تاریخ دوره باستان زیمبابوه
قدمت تمدن در این سرزمین به دوران شکارچیان قوم بوشمن در عصر پارینه سنگی باز میگردد. در حوزه جنوب آفریقا (زیمبابوه، آفریقای جنوبی، زامبیا و...) بیشترین اسناد تاریخی را نه منابع مکتوب قوی که روایات و اقوال مردمی یعنی همان تاریخ شفاهی تشکیل میدهد[۱].
در زیمبابوه بیشتر این منابع نامکتوب در دوران پیش از استعمار به دست آمده است. نقاشیهای صخرهای اقوامسان (بوشمنها)شکل زندگی آنان یعنی زندگی شبانی و نحوه شکار کردن این قوم را به تصویر کشیده است. نقاشیهای شکار حیواناتی چون فیل، بز کوهی آفریقایی و ابزار شکار آنها منبعی تاریخی در مطالعات مربوط به مردم این کشور محسوب میشود. بوشمنها در ماهیگیری از نیزههایی که پیکانهای تیزی در سر آنها تعبیه شده بود، استفاده میکردند. این نقاشیها تنها بازگو کننده فعالیت اقتصادی این اقوام بوده و اطلاعاتی از رفتارهای مذهبی و اجتماعی (مانند پرستش، ازدواج، دفن مردگان،...) آنان به دست نمیدهد. بررسی منابع غیر مکتوب مؤید این نکته است که مردمسان جامعهای بیطبقه بوده به صورت جمعی و گروهی زندگی میکردند[۲].
مطالعه و بررسی این منابع سخن و استدلال تاریخ نگاری استعمار مبنی بر توحش و فقدان هر گونه تاریخ و فرهنگ بوشمنهای منطقه زیمبابوه امروزی را بیاعتبار نموده ادعای متمدن شدن آنان در پی فعالیتهای استعمارگران در پایان قرن نوزدهم را رد میکند.
شواهد یافت شده از عصر آهن (حدود صد هزار سال پیش) نشان میدهد بوشمنها که اکنون در صحرای "کالاهاری" سکونت دارند، ساکنین اصلی زیمبابوه کنونی بودند. گروههای کوچک شبانان، شکارچیان و کشاورزان نیز دیگر ساکنان این سرزمین بودند. این گروهها همواره بر سر تصاحب زمین با بوشمنها یعنی صاحبان اصلی در حال نزاع بودند.
"ماپونگوبوه" نخستین گروهی بودند که یک امپراتوری در آن منطقه برپا نموده خود را اجتماعی مجزا از دیگران معرفی میکردند. نظام پادشاهی آنها یکی از پیچیدهترین اشکال فرهنگ آفریقایی آن دوران بود. نگاه خاص این پادشاهی به قدرت و ارزش اجتماعی و سیاسی رهبران جامعه، ساختار ویژهای از قدرت را در میان این مردم نشان میدهد. آنان در کنار کشاورزی به تجارت با سرزمینهای دیگر مانند چین، هند و مصر میپرداختند. "پادشاهی زیمبابوه" ادامه تغییر شکل یافته این امپراتوری بود[۳].
در قرون 5 تا10 میلادی اقوامی موسوم به شونا کم کم در زیمبابوه فعلی ساکن شدند. قوم اخیر به تدریج و در طول قرنها توانست با تسلط بر منطقهی بین رودخانههای زامبزی و لیمپوپو، قلمرو خود را توسعه داده دولت بزرگی را در این ناحیه تشکیل دهد[۴].
فلات بین رودخانههای "زامبزی" و"لیمپوپو" در منطقهی جنوب شرقی آفریقا به علت دارا بودن قابلیتهای طبیعی برای زندگی به ویژه برای دامداری و کشاورزی از اهمیت زیادی برخوردار بود. وجود منابع غنی طلا و عاج فیل نیز انگیزههای زندگی در این منطقه را افزایش میداد. بقایای نخستین مرکز تجاری در منطقهای به نام "ماپونگوبوه" بر روی صخرههای لیمپوپو یافت شده است. برای اولین بار گروهی از مردم گلهدار و شکارچی، اقدام به برپایی سکونتگاههایی برای خود بر روی صخرههای لیمپوپو در زیمبابوه امروزی نمودند و حکومت ماپونگوبوه را ایجاد کردند. گفته میشود که حدود یک صد تپه و بلندی محدوده زندگی مردمی بود که به دور محل سکونت خود دیوارهای سنگی کشیده بودند و این منطقه در زبان محلی شونا به " خانههای سنگی" معروف بود. نمونه عالی چنین سکونتگاهها منطقهای است که امروزه به "زیمبابوه بزرگ" شهرت دارد. در سال 1705 میلادی، حاکم آنان اقدام به جدا نمودن قلمرو خود از سایر ساکنین زیمبابوه آن دوران نمود[۵][۶].
- ↑ عرب احمدی، امیربهرام (1382). زیمبابوه سرزمین رازهای جاودان. تهران: توسعه دانش و پژوهش ایران، ص.50.
- ↑ برگرفته از http://historymatsiman.blogspot.com/2015
- ↑ برگرفته از http://www.zimbabweandrelatedtopics.weebly.com/2015
- ↑ عرب احمدی، امیربهرام (1382). زیمبابوه سرزمین رازهای جاودان. تهران: توسعه دانش و پژوهش ایران، ص. 53.
- ↑ برگرفته از http://www.historyworld.ne/2015
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.32-34.