری وابسته به سلسله‌های پادشاهی در هنگام سفر به گوندار که بنا به دلایل مختلف صورت می‌گرفت اقدام به برقراری روابط نامشروع جنسی با زنان آن منطقه می‌نمودند. این وضعیت طی قرن هجده و نوزده نیز بدین شکل ادامه یافت با این حال در قرن بیستم و با آغاز ارتباط گسترده مردم این کشور با فرهنگ و تمدن غربی شکل جدیدی به خود گرفت و با تأسیس کلوپ‌های شبانه و دانسینگ‌ها در آدیس آبابا و دیگر شهرهای کشور تا حدود زیادی شدت یافت و منطقه آرات کیلو (Arat kilo) در پایتخت اتیوپی از زمان منلیک دوم به بعد با تأسیس کلوپ‌های شبانه متعدد به مرکزی برای فساد جنسی مبدل گشت. طی چند دهه گذشته فاحشه‌های اتیوپیایی که دختران نوجوان 15 ساله نیز در بین آنها مشاهده می‌شوند در این منطقه کوهستانی که چند هتل و مرکز گردشگری نیز در آن قرار دارد گستاخانه و صرفا برای کسب درآمدی ولو اندک به تن فروشی پرداخته و از این طریق امرار معاش می‌کنند. این در حالی است که علیرغم خطرات ناشی از انتقال بیماری‌های مسری همچون ایدز و هشدارهای اندیشمندان بسیاری از زنان اتیوپیایی که در سراسر آفریقا به زیبایی چهره و اندام شهرت دارند به این عمل تهوع آور ادامه می‌دهند و دولتمردان نیز با وجود تصریح در بند 634 قانون کیفری اتیوپی که عمل فحشاء را غیرقانونی و قابل مجازات خوانده‌است صرفا نظاره‌گر این امر بوده و اقدامی در توقف آن انجام نمی‌دهند. البته از اوایل دهه 2000 میلادی به بعد برخی سازمان‌های غیردولتی وابسته به کشورهای غربی فعالیت‌هایی را در راستای هدایت فاحشه‌های اتیوپیایی به برخی مشاغل و حرفه‌های سنتی آغاز کرده‌اند با این حال فقر گسترده حاکم بر تاروپود جامعه و درآمد حاصله از این شغل ننگ آور به ویژه در ارتباط با گردشگران خارجی به همراه انبوه مشکلات اقتصادی موجود در کشور و عدم حمایت دولت تاکنون موفقیتی برای این سازمان‌ها و برنامه‌های آنها به دنبال نداشته‌است[۳۲].

فرار مغزها

یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی کشور اتیوپی طی چند دهه گذشته پدیده فرار مغزها و مهاجرت تدریجی افراد تحصیلکرده این کشور به کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و آلمان است. براساس تحقیقات صورت گرفته توسط مؤسسه‌ای کانادایی، اتیوپی در زمره نه کشور آفریقایی است که هر سال به دلیل مهاجرت گروه قابل ملاحظه‌ای از متخصصان آن به خارج از کشور -به ویژه در بخش پزشکی و درمانی- سرمایه‌ای بالغ بر دو میلیارد دلار از بودجه عمومی خود را از دست می‌دهد. مطابق با این گزارش تعداد زیادی از پزشکان و سایر متخصصان رشته‌های مختلف اتیوپیایی همه ساله به کشورهای آمریکا، کانادا، استرالیا و انگلستان مهاجرت نموده و در بخش‌های درمانی این کشورهای توسعه یافته مشغول به کار می‌شوند و این در حالی است که این کشور نیز همچون دیگر کشورهای آفریقایی از کمبود پزشک، پرستار، اساتید دانشگاه، مهندسان و تکنسین‌های فنی عمیقا در رنج است و خصوصا فقدان پزشکان متخصص در رشته‌های گوناگون مشکلات فراوانی را برای مردم این کشور فراهم آورده‌است. این مهاجران که با دل کندن از میهن خود در کشورهای غربی اقامت می‌گزینند البته با مشکلات فراوانی نیز از نظر زندگی در این کشورها، بهره‌مندی از استانداردهای بیمه، اقامت و... مواجه‌اند و معمولا به دلیل عدم اخذ اقامت دائم حقوق کمتری در مقایسه با هم رده‌های خود دریافت می‌کنند و در بسیاری از موارد برخوردهای تبعیض آمیز و تحقیرآمیز نیز در مورد آنها صورت می‌گیرد. با این همه سیل مهاجران تحصیلکرده به صورت قانونی و غیرقانونی از این کشور فقیر و دردمند به اروپای غربی و آمریکای شمالی ادامه دارد. بر طبق نتایج ارائه شده در سمپوزیوم ملی اتیوپیایی‌های خارج کشور اتیوپی، در ده سال گذشته کشور اتیوپی 75 درصد از متخصصان ماهر و توانمند خود را در اثر مهاجرت به کشورهای توسعه‌یافته از دست داده‌است[۳۳].

گرسنگی مزمن

هر چند طی حدود یک دهه اخیر پیشرفت‌هایی در امر مبارزه با گرسنگی مزمن در بخش‌های مختلف اتیوپی صورت گرفته‌است با این حال سوء تغذیه همچنان یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی این کشور مخصوصا در بین کودکان خردسال و نوجوانان محسوب می‌گردد و بسیاری از آنان به دلیل عواقب بسیار خطرناک ناشی از گرسنگی مزمن پیش از رسیدن به سن بلوغ و در اثر ابتلاء به بیماری‌های گوناگون فوت می‌کنند. معضل گرسنگی مزمن در این کشور که طی چند دهه گذشته و خصوصا در دهه‌های 1970 و 1980 میلادی منجر به مرگ صدها هزار نفر از مردمان این کشور به ویژه کودکان و نوجوانان مناطق روستایی اتیوپی گردید عمدتا به خشکسالی و قحطی‌های مقاطع تاریخی مختلف قرن بیستم باز می‌گردد که به دلیل عدم امکان رسیدگی دولت به مناطق آسیب‌دیده از خشکسالی خسارات سنگینی را بر ساختار اقتصادی مناطق و نواحی روستایی بخش‌های مختلف کشور وارد آورده‌است. سوء مدیریت مدیران برجسته دولتی، سوء استفاده رهبران کشور از کمک‌های دریافتی از کشورهای غربی و سازمان‌های امدادی بین المللی، جنگ داخلی آزادی خواهان اریتره طی دهه‌های 1960 تا 1990، مبارزات آزادی خواهان اتیوپی با دولت حاکم در دهه 1980، بروز خشکسالی‌های فصلی در مناطق مختلف کشور، کشاورزی سنتی ضعیف و عدم حمایت دولت از کشاورزان، فساد گسترده مالی دولتمردان، زیرساخت‌های ضعیف رفاهی کشور و... از مهم ترین دلایل بروز سوء تغذیه و تداوم آن در کشور اتیوپی است.

البته دولت از سال 2008 و در قالب تأسیس برنامه ملی مبارزه با سوء تغذیه تلاش کرده‌است به طور اساسی بهبودی در این وضعیت به وجود آورده و نسل آینده را از خطرات عمیق سوء تغذیه رهایی بخشد. با این حال با توجه به انبوه مشکلات کشور و مدیریت نابسامان کشور بعید به نظر می‌رسد در آینده‌ای نزدیک معضل سوء تغذیه و گرسنگی مزمن در اتیوپی به طور کامل خاتمه یابد[۳۴].

نقض حقوق بشر

نقض حقوق بشر و نادیده انگاشتن آزادی‌های فردی و اجتماعی مردم این کشور از مشکلات بزرگ اجتماعی کشور اتیوپی است که هر چند از دیرباز در کشور وجود داشته ولی امروزه به یکی از اعتراضات دائمی مردم این کشور علیه نظام حاکم مبدل شده‌است. در واقع می‌توان گفت هرچند مردم اتیوپی از قدیم الایام تا دهه‌های نخست قرن بیستم به نوعی با استبداد و خودکامگی شاهان این سرزمین تطابق یافته بودند ولی از زمان پایان یافتن جنگ جهانی دوم و رواج تدریجی اندیشه‌های مبتنی بر دموکراسی و آزادی‌های فردی و اجتماعی در بخش‌های مختلف قاره آفریقا؛ مردم این سرزمین نیز با اعتراض به سرکوب آزادی‌های خود خواهان کسب حقوق حقه خود شدند که‌این امر خصوصا در دهه‌های 196، 1970 و 1980 و در جریان جنگ‌های آزادی بخش جبهه آزادی بخش اریتره و جبهه آزادی بخش تیگرای شدت یافت. نقض گسترده حقوق بشر در اتیوپی در دوره حاکمیت امپراطور هایلا سلاسی در اوج خود بود و پس از کودتای نظامیان در اواسط دهه هفتاد میلادی به شدت افزایش یافت و به ویژه در دوره موسوم به «ترور سرخ» در سال‌های بین 1977 تا 1978 به مرحله وخامت باری رسید به گونه‌ای که میلیون‌ها نفر از مردم کشور زندانی شده و به قتل رسیدند. این وضعیت با کمی فراز و نشیب در دهه‌های 1980 تا پایان دهه 2000 میلادی ادامه یافت و هر چند دولت از اوایل دهه 2010 تا حدودی خود را متعهد به رعایت حقوق مردم و آزادی‌های فردی و اجتماعی آنها می‌داند و برخی آزادی‌های محدود نیز در حوزه رسانه‌ها و مطبوعات اعطا گردیده‌است با این حال اندیشمندان و تحلیل گران همچنان اتیوپی را یکی از کشورهای نقض کننده حقوق بشر در سطح قاره آفریقا می‌دانند. گزارش‌های سالانه حقوق بشر سازمان ملل طی یک دهه گذشته نیز مملو از شکنجه، قتل، آدم ربایی، محکومیت و زندانی ساختن هزاران نفر از مخالفان دولت است. علاوه بر آن تحت تعقیب قرار گرفتن برخی از رهبران مسلمان، دستگیری روزنامه نگاران، تداوم نسبی نادیده گرفتن حقوق زنان، زندانی ساختن بدون دادگاه متهمان به ارتباط با سازمان تروریستی القاعده و‌... از جمله مواردی است که بارها با اعتراض شدید سازمان عفو بین الملل مواجه شده‌است[۳۵].

براساس گزارشات سازمان ملل و سازمان‌های غیردولتی دست اندکار در حقوق بشر مقامات این دولت طی دو دهه گذشته بارها با تقلب آشکار؛ روند انتخابات ریاست جمهوری و مجلس این کشور را نیز به نفع خود تغییر داده‌اند که آخرین آن تقلب در انتخابات مجلس سال 2010 و ممانعت از ورود برخی از رهبران مخالف دولت به مجلس کشور بود[۳۶].

سرکوب و زندانی ساختن مخالفان به ویژه رهبران احزاب مخالف، دستگیری روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان مخالف دولت، تعطیلی روزنامه‌های مخالف، ناپدید شدن برخی منتقدان سیاست‌های رهبران عالی کشور، بی اعتنایی نسبی به وضعیت زنان، دریافت برخی مبالغ نقدی در قالب رشوه از سازمان‌های غیردولتی بین المللی دست اندکار در توزیع کمک‌های بشر دوستانه به قحطی زدگان مناطق مختلف، کوچ اجباری برخی از کشاورزان مناطق حاصلخیز به دیگر مناطق کشور و فروش اراضی این مناطق به اشخاص ثروتمند خارجی و‌... از موارده عمده نقض آزادی‌های فردی و اجتماعی این کشور به شمار می‌روند که سازمان ملل و سازمان‌های حقوق بشر غیردولتی نظیر سازمان حقوق بشر واچ به صورت مصداقی موارد متعددی از آنها را برشمرده‌اند[۳۷].

بردگی

هرچند پرداختن به پدیده بردگی که ده‌ها سال از منسوخ شدن آن در سطح جهان می‌گذرد شاید در ابتدای امر تا حدودی عجیب به نظر آید با این حال براساس برخی شواهد و مستندات هنوز در برخی شهرها و روستاهای این کشور به ویژه در مناطق دورافتاده بردگی وجود دارد و برخی افراد به دلیل شدت فقر و مسکنت به عنوان برده در خدمت اربابان خود روزگار را سپری نموده و از اینکه حداقل جایی برای خوابیدن و غذایی برای خوردن دارند خشنود می‌باشند. البته دولت اتیوپی به شدت موضوع بردگی و برده داری را در کشور رد نموده و مقامات این کشور تأکید دارند بردگی در اتیوپی از سال 1942 غیرقانونی و ریشه کن شده‌است با این حال برخی سازمان‌های غیردولتی دست اندکار در امور خیریه و بشردوستانه این افراد را مصداق بارز بردگی در کشور اتیوپی می‌دانند.

در ارتباط با پیشینه بردگی در اتیوپی خاطرنشان می‌گردد برده داری و به کارگیری افرادی در قالب برده در منازل افراد ثروتمند از گذشته‌های دور در این کشور رواج داشته و این بردگان به طور کامل در خدمت اربابان خود قرار داشته و از کلیه حقوق اجتماعی و آزادی محروم بودند. نخستین تلاش برای منسوخ ساختن بردگی در اتیوپی در زمان سلطنت امپراطور تئودروس دوم (Tewodros) (حاکمیت بر کشور از سال 1855 تا 1868) آغاز شد با این حال تجارت و خرید و فروش بردگان به دیگر کشورهای جهان تا سال 1923 و عضویت اتیوپی در اتحادیه ملت‌ها (League of Nations) کم و بیش ادامه یافت. برده داری در اتیوپی در دهه 1930 نیز ادامه یافت و تخمین زده شده‌است که در سال‌های نخست این دهه در حدود 2 میلیون نفر از جمعیت این کشور به عنوان برده در نظر گرفته می‌شدند. پس از حمله ایتالیا به اتیوپی و تصرف بخش‌هایی از آن برده داری در اتیوپی به شدت کم رنگ شد و سرانجام در سال 1942 و با فشار متفقین (در بحبوحه جنگ جهانی دوم ) دولت اتیوپی به طور رسمی و پس از کسب استقلال خود، برده داری را در سرتاسر کشور منسوخ نموده و امپراطور‌ هایلا سلاسی طی بیانیه‌ای پایان کامل برده داری را در اتیوپی اعلام کرد[۳۸].

همان طور که اشاره شد بردگی پنهان در این کشور همچنان وجود دارد و هزاران نفر از مردم این کشور به صورت برده در خدمت افراد نسبتا متمول زندگی خود را سپری نموده و سرنوشت خود را به اربابانشان سپرده‌اند.

