مشاهیر ادبی اردن
مشاهير ادبي
هرچند قابل توجيه نيست كه ادبيات اردن را به تنهايي و به دور از جريان مدرن ادبيات عرب بررسي كنيم، اما مي توانيم نوشتار جداگانه اي را بدان اختصاص دهيم؛ مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي، شخصيت هاي متفاوتي به اردني ها بخشيده است. تعدادي از نويسندگان عرب و نويسندگان شرق شناس غربي در مورد ادبيات اردني و فلسطيني به عنوان تكه هاي كوچكي از فرهنگ عرب قلم فرسايي كرده اند. گرچه جغرافياي سياسي هميشه محدوديت هاي خود را بر ادبيات تحميل نمي كند اما در نظر گرفتن مشخصه هاي ادبيات در مرزهاي جغرافيايي با ديدي نقادانه كاملا معمول و رايج است.
سرزمين مقدس مصيبت هاي بيشماري در 25 سال گذشته ديده است؛ نتيجۀ اين مصائب تغيير ناگهاني افراد، حكومت بعضي مناطق و تغيير سريع در اهميت ادبيات آنجا بود. به نظر مي رسد اين منطقه در حال حاضر در شرايط تغييرات پيدرپي حتي در مرزهاي جغرافيايي دارد. پیش از این جدا كردن واژه فلسطيني از اردني كاملا مقبول بود اما اكنون بدليل موقعيت هاي سياسي مبهم در اين منطقه، معناي خود را از دست داده است. در اين جا به منظور راحتي، تمام نويسندگان عرب در دو کرانه رود اردن را اردني در نظر ميگيريم. هرچند در عين راحتي اين کار بسيار گمراه كننده است. امروزه اغلب نويسندگان اردني چه آنهايي كه در امان، بيروت، دمشق، بغداد يا حتي نيويورك ساكنند، ريشه هاي خود را در فلسطين مي يابند. (74)
- مصطفي وهبي التل مشهور به عرار (1949-1897) مشهورترين اديب اردني است، وي رمان نويس، شاعر، اصلاح طلب، وکيل، معلم، قاضي، مبارز سياسي، فيلسوف و يکي از مؤثرترين شخصيت ها برای ملت اردن و جنبش هاي ضد استعماري بود.
- حيدر محمود شاعر و ملي گراي اردني است. وي در سال 1942 در حيفا متولد شد. خانوادة وي خانة خود را در جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1948 از دست دادند. او تحصيلات ابتدايي خويش را در امان و تحصيلات تکميلي خود را در انگليس و آمريکا سپري کرد. آثار محمود به چندين زبان از قبيل اسپانيايي، ژاپني، کره اي، فرانسوي و صِربي منتشر شده است.
- عزالدين مناصرة: ( 1945) از دانشگاه قاهره فارغ التحصيل شد. در برنامه هاي فرهنگي راديو اردن حضور داشت. سپس به صوفيا مهاجرت کرد و مدرک دکتراي خود را در رشته ادبيات گرفت و در دانشگاه الجزائر به تدريس پرداخت. آثار وي: ديوان يا عنب الخليل، ديوان الخروج من البحر الميت، قمر جرش کان حزينا، باجس ابو عطوان يزرع في الخليل العنب. (75)
- راضي صدوق: (1945) در طولکرم متولد شد و در همانجا به تحصيل پرداخت. کار علمي خود را در روزنامه هاي اردني آغاز نمود و در روزنامه هاي جهاد و دفاع و منار به نوشتن پرداخت و به کار در راديو مشغول شد. وي هم چنين مدير مسئول مجله هاي هنا امان، رسالــة الاردن و حماة الوطن بود و حضور دائمي در روزنامه هاي عربي داشت. وي پنج ديوان شعر دارد که عبارتند از: کان لي قلب، ثائر بلا هويــة، النار و الطين، بقايا قصــة انسان، امطار الحزن و الدم. (76)
