فقر در اسپانیا
برخلاف بریتانیا که فاصلۀ زیادی بین درآمد ها وجود دارد، و رو به افزایش است، فاصلۀ بین فقیر و غنی در اسپانیا، رو به کاهش است. در بریتانیا، جمعیت فقیر 40 درصدی کشور، حدود 14.6 درصد درآمد کل کشور را دریافت میکنند؛ در حالی که در اسپانیا همین تعداد فقیر، حدود 21 درصد کل درآمد کشور را به خود اختصاص میدهند. ولی هنوز هم تفاوت های بسیاری در میزان درآمد خالص( درآمد بعد از پرداخت مالیات و قبوض) فقیر و غنی وجود دارد.
با توجه به جمعیت اسپانیا، و با توجه به خط فقر که در سال 1992، درحدود 38.000 پزتا در ماه بود، بیشتر خانواده های اسپانیایی زیر خط فقر قرار میگیرند. 17 درصد خانوادهها(یعنی یک پنجم جمعیت) فقیر محسوب میشوند. البته نباید از نظر دور داشت که این آمار در زمان رکود شدید اقتصادی اسپانیا گرفته شده است؛ زمانی که بیکاری در کشور بیداد میکرد و به بالاترین میزان خود در تاریخ اسپانیا رسید، یعنی به 3.6 میلیون نفر.
طبق آمار سال 1993 که گزارش پنجم فواِسا( FOESSA) محسوب میشد، 3.6 درصد جمعیت در فقر شدید به سر میبردند و درآمدی پایین تر از یک چهارم حد متوسط داشتند، و حدود 16.5 درصد در فقری نسبی بودند، که درآمدشان بین نصف و یا یک چهارم در آمد متوسط در نوسان بود.
دلایل مختلفی برای فقر میتوان ذکر کرد، از جمله: بیکاری زیاد، افراد با مشاغل موقت و یا با درآمد و مزایای پایین، خانواده های بزرگ که می خواهند فقط از مزایای دولتی بهرهمند شوند، تعداد زیاد افراد سالخورده با حداقل حقوق بازنشستگی، نبود تحصیلات کافی برای یافتن شغلی مناسب، مهاجرین غیر قانونی، و اعتیاد به مواد مخدر.
باید در نظر داشت که تفاوت های منطقه ای بسیار بر مسئلۀ فقر تأثیر گذار است؛ از آنجا که نقاط فقیر نشین اسپانیا حتی نیمی از میزان بهره مندی محلات ثروتمند کشور از درآمد ناخالص داخلی را نیز ندارند. در مناطق روستایی، درآمدها بسیار پایین تر از مناطق شهرنشین است. در اسپانیا مسئله تکدی گری، بسیار رایج است[۱].
نیز نگاه کنید به
آسیب شناسی اجتماعی در اسپانیا؛ مصرفی شدن جامعه اسپانیا؛ فساد در اسپانیا؛ جرم و جنایت در اسپانیا؛ نژاد پرستی در اسپانیا؛ خدمت سربازی در اسپانیا؛ قمار در اسپانیا؛ آسیب ها وچالش های اجتماعی اسپانیا
کتابشناسی
- ↑ فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)