سازمان القاعده (1403). برگرفته از سایت ایسنا، قابل بازیابی از https://www.isna.ir/news/1402032314861/

سازمان تروریستی القاعده

یکی از مشکلات مهم اجتماعی (و تا حدودی هم سیاسی) کشور اتیوپی طی یک دهه اخیر شکل گیری تدریجی شعبه‌ای از سازمان تروریستی القاعده در این کشور و آغاز اقدامات و تحرکات این سازمان تروریستی در اتیوپی در راستای ضربه زدن به منافع کشورهای غربی می‌باشد. ورود القاعده و تأسیس پایگاه‌های وابسته به آن در داخل اتیوپی به سال‌های پایانی دهه 1990 میلادی باز می‌گردد و پس از تثبیت وضعیت نیروهای مرتبط با سازمان القاعده در شمال آفریقا (عمدتا الجزایر و مراکش) و سومالی؛ به تدریج این کشور نیز با در نظر گرفتن وضعیت سوق الجیشی و رهبری خود در منطقه شاخ آفریقا در دستور کار شاخه شمال آفریقا القاعده قرار گرفت. در راستای این امر و براساس اطلاعات موجود تاکنون چند نفر از اعضاء سازمان القاعده که با کمک سازمان تروریستی الشباب سومالی در حال انجام اقداماتی برای تأسیس پایگاه‌هایی آموزشی در داخل کشور بوده‌اند توسط نیروهای ویژه پلیس اتیوپی دستگیر شده‌اند. پلیس اتیوپی این افراد را دارای ارتباطاتی با دیگر شعبات القاعده در کشورهای عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، فیلیپین، سودان و کنیا دانسته‌است. اتیوپی به ویژه پس از مداخله ارتش این کشور در امور داخلی سومالی در سال 2006 میلادی و از بین بردن حکومت دادگاه‌های اسلامی که در مناطق وسیعی از جنوب این کشور استقرار یافته بودند، جولان گاه افراد منسوب به القاعده شده و گزارشات متعددی از رفت و آمد مکرر آنها به این کشور از خاک سومالی گزارش شده‌است.

علاوه بر آن در سال 2012 روزنامه تایمز اتیوپی طی گزارشی ادعا کرد گروه تروریستی بوکو حرام (Boko Haram) که اقدامات تروریستی متعددی در کشور نیجریه انجام داده و موجب کشته و زخمی‌شدن ده‌ها تن از مردم این کشور شده دارای اردوگاه‌های آموزشی در کشور اتیوپی است و از طریق این اردوگاه‌های مخفی که توسط شعبه مغرب اسلامی القاعده تأسیس شده در صدد سازماندهی هرچه بیشتر تشکیلات خود می‌باشد.

به هر صورت هر چند دولت اتیوپی طی چند سال گذشته و پس از دستگیری گروهی از مسلمانان که آنها را مرتبط با سازمان تروریستی القاعده دانسته مدعی شده‌است که هسته اصلی القاعده را در این کشور متلاشی ساخته با این حال شواهد موجود نمایانگر آن است که افراد وابسته با این سازمان هنوز در اتیوپی حضور داشته و با گروه‌ها و سازمان‌های تندرو و افراطی همچون الشباب سومالی -که از عوامل القاعده در شاخ آفریقا به شمار می‌روند- از ارتباطات عمیقی برخوردارند.

نکته قابل تأمل در این بین سوء استفاده مقامات دولتی اتیوپی از موضوع القاعده در سرکوب مسلمانان این کشور است، از این روی دستگیری‌های گسترده گروهی از مسلمانان در چند سال گذشته به اتهام ارتباط آنها با القاعده، بدون به قطعیت رسیدن این اتهامات، با واکنش خشم آلود مسلمانان مواجه شده و آنان مسیحیان حاکم بر دولت را به سوء استفاده از نام سازمان تروریستی القاعده برای دستگیری مسلمانان مخالف حزب حاکم متهم ساخته‌اند[۳۹].

وضعیت اقتصادی

نظام اقتصادی

همان طور که اشاره شد اتیوپی یکی از کشورهای فقیر جهان به شمار می‌رود و فقر و خشکسالی‌های پیاپی به همراه کشاورزی ضعیف تک محصولی فشارهای مضاعفی را بر اقتصاد این کشور وارد آورده‌است. این در حالی است که اتیوپی به صورت بالقوه از ذخایر و ثروت‌های طبیعی و خدادادی قابل توجهی همچون معادن طلا، پلاتین، مس، پتاس و گاز طبیعی برخوردار است که در صورت بهره برداری مطلوب و روی کار آمدن رهبران با کفایت این ذخایر می‌توانستند در راستای پیشرفت و سازندگی کشور مورد بهره برداری مطلوب قرار گیرند.

ساختار اصلی اقتصاد اتیوپی بر فعالیت‌های کشاورزی استوار است. در واقع کشاورزی با دارا بودن بیش از 45 درصد از تولید ناخالص داخلی، 90 درصد از صادرات و 80 درصد از اشتغال رکن اصلی و اساسی اقتصاد این کشور را تشکیل می‌دهد‌. از سوی دیگر، کشاورزی اتیوپی که محدود به تولید برخی از محصولات خاص است، اقتصاد این کشور را نیز عمدتا به این سمت هدایت کرده‌است به طوری که حدود 15 تا 18 میلیون نفر از جمعیت این سرزمین به کشت قهوه مشغول اند و این محصول تقریبا 10 درصد از تولید ناخالص داخلی اتیوپی را شامل می‌شود. دامپروری و صنایع دیگر بخش‌های اقتصاد اتیوپی را تشکیل می‌دهند[۴۰].

اقتصاد اتیوپی در دوره حاکمیت هایلا سلاسی و از زمان بازپس گیری این کشور از چنگال ایتالیا در سال 1941 میلادی در وضعیت نامناسبی قرار داشت و خشکسالی و قحطی‌های مکرر در دهه‌های 1950 و 1960 به همراه نوسات قیمت قهوه در بازارهای جهانی و جنگ خونین داخلی در اریتره ضربات سختی بر اقتصاد شکننده این کشور وارد آوردند. در دهه‌های 1970 و 1980 میلادی نیز تداوم جنگ داخلی اریتره و نابسامانی‌های متعاقب کودتای نظامیان درگ به همراه جنگ هشت ماهه سال‌های 1977 و 1978 با سومالی، شورش مردمان تیگره و چند خشکسالی عظیم در مناطق مختلف کشور وضعیت اقتصادی اتیوپی را به مرحله هشدار دهنده‌ای رساند به طوری که این کشور چند سال متوالی در قعر جدول فقیرترین کشورهای جهان جای گرفت. علاوه بر آن تلاش منگیستو برای توسعه اقتصاد سوسیالیستی و دولتی نیز نتایج معکوسی به بار آورد. پس از سقوط هایلا ماریام و روی کار آمدن ملس زناوی؛ وضعیت اقتصادی کشور تا حدودی بهبود یافت و حرکت تدریجی خصوصی سازی در حوزه‌های مختلف کسب و کار؛ صنعت، بانکداری، کشاورزی، تجارت و بازرگانی کشور را تا حدودی از وضعیت رکود خارج ساخت. با این حال جنگ با اریتره در سال‌های 1998 تا 2000 میلادی بخش زیادی از توان اقتصادی اتیوپی را به تحلیل برده و موجب کاهش سرمایه گذاری‌های خارجی، وضع مالیات‌های سنگین در دوره جنگ، افزایش تورم و انباشت نقدینگی شد[۴۱].

اقتصاد اتیوپی پس از پایان جنگ با اریتره و جذب سرمایه‌های خارجی و کمک‌های کشورهای غربی بتدریج به شرایط مطلوب خود بازگشت به طوری که این کشور در سال 2007 سریع‌ترین رشد اقتصادی را در میان کشورهای زیر صحرا به خود اختصاص داد. این وضعیت طی چند سال گذشته نیز ادامه یافته و در سال‌های 2008 تا 2011 اتیوپی از رشد اقتصادی چشمگیر 11/9 درصدی برخوردار بوده‌است که نمایانگر رشد اقتصادی کشور می‌باشد[۴۲].

در حال حاضر علاوه بر نیروی کار عظیمی که در بخش کشاورزی مشغول فعالیت هستند، مشاغل دیگری نیز در ارتباط با خرید و فروش، فرآوری و صادرات محصولات کشاورزی رونق یافته‌اند‌. جدای از آن بخش‌های تولیدات صنعتی، ساختمان سازی و خدمات نیز از رشد چشمگیری برخوردار بوده‌اند. مصنوعات این کشور نیز از جایگاه مهمی در اقتصاد اتیوپی برخوردارند و فرآورده‌های خوراکی، منسوجات، مواد شیمیایی، سیمان و برخی آلیاژهای فلزی صنایع مهم این کشور را شامل می‌شوند. بیشتر کارخانه‌ها و مراکز تولید صنعتی اتیوپی در آدیس آبابا متمرکز شده‌اند.

