موسیقی سنتی سریلانکا

نمایش صورتکها (کولام(Kolam)) و نمایشیهایی به همراه آواز و رقص (سوکاری و ناداگام(Sokari and Nadagam)) از هنرهای نمایشی مردمی در سریلانکا شامل هستند. به طور کلی در سریلانکا چند نوع رقص سنتی وجود دارد:
- رقص کندی، رقص با ماسک که بین تامیلها به «کالوم(Kolom)» معروف است؛
- رقص مذهبی؛
- رقص «دیوها» که از اعتقادات مردم بودایی است و با ماسک انجام میشود؛
- رقص در دوره مدرن.
رقص کندی
رقص کلاسیک سینهالی به نام رقص مردم کندی شامل حرکات موزون، رقص جانوران و پرندگان و همچنین با داستانهایی از رامایانا، متن حماسی زبان سانسکریت هند باستان است. این رقصها به مردم مناطق مرتفع و کوهستانی تعلق دارد. منطقه کندی بخشی از قلمرو پادشاهی کندی از سال های 1500 قبل از میلاد تا سال 1815 بوده است. اجرای رقصهای کندی شامل اجرای حرکات موزون کلاسیک تامیل شامل بهاراتا ناتایام(bharata natyam) سبکی است که از جنوب هند نشات گرفته است. سبک بایلا(Baila) سبکی از آواز و رقص است که توسط پرتغالیها در سال های 1500 معرفی شد و امروز در کشور سریلانکا مشهور است[۱].
حرکت باوقار و آرام و گاهی تند و سریع، پریدن به هوا، به سرعت به دور خود چرخیدن، حرکت شنا گونه بالاتنه، حرکت همزمان دستها و چشمها، حرکت تو در تو و زیگ زاگ پاها، رقص سنتی سریلانکا را تشکیل میدهند. رقاص لباس مخصوص زردوزی و گلدوزی شدهای که با فلزهای تزئینی آذینبندی شدهاند را میپوشد. مردها معمولاً پیراهن نمیپوشند و تنها به گردن و دستهایشان نوارهایی دال بر و خامه دوزی شده از فلزهای قیمتی یا تزئینی آویزان میکنند. رقص با آهنگهای طبل، سورنا، نی، صور و گاهی خواندن شعر همراه است.
آموزش رقص از سنین شش یا هفت سالگی آغاز و ده تا پانزده سال ادامه مییابد. پس از آنکه هنر آموز آموزشها و مهارتهای لازم را کسب کرد، در مراسمی سنتی و نیمه مذهبی به اجرای رقص میپردازد. این مراسم که حکم جشن فارغالتحصیلی را دارد «وس باندیم(Ves Bondim)» نام دارد. این مراسم معمولاً در قسمتی از فضای باریک معبد به نمایش درمیآید. در جشن فارغالتحصیلی مردم، نماینده موبد بودایی و رقاصهای نامور و مشهور حضور دارند. در این مراسم بعضی این شرکت کنندگان پیرامون رقص و امور هنری سخنرانی میکنند. آنگاه آخرین تکنیکهای رقص سنتی به اجرا درمیآید. اگر چه معابد بودیزم به روی نوعی رقص و موسیقی سنتی باز است، اما آموزشهای بودا شاخه «تیراودا(Theranada)» مشغول شدن موبد مذهبی و مردمی به موسیقی و رقص را در تضاد با سعادت حقیقی میدانند؛ ولی بنا به دلایل سیاسی، اجتماعی و نفوذ فرهنگ هندوئیزم بر بودیزم شاخه ماهایانا این رقصها پذیرفته و رقصهای مذهبی مردمی همیشه مورد تشویق و حمایت بودائیان بودهاند. رقصهای مذهبی به منظور جلب توجه موجودات آسمانی یا ارواح خبیثه، جهت منافع دنیوی انسان اجرا میشوند.
