بهداشت و سلامت اسپانیا
مسئلۀ بهداشت از سال 1986 در جامعۀ اسپانیا مطرح شد؛ از زمانی که دولت سوسیالیست کارگران قانون بهداشت عمومی را تصویب کرد. قبل از این، حمایت بهداشتی شهروندان با بیمۀ اجباری رژیم فرانکو، رایج شده از سال 1942 به بعد بود. در سال 1975، یعنی در زمان مرگ فرانکو، حدود 80 درصد جمعیت تحت پوشش این بیمه بودند. در اوایل دهۀ 1990، امکانات بهداشتی ( به جز دندان پزشکی و روان پزشکی) برای 99 درصد جمعیت کشور فراهم بود؛ هرچند که هر فردی که از دولت حقوق نمیگرفت، میبایست 40 درصد هزینه ها را خود متحمل شود. مدیریت مسئلۀ بهداشت، به طور کامل به مؤسسه ملی بهداشت و سلامت(INSALUD Instituto Nacional de la Salud: National Health Agency)) واگذار شده است، که در سال 1978 تأسیس شد. در این سال، هفت جامعۀ خود گردان در اسپانیا، که حدود 60 درصد کل جمعیت کشور را دارا بودند، مسئولیت فراهم کردن امکانات بهداشتی خود و نیز فراهم آوردن هزینه ها و سیاست گذاری برای این ارگان را متقبل شدند.
در اسپانیا، پیشرفت مسئلۀ بهداشت، و ساخت و ساز سریع بیمارستانهای جدید چشم گیر است. بیمارستانهای خصوصی در اسپانیا حدود 30 درصد کل بیمارستان ها هستند که نزدیک به 20 درصد تخت های بیمارستانی برای بیماران را فراهم میکند. این بیمارستان های خصوصی از دولت بودجه دریافت میکنند ولی لازمۀ این دریافت هزینهها، امضای قراردادی با مقامات مربوطه است که در آن شرایطی که این بیمارستانها در آن فعالیت میکنند، مشخص میشود. نزدیک به 80 درصد بودجۀ دولت برای بهداشت، به بیمارستان های دولتی اختصاص دارد؛ این رقم در حدود 6 درصد تولید ناخالص داخلی اسپانیاست، ولی باز هم نسبت به سایر کشورهای اتحادیۀ اروپا در سطح پایینی قرار دارد.
بیشتر بودجۀ دولت در مسئلۀ بهداشت، متوجه مراقبتهای ویژه بیمارستانی است و کمتر به مسائلی چون مراقبتهای اولیه، آموزش مسائل بهداشتی، و نیز پیشگیری از بیماریها پرداخته میشود. شاید یکی از دلایل این امر، به تاریخ باز میگردد، زمانی که در رژیم فرانکو، پیشگیری از بیماریها یک دستور اجتماعی بود و تحت کنترل وزارت امور داخلی کشور.
با وجود پیشرفت در مسئلۀ بهداشت، هنوز هم صف انتظاری طولانی برای گرفتن نوبت در بیمارستانها وجود دارد. تعداد تختهای بیمارستانی، هنوز هم به تعداد بیماران نیست. علاوه بر آن، مراقبتهای ویژه بعد از عمل جراحی بسیار ضعیف است. ولی تعداد پزشکان همچنان رو به افزایش است، که به سختی میتوانند موقعیتی ثابت در یک بیمارستان پیدا کنند؛ این امر باعث تشنج بسیاری در این شغل شده است و در دهۀ 1990 کشور اسپانیا شاهد اعتصاب ها و تظاهرات بسیاری بود. با وجود اینکه کشور اسپانیا دارای پزشکان بسیاری است، ولی توزیع این پزشکان به صورت متوازن نبوده است.
