سیاست و حکومت سوریه
نظام سیاسی سوریه در آیینه قانون اساسی
قانون اساسی فعلی سوریه در 27 فوریه 2012 صادر شدهاست و پنجمین قانون اساسی دائمی این کشور از زمان تولد دولت سوریه به معنای امروزی آن در سال 1920 است. قانون اساسی فعلی را کمیتهای به فرمان بشار اسد تهیه و با همه پرسی که در 26 فوریه 2012 برگزار شد، به تصویب رسید.
قبل از قانون اساسی فعلی، قانون اساسی لازم الاجرا در زمان حکومت حافظ اسد در مارس 1973 صادر شد. آن موقع نیز به همین ترتیب، کمیتهای تشکیل شد و سپس همه پرسی برگزار و منتشر شد؛ درحالی که قانون اساسی 1950 و 1928 را مجلس مؤسسان منتخب دموکراتیک تنظیم کردند.
در جریان بهار دمشق، مطالبات بسیاری برای اصلاح قانون اساسی که از سال 1973 به اجرا درآمده بود، به ویژه در مورد لغو ماده 8 که بر اساس آن، حزب بعث رهبری دولت و جامعه را در انحصار خود درآورده بود، مطرح شد؛ اما این درخواستها با هیچ پاسخی مواجه نشد.
پس از وقوع قیام مردمی در 15 مارس 2011، بشار اسد در سومین سخنرانی خود در 21 ژوئن 2011، وعده اصلاحات را داد و موضوع بازنویسی یا اصلاح قانون اساسی را مطرح کرد. در 15 اکتبر 2011، اسد فرمان شماره 33 را برای تشکیل کمیتهای برای بازنویسی قانون اساسی به ریاست «مظهر الانباری»، نویسنده قانون اساسی 1973 و متشکل از 29 عضو صادر کرد.
قانون اساسی کنونی، مشتمل بر 157 ماده، شش باب، نه فصل و یک مقدمه است. فصل اول و دوم مربوط به هویت دولت و حقوق و آزادی های عمومی است. فصل سوم مربوط به مقامات دولتی و دادگاه عالی قانون اساسی است . فصل پنجم اختصاص به اصلاح قانون اساسی و فصل ششم مربوط به احکام کلی و انتقالی است.
قانون اساسی تصریح میکند که سوریه «دولتی دموکراتیک و مستقل است و هیچ بخشی از قلمرو آن قابل واگذاری نیست» نظام این کشور، جمهوری است و در آن مردم حکومت میکنند. دین رئیس جمهور اسلام باید باشد و فقه اسلامی به عنوان منبع اصلی قانونگذاری است. پایتخت کشور در شهر دمشق و زبان رسمی آن عربی.
از دیگر مفاد قانون اساسی آن است که تکثر سیاسی و اقتصادی و حقوق فرهنگی اجزای مختلف باید مردم تضمین شود؛ همچنین حفظ خانواده، حمایت از ازدواج و حمایت از افراد در موارد معلولیت را وظیفه دولت دانسته و بر تساوی زنان با مردان تأکید دارد؛ ضمن این که همه شهروندان را در برابر قانون یکسان میداند.
به موجب این قانون، مصادره مجاز و مالکیت کشاورزی محدودیت قانونی دارد؛ این دو ماده میراث سیاست سوسیالیستی قبلی هستند؛ همچنین، این قانون، در فصلی خاص به اصول تربیتی، فرهنگی و تربیت بدنی پرداختهاست.
در قانون اساسی، استراق سمع، دستگیری خودسرانه، تفتیش، تبعید، شکنجه، و حمله به حرمت زندگی خصوصی و آزادی شخصی را ممنوع و آزادی عقیده و کار در ازای دستمزد عادلانه و همچنین آزادی تظاهرات، اجتماعات و تشکیل احزاب و انجمن ها را تضمین شده است.
قوه مقننه
اولین مرجعی که قانون اساسی به آن اشاره کرده است، مرجع تقنینی (قوه مقننه) است که برای مدت چهار سال به مجلس منتخب خلق، سپرده میشود؛ بدون این که قانون اساسی تعداد اعضای آن، محدودیت یا شرطی را مشخص کند.