اتیوپی در بخش کشاورزی تولید کننده انواع غلات، قهوه، نیشکر، دانه‌های روغنی و سیب زمینی و در بخش دامپروری تولید کننده دام‌هایی نظیر گاو و گوسفند و شتر و همین طور پشم و پوست است که در این میان، چرم بز و گوسفند مهم ترین اقلام صادرات اتیوپی را تشکیل می‌دهند. جدای از آن فعالیت‌های مربوط به توریسم و گردشگری نیز از ارکان مهم اقتصاد کشور به شمار می‌روند و بخشی از درآمد ارزی کشور از طریق ورود گردشگران خارجی و خدمات توریستی ارایه شده به آنان تامین می‌گردد. کمک‌های خارجی نیز بخشی از اقتصاد این کشور را پوشش می‌دهد و هر سال نزدیک به 5 تا 10 درصد از درآمد ملی کشور از این طریق تامین می‌گردد[۴۳].

لازم به ذکر است علیرغم بهبود نسبی وضعیت اقتصادی؛ نرخ تورم در اتیوپی رشد قابل ملاحظه‌ای داشته و مردم از بابت گرانی قیمت کالاهای اساسی تحت فشار قرار دارند. علاوه بر آن اقتصاد دانان بانک جهانی معتقدند با وجود بهبود وضعیت اقتصادی اتیوپی؛ سهم بخش تولید در اقتصاد اتیوپی هنوز اندک و تنها 13 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد[۴۴].

کشاورزی اتیوپی (1403). برگرفته از سایت تجمیع، قابل بازیابی از https://tajmie.ir/NewsShow.aspx?rs=13

کشاورزی

اشاره شد که اتیوپی اساسا کشوری مبتنی بر کشاورزی است و کشاورزی ستون فقرات اقتصاد اتیوپی را تشکیل می‌دهد به طوری که نیمی از تولید ناخالص ملی، 83/9 درصد از صادرات و 80 درصد از کل نیروی کار اتیوپی را در خود جای داده‌است. با این حال مشکلاتی همچون خشکسالی‌های مکرر، حمله ملخ‌ها به مزارع کشاورزی، از بین رفتن اراضی حاصلخیز کشور در نتیچه چرای بی‌رویه دام‌ها، جمعیت زیاد کشور و عدم به کارگیری شیوه‌های نوین در امر کشاورزی موجبات عدم پیشرفت این بخش مهم از اقتصاد کشور را در دهه‌های گذشته فراهم آورده‌است[۴۵].

در حال حاضر مهم ترین محصولات کشاورزی اتیوپی را قهوه، ذرت، غلات، دانه‌های روغنی، نیشکر، انواع میوه و سبزیجات تشکیل می‌دهند. اتیوپی دومین تولید کننده ذرت در آفریقا است و بیشترین تعداد دام را در قاره آفریقا در خود جای داده‌است. مهم محصول صادراتی اتیوپی قهوه است که حدود 26/4 درصد درآمد ارزی اتیوپی از صادرات این محصول تأمین می‌شود و امرار معاش 15 تا 18 میلیون نفر در این کشور به این محصول بستگی دارد[۴۶].

معادن

اتیوپی از نظر ذخایر معدنی کشور نسبتا ثروتمندی محسوب می‌شود با این حال بسیاری از معادن این کشور هنوز کشف و بهره برداری نشده‌اند از این روی معادن، بخش کاملا کوچکی از اقتصاد اتیوپی را تشکیل می‌دهند. بر اساس مطالعات صورت گرفته‌این کشور دارای معادن طلا، پلاتین، نفت، ذغال سنگ، شیشه، سنگ‌های قیمتی، خاک چینی، سنگ آهن، سدیم و تانتالوم است؛ با این حال تنها معادن طلای کشور قابل توجه و بارز است و پیش بینی می‌شود منابع عظیمی از طلا در این کشور وجود داشته باشد. استخراج نمک از بسترهای نمکی عفار و همچنین از دیره و افدر (Afder) در جنوب نیز هرچند از نظر مصرف داخلی دارای اهمیت است ولی در زمینه صادرات نقشی ندارد[۴۷].

انرژی آبی و جنگل‌ها از دیگر ذخایر طبیعی اتیوپی محسوب می‌شوند. این کشور حدود 90 درصد انرژی الکتریکی مورد نیاز خود را از طریق نیروی آب و توربین‌های آبی تأمین می‌کند این در حالی است که تولید برق در اتیوپی، وابسته به بارندگی فراوان است. توانایی فعلی تولید برق اتیوپی، حدود 2000 مگاوات است و براساس طرح‌های در دست اجرا قرار است این بخش به 10000 مگاوات افزایش یابد. این در حالی است که کمتر از نیمی از شهرها و شهرک‌های اتیوپی به شبکه سراسری و ملی برق متصل هستند در عین حال مردم اتیوپی از جنگل و درختان آن به عنوان در دسترس ترین منبع انرژی و سوخت استفاده می‌کنند که نتیجه آن کاهش فراوان جنگل‌های مناطق مرتفع اتیوپی در سه دهه اخیر بوده‌است.

عملیات اکتشاف نفت نیز در این کشور از چندین دهه قبل آغاز شده‌است با این حال هنوز سرمایه گذاری سنگینی در این خصوص صورت نگرفته‌است‌. نخستین اکتشافات برای کشف سفره‌های نفتی در اتیوپی در دوره حاکمیت هایلا سلاسی آغاز شد و امپراطور سلاسی در سپتامبر 1945 امتیازی پنجاه ساله را برای حفاری و کشف منابع نفتی به شرکت نفتی سوکونی واکیوم (SOCONY-Vacuum) اعطاء کرد.

با این حال این عملیات نتیجه چندانی به دنبال نداشت و پس از مدتی متوقف گشت.[iv] اکتشاف نفت در دهه‌های 1970، 1980 و 1990 مورد توجه دولت اتیوپی نبود با این حال دولت ملس زناوی در دسامبر 1999 با هدف کشف میدان‌های نفتی در این کشور قراردادی به ارزش 1/4 میلیارد دلار با شرکت نفتی مالزیایی پتروناس امضاء کرد و پتروناس عملیات اجرایی خود را برای توسعه یک میدان گازی بزرگ در منطقه مجاور با سومالی آغاز کرد با این حال اقدامات اجرایی این پروژه در سال 2010 متوقف شد و پتروناس سهم خود را به یک شرکت نفتی دیگر واگذار کرد. در حال حاضر طرح‌هایی برای بهره برداری از ذخایر گازی مناطق کم ارتفاع جنوب شرقی اتیوپی که میزان آنها حدود 4 تریلیون متر مکعب (110x910m3) تخمین زده می‌شود نیز در مرحله عملیاتی است. عملیات اکتشاف منابع نفت و گاز در منطقه گامبلا در مرز با سودان نیز با کمک چند شرکت چند ملیتی غربی در جریان است[۴۸].

تجارت خارجی

بخش اعظم تجارت خارجی این کشور را صادرات و واردات کالاهای مختلف تشکیل می‌دهند و تقریبا بخش اعظم درآمد سالیانه اتیوپی از طریق تجارت خارجی تامین می‌گردد.

همان طور که اشاره شد قهوه مهم ترین کالای صادراتی این کشور است‌. دیگر اقلام صادراتی عمده‌این کشور عبارتند از:

حیوانات (دام) زنده، چرم و محصولات چرمی، مواد شیمیایی، طلا، دانه‌های روغنی، انواع گل، میوه، سبزیجات و چات. اقلام صادراتی اتیوپی عمدتا به کشورهای آلمان، چین، ژاپن ، آمریکا، عربستان سعودی، جیبوتی و ایتالیا صادر می‌گردند.

