پیشینه عکاسی در فرانسه
تاريخچه
عكاسي نيز همانند تمامي اختراعات ، ماحصل كار و كوشش جمعي است كه در بسياري از كشور ها و در طي قرون متمادي صورت گرفته است. با وجود اين، اولين تصوير از دنياي بيرون بر روي صفحه اي با حساسيت كم براي اولين بار در فرانسه به صورت دائمي نقش بسته است. ژوزف نيسه فور نيپس)[120] ۱۷۶۵-۱۸۳۳) مخترع عکاسي، نخستين عکاس و پدر عکاسي نوين است. نخستين عکس ثبت شده، توسط او عکسبرداري شده و سهم بسزايي در پيشرفت تاريخ عکاسي داشتهاست. در ايامي كه هدف نهايي نيپس تهيه صفحات چاپي از روي عكس هاي گرفته شده توسط دوربين بود، شخص ديگري به نام لوئي ژاک مانده داگِر[121] تمام فعاليت و توجه خود را صرف تهيه تصاوير دوربين كرد و بر اثر ملاقات با نيپس كار او به موفقيت گراييد. وي هنرمند و فيزيکدان فرانسوي بود که براي اختراع فرآيند داگرئوتيپ در عکسبرداري شناخته شدهاست.
در 7 ژانويهء سال 1839،فرانسوا دومينک آراگو فرانسوي[122]،در پشت تريبون آکادمي علوم پاريس ايستاد و اولين خبر از اختراع عکاسي را به استحضار همگان رسانيد. بر طبق گزارش آراگو، موفق شده بود که در دوربين اوبسكارا براي گرفتن تصوير از موجودات زنده بر روي ورقهاي فلزي،بدون آنکه خود چيزي بر روي آن ترسيم کند،استفاده نمايد.
در 1839 شخصي به نام " هيپوليت بايار "[123] طريقه نگاتيو – پوزيتيو كاغذي را اختراع كرد. در 1846" گوستاو لوگري "[124] با استفاده از كاغذ خشك مومي توانسته بود نگاتيو هاي شفاف بسيار عالي تهيه كند. در سال 1851 " بلانكارت اورارد "[125] موسسه اي براي چاپ عكس بنياد نهاد. او تعداد بي شماري عكس چاپ كرد و آنها را يه شكل آلبوم منتشر ساخت. بدين تذتيب مي توان گفت كه اورارد اولين كسي است كه از روش مكانيزه كردن سيستماتيك روند عكاسي استفاده كرده است.
در سال 1847 " كلود نيپس" پسر عموي نيسفور نيپس روش آلبومين را اختراع كرد. در اين روش ، سطح حساس ، شيشه و روكش آن نيترات نقره بود، از اسيد گاليك به عنوان داروي ظهور و تيوسولفات سديم به عنوان داروي ثبوت استفاده مي شد. هنگام محاصره پاريس در 1870 از روش كلوديون براي ساختن ميكرو فيلم هايي براي ارسال اخبار محرمانه در طول خطوط دشمن به وسيله كبوتر هاي نامه بر استفاده مي شد. در اين ايام، تعداد بي شماري از تجربه گران فرانسوي، روش هاي مكانيكي مختلفي را براي تكثير عكس ها ابداع كردند . در 1878 شخصي به نام " پي ير پتي "[126] سيستمي براي توليد نقطه هاي سياه در روش ترام را اختراع كرد. در 1858 " نادار " [127]موفق شد به كمك نور چراغ باتري داربونزن ، نوردهي فوري و آني را تجربه كند.
اختراع بزرگ ديگري كه پس از ابداع نيپس صورت گرفت، و فرانسوي ها همچنان به حق آن را در اختيار خود دارند، اختراع روش عكاسي رنگي بوده است. گابريل ليپمن[128] در طي سخنراني خود در جلسه 1891 آكادمي علوم، اصول مقدماتي تركيب رنگ ها را بيان كرده بود. اما عكاسي رنگي در واقع قبلا در 1869 توسط دو نفر به نام هاي "شارل كروس"[129] و "لوئي دوكو دوهارون"[130] كه به طور مستقل و مجزا از يكديگر فعاليت داشتند، اختراع شده بود. در فوريه همان سال اين دو تجربه گر اصول مقدماتي عكاسي رنگي بر مبناي سه رنگ را اعلام كرده بودند. آنها اولين عكس هاي رنگي را تهيه كردند. در 1907 برادران لومير (آگوست و لوئي) صفحات حساس اوتوكروم را كه از روش رنگ آميزي به كمك تجمع رنگدانه ها سود مي جست ، ابداع كردند. اين روش سبب شد كه عكاسي رنگي حالت تجارتي پيدا كند.
فرانسه سهم بسزايي در مطالعه عكاسي دارد كه سرانجام منجر به پيدايش سينما شد. اتين ژول ماري[131] در 1882 تفنگ عكاسي را اختراع كرد. در 1883 ماري در پاريس مركزي براي مطالعه جنبه هاي مختلف حركت تاسيس كرد و اين همان محلي است كه امروزه هم با نام انستيتو ماري همچنان پابرجا است.
