روزنامه ها در قطر
قطر هم اکنون دارای چهار مؤسسهی مطبوعاتی و انتشاراتی است که روزنامههای الشرق العرب، الرایه و الوطن را منتشر مینمایند، سه روزنامهی انگلیسی پنینسولا، گلف تایمز و قطر تریبیون نیز از سوی این مؤسسات منتشر میشود که دارای ضمائم محلی، اقتصادی و ورزشی رنگی هستند و با پوشش خبری و تصویری بسیار مطلوبی از 27 آبان 1386 از سر گرفته است.
از دو سال گذشته طرح راه اندازی یک روزنامهی فرا منطقهای به نام «الجزیره الدولیه»، با سردبیری عبدالوهاب بدرخان، روزنامهنگار معروف لبنانی و سردبیر سابق روزنامهی الحیات، از لندن مطرح بوده که در صورت تحقق، میتواند رقیبی برای جراید الحیات و الشرق الاوسط، به شمار آید که راهاندازی این روزنامه، همچنان تحت بررسی است.
بسیاری از روزنامههای منطقهای و فرا منطقهای، همانند الحیات و الشرق الاوسط در قطر توزیع میشود.
روزنامههای عربی و انگلیسی
روزنامههای عربی و انگلیسی كه در قطر منتشر میشود، به قرار زیر است
نام نشریه | دیدگاه | تیتراژ | سال تأسیس |
الرایه | سیاسی | 25.000 | 1979م |
الشرق | سیاسی | 40.000 | 1985م |
الوطن | سیاسی | 37.000 | 1995م |
العرب | سیاسی | 30.000 | 2007م |
GULF THMES | سیاسی | 15.000 | 1978م |
THE PENINSULA | سیاسی | 13.000 | 1996م |
QATAR TRIBUNE | سیاسی | 12.000 | 2006م |
نگرشی تاریخی بر تولد روزنامه و روزنامه نگاری در قطر
در کشورهای حوزهی خلیج فارس، كشور قطر، علیرغم وسعت و جمعیت كم، در زمرهی کشورهای رو به توسعهای است که عنصر روزنامه و روزنامهنگاری در بین مردم جایگاه ویژهای دارد.
تا سی سال پیش در کشور قطر، اوضاع و جو اجتماعی حاکم بر جامعه چنان بود که اگر کسی درصدد تأسیس روزنامهای برمیآمد، بنابر مشكلاتی که جامعهی قطر با آن روبهرو بود، با شکست مواجه میشد که از مهمترین علل آن که اصلیترین چالش در این راه بود، یکی کم جمعیتی این کشور بود تا جایی که در آن سالیان، میزان تراکم جمعیت در این کشور، در هر کیلومتر مربع6.081 نفر بود و دیگر این که در میان همین مقدار جمعیت کم، تعداد افراد با سواد كه روزنامه مطالعه كنند، بسیار اندک بود، چرا که نهضت آموزشی که در آن سالیان درقطر متولد شده بود، هنوز به مرحلهی بهرهدهی و محصول آفرینی نرسیده بود. سوم این که حیات اقتصادی و تجاری در این کشور همچنان در حصار سنتگرایی به سر میبرد و از مقولهی تجارت مدرن بیبهره و یا کم بهره بود. این سه چالش باعث میشد که تعداد خوانندگان روزنامه زیاد نباشد؛ همچنین، تعداد افراد و مؤسساتی که حاضر به سرمایهگذاری در بخش انتشار روزنامه باشند، وجود نداشت و در حد صفر بود.
با توجه به موضوعات و چالشهایی كه ذكر شد، میتوان دریافت که چرا طی سالیان یاد شده، گرایش قشر نویسنده و روشنفکر جامعهی قطر نسبت به تولید و چاپ روزنامه در این کشور، در حد صفر بوده است.