مهم ترین کالاهای وارداتی اتیوپی نیز عبارتند از:

مواد غذایی، نفت و محصولات آن مواد شیمیایی، ماشین‌آلات وسایل نقلیه موتوری غله و منسوجات که عمدتا از کشورهای عربستان سعودی، چین، هند، ایتالیا و آلمان وارد می‌شوند[۴۹].

لازم بذکر است جدای از صادرات و واردات رسمی‌؛ بخش مهمی از اقلام تجاری وارداتی و صادراتی کشور نیز از طریق مبادلات مرزی روستاییان و دامداران محلی به صورت غیررسمی و تحت نظارت مقررات منطقه‌ای و مرزی انجام می‌شود. برخی اطلاعات نمایانگر آن است که در حدود 30 تا 40 درصد از تجارت خارجی اتیوپی، از طرق غیررسمی و غیر اداری انجام می‌گیرد و بیشتر شامل فروش دام‌های زنده نظیر گوسفند، شتر و بز است که از طریق اتیوپی به سومالی، کنیا و جیبوتی فروخته می‌شوند. ارزش تقریبی این معاملات بین 250 تا 300 میلیون دلار در سال برآورد می‌شود. این نوع تجارت، به پایین نگاه داشتن قیمت خوراک، افزایش امنیت غذایی، فرونشاندن تنش‌های مرزی و افزایش اتحاد منطقه‌ای کمک می‌کند. در عین حال خطراتی همچون انتشار آسان بیماری‌ها در مناطق مرزی در این نوع تجارت بدون قرارداد و سند (که ویژگی بارز آنهاست) وجود دارد. به علاوه دولت اتیوپی به دلیل از دست دادن درآمدهای حاصل از مالیات و درآمدهای ارزی از این گونه مبادلات مرزی رضایتی ندارد از این روی طی چند سال اخیر راهکارهایی برای ثبت و قانونمند کردن این قبیل خرید و فروش‌ها در نظر گرفته شده‌است[۵۰].

واحد پول

واحد پول اتیوپی، بیر (Birr) نام دارد که به 100 سنت تقسیم می‌شود و آن را با علامت اختصاری (ETB) نمایش می‌دهند. بیر از واحدهای نیرومند پولی قاره آفریقا است و طی یک دهه گذشته و بهبود نسبی وضعیت اقتصادی اتیوپی از نرخ برابری خوبی در مقابل ارزهای خارجی برخوردار بوده‌است. نرخ برابری واحد پول اتیوپی با برخی ارزهای دنیا در سال 2012 عبارت است از:

یک دلار = 17/62 بیر

یک یورو = 22/80 بیر

یک پوند انگلیس = 28/35 بیر[۵۱]

اشتغال ( بیکاری)

اتیوپی در مجموع کشوری کاملا سنتی است که هنوز ساختار سنتی خود را در بسیاری از ابعاد حفظ کرده‌است. این امر در ارتباط با بحث اشتغال نیز کاملا صدق می‌کند و هنوز بسیاری از مردم کارهای سنتی انتقال یافته از نسل‌های گذشته همچون کشاورزی و گله‌داری را کماکان ادامه می‌دهند به صورتی که مردمان ساکن ارتفاعات به کشاورزی اشتغال داشته و مردمان ساکن مناطق صحرایی گله دارانی خرده پا با دارا بودن شتر، بز و گوسفند محسوب می‌گردند. در دره ریفت و مناطق جنوب و جنوب غربی نیز باغ داری شغل عمده مردم به شمار می‌رود. شغل اصلی مردم در شهرها کار در کارخانجات و کارگاه‌های صنعتی است و بسیاری از افراد نیز در موسسات و شرکت‌های دولتی و خصوصی فعالیت دارند. در کنار آن نیز خرده فروشی و دستفروشی در شهرهای کوچک و بزرگ رایج است.

موضوع اشتغال یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی کشور اتیوپی است و انبوه مشکلات سیاسی و اقتصادی کشور موجب گسترش فزاینده پدیده بیکاری در این کشور شده‌است بطوری که بیکاری یکی از بزرگ ترین مشکلات اجتماعی اتیوپی طی چند دهه گذشته بوده و اقدامات دولت‌ها در کاهش نرخ بیکاری نیز چندان تاثیرگذار نبوده‌است.

لازم به ذکر است نرخ بیکاری در کشور اتیوپی در سال 2012 ؛17/5 درصد برآورد شده‌است. این در حالی است که نرخ بیکاری در این کشور در سال 1999 و در بحبوحه جنگ با اریتره 26/4 درصد بود که این روند در دهه‌های 2000 و 2010 میلادی و با بهبود نسبی وضعیت اقتصادی به تدریج کاهش یافته‌است[۵۲].

مسابقه دوومیدانی (1403). برگرفته از سایت ایرنا، قابل بازیابی از https://www.irna.ir/news/84420810/

ورزش

ورزش در مجموع بخشی از فرهنگ بومی این کشور محسوب شده و از قدیم جایگاه والایی در بین مردمان شهری و روستایی داشته‌است از این روی مردم اتیوپی در سطح قاره آفریقا مردمانی ورزش دوست قلمداد می‌شوند که معمولا در طول روز ساعاتی را به فعالیت‌های بدنی اختصاص می‌دهند‌. مهم ترین ورزش رایج و معمول در این کشور که با خصوصیات فیزیکی مردم این کشور نیز تطابق کامل دارد و از این بابت نام اتیوپی را بارها در سطح جهان طنین انداز ساخته ورزش دو میدانی است‌. بیشترین موفقیت‌های ورزشکاران اتیوپیایی در عرصه‌های بین المللی نیز در دهه‌های اخیر مربوط به مسابقات دومیدانی بوده‌است بطوری که دوندگان اتیوپیایی بارها موفق به کسب مدال طلا در مسابقات جهانی شده و در رشته‌های مختلف دو میدانی اعم از دو سرعت و دو استقامت در سطح جهان بی‌رقیب محسوب می‌شوند.

گمانه زنی‌های مختلفی درباره عوامل موفقیت دوندگان اتیوپیایی وجود دارد. بسیاری از ورزشکاران دونده اتیوپیایی که از گمنامی‌به‌این مقام دست یافته‌اند معمولا در روستاهای مناطق مرتفع اتیوپی زندگی می‌کنند و آب و هوای لطیف این مناطق انرژی فراوانی به آنها می‌بخشد. علاوه بر آن می‌توان گفت دوندگی در سرشت و ذات مردم اتیوپی وجود دارد و این امر در مناطق روستایی که مردم هنوز به بهره گیری از وسایل نقلیه عمومی عادت نیافته‌اند خصوصا در هنگام آوردن آب از چشمه، جمع آوری هیزم یا طی راه‌های طولانی برای رفتن به مدرسه یا خرید ملزومات به شدت رواج دارد‌. جدای از آنها فیزیک بدنی مردمان اتیوپیایی سخت و محکم است و با وجود آن که اکثر اتیوپیایی‌ها لاغراندام می‌باشند ولی به دلیل استفاده مداوم از گیاه تف که خوراک اصلی غذای اینجرا از آن تهیه می‌شود و سرشار از پروتئین، آهن و کلسیم است پتانسیل سرشاری را عاید آنها می‌سازد.

