روابط سریلانکا با ج.ا.ایران
1. روابط خارجی سریلانکا
13-1. عضویت در سازمان های منطقهای و بین المللی
سریلانکا عضو[a1] انجمن همکاری های منطقهای جنوب آسیا[1] (معروف به سارک) شامل کشورهایی مانند هندوستان، بنگلادش، پاکستان، نپال، مالدیو و بوتان و عضو کشورهای مشترک المنافع[2] و عضو سازمان ملل متحد است(Encarta).
13-2. تاريخچه روابط ایران و سری لانکا:
سریلانکا از روزگاران قدیم به علت واقع شدن در مسیر خطوط کشتیرانی شرق، جنوب شرق و غرب آسیا و شمال افریقا مورد توجه همگان به ویژه بازرگانان و قدرتهای بزرگ منطقه ای و بین المللی بوده است. کالاها و محصولات چینی، کامبوج، مالزی، اندونزیایی، هندی، ایرانی، یمنی و مصری در بنادر آن به مقاصد مختلف جابجا می شده است. اهمیت استراتژیک آن سبب رویدادهای تلخ و شیرین مردم این سرزمین در روابط خارجی شان با دیگران شده است. نزدیکترین همسایه این کشور هندوستان است و مردم و مقامات دو کشور پیوسته با هم در تماس و داد و ستد بودهاند. گهگاه که جنگ قدرت بین حکام و پادشاهان محلی بروز میکرده بعضی از آنان از حکام جنوب هند استمداد می خواستند و در مقاطعی از تاریخ نیز فرمانروایان جنوب هند بر سریلانکا حکومت میراندند. چند قدم آن طرفتر همسایه بزرگ دیگر یعنی امپراطوری ایران بود که مرزهایش از هندوستان در شرق تا مدیترانه در غرب امتداد داشت. مردم سریلانکا از قرن اول میلادی با ایرانیان شامل مردمان خراسان بزرگ و آسیای میانه فعلی روابط داشتند. سکه هایی از حکام بلخ و قندهار در "روهونا[3]" پیدا شده که از این روابط حکایت دارند. در "سیتولپاهوا [4]" در بخش "هامبانتوتا[5]" نیز سه کتیبه هست که در آنها کلمه "کبوجا[6]" حک شده است. کمبوجا مردمی بودند که در بخش غربی قلمرو حکومت موریان زندگی و به زبان فارسی صحبت می کردند (wikipedia). بنا بر قولی دیگر این قوم هندوایرانی احتمالا از نسل ساسانیان و پارتیان بودند که در قرن اول و دوم میلادی شمال غرب هند را اشغال کردند. به هر حال از سوی غرب تجارت در کنترل ایرانیان بود و سریلانکا با آنان تماس داشت. اسناد متعددی ایرانی حکایت می کنند که پادشاه سریلانکا سفیری را با دو هزار قطعه چوب ساج و مقداری مروارید به عنوان هدیه روانه دربار انوشیروان(578-531 میلادی) کرده است.
موضوع دیگری که نشانگر رفت و آمدهای ملتهای منطقه و حاکی از حساسیت آنان نسبت به اخبار همدیگر و به نوعی مرتبط با ایران و اسلام می باشد، مطلبی است که ابن شهريار، ناخدا و دريانورد مشهور ايراني در كتابش به نام "عجائب الهند بره و بحره و جزائره" در قرن چهارم (ايران, 1389, ص. شماره 4464) هجري نقل کرده است[7]. بنا بر شنیده هایش وی در این کتاب نوشته پادشاه سریلانکا "آگابودهی سوم[8]" (639-628) پس از آن که از ظهور اسلام مطلع شد سفیری را به مدینه نزد پیامبر اکرم(ص) اعزام کرد. این سفیر هنگامی به مدینه می رسد که پیامبر(ص) چشم از جهان فرو بسته بودند. به هر تقدیر او عزم وطن می کند؛ ولی در مسیر برگشت دار فانی را وداع می کند و پس از وی خدمتکارش این خبر را به پادشاه میرساند (International relations in ancient and medieval Sri Lanka).