در همین اوان و در سال 1969 در جوی که کشور قطر به لحاظ رونامهنگاری و برخورداری از روزنامه در جامعهی خود با شدیدترین بحرانها دست به گریبان بود و در لیست کشورهای صاحب روزنامه جایگاهی نداشت، شیخ خلیفه بن حمدآل ثانی که در آن سالیان ولیعهد کشور بود با عبدالله حسین نعمه که دارای یک کتابخانهی جامع و شامل از مجموعه کتب و روزنامههایی بود که به زبان عربی و دیگر زبانهای خارجی تدوین شده بود آشنا شد. حسین نعمه که امروزه از او به عنوان پدر روزنامهنگاری در کشور قطر یاد میشود، با ارائهی یک درخواست خطاب به ولیعهد قطر، از او خواست که امتیاز چاپ و نشر اولین مجله با عنوان «العروبه» در کشور قطر را به او واگذار نماید.
بدین سان اولین روزنامه در کشور قطر به سال 1970 با عنوان العروبه، پا به عرصهی وجود نهاد و این مطبوعه آبشخور و سرمنشأ وجود بسیاری از معروفترین روزنامهها و نشریات در قطر گشت که از جملهی مهمترین آنها میتوان به العرب و گلف نیوز و گلف تایمز و الرایه و الشرق و العهد و الفجر و الجوهره و الدوری و اسواق الخلیج و الخلیج الیوم و اخبار الاسبوع و شباب الیوم اشاره نمود.
نگرشی بر سه روزنامهی العرب، الرایه و الشرق
روزنامه العرب
روزنامهی العرب یکی از روزنامههای پرتیراژ این کشور میباشد که هم اکنون نیز کشورهای حوزهی خلیج فارس رونق بالایی دارد. این روزنامه برای اولین بار در ششم مارس 1972 به صورت «تابلوید» یا همان نیم قطعی، در هشت صفحه منتشر گردید که توسط مؤسسهی انتشاراتی دارالعروبه چاپ و توزیع میشد. مدیر مسئول و صاحب امتیاز آن نیز آقای عبدالله حسین نعمه بود که هم اکنون از او به عنوان پدر روزنامهنگاری در قطر یاد میکنند و در میان اصحاب مطبوعات، شهرت بالایی دارد. روزنامهی العرب را از سه زاویه و منظر میتوان مورد نقد و تحلیل قرارداد که این سه منظر عبارتند از:
مرحله ما قبل صدور
این مرحله از صدور روزنامه به این صورت است كه، معمولاً پس از اینکه مطبوعه و یا روزنامه به بازار نشر عرضه گردید، کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛ در حالی که این مرحله یکی از سختترین و پیچیدهترین مراحل کاری است که بر سر راه اصحاب مطبوعات قرار دارد و از دیگر سو با کالبد شکافی این مرحله از سیر تاریخی مطبوعه، میتوان به انگیزه و اهداف و جهتگیریهای فکری آن پی برد؛ چرا که صاحب امتیاز در این مرحله با ذکر دلایل توجیهی برای اهداف خود از خلق مطبوعه، در راستای قانع كردن مقامات برای چاپ نشریه، گام برمیدارد که این امر در یکی از سر مقالات اولین شمارههای روزنامهی العرب مشهود است. در این سرمقاله، آقای عبدالله حسین نعمه، خود را در مقام یک خواننده قرار داده و از صاحب امتیاز میپرسد که هدف شما از نشر و چاپ این روزنامه چه بوده و همانگونه که برای دستیابی به این امتیاز در مرحلهی ما قبل صدور با مسئولین صحبت نمودید، آیا همان اهداف را نصب العین قرار دادهاید و در راستای تحقق آنها گام برداشتهاید؟
آنگاه در مقام پاسخ بیان میدارد که ما برای چاپ این روزنامه سختترین و طاقت فرساترین مرحله؛ یعنی ما قبل صدور را طی نمودهایم و طبیعی است که برای تحقق آن آمادگی توقف صدور را نیز پذیرفتهایم.
