جامعه و نظام اجتماعی تایلند
جامعه و نظام اجتماعی تایلند شامل گروه ها و روابط اجتماعی، هنجارها و ارزش های اجتماعی، نهاد خانواده، زنان، آسیب ششناسی اجتماعی، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم تایلند و... است که در ذیل شرح داده شده است.
]
گروهها و روابط اجتماعی تایلند
تایلند جامعهای کشاورزی و چندقومی است که حدود ۷۵ درصد از جمعیت را تاییها (سیامی)، ۱۴ درصد را چینیها، ۵ درصد را مالایوها و ۶ درصد بقیه را اقوام دیگر تشکیل میدهند. شمار کمی از کامبوجیها در نزدیکی مرزهای شرقی تایلند و گروههای کوچکی از اقوام کوهنشین مانند «مو، لاهو، یائو، لیسو، لاوا، لولو، کارن» (Meo, Lahu, Yao, Lius, Lawa, Lolo Karen)، در نواحی دوردست شمال و غرب تایلند زندگی میکنند. اقوام «لائو» که تایی شمرده میشوند و در شمال شرقی تایلند اقامت دارند، از نظر زبان و آداب و رسوم به مردم لائوس، در آن سوی رود مکونگ نزدیکترند، ولی نمیتوان آنها را از اقوام اقلیت شمرد.بزرگترین اقلیت قومی تایلند چینیتباران هستند که تعیین شمار دقیق آنها دشوار است؛ زیرا بسیاری از آنها که در بانکوک و نیز در نواحی شمالی تایلند زندگی میکنند، جذب فرهنگ و جامعه تایلند شدهاند. از نظر مذهبی، تاییها بوداییاند، چینیها کنفوسیوسیاند و ملایوها مسلمانند.
اولین مهاجران چینی از اقوام هوکین (Hokkien) بودند که پس از سده هجدهم به عنوان مأمور گردآوری مالیات برای خاندان سلطنتی تایلند، وارد این کشور شدند.گروه دیگر تئوچوها (Teochew) بودند که در بانکوک به بازرگانی پرداختند.
از سوی دیگر، بر اثر اوضاع اقتصادی و سیاسی چین در سالهای بعد، مهاجرتهای گستردهای از چین به تایلند صورت گرفت، چینیهای تایلند، مردمی پرکار هستند که بر تجارت و امور مالی و اقتصادی محلی کشور، چنگ انداختهاند. مدیریت حدود ۶۰ درصد شرکتهای بزرگ و اداره همه بانکهای تایلند در کنترل مشترک خانوادههای ثروتمند چینی، تایی است؛ ولی تمرکز وسیع ثروت در دست چینیها، هیچگونه تعارضی میان آنها و مردم تایلند ایجاد نکرده است[۱].
«در تایلند برخلاف دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی، چینیها مرکز رقابتهای قومی نیستند، بدینعلت که ازدواجهای بسیاری صورت گرفته است و بیشتر چینیها در جامعه تایلندی ادغام شدهاند. آنها نام خانوادگی تایلندی برگزیدهاند و به جای لهجههای چینی به زبان تایلندی صحبت میکنند و بیشتر آنها تبعه تایلند هستند. این چینیتایلندیها در همهٔ طبقات اجتماعی حضور دارند، اما از راهیابی به طبقهٔ مقامات کشوری و لشگری محروم ماندهاند، بیشتر کارهای تجاری را آنها میگردانند و بعضی از آنها در پشت صحنه، بهدلیل داشتن ثروت، قدرتمند هستند»[۲].
ملایوهای مسلمان با ۵ درصد پس از چینیها، بزرگترین اقلیت قومی تایلند شمرده میشوند که در نواحی جنوبی تایلند ساکناند و به کشت کائوچو و یا ماهیگیری اشتغال دارند؛ ولی روابط آنها با بودائیان محلی خالی از تعارض نیست[۳].
هنجارها و ارزش های اجتماعی تایلند
تایلند را از آن رو «سرزمین لبخند» (Land of Smile) نام نهادهاند که خنده و خوشرویی، ویژگی اصلی مردم این سرزمین است. در آئین بودا خوشرویی و مهربانی با دیگران، نوعی ادای خیرات برای مردگان بهشمار میرود. «تایلندیها اگر خوشحال باشند، میخندند. اگر اشتباهی انجام داده باشند، برای عذرخواهی لبخند میزنند، برای تشکر هم لبخند میزنند. هر وقت عصبانی میشوند، میخندند و در وقت شرمندگی نیز لبخندی حاکی از تأسف بهلب میآورند. آنها به فکر امروز هستند و توجهی به دیروز و فردا ندارند. روحیهای صلحجو دارند. اعتراض و مخالفت در آنها کمتر دیده میشود. علاقه به زندگی و لذتبردن از آن در میان آنها بسیار مشهود است و خیلی زود با هر وضعیتی هماهنگ میشوند. در مقابل عقاید مخالف، اهل تسامح هستند. در دفاع از عقیده خود، حساسیت چندانی ندارند. خونسردی، آرامش، خوشگذرانی و علاقه به رقص و خنده از خصوصیات آنها است. انسانهایی صبور و اهل مدارا هستند و از رفتارهای تند و توهینآمیز دوری میکنند. در مجموع، غم و اندوه برای آنها معنا ندارد. تایلندیها میهماننوازند. در تایلند همه شغلها محترم و مقدس هستند...
تایلندیها همگی علاوه بر نام اصلی خود، نام غیررسمی و معمولا کوتاهی نیز دارند... مردم تایلند به موسیقی غربی علاقه بسیاری دارند. به عهد خود وفادارند، دروغ نمیگویند، تهمت نمیزنند، غیبت نمیکنند و با بیگانگان همواره با نزاکت و تبسم رفتار میکنند.کم صحبت میکنند و درباره مسائل جدی حرف نمیزنند. در میان آنها دزدی و تجاوز به مال و حقوق دیگران کمتر مشاهده میشود. در تجارت صادقاند و شرکای خوبی هستند. راحتطلبی و عشق به تعطیلی از دیگر خصوصیات مردم تایلند است»[۴].
«میانهروی اعتقاد اساسی آئین بودا است: خوشحالی و ناراحتی بیش از حد ممنوع است، در نتیجه، تایلندیها به صبوری و بردباری معتقدند؛ چراکه مسائل مادی (و دستاوردهای فردی) در طرح کلی زندگی نقش مهمی ندارند»[۵].
در ۳۳۰ سال پیش، درباره برخی از رفتارهای اجتماعی مردم سیام چنین مینویسد:
«و فیمابین این طایفه بسیار قبیح است که احدی از دعوی عاجز آید... و خود و زن و اطفال را میفروشند و رهن کرده خرج دعوی میکنند... و بسا دعاوی روی داده که از زمان آبا و اجداد این پادشاه تا حال مشخص نشده و به هر چند سال، یک مرتبه در آن تجدید دعوی میکنند... و آقا محمد [استرآبادی] چنان قرار داده بود که هر طایفه، قاضی و مفتی از خود داشته باشد و به مذهب و کیش خود با ایشان سر کنند... در آن ولایت حمامی نیست، مرد و زن هر روز دو مرتبه به کنار این آب [رودخانه] آمده، بدن را میشویند و هرگز در مدت عمر سر به زیر آب نمیبرند و آن کار را گناه میدانند»[۶].
تایلندیها مردمی بسیار خرافی هستند و این اعتقاد، نهتنها در میان عوام بلکه در میان فرهیختگان و سیاستمداران هم رایج است، مردم برای انجامدادن مراسم و مسافرتها و دیگر کارهای خود، به فالگیرها و پیشگویان رجوع میکنند. همچنین شرکت در بختآزمایی، از علایق مردم تایلند است و برای پیشگوییِ نمرههای برنده در قرعهکشی، به روشهای عجیب و غریب متوسل میشوند. قبایل کوهنشین شمال تایلند به موجودات فوق طبیعی و اجرای آموزههای نیاکان خود باور دارند و خشنودی ارواح نیاکان را ارج مینهند. آنها برنج را هم دارای روح میدانند و برای خشنودی روح برنج در کشتزارها دست به نیایش بر میدارند. تایلندیها را میتوان مردمی صادق، درستکار، با مناعت طبع، پایبند به اخلاق و معنویات دانست. احترام به بزرگان خانواده، در تایلند واجب است. نکتهای که باید درباره ارزشهای اجتماعی مردم تایلند به یاد داشت، رابطه تاریخی آنها با فیل است. میدانیم که فیل از حیوانات بومی هند و تایلند است؛ از این رو، افزون بر وجود فیزیکی آن در تایلند، از راه اساطیر هندی وارد نظام عقیدتی مردم تایلند شده است و جایگاه والایی نزد تایلندیها دارد و در تاریخ و افسانهها همواره نقشی برجسته ایفا میکند. بهویژه، فیل سفید که در میان مردم، غیر از احترام، تقدس نیز دارد؛ هرجا فیل سفیدی زاده شود، بر اساس سنتهای تاریخی، از آنِ پادشاه شمرده میشود و باید آن را بهخوبی تر و خشک کنند. بههمیندلیل، از دیرباز یکی از عناوین رسمی شاهان تایلند که مایه مباهات آنهاست، «خداوند فیل سفید» تعیین شده است، در زمان پادشاهی رامای دوم که سه فیل سفید داشت، شکل فیل سفید بر روی زمینه سرخ پرچم ملی قرار گرفت و این پرچم سالیان دراز پرچم ملی تایلند بود[i].
در جامعهٔ تایلند فاصله طبقاتی مسئلهای پذیرفته شده است و دشمنی طبقاتی رایج نیست. هر گروه اجتماعی درون روابط طبقاتی، به کار و کوشش سرگرم است.
«کلمهٔ «تای» در لغت ایشان به معنی «آزادی» است و تایلندیها خود را «مردم آزاد» لقب دادهاند و به این نام افتخار میکنند. زن و مرد البسهٔ قدیمی گوناگون و رنگارنگ را (جز در کوهستانها) ترک کردهاند و به جامههای سادهٔ اروپایی ملبس شدهاند؛ در کوچه و بازار و مزرعه، در شهر و در ده و قصبه، همه جا آثار فعالیت و سعی و عمل نمودار است. در روش سیاسی از کمونیستها بسیار بر حذر میباشند و کمتر بهدنبال عقاید افراطی و انقلابی میروند. دو مبدأ مذهب و سلطنت در روح ایشان ریشهٔ قوی دارد و از جان و دل به هر دو علاقهمند میباشند»[۷][۸].
نهاد خانواده
خانواده را میتوان نشاندهنده یکی از ارزشهای اجتماعی مهم تایلند بهویژه در روستاها، یعنی محل اقامت بیشتر تایلندیها، بهشمار آورد. تایلندیها بسیار خانواده دوست هستند. مانند ایران قدیم، خانوادهها تا چند نسل زیر یک سقف زندگی میکنند یا در چند خانه کنار یکدیگر هستند.
در این محیط است که فرزندان و نسلهای بعدی با رفتارها و ارزشهای اجتماعی این جامعه آشنا میشوند و با آن خو میگیرند. خانههای تایلندی معمولا با چوب ساخته میشود و بر روی پایههای چوبی قرار دارد، در هر خانه، حیوانات اهلی مانند بوفالو، خوک، مرغ و خروس در پایین نگهداری میشوند و اعضای خانواده در طبقه بالا که اغلب یک اتاقه است، در کنار هم زندگی میکنند؛ ولی اگر خانواده بزرگ باشد، مانند خانههای قدیم ایران چند اتاق چوبی در اطراف یک حیاط ساخته میشود، این زندگی جمعی، آزادی فردی را بدان شکل که در غرب رایج است، بها نمیدهد و برای دوام آن باید گذشت و مدارا داشت. حتی در میان شهرنشینها نیز چند نسل در کنار هم به این شکل زندگی میکنند.