قرن ها بعد جهانگردی دیگر در سفرنامه اش مطالبی را می نویسد که نشان از عمیقتر شدن روابط این دو ملت دارد. ابن بطوطه در سفرنامه اش به موضوع گفتگویش با پادشاه سریلانکا به زبان فارسی اشاره کرده نشان دهنده میزان نفوذ ایرانیان در منطقه و به ویژه این کشور است؛ چرا که این نوشته دلیلی بر این است که زبان فارسی در آن زمان زبان رابط ملت های منطقه بوده است. ابن بطوطه نوشته: " ایری شکروتی را با پادشاه معبر رابطه دوستی بود و او بفرمود که از من پذیرائی بکنند. سه روز پیش وی بودم و هر روز بر اکرام من می افزود. این سلطان زبان فارسی می فهمید و از حکایاتی که من برای در باره پادشاهان و کشورها می گفتم خوشش می آمد" (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 248).
در بخش دیگر او اسامی بسیاری را یاد می کند که همگی نشان از رفت و آمد گسترده ایرانیان به این سرزمین به خصوص برای زیارت قدمگاه حضرت آدم(ع) دارد، ابن بطوطه نوشته است: (پادشاه معبر) "گفت ... هر چه می خواهی از من بطلب. گفتم از هنگامی که به این جزیره رسیده ام جز زیارت قدمگاه آدم علیه السلام [9]مرادی ندارم- در آنجا آدم را "بابا" و حوا را "ماما" می نامند – گفت این آسان است. راهنمایی معین می کنیم که ترا به آنجا برساند (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 249)د... سلطان تخت روانی به من بخشید که غلامان وی آنرا به دوش خود حمل می کردند و عده ای دیگر مرکب از چهار تن از جوکیان که همه ساله به زیارت قدم گاه می روند با سه تن از برهمنان را با با ده تن دیگر از کسان خود و پانزده تن مامور حمل آذوقه همراه من کرد. آب در این راه فراوان است. همان روز اول از رودخانه ای که به وسیله پلی که با چوب های خیزران ساخته شده بود، عبور کردیم و آنگاه به منارمندلی رسیدیم که شهری زیبا و در آخر قلمرو سلطان واقع است ... در این شهر فقط یک تن مسلمان وجود داشت که از اهالی خراسان بود و او به علت بیماری در این جا مانده بود و به اتفاق ما حرکت کرد... بعد از آن به کنکار رسیدیم ... در بیرون این شهر مسجد شیخ عثمان شیرازی معروف به چاوش واقع شده است. سلطان این شهر و مردم آن این مسجد را زیارت می کنند و محترم می دارند. شیخ مزبور راهنمای قدم گاه بود (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 250)... از آنجا هم حرکت کرده نخست به هفت مغاره و سپس به مغاره اسکندر و پس از آن به مغاره اصفهانی و سپس به چشمه آبی و خرابه ای رسیدیم. در پای قلعه مزبور خوری هست که به نام غوطه گاه عارفان مشهور می باشد (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 253).. قدمگاه؛ جای پای پدر ما آدم (سلام و درود خدا بر او) بر صخره ای بلند و سیاهی که در محوطه پهناوری واقع است، قرار دارد. جای پا در روی صخره به شکل فرو رفتگی نمودار است و طول آن یازده وجب می باشد... رسم چنان است که زوار سه روز در مغاره خضر می مانند و صبح ها و عصرها به زیارت قدمگاه می روند. ما نیز بهمین ترتیب عمل کردیم. بعد از سه روز به جاده ماما بازگشته به مغاره شیم که همان شیث پسر حضرت آدم باشد، رسیدیم (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 254).... سلطان بلاد معبر، نام او غباث الدین دامغانی است (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 257). شیخ صالح محمد نیشابوری را که یکی از دراویش مولّه(حیدری) می باشد، در آن شهر ملاقات کردم" (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 262)".
13-1-2. روابط سیاسی و اقتصادی در دوره مدرن
سال 1341 ایران سفیر خود در پاكستان را به عنوان سفير اكروديته در سریلانکا به مقامات سریلانکایی معرفی کرد. سریلانکا نیز به وسیله سفارتش در پاکستان امور مربوط به روابط دو کشور را پی میگرفت. روابط رسمی دو کشور از طریق نمایندگیهایشان در اسلام آباد جریان داشت تا این که در سال 1354 ايران با افتتاح سفارت در كلمبو به صورت یکجانبه سطح روابطش را بالا برد. سریلانکا تا سال 1990 میلادی در ایران سفارت نداشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامي در ايران رييس جمهور و نخست وزير سریلانکا در بین اولین مقامات دنیا بودند که به صورت جداگانه به دولت و مردم ايران این پیروزی را تبریک گفتند. در طول چند دهه اخیر مقامات این دو کشور تا کنون همواره روابط خوب و مبتنی بر احترام متقابل با یکدیگر به مناسبت های مختلف رفت و آمدهایی به کشورهای یکدیگر داشته و به صورت مرتب نشستهای "کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی" در تهران و کلمبو برگزار کردهاند. اوج این روابط و رفت و آمدها سفرهای خانم چاندريكا باندرانايكه (آذر سال 1383) و سفر ماهیندا راجا پاکسه (آذر سال 1386 و ارديبهشت سال1389) به ایران و سفر آقاي احمدي نژاد (ارديبهشت سال 1387) به سری لانکا است. این سفرها حکایت از سطح مطلوب روابط فیمابین دارد.
در سفر رئيس جمهور سریلانکا به ایران در سال 1386 دو طرف در عرصههای مختلف انرژی (احداث نيروگاه، برق روستایی، فروش نفت و گاز، پالايشگاه)، مسکن، كشتيراني، گمركي، خدمات مهندسی و همكاريهاي رسانهاي سند همكاري امضاء کردند. بنا بر آنچه در رسانه ها منتشر شده ارزش پروژه هاي در دست اقدام ایران در سریلانکا حدوداً معادل 5/1ميليارد دلار است (ISNA 2009). بنا بر گفته مهدی غضنفری (وزیر صنعت، معدن و تجارت) روابط سیاسی ایران و سریلانکا در حد بسیار خوب در جریان است و حجم روابط تجاری میان دو کشور نیز با درنظر گرفتن صادرات نفت حدود یک و شش دهم میلیارد دلار است و حجم روابط تجاری میان دو کشور بدون درنظر گرفتن نفت حدود سیصد میلیون دلار است. ایران از سریلانکا چای، کائوچو، نارگیل و برخی موادشیمیایی و سریلانکا نیز از ایران قیر، نفت، سرب و خشکبار وارد میکند (خبرفارسی, 1391).
به رغم وجود روابط دوستانه فیما بین دو کشور، نماینده سریلانکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در هنگام طرح موضوع ارجاع پرونده هستهاي ایران به شورای امنیت سازمان ملل به آن رای مثبت داد. این موضوع به عنوان سندی سیاه در تاریخ روابط دو کشور تا ابد باقی خواهد ماند. البته مقامات این کشور در قضیه تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران با تن دادن به تحریم نفت ایران به دلیل ضعف در برابر فشار خارجی حتی علیه منافع خودشان نیز اقدام کردند؛ چرا که پالایشگاه نفت سریلانکا فقط با نفت ایران سازگار است و به علت خرید نفت از منابع دیگر باعث کاهش کیفیت تولیدات و زیان بیست درصدی این کشور شد (ایسنا, 1391).
13-1-3. روابط فرهنگی در چند دهه اخیر
سال 1364 سفارت جمهوري اسلامي ایران با گشایش دفتری تحت عنوان "وابستگي فرهنگي" در كلمبو به صورت یکجانبه روابط فرهنگي خود را با سریلانکا عملاً آغاز کرد که با امضاي موافقتنامه فرهنگي توسط وزرای فرهنگ دو کشور (سال 1379 و 24 جولاي 2000) این مناسبات شکل رسمی یافت. بر اساس یکی از مواد آن این توافقنامه 5 ساله است و پس از پایان این مدت خود به خود و برای همیشه به مدت یک سال تمديد ميگردد؛ مگر یکی از طرفین شش ماه جلوتر درخواست بازنگری و یا فسخ آن را داده باشد. به هر حال بر اساس این موافقتنامه همکاری طی این چند دهه فضای خوب و مطلوبی برای تعاملات، مبادلات و برنامههای فرهنگی، هنری، دانشگاهی، حوزوی و دینی حاکم بوده و فعالیتهای خوبی انجام شده است.
