شعر در سنگال
شعر آفریقایی به زبان فرانسه در خارج از قاره آفریقا منزلت از دست رفته ی نویسندگانی که هویت آفریقایی شان را کشف کردند، از خلال جنبش نگریتود را دوباره زنده و ارث به جا مانده از تاریخ و فرهنگ آفریقایی که تحت تسلط اروپا بوده و هستی خود را انکار می کردند، را متولد کرد.
در زمینه شعر در سنگال در فاصله بین دو جنگ جهانی تحولاتی به وجود آمد و آن جنبش نگریتود «سیاه پوست بودن» [1] است. تداعی هنرهای آفریقا، ستایش «زیبایی سیاه جاودانه»، شعر سرزمین و تداعی شب های سرزمین سِرِرها (sérère : نام یک قبیله) همه اینها شعرهایی ساخته شده اند که نگریتود را به عنوان مجموعه ای از ارزش های تمدن دنیای سیاه به تصویر کشیده است. سنگال سرزمین حدود پانزده شاعر بنام است که در این قسمت به معرفی دو نفر از برجسته ترین آنها پرداخته می شود:
معروف ترین این شاعران لئوپولدسدار سنگور (Léopold Sédar Senghor) (2001-1906) است. سدار سنگور در روستاي ژوآل (Joal) به دنيا آمد. او مهمترين شاعر و نويسنده ی سنگالي و اولين رئيس جمهور سنگال در سال هاي 1980-1960 ميباشد وي اولين آفريقايي بود كه در آكادمي فرانسوي يك كرسي به خود اختصاص داد. همچنين او قبل از استقلال كشورش در فرانسه وزير بود. وي نماد همكاري بين فرانسه و مستعمرات قديمي اين كشور بود.
شعر او نمادين و به صورت نظم و نثر بوده و شامل آوازها و گفتههايي است كه موضوع آنها سیاسی، حماسی، زن آفریقایی و غیره است، خلق يك تمدن جهاني علي رغم سنتهاي گوناگون نیز یکی از مهمترین موضوع های شعر اوست.
وي دكتر و عضو 37 دانشگاه بين المللي بود و حدود سی مدال طلاي زبان فرانسه، شعر و نويسندگان را از آن خود كرده است. از نظر آثار ادبي شانزده مجموعه شعر از خود بجاي گذاشت كه بيشتر آنها در نشر سولي (Soleil) چاپ شده است. وي هشت رساله مهم نیز چاپ كرده است. از مهمترین مجموعه شعر های وی می توان به "آهنگ های سایه" (1945) (Chants d’ombre) و"میزبان های سیاه" (Hosties nègres) (1948) و "اتیوپیک" (Éthiopiques) اشاره کرد. آثار لئو پولد سدار سنگور، مجموعه هایی هستند که بیشتر قطعات آن در بین دوجنگ جهانی نوشته شده و موضوع آن نگریتود، پرده برداری و راز گشایی از تمدن های آفریقایی است. سنگور فلسفه جنبش سياه «نگريتود» را كه توسط اٍمه سزر(Aimé Césaire) بنيانگذاري شد را اینگونه ارائه ميدهد: «جنبش سياه» شناختي ساده از موجود سياه است و قبول اين موجود سیاه پوستی که از سرنوشت سياه بودنمان و تاريخمان و فرهنگمان نشئت گرفته است».(Senghor1964:159)
ایده های مجموعه شعرهای سنگور تهدیدی برای نظام استعماری نبود، بلکه مثلاً در مجموعه شعر "میزبان های سیاه" (Hosties noires)، بیشتر شخصیت لئوپولد سدار سنگوری را نشان می دهد که انسانی آشتی پذیراست و حتی برای نجات فرانسه هم از خداوند طلب کمک می کند. خواسته های انسان ها، رقص برای ملت سیاه، هیجانات خاص سیاه پوستان، علیرغم تمام ابهامات و مشخصات توسط خود شاعر، بیشتر به بنیاد نهادن شکست انسان آفریقایی و فهماندن وضعیت استعماری کمک می کند. سنگور که ذاتاً انسانی آشتی پذیر بود قبل از سال 1954 شعری نوآوری کرد که در آن سفید پوست استعمارگر و سیاه پوست مستعمره با هم درک متقابل دارند.