مانند جامعهٔ ایران، در تایلند نیز پدر، رئیس خانواده است و مادر هم در مدیریت دخل و خرج خانواده و تربیت فرزندان نقش مهمی بازی میکند. فرزندان از کودکی در دامن پدربزرگ و مادربزرگ رشد میکنند و حتی با بستگان دورتر، مانند عمه و خاله، اُنس میگیرند. افراد از هنگام کودکی احترامگذاشتن به بزرگترها را یاد میگیرند، آنچنانکه بیرون خانواده هم، احترام به بزرگترها ملکهٔ ذهن افراد میشود. فرد یاد میگیرد که سلسله مراتب اجتماعی را رعایت کند و همواره به پدر و مادر، معلم، مدیر، ناظم، رئیس اداره یا شرکت، مدیرکل، وزیر، نخستوزیر و پادشاه مملکت احترام گذارد. از این رو، میتوان گفت که خانواده در تایلند، سنگ بنای ارزشهای اجتماعی این کشور را تشکیل میدهد و وابستگی افراد خانواده حتی اگر خیلی دور از یکدیگر زندگیکنند، قوی است. از دوران کودکی افراد را با حس مسئولیتبار میآورند و بسته به سن و سال هر کس، وظایفی به او واگذار میکنند تا در کارهای خانواده مشارکت داشته باشد، با بزرگشدن افراد، وظایف و مسئولیتهای آنها نیز افزایش مییابد تا این که بهصورت عضو کاملی از خانواده درمیآیند و در تصمیمگیریهای گروهی شرکت میکنند. یکی از ویژگیهای خانوادههای تایلندی، نگهداری از سالمندان در خانه است. سالمندان مقام و منزلت ویژهای در خانه دارند. تجربهها و اندرزها و رهنمودهای ارزنده آنها را در محیط خانه بهکار میبندند و نسلبهنسل از همین ارزشهای سنتی پیروی میکنند[۹].
زنان در تایلند
زنان تایلند همواره یکی از گروههای فعال اجتماعی این کشور بودهاند و نهتنها امروز بلکه از دیرباز در صحنه فعالیتهای اقتصادی حضور داشتهاند و انجام بیشتر کارهای خانواده و تلاش معاش، بر گردن آنها بوده است.
«و بنابر آنکه آدم آن ولایت، کم و کار، بسیار است خود فرصت تحصیل معاش ندارند و متعارف است که زنان در بازارها بدون پرده و حجابی به خرید و فروخت مشغولند و به ناوها سوار و از شهر به دهات تردد کرده، تحصیل معاش میکنند و اهل صنایع سابقاً در مملکت ایشان مطلقاً نبوده، چند وقت است که از اطراف و جوانب جمعی رفته و بعضی ضروریات میسازند»[۱۰].
بیش از ۱۸ میلیون نفر از نیروی کار 39/5 میلیون نفری تایلند را زنان تشکیل میدهند (مرکز آمار تایلند، ۲۰۱۲م) که در میان کشورهای شرق آسیا، بالاترین نرخ مشارکت زنان در نیروی کار بهشمار میرود، باید در نظر داشت که زنان تایلند از نظر مزد دریافتی با تبعیض و نابرابری جنسیتی روبهرو هستند و بیشتر آنها در مشاغل کمدرآمد سرگرم کارند[ii]. از نظر اجتماعی و رفاهی باید اذعان کردکه برخی از قشرهای زنان در تایلند یا با بیمهری و اذیت و آزار همسران خود مواجهاند یا اینکه از آنها در کارهایی همچون قاچاق انسان، روسپیگری و شکلهای دیگری از استضعاف و جرایم جنسیتی بهرهگیری میشود. بر اساس آمار سال ۲۰۰۷م، نرخ باسوادی در زنان تایلند برابر 92/6 درصد است.
آمار موجود نشاندهندهٔ پائینبودن سن ازدواج زنان در مقایسه با مردان است و ۲۴ درصد زنان خانهدار تایلندی، سرپرستی خانواده را نیز بر عهده دارند. در سالهای گذشته با افزایش شمار گردشگران اروپایی و آمریکایی در تایلند، ازدواج مردان بیگانه بازنشسته با زنان تایلندی بسیار رایج شده است؛ برخی از زنان تایلندی از این پدیده برای فرار از فقر و رسیدن به رفاه نسبی استقبال میکنند.
نقش زنان در سیاست
زنان تایلندی تا چندی پیش نقش برجستهای در سیاست آن کشور نداشتند، اما همانگونهکه خواهیم دید، قهرمانان تاریخی بزرگی از میان آنها برخاستند که امروزه نمادی اسطورهای از خود بر جای گذاشتهاند. انقلاب ۱۹۳۲ م و برقراری رژیم مشروطه، نقش تازهای را برای زنان آفرید و سبب شد که زنان رفتهرفته به حقوق سیاسی و اجتماعی خود آگاه شوند.
در میان کشورهای آسیایی، زنان تایلند نخستین زنانی بودند که پس از انقلاب ۱۹۳۲ م دارای حق رأی در انتخابات پارلمانی شدند و همه موانع شرکت آنها در سیاست، برداشته شد. با این همه، موانع ساختاری، عوامل دستوپاگیر فرهنگی، پایینبودن سطح تحصیلات، ضعف موقعیت اجتماعیاقتصادی و مشکل مشارکت با مردان در سیاست، جلوی شرکت فعال زنان را در سیاست و حکومت تایلند میگرفت. در پنجم ژوئن ۱۹۴۹م، نخستین زن تایلندی بهنام «اوراپین چای یاکان» (Orapin Chaiyakan) به نمایندگی مجلس نمایندگان برگزیده شد و از آن پس مشارکت زنان در کارهای سیاسی افزایش یافت و در ۱۹۹۳م، نخستین زن تایلندی استاندار شد.
در تایلند از نظر قانونی هیچگونه تفاوتی میان زن و مرد نیست و آن دو در برابر قانون و سلسلهمراتب اداری و قضایی یکسان شمرده میشوند. با وجود این که زنان همواره در تاریخ تایلند و بهویژه در زمانهای حساس، نقشآفرین بودهاند، علاقه چندانی برای حضور در عرصهٔ سیاست بهخصوص ردههای بالا، از خود نشان ندادهاند؛ شماری از اعضای مجلس نمایندگان از میان زنان برگزیده شدهاند؛ ولی نسبت آنها به مردان ناچیز بوده است، تا سال ۲۰۱۱م، هیچ زنی نتوانسته بود به نخستوزیری تایلند برسد؛ در این سال، خانم «ینگ لاک شیناواترا»، خواهر جوان نخستوزیر پیشین تایلند و رهبر حزب «پیوتای» که پس از برگزاری انتخابات عمومی به نمایندگی مجلس رسیده بود، در ۴۴ سالگی نخستین زن و بیست و هشتمین نخستوزیر تاریخ تایلند شد.
میانگین شمار زنان در مقایسه با کل اعضای پارلمان در تایلند کمتر از ۱۰ درصد بوده است و بهطور متوسط، ۲۰ نماینده و ۲۰ سناتور را دربر میگیرد؛ ولی این میزان رو به افزایش است.همچنین در سالهای اخیر حدود ۵ درصد از اعضای کابینه را زنان تشکیل میدادهاند و در هر کابینه (شامل وزیران و معاونان وزرا و معاونان نخستوزیر) حدود ۲ تا ۳ زن حضور داشتهاند.
زنان عضو پارلمان تایلند در سالهای اخیر در مقایسه با دورههای پیش، تحصیلات بیشتری داشتهاند و از نظر سنی نیز جوانتر بودهاند. بیشتر زنان نماینده قبل از انتخاب به نمایندگی، مشغول کار بودهاند و اغلب از خانوادههای مرفه و سیاستپیشه و قشرهای میانی و بالای جامعه برخاستهاند. در تایلند، زنان بسیار دیرتر از مردان وارد کار سیاست میشوند که علت عمده آن مسئولیتهای مادری و همسری بیان میشود.
برخی از زنان نماینده از فعالان حقوق زنان هستند و برای بهبود وضعیت زنان میکوشند، اما عملکرد و برنامه کاری آنها فرق چندانی با نمایندگان مرد ندارد. از آنجا که نمایندگان زن، مانند مردان از میان نخبگان اقتصادیاجتماعی به پارلمان راه مییابند، نباید از آنها انتظار داشت که الگوی تودهٔ زنان تایلند که در روستاها به کار و زندگی سرگرمند، باشند، بهویژه که بستگیهای فامیلی در تایلند، مانند کشورهای دیگر آسیا، یکی از عوامل مهم توفیق در صحنه سیاست و بالارفتن از نردبان قدرت بهشمار میرود.
بررسیها نشان میدهد که زنان، بیشتر با انگیزه خدماترسانی به حوزهٔ انتخاباتی خود و خدمت به کشور و مردم وارد سیاست میشوند؛ ولی برخی نیز به دنبال جاه و مقام هستند و درواقع، انگیزهٔ آنها از فرصتطلبی ریشه میگیرد؛ زیرا بیشتر آنها با تشویق خانواده، دوستان یا سازمانهای گوناگون وارد سیاست میشوند. انگیزهٔ خدمت به حوزهٔ انتخاباتی و انجام فعالیتهای شهری، در زنان سناتور قویتر از زنان نماینده مجلس است. با این همه بررسیها نشان میدهد که زنان عضو پارلمان تایلند، در مجموع بیش از مردان احساس مسئولیت میکنند و انگیزههای جاهطلبانه میان آنها کمتر است. هرچند همهٔ آنها هدف و انگیزهٔ خود را کمک به حل مشکلات کشور و ساختن جامعهای بهتر، عنوان میکنند. در زمینهٔ مقامات محلی و شوراهای روستایی، در ۱۹۸۲م، زنان اجازه یافتند که در سطوح بالا مانند دهیاری و ریاست روستا و بخشدار، شرکت کنند؛ اما حضور آنها در این بخش نیز چندان پررنگ نیست و در بهترین حالت به ۲درصد در برابر ۹۸ درصد برای مردان رسیده است. این امر دلایل گوناگونی دارد نخست آن که مردان میتوانند تا ۶۰ سالگی که به سن بازنشستگی میرسند، در این گونه مقامات بمانند. دوم این که اشتغال زنان به کارهای خانه و خانواده در روستاها جلوی حضور فعال آنها را در اینگونه فعالیتها میگیرد و از سوی دیگر، جامعهٔ مردسالار تایلند اینگونه فعالیتها را برای مردان مناسبتر میداند و چندان علاقهمند به حضور زنان در این سمتها نیست.
در قانون اساسی تایلند فقط ۶ ماده به مسائل جنسیتی اختصاص یافته است که برابری زنان و حمایت قانون از حقوق آنها را تضمین میکند؛ اما برخی نابرابریهای قانونی همچنان در جای خود باقی است، برای نمونه، مرد میتواند همسر خود را به اتهام زنا طلاق دهد؛ ولی اگر مرد (بدون ثبت رسمی) همسر دیگری بگیرد، پیگیری قانونی آن برای زن دردسر فراوانی دارد.
