نواخت ها در زبان چینی
نواختها: زبان چینی یک زبان نواختی است. به این معنا که نواخت تلفظ یک کلمه معنای آن را دگرگون میکند. در این زبان 4 نواخت وجود دارد، ساده یا یکنواخت، صعودی، نزولی، نزولی- صعودی البته برخی از کلمهها نیز بدون نواخت و یا خنثی هستند. بهعنوان نمونه، کلمهي«ما» با چهار آوای مذکور به ترتیب به معنای مادر، بیحس، اسب و سرزنش کردن است.
آخرین مشکل: در زبان چینی هر اسم خارجي كه وارد اين زبان ميشود، از همان ابتدا دچار تغییر صدا و نواخت ميشود. برای مثال نام«ايران»، به چینی میشود «ايلان». چینیها برای تمام نامهاي افراد و اشياي خارجی یک اسم جدید برمبناي نویسهها و نواختهاي چيني میسازند که اسم جدید لزوما مشابه اسم و تلفظ اصلی آن نیست، بلكه نزديكترين واژه از نظر شكل ظاهري و معناي آن كلمه را پيدا كرده و روي آن ميگذارند. لذا، متخصصان واژهشناس و زبان شناس چینی برای اغلب واژههای جدیدی که با پیشرفت علوم گوناگون وارد زبانهای خارجی به ویژه انگلیسی میشود، سریعا واژهای چینی انتخاب و به جامعه معرفی میکنند. بنابراین، زبان چینی مرتب در حال زایش کلمات و وآژههای جدید است و مردم نیازی به فراگیری اسامی و وآژههای لاتین و خارجی ندارند.
به این مشکلات اختصاصی چند مشکل عمومی را هم که تقريبا همهي زبانها کم و بیش با آن مواجه هستند، باید افزود. از جمله اینکه به دلیل گستردگی کشور چین، این زبان در هر یک از مناطق دستخوش تغییرات فراوانی شده و فهمیدن لهجه و گویشی که در شمال چین با آن سخن گفته ميشود، برای یک جنوبی تقریبا غیر ممکن است. به همین دلیل اکثر برنامههای تلویزیوني چین اعم از فیلمها، مسابقات، مصاحبهها و … دارای زیر نویس چيني است تا تمام افراد در مناطق مختلف از طريق خواندن زيرنويسها موضوع را درك كنند.
یادگیری این زبان حتی برای خود چینیها نیز مشکل و وقت گیر است. انرژی و وقتی که دانش آموزان چینی صرف یادگیری زبان میکنند( تقريبا 4 سال اول دورهي ابتدايي صرف ياد گيري نویسهها ميشود.)، باعث تضعیف قوه ابتکار و خلاقیت كودكان میشود. حتی افراد دارای تحصیلات عالیه گاهی برای درک برخی از واژهها متوسل به نوشتن آن با انگشت بر کف دست می شوند تا مخاطب منظور آنها را درک کند. ظاهرا تنها تلفظ واژه به فهم مخاطب کمکی نمیکند. (مشاهدات حضوری در ملاقات و گفتگو با اساتید و فرهیختگان چینی میان سالهای 1379 تا 1383) علاوه بر این، به دلیل تفاوتهای شگرفی که این زبان و بهطور کلی زبانهای شرقی با زبانهای دیگر جهان دارند، یادگیری زبان دوم برای چینیها را هم مشکلتر ساخته است.