آسیب شناسی اجتماعی در اسپانیا
آسیب های اجتماعی در کشور اسپانیا شامل مصرفی شدن جامعه، فساد، جرم و جنایت، نژاد پرستی، خدمت سربازی، فقر، قمار و آسیب ها وچالش های اجتماعی است که در ذیل بدان اشاره می شود:
مصرفی شدن جامعه
طی سی سال گذشته، جامعۀ اسپانیا شاهد مصرفی شدن مردم بوده است. بالارفتن در آمد سرانه در کشور، از سال 1650 به بعد، باعث افزایش مصرف محصولاتی به غیر از محصولات خوراکی و پوشاک شده است. از زمانی که در دهۀ 60 اقتصاد اسپانیا رو به رشد گذاشت، و این اتفاق با مدرن شدن شهرها همراه شد، میزان علاقۀ جامعه به اتوموبیل های لوکس تر، و تعداد بیشتر لوازم منزل مانند تلویزیون بالا رفت. در دهۀ 1980، الگوهای مصرفی در اسپانیا مانند سایر کشورهای اروپایی بود. بیشتر این مصرفی گرایی در حمل و نقل و اتومبیل، وسایل ارتباطی، تفریحات، و مسائل فرهنگی مشاهده میشد.
چند دلیل می توان برای مصرفی شدن جامعه در اسپانیا ذکر کرد: اول اینکه رشد جمعیت در کشور رو به کاهش گذاشت و جمعیت افراد سالخورده و بازنشسته که حقوق بگیر بودند و در پی افزایش کیفیت زندگی خود، زیاد شد؛ دومین دلیل می تواند ورود بخش خصوصی و کمپانیهای خارجی به کشور و تلاش گسترده شان برای جلب مشتری باشد، این کمپانی ها زندگی پر زرق و برق اروپایی را به مردم نشان می دادند که آنان را به مصرفی گرایی سوق میداد. سوم اینکه، خانواده ها در اسپانیا اکنون واحد های کوچک تری هستند، در نتیجه تعداد خانهها نسبت به جمعیت زیاد تر میشود، و این امر در آمارها مصرف محصولاتی چون لوازم خانگی را بالا نشان میدهد. چهارمین دلیل این است که با معرفی زنان به جامعه و دور شدن آنها از طریقۀ سنتی، میزان نیاز آنها به استفاده از پیشنهادات جامعه مدرن بالا رفت؛ این باعث میشد که زنان برای شغل و موقعیت و ظاهر خود برای حضور در محل کار بیشتر هزینه کنند.
فساد
فاش شدن جریان های فساد که در دهۀ 1990 در اسپانیا به وجود آمد جالب توجه است. بسیاری از سیاست مداران، اقتصاد دانان و کارمندان دولت که به حزب سوسیالیست وابسته بودند، متهم به فساد در دستگاه داخلی شدند. چهار عامل را میتوان برای شیوع فساد در نظر گرفت: اختصاص دادن بودجۀ بیشتر به احزاب، هژمونی حزب سوسیالیست از سال 1982 تا 1996، ماهیت پیشرفت کشور، و ماهیت جامعۀ مدنی در اسپانیا.
بهانۀ احزاب مختلف در مورد بودجۀ کمی که دولت برای آنها در نظر میگرفت، باعث شد که به دلایلی مانند هزینههای انتخابات منطقه ای یا کشوری، پرداخت حقوق افراد مشغول به کار در این احزاب، و گاهی به بهانۀ امور خیریه، بودجۀ بیشتری برایشان در نظر گرفته شود. این احزاب به دلیل سوء استفاده از منابع دولتی در جهت منافع شخصی متهم به فساد شدند. از جمله مواردی که از فساد این افراد می توان ذکر کرد، کنترل اخبار و منابع اطلاع رسانی و خبری بود. این سوء استفاده از رسانه در جریان ورود اسپانیا به ناتو بسیار پررنگ شد. تمام حوزه های انتخاباتی که مخالف ورود اسپانیا به ناتو بودند، در جامعه کم رنگ شدند و هیچ اخباری از آنان پخش نشد.