در تایلند، امکانات آموزش عالی برای زنان مانند مردان مهیاست و از این نظر تفاوتی میان آن دو نیست، بیش از نیمی از فارغالتحصیلان سالانه دانشگاهها را زنان تشکیل میدهند. البته دانشگاههای وابسته به نیروهای مسلح (جز در برخی رشتهها مانند پرستاری) دانشجویان دختر را نمیپذیرند.
همانگونهکه گفتیم ۴۷ درصد یا نزدیک به نیمی از نیروی کار تایلند را زنان تشکیل میدهند که بیشتر آنها در بخشهای کشاورزی، بازرگانی، خدمات و صنایع آزادانه سرگرم کارند، میزان اشتغال زنان در شهرها و مشاغل حرفهای در مقایسه با گذشته، رو به افزایش است؛ اما حضور آنها در فرایندهای تصمیمگیری و پستهای حساس کمرنگ است و در این زمینه هنوز با موانع حقوقی و فرهنگی روبهرو هستند. از سوی دیگر، برخلاف قانون، شکاف بسیاری بین میانگین درآمد مردان با زنان وجود دارد، بیشتر زنان در مشاغل کمدرآمد متمرکز شدهاند و در عمل، برای کار مساوی در همه بخشهای اقتصادی، دستمزد زنان از مردان کمتر است.
«در سازمانهای تایلند بر روابط فرادستان به فرودستان نوعی دیکتاتوری و رسمی بودن حاکم است با وجود این، در پشت پرده، رابطهای نزدیک وجود دارد. چراکه فرادستان مستلزمند به زندگی خصوصی و کار فرودستان کمک و از آنها حمایتکنند چنانچه زنی مدیر کل کارخانهای باشد، مسئله نامتعارفی نیست؛ با وجود این، عموماً زنان برابری اقتصادی و اجتماعی با مردان ندارند و بهطور سنتی به آنها پاهای عقبی فیل اطلاق میشود، یعنی جایگاه واقعی آنها پشت سر مردان و حمایت از آنها میباشد»[۱۱].
در سالهای اخیر، دولت کوشش کرده است که با آموزشهای رسانهای از طریق رادیو، تلویزیون و روزنامهها، آگاهی عمومی را به مسائل زنان افزایش دهد. همچنین «کمیسیون ملی امور زنان» برای هماهنگی در اینگونه مسائل تأسیس شده است تا شرکت زنان را در فعالیتهای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد افزایش دهد و از نابرابریهای جنسیتی در جامعه بکاهد و قوانینی را در این زمینه به دولت پیشنهاد کند.
زنان تاریخی تایلند
در تاریخ تایلند زنان قهرمانی بودهاند که اینک شخصیتی اسطورهای دارند و مردم به آنها احترام میگذارند. از این رو آشنایی با آنها کمک بزرگی برای رسوخ در روح فرهنگی و باورهای مردم تایلند است. افزون بر نمادهای تاریخی و اسطورهای، چهرههایی از زنان امروزی نیز بهصورت نماد جامعه زنان معاصر تایلند درآمدهاند که معرفی آنها در این صفحات ضروری به نظر میرسد:
سوفانکلایا
در سالهای اخیر، داستانهای فراوانی از شاهزادهای سیامی بهنام «سوفانکلایا» بر سر زبانها افتاده است و روزنامههای تایلند هر چندگاه، یکبار داستان زندگی او را به بحث میکشانند و دربارهٔ درستی یا نادرستی این داستان سخنسرایی میکنند.
براساس نوشتههای روزنامهها و کتابهایی که دراینباره نوشته شده است، در ۱۵۶۹م یکی از پادشاهان پیگو (منطقهای در جنوب
برمه یا میانمار امروزی) بهنام «بای این نانگ» (Bayinnaung) به سیام حمله کرد و شهر آیوتایا پایتخت قدیمی سیام را گرفت و این کشور را به پیگو منضم کرد. یکی از شاهزادگان سیامی بهنام «ماهاتاماراچا» (Maha Thammaracha) که نایبالسطنه منطقه «فیتسانولوک» (Phitsannulok) بود و حکومت مناطق شمالی سیام را در دست داشت، با سپاه ۷۰ هزار نفری خود به او پیوست. پس از تسخیر سیام و سقوط آیوتایا، پادشاه پیگو به پاداش کمک او، «ماهاتاماراچا» را به پادشاهی سیام گماشت و خود به پیگو بازگشت؛ ولی برای اطمینان از وفاداری او، پادشاه شکستخورده آیوتایا بهنام «ماهین تراتیرات» (Mahinthrathrat) را به همراه دو پسر «ماهاتاماراچا» (به نامهای نارسوان (Narsuan) و اکاتوساروت (Ekathosarot)) و نیز دختر ۱۷سالهٔ او بهنام «سوفانکلایا» (Suphan Klaya) را بهعنوان گروگان (یا پیشکش) با خود به پیگو برد. در پیگو، سوفانکلایا به حرمسرای شاه پیگو پیوست و یکی از زنان او شد؛ ولی در برابر، از او خواست که برادر او، نارسوان را آزاد کند و شاه پیگو نیز چنین کرد. نارسوان بهآیوتایا بازگشت و پس از مرگ پدر به سلطنت رسید و در ۱۵۸۴م، برمهایها را از سیام بیرون راند و تا ۱۶۰۵ م که درگذشت، با نام «شاه ناراسوان ماهارات» بر سیام فرمان راند.
در این میان، سوفانکلایا از پادشاه برمه باردار شد و برای او یک پسر و یک دختر به دنیا آورد. پس از مرگ «بای این نانگ» پسر او، «ناندا باین»(Nanda Bayin) به جای او نشست و بر پایهٔ سنت آن زمان، زنانِ پدر را نیز به ارث برد. «ناندا» مانند پدر خود تصمیم به تسخیر آیوتایا گرفت که اینک برادر همسر او یعنی «نارسوان ماهارات» پادشاه آنجا شده بود. ولی نه تنها توفیقی دراین کار نیافت، بلکه یکی از پسران خود را نیز که ولیعهد پیگو بهشمار میرفت، در این نبرد از دست داد؛ از این رو کینهٔ ناراسوان را به دل گرفت و برای انتقام، با شمشیر خود، «سوفانکلایا» را که در آن هنگام ۸ ماهه باردار بود، به خیال این که جاسوس برادرش است، پس از شکنجهٔ فراوان کشت.(1999 ,Yorsaengrat) البته به این ماجرا در متون تاریخی سیام اشارهای نشده است و فقط در دو کتاب غیررسمی تاریخ که از دو نسخهٔ قدیمی برمهای و مون به زبان تایلندی ترجمه شده است، در هنگام شرح رویدادهای منجر به سقوط دوم آیوتایا در میانهٔ قرن هجدهم از اسارت یکی از شاهزادگان سیامی به نام «لوانگ هاوات» (Luang Hawat) در برمه یاد شده است.
ولی داستان از اینجا آغاز شد که در ۱۹۴۷ م یکی از راهبان بودایی به نام «لوانگ پو، سورایو» (Luang Poo Ngone Sorayo) که در پیچیت (Pichit) اقامت داشت، مدعی شد که در هنگام مراقبه و شهود با روح پرنسس سوفانکلایا تماس داشته است.گفتههای او نیز در چند شمارهٔ پیاپی یکی از نشریات تایلند چاپ شد؛ سپس در دهه ۱۹۹۰م جزوهای هم دراینباره منتشر کرد. همزمان با این ماجرا شایع شد که بقایای جسد سوفانکلایا را به تایلند آورده و در زیر تندیس او در فیتسانولوک دفن کردهاند.(همان) به هر روی، باگذشت زمان، سوفانکلایا به قدیسی مظلوم تبدیل شد و امروزه مردم برای گرهگشایی از مشکلات خود و موفقیت در زندگی روزمره نذوراتی به نام او ادا میکنند، آنها تندیسهای سوفانکلایا و برادران وی را در معابد گوناگون شهرهای آیوتایا و سوفان بوری (Suphan Buri) و فیتسانولوک با نام قهرمان ملی تایلند، برپا کردهاند. مردم در برابر این تندیسها دعا میخوانند و از او طلب مغفرت و مشکلگشایی میکنند. همچنین عکسها، مدالها و سکههایی که تصویر او بر آنها نقش شده است دستبهدست میگردد و مشتریان فراوانی پیدا کرده است[۱۲].
در ۱۹۸۸م نیز تندیسی از او در برابر ستاد مرکزی ارتش سوم تایلند در شهر فیتسانولوک نصب شد و در زیر آن زندگینامهٔ این شاهدخت حک شده است. در این تندیس از او با پیشوند «پرا» که برای قدیسین به کار میرود یاد شده و به شهادت مظلومانهٔ او اشاره شده است[۱۲].
«سوری یوتای»، ملکهٔ تایلند
از زنان دیگری که در تاریخ تایلند به شکل قهرمان درآمدهاند، باید از ملکه «سوری یوتای» (Suriyothai)، همسر «ماهاچاکراپات» (Maha Chakkrapat)، از پادشاهان دوران آیوتایا نام برد که در میانه سده شانزدهم در نبرد با «تابین چتی» (Tabinschweti) پادشاه پیگو (در برمه) در دفاع از همسر خود کشته شد. چند سال پیش فیلم پرخرج و باشکوهی از ماجرای او بر پرده سینماهای تایلند نمایش داده شد[۱۳].
تائو سوراناری، قهرمان جنگی
چند سال پیش، هنگامیکه سخن از ساختن فیلمی از زندگی یکی دیگر از زنان قهرمان تایلند به میانآمد، مقامات دولت لائوس در دیدار با نخستوزیر تایلند از این طرح ابراز نگرانی کردند و از او خواستند که جلوی این کار را بگیرد، در آن هنگام، قرار بود فیلمی از زندگی و رشادتهای «تائو سورا ناری» (Tao Soranari) در برابر نیروهای مهاجم لائوسی تهیه شود.
تائوسوراناری، که در زبان محلی با القاب و نامهای گوناگون معروف است، همسر «پرایاپالاد» (Praraya Palad) یکی از والیان بلندمرتبهٔ منطقه «کورات» (Korat) در شرق تایلند بود که امروزه «ناکون راچاسیما» (Nakhon Rachasima) نامیده میشود و از شهرهای پرجمعیت تایلند است. در ۱۸۲۶ یکی از پادشاهان لائوس بهنام «آنوونگ» (Anuwong) به قصد تسخیر این منطقه و کوچدادن مردم آن به لائوس، به کورات حمله کرد. چون در آن هنگام «پرایا پالاد» والی منطقه در آنجا نبود، تائوسوراناری (که نام اصلی او «کونینگ مو» (Khunying Mo) بود) دست به کار شد و مردم را در برابر نیروهای لائوسی بسیج کرد و در محلی بهنام «تونگ سامْرید» (Thung Samrid) جلوی پیشرفت لائوسیها را گرفت و مقاومت جانانهای را در برابر آنها سازمان داد و در این راه جان خود را به خطر انداخت.
به پاس فداکاریهای او در برابر لائوسیها بود که رامای سوم، پادشاه وقت سیام، به او لقب «تائو سورا ناری» داد. در ۱۹۳۴م، دو سال پس از نخستین کودتای نظامیان و برقراری رژیم مشروطه در تایلند و ۱۰۸ سال پس از جانبازیهای او در «تونگ سامرید»، تندیسی از او در یکی از میدانهای «ناکون راچاسیما» سر برافراشت. او نخستین زن عادی تایلندی است که تندیس وی ساخته شده و تصویر او بر تمبرهای پستی تایلند نقش بسته است.
