مشکلات زبان چینی
مشكلات زبان چيني:
مهمترین مشکل این خط دشواری به ذهن سپردن هزاران کاراکتر یا نویسهی آن است. و یکی از اصلی ترین مشکلات این زبان تکرار است. یعنی از یک واژه برای نامگذاری تعداد فراوانی پدیده استفاده شده است. مثلا اگر یک چینی بگوید: «جیا» ميتوان لیستی از مفاهیم و اشیاي گوناگون را در ذهن تجسم كرد که بر اساس کاربرد آن مرتب شده است. (جیا ۱۶معنای رایج داشته و با تركيب به ۴۲ معنا ميرسد.) فقط با توجه به موقعیت و موضوع صحبت است كه ميتوان یک مورد از آنها را انتخاب كرد تا به منظور گوينده پي برد. البته در بسیاری از موارد هم امكان دارد معناي مورد نظر گوینده غير از مفهوم انتخاب شده باشد.
مشكل دوم اصوات در زبان چيني است. بسیاری از اصوات موجود در زبان چینی برای یک خارجی آشنا به نظر میرسند. اما تعدادی از آنها نيز، نه. برای نمونه، در این زبان سه نوع« ج، چ و ش» وجود دارد. تلفظ با تأكيد، معمولی (مشابه آنچه ما در فارسی تلفظ میکنیم.) و رقیق شده (که از نوک زبان تلفظ میشود). با استفاده از ۹ گونه تلفظ اين حروف كه هركدام به چهار گونه در ميآيد، واژه ها و جملات چینی بسیار زیادي خلق ميشود. به دلیل تکرار این ۹ صدا که مخارج آنها به هم نزدیک هم هست، خواندن متون و کلا کاربرد این زبان برای خارجیها تا حدی دشوار خواهد بود. شكل كاراكتر به نوعی دربردارندهي مفهموم و تلفظ کلمه نیز هست. مثلا کاراکتر«خانه» تا حدی شبیه یک خانهي ساده شده است. واژهي خوابگاه و هتل هم كه مفهوم اقامت کردن را در بر دارند، داراي شکلی شبیه خانه هستند. به همین صورت است درخت و جنگل که از کشیدن سه درخت در کنار هم تشکیل میشود. هر واژه و كاراكتر چيني داراي يك فلسفه است كه تا حدودي پس از آشنايي با فلسفهي واژهها يا كاراكترها، به راحتی میتوان معنی آن را از روی شکلها فهمید.
از آنجا كه اشکال در طول تاريخ دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده اند، پی بردن به معنای آن از روی شکل، کار هر کسی هم نیست. در دهههاي اخير در سرزمين اصلي چين، برای ساده سازی در آموختن و نوشتن، خیلی از کاراکترها يا قسمتي از آنها حذف شده و ساده تر شده اند. البته در مورد خط تایوانی که همان خط چینی سنتی است، این مطلب صادق نیست. اگرچه پی بردن به معاني از روی ظاهر كاراكتر خیلی ساده تر است، ولی به همان میزان نوشتن آن هم سخت تر و وقت گیرتر خواهد بود و هر کاراکتر به صورت یک بخش (هجا) خوانده میشود.