در خصوص تشکیل جلسات شورا، اساسنامه، سه جلسه عادی را که مدت آن کمتر از 6 ماه نباشد، تعیین کرده و انتخاب شورای جدید را دو ماه قبل از پایان دوره شورای فعلی الزامی کرده است. اختیارات مجلس: قانون گذاری، تصویب موافقت نامههای بینالمللی، اعطای عفو عمومی، تصویب بودجه عمومی و برنامههای توسعه و تنفیذ وزارت به وزرا؛ اگرچه این وزرا رأی اعتمادی از شورا نمی گیرند؛ اما شورا میتواند از اعتماد خودداری میکند؛ در این صورت، وزیرملزم به استعفا است؛ هر چند که رئیس جمهور حق دارد همان شخص را مجدداً تعیین کند!
قوه مجریه
رئیس جمهور رئیس قوه مجریه است که برای مدت هفت سال که یکبار قابل تمدید است، انتخاب میشود و باید در سوریه از والدین سوری زاده شده و با غیر سوری ازدواج نکرده باشد و سوء سابقه کیفری هم نداشته باشد
فراخوان انتخابات به عهده رئیس مجلس خلق است و ظرف دو تا سه ماه قبل از پایان دوره ریاستجمهوری مستقر، باید اجرا شود و برنده کسی است که آرای مطلق را کسب کند؛ چه در دور اول و چه در دور دوم.
اختیارات رئیس جمهور:
1. عزل و نصب معاونان و برکناری آنها و تفویض بخشی از اختیارات خود به آنها
2. معذفی نخست وزیر، وزرا و معاونان آنها و قبول استعفا و عزل آنها
3. ترسیم خط مشی کلی دولت با همکاری هیأت وزیران منصوب
4. صدور قوانین و ارائه به مجلس برای تصویب با اکثریت دو ثلث و مجدداً صدور فرمان اجرا.
5. اعلان جنگ و صلح و بسیج عمومی[1]
6. اعلام وضعیت اضطراری و لغو آن برای مدت آزاد با مصوبهی هیأت وزیران
7. تأیید صلاحیت سفرای خارجی و تعیین سفیران سوریه در خارج از کشور
8. فرماندهی ارتش و نیروهای مسلح از جمله صدور کلیه «تصمیمات و دستورات لازم برای اعمال این اختیار»
9. انتصاب پرسنل کشوی و لشکری
10. ریاست شورای عالی قضایی
11. انعقاد معاهدات و موافقت نامه های بین المللی
12. صدور عفو ویژه، اعطای نشان و گفتگو با مردم
13. انحلال مجلس خلق
14. پیشنهاد قوانین
15. تهيه و انتشار قوانين در خارج از جلسات مجلس خلق و يا در حال تشكيل آن «در موارد ضرورت» مشروط بر اينكه مجلس در هنگام تشكيل، حق لغو آن به موجب «احكام تقنيني» را داشته باشد.
16. تمام اقدامات سریعی که در صورت به خطر افتادن کشور مناسب میداند
17. تشکیل کمیتهها و انجمنهای خصوصی
18. اعلام همه پرسی که دیوان عالی قانون اساسی نمی تواند اعتراضی داشته باشد؛ حتی اگر موضوع رفراندوم، مخالف قانون اساسی باشد!
19. تعیین اعضای دادگاه عالی قانون اساسی که از جمله وظایف آنها محاکمه رئیس جمهور است!
20. ارجاع وزرا به محاکمه
21. پیشنهاد اصلاح قانون اساسی به درخواست او یا یک سوم اعضای مجلس خلق
مسئولیت حسن عمل وزارتخانهها متوجه رئیس جمهور و مجلس خلق است، برخلاف قانون اساسی 1973، قانون اساسی فعلی تصریح می کند که این وزرا وظیفه دارند در برابر رئیس جمهور سوگند یاد کنند.
قانون اساسی شرایطی را که باید در وزیر وجود داشته باشد، تعریف کرده است؛ از جمله عدم پذیرش ترکیب وزارتخانه با عضویت هیئت مدیره یک شرکت؛ اما امکان تلفیق عضویت وزارت و دادسرا مجاز است؛ همچنین ههیئت دولت در ابتدای دوره ریاست جمهوری و مجلس مردمی و با استعفای رئیس جمهور یا اکثریت اعضای آن مستعفی تلقی میشود؛ اما وزیر مسئولیت وزارت خود را بر عهده خواهد داشت.
اختیارات شورای وزیران: ارائه لایحه بودجه عمومی دولت، تصویب برنامههای اقتصادی، صدور تصمیمات اداری در اجرای آنها، هدایت کار وزارتخانهها، تصویب معاهدات بین المللی و انعقاد قراردادوام، پیگیری اجرای قوانین.