قیام تائو سوراناریکه قیام زنی در برابر نیروهای بیگانه بود، از چند دیدگاه درخور توجه است؛ تندیس او امروزه نماد ناسیونالیسم و سیاست مردمی و جنبش زنان و نشانهٔ احترام جامعه به زنان است[۱۴].
شاهزاده ماهاچاکری
اکنون که سخن از زنان تایلندی است، باید از یکی از زنان فعال این کشور که تایلندیها بهشدت به او علاقه دارند، یاد کنیم؛ او کسی نیست جز شاهدخت «ماهاچاکری سریند هورن» (Maha Chakri Sirindhorn)، سومین فرزند پادشاه و ملکهٔ کنونی تایلند. او متولد ۱۲ آوریل ۱۹۵۵م است. وی کارشناس ارشد رشتههای خطوط باستانی شرقی (سانسکریت و کامبوجی) و زبانهای پالی و سانسکریت از دانشگاههای سیلپاکورن (۱۹۷۸م) و چولالونکورن (۱۹۸۰م) است. درجهٔ دکتری خود را در رشتهٔ آموزش توسعه، از دانشگاه سریناخارین ویروت (۱۹۸۷م) دریافت کرد و دورههای آموزشی کامپیوتر، نقشهکشی، هواشناسی، مساحی، سنجش از راه دور، سیستم اطلاعات جغرافیایی و صنایع غذایی را گذرانده است. وی ۷ درجه دکتری افتخاری از دانشگاههای انگلستان، مالزی، کره جنوبی، کره شمالی و هند دارد.
شاهدخت ماهاچاکری سمتهای دولتی گوناگون و ریاست افتخاری بسیاری از سازمانها و بنیادهای غیردولتی را بر عهده دارد؛ از میان آنها میتوان به قائممقامی انجمن فرهنگی سیام و ریاست بنیاد «چای پاتانا» (بنیاد توسعه کیفیت محیط زیست) اشاره کرد. وی از شانزده سالگی در پروژههای سلطنتی توسعه روستایی شامل توسعه بهداشت، آموزش، توسعه منابع آب، صنایع کشاورزی و روستایی مشارکت داشته است. او در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۸۳ از ایران دیدار و در سفر دوم، با رئیسجمهور گفتوگو کرده است. این شاهدخت تایلندی تقریباً هر روز با دوربینی که در گردن و قلم و کاغذی که در دست دارد، از نقاط گوناگون تایلند و سازمانهای گوناگون این کشور دیدار میکند و اخبار آن هر روز از رادیو تلویزیون تایلند پخش میشود.
نخستین نخستوزیر زن تایلند
در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۱م تایلند، تحول مهمی در زمینه حضور زنان در عرصه سیاست رخ داد. خانم «ینگ لاک شیناواترا» در انتخابات مجلس نمایندگان پیروز شد و در ۴۴ سالگی به نخستوزیری تایلند رسید، برای نخستین بار زنی تایلندی در این مقام مهم اجرایی و سیاسی قرار گرفته است.
وی متولد ۱۹۶۷م در استان شمالی «چیانگ مای» تایلند است. پس از دریافت درجهٔ کارشناسی از دانشگاه چیانگ مای و درجه کارشناسی ارشد از دانشگاه دولتی کنتاکی آمریکا در رشته مدیریت عمومی، در کنار برادر خود تاکسین شیناواترا، نخستوزیر پیشین و مخلوع تایلند، به کارهای بازرگانی پرداخت. ۵ سال پس از برکناری برادرش از نخستوزیری، به فعالیتهای سیاسی رو آورد و با تشکیل حزب «پیوتای»، در انتخابات سال ۲۰۱۱م تایلند شرکت کرد. دراین انتخابات، حزب وی توانست برای نخستین بار اکثریت قاطع (۲۶۵ کرسی) کرسیهای مجلس را بهدست آورد (پدیدهای که برای دومین بار در تاریخ تایلند روی میداد). خانم شیناواترا که از سوی حزب پیوتای نامزد سمت نخستوزیری شده بود، پس از پیروزی، بیست و هشتمین و جوانترین نخستوزیر تاریخ تایلند شد. بیگمان این پیروزی رویداد مهمی برای قشر زنان زحمتکش تایلند بهشمار میرود و میتواند سبب بهبودی و ارتقاء وضع و مقام زنان در این کشور شود.
نهادها و گروه های مرجع زنان تایلند
در تایلند سازمانها و نهادهای بسیاری دستاندرکار مسائل زنان هستند که بیشتر آنها از سازمانهای مردمنهاد و برخی نیز دولتی هستند. اغلب این سازمانها در بانکوک مستقر و شماری نیز در شهر شمالی «چیانگ مای» سرگرم کارند. یکیدو سازمان نیز دربارهٔ زنان کشور همسایه تایلند، یعنی میانمار، کار میکنند. اسامی و مشخصات این سازمانها به شرح زیر است:
۱، شورای ملی زنان (National Council of Women)؛
۲، انجمن بهبود وضع زنان (Association for the Promotion of the Status of Women)؛
۳. مؤسسه توسعه و پژوهش در امور جنسیتی (Gender Development and Research Institute)؛
۴.کنفدراسیون آسیایی سازمانهای زنان (Asian Confederation of Women's Organizations)؛
۵. شورای ملی زنان تایلند (National Council For Women of Thailand)؛
۶، بنیاد گروه حُسن نیت (Goodwill Group Foundation, Bangkok)؛
این گروه سازمانی غیرانتفاعی و مردمنهاد است و برای کمک به زنان فقیر و محروم تایلندی که در بانکوک بهدلایل گوناگون به روسپیگری کشانده شدهاند، تشکیل شده است تا بتواند اشتغال بهتری برای آنها فراهم کند. این سازمان با راهاندازی کلاسهای آموزش زبان انگلیسی و کامپیوتر میکوشد که زنان فقیر را به کارهای بهتری بگمارد. گروه حسن نیت برای این کار از آموزگاران داوطلب بهره میگیرد و مؤسسهای خیریه است. داوطلبان دریافت کمکهای این سازمان باید از میان زنان تایلندی و با تحصیلات کمتر از لیسانس باشند.
۷. بنیاد دوستداران زنان (Friends of Women Foundation)؛
۸. اتحاد جهانی مبارزه با قاچاق زنان (Global Alliance Against Trafficking Women (GAATW))؛
برای هماهنگی اقدامات در سطح ملی و جهانی، این سازمان به کارهایی همچون آموزش، پژوهش، شبکهسازی و انتشار کتاب میپردازد و مرکز اسنادی دارد که حدود ۷۰۰ عنوان را در خود جای داده است.
9. بنیاد امور زنان (Foundation For Women)؛
۱۰. بنیاد و مرکز اطلاعرسانی زنان (Women's Information Centre and Foundation)؛
۱۱. بنیاد نیروبخشی (برای حمایت از روسپیان(Empower Foundation))؛
۱۲. مرکز زندگی نو (برای کمک به دخترانی که در معرض ورود به روسپیگری قرار دارند(New Life Center)؛
۱۳. بنیاد زنان، قانون و توسعهٔ روستایی(Foundation for Women, Law and Rural Development(FOR WARD)؛
۱۴. مرکز مطالعات زنان (Women's Studies Center)؛
۱۵. مرکز زنان لانا (در چیانگ مای (Lanna Women Center)؛
۱۶. مرکز آموزش زنان برای پیشرفت و نیروبخشی (در چیانگ مای(Women Education for Advancement and Empowerment (WEAVE)))؛
۱۷. انجمن آسیاپاسیفیک برای حقوق و پیشرفت زنان (در چیانگ مای(Asia Pacific Forum on Women))؛
۱۸. بنیاد توسعه و آموزش مردمان کوهنشین (در چیانگ مای) (Highland People Education and Development Foundation))؛
۱۹. برنامهٔ آموزش و پیشرفت برای دختران (در چیانگ مای) (Development and Education Programme for Daughters and Communities))؛
۲۰. اتحادیهٔ زنان برمهای (در مائه هونگ سون(Burmese Women Union))
۲۱. گروههای حقوق زنان کارن (Karen Human Rights Groups)؛
۲۳. شورای ملی زنان تایلنده (National Council of Women of Thailand)؛
۲۴.کنسرسیوم پیشرفت زنان (Women in Development Consortium (WIDCIT)))؛
۲۵. کمیسیون ملی امور زنان تایلند (در نخستوزیری(Thailand National Commission on Women Affairs))؛
۲۶. دفتر امور زنان و بهبود خانواده (در وزارت توسعهٔ اجتماعی و امنیت انسانی (Office of Women Affairs and Family Development)[۱۵]؛
آسیب شناسی اجتماعی در تایلند
بدرفتاری و خشونتهای اجتماعی
بدرفتاری و خشونت با زنان در جامعهٔ تایلند، از آسیبهای مهمی است که در همهٔ قشرهای اجتماعی رایج است. قوانینی برای مقابله با این پدیده وضع شده است، اما مشکل احضار شاهد و گواه برای بدرفتاری با همسران و کودکان، پیگیریهای قضایی را در بیشتر موارد دشوار کرده است، مأموران پلیس در اجرای قوانین بر ضد بدرفتاری و خشونتهای اجتماعی چندان جدی نیستند و بسیاری از قربانیان و حتی مقامات مرتبط، به این پدیده از دریچهٔ شخصی نگاه میکنند نه وظیفهای قانونی.امروزه برخی از سازمانهای مردمنهاد (NGO)، کارهایی مانند برقراری خطوط تلفن اضطراری، پناهگاههای موقت مخصوص و خدمات مشاورهای را برای کمک به قربانیان خشونتهای جنسی و خانوادگی راهاندازی کردهاند. برنامهای تلویزیونی با هدف افزایش آگاهی در مسائلی همچون بیماری ایدز و سایر مسائل زنان پخش میشود. در برخی از بیمارستانهای دولتی، مراکزی برای مراقبت از زنان و کودکان آسیبدیده، تأسیس شده است؛ اما این مراکز با مشکل کمبود بودجه روبهرو هستند.
براساس قوانین جزایی تایلند، هرگونه تجاوز جرم است؛ اما اینگونه مسائل در روابط زناشویی جدی گرفته نمیشود؛ از این رو، این موارد اغلب گزارش نمیشوند. پلیس برای تشویق زنان به گزارشکردن خشونتهای جنسی، تیمهایی از پلیسهای زن را در ایستگاههای پلیس بانکوک و سه منطقه دیگر مستقر کرده است.
روسپیگری
یکی دیگر از آسیبهای اجتماعی در تایلند روسپیگری است که غیرقانونی، ولی رایج است. روسپیگری ریشههای فرهنگی در جامعه دارد، ولی حمایت برخی افراد سودجو نیز در پشت آن دیده میشود. قاچاق زنان خارجی و کودکان به داخل کشور بهقصد بهرهکشی از آنها نیز، یکی از مسائل مهم جامعه تایلند است. آمارهای اعلامشده از سوی سازمانهای مردمنهاد و دولت دربارهٔ افراد درگیر در شبکه روسپیگری بسیار متفاوت است. برخی از آمارها این رقم را بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر تخمین زدهاند که به نظر میرسد آماری محتاطانه است و بیشتر، کودکان زیر ۱۸ سال و خارجیها را دربر میگیرد. قانون جلوگیری و منع روسپیگری که در ۱۹۹۶م به تصویب رسید، روسپیگری کودکان را ممنوع اعلام کرده و مرتکبین را تهدید به مجازات کرده است.
