به قدرت رسیدن دنگ شیائوپینگ در چین
دِنگ در سال 1957، پس از حمایت از جنبش ضد راستگرایی مائو، به دبیركلی دبیرخانه های شورای وزیران منصوب و كلیه ی كارهای اجرایی هیئت دولت را زیر نظر لیوشائوچی پیگیری میكرد. ولی با آغاز اجرای طرح«جهش سریع به پیش» مائو، دِنگ با این طرح مخالفت كرد و مشكلاتش با مائو و طرفدارانش از همین جا آغاز گردید. با مشكل و مخالفت هایی كه در اجرای این طرح پیش آمد، دِنگ و لیو هر دو از جناح چپ رادیكال به راست فرصت طلب تبدیل و با انتقاد از طرح های اقتصادی مائو، مورد غضب وی و طرفدارانش واقع شده و با انتقادات شدیدی از سوی جناح رادیكال چپ مواجه شدند. در این دوران بود كه جمله ی معروف«فرق نمی كند گربه سیاه و یا سفید باشد، مهم این است كه موش بگیرد» دِنگ شیائوپینگ مطرح شد، چون وی معتقد بود در حال حاضر آنچه برای كشور مهم است، نجات از وضعیت اسفبار اقتصادی كنونی و قحطی و گرسنگی مردم است، فرق نمی كند با چه نوع ایدئولوژی این مشكل حل گردد!.
دِنگ شیائوپینگ در سال1963، در رأس هیئتی برای ملاقات با خروشچف جانشین استالین به مسكو رفت تا مناسبات دو کشور را که پس از مرگ استالین با چالش مواجه شده بود، ترمیم کند، ولی با توفیقی همراه نبود و روابط همچنان تیره ماند.
کناره گیری از قدرت
مائو که نسبت به طرح های اصلاحات اقتصادی لیو شائوچی و دِنگ شیائوپینگ مشکوک شده بود، با اجرای انقلاب فرهنگی در سال1966، ورق را برگرداند و تمام قدرت حزب و دولت را در اختیار خود و طرفداران افراطیش گرفت و لیو و دِنگ را وادار به کناره گیری از تمام پست های حزبی و دولتی کرد. در سال1966، دِنگ و لیو هدف اصلی مبارزات دوران انقلاب فرهنگی واقع شدند. چون هر دو در خصوص چگونگی روند توسعه ی اقتصادی چین با مائو اختلاف نظر داشتند. مائو می ترسید كه جایگاه رهبری و نقش انقلابیش از سوی این دو نفر خدشه دار شود. مائو علیرغم اذعان به توانایی های دِنگ از این که او بدون مشورت با او تصمیم می گیرد همیشه ناراحت بود. لذا، دِنگ و لیو توسط افراطیون گارد سرخ مائو کاملا تحقیر و مورد انتقاد قرار گرفته و پس از محاكمه تمام موقعیت ها و پست های دولتی و حزبی خود را از دست داده و دِنگ از سال1969تا1973 به همراه خانواده اش به بخش دور افتادهای در استان جیانگ شی در جنوب تبعید گردید.
در این مدت او مشغول مطالعه ی آثار مائو و کارل مارکس و كار در یك تعمیرگاه تراكتور شد. در مدت 4سال اقامت اجباری دِنگ در جیانگ شی، فرزندان وی نیز بارها از سوی اعضای گارد سرخ مورد اهانت و شکنجه واقع شده و پسر بزرگ او که دانشجوی رشته ی فیزیک در دانشگاه پکن بود از پنجره به بیرون انداخته شد که موجب معلولیت دایمی وی گردید.
بازگشت به قدرت
به هرحال، پس از بروز اختلافات میان مائو و لین بیائو دست راست مائو بر سر قدرت و نحوه ی اجرای اقلاب فرهنگی و کشته شدن لین بیائو در یک سانحه ی هوایی در سال 1971، و تجدید نظرهایی که در حزب صورت گرفت، دِنگ مجددا مورد توجه رهبری حزب واقع شد. البته چوئِن لای در پست نخست وزیری در ملایم تر کردن نظر مائو نسبت به دِنگ و بازگرداندن وی از تبعیدگاه نقش مؤثری داشت. باید اضافه کرد که شخصیت، هوش، استعداد و توانایی های فردی دِنگ او را از گذشته در میان رهبران حزب شاخص کرده بود و به دایره المعارف متحرک حزب مشهور بود. وقتی چوئِن لای به دلیل بیماری بستری شد، مائو را قانع کرد تا دِنگ را برگرداند و از او اعاده ی حیثیت شود. دِنگ پس از بازگشت از تبعیدگاه در بهار سال 1973سریعا به پست های بالایی گمارده و به عنوان جانشین اجرایی چوئِن لای مشغول به کار شده و کلیه ی امور اجرایی کشور بار دیگر در اختیار وی قرار گرفت. دِنگ نیز تمام هم خود را صرف سروسامان دادن به وضعیت نابسامان اقتصادی و باز گرداندن همدلی و وحدت به حزب و دولت کرد و خیلی مواظب بود که دوباره هدف حملات سیاسی افراطیون طرفدار انقلاب فرهنگی و مائو قرار نگیرد. وی در اواخر سال 1973، در ساختار فرماندهان نظامی مناطق تغییراتی ایجاد و تعدادی از نظامیان همفکرش را اتقای مقام داده و به عضویت دفتر سیاسی حزب در آورد. با وخیم تر شدن شرایط جسمانی چوئِن لای و بستری شدنش در ماه مه1974، رهبری عملی کشور به صورت فزاینده در اختیار دِنگ قرار گرفت. وی در ژانویه ی1975 به پست معاونت رهبری حزب، معاون اول نخست وزیر و رییس ستاد مشترک ارتش ارتقای مقام یافت. در این دوران دِنگ تلاش می کرد جایگاه سیاسی خود را هرچه بیشتر تثبیت کند، ولی هنوز توان مقابله با جیانگ چِنگ همسر مائو و زن قدرتمند باند چهار نفره را نداشت.
هنوز انقلاب فرهنگی در اوج خود بود و باند چهارنفره ی چپ رادیکال همچنان برای قبضه ی کامل قدرت با دیگران در حال رقابت بود. این باند دِنگ را بزرگترین چالش بر سرِ راه خود می دید و مائو نیز از اینکه وجهه ی انقلاب فرهنگی توسط دِنگ تخریب شود در هراس بود. باند چهارنفره در اوایل1975، دِنگ را وادار به شرکت در یک سری جلسات انتقاد از خود که معمول سیاست آن روز جناح چپ بود کردند. وی علیرغم پذیرش برخی نقایص ایدئولوژیک خود، از پذیرش اشتباه بودن سیاست های اقتصادی اتخاذ شده از طرف خود سر باز زد و رقابت میان او با باند چهارنفره بیش از پیش بروز کرد و مائو هم به جانبداری از باند چهارنفره پرداخت و عذر خواهی دِنگ را نپذیرفته و تعیین سرنوشت سیاسی وی را بر عهده ی کمیته ی مرکزی حزب گذاشت[۱].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی