نظام فرهنگی قطر
خروجی فرهنگ، علم، هنر و ادبیات به دنبال ایجاد ارزشها، آرمانها و کمک به شکل دادن زندگی جوامع میباشد. از این رو، سازندگان فرهنگ و علم سزاوار مقام درجه والای قدردانی و احترام هستند، زیرا آنها برای پیشرفت جامعه و توسعه آن سهم بسزایی دارند، زیرا آنان دارای آگاهی بالا و چشمانداز آینده جامعه هستند.
توجه دولت قطر به دانشمندان و پژوهشگران، سازندگان و افتخارآمیزان ناشی از احترام و قدردانی از این نخبگان در خلاقیت و دستاوردهای خود در زمینهی علم و هنر و ادبیات میباشد، این یک قدمی است به چشمانداز بزرگتر پیشرفت آگاهی علمی و فرهنگی در جامعه میباشد.
برای اولین بار بر اساس فرمان شماره 1 مورخ 1 / ژولای /2008 از سوی امیر قطر نام شورای ملی فرهنگ را به نام وزارت فرهنگ و هنر و میراث قطر و تعیین آقای دکتر حمد بن عبدالزعیز الکواری بعنوان وزیر فرهنگ و هنر اصلاح نمود. به موجب آن جهت تعیین و تأسیس ساختار سازمانی و اداری وزارت فرهنگ و هنر دستوراتی از سوی امیر قطر ابلاغ گردید که به شرح ذیل میباشد.
بخشهای مختلف اداری وابسته به وزیر
- دفتر وزیر؛
- بخش روابط عمومی؛
- واحد همکاریهای بینالمللی؛
- واحد حسابرسی داخلی؛
- بخش مطبوعات و نشر؛
- گروه ارتباطات.
بخشهای اداری مختلف وابسته به معاون وزارتخانه
- دفتر معاونت وزارتخانه؛
- بخش پژوهش و مطالعات فرهنگی؛
- بخش فرهنگ وهنر؛
- بخش کتابخانههای عمومی؛
- بخش شهرک فرهنگی؛
- بخش میراث فرهنگی؛
- بخش مرکز جوانان؛
- بخش فعالیتهای هنری و فرهنگی.
بخشهای اداری مختلف وابسته به معاون وزارتخانه بخش معاون امور خدمات و مشترکات
- بخش منابع انسانی؛
- بخش امور مالی و اداری؛
- بخش مدیریت اطلاعات؛
- بخش مدیریت امور حقوقی.
درخصوص فرهنگ سنتی میتوان اشاره نمودکه بومیان قطر اصولاً مردمی آرام و نجیب شناخته میشوند و مانند عمانیها مردمانی با وقار و اصیل هستند. مردان قطری در معاشرتها و تعاملات خود، انسانهایی متواضع هستند و از ویژگیهای بارز زنان قطری هم این است که بسیار آهسته سخن میگویند تا جایی که در اماکن عمومی، به سختی میشود صدای گفت و گوی اعضای یک خانوادهی قطری را شنید.
فرهنگ سنتی و آداب و رسوم قبیلهای، نوع پوشش مردان و زنان و حفظ آیین و آداب، همچنان از فرهنگ غالب مردم قطر در برابر فرهنگهای بیگانه و وارداتی محسوب میشود که به برخی نمونههای آن اشاره خواهد شد.
نهادها و سازمانهای فرهنگی دولتی و غیر دولتی
دولت قطر به رهبری امیر و همفکری روشنفکرانی مانند شیخه موزه همسر وی و همچنین ولیعهد، نخست وزیر و چند تن دیگر از مقامهای عالی این کشور در جهت توسعهی اقتصادی و فرهنگی شتابان خود، دست به ابتکارهای قابل توجهی زدهاند. آنها در این راستا، طرحهایی موازی در زمینههای فکری، دینی، فرهنگی و اقتصادی برای پیشبرد اهداف خود که همان نوگرایی هم زمان با حفظ دین و سنتهای حسنه و زدودن افکار افراطی دینی و فرهنگی میباشد، ایجاد کردهاند.
طرح صلتک
خانم شیخه موزه المسند، همسر امیر سابق قطر ( شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی )، در چارچوب بها دادن به جوانان عرب به ویژه هموطنان خود، طرح فرهنگی اقتصادی معروف «صلتک» را با هدف ایجاد اشتغال برای جوانان تحصیلکردهی بیکار و حمایت از طرحها و ایجاد فرصتهای سرمایه گذاری مناسب، مطرح ساخت و از سال 2008 با بودجهی 100 میلیون دلاری آن را تأسیس کرد. دولت قطر به درآمد حاصله از این طرح توجهی ندارد؛ بلکه تنها افراد تحصیلکرده و آموزش دیده را به همراه طرحهای آنان مورد حمایت قرار میدهد و آنان را از امکانات مناسب بهرهمند میسازد. این طرح که قلمرو آن تمامی کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا است، ایجاد بازار عربی مشترک و همکاری میان کشورهای عربی را تحقق میبخشد و متکی بر بخشهای عمومی، خصوصی و جامعهی مدنی به منظور ایجاد فرصتهای شغلی برای جوانان و تشویق آنها به ابتکار و خلاقیت است.
اعزام سالانه و فصلی گروههای منتخب دانش آموزی و دانشجویی از قطر به کشورهای اروپایی و کشور آمریکا برای آشنایی با فرهنگ و آموختن زبان این کشورها، یکی دیگر از طرحهای فرهنگی دولت قطر برای ارتقای سطح فرهنگ و دانش جوانان است.
