ورود تفکرات روشنفکرانه ی غرب در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۸ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، چین شاهد بزرگترین تغییر و تحول تاریخی دوران معاصر خود بوده است. در این شرایط سخت تاریخی، حفظ میراث و توسعه­ ی فرهنگ سنتی، توجه فوق العاده ­ی عموم مردم، به ویژه جامعه­ ی فرهیخته را بر انگیخت.

با پایان قرن نوزدهم، علوم طبیعی مدرن غرب به بخش مهمی از تفکر تعداد زیادی از روشنفکران چینی تبدیل شد. در عین حال، فلسفه و علوم اجتماعی غرب هم با اشتیاق فراوان منتشر ­شد. در علوم اجتماعی، تعدادی کتاب به چاپ رسید که علوم انسانی غرب، مکاتب فکری و فلسفی و تئوری ­های آن­ها را معرفی می­کرد. «یان­فو» تعدادی از آثار مشهور غرب پیرامون علوم اجتماعی را به زبان چینی ترجمه کرده و چندین میلیون کاراکتر چینی بر حجم این علوم افزود. از جمله ثروت ملت ­ها (The Wealth of Nations)ی آدام اسمیت، روح القوانین مونتسکیو، پیرامون آزادی (On Liberty)جان اسمیت میل (J.S.Mill)، و اصول جامعه شناس (The Principles of Sociology) اِسپِنسِر (Spencer). لیانگ چیچائو هم در کشکول شینمین (Xinmin Miscellany) شرح حال و مطالبی پیرامون بِنِدیکت دِ اِسپینوز (Benedict de Spinoza)، باکُن (F. Bacon)، کانت، ژان ژاک روسو (Jean-Jacques Rousseau)، مونتسکیو و داروین (C. Darwin) آورده است. این آثار تأثیر زیادی در جامعه­ ی علمی آن زمان گذاشت. فرهنگ غربی، طیف وسیعی از تئوری­ های دمکراسی، آثار علوم اجتماعی واقع گرایانه­ ی پیشرو، اندیشه­ های علمی مترقی، داروین گرایی، اعتقادات مسیحیت را شامل می­ شد. اگرچه برخی از آثار وارداتی نامناسب و به طور کلی، اندیشه­ های غربی وارداتی غیر سیستماتیک، غیر واقعی و با فرهنگ سنتی و بومی ناهمگن بودند.

در طول150سال گذشته، ملت به ویژه اندیشمندان، با مشکل این­که چگونه باید فرهنگ سنتی را با نیازهای روز جهان معاصر مطابقت دهند، گرفتار بوده اند. در نیمه­ ی دوم قرن از نوزدهم، تعدادی از صاحب­نظران دور­اندیش و افرادی از سایر قشر­ها، توصیه می ­کردند که لازم است چین درهای خود را به روی جهان خارج باز کرده و اصلاحاتی را انجام دهد. آنان بر این باور بودند که فرهنگ سنتی به هیچ ­وجه بی عیب و نقص نیست و برخی از جنبه ­های فرهنگ سنتی اگر تغییر نکنند و توسعه نیابند، نمی­ توانند با جامعه­ ی نوگرا و مدرن سازگاری داشته باشند. در جنگ سال ­های میان 1894تا1895 میلادی میان چین و ژاپن، دولت چین توسط ژاپن متحمل شکست شد. این حادثه ­ی ناگوار به شدت شالوده­ ی فکری مردم چین را تکان داد.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی، جلد اول ص1104