قوه قضائیه
قانون اساسی استقلال قوه قضاییه را تصریح میکند و می گوید که همه احکام به نام «مردم عرب در سوریه» صادر میشود. دادگاه عالی قانون اساسی نماینده مقام قضایی در کشور است و اعضای آن را رئیس جمهور انتخاب میکند؛ بدون اینکه بتواند آنها را تا پایان دوره عزل کند.
اختیارات دادگاه عالی قانون اساسی: اعتراض به قوانین، لوایح، و فرامین تقنینی ناقض قانون اساسی، تصمیمگیری در مورد چالشهای انتخاب رئیسجمهور و اعضای مجلس خلق و تعقیب قضایی رئیس جمهور؛ اگر «خیانت بزرگ» او ثابت شود.
متمم قانون اساسی، پس از پیشنهاد رئیس جمهور یا یک سوم اعضای مجلس خلق، باید با اکثریت سه چهارم مجلس تصویب شود تا قانونی محسوب شود.
یکی از اصلهای جنجالی قانون اساسی کنونی اصل 155 مقررات عمومی و انتقالی است که طبق آن، دو دوره رئیسجمهور فعلی (بشار اسد) محاسبه نمیشود و وی برای دو دوره حق کاندیداتوری مجدد را دارد؛ البته این، مستلزم اصلاح قوانین مغایر با احکام این قانون اساسی، ظرف سه سال و برگزاری انتخابات مجلس خلق ظرف سه ماه است.
بر اساس این قانون شکل، نظام نیمه ریاستی است؛ اما از نظر اختیارات، بایستی آن را ریاستی محسوب نمود؛ ان هم ریاست حزب حاکم؛ یعنی حزب بعث سوسیالیست عربی که از سال 1963 با کودتای هشتم مارس، سرنوشت کشور را در دست دارد؛ البته در یک ائتلاف فرمایشی با احزاب دیگر، به نام «جبهه ملی مترقی».
در مورد تقسیمات اداری و سیاسی استانها و شهرهای مهم و پایتخت
نشان ملی
نشان جمهوری عربی سوریه از سال 1945م.، یک عقاب طلایی ( شاهین قریش ) است که در وسط آن یک سپر عربی حک شده با پرچم رسمی و همچنین دو خوشه گندم که نماد باروری و زندگی است. عقاب نواری را در چنگال خود گرفت که روی آن به خط کوفی نوشته شده بود «جمهوری عربی سوریه». این نشان، چندین بار، تغییرات جزئی داشته است.
سرود ملی
حُماة الدیار (به معنی: پاسداران سرزمین) نام سرود ملی کشور سوریه است. متن این سرود را «خلیل مردم بک» (۱۸۹۵–۱۹۵۹) سروده و موزیک آن را «محمد فلیفل» (۱۸۹۹–۱۹۸۵) ساخته است.
متن سرود بدین مضمون است:
أبَتْ أنْ تـذِلَّ النفـوسُ الكِــرامْ | حُـماةَ الـدِّيارِ عليكمْ ســلامْ |
جانهای بزرگ تن به ذلت نمیدهند | نگهبانان میهن ، بر شما سلام |
وعرشُ الشّموسِ حِمَىً لا يُضَامْ | عَـرينُ العـروبةِ بيتٌ حَـــرام |
و تاج و تخت خورشیدهای ما هرگز فرو نمی رود | کُنام عربیت خانه مقدس ما است |
تُحــاكي السّـماءَ بعـالي السَّـنا | ربوعُ الشّـآمِ بـروجُ العَــــلا |
که در آن اوج با آسمان بلند در گفتگو هستند | جبال سوریه برجهای مرتفعی دارند |
سَـمــاءٌ لَعَـمـرُكَ أو كالسَّـما | فأرضٌ زهتْ بالشّموسِ الوِضَا |
چون آسمان! قسم! یا شبیه آسمان | سرزمینی که با آفتاب درخشان مزین است... |
عـلى عَـلَمٍ ضَمَّ شَـمْلَ البـلادْ | رفيـفُ الأماني وخَفـقُ الفؤادْ |
بر روی پرچم این سرزمینها را متحد کرده | بال امید و تپش قلب |
ومِـن دمِ كـلِّ شَـهيدٍ مِــدادْ؟ | أما فيهِ منْ كُـلِّ عـينٍ سَـوادْ |
و مُرکبی از خون همه شهدا؟ | آیا در آن نشان همه سیه چشمان نیست؟ |
وروحُ الأضاحي رقيبٌ عَـتيدْ | نفـوسٌ أبـاةٌ ومـاضٍ مجيـدْ |
و روح قربانیان دو حافظ ما هستند. | ارواح سرافرازی و باشکوه درگذشته |
فلـمْ لا نَسُـودُ ولِمْ لا نشـيد؟ | فمِـنّا الـوليـدُ ومِـنّا الرّشـيدْ |
پس چه سان غرّش و ترنّم نکنیم؟ | ولید(اموی) از ما بود و رشید(عباسی) از ما بود |
پرچم سوریه
سوریه به طور یکپارچه و ایالتی در طول تاریخ پرچمهای متعددی داشته است. پرچم کنونی سوریه که از سال 1980 رسماً استفاده میشود، به شکل مستطیل معمولی با طول، عرضی به نسبت سه به دو، یک پرچم سه رنگ؛ به ترتیب از بالا به پایین، سرخ، سفید و سیاه، به صورت سه نوار هماندازه است که به طور افقی، بر روی هم قرار گرفتهاند. در نوار مرکزی از آن، دو ستاره پنج پر قرمز رنگ وجود دارد.