از دیگر طرحهای فرهنگی- آموزشی دولت قطر که عمدتاً به ریاست شیخه موزه، همسر امیرسابق، تشکیل شده است، میتوان به نهادها و مؤسسههایی مانند شورای عالی امور خانواده، پارک علوم و فناوری و استقرار چندین دانشگاه آمریکایی در دوحه، ایجاد کانال کودکان در شبکهی تلویزیونی الجزیره و ایجاد طرح مبارزه با شبکههای ماهوارهای مخرب نام برد.
بازار واقف
در چارچوب تلاش برای معرفی فرهنگهای مختلف موجود در قطر، «سوق واقف»؛ یعنی «بازار توقف کن» در مکان بازار قدیمی و سنتی دوحه و نزدیک ساحل ساخته شده که بخشی از آن در حقیقت نمایشگاهی از رستورانهایی با غذاهای سنتی متعلق به کشورهای مختلفی مانند ایران، مغرب، سوریه، لبنان، مصر، ترکیه و کشورهای آسیای شرقی است.
بازار اصلی و مرکزی دوحه که از دیرباز در ساحل این شهر قرار داشت و بیشتر فروشگاههای آن نیز متعلق به ایرانیها یا قطریهای ایرانی تبار بود، در 5 سال گذشته به کلی تخریب شد و به جای آن سوق واقف با شکل و معماری کاملاً سنتی قطری با مصالحی از سنگ و گچ و سیمان سفید و سقف چوبی و حصیر ساخته شده که بیشباهت به یک محلهی قدیمی فقیرنشین سنتی در کشورهای اسلامی نیست. نام این بازار، «سوق واقف» یعنی «بازار توقف کن» است. پیش از آن در کنار همین منطقه، جوی پهنی از فاضلاب شهر و انبوهی از نیزار قرار داشت که هر فردی برای گذر از آن، ناگزیر به «توقف» میشد و با احتیاط از آن عبور میکرد و وجه تسمیهی این بازار نیز همین است. این بازار به مکان اصلی گردشگران خارجی و مردم بومی تبدیل شده و مقامهای عالی این کشور از جمله امیر قطر نیز علاوه بر گردش هفتگی در این مکان، میهمانهای خارجی خود را هم به رستورانهای این بازار دعوت میکنند.
مراکز فرهنگی تاثیر گذار
در جدول زیر مراکز فرهنگی و هنری تاثیر گذار کشور قطر نشان دادهشدهاست.
جدول شماره 1. مراکز فرهنگی و هنری تاثیرگذار قطر
1 | ادارة المرکز الشبابیة | اداره کل امور جوانان |
2 | نادی الجسرة الثقافی للشباب | باشگاه فرهنگی جوانان جسره |
3 | ملتقی الجسرة الثقافی للفتیات | باشگاه فرهنگی دختران جسره |
4 | النادی العلمی القطری | باشگاه علمی قطر |
5 | مرکز الابداع الفنی | مرکز آفرینشهای هنری |
6 | الجمعیة القطریه للتصویر الضوئی | انجمن عکاسان قطر |
7 | مرکز العمل التطوعی | مرکز حمایت مردمی از فعایتهای فرهنگی و هنری |
8 | مرکز ابداع الفتاة | مرکز آفرینشهای هنری دخترانه |
9 | مرکز اصدقاء البیئة | مرکز دوستداران محیط زیست |
10 | مرکز الابداع الشعبی | مرکز خلاقیت هنری سنتی |
11 | مرکز التقنیة للمعلومات | مرکز فناوری اطلاعات |
12 | مرکز الفنون الموسیقیة | مرکز هنرهای موسیقی |
13 | مرکز قطر الثقافی للمکفوفیین | مرکز فرهنگی نابینایان |
14 | مرکز قطر الاجتماعی الثقافی للصم | مرکز اجتماعی فرهنگی ناشنوایان قطر |
15 | الجمعیة القطریه للهواة الحمام للزاجل | انجمن علاقمندان به کبوتران نامه رسان |
16 | مرکز الشباب للفنون المسرحیة | مرکز هنرهای نمایشی ویژه جوانان |
17 | جمعیة الکشافة | انجمن پیشاهنگی |
18 | ادارة المطبوعات و النشر | اداره چاپ و نشر مطبوعات |
سیاستگذاری فرهنگی کشور
دراین خصوص میتوان به استراتژی پنج ساله بخش فرهنگی کشور قطرسال 2011 الی 2016 اشاره نمود و به شرح مختصری ازآن پرداخت.
نتیجه اول
- افزایش تقاضا برای فعالیتهای فرهنگی و حمایت از آن.
اهداف این برنامه
- استفاده از فرهنگ بعنوان منبر برای غرور ملی و تشویق برای آشنایی با سایر فرهنگها؛
- افزایش شرکت جوانان در حرکتهای فرهنگی؛
- سرمایهگذاری بخش ارتباطات و رسانه بعنوان ابزاری و برای سیاستهای فرهنگی.
برنامهها
- برنامه حمایت مالی از فعالیتهای فرهنگی؛
- برنامه فرهنگ هویت ملی؛
- برنامه مجمع فرهنگی برای جوانان؛
- بروز رسانی سایت رسمی وزارت فرهنگ.
نتیجه دوم
- شرکت بیش از حد جوانان در فعالیتهای فرهنگی و تقدیر از آنان.
اهداف این برنامه
- استفاده از فرهنگ برای آموزش جوانان. ایجاد اعتماد به نفس و کمک برای استفاده از تمام نیروهای پنهانشان؛
- آمادهسازی استعدادهای جوانان و شکوفایی آنها.
برنامهها
- مؤسسه هنرهای تجسمی؛
- مرکز صنایع دستی؛
- برنامههای ادغام فرهنگ در قواعد درسی؛
- پروژه کارگاه آموزشی در بخشهای هنری مختلف.
