نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان بنگلادش

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

6. 7. نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان

6. 7. 1.مذهب هندو

مذهب هندو از حيث قدمت، كهن ترين مذهب زنده جهان است و اكنون 15 در صد جمعیت بنگلادش را شامل می شود.

  اين مذهب شارع و پيامبر ويژه اي ندارد و اساساً مذهب بومي و ارثي است و تاريخ آن مانند پيروانش در طول زمان و اعصار دستخوش انقلاب و دگرگوني شده است و در نتيجه «هندويي » با افسانه هاي گذشتگان و رسوم و عادات نياكاني و قومي به گونه اي در آميخته شده كه اصول و فروع آن را به آساني از يكديگر نمي توان تشخيص داد.

  هندويي فقط اسلوبي از اخلاق و مذهب نيست، هر چند قانون اخلاقي و اوامر ونواحي آن، آرام بخش قلوب صدها ميليون تن پيروانش مي باشد. مذهب هندو، مكتبي ماوراي طبيعي است؛ از اين رو هدفش تنها اين نيست كه پيروانش در اين دنيا وجود مقدسي باشند و در عقبي از نعمت هاي بهشت برخوردار گردند؛ بلكه علت نهايي و منظور اصلي آن است كه هر هندو به حقيقت مطلق كه در عرف آنان عبارت از روح كلي و ابدي و ماوراي هر گونه تمايز و برتر از اسباب وعلل و زمان ومكان و خير و شر و ضد است، واصل شود. براي وصول به اين مقاصد عالي، هر هندو بايد در تزكيه نفس بكوشد و اعمال و رفتار و اخلاق خود را به خير و صلاح ونيكوكاري و بي آزاري مشتاق و راغب گرداند تا از باز پيدايي ها يعني تولد و مرگ پي در پي آزاد شود و نجات يابد.

سه فرقه عمده ميان هندوها وجود دارد كه عبارتند از :

ویشنو / ويشنوان (Vaisnavas) ، يعني پرستندگان ويشنو (Visnu) و شیوا/ شيوان (Saivas) ، يعني پرستندگان شيوا (Siva) ، و شاكتيان (Saktas) ، يعني پرستندگان الهه شكتي (Sakti).

هر يك از اين سه فرقه به گروه ها يا فرقه هاي فرعي منقسم مي شوند.

فرقه هاي ويشنوپرستان حداقل به بيست شاخه و فرقه شيواپرستان به ده شعبه و شاكتيان به پنج فرقه مختلف منشعب شده اند.

  علاوه بر فرق مذكور، دست كم پانزده فرقه عمده ديگرهم ميان پيروان مذهب هندو موجود است.    از اين گذشته، جامعه هندو از نظر تكاليف و وظايف مذهبي به چهار طبقه برهمن و شتريا (Ksatriya) و ويشیا (Vaisya) و شودرا (Sudra) منقسم شده اند و اعضاي هر طبقه اي وظايف وتكاليف خود را بايد انجام دهند.

  مهم ترين و معتبرترين نوشته هاي مقدس مشترك هندوان، كتب ودا(Vedas) ، براهمنا (Brahmana) ، آرايناك (Aranyaka) ، اوپانيشاد ( Upanisad) ، پورانا (Purdna) ها به ويژه كتاب بهگوت گیتا(Bhagavant Giyta) و حماسه راماينه (Ramayana) و مهابهارت (Mahabaharata) است.

  نوشته هاي مقدس ديگري هم از قبيل آگم (Agamas) ها و پانكارا(Pancara)  و تنتره (Tantras) وجود دارند كه مورد قبول پیروان فرقه های شيوا پرستان و شاكتيان و و يشنوان است، اما مورد قبول ساير فرق هندو نيست.

  اين نوشته ها در يك زمان فراهم نيامده و متعلق به ازمنة متوالي است و در يك عرض با هم قرار ندارند. مثلاً سرودهاي ريگ ودا يك دفعه سروده نشد و مولود فكر وانديشه يك شخص نيست، بلكه انديشه و اثر گويندگان و شعراي عديده است كه غالباً با هم معاصر نبودند.

  در آغاز سرودها به كتابت در نيامد و گويندگان و بازماندگان ايشان پدر به پدر آن ها را در سينه ها محفوظ مي داشتند و قرن ها بدين سان گذشت، ولي بعدها مكتوب شدند و پس ازآن در مجموعه ها گرد آمدند.

با گذشت زمان به عللي و عواملي كه پوشيده است، به تدريج سه خداي « برهما » و «ويشنو »  و  «شيوا » مظهر سه صفت ذات مطلق (Guna) ، يعني آفرينش ، بقا و فنا واقع شدند (جلالی نائینی، 1376: 31-34).

همان طور كه در بخش تاريخ اين كتاب آمده است، بنگال از زمان امپراتوري شاهان گوپتا كه هندو بودند شكل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بيهار امپراتوری بزرگ گوپتا را بنیان نهادند. هندوها در سراسر كشور پراكنده بودند، اما در منطقه جنوب مركزي شامل شهرستان هاي فريدپور، نادري پور، شريعت پور، گوپال گنج و راجپاري و منطقه جنوب غربي شامل شهرستان هاي گوبان گنج و ساتخيرا، هندوها داراي اكثريت هستند.