رقص دیوها و شیاطین
بودائیان بعضی از امراض صعبالعلاج جسمی و روحی را نتیجه حلول شیاطین یا ارواح خبیثه در جسم بیمار میدانند. در این میان عدهای نیز وجود داشته و دارند که مدعی ارتباط و نفوذ در این شیاطین و ارواح خطرناک هستند. آنان رقصها، وردها و آهنگهای مختلفی را میدانند و برای شفای هر بیمار یا خنثی کردن هر جادوئی نسخه اصلی از این مجموعه را اجرا مینمایند. رقصهای سنتی معنوی و مادی بسیار شبیه یکدیگرند. لذا امتیاز هر کدام از دیگری کاری بس مشکل است. در رقصهای معنوی اشعار مذهبی، حوادث مهم و داستانهای عجیب و غریب در قالب شعر، در حالی که موسیقی موزونی آنها را همراهی میکند، خوانده میشود. بعضی از رقصهای مذهبی – معنوی شیاطین مهم، موسوم به «یاکون ناتیم(Yakun Natima)ا» عبارتند از:
رقص شیاطین تشنه خون
این شیاطین «ریری یاکا(Riri yaka)» نام دارند. سینهالیان بر این باورند که این شیاطین به شکل هجده حیوان خطرناک در جسم بیمار حلول و نفوذ میکنند. رقاص که به ارواح خبیثه و شیاطین نفوذ دارد، نوعی ماسک و لباس ویژه این شیاطین را میپوشد، دکوراسیون خاصی از چوب و برگ گیاهان با قرائت وردهائی ویژه در محل اجرای رقص، ترتیب داده میشود. آنگاه رقص در برابر بیمار همراه با آهنگ، موسیقی وحشناک و حرکتهای تند رقاص در دل شب برای چند ساعتی ادامه مییابد.
رقاص در حین اجرای داغ مراسم ممکن است خود را محکم با شلاق بزند یا سر جوجهای را جدا کند و خونش را به بیمار بدهد و یا خود بیاشامد – شاید دلیلش این باشد که شیطان تشنه خون، رضایت داده و از جسم مریض خارج شود. رقاصها با فرمول خاصی که ماهیتش فقط برای خودشان روشن است، پودری به نام "دومالا(Dummala)" تهیه میکنند و در حالی که با مشعل میرقصند، آنرا بر روی شعلههای مشعل میپاشند که سبب روشن شدن ناگهانی فضای اطراف میشود. ترتیب دادن چنین مراسمی هزینه سنگینی دارد.
شیطان بزرگ قبرستان
این شیطان «ماها ساهون یاکا(Maha sahon yaka)» نام دارد و نژادش سریلانکایی است. شیطان بزرگ قبرستان به شکل پنج حیوان میتواند در افراد نفوذ کند.
شیطان جادو
این شیطان «هونی یان یاکا(Haniyan yaka)» نامیده میشود و به شکل شش موجود میتواند به آدمیان صدمه بزند.
دیو یا خدای صخره
این دیو «گالی یاکا(Gale yaka)» نام دارد و مردم جنوب کشور و استان واوو به آن اعتقاد دارند. ویویا خدای صخره برخلاف شیطانهای دیگر از آدمیان حمایت و پشتیبانی میکند. او شفادهنده امراض است و از امراض خطرناک پیشگیری میکند. برای اهالی و مردم منطقهای که صخره و سنگی بزرگ در آن وجود دارد، مایه برکت و نعمت است. خدایان میتوانند رابطه متقابل خوبی با آدمیان داشته باشند. آنان برای بعضی خدایان، از جمله خدای صخره غذا فراهم میکنند و سفره میچینند و در نهایت پس از اجرای مراسم مخصوص، غذاها را بین مردم تقسیم میکنند، اما غذاهای متعلق به شیاطین خطرناک را کسی نمیخورد.
بودا نزد بوائیان، برترین و مهمترین وجود در آفرینش و برتر از خدایان است. خرافات حاکم بین مردم و ترس و وحشتشان از شیاطین فراوانی که ساخته ذهن خود آنان است، تأثیر روانی جدی بر مردم خرافاتی دارد به گونهای که بعضی از صدای طبل که در شب تا فاصله نسبتاً زیادی بگوش میرسد، میترسند. شواهدی از پیدایش رقصهای شیاطین در تاریخ به چشم نمیخورد و معلوم نیست از کجاها وارد فرهنگ بوائیان شده است.
رقص های کلاسیک هندی
همچنان که از نام آن پیداست، این نوع از رقص ها از هند به سریلانکا آمده است. در این رقص ها رقاص حرکتهای یکی از پرندگان، حیوانات، کشاورزان، صنعتگران و غیره را به عنوان الگو انتخاب میکند. در پوشیدن لباس و نوع آرایش، خود را به شکل الگو انتخابیاش درمیآورد و سپس موزون با موسیقیای که در مراسم نواخته میشود حرکتها یا الگوی خویش را به نمایش میگذارد. گاهی آنها به صورت کاروان در خیابانها به راه افتاده و مردم در دو طرف خیابانها به تماشای آنان میایستند. سریلانکا به جز طبل، موسیقی سنتی دیگری ندارد. در موسیقیهای سنتی از طبلهای «کندی» و مناطق ساحلی کشور، همراه با آلات موسیقی اصیل هندی استفاده میشود.
جایگاه زن در رقص
در قرون وسطی، رقص «باراتا نوتیام» (Bharata Notyam)، با هدفی مشخص در زمانی معین توسط زنان اجرا میشد. این رقص کلاً یک هنر زنانه به حساب میآمد، اما رقصهای معنوی ویژه مردان بوده است. زنان در دادگاهها و اماکن مقدس خدایان هندو میرقصیدند و معمولا زنان پادشاهان (ملکه) بانی این گونه برنامهها بودهاند. این رقص جنبه رسمی و تشریفاتی داشته و نزد زنان عامه معمول نبوده است.
رقص در دیدگاه عموم در شأن زن نبوده و مردم رقص را کار زنان بدنام و فواحش میدانستهاند. این استنباط اجتماعی باعث شده رقص بین زنان کاملاً از میان برود و به صورت هنری ویژه مردان درآید. جدای از این برداشت اجتماعی که باعث میشده زنان از رقص فاصله بگیرند، رقصهای سنتی قوت، سرعت و تحمل ادامه طولانی را میطلبید که عموماً از زنان ساخته نبوده است. بنابراین رقصهای سنتی مردمی، کلاً توسط مردان به نمایش درمیآمده و رقص زنان فقط بین درباریان و اشراف رایج بوده است. از دهه سوم قرن بیستم زنان وارد صحنه رقص شدند. از آن پس تا امروز قبح رقصیدن زن در جامعه شکسته شده است.
رقص سنتی در عصر جدید
در گذشته رقص و به خصوص رقص های معنوی در شان طبقات پایین اجتماعی بوده است. در قرن اخیر همراه با تحولات جدید، دولت هنرهای سنتی را مورد توجه و حمایت قرار داد و امکانات آموزشی هنری را فراهم کرده است. رقصهای سنتی به وسیله دولت ترویج و تشویق میشود، بهگونهای که تفکرات قدیم که رقص را برای زنان ننگ میدانستند، از میان رفته است. دیدگاههای طبقاتی راجع به رقص نیز به تدریجا فراموشی سپرده شده و بر خلاف گذشته، امروز زنان فعالانه در صحنه رقصهای سنتی و جدید شرکت دارند و احتمالاً تا آنجا پیش میرود که رقص به صورت هنری زنانه درآید[۲].
نیز نگاه کنید به
هنر سریلانکا؛ تاریخ هنر سریلانکا؛ موسیقی در سریلانکا؛ موسیقی سنتی چین
کتابشناسی
منبع اصلی
رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار).
نویسنده مقاله
مهدیقلی رکنی