این سخن مدیر مسئول نشان از آن دارد که مطبوعات در قطر، با چالش توقف و توقیف نیز روبهرو بودهاند که این توقف یا به خاطر اسباب مالی و امکانات اقتصادی بوده است و یا به سببهای سیاسی که منجر به توقیف مطبوعه میشود.
مرحلهی صدور هفتگی
این مرحله با صدور نخستین شماره در سال 1972 آغاز شد و در سال 1974 به پایان رسید. در اولین شماره از این مطبوعه، صفحهی نخست مزین به عبارت «عاشت قطر حره و المجد لکم» بود که به خط رقعی و با رنگ قرمز در بالای نیم صفحهی بالای مطبوعه نگاشته شده بود و بعداً در شمارههای دیگر نام العرب به عنوان اسم رسمی روزنامه مندرج گردید و در زیر آن با خطی ریز عبارت روزنامهی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که موقتاً هر هفته یکبار چاپ میشود، نگاشته شده بود.
این روزنامه پس از یک دوره انتشار، نسبت به درج اخبار داخلی و محلی اهتمام ورزید و این در زمانی بود که هنوز خبرگزاری قطر تأسیس نشده بود؛ لذا وجود اخبار محلی در این روزنامه که تعداد آن در روز بالغ بر شش خبر میشد، باعث شد که مردم و اقشار مختلف به انگیزهی کسب آگاهی از اخبار، به این روزنامه روی آورند و پس از آن مورد اقبال عموم قرار گرفت.
نگارندگان و هیئت تحریریه درخصوص مسائلی كه جامعه به آن مبتلا بود، مطالب تحلیلی را میآوردند. از جمله تحلیل در خصوص بالا رفتن قیمتها و بالا رفتن نرخ اجاره خانه و مانند اینها که معمولاً مورد توجه تمامی اقشار جامه میباشد و همین مقالات باعث شد که مسئولین و دست اندرکاران در خصوص غلبه بر مشکلات، با تشکیل جلسات تخصصی وارد بحث و مذاکره شوند؛ اما این موضوع به مانند تیغی دولبه برای روزنامهی العرب محسوب میشد که از یک سو باعث بالارفتن تیراژ و اقبال گستردهی مردم میشد و از دیگر سو موجبات ناراحتی مسئولان را فراهم آورد و این ناراحتی تا جایی پیش رفت که روزنامهی العرب توقیف شد و در آخرین شمارهی آن بعد از توقیف، آقای عبدالله نعمه بیان داشت که این هم یکی از اهداف روزنامه که متحقق گشت که البته در این کلام ایهامی بود که صاحبان جراید و اصحاب مطبوعات به معنای آن نیک واقف بودند.
مرحلهی صدور روزنامه
پس از انتشار یک صد و سومین شماره از العرب که تا آن موقع در قالب هفتهنامه به بازار نشر عرضه میگردید، این نشریه به عنوان یک روزنامه که هر روز در پیشخوان دکههای مطبوعاتی نمود مییافت، پا به عرصهی وجود نهاد و از حالت نیم طبع (تابلوید) به حالت تمام طبعی درآمد. در این مرحله ضمن برقراری ارتباط با دیگر روزنامههای معروف جهان عرب از جمله الاهرام مصر و السیاسه کویت، در تدوین اخبار و تحلیلهای سیاسی خود از شیوهها و متدهای آن دو روزنامه تبعیت نمود.
این روزنامه در این مرحله با اضافه نمودن به تعداد صفحات خود و بالا بردن آمار اخبار محلی و اضافه نمودن صفحهی خاص جهان عرب، از اقبال بسیار گستردهای در بین اقشار مختلف مردم برخوردار گردید.
روزنامهی العرب امروزه به عنوان یکی از روزنامههای پرتیراژ کشور قطر و برخوردار از کلکسیون صفحات، به نوعی، آینهی تمام نمای اخبار کشور قطر و نیز سایر کشورهای حوزهی خلیجفارس و جهان عرب محسوب میشود و در درج مقالههای نویسندگان با گرایشهای مختلف فکری، محدودیت خاصی ندارد.
