جغرافیای انسانی تاجیکستان
. جغرافیای انسانی
کشور تاجیکستان براساس آمار سال 1993 م دارای000/705/5 نفر جمعیت بود. این تعداد در سال 2000 به 000/ 009/ 5 رسید. براساس آمار سال 2004 میلادی جمعیت تاجیکستان به 556/ 011/ 7 نفر بالغ گردید و در سال 2010 م. جمعيت تاجيكستان به بيش از 7500000 نفر افزایش یافته است. نرخ رشد جمعیت در این کشور 9/1 درصد، نرخ تولد 18/27 درهزار ، نرخ مرگ و مير 94/6در هزار می باشد. (http://iranembassytj.com/fa/a/geo.html)
ترکیب سنی جمعیت تاجیکستان به گونه ای است که اکثریت آن را کودکان و جوانان تشکیل میدهند. نسبت جمعيتي این کشور طبق آمار سال 2007م. به شرح ذیل می باشد:
· گروه سنی 14- 0 سال 35% ؛ 1261247 مرد و 1218686 زن
· گروه سنی بین64 - 15 سال 61.2% که 2145300 مرد و 2184519 زن
· گروه سنی بالای 65 سال سن 3.8% که 113186مرد و 153660 زن
میزان مهاجرت 71/3 در هزار نفر و میزان امید به زندگی در مردان حدود 61 سال و در زنان حدود 67 سال میباشد(تاجیکستان، 1387: 5).
پراکندگی جمعیت در تاجیکستان نامتوازن است. به طوز متوسط پراکندگی جمعیت در هر کیلومتر مربع، 4/36 نفر می باشد. این در حالی است که در ایالت بدخشان که 44 درصد از خاک این کشور را تشکیل می دهد، تنها 170000 نفر زندگی می کنند و پراکندگی جمعیت در هر کیلومتر مربع 3 نفر می باشد.
67 درصد جمعیت تاجیکستان در روستاها زندگی می کنند. در این نواحی آداب و سنن بومی مردم تا حدود زیادی دست نخورده باقی مانده است. در میان روستانشینان نیز 18 درصد ازبک و بقیه تاجیک می باشند. هرچند شهرنشینی در تاجیکستان از سابقه زیادی برخوردار است اما تعداد شهرهای این کشور از29 شهر و 47 شهرك تجاوز نمی کند. پایتخت این کشور دوشنبه نام دارد که تا سال 1961 به نام استالین آباد شناخته می شد. این شهر 125 کیلومتر مربع مساحت دارد. سابقه دوشنبه به سال 676 باز می گردد که به عنوان محل بازار در روزهای دوشنبه مورد استفاده قرار می گرفت و در سال 1925م در میان انبوه درختان جنگلی حاشیه رودخانه در دره گیسا بازسازی گردید. در سال 1990جمعیت این شهر 602000 نفر بوده است. دومین شهر بزرگ این کشور، خجند می باشد که قبل از دوره استقلال به لنین آباد مشهور بود. از جمله شهرهای مهم این کشور قرقان تپه و کولاب در جنوب دوشنبه و فاروق در ایالت بدخشان قرار دارند. (تاجیکستان، 1387: 163)
تاجیک ها به لحاظ قومی و نژادی جزء اقوام آریایی زبان محسوب می شوند و زبان تاجیکی از لهجههای زبان فارسی است. از این رو، تاجیک ها، مشترکات فرهنگی- زبانی زیادی با ایرانیان دارند و بسیاری از آنها ایران را به عنوان موطن دوم خویش می پندارند. این تلقی هویتی به علت محصور بودن تاجیک ها در میان اقوام ترک زبان (ازبک ها، قزاق ها، قرقیزها، ترکمن ها و ایغورها) تشدید می شود. تسلط ترک زبانان بر منطقه آسیای مرکزی با هجوم هون های ترک به ماوراء النهر در قرن پنجم میلادی آغاز شد و تا بدین روز به استثنای سیادت روس ها در قرون نوزدهم و بیستم کم و بیش تداوم داشته است. با وجود اینکه به دنبال استقرار ترکان در ماوراء النهر زبان ترکی به عنوان زبان عامه مردم به سرعت در آسیای مرکزی فراگیر شد و این منطقه به ترکستان معروف گردید، لیکن زبان فارسی در بین مردم پامیر و تاجیکستان امروزی که خاستگاه و محل تولد زبان