جشن گل گردانی
2-3-8. گل گردانی
تاجیک ها از گذشته های دور، گل گردانی را به مناسبت بیداری طبیعت و آغاز شکوفه دهی گل های درختان برگزار می کنند. در گذشته وظیفه گل گردانی برعهده بزرگ سالان بود. اما امروزه این آیین در بیشتر نقاط، توسط کودکان و جوانان انجام می شود.
گل گردان ها از تپه ها و دامنه کوه ها گل چیده، مردم آبادی خود را از پایان یافتن زمستان و فرارسیدن عروس سال و آغاز کشت بهاری و آمدن نوروز مژده می دهند. صاحبان خانه ها به گروه گل گردان ها، که 5 تا 10 نفر هستند، پاداش می دهند وگل ها را به چشم و ابروان خود مالیده و از تندرستی و به بهار نو رسیدن خویش شادی نموده، می گویند: «سبکیهای تو از ما و زنینیهای[3] ما از تو».
روییدن بایچیچک[4] یا گل بهمن یا گل یخ و سیاه گوش[5] یا گل سیاوش یا قلم قاش در نواحی شمالی و همچنین در سمرقند و نواحی زرافشان، فرغانه و قشقدر، نشانه آغاز بهار بود.
این گل ها در هر ناحیه با توجه به شرایط طبیعی محیط جغرافیایی، دیر یا زود می رویند. از این رو مراسم گل گردانی در روزهای گوناگونی برپا می شود. با این حال در بیشتر نقاط، این مراسم در اول ماه مارس / نیمه نخست اسفند ماه صورت می گیرد. ترانه های گل گردانی بلند و با آهنگ شاد سراییده می شوند که آمیخته با هزل و شوخی اند.
سر بیت خوان: بهار آمد، بهار آمد
به دهقان وقت کار آمد
به دوستان گل قطار آمد
بهار نو مبارک باد
گروه: گل گل ها بایچیچک
سربیت خوان: سنگ آمد و سنگ آمد
پیش بز لنگ آمد
میربچه[6] به جنگ آمد
بهار نو مبارک
گروه: گل گل ها بایچیچک، گل گل های پایچیچک،
سر بیت خوان: میر بچه قاشانی[7]
قلپاق[8] سرپیشانی
قدرگله می دانی؟
گروه: گل گل ها بایچیچک، بایچیچک
سربیت خوان: بچه ها آمدن لوچک
بچه ها آمدن لوچک[9]
میتی، نمی تی پول پولچک
گروه: گل گل ها بایچیچک، بایچیچک
این گونه ترانه ها بیانگر زیبایی زمین، روستاها، دره های پوشیده از گل، رودخانه ها، نوای بلبلان، کبک های خوش خرام و زیبایی های زندگی و طبیعت هستند.
در بخارا این آیین را «بلبل خوانی» می نامیدند. بلبل خوانی بخارا تا اندازه ای با گل گردانی همانند است، ولی در برخی موارد تفاوت هایی وجود دارد. ترانه بلبل خوانی را برگزار کنندگان می خواندند. این سرود که به مضمون آمیخته به چند موضوع می پردازد و با وجود سبکی وزنش بچه گانه نیست. این سرود، سرمستی انسان را از بهار و دیدار یار را نشان می دهد.
آن که باشد
فصل بهاران به همه یاران
جانب گلزرا فارغ اغیار
گشت گلستان مجمع خوبان
از پی ایشان
سرخوش و سرمست فاموز[10] بر دست
هیهیه هویی قیله[11] کدویی
بر لب جویی از همه سویی
بزم نکویی
بر لب جویی از همه سویی
بزم نکویی
گه ز اسیران سوزی گدازی
صحن چمن ها غنچه گل ها
شر شر آبی سیخ کبابی
کوتل[12] و لیلاق[13] کاسه تیماق
دلبر مهوش باده به هم کش
در شهرها و روستاهای ایران نیز 15- 20 روز پیش از نوروز، پیکهای نوروزی به گردش درآمده و از آمدن بهار به مردم مژده می رسانند و پاداش می گیرند. در برخی روستاهای مازندران، مردم در آغاز جشن در تکاپوی خانه تکانی و تمیز کردن کوچه های شهر و روستا مشغول می شوند و گروه های گوناگون جوانان گردش کرده مانند گل گردان های تاجیکی، ترانه می خوانند. صاحبان خانه نیز به آنان پاداش می دهند. این گونه ترانه های ایرانی، همانندی زیادی با ترانه های تاجیکی دارد.
