شیخ یوسف قرضاوی

از دانشنامه ملل

شیخ یوسف القرضاوی، (متولد ۱۹۲۶/۹/۹ میلادی) روحانی مصری و سنی سلفی از پیروان حسن البنا، محمد الغزالی و ابن تیمیه است. وی از سال 1963 میلادی و پس از یک دوره‌ی 20 ماهه زندان در مصر، به اتهام مدیریت جنبش اخوان المسلمین به قطر سفر کرد و ضمن به عهده گرفتن مدیریت یک مدرسه‌ی دینی، تابعیت این کشور را نیز به دست آورد و در سال 1977 ریاست دانشکده‌ی شریعت و مطالعات اسلامی در دانشگاه قطر را هم به عهده گرفت. او 120 تألیف در زمینه‌های مختلف فقهی- دینی دارد و دارای مسئولیت‌هایی مانند رئیس اتحادیه‌ی جهانی علمای مسلمین، رئیس شورای اروپایی فتوا و پژوهش، عضو انجمن پژوهش اسلامی در مصر، و مسئولیت‌های دیگری در قاره‌های اروپا، آفریقا و خاورمیانه است.

برخی علمای دینی عرب، نظریه‌های وی را متأثر از فشارهای عصر جدید و مخالف دلیل شرعی می‌دانند؛ در حالی که موافقان او معتقدند، نظریه‌های وی مبتنی بر قواعد روشن در اصول فقه است و وی توانسته است از جمع بین اقوال مخالف، از طریق پژوهش و درک مناسبت احادیث مورد بحث و بررسی مذاهب فقهی مقارن، به یک نظریه‌ی راجح برسد.

گرچه سابقه‌ی اقامت شیخ یوسف قرضاوی در قطر، به حدود 5 دهه قبل باز می‌گردد؛ اما نقشی که در یک دهه‌ی اخیر در صحنه‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی به وی داده شده، قابل تأمل است و اظهارات و موضع‌گیری‌های دولت قطر در زمینه‌های کلان دینی- سیاسی، معمولاً از زبان او اظهار می‌شود. وی امام جمعه و جماعت مسجد اصلی دوحه است و اظهارات وی و چند تن دیگر از ائمه‌ی جمعه، هر هفته در مطبوعات قطر بازتاب قابل توجهی دارد.

دخالت وی در شئونات دینی داخلی؛ حتی تا مرحله‌ی صدور فتوی نیز پیش می‌رفت که در دو سه سال گذشته با مقاومت برخی متعصبان قطری در حوزه‌ی دینی رو به رو شد و صراحتاً به وی گوشزد کردند که برای جوامع دینی سنتی قطر فتوا و دستورالعمل دینی صادر نکند و پا را از گلیم خود درازتر ننماید. به دنبال این اعتراض‌ها بود که وی نیز برای دوری جستن از هرگونه تنش اجتماعی، دخالت‌های داخلی خود راکاهش داد.[i]

موضع‌گیری شیخ قرضاوی در مورد مذهب شیعه، برپایه‌ی دو محور تقریباً متناقض است که یکی بر بنیاد بینش اوست و دیگری بر خواسته از خصلت عربی و سنی بودن وی ارزیابی می‌شود. موضع گیری وی تا آنجا که مبتنی بر بینش اوست، تقریباً مثبت است و اصل را بر مدارا و دوری از تنش قرار می‌دهد و مسأله‌ی وحدت اسلامی و گفت و گوی بین ادیان و مذاهب را برای دوری از هرگونه شکاف در امت اسلامی می‌پذیرد؛ اما شیوه‌ی برخورد دیگر وی، به خصلت و خصیصه‌ی به اصطلاح قومی عربی و مذهب سنی وی بر می‌گردد. از این منظر، او نمی‌تواند شاهد رشد قدرت شیعیان در عراق باشد و محبوبیت فرا مذهبی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان را در برابر افول هیبت رهبران عرب سنی مذهب در رویارویی تاریخی با رژیم صهیونیستی بربتابد. همین رویکرد باعث شد که وی در بعضی اظهارات خود اعلام کند، برخی موارد اعتقادی شیعیان را بدعت می‌داند؛ اما مذهب شیعه را تکفیر نمی‌کند. قرضاوی با این سخن می‌خواهد ادعا کند که برخلاف وهابیون عربستان سعودی، شیعیان را کافر نمی‌داند.[۱]

پاورقی

[i] با توجه به مذاکرات وارتباطات نگارنده با این روحانی در خلال اقامت در قطر

کتابشناسی

  1. احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(دردست انتشار).