نتیجه سوم
- بهبود مدیریت منابع و میراث فرهنگی و تقویت آن.
اهداف برنامه
- بررسی قانون سیتمهای مرتبط به حمایت از میراث فرهنگی و بروز رسانی آن؛
- توسعه مدیریت منابع میراث فرهنگی.
برنامهها
- بررسی و بروزرسانی و اصلاح قانون آثار هنری؛
- پروژه حمایت از فرهنگ غواصی لولو و سعی بر ثبت آن در لیست جهانی؛
- پروژه توسعه امکان تاریخی؛
- اجرای برنامههای فرهنگی در اماکن تاریخی.
نتیجه چهارم
- افزایش تعداد استعدادهای با کیفیت بالا در بخش فرهنگی.
اهداف
- جذب و پرورش استعدادهای کیفیت دار در عین حال توسعه بخش فرهنگی؛
- تنوع فعالیتهای فرهنگی برای جوانان و هنرمندان.
برنامهها
- جشنواره ملی فرهنگی سالانه؛
- جشنواره ملی تئاتر سالانه؛
- تأسیس سالن تئاتر؛
- حمایت از تئاتر کودک؛
- پروژه آمادهسازی هنرمندان؛
- برنامههایی برای حمایت از استعدادها.
نتیجه پنجم
- تقویت تایید فرهنگ در جامعه.
اهداف
- تشویق برای اهمیت دادن به فرهنگ بوسیله توسعه اطلاعرسانی؛
- تشویق حرکت مطالعات علمی که از توسعه و پیشرفت فرهنگ حمایت میکند؛
- توسعه کتابخانه در کشور؛
- توسعه مهارت کتابخوانی در بین نسلها.
برنامهها
- پروژه مجموعه اطلاعات فرهنگی؛
- برنامه برای حمایت از تحقیقات علمی در بخش فرهنگی؛
- مسابقه می در خصوص پژوهش فرهنگی در بخش پژوهشگرهای جوان؛
- بازسازی ساختمان کتابخانه ملی قطر؛
- پروژه ایجاد شبکه اینترنتی ویژه کتابخانه؛
- پروژه تأسیس کتابخانه کودک؛
- حمایت ملی و تشویق کودکان جهت کتابخوانی تحت نام (لنقرا لقطر) بخوانیم برای قطر.
سیاست گذاری در حوزه فرهنگی کشور قطر توسط شیخه موزه بنت ناصرالمسند شکل میگیرد وهدایت میگردد.
وضعیت تفکر وجریانهای فکری موثر
جریانهای فکری دینی در قطر در حقیقت همان جریانهای دینی اصیل و سنتی در این کشور است که از دیرباز وجود داشته و همچنان پاس داشته میشود. خاندان آل ثانی که بیش از یک قرن پیش از نجد و از دل قبیله بنی تمیم به قطر مهاجرت کردند مسلمان، دارای مذهب اهل سنت و ً وهابی بودهاند و اکنون نیز اکثریت جمعیت این کشور اهل سنت هستند. در خصوص همزیستی مذاهب اسلامی، آزادی نسبی و کنترل شدهی وهابیها از یک سو و مذهب شیعه از دیگر سوی، در این کشور قابل تأمل است.
ذائقه فرهنگی مردم
با توجه به مذاکره وگفتگو با مقامهای سیاسی اجتماعی و فرهنگی قطربه این نتیجه رسیدم[i] که بسیاری از آنهامعتقدند که نوگرایی به معنای بی دینی یا بیگانه بودن با دین نیست. این گروه اعتقاد دارند که دین از سیاست جداست و برای فعالیت مردم در کار و زندگی، هیچ نیازی به دخالت دولت در امور دینی و عبادی آنها نیست و دولت باید سیاست سمحه و سهله را در این زمینهها اعمال نماید تا هم در تعامل با مردم خود و هم در ارتباطات سیاسی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی با دیگر مردم جهان دچار حد و مرزهای دینی نشود. در همین راستا مراکز اسلامی مانند مرکز فرهنگی، بیمه و بانک اسلامی، در حقیقت در قالب نهادهای مدنی که تا حدودی مورد حمایت دولت هستند، فعالیتهای مؤثری تحت عنوان کمک به نشر اسلام انجام میدهند. ازجمله مراکز فعال حوزه فرهنگ دینی مرکز فرهنگی اسلامی قطراست.دراینجا به برخی از خصوصیات این مرکز اشاره میکنیم.
مرکز فرهنگی اسلامی قطر
مرکز فرهنگی اسلامی قطر را میتوان یک مرکز متوازن نشر و گسترش فرهنگ دینی قلمداد کرد که همچون گذشته مشغول فعالیت بوده و رسالت خود را مبتنی بر نشر تفکر دینی قرار میدهد.
وزارت اوقاف قطر که متولی مرکز فرهنگی اسلامی قطر (فنار) است، میگوید: این مرکز رسالت دارد ارزشهای انسانی، فقه و معانی تمدن دین اسلام را با توجه به نیاز بشر امروزی، در قول و عمل، نشر و گسترش دهد. این مرکز، با برنامه ریزیهای فرهنگی و احترام به ارزشهای انسانی، نشرفرهنگ عربی- اسلامی را از اهداف خود میداند.
مرکز «فنار» دارای کتابخانه و وسایل آموزشی به زبانهای مختلف، پیرامون وقف و فلسفهی آن است و در زمینههای فرهنگی و اجتماعی فعالیتهایی دارد. برگزاری دورههای آموزش زبان، خط و هنر عربی و فعالیتهای فرهنگی و ورزشی، از دیگر فعالیتهای این مرکز است؛ همچنین برای کودکان، زنان و خانوادهها، نیز برنامههایی دارد.