جدای از دو و میدانی؛ ورزش فوتبال از جایگاه والایی در این کشور برخوردار است و همانند بسیاری از نقاط جهان، اتیوپیایی‌ها نیز از طرفداران پروپا قرص فوتبال به شمار می‌روند‌. فدراسیون فوتبال اتیوپی که در سال 1943 تاسیس شده و یکی از قدیمی‌ترین فدراسیون‌های فوتبال در قاره آفریقا محسوب می‌گردد نظارت و سرپرستی بر فعالیت‌های باشگاه‌های ورزشی و تیم ملی فوتبال اتیوپی را برعهده دارد. لیگ فوتبال این کشور از لیگ‌های نسبتا منظم قاره آفریقا است و 16 تیم در لیگ برتر فوتبال اتیوپی مشارکت دارند.[v] با وجود قدمت فدراسیون فوتبال اتیوپی؛ تیم ملی اتیوپی به دلیل سوء مدیریت در دهه‌های اخیر در ردیف ضعیف‌ترین تیم‌های فوتبال آفریقا قلمداد شده‌است. این تیم از سال 1982 موفق به حضور در جام ملت‌های افریقا نشده و هرگز به جام جهانی راه نیافته‌است با این حال برخی از فوتبالیست‌های اتیوپیایی در تیم‌های باشگاهی آفریقای جنوبی و برخی از کشورهای اروپایی بازی می‌کنند‌.

تنیس روی میز از دیگر ورزش‌هایی است که جدیدا مورد اقبال فراوان جوانان شهرنشین این کشور قرار گرفته و در مدارس و دانشگاه‌ها نیز به این ورزش جذاب و کم هزینه توجه می‌گردد[۵۳].

ورزش‌های ملی و بومی

جدای از دو و میدانی که به نوعی ورزش ملی و درعین حال بومی این سرزمین محسوب می‌شود "جنا " (Genna) (که ورزشی شبیه به هاکی است) و اسب سواری از ورزش‌های محلی پرطرفدار این کشور محسوب می‌شوند‌. شیرسواری نیز در مناطق بیابانی اتیوپی از ورزش‌های مورد علاقه قبایل بیابانگرد این کشور است و مسابقات شترسواری اغلب در تعطیلات یا در حاشیه فستیوال‌های محلی در این کشور برگزار می‌گردند.

نحوه گذراندن اوقات فراغت

علیرغم مشکلات اقتصادی و تورم نسبتا بالای حاکم بر جامعه مردم اتیوپی مردمانی شاد و سرخوش به شمار می‌روند و معمولا بدون توجه به آینده‌ای که عمدتا دربرگیرنده مشکلات فراوانی برای آنها خواهد بود روزگار خود را سپری می‌نمایند. در این ارتباط معمولا مردم شهری و روستاییان سعی می‌کنند در روزهای پایان هفته فارغ از مسائل کاری، ساعات خوبی را در کنار خانواده‌های خود سپری نمایند. شهرنشینان در تعطیلات آخر هفته معمولا به دیدار اقوام و خویشاوندان درجه اول خود شتافته و ساعاتی را به گفتگو و صحبت سپری می‌نمایند در حالی که نوشیدن قهوه و صرف شیرینی جات محلی بخش اصلی این گردهمایی‌های خانوادگی به شمار می‌رود. جدای از آن خرید از فروشگاه‌های محلی و سوپرمارکت‌های بزرگ نیز از دیگر برنامه‌های ثابت خانواده‌های شهری و فراهم آوردن مایحتاج مورد نیاز است. برخی از شهرنشینان نسبتا متمول به ویژه ساکنان شهرهای بزرگ در روزهای آخر هفته معمولا به تماشای فیلم‌های سینمایی مورد علاقه خود که محصول کشورهای آمریکا، ایتالیا و هندوستان است می‌روند. گروه‌هایی از خانواده‌های اتیوپی نیز که به هنر تئاتر علاقه مندند در روزهای آخر هفته در سالن‌های تیاتر حضور می‌یابند. شرکت در جشنواره‌های سنتی که معمولا در پایان هر هفته در آدیس آبابا و دیگر شهرهای کشور برگزار می‌گردد از دیگر برنامه‌های مردمان شهری اتیوپی است که ساعاتی شاد توأم با آواز و گاه رقص و پایکوبی را برای آنان فراهم می‌آورد. صرف مشروبات محلی الکلی و حضور در کلوپ‌های شبانه و دیسکو نیز از دیگر تفریحات آخر هفته‌است که بیشتر به جوانان تأثیرپذیر از فرهنگ غربی (اعم از جوانان مسلمان و مسیحی) اختصاص دارد. به موازات آن گروه زیادی از نوجوانان و جوانان نیز در کوچه‌های خاکی شهرها به فوتبال و والیبال پرداخته و یا در سالن‌های ورزشی حضور می‌یابند.

جدای از آن بسیاری از خانواده‌های شهرنشین در تعطیلات پایان هفته به دیدار والدین خود که در روستاهای اطراف زندگی می‌کنند می‌روند و در بازگشت نیز برخی مایحتاج خود نظیر گوشت، مرغ، میوه و سیفی جات را با قیمت‌های پایین‌تر خریداری می‌کنند.

در روستاها تعطیلات آخر هفته چندان تفاوتی با دیگر روزهای هفته ندارد. روستاییان همچون دیگر روزها رهسپار مزارع کوچک کشاورزی خود می‌شوند در عین حال با سفر شهرنشینان به روستاها محافل خانوادگی رونق یافته و روستاییانی که میزبان فرزندان و خویشان درجه اول خویش می‌گردند از آنها به نحو شایانی پذیرایی می‌کنند. البته تفریحاتی نظیر بازی‌های محلی، فوتبال، والیبال و مسابقات دومیدانی در روستاها در زمره تفریحات معمول روستاییان است که در روزهای آخر هفته برگزار می‌گردد. علاوه بر آن مراسم ازدواج در روستاها که همواره در روزهای پایان هفته صورت می‌گیرد واقعه مهمی است که موجی از شادی را برای مردمان ساده دل و مهربان روستایی به بار می‌آورد و در این جشن‌ها که معمولا چند روز به طول می‌انجامد اکثر خانواده‌های ساکن آن روستا شرکت می‌کنند. کوهنوردی و شنا در رودخانه‌ها از دیگر تفریحات روستاییان است که در آخر هفته‌ها انجام می‌شود. در کنار آن شرکت در جشن‌ها و مناسبت‌های محلی نیز از برنامه‌های ثابت مردمان روستایی اتیوپی است. در برخی روستاهای مناطق صحرایی اتیوپی نیز در پایان هفته‌ها مسابقات شترسواری برگزار می‌شود که از هیجان زیادی برخوردار است و برخی از شهرنشینان نیز برای مشاهده این مسابقات به روستاها سفر می‌کنند[۵۴].

وضعیت بهداشت و سلامت

نظام بهداشت و سلامت از چالش برانگیزترین بخش‌های کشور اتیوپی به شمار می‌رود که طی دهه‌های گذشته فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر نهاده و علیرغم تاکید رهبران اتیوپی هیچ‌گاه به شرایط نسبتا مطلوب خود دست نیافته‌است.

وضعیت نظام بهداشتی اتیوپی در دوره هایلا سلاسی عمدتا به چند بیمارستان بزرگ و کوچک در آدیس آبابا و درمانگاه‌هایی در سایر شهرهای کشور خلاصه می‌شد و تقریبا تمام روستاهای کشور فاقد درمانگاه و مراکز درمانی بودند. در دوره حاکمیت نظامیان درگ و منگیستو هایلا ماریام نظام بهداشتی این کشور با کمک اتحاد جماهیر شوروی و کوبا و برخی کشورهای اروپای شرقی تا حدودی بهبود یافت و ده‌ها مرکز درمانی در شهرها و روستاهای کشور احداث گردید و دولت با استخدام پزشکان کوبایی و افزایش نسبی ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی و پرستاری و برگزاری برخی دوره‌های کوتاه مدت تربیت کمک پرستار تلاش کرد وضعیت بهداشتی اتیوپی را بهبود بخشد. با این حال در مجموع نتوانست اهداف خود را تحقق بخشد و درصد بالای ابتلاء مردم شهری و روستایی به بیماری‌های واگیردار و شیوع برخی بیماری‌های مسری در مناطق آسیب دیده از خشکسالی نمایانگر شکست دولت در استقرار نظام سلامت در کشور بود. پس از سرنگونی دولت چپ گرای منگیتسو هایله ماریام در سال 1991 و حکمفرما شدن آرامشی نسبی بر کشور پس از سال‌ها نزاع داخلی، دولت انتقالی نظام غیر متمرکز مراقبت‌های بهداشتی را براساس جدیدترین تقسیمات کشوری در این کشور پایه ریزی کرد.

