جریان فکری غرب گرایی مصر

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۳ توسط Hamidian (بحث | مشارکت‌ها)
رفاعة الطهطاوی

زمینه­‌های شکل­‌گیری جریان فکری غرب­گرا به پی­آمدهای حضور ناپلئون و همراهان او در مصر و سپس تحولات فرهنگی اجتماعی دوره حکومت محمدعلی بر این سرزمین باز می­‌گردد که به ارتباط فکری و فرهنگی میان مصر و اروپا انجامید. از جمله اقداماتی که در این راستا تأثیرگذار بود، اعزام گروه­‌هایی از دانشجویان مصری درنیمه اول قرن نوزدهم ،طی چندمرحله و به دستور محمدعلی به فرانسه و ایتالیا برای آموختن دانش‌­های جدید بود.[۱] رفاعة الطهطاوی از جمله این دانشجویان بود که در سال­‌های بعد نقش پررنگی در مناسبات فرهنگی مصریان و اروپا، به ویژه فرانسه ایفا کرد. مهمترین اثر طهطاوی کتاب «مناهج الالباب المصریة فی مناهج الآداب العصریة» حاوی مهمترین اندیشه­‌های اوست. او باور داشت که تنها راه‌­حل نجات مصر از عقب‌­ماندگی، بهره‌­گیری از مهمترین عناصر تمدنی اروپاست. طهطاوی همچنین تأکید کرد که

فرانسویان به لحاظ فرهنگی و تمدنی، بیش از ترک­‌های عثمانی به اعراب شباهت دارند.[۲]

جریان فکری غرب­گرا در نیمه اول قرن بیستم، نحله‌­های فکری و فرهنگی گوناگونی از جمله لیبرالیسم، سکولاریزم و حتی سوسیالیزم را شامل می‌­شد و احزاب سیاسی متعددی بر بنیاد این نحله­‌ها شکل گرفت. مسیحیان مهاجر شام و لبنان، نقش مهمی در این زمینه داشتند که از جمله آنها می‌­توان به شبلی شمیل (1850-1917) و فرح انطون (1874-1922) اشاره داشت. شمیل به مفاهیم انقلاب فرانسه شدیدا ایمان داشت و نخستین آوازه‌­گر داروینیسم و فلسفه ماتریالیسم در مصر و شرق عربی بود[۳] و در عین حال نخستین کسی بود که رویکرد سوسیالیزم را در جهان عرب ترویج کرد.[۴] فرح انطون که از پیشگامان مکتب رمانتیسم در ادبیات عرب شمرده می‌­شود با نوشته­‌های خود، خوانندگان را با جدیدترین گرایش­‌های فلسفی و اجتماعی سیاسی اروپا به ویژه اندیشه‌­های خردگرایان فرانسه در قرن هجدهم آشنا می­‌ساخت.[۵] انطون به سوسیالیزم هم گرایش داشت و آن را مترادف سکولاریزم می دانست.[۶] سلامة موسی (1887-1945) از مسیحیان مصری هم به نظریه تکامل داروین باور داشت و سوسیالیزم را تبلیغ می‌­کرد[۷] و آن را دین انسانیت می‌­نامید.[۶]

طه حسین
احمد لطفی السید

علاوه بر مسیحیان، برخی از شاگردان محمد عبده مانند طه حسین و احمد لطفی السید که کوشش‌­های فکری و تفسیری او برای توفیق علم و دین و نیز تساهل او را در برابر غرب، نوعی موافقت با لیبرالیسم تلقی می­‌کردند. در روند ترویج و اشاعه رویکردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی غرب­گرا تأثیر داشتند. کتاب «مستقبل الثقافة فی مصر» (آینده فرهنگ در مصر) طه حسین که در سال 1937 منتشر شد، مهمترین سند دلبستگی او به تمدن غرب دانسته می‌­شود.[۸] طه حسین (1889-1973) در این کتاب و برخی دیگر از آثارش بر ضرورت قرار گرفتن در مسیر تمدن اروپا تأکید می‌­کرد و می­‌گفت که

