مشاهیر ادبی اردن
هرچند قابل توجیه نیست كه ادبیات اردن را به تنهایی و به دور از جریان مدرن ادبیات عرب بررسی كنیم، اما میتوانیم نوشتار جداگانه ای را بدان اختصاص دهیم؛ مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، شخصیتهای متفاوتی به اردنیها بخشیده است. تعدادی از نویسندگان عرب و نویسندگان شرق شناس غربی در مورد ادبیات اردنی و فلسطینی به عنوان تكههای كوچكی از فرهنگ عرب قلم فرسایی كردهاند. گرچه جغرافیای سیاسی همیشه محدودیتهای خود را بر ادبیات تحمیل نمیكند اما در نظر گرفتن مشخصههای ادبیات در مرزهای جغرافیایی با دیدی نقادانه كاملا معمول و رایج است.
سرزمین مقدس مصیبتهای بیشماری در 25 سال گذشته دیده است؛ نتیجۀ این مصائب تغییر ناگهانی افراد، حكومت بعضی مناطق و تغییر سریع در اهمیت ادبیات آنجا بود. به نظر میرسد این منطقه در حال حاضر در شرایط تغییرات پیدرپی حتی در مرزهای جغرافیایی دارد. پیش از این جدا كردن واژه فلسطینی از اردنی كاملا مقبول بود اما اكنون بدلیل موقعیتهای سیاسی مبهم در این منطقه، معنای خود را از دست داده است. در این جا به منظور راحتی، تمام نویسندگان عرب در دو کرانه رود اردن را اردنی در نظر میگیریم. هرچند در عین راحتی این کار بسیار گمراه كننده است. امروزه اغلب نویسندگان اردنی چه آنهایی كه در امان، بیروت، دمشق، بغداد یا حتی نیویورک ساكنند، ریشههای خود را در فلسطین مییابند[۱].
مصطفی وهبی التل
مصطفی وهبی التل مشهور به عرار (1897 تا 1949) مشهورترین ادیب اردنی است، وی رمان نویس، شاعر، اصلاح طلب، وکیل، معلم، قاضی، مبارز سیاسی، فیلسوف و یکی از مؤثرترین شخصیتها برای ملت اردن و جنبشهای ضد استعماری بود.
حیدر محمود
حیدر محمود شاعر و ملیگرای اردنی است. وی در سال 1942 در حیفا متولد شد. خانوادهی وی خانهی خود را در جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 از دست دادند. او تحصیلات ابتدایی خویش را در امان و تحصیلات تکمیلی خود را در انگلیس و آمریکا سپری کرد. آثار محمود به چندین زبان از قبیل اسپانیایی، ژاپنی، کره ای، فرانسوی و صِربی منتشر شده است.
عزالدین مناصره
عزالدین مناصره(1945) از دانشگاه قاهره فارغ التحصیل شد. در برنامههای فرهنگی رادیو اردن حضور داشت. سپس به صوفیا مهاجرت کرد و مدرک دکترای خود را در رشته ادبیات گرفت و در دانشگاه الجزائر به تدریس پرداخت. آثار وی: دیوان یا عنب الخلیل، دیوان الخروج من البحر المیت، قمر جرش کان حزینا، باجس ابو عطوان یزرع فی الخلیل العنب[۲].
راضی صدوق
راضی صدوق، (1945) در طولکرم متولد شد و در همانجا به تحصیل پرداخت. کار علمی خود را در روزنامههای اردنی آغاز نمود و در روزنامههای جهاد و دفاع و منار به نوشتن پرداخت و به کار در رادیو مشغول شد. وی هم چنین مدیر مسئول مجلههای هنا امان، رسالــه الاردن و حماه الوطن بود و حضور دائمی در روزنامههای عربی داشت. وی پنج دیوان شعر دارد که عبارتند از: کان لی قلب، ثائر بلا هویـه، النار و الطین، بقایا قصــه انسان، امطار الحزن و الدم[۳].
جمیل علوش
جمیل علوش،(1937 تا 2010) در بیروت متولد شد. تحصیلات متوسطه خود را در آنجا گذراند، سپس از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد. به کویت سفر کرد و در وزارت دارایی مشغول به کار شد. به مطالعه و تحقیق درباره میراث عربی و به ویژه زبان عربی همت گماشت. مدرک دکتری خود را از دانشگاه یسوعیه گرفت و در دانشکده مهندسی امان مشغول به کار شد. دیوانهای شعر او: عرس الصحراء، خوابی الحزن، اشواق، جراح و دعاء، مواکب البیع، صوت الشعر[۴].
اسد محمد قاسم
اسد محمد قاسم، (1931 تا 2001) در الجلیل متولد و در اربد بزرگ شد و به معلمی پرداخت. اشعار خود را در مجلات اردنی به چاپ میرساند. پس از فتنه 1957 به سوریه و عراق پناه برد و به عنوان رایزن در سفارت فلسطین مشغول به کار شد. از آثار اوست: اعاصیر فی الاردن، قصائد من الاردن[۵].
فدوی طوقان
فدوی طوقان، (1917 تا 2003) در شهر سلط متولد و از دانشگاه امریکایی بیروت فارغ التحصیل شد و به تدریس تاریخ و جغرافیا و ادبیات پرداخت. در زمینه داستان کوتاه، روایت، نقد، مقاله و ترجمه آثار متنوعی دارد و بیش از سایر ادبای اردن، در میادین ادبی حضور داشته است. وی رییس اتحادیه نویسندگان اردن بود. از آثار اوست: دیوان هیاکل الحب، دیوان بلادی[۶].
نجیب قسوس
نجیب قسوس، (1926 تا 1995) در شهر کرک متولد شد. در جوانی به حرفه معلمی پرداخت، سپس به نیروهای مسلح پیوست. وی دوست عرار بود. در دهه چهل و پنجاه، اشعار خود را در روزنامهها و مجلات اردنی چاپ میکرد. وی توجه زیادی به ادبیات و میراث مردمی داشت. دیوان اغنیـه الفجر از آثار اوست[۷].
عبد الرحیم عمر
عبد الرحیم عمر(1929 تا 1993) در روستای جیوس متولد شد در لندن و کویت درس خواند و سپس به اردن بازگشت و به کار در وزارت رسانهها و صداو سیمای اردن مشغول شد و با مجله افکار به همکاری پرداخت. وی اشعار وطنی و سیاسیای دارد که تنها در برخی روزنامههای مخفیانه احزاب چاپ گردید. دیوانهای اشعار: اغنیات للصمت، من قبل و من بعد، قصائد مورقــه، اغانی الرحیل السابع، الاعمال الشعریـه الکاملــه[۸].
عبد اللطیف عقل
عبد اللطیف عقل،(1942 تا 1993) در روستای دیر استیا در نابلس متولد شد. تحصیلات دبیرستانی خود را در امان گذراند و از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد. مدرک فوق لیسانس و دکتری خود را از دانشگاهی در جنوب کالیفرنیا گرفت و به تدریس در دانشگاههای بیت لحم و النجاح پرداخت. از آثار وی: شواطیء القمر، اغانی القمــه والقاع، هی و الموت، قصائد حب لایعرف الرحمــه، الاطفال یطاردون الجراد، حواریـه الحزن الواحد، الحسن بن زریق ما یزال یرحل، قلب البحر المیت[۹]
آسیا خولــه عبدالهادی
آسیا خولــه عبدالهادی، در سال 1948 در سلمه/یافا متولد شد. دبیرستان خود را در سال 1966 به اتمام رساند و برای ادامه تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه عربی بیروت رفت ولی پس از 3 سال بدون اتمام درس، تحصیل در این رشته را ترک کرد. در طی سالهای 1966 تا 1983 در تعدادی از شرکتهای نفتی کویت مشغول به کار شد. وی برای روزنامه کویتی القبس طی سالهای 1983-1978، و روزنامه اردنی الاسواق به مدت 3 سال مینوشت. وی عضو انجمن نویسندگان اردنی است. رمان الحب و الخبز، (عشق و نان)، داستانهای کوتاه سنوات الموت، (سالهای مرگ) و رمان الشتاء المریر، (زمستان تلخ) از آثار اوست[۱۰].
