تحولات تاریخی سال 1967 در اردن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

فاجعه 1967: در اوايل سال 1963، اسرائيل اعلام کرد که قصد دارد بخشي از آب رود اردن را جهت آبياري کوير نقب[75] (که همچنين به نام صحراي نقب نيز شناخته مي‌شود) به سمت اسرائيل منحرف کند. در پاسخ، رهبران عرب در اجلاس 1964 قاهره تصميم به کاهش جريان آب به درياچه طبريه و انحراف برخي از شاخه‌هاي فرعي در لبنان  و سوريه گرفتند و براي آمادگي جهت دفاع به حملة احتمالي اسرائيل به خاطر اين تقسيم آب، يک نيروي مشترک عربي ايجاد شد؛ ارتش متحد عربي از کشورهاي مصر، سوريه، اردن ولبنان به سرکردگي سپهبد علي عامر از مصر تشکيل شد.

يکي ديگر ازنتايج نشست قاهره استقرار سازمان آزادي بخش فلسطين بود. همزمان با ديگر رهبران عرب، شاه حسين نياز به يک سازمان که مي‌تواند تلاش‌هاي فلسطينان را هماهنگ کند تشخيص  داد. تنها نگراني او اين بود که سازمان آزادي بخش فلسطين بايد با اردن همکاري کند و فعاليت‌هاي نظامي‌خود را تحت کنترل شديد فرماندهي متحده عربي انجام دهد، تا مبادا سهوا اعراب را بدون آمادگي به جنگ با اسرائيل سوق دهد.

اواسط دهه 60 شاهد ظهور گروه‌هاي مستقل چريکي فلسطيني (در زبان عربي با نام فدائيان شناخته مي شدند) و از جمله قابل توجه ترين آنها جنبش فتح ياسرعرفات بود. دولت سوريه در تلاش بي وقفه خود براي برتري نسبت به ناصر، حمله پارتيزاني به اسرائيل را مورد حمايت قرار داد - نه از طرف سوريه، بلکه از طرف لبنان و اردن. اقدامات تلافي جويانه اسرائيل به اين حملة نظامي‌کاملا قابل پيش بيني بود و رهبري چريک ها را به اردن نسبت داد. به همين دليل اردن دوباره در قاهره، دمشق و بغداد مورد حملة تبليغاتي قرار گرفت. در 1966 اسرائيل طي حمله موفقي به سامو به حمله فداييان فلسطيني پاسخ گفت که بار ديگر اردن در دفاع از اين تجاوز با شکست مواجه شد.

رقابت احزاب عرب با يکديگر اين اجازه را به اسرائيل داد که براي از بين بردن نيروي هوايي مصر در تاريخ 5 ژوئن 1967 حمله غافلگيرانه اي به انجام برساند. در پاسخ نيروهاي اردن به اسرائيل حمله کردند، اما با ضد حمله نيروهاي اسرائيل به کرانه باختري و شرق عرب نشين اورشليم، مجبور به عقب نشيني شدند. پس از نابودي نيروي هوايي مصر، اسرائيل با تسلط کامل بر آسمان مصر، بمب‌هاي ناپالم را بر سر نيروهاي عرب فرو ريخت. هنگامي‌که در تاريخ 11 ژوئن سازمان ملل آتش بس را بر طرفين تحميل کرد، اسرائيل بخش وسيعي از سرزمين عرب را تحت تصرف خود داشت که شامل صحراي سينا در مصر، بلندي‌هاي جولان سوريه و مهم تر از همه بخشي از فلسطين که متعلق به اعراب بود: کرانه باختري که شامل شرق عربي بيت المقدس و نوار غزه بود.

گفتني است که اردن طي اين درگيري­ها هزينه سنگيني پرداخت که داراي ابعاد اقتصادي و اجتماعي بود؛ از جمله 000/300 فلسطيني به اردن پناهنده شدند. حدود 70 درصد از زمين‌هاي کشاورزي اردن در کرانه غرب قرار داشت که 60 تا 65 درصد از ميوه ها و سبزيجات اردن را توليد مي کرد. به علاوه نيمي‌از بنگاه هاي صنعتي نيز در کرانه غربي قرار داشت و در همين حال با اشغال اورشليم و مکان هاي مذهبي درآمدهاي توريسم نيز از ميان رفت. در نهايت 38 درصد از توليد ناخالص ملي اردن کاهش يافت. عليرغم اين کاهش همچنان مسئوليت پرداخت حقوق و اداره کرانه غربي که شامل هزينه‌هاي آموزشي وحقوق کارکنان و بازنشستگان بود همچنان بر عهده دولت سنگيني مي‌کرد. (132)