روزنامه الرایه
یکی دیگر از روزنامههای نام آشنای کشور قطر، روزنامهی «الرایه» میباشد. این روزنامه در دهم ماه می سال 1979 در بیست و چهار صفحه و در قطع معمولی، از سوی مؤسسهی انتشاراتی الخلیج به ریاست تحریری ناصر محمد عثمان، پا به عرصهی وجود نهاد. این روزنامه نیز از سه منظر قابل تحلیل و کالبدشکافی است:
مرحلهی ماقبل صدور
این مرحله همانگونه که خود ناصر محمد عثمان به عنوان بنیانگذار و رئیس هیئت تحریریهی نخستش میگوید: «وقتی انجام شد که من به همراه گروهی از اقشار روشنفکر جامعهی قطر خلأ وجود نشریهای از كشور قطر را در بین روزنامهها و مطبوعات دیگر کشورهای عربی احساس نمودم و علی الخصوص این خلأ در دههی هفتاد که کشورهای حوزهی خلیج فارس در آن سالیان در اوج بحران به سر میبردند، ملموستر مینمود و کشور قطر، هویت خود را از دو وجهی عربی و اسلامی، آنگونه که باید و شاید به دیگران و مردم جامعهی خود معرفی ننموده بود؛ لذا این فکر باعث شد که ما درصدد صدور روزنامهای به نام الرایه بر آئیم و اسم الرایه را از آن جهت برای این نشریه برگزیدیم تا پرچمیباشد افراشه بر بلندای قطر در راه تعریف هویت اسلامی و عربی آن».
مرحله صدور هفتگی
این روزنامه نیز به مانند سایر روزنامههایی که در آن سالیان، در کشور قطر منتشر میشد، ابتدا در قالب هفتهنامه صادر میشد که اولین شماره از هفته نامهی الرایه در تاریخ دهم می سال 1979 به جامعه عرضه گردید و شعار اصلی این روزنامه که بر صفحهی نخست نگاشته شده بود، عبارت بود از: «من قطر الی العرب و من العرب الی العالم».
رئیس هیئت تحریریه این روزنامه در شمارهی نخست آن، طی یک سر مقاله، اهداف و سیاستهای هفتهنامه را بیان داشته و در بخشی از آن گفته بود: «ما همگان اعتقاد راسخ داریم که هر جا از جهان عرب زخمی بر پیکرهی مردمش و جامعهاش ایجاد شود، از فلسطین گرفته تا اریتره و سودان و جولان و اسکندریه و سینا، آن زخم در حقیقت زخمی است که بر پیکرهی کل جهان عرب ایجاد شده و همواره از آن خون تازه میچکد تا زمانی که اتحاد امت عرب درصدد مداوای آن برآیند».
در واقع رئیس هیئت تحریریه، در این سر مقاله به نوعی اتحاد جهان عرب و روحیهی عربگرایی را ترویج مینموده است و میتوان از آن به عنوان یک «پان عربیسم» تعبیر نمود که هنوز هم این روزنامه به عنوان یکی از روزنامههای پرتیراژ کشور قطر از این روحیه در خصوص نگارش مقالات و تحلیلهای سیاسی خود برخوردار است.
مرحلهی صدور روزنامه
پس از اینکه ریاست هیئت تحریریه این نشریه، به روزنامهنگار نامدار و حرفهای مصری؛ یعنی کمال عزب واگذار شد، این نشریه از رشد کیفی خوبی برخوردار گردید تا جایی که در بین سایر روزنامههای منتشره در کشور قطر نمود بالاتری پیدا كرد و روی همین اصل، این نشریه، مقدمات لازم را برای عرضهی خود به بازار مطبوعات درقالب روزنامه فراهم نمود و در تاریخ بیست و هفتم ژانویهی سال 1980، برای اولین بار به عنوان روزنامه در دکههای مطبوعاتی قطر و سایر کشورهای حوزهی خلیجفارس دیدهشد.
