جغرافیای انسانی روسیه
براساس سرشماری سال 2011، روسیه دارای 143 میلیون نفر جمعیت میباشد. رشد جمعیت روسیه منفی است و از سال 1991 تا 2012، جمعیت از 148 میلیون نفر به 143 میلیون نفر رسیده و و این کاهش 5 میلیون نفری را نشان می دهد. در یک آینده نگری بدبینانه از جمعیت 85 مییون نفری برای سال 2050 سخن گفته می شود. امید به زندگی در روسیه حدود 70 سال است (Sakwa,2008: 315-316 ). تراکم جمعیتی در روسیه به طور کلی 8 نفر در هر کیلومتر مربع است، اما این جمعیت به طور گوناگونی در سراسر کشور پراکنده شده است. تراکم جمعیت یک ناحیه ی خاص به طور عام بازتابی از ظرفیت کشاورزی زمین است و در عوض سبب استقرار مراکز جمعیتی در مراکز صنعتی و استخراج معدن می شود. بیشتر مردم کشور روسیه در روسیه ی اروپایی یعنی در مثلث حاصلخیز زندگی می کنند، که در طول مرز غربی میان بالتیک و دریای سیاه و باریکه ی شرقی سرتاسر جنوب کوههای اورال در جنوب شرقی سیبری، واقع شده است. متراکم ترین جمعیت روسیه در نواحی شهری در حال گسترش همچون اوبلاست(ناحیه) مسکو زندگی می کند. در میان بیشتر روس های بخش اروپایی روستایی، متوسط تراکم جمعیت در حدود 25 نفر در هر کیلومتر مربع است. هر چند، بیش از یک سوم قلمرو کشوری تراکم جمعیتی کمتر از یک نفر در هر کیلومتر مربع، دارد. این بخش شامل شمال روسیه ی اروپایی و بخش وسیعی از نواحی سیبری است. روسیه دارای 1067 شهر اصلی بوده که 11 شهر آن بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد که عمده ترین آنها بشرح زیر است:
الف. مسکو 700/746/8
ب. سنت پترزبورگ 700/436/4
ج. نیژنی نووگراد 900/441/1
د. نووسیبرسک 000/159/1
ه. سامارا 000/239/1
و. یکاترینبورگ 000/143/1
ز. قازان 350/085/1
جمعیت روسیه ، دارای دو ویژگی مهم است. نخست، رشد جمعیت روسیه منفی با نرخ رشد 37/0- درصد میباشد که معنی آن کاهش 700 هزار نفر از جمعیت این کشور در سال میباشد. نکته دوم، مسن بودن جمعیت روسیه و تعداد اندکی افراد زیر 20 سال در این کشور ا ست (مرادی و بولوردی، 51-52).
جدول شماره 1- جمعیت روسیه
ردیف | سال | جمعیت (میلیون نفر) |
1 | 1992 | 3/148 (واقعی) |
2 | 1998 | 8/145 (واقعی) |
3 | 2001 | 5/144(واقعی) |
4 | 2005 | 142 (واقعی) |
5 | 2010 | 138 (واقعی) |
6 | 2015 | 132 (پیش بینی) |
7 | 2050 | 121 (پیش بینی) |
8 | 2075 | 87 (پیش بینی) |
جمعیت روسیه در سال 2011 برابر با 140 میلیون نفر برآورد شد که به این ترتیب کشور را در جایگاه ششم در جهان از لحاظ جمعیت قرار می دهد. بعد از فروپاشی شوروی میزان مهاجرت به روسیه بطور دائمی بیش از میزان مهاجرت از روسیه بوده است ولی رشد جمعیت از سال 1992 تاکنون منفی بوده است. در سال 2000 میزان تولد 7/9 نفر از هزار نفر و میزان مرگ و میر 15 نفر از هزار نفر بوده است. علت اصلی افزایش بیماری ها بخاطر بدتر شدن کیفیت زندگی و عدم دسترسی به خدمات درمانی می باشد. هر چند میانگین طول عمر مردان اندکی افزایش یافته ولی در سال 2000 هنوز در سطح 59 سال می باشد که کمتر از 64 سال طول عمر مردان در سال 1990 می باشد. طول عمر زنان در همین مدت از 74 سال به 72 سال رسیده و مرگ و میر کودگان از 4/17 از هزار کودک در سال 1990 به 7/22 مرگز از هزار کودک در سال 2000 رسید( شرف الزیاد، 53).
رشد جمعیت در فدراسیون روسیه از آهنگ منفی برخوردار می باشد به نحوی که طی 10 سال گذشته جمعیت این کشور حدود 4 میلیون نفر کاهش یافته است. طبق یک سناریوی بدبینانه جمعیت روسیه تا 50 سال آینده به نصف تعداد فعلی کاهش خواهد یافت. بهترین پیش بینی اوضاع جمعیتی حاکی از آن است که در کشور 126 میلیون نفر باقی خواهد ماند. در روسیه مرگ و میر مردان بیشتر از زنان است و ادامه زندگی مردان 13 سال کمتر است. طبق آمار کمیته فوق در حال حاضر 1/60 درصد جمعیت روسیه مستعد به کار هستند ولی تا سال 2050 این تعداد به پائین از 50 درصد جمعیت کشور خواهد رسید. کارشناسان امر در روسیه تنها راه علاج وضعیت جمعیت روسیه را افزایش مهاجرت به روسیه می دانند( همان، 54).
روسیه یکی از بزرگترین تنوعهای قومی در جهان را در برمیگیرد. در این کشور بیش از 100 ملیت و قوم زندگی می کنند گرچه روس ها بخش اساسی جمعیت کشور را تشکیل می دهند، نسبت جمعیت روس ها در جمهوری روسیه در دوران اخیر نسبت به دیگر اقوام ساکن این سرزمین همه ساله در حال کاهش بوده و از 3/83 درصد در 1959 به 5/81 درصد در سال های 1989 کاهش یافته است. در سال 1991 جمعیت غیر روس تنها 18 درصد کل جمعیت را تشکیل می داد و تاتارها که بزرگترین اقلیت کشور می باشند تنها 7/3 درصد جمعیت آن را در بر می گیرند. اوکراینی ها (3 درصد جمعیت) و چوواش ها (2/1 درصد جمعیت) تنها دو اقلیت دیگر می باشند که بیش از یک درصد جمعیت روسیه را تشکیل می دهند. دیگر اقلیت های بزرگ عبارتند از: بلاروس ها، آلمانی ها، باشقیرها، یهودی ها( که اقلیت قومی روسیه تلقی می شوند). 32 اقلیت دارای ساختارهای ملی خود در کشور هستند. هزاران نفر طی سال های اخیر مراکز ملی خود را ترک گفته اند. برای مثال هر چند منطقه خودمختار بیروبیجان از آغاز برای اسکان جمعیت یهودی شوروی ساخته شده بود ولی هرگز مرکز سکونت یهودی ها نبود. مهاجرت یهودیان بعد از فروپاشی شوروی باعث شد جمعیت یهودی از این هم کمتر شود. در زمان اتحاد شوروی در بسیاری از مناطق غیر روس، تعداد روس ها نسبت به کل جمعیت افزایش یافته و باعث شده روس ها در این مناطق جمعیت بیشتری داشته باشند. در میان غیر روس ها که جوامع شهر نشین کمتری را دارا هستند و از طرف نهادهای کشوری پشتیبانی اندکی می شوند، تعداد تحصیل کردگانی که می خواهند و می توانند در جهت منافع ملی خویش تلاش کنند بسیار کم است.( شرف الزیاد، 54).