ایدئولوژی کمونیستی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۵۰ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « == '''ایدئولوژی کمونیستی''' == از نظر خيلي از ناظران خارجی و داخلی چين، در این کشور کمونیسم مرده يا صرفا به الفاظي بدون مفهوم تبديل شده است. اما نباید فراموش کرد که حیات سياسي و حاکمیت حزب كمونيست چين به اين ايدئولوژي شدیدا وابسته است. اين ايدئولوژ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ایدئولوژی کمونیستی

از نظر خيلي از ناظران خارجی و داخلی چين، در این کشور کمونیسم مرده يا صرفا به الفاظي بدون مفهوم تبديل شده است. اما نباید فراموش کرد که حیات سياسي و حاکمیت حزب كمونيست چين به اين ايدئولوژي شدیدا وابسته است. اين ايدئولوژي به حاكميت حزب كمونيست مشروعيت ­بخشیده و ادعاي به ظاهر پيروي از آن به رژيم فعلي ادعای ميراث­داري حزب كمونيست دوران انقلاب را مي­دهد. البته، در كشوري كه داراي تاريخي طولاني است، تنها داشتن رشد بالاي اقتصادي نمی­تواند به اندازه­ي كافي منشأحاكمیت و حق مشروعيت باشد، به ویژه اگر اين رشد اقتصادي، مشكلات اجتماعي زياد، از جمله نرخ بالای بيكاري، رشد فاصله­ي طبقاتي، افزايش فساد در ميان مقامات دولتي، و آلودگي محيط زيست گرفتار شده باشد.

تأكيد بیش از پیش حزب بر ميراث­داری از انقلاب كمونيستی و ادعای این­که دليل رشد و توسعه­ی اقتصادی و رفاه اجتماعی کنونی از دستاوردهای پیروی از سوسیالیسم است از یک سو، و هم چنین، اقدامات نمایشی عمومي رهبران كنوني حزب، در باز ديد از اماکن و نمادهای دوران« انقلاب» و جنگ ضدژاپنی از سوی دیگر، دلیلی بر نیاز آنان به تداوم مشروعیت حاکمیت حزب کمونیست در جامعه­ی چین امروز با توسل به ایدئولوژی کمونیستی است. به نظر مي­آيد روند این بازديدها به مشغولياتي براي جوانان و ميانسالان چيني تبديل شده است كه مسير پياده روي بزرگ ارتش سرخ در دهه­ي1930 را به پيمايند. كميته­ي مركزي حزب و ادارت مختلف دولتي و اتحادیه­های کارگری تلاش تبليغاتي زيادي را به عمل می­آورند تا اين«گردشگري سرخ» وانتشار كتاب، و برپايي برنامه­هاي فرهنگی، هنري و تبلیغاتی در این زمینه را با هدف بهره برداري سياسي و اقتصادي هرچه بیشتر گسترش دهند. به نظر مي­رسد بسياري از جوانان و ميانسالان شرکت کننده در اين گردشگري سرخ، صادقانه به دنبال يافتن معنا و درك واقعی از خود و ملت خود هستند.

اختصاص بودجه­هاي كلان به اساتيد دانشگاه­ها و تئوريسين­هاي حزبي، به ویژه پس از حادثه­ی میدان تیَن اَن مِن و کشتار دانشجویان، برای اجرای پروژه­هاي مطالعاتي و انتشاراتي در زمینه­ی پيشبرد ماركسيسم، لنينيسم و مائوئيسم به منظور به روز كردن كتاب­هاي درسي، كتاب­هاي عمومي، و ويژه نامه­هاي مخصوص پيرامون اين ايدئولوژي نیز با همین هدف صورت می­گیرد. به هرحال، امروزه انجام اینگونه پژوهش­ها نه تنها برای حزب كمونيست، بلکه برای مؤسسات پژوهشی و مدارس و دانشکده­های حزبی و اساتید و تئوریسین­های مارکسیستی منافع سیاسی، مادي و شغلي بسیاری به وجود آورده است. در زماني­كه هزينه­ي انتشار كتاب­هاي علمي براي اساتيد مدام در حال افزايش است، متخصصان كمونيستي منابع مالي سرشاري براي كارهايشان در اختیار دارند و بسياري از مدارس حزبي استاني امكانات فيزيكي خود را بالا برده و حقوق و مزاياي استادان را افزايش داده­اند. لذا، در کنار سیاستمداران حزبی، محققان، تئوریسین­ها، اساتيد مدارس و دانشگاه­هاي حزبي، گروه­هاي داراي منافع بزرگي را تشكيل مي­دهند كه نبايد هنگام ترسيم نمودارهای توسعه­ي فرهنگي و تغییر و تحولات فکری جامعه، آن­ها را ناديده گرفت.

در سطوح عمومي میز نفوذ اندیشه­های مائو به طرق مختلف حفظ شده است. براي نمونه، در سرتاسر چين، صدها، اگر نگوييم هزارها«بناهاي ياد بود» احترام ميراث صدر مائو نگهداري مي­شود. اين اماكن درست مانند معابد مذاهب عامه، توسط مردم روستاها ساخته شده و بدون هزينه­ي دولتي از آن­ها مراقبت مي­شود. شواهد نشان مي­دهند كه در خلأ معنوی موجود، صدر مائو در حال تبديل شدن به«خداي واقعي» و پيوستن به معابد خدايان اديان عاميانه­ي سنتي چين است و مجسمه­ها­ي مائو هم­چنان در ساختمان ادارت دولتی، و ورودی دانشگاه­ها سرِپا هستند.

با اين­حال، در زير لواي شعارهاي ايدئولوژي ماركسيستي، تغييرات فکری و فرهنگی عمیقی در جریان است که ورود سرمایه داران در بدنه­ی حکومتی تحت عنوان نيروهاي توليدي پيشرو در دوران جیانگ­زِ­مین، و جایگزین شدن مفهوم مبارزه­ي طبقاتي، با اصطلاح«ساختن جامعه­ي متوازن» در دوران هوجين­تائو، نمونه­ای از این تغییرات فکری و فرهنگی و حاکم شدن عملگرایی سنتی چینی بر ایدئولوژی کمونیستی در جامعه­ی کنونی چین است. درحال حاضر، حزب کمونیست چین، برای پویا نگهداشتن این ایدئولوژی فرسوده و مرده، به جاي كنار گذاشتن ایدئولوژی كمونيستي، اينگونه جايگزيني­ها را تحت عنوان توسعه و تقويت ایدئولوژیک دنبال مي­كند. باتوجه به سابقه­ی جذب و همسان­سازی و هم­گون شدن فرهنگ سنتی چین و زمينه­ي كشش حزبی در چين، مي­توان اصلاحات راديكال بيشتري را تحت نام كمونيست پیش بینی کرد. براي نمونه، حزب كمونيست مي­تواند برخي از اندیشه­های مذهبی را تحت عنوان عوامل فرهنگي براي ثبات يا پيشرفت اجتماعي جابزند، و از اين طريق، پيروان اديان را به عضويت حزب كمونيست در آورد. به هرحال، امكان كنار گذاشتن ایدئولوژی كمونيستي، ولو در ظاهر، به اين زودي­ها وجود ندارد.