فارسی بود، حتی پس از انقراض سلسله سامانیان و حاکمیت سلسله های ترک، باقی ماند. وجه تسمیه تاجیک نیز همان وجه تمایز فارسی زبانان از ترک زبانان بوده است. زیرا این مردم یکجانشین و غیر صحراگرد که ساکنین بومی ماوراءالنهر بودند، زودتر از ترکان کوچ رو و صحرانشین به وسیله اعرابی که به این منطقه آمده بودند، مسلمان شدند و به همین علت غیرمسلمانان آنان را تازیک یا تاژیک نامیدند. بعدها از تغییر شکل این واژگان، اصطلاح تاجیک نمایان گردید. ( شکورزاده، 1385: 64-41)
در پی شروع هجوم روس ها به آسیای مرکزی به ویژه با توجه به مطامع آنان به افغانستان که دروازه ورود به هندوستان به شمار می آمد، سرزمین تاجیکستان اهمیت ویژه ای به دست آورد. روس ها در اواسط قرن نوزدهم، بخش های شمال غربی تاجیکستان یعنی سغد و اطراف آن را به تصرف درآوردند و در پایان این قرن تمام شمال تاجیکستان در حاکمیت روس ها درآمد. حاکمیت روس ها بر سرزمین مزبور، پس از انقلاب بلشویکی1917م ، تداوم یافت به طوری که ارتش سرخ در سال 1918م تاجیکستان شمالی را تصرف کرد و آنرا بخشی از جمهوری خودمختار ترکستان اعلام نمود. به رغم مقاومت های جان فشانه تاجیک ها در مقابل استیلای روس ها، سرانجام کمونیست ها موفق شدند بر تمام تاجیکستان مسلط شوند و با تقسیم جمهوری ترکستان در سال 1924م ابتدا تاجیکستان به عنوان یک جمهوری خودمختار در داخل جمهوری ازبکستان به وجود آمد و بالاخره در سال 1929م با اضافه شدن سغد به آن که قبلاً بخشی از ازبکستان بود، جمهوری تاجیکستان متولد گردید، لکن استقلال رسمی تاجیکستان تا فروپاشی قطعی اتحاد شوروی سابق در سال 1991م به تعویق افتاد. ( شیخ عطار، 1371: 165-164)
جمعیت جمهوری تاجیکستان متشکل از سه قوم اصلی تاجیک، ازبک و روس می باشد. درصد جمعیتی آن اقوام طی سالهای اخیر پیدا کرده چنانچه در سالهای ابتدای استقلال تاجیک ها 9/64 درصد، ازبک ها 25 درصد و روس ها 5 درصد و تاتارها، قرقیزها، ترکمن ها و اوکراینی ها نیز مجموعاً 6 درصد از کل جمعیت تاجیکستان را تشکیل می دادند. در حال حاضر ترکیب قومیتی تاجیکستان شامل 9/79درصد تاجيك، 3/15 درصد ازبك، 1/1 درصد روس و 7/3 درصد دیگر قومیتها می باشد. نکته قابل توجه در رابطه با مسئله قومیت در تاجیکستان این است که در این کشور بیش از اینکه قوم گرایی مطرح باشد، محل گرایی مطرح است. یعنی اگرچه اختلافات و مسائل قومی یکی از مهمترین چالش های کشور به شمار می رود، اما تعصبات مردم بیش از آنکه قومی باشد، بر اساس محل سکونت افراد و یا انتصاب افراد به محل ها و نواحی مختلف است. بر این اساس تاجیک ها که اکثریت جمعیت کشور را تشکیل می دهند، به دلیل سکونت در نواحی مختلف، به نام محلی که در آن سکونت دارند نامیده می شوند که هر یک به آداب و رسوم و لهجه خاص خود می بالند. از این رو تاجیک های تاجیکستان خود به دو دسته اصلی کولابی ها یا تاجیک های دشتی و بدخشانی ها یا تاجیک های پامیری تقسیم می شوند. وضع سایر اقوام کشور از جمله ازبک ها نیز بر همین منوال است. بنابراین، دولت هایی که در تاجیکستان به قدرت می رسند بر اساس هر دو عامل قوم گرایی و محل گرایی قابل ارزیابی هستند. دولت فعلی که ریاست آن را امام علی رحمانف برعهده دارد، خود از کمونیست های سابق و از اهالی کولاب است. از این رو، تمام پست های مهم دولتی را