نمونۀ دیگر فساد در دستگاه داخلی اسپانیا، فساد مالی ماریانو روبیو(Mariano Rubio)، رئیس پیشین بانک اسپانیا(Bank of Spain) بود که در سال 1994 به جرم اختلاس، عدم پرداخت مالیات، و ایجاد تغییرات در اسناد دولتی، زندانی شد.
گفته میشود که در جامعۀ اسپانیا، حتی در زمان رژیم فرانکو نیز فساد زیادی وجود داشته است. اکنون با توجه با باز بودن فضای مطبوعاتی و آزاد بودن رسانهها، و از طرف دیگر با فعالیت بازرسین دولتی ویژه، این فساد ادامه پیدا نمیکند و در جامعه مطرح شده و به نمایش گذاشته میشود. اقدامات تنبیهی در مقابل فساد در اسپانیا، به سرعت و با سخت گیری زیادی رو به گسترش است. ولی با وجود همۀ این اقدامات، گفته میشود که فساد در جامعۀ اسپانیا همچنان ادامه پیدا خواهد کرد، مگر اینکه تغییری در بودجه بندی احزاب ایجاد شد و در فعالیت های آنان شفاف سازی صورت گیرد.
جرم و جنایت
عقیدۀ بیشتر مردم اسپانیا بر این است که جرم و جنایت از زمان پایان رژیم فرانکو زیاد تر شده است. آمارهای سال 1989 تا 1991 نیز افزایش جرم را نشان میدهند. ولی در بررسی آمارها باید بسیار دقیق بود. زیرا که سانسور رسانهها و مطبوعات در رژیم فرانکو، از نشان دادن چهرۀ واقعی کشور و میزان بالای جرم و جنایت در آن خودداری میکرد. به هر صورت، در نظر گرفتن مسئلۀ جنایات، از زمان مرگ فرانکو مطرح شد. یکی از این جرم های شایع در اسپانیا، قاچاق مواد مخدر است. طبق آمار سال 1990، نیمی از زندانیان به دلیل قاچاق یا مصرف مواد مخدر در حبس به سر میبردند. از سال 1984 تا 1994، تعداد دستگیر شدگان قاچاق مواد مخدر از 11.446 مورد به 31.703 مورد رسید.
علاوه بر این سرقت های مسلحانه نیز در کشور بسیار رایج است. طبق آمار دادگستری کشور، بین سال های 1980 تا 1985، تعداد سرقت های مسلحانۀ گزارش شده تقریباً سه برابر شد؛ یعنی از 9.918 مورد به 27.887 مورد رسید. این رقم در سال 1990 به 71.602 مورد رسید، ولی در سال 1995 به نصف کاهش یافت، یعنی 35.170 مورد.
دزدی اتوموبیل نیز از دیگر جرم های شایع در اسپانیاست. از سال 1980 تا سال 1985، دزدی اتوموبیل افزایشی 30 درصدی داشت؛ به عبارت دیگر، از 91.548 مورد به 118.975 مورد رسید. این آمار در سال 1990، 14 درصد دیگر نیز افزایش داشت؛ یعنی به 135.559 مورد رسید. ولی در سال 1995 کاهشی 27 درصدی در دزدی اتوموبیل در کشور مشاهده شد؛ یعنی به 98.847 مورد رسید.
این آمارها فقط با احتساب موارد گزارش شده است، نه میزان واقعی آنها در جامعه. همانطور که در آمارها مشاهده میشود، بین سال های 1990 تا 1995، در همۀ جرم ها کاهش وجود داشته است، ولی طبق گزارش پلیس اسپانیا، حد اقل در زمینۀ سرقت مسلحانه در کشور، دو برابر افزایش وجود داشت. به نظر می رسد که در اسپانیا، برخلاف بریتانیا، علاقۀ چندانی به گزارش جرم و جنایت وجود ندارد؛ شاید به دلیل عدم اعتماد مردم به فعالیت های پلیس که از زمان فرانکو تا کنون ادامه پیدا کرده است. تاکنون در حدود 88 درصد جرم ها در مناطق شهری، در مورد املاک و دارایی ها بوده و فقط 1.7 درصد جرم ها متوجه اشخاص بوده است. در مناطق روستایی کشور نیز، ارتکاب به جرم و جنایت بسیار کمرنگ است.
خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان: درصد زنان اسپانیایی که از سوی همسر یا هم خانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند | ||
1999 | 2001 | |
خشونت های جسمی | ||
تهدید یا توهین | 1.5 | 1.4 |
ایجاد وحشت در زنان | 1.2 | 1.0 |
حمله به زن در زمان عصبانیت | 0.8 | 0.7 |
آزار جنسی و اصرار به برقراری رابطه | 4.6 | 3.9 |
خشونت روحی و روانی | ||
منع ملاقات با دوستان و اعضای خانواده | 1.3 | 1.3 |
عدم دادن خرج منزل و همسر | 0.5 | 0.4 |
تصمیم گیری به جای زن | 2.0 | 2.0 |
عدم اهمیت دادن به نیازهای اولیه زن | 1.9 | 1.9 |
عدم اهمیت دادن به سخنان زن | 2.0 | 1.7 |
تحقیر و توهین به عقاید زن | 1.6 | 1.2 |
ارزش ننهادن به فعالیت های زن | 4.7 | 4.8 |
سرزنش زن در مقابل فرزندان | 2.4 | 2.3 |
نژاد پرستی
در کشور اسپانیا نسبت به سایر کشورهای اروپایی، مسئله نژاد پرستی کمرنگ تر است؛ شاید به این دلیل که میزان مهاجران این کشور کمتر است. به هر صورت، به طور سنتی نفرتی خاص نسبت به کولی های اسپانیا وجود دارد، با وجود اینکه این قوم حدود 500 سال است که در کشور ساکن هستند، و بر فرهنگ عامه مردم اسپانیا( مثلاً رقص و موزیک فلامنکو) تأثیر گذاشته اند. زمانی که شوراهای شهری طرح اسکان کولی ها را پیشنهاد کردند، مخالفت بسیاری از سوی ساکنان شهرها مشاهده شد. این امر باعث شد که کولیها بیشتر در حلبی آباد های اطراف شهرها متمرکز شوند، جایی که شرایط زندگی بسیار نامناسب است. ازدواج بین یک کولی و افراد دیگر جامعه بسیار نادر است، زیرا به معنای شکستن تعصبات کهنه و قدیمی خواهد بود.
علاوه بر این، بعضی از این تعصبات ریشۀ اقتصادی دارد؛ به خصوص با در نظر گرفتن ازدیاد تعداد مهاجرانی که از آفریقای شمالی و آمریکای لاتین به اسپانیا میآمدند. بیشتر این مهاجران فقط در فصلهای برداشت انگور، زیتون و میوه به کشور میآمدند. برخی از مناطق کشاورزی که در آنها کارگران مهاجر مشغول به کار بودند، به شدت از طرف گروه های جوانان محلی مورد حمله قرار گرفتند. ولی شرایط برای مهاجران آمریکای لاتین آسان تر بوده است؛ به این دلیل که هم از نظر زبانی، و هم از نظر فرهنگی مشترکات بسیاری با مردم اسپانیا دارند. با زیاد شدن تعداد مهاجرین زن به کشور اسپانیا و به کار گرفتن آنها به عنوان خدمتکار، موارد زیادی خشونت علیه آنان صورت گرفته است. این افراد در معرض خشونت ها بیرحمانه ای که منجر به مرگ شده است قرار میگیرند، که بیشتر از سوی نژاد پرستان ( اسکین هِد(Skinheads)) و هولیگان ها(Football Hooligans) که در هر کشور اروپایی، جمعیتی از آنان وجود دارد، بوده است.
خدمت سربازی
در دوران رژیم فرانکو، خدمت سربازی که اجباری محسوب میشد، بیشتر از آنکه برای آموزش نظامی و دفاعی به افراد باشد، به عنوان راهی برای انتقال ایدئولوژی رژیم به جوانان بود. هیچ عذر و بهانه ای برای نرفتن زیر بار خدمت سربازی وجود نداشت، و سر باز زدن از شرکت در سربازی، جریمهها و تنبیهات سنگینی در پی داشت. بعد ها از دهۀ 1990 به بعد، با مطرح شدن پیشنهاد تخصصی تر شدن نیروهای مسلح از طرف دولت سوسیالیست کارگران، سعی میشد که هزینه های نظامی در حداقل نگه داشته شود. در اواسط دهۀ 1990، دولت در حدود 1.26 درصد تولید ناخالص داخلی خود را به مسائل دفاعی اختصاص داد که در ناتو، دومین کشور با بودجۀ نظامی پایین محسوب میشد.
با وجود کمبود منابع، پیشنهاد نیروهای مسلح متخصص همچنان مطرح بود. در سال 1993، دولت طرحی به وجود آورد که در آن بیان می شد که تا سال 2000، حدود 50 درصد این نیروها به طور داوطلبانه شرکت مینمودند. در دسامبر سال 1996، دولت اعلام کرد که خدمت سربازی اجباری تا سال 2002 ملغی خواهد شد. بعد از آن تاریخ، ارتش باید متشکل از سربازان حرفه ای که می توانند مدت زمانی ثابت برای دولت خدمت کنند باشد. این امر، در حدود 780 میلیون دلار در سال را بر هزینه های کشور تحمیل کرد.
این طرح مشکلات مختلفی داشت، که در گزارشی که از طرف وزارت دفاع در سال 1996 تهیه شده بود مطرح شد. با توجه به تعهد اسپانیا در قبال ناتو و سازمان ملل متحد به دادن نیرو، و نیز سر باز زدن 22 درصد مردم از خدمت سربازی، نیروهای ملی کشور از نظر تعداد پرسنل دچار مشکلات جدی میشد. حدود یک میلیون نفر توانسته بودند بهانه ای برای به تأخیر انداختن خدمت سربازی خود پیدا کنند، که اگر موفق به معاف شدن میشدند، کمبود نفرات جدی در ارتش به وجود میآمد. به هر حال ، دولت با توجه به این مسائل، توانست هر راهی را برای سر باز زدن از شرکت در خدمت سربازی ببندد، حداقل تا زمان ملغی شدن آن.
فقر
برخلاف بریتانیا که فاصلۀ زیادی بین درآمد ها وجود دارد، و رو به افزایش است، فاصلۀ بین فقیر و غنی در اسپانیا، رو به کاهش است. در بریتانیا، جمعیت فقیر 40 درصدی کشور، حدود 14.6 درصد درآمد کل کشور را دریافت میکنند؛ در حالی که در اسپانیا همین تعداد فقیر، حدود 21 درصد کل درآمد کشور را به خود اختصاص میدهند. ولی هنوز هم تفاوت های بسیاری در میزان درآمد خالص( درآمد بعد از پرداخت مالیات و قبوض) فقیر و غنی وجود دارد.
با توجه به جمعیت اسپانیا، و با توجه به خط فقر که در سال 1992، درحدود 38.000 پزتا در ماه بود، بیشتر خانواده های اسپانیایی زیر خط فقر قرار میگیرند. 17 درصد خانوادهها(یعنی یک پنجم جمعیت) فقیر محسوب میشوند. البته نباید از نظر دور داشت که این آمار در زمان رکود شدید اقتصادی اسپانیا گرفته شده است؛ زمانی که بیکاری در کشور بیداد میکرد و به بالاترین میزان خود در تاریخ اسپانیا رسید، یعنی به 3.6 میلیون نفر.
طبق آمار سال 1993 که گزارش پنجم فواِسا( FOESSA) محسوب میشد، 3.6 درصد جمعیت در فقر شدید به سر میبردند و درآمدی پایین تر از یک چهارم حد متوسط داشتند، و حدود 16.5 درصد در فقری نسبی بودند، که درآمدشان بین نصف و یا یک چهارم در آمد متوسط در نوسان بود.