ساختمان مرکز فرهنگی اسلامی قطر در مرکز شهر و حاشیهی بافت سنتی و نزدیک ساحل قرار دارد و شکل معماری آن شبیهه فانوسهای دریایی قدیم است که کار هدایت کشتیها را برای نزدیک شدن به بندرگاه به عهده داشتند. این مرکز، وجه تسمیه «فنار» را که برگرفته از همین سمبل است، به مفهوم اشاعهی نور و هدایت نفسها به سوی ساحل امن میداند. معماری این مرکز همچنین بی شباهت به مسجد سامرا در عراق و مؤذنهی مسجد احمد بن طولون در قاهره نیست.
مفاخر فرهنگی
امور آموزشی در قطر در دو مرکز (دانشگاه قطر، شهرک آموزشی) انجام میگردد. در چنین محیطهای آموزشی بعضی شخصیتهای علمی در کنار تدریس، نقش مؤثری در تحولات فرهنگ عمومی و ارتقای آموزش جامعهی میزبان ایفا میکنند:
دکتر مصطفی عقیل
دکتر مصطفی عقیل، استاد تاریخ دانشگاه قطر که تألیفات متعددی دارد و مکرراً به عنوان یکی از نخبگان کشور مذکور، مورد تشویق دولت قطر به ویژه امیر آن قرار گرفته است. ایشان، برای فرهنگ و تمدن ایرانی احترام ویژهای قائل است و روابط منطقی و تعامل مثبتی با رایزنی جمهوری اسلامی ایران در قطر برقرار نموده و در بعضی از همایشهای علمی و دانشگاهی که در ایران برگزار شده است شرکت نموده است.
دکتر عایشه یوسف المناعی
خانم دکتر عایشه یوسف المناعی، وی رئیس دانشکده شریعت دانشگاه قطر بوده و در حوزهی معرفت دینی و کلام اسلامی کتاب و مقالات بسیاری دارد. مشارالیها از شخصیتهای مذهبی و معتقد به افکار تقریب مذاهب و وحدت امت اسلامی میباشند. و در این خصوص همایشهایی برگزار نموده است. وی با مجمع تقریب مذاهب در ایران تعامل دارد، به ویژه در حوزهی برنامهریزی جهت انسجام امت اسلامی یکی از مشاورین آیت الله تسخیری میباشد. از ویژگیهای او انصاف و روحیهی تعادل است. اخیراً کتابی مبنی بر این که اتهام تحریف قرآن به شیعیان، غیر واقعی است، منتشر نموده. تألیف چنین کتابی موجب نگرانی شیوخ وهابی گردیده است.
دکتر سیف الحجری
دکتر سیف الحجری رئیس شهرک آموزشی قطر در ارتقای آموزش قطر به ویژه تعامل با مراکز آموزشی در سطح جهانی و راه اندازی شعبات دانشگاه معتبر جهانی در قطر نقش مؤثری دارد. ایشان نسبت به حضور اساتید ایرانی را در شهرک مذکور نظر مساعدی دارند.
تاثیر فرهنگ خارجی
از آغاز پیدایش نفت در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و حضور میلیونی خارجیها که بر مردم بومی تحمیل شد، این کشورها تاثیر فرهنگی و اجتماعی قابل توجهی دیدند. طوفان عصر ارتباطات که از نیمهی دوم قرن بیستم آغاز شد، با همهی جوانب مثبتی که برای نزدیک ساختن ملل جهان دربرداشت، فرهنگهای بومی و پاره فرهنگها را به تدریج درهم کوبید و جوامع کوچکتر را بسیار تحت تاثیر قرار داد.
تئوری ایجاد دهکدهی جهانی و همسایگی مجازی و اجباری مردم جهان در موارد بسیاری به رانده شدن خرده فرهنگها یا حداقل ایستایی آنها انجامید. در این گیر و دار، طبیعتاً این واقعیت دور از ذهن نخواهد بود که جوامع کوچکتر مانند قطر، آسیب بیشتری ببیند. گرچه مقایسهی وضعیت فرهنگی موجود در قطر نسبت به برخی کشورهایی که سرنوشت مشابهی از نظر تغییرات دموگرافی، اقتصادی و فرهنگی یافتهاند، نشان میدهد که این کشور آسیب کمتری دیده است؛ اما به هر حال، تلاش برای نوسازی کشور و نوگرایی فرهنگی، بدون تلفات نبوده و آثار رضایت بخشی را برای مردم بومی برجای نگذاشته است. در این جا، به برخی موارد که سبب دوری مردم از فرهنگ اصیل خویش شده است اشاره میشود:
آموزش اجباری زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی
کسانی که امر برنامه ریزی کشور را در سطح کلان برای نوگرایی و همزیستی با دیگر جوامع به عهده دارند، معتقدند که نسل جدید باید از دوران کودکی با فرهنگ و زبان دیگر جوامع آشنا گردد تا بتواند در مصاف با متغیرهای منطقهای و بینالمللی، به علم و زبان و فرهنگ غالب در سطح جهان نیز مسلح باشد. دکتر عبدالله الکبیسی رئیس بخش عربی دانشگاه قطر می گوید:
«اوایل دههی 90 در بیشتر کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس، تدریس زبان انگلیسی به جای چهارم ابتدایی، از اول ابتدایی آغاز شد و قطر از سال 2003 تدریس زبان انگلیسی را در تمام مراحل آموزش ابتدایی اجباری ساخت».
این در حالی است که سال 2009، وزارت آموزش و پرورش قطر، طی بخشنامهای خواستار اصلاح روش تدریس در مدارس خصوصی عربی، به منظور تقویت زبان عربی و هویت عربی- اسلامی شده بود. تغییر نظام سنتی و دولتی آموزش و پرورش قطر به نظام آموزشی غیرانتفاعی و خصوصی، با استفاده از نظام آموزشی آمریکا و مدارس با سابقهی انگلیسی و فرانسوی، از طرحهای ابتکاری دولت قطر برای نوگرایی در مقولههای فرهنگ و آموزش در این کشور میباشد. قطر کشوری مهاجرپذیر است؛ لذا از تنوع فرهنگی برخوردار است؛ که بعضی از آنها مانند فرهنگ اسلامی، اثرات مثبت و برخی اثرات منفی بر جامعهی قطر داشته است. میتوان فرهنگ سنتی و بومی قطر را طی چند دههی گذشته، متأثر از فرهنگیهای زیر دانست:
فرهنگ ایرانی
ایرانیان به دلیل نزدیکی و همسایگی و سهولت رفت و آمد به آن کشور، جزو اولین گروههایی هستند که بر فرهنگ قطر اثر گذاشته است.
فرهنگ هندی، پاکستانی، فیلیپینی
رونق گرفتن اقتصاد قطر در سال 1939 پس از کشف نفت و بهبود نقدینگی مردم و از طرف دیگر فقر مردم شبه قارهی هند و در سالهای اخیر، آسیای دور از جمله فیلیپین، همچنین رفاه طلبی مردم قطر، موجب مهاجرت عدهی زیادی از مردم مناطق مذکور به این کشور شد که در میان آنها عدهی زیادی به امور خدماتی از قبیل رانندهی شخصی، نوکری و خدمت در منازل پرداختند. روز به روز نیز گرایش مردم به داشتن چنین خدمتکارانی افزایش یافته است؛ به طوری که در حال حاضر، بیشتر امور فرزندان قطریها را این عده به عهده دارند که نتیجهی طبیعی آن، تأثیر فرهنگ شبه قارهی هند در این کشور میباشد.
فرهنگ غربی
چون قطر با کمبود استاد و متخصص روبه روست؛ لذا حضور اساتید زیادی از کشورهای آمریکایی و اروپایی به خصوص انگلستان، در دانشگاه قطر و بخشهای خصوصی و اعزام جوانان قطری برای تحصیل به کشورهای غربی، موجب نفوذ فرهنگ غربی در میان جوانان قطری شده است.
فرهنگ وهابی
قطر، دومین کشور بعد از عربستان است که حاکمیت وهابی دارد، به علت همسایگی با عربستان- مرکز وهابیگری- روابط فرهنگی دیرینهای با این کشور دارد؛ به طوری که روابط سیاسی قطر، نوعی تبعیت مذهبی نسبت به عربستان داشت.
در کل میتوان چنین استنباط کرد که فرهنگهای مختلف، در متن جامعهی قطر، نوعی رقابت نامحسوس و تأثیرگذار گام به گام دارند. به عنوان مثال، به دلیل همسایگی قطر با ایران، خصوصیات اخلاقی مردم قطر تا حدی شبیه مردم جنوب ایران است و نیز با توجه به پایبندی و تعصب حکام قطری به مذهب وهابی، ظواهر مذهبی و اسلامی به شکلی قوی در جامعه رعایت میشود. به هر حال قطر از نظر فرهنگی، دارای فرهنگ سنتی اسلامی است که فرهنگهای گوناگون بر آن تأثیر گذاشتهاند و شهروندان قطری بهخصوص جوانان، در خارج از قطر چندان مقید به رعایت اصول سنتی فرهنگ خود نیستند و در داخل کشور هم تعارض شدیدی بین نسل گذشته و نسل جدید ایجاد شده است و در رفتارهای فردی و اجتماعی، از الگوهای غربی پیروی میکنند.
بررسی فرهنگ غالب آسیایی در کشورهای عربی خلیج فارس (عامل آسیایی و عوامل بینالمللی)
شواهد و همچنین بررسیهای کارشناسانه نشان میدهد که عوامل زیر سبب حضور حداکثری اتباع کشورهای شرق آسیا و غلبهی فرهنگی آنان در کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس شده است:
عامل آسیایی بودن
- چون اتباع کشورهای آسیایی اغلب با زبان انگلیسی و ابزارهای اداری و خدماتی روز، از جمله کامپیوتر آشنا هستند، سختی شرایط کار را بیشتر تحمل میکنند و هرگونه کاری که به آنان واگذار شود بدون هیچ بهانهای انجام میدهند و اصولاً انسانهای بیخطری تلقی میشوند.
- با توجه به این که دستمزد نیروی کار، یکی از عوامل تعیین کنندهی شاخص قیمت تولید میباشد و کارفرما نیز ترجیح میدهد از نیروی کار ارزان استفاده کند؛ بنابراین تقاضا برای به کارگیری نیروی کار تبعه کشورهای آسیای شرقی بیشتر از سایر ملیتهای منطقه است.
عوامل بینالمللی
وجود شرکتهای بینالمللی در کشورهای مقصد، سبب شده است تا در جهت استخدام نیروی کار ارزان، به جای جلب نیروی کار از کشورهای عربی یا همجوار، نیروی مورد نیاز خود را از کشورهای شرق آسیا- به علت ویژگیهایی که برشمرده شد- تأمین نمایند. این شرکتها برای اجرای پروژههای خود در این کشورها، فقط کادرهای فنی تخصصی و دانش فنی و ابزار فیزیکی اصلی را با خود میآورند و برای تأمین کادرهای اداری و خدماتی و کارگر ساده، ارزانترین آن را در کشور مقصد مییابند.