قوانین برای پدران و مادرانیکه برای تامین معاش، فرزندان خود را تشویق به روسپیگریکنند، مجازاتهای شدیدی در نظر گرفته است. این قوانین چندان جدی گرفته نمیشود، ولی سازمانهای مردمنهاد و برخی سازمانهای دولتی، برای حمایت و پناهدادن به زنان وکودکانیکه در این بخشگرفتار شدهاند، تمهیداتی را در نظر گرفتهاند.
قانون حمایت از کار که در ۱۹۹۸ م تصویب شد، برای نخستین بار آزار و اذیت جنسی را ممنوع اعلام کرد؛ ولی این قانون فقط شامل بخش خصوصی میشود. با این همه، موارد اینچنینی بسیار کم گزارش شده است. بیشتر روسپیان تایلند، اتباع کشورهای همسایه مانند برمه و کامبوج و لائوس هستند که بهطور غیرقانونی وارد این کشور شدهاند.
قاچاق انسان
قاچاق زنان، مردان و کودکان برای کار اجباری و بهرهکشی جنسی چه به داخل تایلند و چه به خارج از تایلند، در این کشور رواج بسیار دارد. بیشتر قربانیان این پدیده، مهاجران از کشورهای همسایه تایلند هستند که آنها را به کار اجباری، بهرهکشی جنسی، بیگاری در ماهیگیری، تهیهٔ غذاهای دریایی و شاگردی در کارگاههای پارچهبافی وادار میکنند.
دولت میکوشد با اجرای مقرراتی، قربانیان این پدیده را بهطور موقت بپذیرد و به آنها اجازه کار دهد. همچنین در نمونههایی پلیس با آن برخورد شدید میکند ولی به نظر نمیرسد که این اقدامات متوجه سرچشمههای اصلی این پدیده، یعنی قاچاقچیان انسان باشد.
پدیدهٔ دیگر، قاچاق کودکان و زنان جوان به خارج از تایلند برای بهرهکشی جنسی است، برای این کار، نخست زنان را از روستاها به شهر میآورند و پس از مدتی آنها را بهصورت قاچاق راهی کشورهای خارجی میکنند یا بهطور مستقیم از روستا به خارج میبرند. برآوردها نشان میدهد که حدود یکصد تا دویست هزار نفر از زنان و دختران تایلندی با میانگین سنی ۱۲ تا ۱۶ سال، در خارج از تایلند به روسپیگری مشغولند. برای نمونه شمار اینگونه افراد فقط در ژاپن تا هفتاد هزار نفر تخمین زده میشود.
روند عکس این پدیده نیز در جریان است و بسیاری از زنان و دختران را برای بهرهکشی جنسی از کشورهای دیگر به تایلند میآورند. بر پایه آمار، از ۱۹۹۰م تاکنون بیش از هشتاد هزار زن و کودک در شبکه روسپیگری تایلند بهفروش رسیدهاند.
اکثر قربانیان این پدیده در تایلند، خارجیان هستند و بیش از ۶۰ درصد زنانی که برای این کار از خارج به تایلند قاچاق میشوند، زیر ۱۸ سال دارند. مجموع کودکانی که در تایلند بهرهکشی جنسی میشوند، چه خارجیان و چه بومیان، حدود ۷۵۰۰۰ نفر برآورد شده است[۱۶].
اعتیاد
در بخشهایی از تایلند مقادیر بسیار کم تریاک، هروئین و ماری جوانا تولید میشود؛ اما مشکل اصلی این کشور در زمینهٔ مواد مخدر حضور تایلند در منطقهای است که یکی از تولیدکنندگان بزرگ غیرقانونی مواد مخدر آسیا و جهان بهشمار میرود. کارتلهای تولید این مواد که در لائوس و برمه فعالیت دارند از خاک تایلند برای پولشویی درآمدهای غیرقانونی و رساندن تولیدات خود به بازارهای جهانی بهرهبرداری میکنند. این منطقه که به مثلث طلایی مشهور است، پس از منطقه هلال طلایی در افغانستان و پاکستان بزرگترین تولیدکننده تریاک و هروئین جهان بهشمار میرود. کشور میانمار (برمه) که در غرب و شمال غربی تایلند واقع است، از سالهای ۱۹۲۰م یکی از تولیدکنندگان بزرگ تریاک، هروئین و قرصهای مخدر متامفتامین بوده است و مراکز تولید این مواد در نقاط گوناگون نوار مرزی آن کشور با تایلند قرار دارد. گفته میشود که در مرز میانمار با تایلند کارخانه تولید قرصهای متامفتامین با ظرفیت تولید سالانه ۷۰۰ میلیون قرص برای صدور به بازارهای جهانی و کشورهای همسایه، فعالیت میکند.
کشور لائوس در شرق تایلند نیز پس از افغانستان و میانمار، سومین مرکز کشت خشخاش و تولید تریاک و هروئین جهان بهشمار میرود. افزون بر این کشورها، مواد مخدر تولیدی در منطقه «هلال طلایی» (افغانستان و پاکستان) نیز به وسائل گوناگون از راه فرودگاههای کراچی، لاهور و اسلامآباد به بانکوک فرستاده میشود تا از آنجا به بازارهای جنوب شرقی آسیا صادر شود.کارتلهای مواد مخدر خارجی، شماری از مواد روانگردان را از اروپا و آمریکای جنوبی از راه کشورهای دیگر مانند مالزی، سنگاپور، هنگکنگ، تایوان و اندونزی برای پخش در مراکز توریستی تایلند، راهی این کشور میکنند. بانکوک یکی از مراکز مهم مصرف هروئین در تایلند است و حدود ۵ هزار نفر به این ماده مخدر اعتیاد دارند.
در برخی از نواحی تایلند یعنی مناطق شمال، شمال شرقی، مرکز و جنوب تایلند، ماریجوانا به میزان کم و برای مصارف داخلی تایلند کشت میشود. افزون بر آن، محصول تولیدی کشورهای همسایه از مرزهای کشور، برای توزیع در داخل به تایلند آورده میشود و بخشی از آن از خلیج تایلند راهی بازارهای بینالمللی میشود. این ماده در داخل تایلند بسیار ارزان و در دسترس است و زیانهای مواد مخدر دیگر را ندارد.
اما مشکل اصلی جامعه تایلند مصرف گسترده قرصهای مخدر متامفتامین است که در تایلند به «یابا» معروف است، این قرصها در نواحی شرقی میانمار تولید میشود و بهصورت فزاینده از میانمار و از طریق مرزهای شمال غربی، رود مکونگ و مرزهای شرقی و شمال شرقی، وارد تایلند میشود. قرصهای متامفتامین در ابعاد وسیع و از راه دریا وارد مالزی میشود و از آنجا به مرزهای جنوبی تایلند و جزیره پوکت حمل میشود و به سبب فقر فرهنگی و مالی مردم در جنوب رواج دارد، شمار کمی از مردم تایلند نیز به «ماریجوانا» اعتیاد دارند.کوکائین و اکستازی نیز که از اروپا و آمریکای لاتین وارد میشود، در کلوپهای شبانه تایلند مصرف میشود. کتامین را هم بیشتر از جنوب آسیا و اروپای شرقی به تایلند میآورند.
بر پایهٔ آمارهای موجود حدود ۵ درصد مردم تایلند از مصرفکنندگان مرتب مواد مخدر هستند. این میزان، جمعیتی بالغ بر دو و نیم میلیون نفر را شامل میشود. بیشتر این افراد در روستاها و شهرهای درجهٔ ۲ و نواحی فقیرنشین زندگی میکنند و سالانه نزدیک به دو میلیارد دلار برای تأمین مواد مخدر خود هزینه میکنند. در سالهای اخیر دولت تایلند همواره درگیر مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر بوده است و همه روزه در روزنامهها و برنامههای تلویزیونی، اخبار دستگیری و مجازات قاچاقچیان و معتادان و فروشندگان این مواد پخش میشود. یکی از اقدامات مبارزاتی با قاچاقچیان در دوران نخستوزیری تاکسین شیناواترا (۲۰۰۱م تا ۲۰۰۶ م) بهویژه در اوایل سال ۲۰۰۳م صورت گرفت. در آن دوران برای تقابل با فروشندگان و مصرفکنندگان مواد مخدر، روش اعدامهای بدون محاکمه را در پیش گرفتند. براساس برخی آمارها بیش از ۱۶۰۰ نفر از قاچاقچیان کشته شدند. البته سخنگوی پلیس تایلند شمار کشتهشدگان را فقط ۳۷ نفر اعلام کرد و افزود که سایر کشتهشدگان در تسویه حسابهای درونگروهی قاچاقچیان کشته شدهاند. همچنین در این عملیات ۵۸ هزار فروشنده و قاچاقچی مواد مخدر دستگیر و ۱۳۰۰ کارمند دولت، مظنون به شرکت در فروش و قاچاق این مواد نیز از کار برکنار شدند. مشکل اعتیاد به مواد مخدر در تایلند همچنان ادامه دارد و بهنظر نمیرسد که در آینده نزدیک این مشکل برطرف شود[۱۷].
وضعیت اقتصادی و معیشتی
تایلند در سدههای پیدرپی و بهطور سنتی، اقتصادی مبتنی بر کشاورزی داشت. روزگاری نهچنداندور و بهخصوص از هنگام سلطنت رامای پنجم، تولید و صدور برنج مهمترین ویژگی اقتصادی مردم آن کشور بود که در آن دوران، ارز لازم برای هزینههای مدرنسازی تایلند را تأمین میکرد.
«محمدربیع» بخشی از سفرنامهٔ خود را با عنوان «تفصیل مداخل سلطان سیام» به اقتصاد و معیشت مردم سیام اختصاص داده و مینویسد:
«از کشت و زرع بجز برنج که اغلب خوراک مردم آن دیار است زراعتی دیگر در آن ولایت کمتر است و دیگر محصولی به غیر بساتین و باغات چیزی حاصل سرکار او (پادشاه) نمیشود (ص ۱۴۶)... در آن دیار به غیر از برنج چیزی که اغلب خوراک مردم آن جا است کشت و زرع نمیکنند و برخلاف آدم از گندمگریزانند و دانه گندم روزی عنقاست»[۱۸].
تا چندی پیش ایرانیان، تایلند را با محصول برنج آن کشور میشناختند و تصور عمومی بر این بود که سرزمین هزارمعبد، فقط برنج صادر میکند، از آغاز دهه ۱۹۶۰م، دولت تایلند سیاست متنوعسازی اقتصاد، گسترش صنعت و توسعه صادرات مبتنی بر سرمایهگذاری خارجی را در پیشگرفت.
توسعهٔ صنعت در تایلند از ۱۹۵۸م آغاز شد و رفتهرفته سیر فزایندهای به خود گرفت. در ۱۹۵۸ م از جمعیت 10/2 میلیون نفری فعال تایلند، حدود 2/7درصد در بخشهای صنعتی مشغول کار بودند. این صنایع را صنایع سبک مانند کارخانههای برنجکوبی، تصفیهٔ شکر، آردسازی و چوببری که ارتباط تنگاتنگی با کشاورزی داشت، تشکیل میدادند. سپس صنایع بافندگی، سرامیکسازی، کارخانهٔ یخ و نوشابهسازی نیز تأسیس شد و درصد کمی از نیروهای انسانی این کشور را جذب کرد. در اوایل دههٔ ۱۹۶۰م، صنعت استخراج معادن و ذوب فلزات، بافندگی، لاستیکسازی، نخریسی، منسوجات، داروسازی، چاپ و سایر صنایعی که برای مصرف داخلی کشور نیاز بود، توسعه یافت. در ۱۹۵۹م دفتر سرمایهگذاری تایلند تأسیس شد و در پی آن قوانین و مقرراتی که تسهیلات را برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی فراهم میکرد، تصویب و تدوین شد.
