استقلال رسانه ای در چین
در رسانه های جمعی چين، چيزی به عنوان خبر، گزارش و تحليل و تفسيرهای مستقل سياسی از رویدادهای داخلی و بينالمللی، خارج از آنچه كه از سوی خبرگزاری رسمی و دولتی شينخوا منتشر می شود، وجود ندارد. در واقع مي توان گفت، تمامی رسانه های گروهی چين، مجاز به استفاده از منابع تحليلی و خبری، غير از خبرگزاری شينخوا نيستند. هر خبر و تحليلی كه از سوی اين بنگاه خبری منتشر شود قابل چاپ است، در غير اينصورت هيچ نشريه ای مجاز به چاپ هر گونه خبری نيست.
اگرچه اينترنت و سايت های خبری مستقل و عمده ی مستقر در خارج از چین، اين انحصار خبری و تحليلی را نقض كرده اند، ولی به صورت رسمی، اين سلطه همچنان در اختيار خبرگزاری شينخوا است. حتي روزنامه های مهم و معتبری همچون روزنامه ی مردم، چاينا ديلی، عصر پكن، و جوانان و... كه سخنگوی حزب بوده و مسئولان آنها را عمدتا مقامات حزبی و دولتی تشکیل می دهند نيز مجاز به چاپ و انتشار خبر، خارج از شبكه ی خبری شينخوا نيستند. همين رویه ی مستمر اتكاء به يك منبع خبری، تاكنون مانع از آن شده كه جامعه ی مطبوعاتی مستقل از دولت شكل به گيرد. خبرنگاران و تحليلگران مطبوعاتی جرأت و جسارت آن را ندارند تا پا را فراتر از خطوط قرمز تعيين شده از سوی شورای مطبوعاتی و رسانه ای چين بگذارند. اصلاً در سيستم قضايی دولت چين هم مقررات خاص جامعی برای برخورد با جرايم مطبوعاتی تعريف نشده است و در موارد نادری كه جرمی اتقاق افتاده، به صورت موردی و براساس تصميم مقامات بالا برخورد شده و اينگونه تصميم ها، انعكاس آنچنانی هم در مطبوعات و رسانه های جمعی نداشته است. لذا، يكی از چالش های پيش روی دولت برای تشكيل بنگاه های بزرگ رسانه ای واجازه ی فعاليت دادن به بخش خصوصی و مؤسسات رسانه ای خارجی، نداشتن قوانين و مقررات لازم در اين زمينه است. با ورود چين به سازمان تجارت جهانی و ضرورت رعايت قوانين و مقررات بينالمللی و تلاش بخش خصوصی و سرمايه گذاران و شركت های خارجی برای ورود به بخش صنعت مطبوعات و رسانه های چين، موجب گرديده تا دولتمردان كه در حال حاضر كنترل كامل رسانه های این کشور را در اختيار دارند، برای رويارويی با چالش های پيشروی و جلوگيری از خارج شدن رسانه ها از چارچوب نظارتی و كنترلی دولت و آماده سازی بخش رسانه ها برای روزی که احتمالاً بخشی از اين صنعت توسط بخش خصوصی و سرمايه گذاران خارجی كنترل خواهد شد و بالا بردن توان رقابتی رسانه های داخلی، برنامه ريزی های متعدد كوتاه مدت و بلند مدتی را انجام دهند تا بتوانند از خارج شدن اين بخش حساس از كنترل كامل دولت مانع شوند.
در حال حاضر، مطبوعات رسالت خود را پيشبرد اهداف اصلاحات اقتصادی، ايجاد شبكه های اطلاع رسانی و آشنا ساختن مردم با سيستم جديد می دانند. علاوه بر مطبوعات رسمی، شمار مطبوعات درونگروهی نيز در حال افزایش است ولی آمار دقيق و روشنی از روزنامه های درون حزبی وجود ندارد. مجموع روزنامه ها و نشريات رسمی و درونگروهی را بيش از 30000 مورد ذكر كرده اند.[۱][۲]