- جميل علوش: ( 1937-2010) در بيروت متولد شد. تحصيلات متوسطه خود را در آنجا گذراند، سپس از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. به کويت سفر کرد و در وزارت دارايي مشغول به کار شد. به مطالعه و تحقيق درباره ميراث عربي و به ويژه زبان عربي همت گماشت. مدرک دکتري خود را از دانشگاه يسوعيه گرفت و در دانشکده مهندسي امان مشغول به کار شد. ديوان هاي شعر او: عرس الصحراء، خوابي الحزن، اشواق، جراح و دعاء، مواکب البيع، صوت الشعر. (77)
- اسد محمد قاسم: (1931-2001) در الجليل متولد و در اربد بزرگ شد و به معلمي پرداخت. اشعار خود را در مجلات اردني به چاپ مي رساند. پس از فتنه 1957 به سوريه و عراق پناه برد و به عنوان رايزن در سفارت فلسطين مشغول به کار شد. از آثار اوست: اعاصير في الاردن، قصائد من الاردن. (78)
فدوي طوقان: (1917-2003) در شهر سلط متولد و از دانشگاه امريکايي بيروت فارغ التحصيل شد و به تدريس تاريخ و جغرافيا و ادبيات پرداخت. در زمينه داستان کوتاه، روايت، نقد، مقاله و ترجمه آثار متنوعي دارد و بيش از ساير ادباي اردن، در ميادين ادبي حضور داشته است. وي رييس اتحاديه نويسندگان اردن بود. از آثار اوست: ديوان هياکل الحب، ديوان بلادي. (79)
- نجيب قسوس: (1926-1995) در شهر کرک متولد شد. در جواني به حرفه معلمي پرداخت، سپس به نيروهاي مسلح پيوست. وي دوست عرار بود. در دهه چهل و پنجاه ، اشعار خود را در روزنامه ها و مجلات اردني چاپ مي کرد. وي توجه زيادي به ادبيات و ميراث مردمي داشت. ديوان اغنيــة الفجر از آثار اوست. (80)
- عبد الرحيم عمر: (1929-1993) در روستاي جيوس متولد شد در لندن و کويت درس خواند و سپس به اردن بازگشت و به کار در وزارت رسانه ها و صداو سيماي اردن مشغول شد و با مجله افکار به همکاري پرداخت. وي اشعار وطني و سياسيي دارد که تنها در برخي روزنامه هاي مخفيانه احزاب چاپ گرديد. ديوانهای اشعار: اغنيات للصمت، من قبل و من بعد، قصائد مورقــة، اغاني الرحيل السابع، الاعمال الشعريــة الکاملــة. (81)
- عبد اللطيف عقل: (1942-1993) در روستاي دير استيا در نابلس متولد شد. تحصيلات دبيرستاني خود را در امان گذراند و از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. مدرک فوق ليسانس و دکتري خود را از دانشگاهي در جنوب کاليفرنيا گرفت و به تدريس در دانشگاه هاي بيت لحم و النجاح پرداخت. از آثار وي: شواطيء القمر، اغاني القمــة والقاع، هي و الموت، قصائد حب لايعرف الرحمــة، الاطفال يطاردون الجراد، حواريــة الحزن الواحد، الحسن بن زريق ما يزال يرحل، قلب البحر الميت (82)
- آسيا خولــة عبدالهادي: در سال 1948 در سلمه/يافا متولد شد. دبيرستان خود را در سال 1966 به اتمام رساند و براي ادامه تحصيل در رشته حقوق به دانشگاه عربي بيروت رفت ولي پس از 3 سال بدون اتمام درس، تحصيل در اين رشته را ترک کرد. در طي سالهاي 1966-1983 در تعدادي از شرکت هاي نفتي کويت مشغول به کار شد. وي براي روزنامه کويتي القبس طی سالهاي 1978-1983، و روزنامه اردني الاسواق به مدت 3 سال مي نوشت. وي عضو انجمن نويسندگان اردني است.
