جریان اسلامی پیرو طریقت های صوفیانه در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۴ توسط Momeni (بحث | مشارکت‌ها)

جریان اسلامی پیرو طریقت­های صوفیانه تا پیش از قرن هفدهم میلادی، جریانات صوفیانه در چین از جایگاه مهمی برخوردار نبودند. ولی با سفر تعدادی از علما به شبه جزیره­ی عربستان برای انجام فریضه­ ی حج و یا ادامه­ی تحصیل علوم اسلامی، با جریانات مختلف صوفیانه­ ی موجود در خاورمیانه آشنا شده و پس از بازگشت به چین، همراه خود اندیشه­های صوفیانه را نیز به عنوان رهاورد این سفر وارد چین کرده و به تبلیغ آن در میان مسلمانان پرداختند و برای خود تشکیلاتی راه انداختند. مهم­ترین ویژگی این طریقت­ها تمرکز پیروان حول محور شیخ و مرشدشان و احترام فوق­العاده به شیخ بزرگی که رهبر اصلی و بنیانگذار این طریقت­ها به شمار می­آمدند، بود. در حالی­که رهبران و مسلمانان پیرو جریان قدیمی، بیشتر به روستا و اهالی جامعه­ محل سکونتشان تعلق خاطر داشتند.

مهم­ترین طریقت­های صوفی در چین عبارتند از قادریه، خوفیه، جهریه و کبرویه. البته هرکدام از این طریقت­ها به شاخه­های کوچک­تر متعددی تقسیم می­شوند که بر اثر اختلافاتی جزیی، از طریقت اصلی منشعب و گروه مستقلی تشکیل داده­اند. فرقه­ی قادریه نخستین طریقت صوفیه بود که توسط شخصی به نام چی جینگ­ای(Qi Jing Yi)، با نام اسلامی هلال الدین(1719-1656 میلادی) در چین معرفی شد. طریقت نقشبندیه که در آسیای مرکزی گسترش یافته بود، بعدها توسط مبلغین این طریقت در منطقه­ی سین کیانگ نفوذ پیدا کرد و در نهایت توسط پیروان خواجه آفاق بین سال­های 4-1693 در مناطق گنسو معرفی و گسترش یافت. طریقت­های خوفیه و جهریه از شاخه­ های فرعی طریقت نقشبندیه هستند که در مناطق شمال غرب چین پیروان زیادی دارند. طریقت جهریه همیشه افکار و اندیشه­های انقلابی و رادیکال را در میان پیروان خود تبلیغ می­کرد و شورش­های متعددی را د ر این مناطق سازماندهی کرد، در حالی­که طریقت خوفیه بیشتر به دنبال یافتن راه­حل­های مسالمت آمیز برای مشکلات جامعه­ی مسلمانان بود. طریقت خوفیه توسط مالای چی(Ma Lai Qi)(1766) بنیانگذاری شد و طریقت جهریه از سوی مامینگ شی( Ma Ming Xi)(1781-1719 میلادی) پایه گذاری شد.

این فرقه­ های صوفیانه نه تنها از نظر برخی عقاید و شیوه­ی ذکر گفتن با هم اختلاف داشته و گاهی این اختلافات حتی به درگیری­های خونین میان پیروان آن­ها منجر می­شد، بلکه هر فرقه دارای مسجد خاص خود بوده و به پیروان سایر فرقه ­ها اجازه­ی ورود به این مساجد را نمی­دادند. یعنی با ورود هر غریبه به مسجد ابتدا از او سئوال می­شد که پیرو مکتب قدیم است یا جدید، اگر از فرقه­ی مخالف بود به مسجد راه نمی­دادند[۱].

نیز نگاه کنید به جریان اسلام سنتی در چین؛ جریان های عمده اسلامی چین در دوران سلسله چینگ

کتابشناسی

  1. سابقی، علی(1392)،جامعه و فرهنگ چین،تهران:موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی