موسیقی سنتی سریلانکا
10-2. رقص و موسیقی سنتي سريلانكا
نمایش صورتک ها (کولام[13]) و نمایشی هایی به همراه آواز و رقص (سوکاری و ناداگام[14]) از هنرهای نمایشی مردمی در سریلانکا شامل هستند. به طور کلی در سريلانكا چند نوع رقص سنتي وجود دارد: رقص كندي، رقص با ماسك كه بين تاميلها به «كالوم[15]» معروف است، رقض مذهبی، رقص «ديوها» كه از اعتقادات مردم بودایی است و با ماسك انجام ميشود و رقص در دوره مدرن.
10-2-1. رقص كندي
رقص کلاسیک سینهالی به نام رقص مردم کندی شامل حرکات موزون، رقص جانوران و پرندگان و همچنین با داستان هایی از رامایانا ، متن حماسی زبان سانسکریت هند باستان است. این رقص ها به مردم مناطق مرتفع و کوهستانی تعلق دارد. منطقه کندی بخشی از قلمرو پادشاهی کندی از سال های 1500 قبل از میلاد تا سال 1815 بوده است. اجرای رقص های کندی شامل اجرای حرکات موزون کلاسیک تامیل شامل بهاراتا ناتایام[16] سبکی است که از جنوب هند نشات گرفته است. سبک بایلا[17] سبکی از آواز و رقص است که توسط پرتغالی ها در سال های 1500 معرفی شد و امروز در کشور سریلانکا مشهور است. (M.H.Syed, 2007, ص. 162).
حركت باوقار و آرام و گاهي تند و سريع، پريدن به هوا، به سرعت به دور خود چرخيدن، حركت شنا گونه بالاتنه، حركت همزمان دستها و چشمها، حركت تو در تو و زيگ زاگ پاها، رقص سنتي سريلانكا را تشكيل ميدهند. رقاص لباس مخصوص زردوزي و گلدوزي شدهاي كه با فلزهاي تزئيني آذينبندي شدهاند را ميپوشد. مردها معمولاً پيراهن نميپوشند و تنها به گردن و دستهايشان نوارهايي دال بر و خامه دوزي شده از فلزهاي قيمتي يا تزئيني آويزان ميكنند. رقص با آهنگهاي طبل، سورنا، ني، صور و گاهي خواندن شعر همراه است.
آموزش رقص از سنين شش يا هفت سالگي آغاز و ده تا پانزده سال ادامه مييابد. پس از آنكه هنر آموز آموزشها و مهارتهاي لازم را كسب كرد، در مراسمي سنتي و نيمه مذهبي به اجراي رقص ميپردازد. اين مراسم كه حكم جشن فارغالتحصيلي را دارد «وس بانديم[18]» نام دارد. اين مراسم معمولاً در قسمتي از فضاي باريك معبد به نمايش درميآيد. در جشن فارغالتحصيلي مردم، نماينده موبد بودايي و رقاصهاي نامور و مشهور حضور دارند. در این مراسم بعضي این شرکت کنندگان پيرامون رقص و امور هنري سخنرانی ميکنند. آنگاه آخرين تكنيكهاي رقص سنتي به اجرا درميآيد. اگر چه معابد بوديزم به روي نوعي رقص و موسيقي سنتي باز است، اما آموزشهاي بودا شاخه «تيراودا[19]» مشغول شدن موبد مذهبي و مردمي به موسيقي و رقص را در تضاد با سعادت حقيقي ميدانند؛ ولي بنا به دلايل سياسي، اجتماعي و نفوذ فرهنگ هندوئيزم بر بوديزم شاخه ماهايانا این رقص ها پذیرفته و رقص هاي مذهبي مردمي هميشه مورد تشويق و حمايت بودائيان بوده اند. رقص هاي مذهبي به منظور جلب توجه موجودات آسماني يا ارواح خبيثه، جهت منافع دنيوي انسان اجراء ميشوند.
10-2-2. رقص ديوها و شیاطین
بودائيان بعضي از امراض صعبالعلاج جسمي و روحي را نتيجه حلول شياطين يا ارواح خبيثه در جسم بيمار ميدانند. در اين ميان عدهاي نيز وجود داشته و دارند كه مدعي ارتباط و نفوذ در اين شياطين و ارواح خطرناک هستند. آنان رقص ها، وردها و آهنگهاي مختلفی را ميدانند و براي شفاي هر بيمار يا خنثي كردن هر جادوئي نسخه اصلي از اين مجموعه را اجرا مينمايند.
رقص هاي سنتي معنوي و مادي بسيار شبيه يكديگرند. لذا امتياز هر كدام از ديگري كاري بس مشكل است. در رقص هاي معنوي اشعار مذهبي، حوادث مهم و داستانهاي عجيب و غريب در قالب شعر، در حالي كه موسيقي موزوني آنها را همراهي ميكند، خوانده ميشود. بعضي از رقص هاي مذهبي – معنوي شياطين مهم، موسوم به «ياكون ناتيم[20]ا» عبارتند از:
10-2-3. رقص شياطين تشنه خون
اين شياطين «ريري ياكا[21]» نام دارند. سينهاليان بر اين باورند كه اين شياطين به شكل هجده حيوان خطرناك در جسم بيمار حلول و نفوذ ميكنند. رقاص كه به ارواح خبيثه و شياطين نفوذ دارد، نوعي ماسك و لباس ويژه اين شياطين را ميپوشد، دكوراسيون خاصي از چوب و برگ گياهان با قرائت وردهائي ويژه در محل اجراي رقص، ترتيب داده ميشود. آنگاه رقص در برابر بيمار همراه با آهنگ، موسيقي وحشناك و حركتهاي تند رقاص در دل شب براي چند ساعتي ادامه مييابد.
رقاص در حين اجراي داغ مراسم ممكن است خود را محكم با شلاق بزند يا سر جوجهاي را جدا كند و خونش را به بيمار بدهد و يا خود بياشامد – شايد دليلش اين باشد كه شيطان تشنه خون، رضایت داده و از جسم مريض خارج شود.
رقاصها با فرمول خاصي كه ماهيتش فقط براي خودشان روشن است، پودري به نام "دومالا[22]" تهيه ميكنند و در حالي كه با مشعل ميرقصند، آنرا بر روي شعلههاي مشعل ميپاشند كه سبب روشن شدن ناگهاني فضاي اطراف ميشود. ترتيب دادن چنين مراسمي هزينه سنگيني دارد.
10-2-4. شيطان بزرگ قبرستان:
اين شيطان «ماها ساهون ياكا[23]» نام دارد و نژادش سريلانكايي است. شيطان بزرگ قبرستان به شكل پنج حيوان ميتواند در افراد نفوذ كند.
10-2-5. شيطان جادو:
اين شيطان «هوني يان ياكا[24]» ناميده ميشود و به شكل شش موجود ميتواند به آدميان صدمه بزند.
10-2-6. ديو يا خداي صخره:
اين ديو «گالي ياكا[25]» نام دارد و مردم جنوب کشور و استان واوو به آن اعتقاد دارند. ويويا خداي صخره برخلاف شيطانهاي ديگر از آدميان حمايت و پشتيباني ميكند. او شفادهنده امراض است و از امراض خطرناك پيشگيري ميكند. براي اهالي و مردم منطقهاي كه صخره و سنگي بزرگ در آن وجود دارد، مايه بركت و نعمت است. خدايان ميتوانند رابطه متقابل خوبي با آدميان داشته باشند. آنان براي بعضي خدايان، از جمله خداي صخره غذا فراهم ميكنند و سفره ميچينند و در نهايت پس از اجراي مراسم مخصوص، غذاها را بين مردم تقسيم مي کنند، اما غذاهاي متعلق به شياطين خطرناك را كسي نميخورد.
بودا نزد بوائيان، برترین و مهمترين وجود در آفرينش و برتر از خدايان است. خرافات حاكم بين مردم و ترس و وحشتشان از شياطين فراواني كه ساخته ذهن خود آنان است، تأثير رواني جدي بر مردم خرافاتي دارد به گونهاي كه بعضي از صداي طبل كه در شب تا فاصله نسبتاً زيادي بگوش ميرسد، ميترسند. شواهدي از پيدايش رقص هاي شياطين در تاريخ به چشم نميخورد و معلوم نيست از كجاها وارد فرهنگ بوائيان شده است.
10-2-7. رقص هاي كلاسيك هندي
همچنان كه از نام آن پيداست، اين نوع از رقص ها از هند به سريلانكا آمده است. در اين رقص ها رقاص حركتهاي يكي از پرندگان، حيوانات، كشاورزان، صنعتگران و غيره را به عنوان الگو انتخاب ميكند. در پوشيدن لباس و نوع آرايش، خود را به شكل الگو انتخابياش درميآورد و سپس موزون با موسيقياي كه در مراسم نواخته ميشود حركتها يا الگوي خويش را به نمايش ميگذارد. گاهی آنها به صورت كاروان در خيابانها به راه افتاده و مردم در دو طرف خيابانها به تماشاي آنان ميايستند. سريلانكا به جز طبل، موسيقي سنتي ديگري ندارد. در موسيقيهاي سنتي از طبلهاي «كندي» و مناطق ساحلي كشور، همراه با آلات موسيقي اصيل هندي استفاده ميشود.
10-2-8. جايگاه زن در رقص:
در قرون وسطي، رقص «باراتا نوتيام» (Bharata Notyam)، با هدفي مشخص در زماني معين توسط زنان اجرا ميشد. اين رقص كلاً يك هنر زنانه به حساب ميآمد، اما رقص هاي معنوي ويژه مردان بوده است. زنان در دادگاهها و اماكن مقدس خدايان هندو ميرقصیدند و معمولا زنان پادشاهان (ملكه) بانی این گونه برنامه ها بودهاند. اين رقص جنبه رسمي و تشريفاتي داشته و نزد زنان عامه معمول نبوده است.
رقص در ديدگاه عموم در شأن زن نبوده و مردم رقص را كار زنان بدنام و فواحش ميدانستهاند. اين استنباط اجتماعي باعث شده رقص بين زنان كاملاً از ميان برود و به صورت هنري ويژه مردان درآيد. جداي از اين برداشت اجتماعي كه باعث ميشده زنان از رقص فاصله بگيرند، رقص هاي سنتي قوت، سرعت و تحمل ادامه طولاني را ميطلبيد كه عموماً از زنان ساخته نبوده است. بنابراين رقص هاي سنتي مردمي، كلاً توسط مردان به نمايش درميآمده و رقص زنان فقط بين درباريان و اشراف رايج بوده است. از دهه سوم قرن بيستم زنان وارد صحنه رقص شدند. از آن پس تا امروز قبح رقصيدن زن در جامعه شكسته شده است.
10-2-9. رقص سنتي در عصر جديد:
در گذشته رقص و به خصوص رقص هاي معنوي در شان طبقات پايين اجتماعي بوده است. در قرن اخير همراه با تحولات جديد، دولت هنرهاي سنتي را مورد توجه و حمايت قرار داد و امكانات آموزشي هنري را فراهم كرده است. رقص هاي سنتي به وسيله دولت ترويج و تشويق می شود، به گونهاي كه تفكرات قديم كه رقص را براي زنان ننگ ميدانستند، از ميان رفته است. ديدگاههاي طبقاتي راجع به رقص نيز به تدریجا فراموشي سپرده شده و بر خلاف گذشته، امروز زنان فعالانه در صحنه رقص هاي سنتي و جديد شركت دارند و احتمالاً تا آنجا پيش ميرود كه رقص به صورت هنري زنانه درآيد(مظفری, سریلانکا, 1369, ص. 119-124)