ما باید راه اروپا را تا بدان جا دنبال کنیم که همطراز و همکار آنها در تمدن شویم.[۹]

احمد لطفی السید (1872-1963) نیز بر برتری لیبرالیسم بسان یک مکتب سیاسی اجتماعی تأکید می­‌کرد، گرایش­‌های ملی­گرایانه داشت و متأثر از اندیشه­‌های سیاسی اجتماعی روسو و جان لاک بود.[۱۰]

نکته مهم آنکه بسیاری از روشنفکران مصری متأثر از غرب عموما به حساسیت­‌های فرهنگی و دینی جامعه توجه داشتند و در عین حال در ارزیابی ارزش‌­های ملی و اروپایی از دوگانگی عجیبی رنج می­بردند و البته میان آنان که اندیشه‌­های نوین را به سختی جذب کرده بودند با اکثریت قاطع مردم جدایی افتاد.[۱۱]

تحولات سال­‌های پس از جنگ جهانی دوم ، از جمله برپایی دولت اسرائیل و شکست­‌های اعراب از اشغالگران سرزمین فلسطین و نیز عدم موفقیت جوامع عرب در برون رفت از مشکلات و بحران­‌های گوناگون سیاسی اجتماعی، ذهن بسیاری از روشنفکران مصری و عرب را متوجه این واقعیت ساخت که الگوهای غربی هم چندان کارساز نیست. چنان شد که اندیشه‌­های غربی و رویکردهای غرب­گرا مورد نقد و بازخوانی قرار گرفت و مباحث جدیدی چون تفاوت میان غرب و تجدد، سنت و مدرنیسم، توسعه جامعه مدنی و جهانی شدن به محافل فکری راه یافت.[۱۲]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. عنايت، حميد (1376). سيري در انديشه سياسي عرب (چاپ پنجم). تهران: انتشارات اميركبير، ص23.
  2. عوض، د. لويس (2013). تاريخ الفكر المصري الحديث. الهيئة المصرية العامة للكتاب، ص218.
  3. لوین، ز.ا (1378). انديشه‌ها و جنبش هاي نوين سياسي اجتماعي در جهان عرب. ترجمه يوسف عزيزي بني طرف (چاپ اول). تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، ص210.
  4. خدوری، مجيد (1366). گرايش هاي سياسي در جهان عرب. ترجمه عبدالرحمن عالم (چاپ اول). تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي، ص101.
  5. لوین، ز.ا (1378). انديشه‌ها و جنبش هاي نوين سياسي اجتماعي در جهان عرب. ترجمه يوسف عزيزي بني طرف (چاپ اول). تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، ص235.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ خدوری، مجيد (1366). گرايش هاي سياسي در جهان عرب. ترجمه عبدالرحمن عالم (چاپ اول). تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي، ص102.
  7. لوین، ز.ا (1378). انديشه‌ها و جنبش هاي نوين سياسي اجتماعي در جهان عرب. ترجمه يوسف عزيزي بني طرف (چاپ اول). تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، ص238.
  8. عنايت، حميد (1376). سيري در انديشه سياسي عرب (چاپ پنجم). تهران: انتشارات اميركبير، ص59.
  9. رجائی، دكتر فرهنگ (1381). انديشه سياسي معاصر در جهان عرب. تهران: مركز پژوهش هاي علمي و مطالعات استراتژيك خاورميانه، ص288.
  10. لوین، ز.ا (1378). انديشه‌ها و جنبش هاي نوين سياسي اجتماعي در جهان عرب. ترجمه يوسف عزيزي بني طرف (چاپ اول). تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، ص165-231.
  11. لوین، ز.ا (1378). انديشه‌ها و جنبش هاي نوين سياسي اجتماعي در جهان عرب. ترجمه يوسف عزيزي بني طرف (چاپ اول). تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، ص246.
  12. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص194-198.