رمان الحب و الخبز، (عشق و نان)، داستان هاي کوتاه سنوات الموت، (سالهاي مرگ) و رمان الشتاء المرير، (زمستان تلخ) از آثار اوست. (83)
- امين شنار: (1934 - 2005) در سال 1934 در بيروت/رام الله متولد شد. ابتدا به عنوان مدرس در دانشکده ابراهيمي در قدس مشغول به کار شد. سپس از سال 1961-1966 به عنوان سردبير مجله الافق الجديد فعاليت نمود و از آغاز تأسيس روزنامه المنار نيز با آن همکاري داشت، سپس تا سال 1971 مدير برنامه ها در تلويزيون اردن شد و فيلمنامه هاي فندق باب العمود و همس القناديل و البحث عن المفقود و برنامه هاي علمي ديني با نام سبحان الله را براي تلويزيون اردن نوشت. هم چنين نويسندة نمايشنامه هاي متعدد و برنامههاي متنوعي براي راديو بود. رمان الکابوس وي جايزه رمان عربي را از دارالنهار لبنان در سال 1967 دريافت نمود. مهم ترين اثر شعري او المشعل الخالد است. وی تا سال 1977 نايب رئيس شهرداري شهر بيروت بود. وي هم چنين در روزنامه الدستور ستون ثابتي به نام «لحظات» داشت که بيش از 3 سال آن را ادامه داد و يک ستون هفتگي نيز به نام«مع الحياة و الناس» را عهده دار بود، هم چنين به عنوان مدرس در دبيرستان هاي امان فعاليت کرد تا اينکه در اواخر دهه نود بازنشسته شد. (84)
- حسني زيد الکيلاني: در سال 1910 در يک خانواده فقير در شهر سلط متولد شد (به روايت ديگر در سال 1912 در نابلس متولد شد). وي اشعار بسياري در برخي نشريات مانند مجله الرائد و المعرفــة و روزنامه الجزيره به چاپ رساند.
در دهه 1930 به تدريس پرداخت و به عنوان معلم در شهر الخليل مشغول به کار شد و سپس به همراه مادرش تا سال 1940 در اين شهر ماند و سپس به امان رفت.
پس از بازگشت از فلسطين، ارتباط نزديکي با ملک عبدالله بن حسين يافت و او را در قصائدش ستود و بابي به نام هاشميات را در ديوانش به مدايح ملک عبدالله اختصاص داد.
ملک حسين نيز در سال 1948 سمتي در ارتش به وي اعطا کرد و در اين منصب باقي ماند تا در سال 1960 در 50 سالگي بازنشسته شد. وي به همراه مادرش که فلج بود در جبل القلعه در امان زندگي مي کرد تا اينکه خانه اش دچار آتش سوزي شد و به بيمارستان منتقل شد. در سال 1975 به ازرق و پس از 2 سال به زرقاء رفت. وي پاي چپش را به دليل بيماري ديابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفاني را وداع گفت.
مهم ترين کتاب شعر او اطياف و اغاريد است. (85)
- حسني فريز: (1907 - 1990) در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را با موفقيت در سال 1927 به پايان رساند و براي ادامه تحصيل به دانشگاه امريکايي بيروت رفت و ليسانس ادبيات خود را در سال 1932 اخذ نمود. سپس در شهرهاي سلط، امان و کرک به حرفه تدريس پرداخت. در سال 1944 مدير دبيرستان سلط شد. و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.
پس از بازنشستگي نيز ابتدا به عنوان مشاور فرهنگي وزارت رسانه ها و سپس به عنوان مشاور فرهنگي تلويزيون اردن مشغول به کار شد. وي در روزنامه الرأي مقالات هفتگي منتشر مي کرد. آخرين مقاله اش را يک روز قبل از وفات به چاپ رساند. وي عضو مجمع زبان عربي بود و در سال 1990 در امان وفات يافت و در سلط به خاک سپرده شد. تاليفات شعری او شامل بلادي، هياکل الحب، غزل و زجل، الزهور است. هم چنين کتابهای داستان، مغامرات حمار، مغامرات تائبــة، عروة و عفراء، قصص من بلدي، قصص و تمثيليات، شجرة التفاح از آثار اوست.(86)
- محمد اديب العامري
در سال 1907 در يافا متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را درسال1924 در يافا تمام کرد و براي اخذ ليسانس به دانشگاه امريکايي بيروت رفت و در سال 1930 ليسانس خود را در رشته زيست، شيمي و فيزيک اخذ نمود.
در سال 1929 درخلال انقلاب «البراق» دستور بازداشت وي صادر شد، از اين رو به اردن پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربي در دبيرستان سلط مشغول به فعاليت شد و طولي نکشيد که اداره اين مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در سال 1943 در وزارت معارف (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. و
آنگاه به فلسطين بازگشت و مشاور مدير راديو در قدس شد. پس از حادثه 1948 به اردن برگشت و مدير راديوي اردن گرديد. وي هم چنين نماينده اردن در کميسيون آتش بس بين المللي بد.
در دهه هاي پنجاه و شصت نيز در مقامات عالي دولتي در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، ديوان کارمندان و ديوان حسابرسي خدمت کرد.
وي مقالات زيادي را در روزنامه ها و مجلات به چاپ رساند. از سال1967 به ترتيب وزير امور خارجه ، سفير اردن در مصر و وزير فرهنگ و رسانه شد تا اينکه از مشاغل دولتي استعفا داد.
در اواخر سال 1967 به عنوان رئيس انجمن نويسندگان اردن انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وي داراي مقالات متعددي در روزنامه و مجلات عربي است و داراي تاليفاتي در زمينه تاريخ با عنوان القدس العربيــة، عروبــة فلسطين في التاريخ مي باشد. هم چنين نويسنده کتاب هاي داستاني شعاع النور و قصص اخري است.(87)
- قاسم توفيق
در سال 1954 در جنين متولد شد، سپس به امان رفته و تحصيلات خود را در آنجا گذراند و در سال 1978 ليسانس ادبيات عرب را از دانشگاه اردن اخذ نمود. در بخش بانکي اردن مشغول به کار شد. وي بين اردن و امارات و تعدادي از کشورهاي عربي و اروپايي در تردد بود.
او عضو انجمن نويسندگان اردني است و در زمينه داستان و رمان داراي تاليفاتي است؛ از مقدمات لزمن الحرب، آن لنا ان نفرح، العاشق، ذوالقرنين از آثار داستاني اوست ومؤلف رمان هاي ماري روز تعبر مدينــة الشمس، ارض اکثر جمالا، امان ورد اخير، ورقــة التوت، حکايــة اسمها الحب، الشندغــة مي باشد. (88)
- شکري شعشاعــة
درسال 1890 در غزه هاشم متولد شد. تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاهش گذراند و براي ادامه تحصيل به نابلس رفت و در رشته اقتصاد و مديريت مالي تحصيل کرد. زبان هاي انگليسي و فرانسه را به خوبي فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق اردن رفت و به همراه تعدادي از جوانان حرکت مقاومت ضد استعمار انگليس بر شرق اردن را تشکيل داد. وي دروس رياضي، اخلاق و تاريخ را در عکا تدريس مي کرد. همچنین رياست ديوان محاسبات، بازرس مالي و مديريت برق و تلگراف در شرق اردن و مدير محاسبات عمومي بود و مناصب متعددي را در عهد فيصلي و عهد امارت برعهده داشت؛ ازجمله وزير کشور، وزير دفاع، وزير مالي و وزير اقتصاد.
وي عضو ديوان تفسير قوانين و عضو مجلس سنا بود؛ مقالات بسياري را در روزنامهها و مجلاتي از جمله الاردن الجديد و اليقظــة به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت.
کتاب شعر و با نام النفثات و رمان هاي في طريق الزمان، في الحکومــة و الحياة از او به طبع رسید. و هم چنين دارای تأليفات ديگري از جمله ابوصوفه، العودات، قطامي، هاشم، همس الصور میباشد. (89)
- سيف الدين الکيلاني
در سال 1914 در شهر قنفذه در يمن متولد شد. تحصيلات خود را درمدارس نابلس و يافا به اتمام رساند و در سال1933 از دانشکده عربي در قدس فارغ التحصيل و به عنوان معلم در دبيرستان شهر الخليل مشغول به کار شد.
سپس به عنوان مدير مدارس طبريا، مجدل و قلقيليه فعاليت کرد. در سال 1945 از سمت خود استعفا داد و کارمند بانک «الامــة العربيــة» در قدس و سپس مدير يکي از شعبه هاي اين بانک در نابلس شد. پس از حادثه 1948 به تدريس در دبيرستان شهر کرکوک در عراق و سپس به دبيري در شهر حماة سوريه پرداخت و پس از آن مديريت دبيرستانهاي اربد و سلط را برعهده گرفت.
وي در دانشگاه ملبورن استراليا بورسيه شد و در سال 1954 در رشته علوم تربيتي ليسانس و در سال 1956 فوق ليسانس گرفت. در خلال سالهاي 1954-1956 به نيوزلند، امريکا، انگليس و فرانسه سفرکرد و در سال 1960 دکتري خود را در رشته علوم تربيتي در دانشگاه عين شمس قاهره به اتمام رساند.
پس از آن بازرس وزارت آموزش و پرورش، مدير دارالمعلمين در بيت حنينا در قدس شد.
در سال1966 سفير اردن در مغرب بود و پس از آن بازنشسته شد و درسال1967به عنوان مدرس در دانشگاه شهر رباط به تدريس پرداخت. در طي حيات خود مدال هاي متعددی دريافت نمود. سرانجام در سال 1968در رباط مغرب درگذشت و در امان به خاک سپرده شد.
کتاب هاي شعر خلجات قلب، حنين الي الوطن از آثار اوست. (90)
- صباح المدني در سال1940 در امان متولد شد و در سال1967 دبيرستان خود را به اتمام رساند سپس براي تحصيل در رشته علوم اجتماعي به دانشگاه بيروت رفت ولي در سال 1974 درس خود را نيمه تمام گذاشت.
درسال 1993 خانواده اديبان آينده را تاسيس کرد که بعدها به «ملتقي عمون للادب و النقد» تغيير نام داد. وي عضو اتحاديه نويسندگان و اديبان اردن است.
تاليفات وي شامل داستانهای کوتاه با عناوين سهرة علي شرفــة القلق، ليلي غادرني قلبي و داستانهاي کودکان با عناوين مهنــة الامير، ليلي في قصر القطط، الامانــة و قصص اخري مي باشد. عنوان ادبي ديگر نزيف الذاکرة است.(91)
- محمد صبحي ابوغنيمه
در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در اربد گذراند، سپس به دمشق رفت و براي تحصيل در مدرسه مهندسي به آستانه سفرکرد، ولي وقوع جنگ جهاني سبب شد تا دوباره به دمشق بازگردد و در آنجا ادامه تحصيل دهد. پس از آن از دانشگاه برلين در رشته پزشکي فارغ التحصيل شد و در سال 1929 درمانگاه خود را در امان افتتاح نمود و در کنار پزشکي به فعاليت هاي مطبوعاتي و سياسي روي آورد.
وي مجلات الميثاق و الحمامــة را منتشر ساخت. در سال 1964 به عنوان سفير در دمشق مشغول به کار شد و سپس در سال 1969 به کشورش بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت.
داستان اغاني الليل از تأليفات اوست. هم چنين عناويني چون من الايام، نظرة في اعماق الانسان از او به جاي مانده است. (92)
- محمود سيف الدين الايراني
در سال 1914 در يافا متولد شد. زبان انگليسي و فرانسه را به خوبي مي دانست. در اوايل دهه 1940 به امان رفت و به سمت معلمي مشغول کار شد، سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانه ها انتخاب گرديد و دبيري مجله رسالــة الاردن و سپس مجله الافکار را برعهده گرفت.
در زمينه داستان کوتاه، مقالات ادبي و اجتماعي در روزنامه هاي الدفاع، الجامعــة الاسلاميــة، و فلسطين مي نوشت.
اول الشوط اولين مجموعة داستان هاي وي در سال 1937 به چاپ رسيد.
وي در زمينه داستان کوتاه مشهور است ولي بيشترين فعاليت او در زمينه ترجمه از زبان هاي ديگر است. او در سال 1974 از دنيا رفت.
داستان هاي ديگر او اول الشوط، مع الناس، متي ينتهي الليل، ما اقل الثمن، اصابع في الظلام مي باشد. (93)