اساطیر در اردن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۰۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

اساطير

اساطير در تمامي‌کشور‌ها به نسبت اختلاف سطح تمدنشان وجود دارد. ويژگي خاص اسطوره‌ها اين است که همه چيز به شکل عجيبي با هم آميخته مي‌شوند و انسان تلاش مي‌کند تا صفاتي خيالي به آنها اضافه کند. مثلاً «غول» اسطوره‌اي است خيالي که تقريبا در ‌اسطوره‌هاي تمامي کشورها وجود دارد. (16)

کتاب اساطير من بلادي از تأليفات استاد فايز علي الغول، از اولين کتابهايي است که در زمينة اساطير کشور اردن نوشته شده است. اين کتاب حاوي 20 قصه اساطيری است. استاد فايز نقش قابل توجهي در تثبيت اين نوع قصه در اردن دارد. (17) در يکي از داستانهاي اين کتاب به نام« بنت‌الترنج» سرزمين ترنج در پشت کوه قاف قرار دارد و مردم آن همه از جنس جن و عفريت هستند. در اين سرزمين درختي وجود دارد که هر هزار سال ميوه مي‌دهد. در هر يک از ميوه‌هاي اين درخت، موجود شگفت انگيزي با رازي عجيب قرار دارد و در اين ميوه‌ها غولي شگفت‌انگيز و عظيم‌الجثه با ناخن‌هاي بلند چون شمشير و دندان‌هاي تيز وکمر خميده است، در اين داستان که غول قطعه بزرگي از شيريني‌ها را مي‌خورد و به دنبال آن ناخن‌هايش قطع مي‌شوند.(18)

در داستان ديگري تحت عنوان «قصــة عناد» زمين شکافته شده و جني از آن خارج مي‌گردد. اين جن به «فرحــة» صداقت و دوستي خود را اثبات کرده و او را نصيحت مي‌کند. سپس براي رساندن «فرحــة» به کاخ سلطان او را بر پشت خود سوار مي‌کند.(19) در داستان « شمعــة مفرقــة السبعــة» غول از کلمات مسجوع و هم آوا استفاده مي‌کند؛ مثل: ماسي ماسي ماذا علي راسي؟ بري بري ماذا علي ظهري!(20) تقريباً در تمام اين اسطوره‌ها عنصري قدرتمند و خيالي با نام غول يا پري ديده مي‌شود.

داستان‌هايي مانند« مکر»، « الشيخ شرتح» و «حتي الثعلب» از داستان‌هاي حيوانات در کشور اردن به شمار مي‌روند؛ داستانهايي کوتاه و داراي عناصر جزئي که هدف آنها بيان حقايقي در عالم طبيعت است. اين داستان‌ها خرافه‌هايي هستند که هدفي اخلاقي مانند وعظ و نصيحت را دنبال مي‌کنند. در اين نوع داستان ، بخش کوچکي از حقيقت اوليه هنوز باقي است. (21)

در کتاب استاد فايز علي غول در داستاني تحت عنوان «عاقبــة العدوان» ‌قهرمان از سوراخ سوزني رد شده و وارد هندوانه اي مي‌شود تا شهري با هفت ستون را در آن بيابد. وي در اين شهر مي‌گردد و شگفتي‌هاي متعددي را مشاهده مي‌کند. (22) « ابو سقسوفه» قصه دیگری است که در آن زمين پر از زنبورهاي بزرگ و عظيم الجثه است و زنبورهاي کوچک در آن به اندازه موش هستند. (23)