امین شناز
امین شنار، (1934 تا 2005) در سال 1934 در بیروت/رام الله متولد شد. ابتدا به عنوان مدرس در دانشکده ابراهیمی در قدس مشغول به کار شد. سپس از سال 1961 تا 1966 به عنوان سردبیر مجله الافق الجدید فعالیت نمود و از آغاز تأسیس روزنامه المنار نیز با آن همکاری داشت، سپس تا سال 1971 مدیر برنامهها در تلویزیون اردن شد و فیلمنامههای فندق باب العمود و همس القنادیل و البحث عن المفقود و برنامههای علمی دینی با نام سبحان الله را برای تلویزیون اردن نوشت. هم چنین نویسندهی نمایشنامههای متعدد و برنامههای متنوعی برای رادیو بود. رمان الکابوس وی جایزه رمان عربی را از دارالنهار لبنان در سال 1967 دریافت نمود. مهمترین اثر شعری او المشعل الخالد است. وی تا سال 1977 نایب رئیس شهرداری شهر بیروت بود. وی هم چنین در روزنامه الدستور ستون ثابتی به نام «لحظات» داشت که بیش از 3 سال آن را ادامه داد و یک ستون هفتگی نیز به نام«مع الحیاه و الناس» را عهدهدار بود، هم چنین به عنوان مدرس در دبیرستانهای امان فعالیت کرد تا اینکه در اواخر دهه نود بازنشسته شد[۱۱].
حسنی زید الکیلانی
حسنی زید الکیلانی، در سال 1910 در یک خانواده فقیر در شهر سلط متولد شد (به روایت دیگر در سال 1912 در نابلس متولد شد). وی اشعار بسیاری در برخی نشریات مانند مجله الرائد و المعرفــه و روزنامه الجزیره به چاپ رساند. در دهه 1930 به تدریس پرداخت و به عنوان معلم در شهر الخلیل مشغول به کار شد و سپس به همراه مادرش تا سال 1940 در این شهر ماند و سپس به امان رفت. پس از بازگشت از فلسطین، ارتباط نزدیکی با ملک عبدالله بن حسین یافت و او را در قصائدش ستود و بابی به نام هاشمیات را در دیوانش به مدایح ملک عبدالله اختصاص داد.
ملک حسین نیز در سال 1948 سمتی در ارتش به وی اعطا کرد و در این منصب باقی ماند تا در سال 1960 در 50 سالگی بازنشسته شد. وی به همراه مادرش که فلج بود در جبل القلعه در امان زندگی میکرد تا اینکه خانه اش دچار آتش سوزی شد و به بیمارستان منتقل شد. در سال 1975 به ازرق و پس از 2 سال به زرقاء رفت. وی پای چپش را به دلیل بیماری دیابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفانی را وداع گفت. مهمترین کتاب شعر او اطیاف و اغارید است[۱۲].
حسنی فریز
حسنی فریز، (1907 تا 1990) در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصیلات دبیرستان خود را با موفقیت در سال 1927 به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه امریکایی بیروت رفت و لیسانس ادبیات خود را در سال 1932 اخذ نمود. سپس در شهرهای سلط، امان و کرک به حرفه تدریس پرداخت. در سال 1944 مدیر دبیرستان سلط شد. و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.
پس از بازنشستگی نیز ابتدا به عنوان مشاور فرهنگی وزارت رسانهها و سپس به عنوان مشاور فرهنگی تلویزیون اردن مشغول به کار شد. وی در روزنامه الرأی مقالات هفتگی منتشر میکرد. آخرین مقالهاش را یک روز قبل از وفات به چاپ رساند. وی عضو مجمع زبان عربی بود و در سال 1990 در امان وفات یافت و در سلط به خاک سپرده شد. تالیفات شعری او شامل بلادی، هیاکل الحب، غزل و زجل، الزهور است. هم چنین کتابهای داستان، مغامرات حمار، مغامرات تائبــه، عروه و عفراء، قصص من بلدی، قصص و تمثیلیات، شجره التفاح از آثار اوست[۱۳].
محمد ادیب العامری
در سال 1907 در یافا متولد شد. تحصیلات دبیرستان خود را درسال 1924 در یافا تمام کرد و برای اخذ لیسانس به دانشگاه امریکایی بیروت رفت و در سال 1930 لیسانس خود را در رشته زیست، شیمی و فیزیک اخذ نمود. در سال 1929 درخلال انقلاب «البراق» دستور بازداشت وی صادر شد، از این رو به اردن پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربی در دبیرستان سلط مشغول به فعالیت شد و طولی نکشید که اداره این مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در سال 1943 در وزارت معارف (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. آنگاه به فلسطین بازگشت و مشاور مدیر رادیو در قدس شد. پس از حادثه 1948 به اردن برگشت و مدیر رادیوی اردن گردید. وی همچنین نماینده اردن در کمیسیون آتشبس بینالمللی بود.
در دهههای پنجاه و شصت نیز در مقامات عالی دولتی در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، دیوان کارمندان و دیوان حسابرسی خدمت کرد. وی مقالات زیادی را در روزنامهها و مجلات به چاپ رساند. از سال1967 به ترتیب وزیر امور خارجه ، سفیر اردن در مصر و وزیر فرهنگ و رسانه شد تا اینکه از مشاغل دولتی استعفا داد. در اواخر سال 1967 به عنوان رئیس انجمن نویسندگان اردن انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وی دارای مقالات متعددی در روزنامه و مجلات عربی است و دارای تالیفاتی در زمینه تاریخ با عنوان القدس العربیـه، عروبــه فلسطین فی التاریخ میباشد. هم چنین نویسنده کتابهای داستانی شعاع النور و قصص اخری است[۱۴].
قاسم توفیق
در سال 1954 در جنین متولد شد، سپس به امان رفته و تحصیلات خود را در آنجا گذراند و در سال 1978 لیسانس ادبیات عرب را از دانشگاه اردن اخذ نمود. در بخش بانکی اردن مشغول به کار شد. وی بین اردن و امارات و تعدادی از کشورهای عربی و اروپایی در تردد بود. او عضو انجمن نویسندگان اردنی است و در زمینه داستان و رمان دارای تالیفاتی است؛ از مقدمات لزمن الحرب، آن لنا ان نفرح، العاشق، ذوالقرنین از آثار داستانی اوست و مؤلف رمانهای ماری روز تعبر مدینــه الشمس، ارض اکثر جمالا، امان ورد اخیر، ورقــه التوت، حکایـه اسمها الحب، الشندغــه میباشد[۱۵].
شکری شعشاعــه
درسال 1890 در غزه هاشم متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به نابلس رفت و در رشته اقتصاد و مدیریت مالی تحصیل کرد. زبانهای انگلیسی و فرانسه را به خوبی فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق اردن رفت و به همراه تعدادی از جوانان حرکت مقاومت ضد استعمار انگلیس بر شرق اردن را تشکیل داد. وی دروس ریاضی، اخلاق و تاریخ را در عکا تدریس میکرد. همچنین ریاست دیوان محاسبات، بازرس مالی و مدیریت برق و تلگراف در شرق اردن و مدیر محاسبات عمومی بود و مناصب متعددی را در عهد فیصلی و عهد امارت برعهده داشت؛ ازجمله وزیر کشور، وزیر دفاع، وزیر مالی و وزیر اقتصاد.
وی عضو دیوان تفسیر قوانین و عضو مجلس سنا بود؛ مقالات بسیاری را در روزنامهها و مجلاتی از جمله الاردن الجدید و الیقظــه به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت. کتاب شعر و با نام النفثات و رمانهای فی طریق الزمان، فی الحکومــه و الحیاه از او به طبع رسید. و هم چنین دارای تألیفات دیگری از جمله ابوصوفه، العودات، قطامی، هاشم، همس الصور میباشد[۱۶].
سیف الدین الکیلانی
در سال 1914 در شهر قنفذه در یمن متولد شد. تحصیلات خود را درمدارس نابلس و یافا به اتمام رساند و در سال 1933 از دانشکده عربی در قدس فارغ التحصیل و به عنوان معلم در دبیرستان شهر الخلیل مشغول به کار شد. سپس به عنوان مدیر مدارس طبریا، مجدل و قلقیلیه فعالیت کرد. در سال 1945 از سمت خود استعفا داد و کارمند بانک «الامــه العربیـه» در قدس و سپس مدیر یکی از شعبههای این بانک در نابلس شد. پس از حادثه 1948 به تدریس در دبیرستان شهر کرکوک در عراق و سپس به دبیری در شهر حماه سوریه پرداخت و پس از آن مدیریت دبیرستانهای اربد و سلط را برعهده گرفت.
وی در دانشگاه ملبورن استرالیا بورسیه شد و در سال 1954 در رشته علوم تربیتی لیسانس و در سال 1956 فوق لیسانس گرفت. در خلال سالهای 1956-1954 به نیوزلند، امریکا، انگلیس و فرانسه سفرکرد و در سال 1960 دکتری خود را در رشته علوم تربیتی در دانشگاه عین شمس قاهره به اتمام رساند. پس از آن بازرس وزارت آموزش و پرورش، مدیر دارالمعلمین در بیت حنینا در قدس شد. در سال1966 سفیر اردن در مغرب بود و پس از آن بازنشسته شد و درسال 1967 به عنوان مدرس در دانشگاه شهر رباط به تدریس پرداخت. در طی حیات خود مدالهای متعددی دریافت نمود. سرانجام در سال 1968 در رباط مغرب درگذشت و در امان به خاک سپرده شد. کتابهای شعر خلجات قلب، حنین الی الوطن از آثار اوست[۱۷].
صباح المدنی
صباح المدنی در سال 1940 در امان متولد شد و در سال 1967 دبیرستان خود را به اتمام رساند سپس برای تحصیل در رشته علوم اجتماعی به دانشگاه بیروت رفت ولی در سال 1974 درس خود را نیمه تمام گذاشت. درسال 1993 خانواده ادیبان آینده را تاسیس کرد که بعدها به «ملتقی عمون للادب و النقد» تغییر نام داد. وی عضو اتحادیه نویسندگان و ادیبان اردن است. تالیفات وی شامل داستانهای کوتاه با عناوین سهره علی شرفــه القلق، لیلی غادرنی قلبی و داستانهای کودکان با عناوین مهنــه الامیر، لیلی فی قصر القطط، الامانــه و قصص اخری میباشد. عنوان ادبی دیگر نزیف الذاکره است[۱۸].
محمد صبحی ابوغنیمه
در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در اربد گذراند، سپس به دمشق رفت و برای تحصیل در مدرسه مهندسی به آستانه سفرکرد، ولی وقوع جنگ جهانی سبب شد تا دوباره به دمشق بازگردد و در آنجا ادامه تحصیل دهد. پس از آن از دانشگاه برلین در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد و در سال 1929 درمانگاه خود را در امان افتتاح نمود و در کنار پزشکی به فعالیتهای مطبوعاتی و سیاسی روی آورد. وی مجلات المیثاق و الحمامــه را منتشر ساخت. در سال 1964 به عنوان سفیر در دمشق مشغول به کار شد و سپس در سال 1969 به کشورش بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت. داستان اغانی اللیل از تألیفات اوست. هم چنین عناوینی چون من الایام، نظره فی اعماق الانسان از او به جای مانده است[۱۹].
محمود سیف الدین الایرانی
در سال 1914 در یافا متولد شد. زبان انگلیسی و فرانسه را به خوبی میدانست. در اوایل دهه 1940 به امان رفت و به سمت معلمی مشغول کار شد، سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال 1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانهها انتخاب گردید و دبیری مجله رسالــه الاردن و سپس مجله الافکار را برعهده گرفت.
در زمینه داستان کوتاه، مقالات ادبی و اجتماعی در روزنامههای الدفاع، الجامعــه الاسلامیـه، و فلسطین مینوشت. اول الشوط اولین مجموعهی داستانهای وی در سال 1937 به چاپ رسید. وی در زمینه داستان کوتاه مشهور است ولی بیشترین فعالیت او در زمینه ترجمه از زبانهای دیگر است. او در سال 1974 از دنیا رفت. داستانهای دیگر او اول الشوط، مع الناس، متی ینتهی اللیل، ما اقل الثمن، اصابع فی الظلام میباشد[۲۰][۲۱].
نیز نگاه کنید به
مشاهیر ادبی روسیه؛ مشاهیر ادبی کانادا؛ مشاهیر ادبی کوبا؛ مشاهیر ادبی لبنان؛ مشاهیر ادبی تونس؛ مشاهیر ادبی افغانستان؛ معرفی برخی از شخصیت های مهم ادبیات کلاسیک چین؛ مشاهیر ادبی سنگال؛ مشاهیر ادبی آرژانتین؛ مشاهیر ادبی در مالی؛ مشاهیر ادبی در ساحل عاج؛ مشاهیر ادبی زیمبابوه؛ مشاهیر ادبی تایلند؛ مشاهیر ادبی اوکراین؛ مشاهیر ادبی اسپانیا؛ مشاهیر ادبی اتیوپی؛ مشاهیر ادبی سیرالئون؛ مشاهیر ادبی قطر
کتابشناسی
- ↑ برگرفته از كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن - نوشته آقای بكير الوان از سايت https://www.jstor.org/
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 536
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 531
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 534
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 532
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 531
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 534
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 532
- ↑ عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 1
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 37
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 73
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 73
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 244
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 228
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 145 و 146
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 143
- ↑ معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 151
- ↑ لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)