تأثیر فرهنگ مهاجران آسیایی بر فرهنگ بومی کشورهای خلیج فارس و آسیب شناسی آن
کارشناسان معتقدند، اتباع کشورهای عربی تأثیرات منفی را که اتباع کشورهای آسیایی در کشورهای حوزهی خلیج فارس از خود بر جای میگذارند، ندارند. چرا که اینان با کشورهای مقصد دارای مشترکاتی مانند زبان، فرهنگ، هنجار، آداب و رسوم و دین و مذهب هستند. این در حالی است که اکثر مهاجران آسیایی، این مشترکات را با اتباع کشورهای مقصد ندارند و این تفاوتها علاوه بر فرهنگ و هنجار و آداب و رسوم مختلف و متفاوت، سبب بروز مشکلات و تأثیرات منفی ناشی از آن نیز شده است.
آنچه که به عنوان تأثیرات منفی حضور حداکثری مهاجران کشورهای آسیای شرقی در کشورهای مقصد شناخته میشود، میتوان در چهار بخش فرهنگی، دموگرافی و اجتماعی، اقتصادی و عمومی بررسی کرد.
تاثیرفرهنگ مهاجران در امنیت فرهنگی
کارشناسان امور فرهنگی معتقدند، وجود میلیونها نفر اتباع کشورهای آسیایی در کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس، امنیت فرهنگی را که شامل چگونگی حراست از فرهنگ ملی در برابر تأثیرات خارجی است، تهدید کردهاست. اتباع خارجی در این کشورها، ضمن تکلم به زبان اصلی خود، تقید به فرهنگ، اعتقادات و مظاهر دینی، تأسیس مدارس و توزیع روزنامه و مجلات مربوط به خود و حضور میلیونی در دوایر دولتی و بخش خصوصی و حتی خانههای مردم بومی به عنوان خدمتکار و راننده و مباشر، سبب شدهاند که فرهنگ و زبان خود را بر جامعه اثرگذارباشد. این در حالی است که در مقابل، فرهنگ جامعهی اصلی (عربی) در برابر این متغیر مزاحم، رنگ باخته و ترویج استفاده از زبان انگلیسی در دستگاههای دولتی و بخش خصوصی و زبان اردو به عنوان زبان بعدی کارگری و خدماتی، یکی از نشانههای این رنگ باختگی است.
کودکان عرب که زیر دست خدمتکاران و مربیان آسیایی بزرگ میشوند، بیشتر از بزرگترها از فرهنگ هویت خود دور شده و زبان و اصطلاحات بیگانه را وارد زبان و فرهنگ بومی خانواده کردهاند. یکی از نویسندگان روزنامهی الرایه قطر، اخیراً در مقالهای انتقاد آمیز، ضمن پرداختن به همین مقوله نوشته بود:
«از بس با رانندهها و خدمتکاران به زبان عربی شکستهی قابل فهم آنها سخن گفتهایم، صرف و نحو و قیافه و قافیه از زبان عربی اصیل و مادری ما مردم بومی رخت بربسته و به جای این که آنها به زبان ما سخن بگویند، ما مانند آنها به عربی دست و پا شکسته تکلم میکنیم.»
در همین رابطه، شیخ یوسف قرضاوی، مفتی اهل سنت این کشور، معتقد است که خدمتکاران آسیایی، زبان و هویت فرزندان عرب را تهدید میکنند. وی در یک سخنرانی، خواستار ایجاد استراتژی قومی برای نجات زبان عربی شده و گفتهاست، زبان عربی، زبان دین اسلام است و نباید مورد تهدید یا تهاجم فرهنگی قرار گیرد. اندیشمندان قطری هم معتقدند، اعتماد بیشتر شرکتها و دستگاههای دولتی و غیردولتی در قطر، در تکلم به زبان انگلیسی در تعاملات، مخالف قانون اساسی این کشور است که زبان عربی را زبان رسمی این کشور دانسته است. متفکران قطری صراحتاً اعلام میکنند که مربیها و خدمتکاران آسیایی بر زبان کودکان عرب تأثیر منفی گذاشته و مدارس غیردولتی نیز به تدریس دروس خود به زبان عربی اهمیت نمیدهند.
تاثیرفرهنگ مهاجران در امنیت دموگرافی و اجتماعی
منظور از امنیت دموگرافی، حراست از ترکیب و بافت جمعیتی اصیل در برابر اختلاط با جوامع و جمعیتهای بیگانه و امنیت اجتماعی است. همچنین حراست از هنجارها، آداب و رسوم و سنن و میراث جامعهی اصیل در برابر تأثیرات خارجی است. صاحبنظران کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس میگویند، وجود 12 میلیون تبعهی کشورهای آسیایی که بیشتر آنها را نیز مردان مجرد تشکیل میدهند، در جوامع خلیجی که جمعیتی محدود دارند، باعث اختلال و آسیب پذیری بافت جمعیتی این کشورها شده است.
آمار دبیرخانهی شورای همکاری خلیج فارس (Gulf Corperatiion Council) نشان میدهد تعداد زنان در برابر مردان در کل جمعیت این کشورها در سال 2007، حداقل 124 و حداکثر 212 به 100 بوده است. برای نمونه در امارات، تعداد مردان در برابر زنان، 212 به 100 است و این رقم در کویت 3/155، بحرین 2/135، عمان 8/127 و سعودی نیز 1/124 بوده است. دربارهی قطر آماری منتشر نشده؛ اما تخمین زده میشود که از کویت بیشتر باشد[۱].
مشروعیت شرب خمر، روابط آزاد مرد و زن و رعایت نکردن ظواهر اجتماعی و عقیدتی از سوی اتباع کشورهای آسیایی، از دیگر عواملی است که در بررسیها به عنوان عوامل تهدید کنندهی امنیت اجتماعی جوامع اصیل کشورهای هدف تلقی میشود. آنان مقید به دین، فرهنگ و آداب و رسوم خاص خویش هستند و تحت تأثیر هجوم فرهنگ بیگانه قرار دارند.
