روابط خانوادگی در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۹ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

در فرهنگ سنتی چین خانواده دوستی، همیشه به منزله­‌ی هسته­‌ی مرکزی خانواده‌­گرایی بوده است.

در این جامعه، خانواده، و نه فرد، زیر ساخت اصلی واحد اجتماعی است. در این جامعه، خانوده به اندازه‌­ای مهم است که براساس آن یک گرایش قوی اجتماعی شکل گرفته که خدشه ناپذیر است.

این گرایش دارای چهار جزء است:

1-هماهنگی و همبستگی خانوادگی. تا حدی که انطباق پذیری، تحمل، خود کوچک بینی، وفاداری و وابستگی تام به خانواده را در حد اعلا برای فرد به وجود می­‌آورد.

2- تبارگرایی گسترده­‌ی خانوادگی. به همین دلیل است که چینی­‌ها تمایل دارند هرچه بیشتر فرزند پسر و نواده­‌ی پسری داشته باشند.

3- تلاش برای موفقیت خانوادگی. تأکید بیش از حد آن­‌ها به جایگاه و ثروت خانوادگی و تلاش برای منافع و بهبود وضعیت مادی و غیر مادی خانواده از همین ایده نشأت می­‌گیرد.

4- داشتن احساس قوی نسبت به خانواده. این احساس موجب می­‌شود که یک فرد چینی اهداف، منافع و رفاه خانواده را جایگزین منافع فردی کند. لذا، حیات، همبستگی، موفقیت و آینده­‌ی خانواده خیلی مهم­‌تر از اعضای خانواده است. در نتیجه، اعضای خانواده فردیت و خصیصه­‌های ذاتی خود را در برابر خانواده از دست می­‌دهند و هیچ سازمان ونهادی نمی­‌تواند جایگزین گروه­‌گرایی خانوادگی شود. لذا، در جامعه­‌ی چینی، خانواده به عنوان پایه­‌ی تمام نهادهای غیر خانواده به شمار می­‌رود و یک فرد چینی تمام شرایط خانوادگی را در سایر گروه‌­های غیر خانوادگی اعمال و از طریق تعمیم روابط خانوادگی، سایر نهادهای اجتماعی از نظر ساختار و عملکرد، خانواده­‌ی دوم تلقی می­‌شوند[۱].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. Yang, K.S. (1993).Chinese Social Orientation: An Integrative Analysis. (selected papers from the first international conference 1993)