عكاسي در سال هاي آغازين رشد خويش عمدتا براي گرفتن تك چهره مورد مصرف داشت. اكثر عكس هاي داگر و تايپ پرتره هستند. بعضي از تصاوير با شكوه و چشمگير از شهر پاريس به وسيله اين روش بين سال هاي 1840 و 1850 و اكثرا توسط بايار گرفته شده اند. عكاسي اولين حضور رسمي و همگاني خود را در بخشي از نمايشگاه جهاني سال 1855 پاريس در معرض ديد مردم نهاد. در تمامي اين دوران، عكاسان بيشتر توجه خود را بر تصوير كردن موضوعات به نحو واقع گرايانه متمركز كرده بودند و نتايج حاصل از اين كار از نظر زيبايي و جذابيت چيزي كم نداشت.تك چهره هاي باياربسيار متعارف است و از نظر سبك و روش عمومي مشابه كارهاي نقاشن معاصر است.برجسته ترين پيشگامان اين سبك "نادار" است. نادار به همراه برادرش استوديويي در 1852 تاسيس كرد . وي فردي كنجكاو ، مخترع و فعال و دوستدار ژول ورن بود كه در كنار فعاليت هاي عكاسي ، به دنبال بالن سواري و كسب تجربيات ماجراجويانه بود. پرتره هاي او که ترسيم کننده اشخاص نامدار است داراي سبکي مشخص و نيرومند بوده و باعث دامن زدن به مباحثاتي در جواب اين سوال بوده که آيا عکاسي را مي توان يک هنر به حساب آورد يا نه؟
در دوران امپراتوري دوم، عکاس ديگري به نام "آندره ديدري"[132] با تهيه و چاپ عکس هاي مضاعف و قطع کوچک که عنوان کارت ويزيت را يافت، براي خود موفقيت زيادي کسب کرد. اين عکس ها آن چنان محبوبيت يافت که ناپلئون سوم ضمن عبور از پاريس، هنگامي که براي جنگ 1859 عازم ايتاليا بود، بدون درنگ در مقابل استاد عکاس توقف کرد تا از او هم در اين لحظه بزرگ و تاريخي عکسي گرفته شود. در پايان جنگ کريمه در 1855 زماني تاريخ عکاسي ورق خورد که عکس فوري از رژه پيروزي ارتش در خيابان هاي پاريس گرفته شد. ژويو و روبر دماشي[133] نيز در باب تاثيرات لنز و ايجاد حالت وضوح ملايم در برخي لنزهامطالعات مهمي انجام دادند.در اوايل قرن بيستم افزايش بيش اندازه انجمن هاي عکاسي باعث تشويق و گسترش اين تکنيک شد.يکي از عکاساني که از نظر طبقه بندي در بين همگنانش به عنوان پيشگام سبک و مکتب جديد شهرت دارد اوژن آتژه است. اگر چه کار آتژه هيچگونه موفقيت تجاري به همراه نداشت، ولي عکس هايي که گرفت همگي بدون داشتن تمهيد و جلوه ثبت شده بودند. به استثناي ارزش استنادي که اين عکس ها دارا هستند امروزه هنوز هم عکس هاي آتژه بسيار خوب به نظر مي رسند و زيبايي مستتر در بطن سادگي، به خوبي در آنها ديده مي شود. پس از پايان يافتن جنگ جهاني اول، عکاسان بسيار برجسته فرانسه " مادام لور آلبين گبلو "و "امانوئل سوژه"[134] بودند. "سوژه" اولين کسي بود که مفهوم عکاسي ناب را به فرانسويان آموخت. کارهاي او که بهترين شان احتمالا شامل تصاويري است که از اشيا و طبيعت بيجان گرفته شده اند، به طور ضمني نشانگر آن هستند که وقتي اين گونه تصاوير را کاملا به دور از اثرات تمهيد گونه و باروتوش نشان دهيم، چقدر واقعيت مي تواند زيبا جلوه کند.امروزه در بين کارهاي نسل قديمي تر از سويي به رئاليزم مطلق و از سوي ديگر به مکتب سور رئاليست ها مي رسيم. همچنين مکتبي در ارتباط با عکاسي مطبوعاتي وجود دارد که دست اندرکاران آن تمايل بيشتري براي تصويرگرايي دارند تا مستند سازي. گفتني است تعدادي از عکاسان کشورهاي ديگر مقيم فرانسه نيز تاثيرات قابل ملاحظه اي بر عکاسي اين کشور گذاشته اند.
صنعت عكاسي در فرانسه از رشد و گسترش قابل توجهي برخوردار بوده است.در حال حاضر تقريبا حدود يكصد توليد كننده ، عمدتا در حوالي پاريس و ليون هستند كه اكثر آنها به كار تهيه مواد حساس از قبيل كاغذ و فيلم و غيره مشغولند . تهيه و توليد دوربين هاي عكاسي يكي از بخش هاي صنعت عكاسي فرانسه را تشكيل مي دهد و برخي از شركت ها در توليد لنز و يا دورين هاي عكاسي و پروژوكتور از اعتبار بين المللي برخوردارند.[135]