به کولابی ها واگذار نموده و حتی سعی نموده تا رهبران محلی سایر ایالت ها را از کولابی ها قرار دهد. وی نه تنها ازبک های ساکن خجند را به طور کامل به حاشیه رانده است، بلکه تا حد امکان تاجیک های سایر نواحی کشور از جمله پامیری ها را از دستیابی به پست های مهم دولتی محروم نموده است. اما در عوض، روس ها که تنها 1/1 درصد از جمعیت کشور را به خود اختصاص می دهند، همچنان پست های حساس و کلیدی کشور از جمله مشاورین دولت در سطوح عالی را در اختیار دارند. ( شیخ عطار، 1371: 24)
مهاجرت های تاجیکستان از دو بعد قابل توجه می باشد که یک بعد آن مربوط به سیل خروج اتباعی می شود که برای رسیدن به شرایط کاری مناسب تر و بالاطبع درآمدی بالاتر جلای وطن می کنند که اغلب آنها به روسیه و جمهوری های همجوار عزیمت می نمایند. بعد دیگر آن روند مهاجرت اتباع کشورهای مجاور به تاجیکستان است که در این میان مهاجران ازبک، قرقیز و افغان از بقیه برجسته ترند. مهاجرت ازبک ها به تاجیکستان با توجه به وجود برخی از مشکلات موجود میان تاجیکستان و ازبکستان می تواند برای تاجیکستان نگران کننده باشد. علاوه بر تشدید مشکلات اقتصادی به سبب ازدیاد نفوس عمومی، مهاجرت اقوام غیر تاجیک به این کشور می تواند با تشدید احساسات جدایی طلبانه میان ازبک های شمالی تاجیکستان و پامیری های شرقی، صدماتی را بر اتحاد ملی تاجیکستان وارد سازد. اما در تاجیکستان آنچه که بیشتر مشاهده می شود، سیر مهاجرت ها به خارج است زیرا تاجیکستان کشوری ضعیف محسوب می شود. روند مهاجرت از این کشور می تواند آثار سوئی همچون از دست رفتن نیروی متخصص و ماهر، انتقال بخشی از سرمایه ملی به خارج، ایجاد احساس بی میلی و بی تفاوتی در میان ساکنین کشور و تضعیف مشروعیت سیاسی و نهایتأ تضعیف وحدت ملی را به بار آورد. (روا، 1375: 263-255)
حدود 70 درصد از جمعیت تاجیکستان در سنین زیر 30 سال قرار دارند. تاجیکستان پس از ترکمنستان دارای بالاترین نرخ رشد جمعیت در منطقه آسیای مرکزی می باشد. جمعیت این کشور که در حال حاضر بیش از 7 میلیون نفر می باشد، به حدود 8 میلیون نفر در سال 2015 خواهد رسید. با در نظر گرفتن شرایط کنونی این میزان جمعیت، بیش از حدی است که تاجیکستان امکانات معیشتی آن را بتواند فراهم نماید. رحمانف رئیس جمهور این کشور برای تنظیم خانواده برنامه هایی را دنبال می کند. اما دشوار بودن کنترل زاد و ولد و ادامه تمایل به داشتن خانواده های بزرگ در مناطق روستایی؛ این برنامه های تنظیم خانواده را با مشکل روبرو کرده است . با این حال، روند رشد جمعیت به علت تغییر نگرش های مردم به ویژه زنان در مناطق شهری و همچنین مهاجرت بسیاری از جوانان تاجیک به روسیه جهت یافتن کاری مناسب، در حال کاهش است که این امر می تواند برای رهبران تاجیکستان امیدوار کننده باشد. (Akiner, 2009: 23-24)
53 درصد از جمعیت تاجیکستان را زنان و 47 درصد بقیه را مردان تشکیل می دهند. زنان تاجیک همپای مردان در فعالیت های عمومی این کشور مشغول هستند. همه روزه در تاجیکستان، 15 هزار نفر از زنان جامعه جهت تأمین مایحتاج عمومی خانواده به بازار روی می آورند. به طوری که 67 درصد از بازاریان را زنان تشکیل می دهند. (Kuvatova , 1999: 126-135)
نمودار جمعیت این کشور با شیبی ملایم افزایش را نشان می دهد.
SOURCE: Worldbank.org, 2011