بررسی مقالهها و پژوهشهای منتشره در این کشورها، این همسنجی را نیز بار میگشاید که، در حالی که اقلیتهای هندی، چینی و پاکستانی در کشورهای اروپایی در محلههای مشخصی متمرکز شده و فرهنگ اصیل کشور میزبان را تهدید نمیکنند، در کشورهای عربی مورد بحث، جمعیت مهاجران، چندین برابر جمعیت بومی است و کار به جایی رسیده که یک جامعهی بزرگ چند ملیتی، در برابر یک جامعهی کوچک اصیل قرار گرفته و در حال بلعیدن فرهنگ آن جامعه هستند و نتایج منفی آن نیز روز به روز افزایش مییابد. چندی پیش یک قطری در تماس با رادیو دوحه گفت:
در بیمارستان دولتی «حمد» اینقدر اتباع خارجی جلو اتاق پزشکان، داروخانه و آزمایشگاه و سایر بخشها صف کشیدهاند که شهروند قطری برای جلوگیری از اتلاف وقت، ناگزیر است به بیمارستانهای خصوصی مراجعه کند و از امکانات ارزان دولتی به نفع خارجیها استفاده نکند.
قطریها میگویند:
جمعیت فراوان خارجیها، جای مردم بومی را تنگ کرده و استفاده کنندگان اصلی امکانات دولتی و اماکن عمومی، مهاجران هستند.
تاثیرفرهنگ مهاجران در امنیت اقتصادی
روند طبیعی تاریخ، به ویژه معاصر، نشان دادهاست که اقتصاد علم تعیین کنندهی سرنوشت بشر و ترازوی عملکرد حاکمان است. امنیت اقتصادی از داراییهای ملی در برابر عوامل خارجی و از هم پاشیدگی اقتصاد ملی، حراست میکند. در علم اقتصاد، جوانان در سن خدمت، به عنوان یکی از عوامل مهم تولید، در حقیقت مهمترین بخش دارایی ملی برای رشد و توسعه کشور میباشند.
در سالهای اخیر، تلاش دولتهای عربی حوزهی خلیج فارس، به کاهش تعداد بیگانگان و جایگزینی تدریجی نیروی بومی، تحول تازهای را در این زمینه ایجاد کرده؛ اما جمعیت اندک این کشورها، نبود نیروی فنی تخصصی و ماهر و عدم تمایل بومیها به اشتغال در کارهای سخت و حتی بخش خصوصی، به عنوان یک مانع، پیشرفت این طرح را کند کردهاست. دولت قطر در سال1388 طرح قطری سازی نیروی کار در بخشهای دولتی و خصوصی را برای مشاغل غیر فنی و غیر تخصصی آغاز و شرکتها و حتی بانکهای خارجی را موظف کرده است که 20 درصد از نیروی کار خود را از بین اتباع قطری که توسط وزارت کار و امور اجتماعی به آنها معرفی میشوند، استخدام کنند و به آنها آموزش لازم ضمن خدمت بدهند.
تاثیر فرهنگ مهاجران در امنیت عمومی
در مبحث امنیت، طبیعتاً هرچه جامعه یکپارچگی کمتری در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، دینی و سیاسی داشته باشد، هزینهی تأمین آن نیز زیادتر خواهد بود. تبعات تاثیر ناشی از وجود میلیونها تبعهی خارجی در این کشورها و تلاش دولت برای تأمین امنیت و کنترل این اکثریت در برابر اقلیت بومی، طبیعتاً هزینههای مادی و غیر مادی متنابهی برای کشور میزبان دربر خواهد داشت. افزایش تعداد افراد پلیس و هزینههای مترتب بر آن به منظور تأمین امنیت برای جامعه، زیان ناشی از درگیریهای احتمالی بین افراد و گروههای مقیم و ظهور جرایم جدید وارداتی توسط این افراد از قبیل انحرافات اخلاقی، کلاهبرداری، جعل و تزویر، خرید و فروش مواد مخدر و در نهایت احتمال اعتصابات خودجوش کارگری، از متغیرهای مهم مربوط به مقولهی امنیت در این زمینه است. تلاش کشورهای مقصد برای تنظیم تعداد اتباع خارجی و ایجاد نوعی تعادل در حضور ملیتهای مختلف، یکی از راهکارهایی است که در چند سال اخیر توسط این کشورها به تدریج در حال اجراست.
جهانگردی بین المللی
به علت آب و هوای گرم در تابستان و وسعت کم و عدم وجود اماکن تاریخی، جهانگرد چندانی از این کشور دیدن نمیکنند؛ اما به دلیل ساختن آسمان خراشهایی که در منطقه کورنیش بنا نمودهاند و با بازسازی مناطق قدیمی موسوم به سوق واقف و شهرک فرهنگی «الحی الثقافی»، تعدادی جهانگرد از کشور ژاپن، آمریکا، فرانسه وانگلیس، با تورهای سیاحتی، وارد این کشور میشوند و آنها را به قلعه برزان و الزباره و سیلین و بازار سنتی سوق واقف و شهرک فرهنگی که به تازگی در منطقهای به نام اللولوه و لوسیل ساختهاند میبرند. به جز این مناطق، میتوان فروشگاههایی را نام برد که به سبک «ونیس فنسا» ساختهشده و به فلاجیو و سیتی سنتر موسوم است که در شمال و جنوب کشور وجود دارد و برای جهانگردان دیدنی است؛ با این وجود نمیتوان گفت که در کشور قطر جهانگردی وجود دارد.