از ۱۹۶۱م به بعد، تایلند موفق شد با اجرای برنامههای ۴سالهٔ توسعه اقتصادی و اجتماعی، زیربنای مستحکم اقتصادی را برای خود پیریزی کند؛ تاآنجاکه در آغاز دههٔ ۱۹۹۰م، کارشناسان اقتصادی فرضیه تبدیلشدن این کشور به پنجمین ببر اقتصادی آسیا و پیوستن آن به جرگهٔ کشورهای صنعتی آسیایی را مطرح کردند. تایلند بحران مالی سالهای ۱۹۹۷ م و ۱۹۹۸ م در جنوب شرقی آسیا را بهخوبی مدیریت کرد و آن را از سر گذراند؛ ارزش پول ملی کشور را که بهشدت تنزل کرده بود بار دیگر افزایش داد و اقتصاد را در مسیر پیشروندهای قرار داد. البته بر اثر بحرانهای سیاسی داخلی (کودتای سال ۲۰۰۶م نظامیان و درگیریهای شدید خیابانی و ضد دولتی) و بحرانهای فراگیر اقتصادی جهانی (۱۱ سپتامبر و سونامی سال ۲۰۰۵م و...) در این زمینه افتوخیزهایی نیز داشته است، بیش از ۹۰ درصد فعالیتهای اقتصادی در تایلند را بخش خصوصی اداره میکند.
واحد پول تایلند «بات» (Bhat) نامیده میشود که برابر ۱۰۰ ساتانگ و هر ۳۰ بات برابر ۱ دلار آمریکا است (در ۲۰۱۲م). تایلند در حال حاضر از ساختار اقتصادی توسعه یافته، نظام اقتصاد آزاد، سیاستهای حامی سرمایهگذاری و صنایع قوی صادراتی، راه صنعتیشدن را میپیماید. میانگین رشد اقتصادی آن از سال ۲۰۰۰م تا ۲۰۰۷م بیش از ۴ درصد بود. در ۲۰۱۰م نرخ رشد اقتصادی تایلند که بر اثر بحران مالی جهانی در سالهای ۲۰۰۸م و ۲۰۰۹ م و ضربهٔ شدید آن به اقتصاد تایلند نرخ منفی ۲/۲ درصد پیدا کرده بود، بار دیگر افزایش یافت و بهرقم بیمانند 7/6درصد رسید.
در اکتبر ۲۰۱۲م نیروی کار تایلند بالغ بر 39/5میلیون نفر بوده است که حدود نیمی از آن را زنان و نیمی دیگر را مردان تشکیل میدادند؛ از این نظر کشور تایلند رتبه ۱۶ در جهان شمرده میشود. در سال ۲۰۰۸م، 71/5 درصد از جمعیت ۱۵ تا ۶۱ سالهٔ کشور سرگرم کار بودهاند که 70/5 درصد از کل زنان و ۸۰ درصد از کل مردان در این گروه سنی قرار دارند (آمار یونسکو) در اکتبر ۲۰۱۲م. درصد توزیع نیروی کار در بخش کشاوزی 37/6 درصد و در بخش غیرکشاورزی 61/6 درصد بوده است (مرکز آمار تایلند). درصد سهم بخشهای گوناگون اقتصادی در تولید ناخالص داخلی:
- کشاورزی و شیلات 12/1 درصد
- صنعت 32/7درصد
- خدمات 55/2درصد[۱۹]
جدول شماره 1. شاخصهای اقتصادی تایلند
شاخص | میزان | مربوط به سال | رتبهٔ جهانی |
تولید ناخالص داخلی (م.د) | 345/6 | ۲۰۱۱ | ۲۵ |
نرخ رشد | %7/8 | ۲۰۱۰ | ۱۳ |
تولید سرانهٔ داخلی (دلار) | ۵۱۱۲ | ۲۰۱۱ | |
ارزش صادرات (م.د) | 225/1 | ۲۰۱۱ | ۲۶ |
ارزش واردات (م.د) | 201/9 | ۲۰۱۱ | ۲۷ |
موازنهٔ تجاری (م.د) | 23/2 | ۲۰۱۱ | |
حساب جاری (م.د) | 11/9 | ۲۰۱۱ | |
نرخ تورم | %3/8 | ۲۰۱۱ | ۹۶ |
نرخ بهره | %۳ | ۲۰۱۱ | |
شاخص بازار سهام (واحد) | ۱۱۵۸ | ۲۰۱۲ | |
نرخ بیکاری | %0/4 | ۲۰۱۱ | 7 |
نرخ ارز (دلار) | ۳۰ بات | ۲۰۱۲ | |
ذخایر ارزی (م.د) | 180/6 | ۲۰۱۲ | |
بدهی بخش دولتی (م.د) | 40/3 | ||
جمعیت زیر خط فقر | %8/1 | ۲۰۰۹ | آمار بانک جهانی |
نسبت سرمایهگذاری | %24/7 | ۲۰۱۰ | |
بودجهٔ کل کشور (م.د) | 58/1 | ۲۰۱۰ | |
کسری بودجه (م.د) | 4/06 | ۲۰۱۰ | |
آمار گردشگران خارجی
(میلیون نفر) |
۱۶ | ۲۰۱۰ | |
نیروی کار (میلیون نفر) | 39/5 | ۲۰۱۲ | |
نرخ رشد جمعیت | %0/56 | ۲۰۱۱ | 145 |
تولید خودرو (میلیون دستگاه) | 1/45 | 2011 | |
نرخ سواد (در مردان) | %94/9 | 2000 | |
نرخ سواد (در زنان) | %90/5 | 2000 | |
امید به زندگی (میانگین) | 70سال | 2010 | 113 |
م.د = میلیارد دلار[۲۰][۲۱][۲۲]
- فرآوردههای کشاورزی شامل: برنج، تاپیوکا، کائوچو، ذرت، نیشکر، نارگیل، سویا.
- منابع طبیعی شامل: قلع، کائوچو، گاز طبیعی، تنگستن، سرب، گچ، الوار، لینیت و نفت خام.
- صادرات شامل : منسوجات، شیلات، برنج، کائوچو، جواهرات و سنگهای قیمتی، خودرو، رایانه و محصولات الکترونیکی، مواد شیمیایی، مواد غذایی و آبزیان، مرغ.
- واردات شامل : نفت خام، ماشینآلات، مواد شیمیایی، ماشینهای برقی، آهن، فولاد، جواهرات، طلا، سنگهای قیمتی، کامپیوتر، قطعات خودرو.
چین و ژاپن و کشورهای «آسه آن» به ترتیب با ۱۹ درصد، ۱۱ درصد و ۲۳ درصد و آمریکا (۱۰ درصد)، اروپا (۱۱ درصد)، خاورمیانه (۵ درصد) و هند (۲ درصد) از بزرگترین بازارهای صادراتی تایلند بهشمار میروند. بیشتر کالاهای وارداتی تایلند از چین (۱۵ درصد)، ژاپن (۱۹ درصد)، خاورمیانه (۱۳ درصد)، اروپا (۸ درصد)، آمریکا (۶ درصد) و استرالیا (۳ درصد) وارد میشوند. تایلند در صادرات برنج رتبهٔ یکم جهان، صادرات شکر رتبهٔ دوم، صادرات دستگاههای تهویه رتبهٔ دوم، پرورش گیاهان دارویی رتبهٔ سوم، تولید روغن نخل رتبهٔ چهارم، تولید خودرو رتبهٔ ۱۳ و تولید آبمیوه و کنسرو سبزیجات رتبهٔ ۱۳ جهانی را داراست[۲۳][۲۴].
ورزش در تایلند
موی تای
ورزش رزمیِ موی تای، که خاستگاه آن تایلند است، در ایران به نام «بوکس تایلندی» یا «تای بوکسینگ» شناخته شده است.این ورزش، نوعی روش دفاع شخصی است که در آن، ضربههای مشت، آرنج، زانو و پا را بهکار میگیرند. در موی تای، از ابزارهایی کمک میگیرند که همیشه همراه انسان است. ریشهٔ کلمه موی تای به زمانهای بسیار قدیم میرسد که انسانها مجبور بودند برای زندهماندن و حفظ خانواده و طایفه خود با هم بجنگند. در آن دوره، سلاحهای رزمی وجود نداشت و انسانها با ضربات پا، زانو، مشت و آرنج از خود دفاع میکردند. قرن گذشته به موی تای در نقاط مختلف جهان و ایران توجه شده است. مردم تایلند، ورزش موی تای را با خرافات نیز آمیختهاند؛ برای نمونه چون اعتقاد دارند که قدرتهای جادویی بر بالاترین قسمت بدن انسان، یعنی سر، احاطه دارند؛ مردها نواری از پارچه که دعاهایی روی آن نوشته شده است، دور سر میبندند. بستن بازوبند نیز ریشه در این اعتقادات دارد. در گذشتههای دور، اغلب مبارزان تایلندی، هنگام ورود به میدان جنگ، نوار باریکی دور بازو میبستند آنان معتقد بودند که این پوشش به آنها نیرو میدهد و آنها را از خطر محفوظ میدارد. در قدیم موسیقی سنتی موی تای، نوعی مارش نظامی بوده است. امروزه نیز تای بوکسینگ برای تشویق مسابقهدهندگان، با صدای طبل و نوعی موسیقی همراه میشود.
پیشینهٔ این ورزش به حدود سال ۱۷۶۷، برمیگردد که ارتش مهاجم برمه، گروهی از ساکنان شهر آیوتایا، پایتخت پیشین تایلند را به اسارت گرفت. در میان اسرا تعداد بسیاری از بوکسورها یا «موی تای کاران» نیز بودند. در ۱۷۷۴ در شهر رانگون، «لرد مانگرا»، پادشاه برمه، تصمیم گرفت برای بزرگداشت بودا هفت شبانهروز، جشنی برپا کند و مسابقه ای بین موی تایکاران تایلندی و برمهای ترتیب داد که جایزهٔ ویژهای داشت. رینگ بوکس در برابر تخت پادشاه گسترده شده بود، روز اول جشن، بوکسوری برمهای بر موی تای کاری تایلندی پیروز شد؛ سپس، اسیر تیرهپوست و قدرتمند تایلندی بهنام «نای خانوم توم» به میدان آمد. او با ده بوکسور برمهای مبارزه کرد و همه را شکست داد. آخرین حریف او استاد بوکسی بود که برای تماشای جشن به این شهر آمده بود؛ بنابراین، داوطلبانه وارد میدان شد؛ اما خیلی زود با ضربات مشت و آرنج نای خانوم توم از پا درآمد؛ بهطوریکه دیگر کسی جرئت نکرد با او مبارزه کند. سرانجام، پادشاه مانگرا که مجذوب مبارزهٔ او شده بود، وی را با هدایای مختلف به کشور تایلند بازگرداند. او را اولین موی تایکار تایلندی یاد میکنند که توانست با افتخار، بوکس تایلندی را معروف کند و به آن در خارج از مرزهای تایلند، اعتبار و شهرت ببخشد. این داستان، تا به امروز در تاریخ کشور برمه حفظ شده است و اعتبار و شهرت موی تای بدینگونه به دست آمد.
اخلاق نیز در موی تای، جایگاه خاصی دارد؛ برای نمونه، حرکات سنتی «وایکرو»(Waikru)، که به معنی «ادای احترام به استاد» است، بهمنظور ایجاد حس حقشناسی در ذهن و قلب هر بوکسور و برای ادای احترام به پدر، مادر و استاد انجام میشود[۲۵].
