ترانه های محلی اردن
ترانههاي محلي
ترانههاي محلي جايگاه مهمي را در بين انواع ابداعات در ميان کشورهاي عربي و به ويژه کشور اردن دارند. اين ترانهها که از طريق شفاهي منتقل شده و راوي آنها معلوم نيست در مناسبتهاي مختلفي خوانده ميشوند. اين ترانهها به شکل مستقيم با زندگي مردم، عادات و تقاليد و شيوههاي زندگي آنان مرتبط هستند؛ در هريک از آنها نوعي عواطف و احساسات به چشم ميخورد؛ در برخي شادي و سرگرمي و در برخي مشکلات زندگي و سختيها بيان ميشود. شيوههاي بيان آنها ساده و روان با نوعي موسيقي همراه است.(36)
7-2-8-1 انواع ترانههاي اردني
ترانههاي محلي از جنبههاي اصالت و تاثيرات محيط بر آنها با يکديگر متفاوتند که در ادامه شرح انواع ترانهها در زندگي صحرانشينان ميآيد.
أ) قصيده: قصيدهها طولاني هستند و موضوعات متنوعي را دربر دارند؛ با ذکر رسول خدا(ص) آغاز شده و با سلام و درود بر وي پايان ميپذيرد و به موضوعات قبيله اي، وقايع جنگي و تاريخي و حماسهها ميپردازند. از چند بخش مختلف تشکيل شده که هربخش داراي دو بيت است؛ سه مصرع اول هم قافيه و قافيه مصرع چهارم متفاوت است.
مانند: لبدي بکلاميو اعيــده و اخطه علي الجريــده
و اعطيک خباراً جديدة من مکــة لقصي حوران(37)
ب) هجين: از هجن (يعني شتر) گرفته شده است زيرا آن را فقط روي شتر ميخوانند. به همين دليل به نام هجين(شتر) نام گذاري شده است. اين نوع ترانه را معمولاً در مناطق روستايي و بياباني ميخوانند. از مقاطع مختلفي تشکيل ميشود و قافيه هر مقطع با مقاطع ديگر متفاوت است؛ کارکرد آن کمک به آرامش نفس براي مقابله با مشکلات زندگي و کار است.
مانند: يا مرحبا بالغضي قرب هلي علي ديرتي بان
يا نهيدها سکر مشرب والترف ميـاح الردان (38)
ج) عتابا و مواليا و ميجنا: «هنر موالي» از ابتکارات مردم واسط در عراق است که از يک حادثه حزن انگيز نشأت گرفته است؛ زماني که هارون الرشيد هم پيمانان برمکي خود را از بين برد، در مردان و زنان تاثير قابل توجهي گذاشت و آنان با حالت حزن انگيز و گريه آور ترانههايي را ميخواندند که به عبارت « يا مواليا» ختم ميشد.
انواع مختلف مواليا از جمله مربع، مخمس، مسبع، ثماني، اخضر و احمر وجود دارد.
مردم کشور اردن کمتر از اصطلاح «مواليا» استفاده ميکنند و بيشتر اصطلاحاتي نظير «عتابا و ميجنا» را به کار ميبرند. کلمه «عتابــة» از عتاب و حزن و ناله گرفته شده است. از ميان انواع مختلف آن نوع «مربع» بيشتر در اردن استعمال ميشود که درباره شکايت از سختيهاي روزگار، دردها و رنجهاست؛ در ساخت آن، انسجام زيادي در ترکيب و جناس به چشم ميخورد و يک لفظ با معاني مختلف تکرار ميشود.
مانند: يا طولک طول نخلــة بباب جامـــــع
يا خدک لحمر من کل ورد جامـــــع
انا والله لارکع لک بکل جامـــــــــع
و جامع حبيبي ما يقربه حـــــــــدا
يا ميجــــــنا(39)
د) دلاعين: ترانه اي است که معمولاً عادات، تقاليد، آرزوها و باورهاي روستاييان را بيان ميکند و رقص آور است. در کشور اردن ترانههايي از اين نوع وجود دارد که با نامهاي متفاوتي خوانده و به مناطق مختلفي نسبت داده ميشود. مانند: دبکــة رمثاويــة منسوب به شهر رمثا، دبکــة سلطيــة منسوب به شهر سلط، دبکــة معانيــة منسوب به شهر معان.
دلاعين از مقاطع مختلفي تشکيل ميشود که هر مقطع داراي چهار مصرع است؛ سه مصرع اول هم قافيه هستند و قافيه مصرع چهارم متفاوت است و معمولاً ابيات به «الف» ختم ميشوند. در اين ترانهها موضوعاتي از قبيل شيوه زندگي روستاييان، سياست، اقتصاد، غم و شادي، شکايت و رنج، عشق و ازدواج و... بيان ميشوند.
مانند: طلعت ع الدرج طخــة ع طخــة و طيت ع قليبي ما قلـــت اخا
والله يا ابنيه لنصب لک فخــة و اصيدک صيد الحجل يا اعيونا(40)
ه) ترانههاي ساده: در اين نوع ترانهها معمولاً آرزوها و اميال شخصي و نيازهاي جمعي مطرح ميشود. اين نوع ترانهها به سرعت منتشر و فراموش ميگردند.
مانند: يا بو رشيده قلبنا اليوم مجروح جرحاً عميقاً و بالحشا مستظل
هبــت النار والبارود غــــني يابي يا حامـي ظعــــــــنا (41)
و) حداء: ترانه اي است بر وزن رجز که معمولاً از چند مقطع تشکيل شده و قافيه هر مقطع با ساير مقاطع متفاوت است. اين ترانه مانند قصيده توسط مردان خوانده ميشود.
مانند: يا طير ما جنک علوم عن طوشــة صارت شمال
تعلقت قبل الضـحي ما فکـــــها کود الظلام(42)
ز) ترانههاي زنان: اين ترانهها را معمولاً زنان در چهار مصرع ميسرايند و موضوعاتي از قبيل حماسه و فخر و عزت و قوت و ... را شامل ميشود که با عباراتي مانند «هيه، أويها و أوها» آغاز ميشود. از انواع ديگر آن «تراويد» است که زنان در زمان عروسي آن را ميخوانند. برخي ديگر از اين ترانهها را زنان براي کودکان خود در جشنهايي مانند تولد، از شير گرفتن کودک و بعضي ديگر را در مراسم طلب باران در مساجد و کنار قبور پيامبران ميخوانند و در آن دعاها، توسلات و آيات قرآني زيادي وجود دارد.
ترانههاي ديگري نيز وجود دارد که براي کودکان در زمان خواب (لالايي) خوانده ميشد و در آن معمولاً ذکر خداوند گفته ميشد؛ مانند:
نامت عيـــــون الناس عيـــــــن الله ما نامت
ما عمر شـــــدة يا يمــة علي مخلوق دامت(43)