محوطههای میراث جهانی
روستای میراث فرهنگی (القریه التراثیه)، نماد زندگی سنتی در قطر
القریه التراثیه و یا همان روستای میراث فرهنگی در قطر نماد و حافظ زندگی سنتی و تاریخ اجتماعی کهن کشور قطر میباشد و بسیاری از توریستها و جهانگردان وقتی جهت بازدید وارد این روستا میشوند جلوهای از زندگی کهن و سنتی کشور قطر در قرون و اعصار گذشته در مقابل دیدگانشان قرار میگیرد و بدینوسیله در مییابند که مردم قطر در دیرباز چگونه زندگیمیکردهاند. آقای سعید السبیعی، یکی از مسئولین این روستا، در اینباره میگوید:
«ما همواره سعی داریم که در مناسبتهای مختلف در روستای فرهنگی خود اقدام به برگزاری فعالیتهای متنوعی نماییم که در بخشی از آن صنایع دستی قطر و صنعت ماهیگیری و لنجسازی و سبدبافی به نمایش گذاشتهمیشود. در بخش دیگر، خانههایی دیدهمیشود که زنان با لباس سنتی در آن مشغول طبخ غذاهای سنتی هستند. در بخش آموزش و تعلیم قرآن، مکتب خانههایی یه چشم میخورد که در آن معلم در جمع گروهی از کودکان حاضر میشود و بدانها قرآن آموزش میدهد. از دیگر سو گروههای موسیقی سنتی با دف و دمام در مقابل دیدگان بازدیدکنندگان به اجرای موسیقی سنتی میپردازند».
معمولاً در ایام تعطیل و روزهای آخر هفته، این مکان دارای بیشترین بازدیدکننده است که بخش اعظمی از آنها را توریستها و جهانگردان خارجی به خود اختصاص دادهاند، ضمن اینکه این روستا در مناسبتها و اعیاد به برگزاری فعالیتهای ویژه میپردازد؛ چرا که در آن ایام معمولاً این روستا بازدیدکنندهی بیشتری دارد. روستای فرهنگی، در عرصهی حفظ میراث کهن و سنتی کشور قطر نقش عمدهای را ایفا مینماید و شاید یکی از جذابترین بخشهای موجود در این روستا همان بخش قهوهخانه سنتی و طبخ غذای سنتی به دست زنان قطری است. نکتهی جالب توجه در این روستا بخش مربوط به کودکان آن میباشد که در یک قسمت از این روستا مسئولین اقدام به برگزاری بازیهای سنتی کودکان مینمایند و کودکان بازدیدکننده، در این روستا با مشارکت در بازیهای یادشده، ضمن گذراندن اوقات فراغت خود در آن مکان، با شادی و فرح با بازیهای سنتی و کهنی که پدران و نیاکانشان در گذشته با آنها سرگرم میشدهاند، آشنا میشوند و به این ترتیب با بخشی از زندگی کهن و سنتی کشور خود در گذشته آشنا میشوند. آقای محمد جابر، ناظر کل ساخت روستای فرهنگی در این خصوص میگوید:
«در حقیقت هدف از تأسیس روستای فرهنگی در شهر دوحه، اولاً حفظ میراث کهن و سنتی و فرهنگی کشور قطر بوده که ما در طراحی این روستا سعی نمودهایم به گونهای عمل کنیم که تمامی جوانب میراث ملی و سنتی کشور قطر در مقابل دیدگان بیننده قرار گیرد و به گونهای شود که وقتی بیننده و بازدیدکننده وارد این روستا میشود، احساس کند که در قطر قدیم و کهن قرار گرفته و به هر گوشهای که مینگرد مظهری از مظاهر قطر کهن و سنتی را مشاهده کند که این مظاهر در قالب صنایع دستی و هنرهای ملی و بازیهای کودکان و هنر آشپزی و حصیربافی به منصهی ظهور درآمده است؛ ضمن اینکه این روستا به صورت یک فریج (منطقه) طراحی شده است؛ به این معنی که این روستا به صورت بخش تقسیم بندی شده و در هر بخش قسمتی از زندگی کهن و سنتی مردم قطر در دوران گذشته رخ نموده است».[۲]
نیز نگاه کنید به
نظام فرهنگی روسیه؛ نظام فرهنگی چین؛ نظام فرهنگی تونس؛ نظام فرهنگی کوبا؛ نظام فرهنگی لبنان؛ نظام فرهنگی مصر؛ نظام فرهنگی کانادا؛ نظام فرهنگی افغانستان؛ نظام فرهنگی سودان؛ نظام فرهنگی اردن؛ نظام فرهنگی ساحل عاج؛ نظام فرهنگی مالی؛ نظام فرهنگی ژاپن؛ نظام فرهنگی تایلند؛ نظام فرهنگی آرژانتین؛ نظام فرهنگی فرانسه؛ نظام فرهنگی اسپانیا؛ نظام فرهنگی اتیوپی؛ نظام فرهنگی سوریه؛ نظام فرهنگی سیرالئون؛ نظام فرهنگی سنگال؛ نظام فرهنگی اوکراین؛ نظام فرهنگی زیمبابوه؛ نظام فرهنگی تاجیکستان؛ نظام فرهنگی قزاقستان؛ نظام فرهنگی سریلانکا؛ نظام فرهنگی بنگلادش؛ نظام فرهنگی گرجستان
پاورقی
[i] مذاکره وگفتگوی نگارنده که از سال 1385 تا 1389 رایزن فرهنگی ایران در قطر بود.
[iii] با توجه به مذاکرات وارتباطات نگارنده با این روحانی در خلال اقامت در قطر
کتابشناسی
- ↑ برگرفته از http://www.gcc-sg.org/eng
- ↑ احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(دردست انتشار).