بحران هویت در روسیه
روسیه جدید از همان ابتدا با یک بحران هويتی روبرو بود و گذار از وضعيت امپراتوری و هويت مبتنی بر ايدئولوژی، مسأله دولت ملی و تقارن دولت و ملت و مشكلات ناشی از فقدان آن، مسأله هويت ملی را به طور اساسی مطرح ساخت. از سوی دیگر، وانهادن نظام سياسی و اقتصادی سوسياليستی و تلاش برای همكاری و سپس ادغام در غرب، مسأله جايگاه روسيه را در جهان و بويژه در ارتباط با اروپا و غرب مطرح كرد. و نیز از دست دادن نقش يك ابرقدرت و رهبر بلوك نظامی ـ سياسی با مأموريتی جهانی، ابهاماتی اساسی را در دوره نقش آتی روسيه در سطوح جهانی و منطقهای به پيش كشيد.
از نظر مقامات رسمی، قرار بود "دولت ملی روسيه"، يك "عضو برابر ملل متمدن" باشد و به عنوان يك "قدرت بزرگ جهانی در نهادهای اروپايی و غربی" حضور يابد و نقش درخور خود را بازی كند. اما ميان اين تصورات با واقعيتهای داخلی و خارجی فاصله زيادی وجود داشت. در داخل، آشفتگی زيادی درمورد تعريف هويت وجود داشت و نخبگان و گروههای متعددی بودند كه هريك درك خاص خود را از هويت كشور داشتند و آرمانها و آرزوهای متفاوتی را در سر میپروراندند و هيچگونه اجماعی حاصل نشد. در خارج نيز مسائلی پيش آمد كه تصورات اوليه مقامات روسی را با واقعيتهای سخت محك زد. ناكامی دولت در حل مشكلات داخلی و تحقير آن در مسائل بينالمللی، هويت آرمانی رسمی را به بنبست رسانيد و وضعيت را آشفتهتر ساخت.
اما از سال 2000 با اقداماتی که انجام شد، بسیاری از مشکلات دهه 1990 حل شد و در روسیه یک حس اعتماد به دولت و افتخار به هویت ملی تقویت شد که اوج آن را در سال های پس از 2005 دیده ایم و انتخاب سه باره پوتین با رای بالای 60 درصد هم در سال 2012 ناشی از اعتماد به او به عنوان بازیابنده حس هویت ملی روسیه جدید است.
از مجموع مباحثی كه در مورد هويت ملی روس مطرح شد، نتيجه میگيريم كه داستان تحول هويت ملی در روسيه حكايت ناكامی ملت روس از دستيابی به دولت ملی به مفهوم معاصر اروپايی آن است، و زمانی كه اتحاد شوروی از هم پاشيد، روسيه جديد خود را درگير يك مسأله حل ناشده تاريخی يافت که تاثیرات مهمی بر مسائل داخلی و رفتار های خارجی آن داشت.
در عین حال مجادله پیرامون این هویت و نا مشخص بودن حدود و ثغور آن به معنای نبود هویت ملی نیست و در روسیه، میان بخش مهمی از مردم و به ویژه اکثریت روس تبار آن گرایشات و علاقه مندی به افتخار و عظمت ملی امری عینی و واقعی است. این هویت ملی، نمادها، شعارها و تجلیات خاص خود را داشته و در شرائط گوناگون و به ویژه در سختی و شدائد روزگار خود را نشان می دهد[۱].