در راستای این سیاست جدید بهداشتی وزارت بهداشت و سلامت این کشور (Federal Ministry of Health) با هدف سرمایه گذاری و تعیین راهبردهای مربوط به امور بهداشت و درمان؛ طرح جامع بیست ساله بهداشت را طی چهار دوره پنج ساله به اجرا درآورد. رویکردها و اهداف 20 ساله توسعه برنامه‌های اصولی وزارت بهداشت اتیوپی بر مبنای اهداف‌های توسعه بهداشتی تعیین شده از سوی سازمان ملل عبارت است از:

1- کاهش میزان مرگ و میر کودکان به ویژه در بدو تولد و ماه‌های نخست؛

2- بهبود وضعیت سلامت مادران و کاهش نرخ مرگ و میر آنان به ویژه در هنگام زایمان به همراه ارائه آموزش‌های لازم به آنان در ارتباط با رعایت حداقل مراقبت‌های بهداشتی از فرزندان و رعایت برخی نکات در هنگام روابط جنسی با همسر؛

3- تشخیص، جلوگیری، مراقبت و معالجه بیماران مبتلاء به بیماری‌های ایدز، مالاریا، سل و دیگر بیماری‌های مهلک و در عین حال تلاش برای از بین بردن زمینه‌های شیوع بیماری‌های مزبور.

به موازات راهبرد کلان بهداشتی؛ وزارت بهداشت تغییراتی در ساختار سلسله مراتب نظام اداری وزارتخانه انجام داده و در تمام مناطق نه‌گانه قومی اتیوپی (که به عنوان استان‌های این کشور نیز شناخته می‌شوند) و 2 شهر فرمانداری کل این کشور ادارات کل بهداشت مستقل را تاسیس نمود‌. این ادارات بهداشت به نوبه خود به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم شدند که هریک مسئولیت بهبود وضعیت بهداشتی شهرها و روستاهای تحت پوشش را برعهده داشتند. مجموع این مراکز بهداشتی در سرتاسر اتیوپی در حدود 558 بخش است که هر یک دربرگیرنده ادارات و خانه‌های سلامت خاص بوده و حوزه خود را تحت پوشش خدمات بهداشتی قرار می‌دهند.

به موازات این اقدامات دولت تلاش کرده‌است از طریق افزایش قابل ملاحظه ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی در دانشگاه‌های مختلف کشور و اعزام برخی دانشجویان نخبه به دانشگاه‌های آمریکای شمالی و اروپا - در مقاطع تخصصی و فوق تخصصی - نیاز رو به افزایش پزشک در سطح کشور را تا حد امکان کاهش دهد. تاسیس بیمارستان و مراکز درمانی در شهرها، تاسیس خانه‌های بهداشت در روستاها، تأمین سخت افزارها و وسایل موردنیاز لابراتوارهای پزشکی و مؤسسات تصویربرداری پزشکی از طریق انستیتوی پژوهشی سلامت و تغذیه اتیوپی، راه‌اندازی دپارتمان خاص پیشگیری و کنترل بیماری ایدز در وزارتخانه، برگزاری کارگاه‌های آموزشی در مناطق شهری و به ویژه روستایی در زمینه رعایت مسائل بهداشتی و استفاده از وسایل پیشگیری در روابط جنسی (با کمک سازمان بهداشت جهانی)، انعقاد موافقت نامه‌های همکاری با دانشگاه‌های بزرگ جهان در زمینه همکاری‌های پزشکی بهداشتی و بهره‌گیری از امکانات موسسات بین المللی و‌... از اقدامات مهم دولت اتیوپی طی بیست سال گذشته به شمار می‌رود که نتایج قابل قبولی را نیز به دنبال داشته‌است. در عین حال کشور اتیوپی به دلیل جمعیت زیاد خود، درصد بالای زاد و ولد، بی‌توجهی مردم به رعایت اصول بهداشتی و کمبود کادر درمانی مناسب هنوز با مشکلات فراوانی در بخش بهداشت و نظام سلامت برخوردار است[۵۵][۵۶].

نیز نگاه کنید به

جامعه و نظام اجتماعی چین؛ جامعه و نظام اجتماعی روسیه؛ جامعه و نظام اجتماعی ژاپن؛ جامعه و نظام اجتماعی مصر؛ جامعه و نظام اجتماعی لبنان؛ جامعه و نظام اجتماعی کوبا؛ جامعه و نظام اجتماعی سنگال؛ جامعه و نظام اجتماعی کانادا؛ جامعه و نظام اجتماعی افغانستان؛ جامعه و نظام اجتماعی تونس؛ جامعه و نظام اجتماعی ساحل عاج؛ جامعه و نظام اجتماعی فرانسه؛ جامعه و نظام اجتماعی اسپانیا؛ جامعه و نظام اجتماعی تایلند؛ جامعه و نظام اجتماعی آرژانتین؛ جامعه و نظام اجتماعی مالی؛ جامعه و نظام اجتماعی زیمبابوه؛ جامعه و نظام اجتماعی اردن؛ جامعه و نظام اجتماعی سوریه؛ جامعه و نظام اجتماعی قطر؛ جامعه و نظام اجتماعی امارات متحده عربی؛ جامعه و نظام اجتماعی سیرالئون؛ جامعه و نظام اجتماعی اوکراین؛ جامعه و نظام اجتماعی گرجستان؛ جامعه و نظام اجتماعی تاجیکستان؛ جامعه و نظام اجتماعی قزاقستان؛ جامعه و نظام اجتماعی سریلانکا؛ جامعه و نظام اجتماعی بنگلادش

پاورقی

[i] - این قبیله و چند قبیله کوچک دیگر که عمدتا در دره اومو زندگی می‌کنند به دلیل شیوه زندگی ابتدایی خود، سبک موسیقی، نوع پوشش نیمه برهنه، آرایش عجیب بدن و صورت و تاکید در انجام برخی سنت‌های قدیمی‌؛ طی چند دهه اخیر بارها سوژه مستندسازان شبکه‌های تلویزیونی غربی قرار گرفته و ده‌ها فیلم مستند در مورد زندگی جمعی و فردی این قبایل از شبکه‌های مشهوری همچون دیسکاوری، نیچر، ناشنال جغرافی، بی بی سی و‌... به نمایش درآمده که علیرغم جذابیت؛ چهره مخدوشی از مردم این کشور و آفریقای سیاه را در اذهان بین المللی به تصویر می‌کشد.

[ii] - البته طی دو دهه گذشته و به دلیل هزینه‌های بالای زندگی و مشکلات اقتصادی رسم چندهمسری در بین مسلمانان روستایی نیز تا حدود زیادی رنگ باخته و خانواده‌ها بیشتر به یک زن محدود شده‌است.

[iii] - از نظر ترکیب شیمیایی، گیاه چات حاوی ماده‌ای مخدر موسوم به کاتینون است که نوعی محرک طبیعی به شمار می‌رود و در ایالات متحده، همراه با هروئین و کوکائین در گروه مواد مخدر دسته اول جای دارد. کاتینون موجود در برگ‌های تازه چات بعد از خشک شدن گیاه به ماده کم اثرتری به نام کاتئین تبدیل می‌شود. کاتئین به سرعت از طریق دهان جذب شده و بر سیستم عصبی بدن، تأثیر می‌گذارد. مصرف چات، به مرور باعث اختلال در تمرکز حواس و تعادل روحی مصرف کننده می‌شود و حتی ممکن است در برخی افراد، حالت تهاجمی ایجاد کند. مجله انجمن پزشکی آمریکا، در گزارشی در سال 2000 مصرف چات را در مردان، موجب کاهش میل جنسی و ناتوانی جنسی دانسته و هشدار داده‌است که مصرف مداوم آن می‌تواند به عقیم شدن بیانجامد. مهم‌ترین آثار چات بر بدن، پدیدار شدن میزان متوسطی از نشیگی و هیجان است که اغلب با پر حرفی همراه‌است‌. مصرف زیاد آن نیز ممکن است موجب تشدید فعالیت و بروز رفتارهای جنون آمیز گردد. قهوه‌ای بودن رنگ دندان‌ها از علائم اعتیاد به چات است و عصبانیت، بی‌خوابی و دیدن کابوس نیز از عوارض مصرف آن به شمار می‌رود.

[iv] - در حال حاضر نفت مورد نیاز کشور از طریق واردات محصولات تصفیه شده تأمین می‌شود. بخشی از نفت وارداتی مورد نیاز نیز از راه خشکی و از طریق سودان وارد می‌گردد‌.

[v] - البته طی چند سال گذشته و بروز اختلاف‌هایی در فدراسیون فوتبال اتیوپی موجبات آشفتگی و بی نظمی‌لیگ فوتبال این کشور را فراهم آورده‌است‌.

کتابشناسی

  1. ابهری، رضا، الموتی، محمدرضا (1381). کتاب سبز. تهران: اداره نشر وزارت امور خارجه، ص 6.
  2. Etefa, T. (2012). integeration and peace in east Africa. A History of the Oromo Nation. New York, P.7-55.
  3. برگرفته از https://+www.everyculture.com/Amhara/2011
  4. برگرفته از http://www.everyculture.com/Tigrinya/2011
  5. برگرفته از http://histclo.com/other/ethi-trible.html
  6. برگرفته از http://histclo.com/ethiopia
  7. برگرفته از http://www.Countries and their cultures/Ethiopia/2012
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ برگرفته از http://www.people of Ethiopia.com/2012
  9. برگرفته از http://www.everynation.org/Ethiopia
  10. برگرفته از http://www.nationonline.org/+Ethiopia
  11. Kouba, L.J: Muasher, J (1985). Female circumcision: An overview African studies review 28, 97.
  12. Kouba, L.J: Muasher, J (1985). Female circumcision: An overview African studies review 28, 54.
  13. برگرفته از http://www.everyculture.com/+Ethiopia/Female+Genital+Mutilation
  14. برگرفته از http://www.everyculture.com/+Ethiopia
  15. برگرفته از http://www.epicurean.com/articles/ethiopian-coffee-ceremony.html
  16. برگرفته از http://www.coleimages.com/TribesofEthiopia/Ethiopia
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ برگرفته از http://www.Maps of the world.com/Ethiopia/Society and culture
  18. برگرفته از http://www.nationonline.org/Ethiopia/2012
  19. برگرفته از http://www.ethioembassy.org.uk/women/html
  20. برگرفته از http://www.Unesco.org/+Ethiopia/2012
  21. برگرفته از http://www.ohchr.org/english/African+WomenRights_Ethiopia
  22. برگرفته از http://www.fokuskvinner.no/en/Womens-Health-Association-of-Ethiopia
  23. برگرفته از http://ns1.ezega.com/women
  24. برگرفته از http://www.ethioembassy.org.uk/women/html
  25. عوارض فرهنگی و اجتماعی اعتیاد به چات بر مردم شاخ افریقا -اتیوپی، سومالی و جیبوتی- (1378). نشریه اصلاح و تربیت، 5(51)، ص 30-33.
  26. برگرفته از http://wikileaks.org/cable/ADDISABABA.html
  27. برگرفته از Focus On the Plight of Street Children ,in http://www.cyc-net.org/today2002/today020117.html/ INTERNATIONAL CHILD AND YOUTH CARE NETWORK
  28. برگرفته از http://www.huffingtonpost.com/ethiopia-hunger-drought
  29. Demeke, M.(1999). Agricultural Technology, Economic Viability and Poverty Alleviation in Ethiopia. Department of Economics. Addis Ababa University, Addia Ababa,p. 84.
  30. برگرفته از http://issuu.com/Poverty in Ethiopia
  31. برگرفته از http://www.photius.com/countries/ethiopia/society/ethiopia_society_refugees_drought
  32. برگرفته از http://africanfeminism.com/prostitution-in-ethiopia
  33. برگرفته از http://www.sudantribune.com/Ethiopia-amongst-worst-hit-in+African+brain-drain
  34. برگرفته از http://elibrary.worldbank.org/Ethiopia/2012
  35. Electoral reform international services (2011). Ethiopia Media Mapping 2011. Department for International Development (DEID). UK
  36. برگرفته از http://ecadforum.com/2012/ethiopia/2012/human+rights+and+government+wrongs
  37. U.S. Department of State's human rights report: Ethiopia 2012
  38. برگرفته از http://www.Human Rights watch.com/Ethiopia/slavery
  39. برگرفته از http://www.gatestoneinstitute.org/al+qaeda+east+africa/Ethiopia/2012
  40. Hashim, A.A. (2005). Data System and Economy wide Modeling to Support Policy Analysis in Ethiopia. United Nations Development Fund, Addis Ababa,p. 77.
  41. Global forum on Agriculture (2010). Economic Importance of Agriculture for Sustainable Development & Poverty Reduction: the Case Study of Ethiopia. OECD Headquarters, Paris.
  42. برگرفته از http://www.nationsencyclopedia.com/economies/Africa/Ethiopia-INDUSTRY.html
  43. Halderman, M. (2004). The Political Economy of Pro-Poor Livestock Policy Making in Ethiopia. Pro-Poor Livestock Policy Initiative. Rome, Italy, P. 36.
  44. برگرفته از http://www.worldbank.org/en/news/press-release/2012/ethiopia+economic+update
  45. Global forum on Agriculture (2010). Economic Importance of Agriculture for Sustainable Development & Poverty Reduction: the Case Study of Ethiopia. OECD Headquarters, Paris, 155.
  46. Demeke, M. (1999). Agricultural Technology, Economic Viability and Poverty Alleviation in Ethiopia. Department of Economics. Addis Ababa University, Addia Ababa, P. 55.
  47. Mellor, J. & Dorosh, J. (2010). Agriculture and the Economic Transformation of Ethiopia. Ethiopian Development Research Institute (EDRI), Addis Ababa, P. 122.
  48. Ministry of Finance and Development (MoFED) (2010). Ethiopia: 2010 MDGs Report. Addis Ababa, Ethiopia, P. 14.
  49. Ministry of Finance and Development (MoFED) (2010). Ethiopia: 2010 MDGs Report. Addis Ababa, Ethiopia, 11.
  50. The World Bank (country study) (2011) Education in Ethiopia. The World Bank. Washington DC, USA, P.33.
  51. برگرفته از http://finance.mapsofworld.com/economy/ethiopia/currency
  52. برگرفته از http://www.tradingeconomics.com/ethiopia/unemployment-rate
  53. برگرفته از http://www.nationsencyclopedia.com/Ethiopia/Sport/2012
  54. برگرفته از http://www.everyeulture.com/ethiopia
  55. برگرفته از http://www.mongabay.com/history/ethiopia/ethiopia-health+and+welfare.html/2012
  56. عرب احمدی، امیر بهرام، کریمی، مهرداد (1392). جامعه و فرهنگ اتیوپی. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 35-111.