در زمینه همکاری های دانشگاهی به جز روابط سطحی رفت و آمدهای تشریفاتی و برنامههایی نظیر همایش و سخنرانی و یا اعزام تعدادی دانشجو هنوز دو طرف موفق به برقراری روابط پایداری نشدهاند. حتی زبان فارسی که زمانی در دانشگاه پراداینا در شهر کندی توسط مرحوم پرفسور امام (سفیراسبق پاکستان در عراق) تدریس میشد، پیش از تاسیس نمایندگی فرهنگی ایران در کلمبو ظاهراً به علت بازنشستگی وی این کرسی نیز تعطیل گردید و از آن پس هرگز راه اندازی نشد. متاسفانه حتی به زبان بومی در باره زبان فارسی و ايرانشناسي سرفصل درسي مستقلی موجود نيست. البته دانشگاه پرادنيا در رشته باستانشناسي و دانشگاه جنوب شرقی سری لانکا در رشته شرق شناسي مطالب مختصری درباره ايرانشناسي و آشنايي با زبانهاي شرقي (زبان فارسي) دارند.
اما در عرصه همکاری های آموزشی دینی و حوزوی به دلیل وجود تمایلات مردمی قدمهای بهتر و استوارتری بر داشته شده و نمونه آن حوزه علمیه "منبع الهدی" است که در سال 1368 توسط اولین فرد شیعه اثنی عشری سری لانکا آقای مولوی محمد اسحاق لبه تمبی که فارغ التحصیل حوزه علمیه قم است در شهر والیچنی در شرق این کشور تاسیس گردید. این حوزه اکنون مطابق نظام درسی جامعه المصطفي(ص) اداره مي شود. جامعه المصطفي(ص) تنها نهاد آموزش عالی جمهوری اسلامی در سریلانکا است که در این کشور دفتر نمایندگی دارد.
در عرصه تبادل صاحبنظران مذهبی مسلمان و گفتگوی ادیان تا کنون رفت و آمدهایی از سوی مقامات و اندیشمندان مسلمان و بوداییها و بعضاً شحصیتهای مسیحی دو طرف صورت گرفته و چند نشست گفتگوی اسلام و بودیسم نیز در سالهای مختلف در دو کشور برگزار شده است. البته روابط بین شخصیت های مسلمانان گسترده تر است.
[1] - The South Asian Association for Regional Cooperation (SAARC)).
[2] - The Commonwealth of Nations.
[3] - Ruhuna.
[4] - Situlpahuwa.
[5]- The Hambantota district.
[6] - Kaboja (The Kambojas).
[7] - عجائب الهند بره و بحره و جزائره در سال هاي1886-1883 تصحيح و به فرانسه ترجمه شد و همراه متن عربي در ليدن به چاپ رسيد (ملك زاده، ص 13). محمد ملك زاده در سال 1348ش/ 1970 آن را به فارسي برگرداند. ترجمه انگليسي آن نيز در سال 1928 در لندن منتشر شد..
[8] - Aggabodhi III.
[9] - مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه در سوره اعراف به نقل از كتاب احتجاج آورده است: مرد شامى از على عليه السلام پرسيد. گرامى ترين سرزمینها روى زمين كجا است؟ حضرت فرموند: سرزمینی است كه آنجا را سرانديب ميخوانند، آدم وقتى از آسمان هبوط كرد، در آنجا فرود آمد. مرحوم علامه می افزاید: در برابر اين روايت ، روايات بسيار نیز زيادى هستند كه می گویند آدم در مكه فرود آمده است. البته می توان بین اين روايات مختلف را این طور جمع كرد که: ممكن است آنجناب از آسمان ابتدا به سرانديب فرود آمده و سپس از سرانديب به سرزمين مكه هبوط كرده باشد. این دو نزول در عرض هم نیستند که چنین جمع کردنی ممكن نباشد (طباطبایی).
[a1]بیشتر