الرایه بعد از انتشار در قالب روزنامه، سیر موفقی را طی نمود؛ چرا که عمده توجه و عنایت این روزنامه توجه به موضوعات و مسائلی بود که در وهلهی نخست در جامعهی قطر وجود داشت و در مرحلهی دوم کشورهای حوزهی خلیجفارس به نحوی بدان مبتلا بودند. علاوه بر آن، روزنامه با باز نمودن یک ستون خاص برای جهان عرب، هر روز تازهترین اخبار و تحلیلهایی را که مربوط به سایر کشورهای عرب و از جمله کشورهای عرب حوزهی شمال آفریقا بود مندرج مینمود.
روزنامهی الرایه در بین سایر روزنامههای کشور قطر، ویژگی منحصر به فرد دیگری نیز دارد و آن اینکه این روزنامه اولین نشریه و مطبوعهای است که به انضمام ویژهنامهی هفتگی به بازار نشر عرضه میگردید. در این ویژهنامهی هفتگی، فراگیرترین موضوعات و علیالخصوص موضوعات و تحلیلهای اجتماعی نوشته میشد متخصصان و کارشناسان علوم اجتماعی، مقالات مفیدی را در آن مینوشتند.
روزنامهی الشرق
این روزنامه در سیر تاریخی صدور خود دو مرحله را پشت سر گذاشته که این دو مرحله عبارتند از:
- مرحلهی اول، از سوم دسامبر سال 1985 تا پانزدهم ژوئیهی سال 1987 که در این مرحله روزنامهی یاد شده، با عنوان الخلیج الیوم چاپ و منشر میشد.
- مرحلهی دوم، از اول سپتامبر سال1987 تاکنون. در این مرحله این مطبوعه به شکل روزنامه در بازار نشر عرضه میشده و تاكنون ادامه دارد.
رقابت بین روزنامهها در قطر
رقابت بین روزنامهها در قطر را میتوان در دو شکل رقابت سالم و رقابت ناسالم مورد نقد و تحلیل قرار داد.
رقابت سالم
این نوع از رقابت وقتی آغاز شد که ناصر محمد عثمان سمت ریاست هیئت تحریریهی روزنامهی الشرق را عهدهدار گردید (سال 1989). تا قبل از آن طبق نظر سنجی صورت گرفته در سطح جامعهی الرایه در رتبهی نخست و العرب رتبهی دوم و الشرق در رتبهی سوم قرار داشت. البته در این نظر سنجیها، سؤالاتی مطرح شده بود که هریک از این روزنامهها به خاطر جلوهای که داشتند حائز این رتبهها شده بودند؛ مثلاً العرب به عنوان اینکه اولین روزنامهی قطر بود صاحب این جایگاه شده بود و الرایه به خاطر اینکه خوانندگان بیشتری داشت و الشرق نیز که در میان اینها در رتبهی سوم قرار گرفته بود به این خاطر بود که در بین این سه روزنامه از همه جوانتر و کم سابقهتر بود.
موضوع رقابت سالم در بافت و چینش خبری و صفحه آرایی این سه روزنامه نیز به عینه ملموس بوده و هست؛ به این تعبیر که صفحهی نخست تمام این روزنامهها، به مهمترین اخبار کشور و جهان عرب اختصاص دارد و در ادامهی آن به موضوعات و اخبار داخلی توجه میشود. صفحهی دوم الی چهارم نیز در این سه روزنامه به اخبار داخلی با تفاصیل بیشتر اختصاص دارد و صفحات پنج و شش متعلق به اخبار جهان عرب است؛ ولی صفحات بعدی دارای موضوعات یکسان و همانند نیست، درست بر خلاف صفحات پیش که تقریباً هر سه روزنامه با یکدیگر همخوانی دارند؛ حتی در مواردی با یکدیگر کاملاً منطبق و یکسان هستند و در متن خبر نیز از یک انشا و سبک نگارش استفاده میکنند که این نشان میدهد که خبرنگاران با یکدیگر در تماس و تبادل اخبار میباشند.