آلبوم پرچمهای سوریه
سوریه در طول یک قرن حیات رسمی خود به عنوان یک کشور مستقل در سازمان ملل چندین پرچم متفادت داشته است. رنگها در این پرچم، نسبت به اشکال، اهمیت بیشتری دارند. رنگ سرخ، سفید، سیاه و سبز، علاوه بر تأویلات عمومی خون، صلح، قدرت و آبادی، نمادهایی اختصاصی و تاریخی برای خاندان هاشمی (سرخ)، اموی و عباسی (سفید)، فاطمی و بعثی (سیاه بالا و پایین) و اسلام (سبز) هستند. ستارهها نیز بیانگر اتحادهای دوگانه، سه گانه و چند گانهاند.
تعدد و تشتت پرچمها در 1920 بسیار گویاست و آینهای از وضعیت بسیار بحرانی و مبهم سوریه در نخستین سالهای استقلال از دولت عثمانی است.
در تنظیم فهرست زیر که به اجمال سفر رنگ و شکل را در تاریخ وهویت سوریه نشان میدهد، نهایت دقت به عمل آمده است.[2]
1920 | پادشاهی عرب سوریه | ملک فیصل | |||||||||||
1920 | قیمومیت سوریه | هانری گورو، کمیسر فرانسوی | |||||||||||
محلی |
| ||||||||||||
1922
تا 1930 |
فدراسیون سوریه | متشکل از دمشق، حلب و منطقه ساحلی (علوی)؛ تحت قیمومیت فرانسه | |||||||||||
1930
تا 1958 |
جمهوری اول و دوم | اول: هاشم الأتاسی
دوم: 20 کابینه! | |||||||||||
1958
تا 1961 |
جمهوری متحده عربی | اتحاد مصر و سوریه به رهبری جمال عبدالناصر | |||||||||||
1961
تا 1963 |
جمهوری عربی سوریه | بازگشت به پرچم پیش از اتحاد با مصر | |||||||||||
1963
تا 1971 |
جمهوری عربی سوریه | ||||||||||||
1971
تا 1980 |
در فدراسیون جمهوری های عربی و پس از آن | ||||||||||||
1980
تا کنون |
جمهوری عربی سوریه |
4-1 شخصیتهای سیاسی
4-2 نیروهای مسلح و نقش آنها فرهنگ
[1] . جنگهای سوریه:
جنگ 1948 جنگ اعراب و اسرائیل ( علیه اسرائیل)
جنگ شش روزه 1967 یا جنگ شش روزه (علیه اسرائیل)
جنگ فرسایشی (علیه اسرائیل)
جنگ آزادی اکتبر (جنگ اکتبر) جنگ 1973 (علیه اسرائیل)
جنگ داخلی لبنان برای حفظ امنیت و ثبات در لبنان (نیروهای بازدارنده عرب) در برابر شبه نظامیان، سازمان آزادیبخش و نیروهای شورشی و دستیابی به ثباتی که بیش از 20 سال در لبنان ادامه داشت.
جنگ لبنان 1982 (علیه اسرائیل)
جنگ دوم خلیج فارس (علیه عراق)
نیروهای مسلح سوریه نیز مانند شورش اخوان المسلمین در دهه هشتاد قرن گذشته در حفظ نظم و امنیت در سوریه مشارکت داشتند.
[2] . Sergie, Lina, Recollecting history : songs, flags and a Syrian square Massachusetts Institute of Technology. Dept. of Architecture, 2003, p.24-25