دلایل مختلفی برای فقر میتوان ذکر کرد، از جمله: بیکاری زیاد، افراد با مشاغل موقت و یا با درآمد و مزایای پایین، خانواده های بزرگ که می خواهند فقط از مزایای دولتی بهرهمند شوند، تعداد زیاد افراد سالخورده با حداقل حقوق بازنشستگی، نبود تحصیلات کافی برای یافتن شغلی مناسب، مهاجرین غیر قانونی، و اعتیاد به مواد مخدر.
باید در نظر داشت که تفاوت های منطقه ای بسیار بر مسئلۀ فقر تأثیر گذار است؛ از آنجا که نقاط فقیر نشین اسپانیا حتی نیمی از میزان بهره مندی محلات ثروتمند کشور از درآمد ناخالص داخلی را نیز ندارند. در مناطق روستایی، درآمدها بسیار پایین تر از مناطق شهرنشین است. در اسپانیا مسئله تکدی گری، بسیار رایج است.
رفتارهای جنسی
رفتارهای جنسی[I] تردیدی نیست که از پایان دوران دیکتاتوری فرانکو، چیزی نزدیک به یک انقلاب در این زمینه در اسپانیا رخ داده است. هنوز هم میزان آمارهایی قابل اعتماد در زمینۀ رفتارها و الگوهای جنسی در اسپانیا بسیار اندک و نادر است، و بیشتر این آمارها به نتایج متضاد میانجامند. از دهۀ 1980 به بعد، انتشار عکس های مجلات و روزنامه ها بدون سانسور صورت میگرفت. حتی در کلوبها و تئاتر و سینما و تلویزیون نیز برای نمایش مسائل جنسی محدودیتی وجود نداشت. از سوی دیگر، در نظر سنجی از افراد مختلف در جامعه این نتیجه به دست میآمد که دید مردم نسبت به این مسائل تغییر بیشتری یافته و آزادگرایانه تر شده است. در نسل جدید اسپانیا، مسائلی چون پیشگیری از بارداری، سقط جنین، روابط جنسی پیش از ازدواج، زندگی با هم خانه ای از جنس مخالف، طلاق، و عواملی از این دست، بسیار پذیرفته تر از گذشته شده و دیگر این مسائل تعجب آور محسوب نمیشوند. در پایان سال 1973 در اسپانیا فقط 22 درصد مردم معتقد بودند که پیشگیری از بارداری امری غیر قابل قبول است.
در زمان رژیم فرانکو، نزدیک به نیم میلیون نفر(زن) به بهانۀ تنظیم هورمون، از قرص های ضد بارداری استفاده میکردند؛ این روش تنها راه استفاده از این نوع دارو بود. با وجود آزاد شدن استفاده از این داروها بعد از زمان فرانکو، هنوز هم تعداد سقط جنین در کشور که در زمان فرانکو 300.000 مورد غیر قانونی بود، کاهش چندانی نیافته است؛ این امر نشان میدهد که نسبت به این مسئله سهل انگاری کهنه ای وجود دارد. طبق آمار سال 1993، حدود 52 درصد افراد بین سنین 18 تا 21 از روش های ضد بارداری استفاده نمیکردند. این آمار در بانوان بین سنین 22 تا 25 و نیز 26 تا 35 در حدود 23 درصد بود، و در سنین 36 تا 45، نزدیک به 32 درصد. این آمار نشان میدهد که از هر 3 زن اسپانیایی بین سنین 18 تا 45، 1 نفر از روشهای پیشگیری از بارداری استفاده میکند.