نگریتود به عنوان یک جنبش فرهنگی در ادبیات مخصوصاً نگریتود سنگور در قاره آفریقا به معنی زیر سوأل بردن ریشه ای نظام استعمار نبود بلکه بیشتر نوعی اعتراض به شمار می آمد به این معنی که ایدئولوژی استعمار ادعا می کرد که آفریقائی ها تمدن نداشته اند. "تخته سنگ تمیز" (table rase) "آهنگ های سایه" (1945) (Chants d’ombre) و"میزبان های سیاه" (Hosties nègres) (1948) آثار لئو پولد سدار سنگور، مجموعه هایی هستند که بیشتر قطعات آن در بین دوجنگ جهانی نوشته شده و موضوع آن نگریتود،معرفی، پرده برداری و راز گشایی از تمدن های آفریقایی است.
همزمان با لئو پولد سدار سنگور، شاعر آنتیلی (Antillais) "اِمه سزِر" (Aimé Césaire) در شعر معروف خود سال 1939 "دفترچه از بازگشتی به سرزمین مادری (Cahier d’un retour au pays natal) نام "نگریتود" (Négritude) را برد و هویت آفریقایی را تأیید کرد. در نزد لئوپودو سدار سنگور سنگالی مفهوم نگریتود موضوعی زیبا شناختی و عرفانی می شود، او در اثر خود تحت عنوان "زیبایی شناختی سیاه – آفریقایی" (Esthétique négro-africaine) در سال 1956 سعی دارد که تعریفی از نگریتود بدهد.
سنگور يكي از حاميان مهم فرانكوفوني (فرانسه زباني) نیزبود و نايب رئيس شوراي آن شد. در سال 1978 لقب پادشاه شعرا را به او دادند و در آكادمي فرانسوي شانزدهمين كرسي را به خود اختصاص داد، او اولين آفريقايي بود كه به این جایگاه راه پيدا كرد. او در سال 2001 از دنيا رفت و عبدالله واد (Wad) رئيس جمهور وقت مراسم ويژهاي براي او تدارك ديد و افراد مهم سياسي و ادبي در اين مراسم شركت كردند.
"بیراگو دیوپ" (1906-1989) (Birago Diop) یکی دیگر از نویسندگان و شاعران معروف سنگالی است که علاوه بر شعر قصه های زیادی را به رشته ی تحریر درآورده است. مجموعه شعر او "حیله ها و روشنائی ها" (Leurres et Lueurs)نام دارد، نوع آن تغزلی بوده و در سال 1960 چاپ شد، از بین شعر های او مشهورترین آن "نفس ها"(Souffles) است. شعرهای او نیز به نوبه خود مزاحم نظام استعماری نبود شعر او را نمی توان در جنبش نگریتود قرار داد، بلکه شعر او بیشتر توصیفی و معاصر بود. تاًثیر تحصیلات او در مدرسه شعر فرانسوی قرن 19 بسیار مشخص است. او بیشتر غزل های قانونمند موزون می نوشت، گردشی مشهور درباره تفسیر دنیای زنده ها و دنیای مرده ها و همچنین شعرهایی که افسوس تاًثیر زمان روی طبیعت انسانی را بیان می کند: از دست دادن جوانی، بیراگو به وسیله ی شعرش و بیشتر قصه هایش وجود تمدن های سیاه را اثبات کرده است. تئأتر نیز در نزد این نویسنده آرام و قانونمند و منظم است. تئأتر ادبی بیشتر از آثار دیگر ادبی تحت کنترل استعمارگران و تحت فرماندهی "برنارد کرنوت" (Bernard Cornut) بود. او یک سیستم کنترل تولید اثر ادبی کاملاً امن برای استعمارگران اجتماعی ترتیب داده بود که با ناسیونالیسم آفریقایی مخصوصاً در مدرسه "ویلیام پونتی" (William Ponty) مبارزه می کرد. علاوه بر این وی مؤلف پنج کتاب، سه مجموعه قصه و یک نمایشنامه است.
مهمترین شاعر معاصر فرانسه زبان سنگال "آمادو لامین سال" (Amadou Lamine Sall) نام دارد که در سال 1951 در سنگال به دنیا آمد او مؤسس انجمن "خانه ی آفریقایی شعر بین المللی" است. وی نویسنده ی تعداد زیادی شعر است که بیشتر آنها به صورت بیت آزاد و بدون نقطه گذاری است. مهمترین مجموعه شعر هایی که او را بسیار بین المللی کرد در باره ی "آرتور رامبو" (Arthur Rimbaut) است.
نیز نگاه کنید به
- شعر ژاپنی
- شعر معاصر لبنان
- شعر در مصر
- شعر و ادبیات مقاومت در افغانستان
- شعر و ادبیات مهاجرت در افغانستان
- شعر در ادبیات چینی
- شعر معاصر روسیه
پاورقی
[1] -سیاه پوست بودن، ویژگی های سیاه پوست.