رقابت ناسالم
هرچند که این سه روزنامه از یک بعد با یکدیگر رقابتی سالم و دوستانه داشته و دارند و در مواردی این روابط دوستانه کار را از جرگهی رقابت خارج و به حیطهی همکاری و همیاری سوق داده است؛ ولی در موارد زیادی میتوان از لابهلای صفحات و مقالات و در نامههایی که یکدیگر را مورد خطاب قرار میدهند نوعی رقابت ناسالم را جستار نمود.
شاید یکی از بارزترین مظاهر این رقابت ناسالم، در آگهیهایی بود که در دو روزنامهی الشرق و الرایه چاپ شده بود که هریک از دو روزنامه موضوعات این آگهی را به نحوی تلنگر به خود تعبیرکرد که این آگهیها معمولاً در صفحهی نخست روزنامه به چاپ میرسید و دیگر مقالههایی بود که توسط رئیس هیئت تحریریه در دو روزنامه نگاشته میشد. یکی از این مقالهها را ناصر محمد عثمان، در روزنامهی الشرق چاپ نمود که عنوان این مقاله «خطوه علی طریق الریاده» نام داشت که اصحاب روزنامهی الرایه، به نحوی از این مقاله به عنوان تلنگر بر روزنامه خود تعبیر نمودند و در پاسخ به این مقاله در صفحهی نخست روزنامهی خود در اطلاعیهای تبلیغی عبارت الرایه همواره سرآمد است را چاپ نمودند.
در سال 1990 وقتی احمد علی به عنوان رئیس تحریریه الرایه از امیر وقت تقاضای یک مصاحبهی مطبوعاتی را درخصوص اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس نمود، وی به شرطی با این تقاضا موافقت نمود که دیگر اصحاب مطبوعات؛ یعنی روزنامه الشرق و العرب هم حضور داشته باشند و لذا دو روزنامه بی آنکه زحمت گرفتن وقت را به خود بدهند، در آن جلسه حاضر شدند و رئیس هیئت تحریریهی الرایه نیز فردای آن روز در مقالهای شرح ماوقع را بیان داشت و روزنامهی العرب در پاسخ در مقالهای با عنوان «از کوزه همان برون طراود که در اوست»، جواب وی را داد و روزنامه الشرق نیز در مقالهای دیگر با عنوان «میخ»، ضمن استناد به آیهی «اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما»، وی را مورد هجو و نکوهش قرار داد و بدین ترتیب این سه روزنامه وارد یک رقابت ناسالم و ناهمگن شدند.
این رقابت ناسالم وقتی به اوج خود رسید که در سال 1991 روزنامهی الشرق به تنهایی خبر اکتشاف پارهای از آثار تاریخی را در منطقهی «ام الماء»، واقع در شمال غرب ساحل خلیج فارس، در روزنامهی خود نگاشت و به هیچکدام از روزنامههای دیگر این خبر را منتقل ننمود و همین امر باعث شد که مدیر مسئول الرایه شکایتی را علیه این روزنامه به رئیس هیئت مدیرهی موزههای قطر تسلیم نماید و از این کار الشرق انتقاد شدید نمود و در مقالهای با عنوان جنگ سرد، روزنامهی الشرق را مورد حملات انتقاد آمیز خود قرار دهد.[i][۱]
نیز نگاه کنید به
روزنامه در ژاپن؛ روزنامه های اردن؛ روزنامه های زیمبابوه
پاورقی
[i] این مقاله در ستون خاصی با عنوان کلمه صدق که از ستونهای ثابت روزنامه بود و هر شماره اختصاص به موضوعی خاص داشت مندرج گردیده بود.
کتابشناسی
- ↑ احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(دردست انتشار).