سِپَک تاکرا
سپک تاکرا یکی از ورزشهای پرطرفدار جنوب شرق آسیا و تایلند است خانوادههای سلطنتی در مالزی ورزش سپک تاکرا را پانصد سال پیش، پایهگذاری کردند؛ درواقع، بازیای سلطنتی و درباری بوده است. سپک (Sepak) در زبان مالزیایی به معنای «ضربهزدن» و تاکرا (Takraw) در زبان تایلندی، یعنی توپ. سپک تاکرا بازیای مهارتی با توپ است که در آن، از سر، سینه و پاها برای هدایت توپ استفاده میکنند، شکل بازی به این صورت است که بازیکنان، دایرهوار میایستند و توپ را با پا به هوا میفرستند، در این بازی، بازیکنان حق استفاده از دست را ندارند. دو نوع توپ در این ورزش بهکار میرود که یک نوع آن، از پلاستیک و فایبرگلاس است و نوع دیگر، که در گذشته به کار میرفت، از خیزران و بامبو بوده است. انجمن آسیایی سپک تاکرا، توپ پلاستیکی را توپ رسمی مسابقات شناخته است[۲۵].
فوتبال
تیم ملی فوتبال تایلند در ۱۹۵۶م در دیدار با تیم ملی فوتبال ویتنام جنوبی، رسماً اعلام موجودیت کرد. این تیم، بهترین پیروزی خود را در ۱۹۷۱م، مقابل برونئی بهدست آورد و موفق شد با نتیجهٔ ده بر صفر، حریف خود را شکست دهد. تایلندیها پیش از آن در ۱۹۵۶م، مقابل تیم انگلستان، تلخترین شکست خود را تجربه کردند و با نهگل، مغلوب انگلیسیها شدند. تیم ملی تایلند در سطح آسیا موفقیت چندانی نداشته است و فقط یکبار در ۱۹۷۲م، که میزبانی رقابتها را نیز بر عهده داشت، موفق شد به مقام سوم آسیا دست پیدا کند؛ بااینحال، این تیم، مطرحترین تیم حوزهٔ کشورهای عضو اتحادیهٔ آسیای جنوب شرقی یا «آسه آن» است؛ در مسابقات جنوب شرق آسیا تاکنون دوازدهبار به قهرمانی رسیده و از ۱۹۹۳م تاکنون قهرمان این رقابتها بوده است. تیم ملی فوتبال تایلند از ۲۰۰۵م، با قهرمانی در همین مسابقات، مراحل جدی آمادهسازی را برای شرکت در جام ملتهای آسیای ۲۰۰۷م آغاز کرد. فدراسیون فوتبال تایلند هم یکی از فدراسیونهای قدیمی فوتبال آسیا بهشمار میرود. این فدراسیون، که خاندان سلطنتی کشور بهشدت از آن حمایت میکند، در ۱۹۱۶ م تأسیس شد. فدراسیون فوتبال تایلند در ۱۹۲۵م در فیفا به ثبت رسید و در ۱۹۵۷م، رسماً در کنفدراسیون فوتبال آسیا ثبت شد. این فدراسیون در کنار برگزاری مسابقات لیگ باشگاههای کشور، مسئولیت برگزاری مسابقات چهارجانبهٔ بسیار معتبری به نام «تایگر کاپ» (Tiger Cup) را بر عهده دارد. تیمهای مختلفی از این کشور در مسابقات آسیایی شرکت میکنند؛ آخرین آنها «بانکوک یونیورسیتی» بودکه در لیگ قهرمانان آسیا نیز شرکت داشت. «چارنویت پولچوین»، مشهورترین و موفقترین مربی فوتبال تایلند است.
قایقرانی
مسابقات قایقرانی که یکی از ورزشهای رایج و از جاذبههای گردشگری این کشور است، معمولاً در پایان فصل بارندگی که سطح آب بالاست، در شهرهایی که آبراههای بزرگ دارند، برگزار میشود. زمان برگزاری آن هم حدود سپتامبر (شهریور) است. در این مسابقات، قایقهای چوبی بلند و باریکی را که با پرچم و حلقه گل تزیین شدهاند، به آب میاندازند و قایقرانان، که اغلب بیش از پنجاه نفر هستند و لباس یکرنگ میپوشند، قایقها را هدایت میکنند. مسابقات قایقرانی، از زمانی که راههای آبی، اصلیترین مسیر حملونقل در تایلند بودهاند، وجود داشتند و قدمت این ورزش به ششصد سال پیش و دوره آیوتایا برمیگردد. در آن هنگام، این مسابقات را بهمنظور حفاظت از قایقهای چوبی و برای دفاع از کشور برگزار میکردند. امروزه مسابقات قایقرانی، به یکی از برنامههای سالانه تایلند تبدیل شده است که صدها تماشاگر داخلی و خارجی دارد.
چوگان فیلها
ورزش عجیب دیگر، چوگان با فیلهاست. چندی پیش هفتمین جام جهانی چوگان با فیل در تایلند برگزار شد. این نوع بازی چوگان، از سختترین بازیها بهشمار میرود. معمولاً دو بازیکن، روی هر فیل مینشینند که یکی از آنها فیل را هدایت میکند و دیگری با گوی مخصوص چوگان بازی میکند. این بازی، هر سال با استقبال تایلندیها و بسیاری از جهانگردان روبهرو میشود (پاک آئین،.(۵۶-۵۷ :۱۳۹۰
کرابی کرابونگ
این ورزش رزمی سنتی تایلندیها، ترکیبی از تکنیکهای سلاحهای دستی با فنون بوکس تایلندی است و معمولاً در جشنوارهها و مکانهای جهانگردی اجرا میشود[۲۶].
بهداشت و سلامت
نظام درمان
بیشتر خدمات بهداشتی تایلند را بخش دولتی عرضه میکند که بیش از ۹۰۰ بیمارستان و ۹۷۶۵ درمانگاه را دربر میگیرد. خدمات بهداشت همگانی در سه بخش اجرا میشود:
۱. نظام رفاهکشوری (The Civil Service Welfare System)برای مستخدمان دولت و خانوادههای آنها؛
۲. برنامه تأمین اجتماعی ( Social Security) برای افراد بخش خصوصی؛
۳. طرح فراگیر (Universal Coverage) درمان برای همه اتباع تایلند؛
بعضی از بیمارستانهای خصوصی نیز در این بخش شرکت میکنند و هزینه آنها را خود بیماران و بیمههای خصوصی پرداخت میکنند. نظارت بر بهداشت و شبکه درمانی با وزارت بهداشت عمومی (Ministry of Public Health) است که بیشتر تسهیلات بهداشتی دولتی را نیز در دست دارد. دفتر تأمین بهداشت ملی (Ministry of Public Health) هزینههای طرح فراگیر بهداشت را تأمین میکند. چند سازمان و بنیاد درمانی دیگر نیز در اجرای برنامههای درمانی و بهداری کشور همکاری دارند. دولت بهسوی تمرکز نداشتن در خدمات درمانی گرایش دارد ولی مردم چندان با این سیاست موافق نیستند. وزارت بهداشت و درمان عمومی کماکان و بهطور مستقیم، امور درمانی را زیر نظر دارد.
طرح فراگیر درمان در ۲۰۰۷م در اصل برای قشرهای کمدرآمد تایلند به اجرا درآمد و به پروژهٔ ۳۰ باتی معروف شد؛ این مبلغی است که هر فرد عادی میتواند خود را با آن بیمه کند. افراد مشمول این طرح با دریافت کارتی طلایی میتوانند از خدمات درمانی و بهداشتی در منطقه خود بهرهمند شوند و در صورت لزوم برای انجام درمانهای تخصصی به مناطق دیگر بروند. بودجه اصلی این طرح از درآمدهای عمومی تأمین میشود. بر طبق آمار سازمان جهانی بهداشت در ۲۰۰۴م، حدود ۶۵ درصد از هزینههای مراقبتهای پزشکی را دولت و ۳۵ درصد آن را منابع خصوصی پرداخت میکنند.
انتقادات فراوانی از طرح ۳۰ باتی شده است اما این اقدام با استقبال قشرهای کمدرآمد، بهویژه در روستاها روبهرو شده است؛ این طرح حتی پس از تحولات سیاسی و رفتوآمد دولتهای متعدد در جای خود باقی مانده است. چندی پیش همان ۳۰ بات را که باید بیماران کمدرآمد پرداخت میکردند، حذف شد و طرح فراگیر درمان برای همهٔ تایلندیها بهصورت رایگان درآمد.
بیمارستانها
بیشتر بیمارستانهای تایلند را وزارت بهداشت عمومی اداره میکند؛ این وزارت براساس قانون، بر بیمارستانهای خصوصی نیز نظارت دارد. برخی از سازمانهای دولتی و عمومی مانند نیروهای مسلح، دانشگاهها، استانداریها و صلیب سرخ نیز بیمارستانهای مخصوص خود را اداره میکنند. در ۲۰۱۰م، بیش از ۹۰۰ بیمارستان دولتی و ۳۱۶ بیمارستان خصوصی در تایلند مشغول فعالیت بودهاند. بیمارستانهای محلی را به سه طبقه تقسیم میکنند:
۱. بیمارستانهای منطقهای که در مراکز استانها قرار دارند و حداقل ۵۰۰ تختخوابی و دارای کادر متخصص هستند.
۲. بیمارستانهای عمومی که در مراکز استانها یا شهرهای مهم قرار دارند و از ۲۰۰ تا ۵۰۰ تختخواب دارند.
۳. بیمارستانهای محلی که در بخشها و فرمانداریها قرار دارند و بسته به بزرگی یا کوچکی آنها شمار تختخوابها از ۱۰ تا ۹۰ متغیر است. بیشتر آنها کمکهای اولیه عرضه میکنند و در صورت نیاز به خدمات تخصصی، بیماران را به بیمارستانهای منطقهای یا عمومی میفرستند.
بیمارستانهای خصوصی که کمتر از ۳۰ تختخواب داشته باشند مراکز بهداشتی نامیده میشوند.
سهم دولت از کل هزینههای بهداشت و درمان بالغ بر73/2 درصد و سهم بخش خصوصی در همین زمینه 26/8 درصد است؛ همچنین سهم هزینههای بهداشت در مقایسه باکل هزینههای دولتی 13/1 درصد برآورد شده است و3/7 درصد از تولید ناخالص داخلی نیز صرف هزینههای درمان میشود[۲۷].
مهمترین بیماریهای شایع در تایلند
بیماریهای عفونی مانند ایدز و سل مهمترین بیماریهای شایع در تایلند است. برخی از بیماریهای غیرمسری و نیز جراحات در رواج بیماریها و مرگومیر اهمیت دارند. مهمترین بیماریهای عفونی تایلند اسهال میکروبی، هپاتیت، تب دانگ، مالاریا (بهخصوص در جنوب)، منانژیت، هاری و جذام هستند که بیشتر این بیماریها در مناطق فقیرنشین و روستاها که مراقبتهای پزشکی در آنها کم است، شایعاند. در سال ۲۰۰۹م حدود ۱۲۰۰۰ مرگ ناشی از سل در تایلند گزارش شده است (همان).
بیماری ایدز یا HIV
«وزارت بهداشت عمومی تایلند در سال ۲۰۰۴م اعلام کرد که ۶۰ درصد مبتلایان به ایدز در تایلند را گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال تشکیل میدهند. بیش از ۸۰ هزار نفر از جوانان تایلندی به بیماری ایدز مبتلا هستند و هر ساله حدود بیست هزار نفر به مبتلایان افزوده میشود»[۲۸].