به نظر میرسد در جامعۀ اسپانیا، مردم در اظهار عقاید خود بسیار جسورانه تر از رفتار واقعیشان خود را نشان میدهند. مثلاً زندگی با جنس مخالف بدون پیوند زناشویی، از نظر دو سوم اسپانیاییها قابل قبول است، ولی تنها معدودی از افراد بدین صورت زندگی میکنند. علاوه بر این تفاوت های فرهنگی در مناطق مختلف جغرافیایی را نیز باید در نظر گرفت؛ بیشترین میزان این همزیستی ها در شهر بارسلونا است. بعد از بارسلونا، در مادرید نیز این امر رایج است. بیشتر کسانی که به این شکل زندگی میکنند بین 20 تا 29 و یا 30 تا 39 سال سن دارند. بیشتر این افراد نیز مجرد هستند، نه افراد طلاق گرفته یا افرادی که همسر خود را از دست داده اند. به نظر میرسد که بین این نوع همزیستی و در آمد بالا و نیز میزان تحصیلات بالا ( بالاتر از حد متوسط) رابطه ای مستقیم وجود دارد. هرچه میزان تحصیلات بالاتر میرود، همزیستی بیشتری دیده میشود. میان زنان تحصیل کرده، میزان این همزیستی پنج برابر حد متوسط است، ولی در مورد مردان، فقط سه برابر حد متوسط.
قمار
به نظر میرسد که در اسپانیا قماربازان بزرگ زیادی وجود دارد. اسپانیا در اروپا از نظر تعداد قماربازان حرفه ای در رتبۀ اول و در کل جهان در ردۀ سوم است؛ یعنی بعد از آمریکا و فیلیپین. فقط در سال 1991 در اسپانیا، قماربازان به اندازۀ حدود یک ششم مبلغی که صرف خورد و خوراک اسپانیاییها می شود، و به اندازۀ 50 درصد کل مبلغی که برای الکل و تنباکو در کل اسپانیا خرج میشود، بر باد دادند. طبق آمار همان سال، هر اسپانیایی نزدیک به 500 دلار آمریکا صرف قمار کرده بود؛ البته اگر دستگاههای قمار در کازینوها را در نظر نگیریم.
قماربازی به صورت قانونی[II] در کازینوها، در مراکز بازی بینگو، و نیز با دستگاههای قمار امکان پذیر است. علاوه بر قمار، بخت آزمایی نیز وجود دارد که بیشتر برای پول و برای نتیجۀ بازی های فوتبال است. در سال 1996 در اسپانیا، 18 کازینو، و 539 مرکز بازی بینگو وجود داشت. گسترش قماربازی قانونی به معنی پایان یافتن قمار غیرقانونی نیست. در دهۀ 1980، حدود 500.000 میلیون پزتا برای بازیهای ورق و دومینو در مشروب فروشیها و در سایر مناطق عمومی مورد شرط بندی قرار گرفته بود[۱].
نیز نگاه کنید به
آسیب ها و چالش های اجتماعی در چین؛ آسیب شناسی اجتماعی در ژاپن؛ آسیب شناسی اجتماعی در روسیه؛ خشونت ها و آسیب های خانواده در مصر؛ آسیب شناسی اجتماعی در تونس؛ آسیب شناسی اجتماعی در افغانستان؛ آسیب شناسی اجتماعی در سنگال؛ آسیب شناسی اجتماعی در آرژانتین؛ آسیب شناسی اجتماعی در فرانسه؛ آسیب شناسی اجتماعی در مالی؛ آسیب شناسی اجتماعی در سوریه؛ آسیب شناسی اجتماعی در ساحل عاج؛ آسیب شناسی اجتماعی در زیمبابوه؛ آسیب شناسی اجتماعی در اوکراین؛ آسیب شناسی اجتماعی در اردن؛ آسیب شناسی اجتماعی در اتیوپی؛ آسیب شناسی اجتماعی در سیرالئون؛ آسیب شناسی اجتماعی در قطر؛ آسیب شناسی اجتماعی در بنگلادش؛ آسیب شناسی اجتماعی در گرجستان؛ آسیب شناسی اجتماعی در تایلند
پاورقی
[I] - آمارهای این بخش ازمؤسسه فواِسا گرفته شده است: FOESSA
[II] - قوانین ممنوعیت قمار درزمان فرانکو، ازسال 1977 به بعد بسیار آسانگیرانه تربودند و قمار را در بعضی اماکن قانونی تلقی میکردند.
کتابشناسی
- ↑ فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)