در دماوند ایران نیز، گل گردانها مانند گل گردان های تاجیک، خانه به خانه گردش کرده، ترانه زیر را می خوانند و مردم را به مناسبت فرا رسیدن بهار و نوروز مژده می رسانند و تبریک می گویند.
باد بهاران آمده نوروز سلطان آمده
مژده دهید ای دوستان این سال نو باز آمده
این نوبهار مبارک باد این لاله زار مبارک باد
آیین گل گردانی شهر اوراتپه، در شمال تاجیکستان جالب توجه بوده است. در این شهر نیز همانند بخارا، سمرقند، خجند و شهر سبز، بایچیچک گویی می کردند و بچه ها تا 12 نفر دسته جمعی ترانه خوانی می نمودند.
رجب امانوف، نویسنده و فولکلورشناس تاجیک، خاطره خود را درباره گل گردانی در شهر باستانی اوراتپه، چنین بیان کرده است. ما با شوق ترانه زیر را می خواندیم.
پایچیچک او وری میدان با وام جووری
بایچیچک بایچیچک می تی، نمی تی پول پوچک
یکی از پیر زنان تا تمام شدن اشوله یا شعر، به تماشای ما مشغول شده و بعد بایچیچک را از دست دوست من گرفته به چشمانش مالیده، سپس بوسه زده و به دیگران می داد تا همین کار را تکرار کنند.
استاد صدرالدین عینی در کتاب یادداشت های خود، از جشن گل سرخ یاد کرده است. در یکی از بخشهای کتاب، می گوید. «در بخارا آن وقت ها نوروز را عید بهار عمومی فارسی زبانان است، بسیار حرمت می کردند».
امروز آیین گل سرخ تنها در شکل گل گردانی بر جای مانده است. با توجه به شرایط جوی، آیین گل گردانی در آخر فوریه یا اوایل ماه مارس آغاز می گشت. در ناحیه حصار، جوانان گل سیاه گوش یا نوروزی را با ریشه از سبزهها کنده به خانه می آوردند و آن را در باغچه خانه خود می کاشتند. هنگامی که گل می شکفت، گل گردانی آغاز می گشت و جوانان با در دست داشتن گل، خانه به خانه می گشتند. برای این که گل سیاه گوش نمایان تر شود، آن را بر نوک چوب های بلند با پارچه های رنگارنگ بسته و در روستاهای پیرامون شهر حصار گل گردانی می کردند. کدخدا نیز به شرکت کنندگان گل گردانی، خوراک، پول و یا چیزهای دیگر را پیشکش می کرد. دانش آموزان پیشکش ها را در بازار حصار فروخته خوراک مورد علاقه خود را می خریدند و روزهای نوروز به دوستان خود میهمانی می دادند.
در آیین گل گردانی، خواندن ترانه بایچیچک که جزو مهم ترین فولکلورهای نوروزی تاجیک است، برای کودکان دارای جذابیت ویژهای است. دختر بچگان نیز سکه های طلایی رنگ را رشته وار به هم پیوسته و به سرشان می بستند. گاهی بزرگ سالان بچه ها را گرد آورده و آنان را وادار به کشتی گرفتن می کنند و به برندگان آنها جایزه می دهند.
در روز نوروز، به کودکان اجازه می دهند که یک یا چند نهال میوه دار را بکارند و هر کس مسئول رسیدگی و نگاهداری نهال خود است تا به باروری برسد. بچه ها با این درختان بزرگ می شدند و به آنها علاقه داشتند.