بیماری ایدز از بیماریهای مهمی است که کشور تایلند با آن دست به گریبان است؛ ولی با تمهیداتی که دولت از چندی پیش انجام داده است، میزان این بیماری تا سطح 1/8 درصد کل جمعیت کشور کاهش یافته است. براساس آمار موجود از ۱۹۸۴م تاکنون (۲۰۱۲م)، ۵۸۰۰۰ نفر از بزرگسالان و کودکان در تایلند بر اثر بیماری ایدز درگذشتهاند. ظرف سالهای گذشته دولت حمایتهای مالی و معنوی خود را از مبتلایان به ایدز و سازمانهای فعال در مبارزه با این بیماریها افزایش داده است[۲۹].
مهاجرت و پناهندگی
با اوجگیری جنگ ویتنام در دهه ۱۹۶۰م و کشیده شدن آن به کامبوج و لائوس، کشور تایلند که در مجاورت این منطقه بود، نتوانست پای خود را کنار بکشد؛ از اینرو، هم بهصورت یکی از پایگاههای تدارکاتی و نظامی آمریکا درآمد و هم پناهگاه مهاجران جنگی کشورهای همسایه خود شد.
«در اثر تحولات و تنشهای منطقه هندوچین، مهاجران مختلفی از کشورهای لائوس، ویتنام و کامبوج به تایلند سرازیر شدند که بیشترین شمار آنها کامبوجی بودهاند. تایلند آخرین اردوگاه مهاجران کامبوجی را در اوایل ۱۹۸۷ تعطیل کرد.
براساس آمار ۲۰۰۸م، حدود 1/8 میلیون نفر از مردم تایلند بهصورت کارگر و کارشناس به کشورهای گوناگون، از جمله کشورهای آسیای غربی، استرالیا، فرانسه و آمریکا مهاجرت کردهاند و سرانه ارز ارسالی به کشور در همان سال بالغ بر ۲۸ دلار بوده است.
در حال حاضر تایلند بهدلیل سرمایهگذاریهای سنگین خارجی که بهساختن کارخانهها و شرکتهای بزرگ انجامیده است، دارای زمینه مهاجرپذیری مساعدی است و مهاجران آن را نیروهای جویای کار از کشورهای همسایه، بهویژه میانمار (برمه) تشکیل میدهند»[۳۰].
با وجود آن که تایلند از امضاکنندگان کنوانسیون پناهندگان سال ۱۹۵۱م نیست، امروزه میزبان بیش از ۱۴۶،۰۰۰ برمهای است که بهصورت پناهنده (غیرقانونی) در ۹ اردوگاه مرزی تایلند با میانمار (برمه) زندگی میکنند. حدود ۹۲۰۰۰ نفر از آنها بهصورت پناهنده ثبت شدهاند و ۵۴۰۰۰ نفر پناهجوی ثبت نشده هستند که بهتدریج از دهه ۱۹۸۰م بر اثر فشار گروههای شبهنظامی در داخل میانمار به تایلند روی آوردهاند، از سوی دیگر باید افزود که تایلند از مراکز مهم حرکتهای روزافزون مهاجرتی است[۳۱]. آمارهای دولتی تایلند نشان میدهد که در پایان سال ۲۰۱۰م، حدود2/4میلیون نفر مهاجر غیر تایلندی در این کشور زندگی میکردهاند. بیشتر آنها از کشورهای حوزهٔ رود مکونگ (لائوس، کامبوج و ویتنام) بهصورت قانونی و غیر قانونی برای کارهای خدماتی وارد تایلند شدهاند و حدود ۵ درصد از نیروی کار این کشور را تشکیل میدهند (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۱۰م). بیشتر آنها در نواحی مرزی و بقیه در شهرهای گوناگون و بانکوک متمرکز شدهاند و بیشتر به کارهای خدماتی، کارگری و دستفروشی اشتغال دارند[۳۲].
نیز نگاه کنید به
جامعه و نظام اجتماعی چین؛ جامعه و نظام اجتماعی روسیه؛ جامعه و نظام اجتماعی ژاپن؛ جامعه و نظام اجتماعی مصر؛ جامعه و نظام اجتماعی لبنان؛ جامعه و نظام اجتماعی کوبا؛ جامعه و نظام اجتماعی سنگال؛ جامعه و نظام اجتماعی کانادا؛ جامعه و نظام اجتماعی افغانستان؛ جامعه و نظام اجتماعی تونس؛ جامعه و نظام اجتماعی ساحل عاج؛ جامعه و نظام اجتماعی فرانسه؛ جامعه و نظام اجتماعی اسپانیا؛ جامعه و نظام اجتماعی آرژانتین؛ جامعه و نظام اجتماعی مالی؛ جامعه و نظام اجتماعی زیمبابوه؛ جامعه و نظام اجتماعی اردن؛ جامعه و نظام اجتماعی سوریه؛ جامعه و نظام اجتماعی قطر؛ جامعه و نظام اجتماعی امارات متحده عربی؛ جامعه و نظام اجتماعی سیرالئون؛ جامعه و نظام اجتماعی اتیوپی؛ جامعه و نظام اجتماعی اوکراین؛ جامعه و نظام اجتماعی گرجستان؛ جامعه و نظام اجتماعی تاجیکستان؛ جامعه و نظام اجتماعی قزاقستان؛ جامعه و نظام اجتماعی سریلانکا؛ جامعه و نظام اجتماعی بنگلادش
پاورقی
[i] - از زمانهای قدیم کشتیهای تایلند، بر فراز دکل خود پرچم سرخ میزدند.
[ii] - بر اساس گزارش تحول انسانی سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۱۱ م شاخص نابرابری جنسیتی در تایلند ۶۹ بوده است.
کتابشناسی
- ↑ تایلند. (۱۳۸۷). تهران: وزارت امور خارجه،دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ص10.
- ↑ فیتس جرالد، هلن، (۱۳۸۰). آداب تایلندیها. ترجمه جواد پورموحدی و عباس اردکانیان.تهران :چغا.ص8.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.69-71.
- ↑ پاکآئین، محسن(1390).تایلند.مشهد: آفتاب هشتم،ص.۹۰-۴۲.
- ↑ فیتس جرالد، هلن، (۱۳۸۰). آداب تایلندیها. ترجمه جواد پورموحدی و عباس اردکانیان.تهران :چغا.ص9.
- ↑ محمدربیع بن محمدابراهیم(۱۳۵۶)، سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی.تهران:دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ، ص121-124.
- ↑ حکمت، علی اصغر(۱۳۳۶).«مملکت تایلند».نشریه وزارت امور خارجه، فروردین.ص39.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.71-74.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.74-75.
- ↑ محمدربیع بن محمدابراهیم(۱۳۵۶)، سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی.تهران:دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ، ص135.
- ↑ فیتس جرالد، هلن، (۱۳۸۰). آداب تایلندیها. ترجمه جواد پورموحدی و عباس اردکانیان.تهران :چغا.ص12.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ Smyth, D. A.(1999)."Thai Literature".Encyclopedia Britannica 2012. Sukrung,K, "Mystery of a Princess" Bangkok Post, . p.2 (Horizon).
- ↑ (1999 ،Yorsaengrant).
- ↑ Bhumiprabhas, S. (1999).Continuing Legacy. The Nation. June 8,2001. Daourueng. P."Buddhism Inc".Far Eastern Economic Review. Feb.11, p.38-40
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.76-90.
- ↑ Hughes, D. M.(2010). Factbok on Global Sexual Exploitation: Thailand.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.90-96.
- ↑ محمدربیع بن محمدابراهیم(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی.تهران:دانشگاه تهران.مؤسسه انتشارات و چاپ، ص37.
- ↑ آمار مربوط به سال ۲۰۱۰ منبع: 2012 .16.7 Thailand Economic Fact Sheet.
- ↑ منبع1. 2012 Thailand Economic Fact Sheet March.
- ↑ گزارش مورخ ۱۳/۱۱/۱۳۹۰ سفارت جمهوری اسلامی ایران در بانکوک
- ↑ گزارش دبیرخانه امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد (۲۰۱۰)
- ↑ منابع:گزارش مورخ۱۳/۱۱/۱۳۹۰ سفارت ج.ا.ا در بانکوک2012 Thailand Economic Fact Sheet / 8 March.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.96-101.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ پاکآئین، محسن(1390).تایلند.مشهد: آفتاب هشتم،ص.۵۳-۵۲.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.101-105.
- ↑ (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۰۷ م).
- ↑ پاکآئین، محسن(1388).چهل ماه در سرزمین طلایی.تهران:فرهنگ سبز،ص.۲۴۶.
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.105-109.
- ↑ تایلند. (۱۳۸۷). تهران: وزارت امور خارجه،دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی،ص9.
- ↑ برگرفته از http://www.watdee.com/traditional-thai-wedding.html+www.unhcr.org
- ↑ الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،ص.109-110.
برای مطالعه بیشتر
Barbier, E. B, and Sathirathai, S. (Eds). Shrimp farming and Mangrove Loss in Thailand. Cheltenham, Edward Elgar Publishing, 2004.
Bello, W.(1999). Cunningham, Shea, and Li, Kheng Poh. A Siamese Tragedy-Development and Disintegration in Modern Thailand. London, Zed Books,.
Brown, I.(1989). The Elite and the Economy in Siam. 1890-1920 Singapore. Oxford University Press.
Brummelhuis, H. and Kemp, J.(Eds)(1984).Strategies and Structures in Thai Society. Amsterdam, University of Amsterdam, Antropologisch -Sociologisch Centrum,.
Delang, C.(2003). Living at the Edge of Thai Society: The Karen in the Highlands of Northern Thailand. London, Rutledge Curzon
Dixon, C.(1999). The Thai Economy: Uneven Development and Internationalization. London, Routledge
Fordham, G. (2004).A New look at Thai Aids: Perspectives from the Margin, New York, NY, Berghahn Books
Glassman, J.(2004). Thailand at the Margins: Internationalization of the State and the Transformation of Labour. Oxford University Press
Hirst, P.(1990).Development Dilemmas in Rural Thailand.Singapore, Oxford University Press
Hogue, C. (Ed). (2005).Thailand's Economic Recovery.Singapore, Institute of Southeast Asian Studies
Ingram, J. C.(1971).Economic Change in Thailand 1850 -1970. 2nd Edn, Stanford, CA, Stanford University Press
Ishii, Y. (Ed.)(1978)..Thailand, A Rice-Growing Society. Honolulu, HI, University of Hawaii Press
Jeffrey, L. A. (2002).Sex and Borders: Gender, National Identity, and Prostitution Policy in Thailand: Vancouver, BC, University of British Columbia Press
Jonsson, H. (2005).Mien Relations: Mountain People and State Control in Thailand. Ithaca, NY, Cornell University Press
McKinnon, J. and Vienne, B. (Eds). (1991).Hill Tribes Today: Problems in Change. Bangkok and Paris, White Lotus ORDTOM
Skinner, G.W. and Kirsch, T. A.(Eds)(1975)..Change and Persistence in Thai Society. Ithaca, NY. Cornell University Press
Skinner, G.W. (1975).Chinese Society in Thailand. Ithaca, NY, Cornell University Press
Takaya, Y.(1971). Agricultural Development of a Tropical Delta: A Study of the Chao Phraya. Honolulu, HI, University of
Hawaii Press.
Tapp, N. (1990).Sovereignty and Rebellion: The White Hmong of Northern Thailand. Singapore, Oxford University Press