طبق آمارهایی که از وضعیت سلامتی در اسپانیا به دست آمده است، این کشور در میان سایر کشورهای صنعتی در رده ای بالا قرار میگیرد. در سال 1983، این کشور حدود 115000 پزشک داشت که آن را در رده ی ششم در جهان قرار میداد. این در حالی است که تعداد پرستاران در این کشور به نسبت جمعیت، بسیار کم بود. علاوه بر آن، اسپانیا از نظر هزینه هایی که برای سلامتی هر نفر باید بشود، در رده ای بسیار پایین قرار میگرفت( هزینه ای بالغ بر 220$ آمریکا به ازای هر نفر). در سال 1981 اسپانیا حدود 1000 بیمارستان و 194000 تخت برای بیماران بود؛ یعنی 5.4 تخت برای هر 1000 نفر در کشور. با توجه به همه این آمارها باید گفت که این کشور با نوعی ناهماهنگی مواجه بوده است. با وجود تعداد بالای طبیبان، کشور نتوانست بیماری های مانند سل را ریشه کن کند. در سال 1983 بیشتر از 9000 مورد مبتلا به این بیماری بودند. بیماری دیگر تیفوئید بود که 5500 نفر در همان سال به آن مبتلا بودند، و هنوز هم هر ساله مواردی از جذام گزارش می شد. دلیل این مشکلات شاید تا حدی مربوط به عدم هماهنگی در توزیع مراکز بهداشتی و سلامتی در کشور بود. بعضی از بیمارستان ها در برخی مناطق کشور دارای تعداد زیادی کارمند، ولی در مناطق دیگر تقریباً خالی از کادری مجرب بودند . بد ترین مناطق در این مورد معمولاٌ در حومه شهرهای صنعتی قرار داشتند. طبق یک گزارش، در نزدیکی والکاس(Vallecas)، نزدیک مادرید، جایی که حدود 700000 نفر سکنه داشت، هیچ بیمارستانی یافت نمی شد و فقط 3 پزشک در منطقه ساکن بودند که به ازای هر دقیقه یک بیمار را ویزیت می کردند.
از نظر میزان و دلایل مرگ ومیر اسپانیا مانند سایر کشورهای صنعتی بود. هرچند که آمار سرطان و بیماری های قلبی در اسپانیا کمتر از سایر کشورهای صنعتی بود. از 290000 مرگی که در سال 1980 در کشور گزارش شد، نزدیک به 45.8 درصد آن به دلیل مشکلات عروقی، بیشتر سکته و حمله های قلبی، و بیشترین دلیل آن نئوپلاسم های بدخیم بود. حدود 20.2 درصد فوت افراد به علت سرطان هایی از یک نوع بوده است. حدود یک دهم کل مرگ و میر، یعنی در حدود 9.2 درصد آنها به دلیل ناهنجاری های تنفسی بود؛ به این دلیل که اسپانیایی ها از نظر مصرف دخانیات، بعد از یونان، در رده دوم در اروپا قرار دارند. نزدیک 40 درصد بزرگسالان و 50 درصد جوانان سیگار می کشند. حتی نوجوانان 14 ساله حدود 2700 نخ سیگار در سال مصرف می کنند. 2 درصد مرگ و میر به دلیل تصادف با اتوموبیل، و 0.5 درصد آن به علت خودکشی بود.
در دهه های 60 و 70، کشور اسپانیا میزان مرگ و میر نوزادان را تا حد زیادی کاهش داد. بین سال های 1965 تا 1985، اسپانیا در بین سایر کشورهای صنعتی، بالاترین میزان مرگ و میر نوزاد را دارا بود؛ حدود 38 مرگ در هر هزار تولد. این رقم در سال 1985 به 10 مرگ در هر هزار تولد رسید، که این کشور را به نهمین کشور با مرگ و میر پایین نوزادان تبدیل کرد. در سال 1979، مرگ و میر کودکان زیر یک سال از 13 نفر در هر هزار نفر به 9 نفر در هر هزار نفر رسید؛ و مرگ و میر کودکان زیر 5 سال از 15 نفر در هزار به زیر 10 نفر در هزار نفر رسید.
علاوه بر همه این مسائل، در دهه های 60 و 70، اسپانیا تغییرات زیادی در الگوهای مصرف و تغذیه در جامعه ایجاد کرد. اسپانیایی ها در سال 1983، از نظر میزان کالری های مصرفی به ازای هر نفر، در رده بیست و نهم در جهان قرار داشتند، که کشور را تقریباً هم امتیاز با کشورهایی مانند فرانسه، انگلیس، فنلاند، ژاپن، سوئد و نروژ می کرد.
در سال 1981 اسپانیا با معضلی به نام سندروم مسمومیت(Vallecas) که هنوز هم توضیحی قانع کننده برای آن پیدا نشده است مواجه شد. باور جامعه بر این بود که این معضل به دلیل مصرف روغن هسته ی انگوری بوده است که برای مصارف صنعتی تهیه شده بود، و نه برای مصارف خانگی؛ این روغن به عنوان روغن زیتون به مردم فروخته شده بود. بیشتر از 300 نفر در اثر مصرف این محصول جان خود را از دست دادند و بیشتر از صدها نفر دچار فلج و سایر ناتوانی های مرتبط شدند.
تعداد زیادی از مردم اسپانیا در اثر فجایع و تصادفات هواپیمایی، تصادفات قطار و اتوبوس، آتش سوزی در هتل ها و یا آتش سوزی در اثر نشت گاز جان خود را از دست دادند. شاید دلیل آن استانداردهای پایین و عدم کارایی و مسئولیت پذیری بخش خصوصی در این کشور باشد که با سرعت بسیار بالایی گسترش یافت.
سقط جنین
در زمان فرانکو، مسئلۀ سقط جنین غیر قانونی بود و بیشتر مسئلۀ پیش گیری از بارداری مطرح بود. پیش گیری از بارداری در سال 1978 مجاز و قانونی شد. در آن زمان، تعداد سقط جنین ها بین 300.000 تا 350.000، یعنی در حدود 40 درصد نوزادان، بود. در سال 1985، دیگر سقط جنین با شرایط و در وضعیت های خاص، جرم محسوب نمی شد.
ایدز
در اواخر سال 1987، تعداد افراد مبتلا به بیماری ایدز از 112 نفر به 620 نفر رسید. هرچند که این رقم بالا به نظر می رسد، ولی به نسبت سایر کشورهای توسعه یافته مانند فرانسه در نهایت رقمی پایین محسوب می شد؛ و نیز به نسبت ایالات متحده آمریکا با 40000 مورد ایدز در همان سال. بیشتر از نیمی از آمار ابتلا به ایدز به دلیل مصرف مواد مخدر بود. حدود یک دهم مبتلایان، از بیماران هموفیلی بودند.
در اسپانیا در سال 1981 نزدیک به 40.000 مورد بیماری ایدز گزارش شد. طبق آمار مرکز ملی ثبت موارد ایدز، تا پایان سال 1994، 27500 مورد بیماری ایدز و 15.000 مورد مرگ مرتبط با بیماری ایدز گزارش شده بود. ولی به نظر می رسد که این آمار بسیار پایین تر از حقایق جامعه است؛ علاوه بر آن بسیاری از مرگ ها که در اثر بیماری ایدز بوده، به دلیل ناشناخته بودن ایدز، نوعی دیگر از بیماری تلقی می شده و در نتیجه در آمارها گنجانده نمی شده است. دلیل اصلی انتقال ویروس ایدز مصرف مواد مخدر( در حدود 64 درصد)، هم جنس گرایی ( 15 درصد)، انتقال از طریق فعالیت های جنسی عادی( 13 درصد) و انتقال به جنین (2 درصد) گزارش شده است؛ در حالی که در سایر مناطق اروپا، هم جنس گرایی عامل اصلی انتقال ایدز است، نه مصرف مواد مخدر. حدود 80 درصد بیماران شناخته شده را مردان تشکیل میدهند.
اکنون به طور رسمی اعلام شده که تعداد مبتلایان به ایدز در حدود 150.000 نفر است و سالانه 4.000 نفر به این بیماران افزوده می شود. بیشترین نقاطی که این بیماری در آنها مشاهده می شود مادرید، کاتالونیا، و باسک است. باندهای قوی قاچاق مواد مخدر باعث شده است که حتی 30 درصد از جمعیت زندانیان این کشور نیز به این بیماری مبتلا شوند. با وجود تلاش های دولت برای آگاه سازی مردم از خطرات مواد مخدر در انتقال ایدز، هنوز هم آمار این بیماری رو به افزایش است.
