عناصرتاثیرگذار داخلی و خارجی در فرهنگ جامعه قطر
در این جا، به برخی موارد که سبب دوری مردم از فرهنگ اصیل خویش شده است اشاره میشود:
آموزش اجباری زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی:کسانی که امر برنامه ریزی کشور را در سطح کلان برای نوگرایی و همزیستی با دیگر جوامع به عهده دارند، معتقدند که نسل جدید باید از دوران کودکی با فرهنگ و زبان دیگر جوامع آشنا گردد تا بتواند در مصاف با متغیرهای منطقهای و بینالمللی، به علم و زبان و فرهنگ غالب در سطح جهان نیز مسلح باشد.
دکتر عبدالله الکبیسی رئیس بخش عربي دانشگاه قطر می گوید: «اوایل دههي 90 در بیشتر کشورهای عربی حوزهي خلیج فارس، تدریس زبان انگلیسی به جای چهارم ابتدایی، از اول ابتدایی آغاز شد و قطر از سال 2003 تدریس زبان انگلیسی را در تمام مراحل آموزش ابتدایی اجباری ساخت».
این در حالی است که سال 2009، وزارت آموزش و پرورش قطر، طی بخشنامهای خواستار اصلاح روش تدریس در مدارس خصوصی عربی، به منظور تقویت زبان عربی و هویت عربی- اسلامی شده بود.
تغییر نظام سنتی و دولتی آموزش و پرورش قطر به نظام آموزشی غیرانتفاعی و خصوصی، با استفاده از نظام آموزشی آمریکا و مدارس با سابقهي انگلیسی و فرانسوی، از طرحهای ابتکاری دولت قطر برای نوگرایی در مقولههای فرهنگ و آموزش در این کشور میباشد.
قطر کشوري مهاجرپذیر است؛ لذا از تنوع فرهنگی برخوردار است ؛که بعضی از آنها مانند فرهنگ اسلامی، اثرات مثبت و برخی اثرات منفی بر جامعهي قطر داشته است. میتوان فرهنگ سنتی و بومی قطر را طی چند دههي گذشته، متأثر از فرهنگیهای زیر دانست:
فرهنگ ایرانی: ایرانیان به دلیل نزدیکی و همسایگی و سهولت رفت و آمد به آن کشور، جزو اولین گروههایی هستند که بر فرهنگ قطر اثر گذاشته است.
فرهنگ هندی، پاکستانی، فیلیپینی: رونق گرفتن اقتصاد قطر در سال 1939 پس از کشف نفت و بهبود نقدینگی مردم و از طرف ديگر فقر مردم شبه قارهي هند و در سالهای اخیر، آسیای دور از جمله فیلیپین، همچنين رفاه طلبی مردم قطر، موجب مهاجرت عدهی زیادی از مردم مناطق مذکور به این کشور شد که در میان آنها عدهی زیادی به امور خدماتی از قبیل رانندهي شخصی، نوکری و خدمت در منازل پرداختند. روز به روز نیز گرایش مردم به داشتن چنین خدمتكاراني افزایش یافته است؛ به طوری که در حال حاضر، بیشتر امور فرزندان قطریها را این عده به عهده دارند که نتیجهي طبیعی آن، تأثير فرهنگ شبه قارهي هند در این کشور میباشد.
فرهنگ غربی: چون قطر با کمبود استاد و متخصص روبه روست؛ لذا حضور اساتید زیادی از کشورهای آمریکایی و اروپايي به خصوص انگلستان، در دانشگاه قطر و بخشهای خصوصی و اعزام جوانان قطری برای تحصیل به کشورهای غربی، موجب نفوذ فرهنگ غربی در میان جوانان قطری شده است.
فرهنگ وهابی: قطر، دومین کشور بعد از عربستان است که حاکمیت وهابی دارد، به علت همسایگی با عربستان- مرکز وهابیگری- روابط فرهنگی دیرینهای با اين كشور دارد؛ به طوری که روابط سیاسی قطر، نوعی تبعیت مذهبی نسبت به عربستان داشت.
در کل میتوان چنین استنباط كرد كه فرهنگهای مختلف، در متن جامعهي قطر، نوعی رقابت نامحسوس و تأثیرگذار گام به گام دارند. به عنوان مثال، به دلیل همسایگی قطر با ایران، خصوصیات اخلاقی مردم قطر تا حدی شبیه مردم جنوب ایران است و نیز با توجه به پایبندی و تعصب حکام قطری به مذهب وهابی، ظواهر مذهبی و اسلامی به شکلی قوی در جامعه رعایت میشود. به هر حال قطر از نظر فرهنگی، داراي فرهنگ سنتی اسلامی است که فرهنگهای گوناگون بر آن تأثير گذاشتهاند و شهروندان قطری بهخصوص جوانان ، در خارج از قطر چندان مقید به رعایت اصول سنتی فرهنگ خود نيستند و در داخل کشور هم تعارض شدیدی بین نسل گذشته و نسل جدید ایجاد شده است و در رفتارهای فردی و اجتماعي، از الگوهای غربی پيروي ميكنند.
بررسی فرهنگ غالب آسیایی در کشورهای عربی خلیج فارس (عامل آسیایی و عوامل بینالمللی):
شواهد و همچنین بررسیهای کارشناسانه نشان میدهد که عوامل زیر سبب حضور حداکثری اتباع کشورهای شرق آسیا و غلبهي فرهنگی آنان در کشورهای عربی حوزهي خلیج فارس شده است:
عامل آسیایی بودن:
الف) چون اتباع کشورهای آسیایی اغلب با زبان انگلیسی و ابزارهای اداری و خدماتی روز، از جمله کامپیوتر آشنا هستند، سختی شرایط کار را بیشتر تحمل میکنند و هرگونه کاری که به آنان واگذار شود بدون هيچ بهانهای انجام میدهند و اصولاً انسانهای بیخطری تلقی میشوند.
ب) با توجه به این که دستمزد نیروی کار، یکی از عوامل تعیین کنندهي شاخص قیمت تولید میباشد و کارفرما نیز ترجیح میدهد از نیروی کار ارزان استفاده کند؛ بنابراین تقاضا برای به کارگیری نیروی کار تبعه کشورهای آسیای شرقی بیشتر از سایر ملیتهای منطقه است.
عوامل بینالمللی:
وجود شرکتهای بینالمللی در کشورهای مقصد، سبب شده است تا در جهت استخدام نیروی کار ارزان، به جای جلب نیروی کار از کشورهای عربی یا همجوار، نیروی مورد نیاز خود را از کشورهای شرق آسیا- به علت ویژگیهایی که برشمرده شد- تأمین نمایند. این شرکتها برای اجرای پروژههای خود در این کشورها، فقط کادرهای فنی تخصصی و دانش فنی و ابزار فیزیکی اصلی را با خود میآورند و برای تأمین کادرهای اداری و خدماتی و کارگر ساده، ارزانترین آن را در کشور مقصد مییابند.