کشور اسپانیا در سال 1990 در حدود 20.000 میلیون پزتا برای ارائه خدمات بهداشتی برای جلوگیری از شیوع ایدز هزینه کرد؛ این امر باعث شد که بسیاری از متخصصان اظهار کنند که میزان توجه دولت به سایر بیماری های مهم کم است. باید گفت که به دلیل آگاه سازی مردم، از دهۀ 1990 به بعد، شیوع ایدز روند کند تری داشته است. با وجود این، با تعداد 120 نفر مبتلا به ایدز، به ازای هر 1 میلیون نفر در اسپانیا، اکنون این کشور شاهد بالاترین تعداد مبتلایان به ایدز در اروپا می باشد.
جدول شماره 1. تعداد پزشکان و دندانپزشکان در اسپانیا
تعداد پزشکان و دندان پزشکان به ازای هر 1000 نفر | 1999 | 2000 |
پزشکان | 444.0 | 453.9 |
دندان پزشکان | 42.9 | 44.5 |
جدول شماره 2. تعداد تخت های بیمارستانی در اسپانیا
تعداد تخت های بیمارستانی در اسپانیا | 1999 | 2000 | 2001 |
162.608 | 161.217 | 160.162 |
جدول شماره 3. میزان تولد و مرگ در اسپانیا
میزان تولد و مرگ در اسپانیا | |||
به ازای هر 1000 نفر | 2000 | 2001 | 2002 |
تولد | 397.6 | 403.9 | 411.5 |
مرگ | 360.4 | 358.9 | 365.8 |
مرگ نوزادان | 1.535 | 1.394 | بدون آمار |
جدول شماره 4. امید به زندگی در اسپانیا
امید به زندگی در اسپانیا | 2001 | 2002 |
زن | 82.9 | 83.1 |
مرد | 75.9 | 75.7 |
در حال به روز رسانی و ویرایش
نیز نگاه کنید به
بهداشت و سلامت آرژانتین؛ بهداشت و سلامت ژاپن؛ بهداشت و سلامت روسیه؛ بهداشت و سلامت کانادا؛ بهداشت و سلامت کوبا؛ بهداشت و سلامت لبنان؛ بهداشت و سلامت در مصر؛ بهداشت و سلامت تونس؛ بهداشت و سلامت افغانستان؛ بهداشت و سلامت سنگال؛ بهداشت و سلامت فرانسه؛ بهداشت و سلامت در مالی؛ بهداشت و سلامت سوریه؛ بهداشت و سلامت ساحل عاج؛ بهداشت و سلامت زیمبابوه؛ بهداشت و سلامت اوکراین؛ وضعیت بهداشت و سلامتی در اردن؛ بهداشت و سلامت اتیوپی؛ بهداشت و سلامت سیرالئون؛ بهداشت و سلامت قطر؛ بهداشت و سلامت گرجستان؛ بهداشت و سلامت بنگلادش؛ بهداشت و سلامت قزاقستان؛ بهداشت و سلامت سریلانکا؛ وضعیت بهداشت و سلامت سودان؛ بهداشت و سلامت تایلند؛ وضعیت بهداشت و سلامت جامعه در چین
کتابشناسی
- ↑ Eurostat, newcronos, theme 3, Health_Health and Safety_ European Union Encyclopedia and directory-2005- Migration and Assylum opean Union Encyclopedie and directory-2005- page 503page 525-526
- ↑ Eurostat, newcronos, theme 3, Health_Health and Safety_ European Union Encyclopedia and directory-2005- page 527
- ↑ Eurostat, newcronos, theme 3, Demo-Demography_ European Union Encyclopedia and directory-2005- page 507-509
- ↑ Eurostat, newcronos, theme 3, Demo-Demography_ European Union Encyclopedia and directory-2005- page 509
- ↑ فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)