   

6. 7. 2.مذهب بودایی

بودا (Buddha) در حدود 544 قبل از ميلاد، در سرزمين هند متولد شد و آن چنان بود كه در اواسط قرن ششم قبل از ميلاد در شمال ناحيه بیهار، سرزميني كه در آن زمان مقر سلطنت مگادها بود، پيشواي فكري جهان بودایی، گوتاما (Gautama) به ظهور رسيد. او را از آن جهت « بودا» لقب دادند كه مدعي شد به علم اعلي كه به زبان سانسكريت « بودي » (Buddhi) گويند، تأمل گرديده است و راز عالم وجود بر او كشف گشت. پدرش يكي از شاهزادگان و اشراف سرزمين كپیلا واستو (Kapila Vastu) در شمال هندوستان بود، ناحيه ای که هم اکنون در خاك مملكت نپال قرار دارد.

  از دوره جواني گوتاما حكايات شيرين و امثال حكمت آموز نقل مي كنند. مي گويندكه چون بر فناي عمر انساني و آفات او مانند مرض و پيري و مرگ كه بر آدمي چيره است، آگاه شد، عيش ونوش و راحت و عزت را كه در قصر پدر داشت، يك سره ترك كرد و در طلب حقيقت به سير و سلوك به جنگل رفت و به ریاضت پرداخت. اما چون از این کار طرفی نبست، به نزد فرزانگانی رفت تا راه حقیقت را به او بیاموزند. او چنان کرد که آموخته بود، تا آن كه عاقبت در نزديكي شهر بنارس در پای درختی در گایا، نور معرفت بر دل او بتابيد و گوهر دانش او را حاصل گشت. پس اصول و قواعدي براي پيروان خود وضع كرد و نخستین موعظه خود را به چند تن از یاران گفت، و گفت سراسر اوضاع و احوال وجود متغير و فاني است و دلبستگي را نشايد. آدمي بايد سعي كند كه با ترك علائق دنيوي بنفس قدسي و روح كلي واصل شود. سپس خلق را به اخلاق حسنه، كردار نيك و صدق و ادب و محبت به ديگران و رعايت عدالت و احترام به موجودات زنده (انسان و حيوان) دعوت فرمود.

     پس از آنكه 45 سال در اطراف آن سرزمين مي گشت و مبادي خود را منتشر مي ساخت، سرانجام درهشتاد سالگي جهان را بدرودگفت. اگر چه تاريخ مرگ او به طور قطع معلوم نيست، برحسب روايات موجود در حدود 460 ق .م وفات يافته است.

  نور فكر اين مرد روحاني كه در آن زمانه ديرين در آن گوشه از هندوستان تابش گرفت، در طول اعصار و قرون پي در پي فروزان تر شد. چندي در هندوستان پرتو افكند، ولي بعد از هفت قرن در برابر مبادي برهمنان تاب مقاومت نياورد و آخرالامر در كانون ولادت خود يعني سرزمين هند خاموش شد. درعوض درممالك همسايه و مجاور، فروزش و درخشندگي روز افزون يافت و سراسر ممالك سيلان و برمه و سيام و نپال و تبت و مغولستان و چين و ژاپن و ... را روشن ساخت.

  نبايد تصور کرد كه بودا مانند ساير انبياء به دعوت  نبوت و پيغمبري برخاسته است، زیرا او خود هیچ گاه ادعا نکرد که دینی جدید آورده است. او در تفکر برهمنی شکاک شد و به دنبال حقیقتی می گشت تا انسان اسیر در بند دنیا را از چرخه تولدهای بی شمار رهایی بخشد و به نیروانا برساند. از این رو او را متفكري بايد دانست كه يك سلسله مبادي فلسفه وضع كرد، شريعت و طريقتي كه به سانسكريت، «دارما» (Dharma) گويند ( يعني دستور زندگاني ) بنياد نهاد. بر حسب آن دستور، پيروان وي ده اصل كلي را بايد رعايت كنند: انسان يا حيوان را نيازارند، دست به دزدي دراز نكنند، به زنا دامن خود نيالايند، از دروغ، زبان خود را چركين نسازند، به غيبت و عيب جويي از ديگران نپردازند، از خودخواهي اجتناب كنند، از كينه ورزوي دوري جويند و در آخر كار آنچه از همه مهم تر است، آنست كه از جهل وناداني بپرهيزند و به گوهر علم و دانش نفس خود را بيارايند. بودا هر چند منكر وجود الوهيت نيست، در سخنان خود از باري تعالي و معرفت او سخني به ميان نياورده است (حکمت، 1377: 2608).

      جمعيت عشايري كشور بیشترین پیروان بودایی را به خود اختصاص داده است. حدود نيمي از آنان در منطقه چيتاگنگ كوهستاني زندگي می کنند و نيم ديگر در سراسر كشور ازجمله داكا پايتخت بنگلادش حضور داشته و داراي مراكزي هستند. گفته مي شود كه در مناطق راجشاهي، سيلهت، ميمنسينگ تعدادپيروان بوديسم بيش از ساير مناطق مي باشند.

  تعداد بودايي هاي اين كشور بيش از يك ميليون نفر است. زبان مذهبي بودايي ها، « پالي » است. گرچه هر يك از اقوام داراي گويش خاصي هستند، تحصيل گردكان آنان به زبان بنگالي گفتگو مي كنند. معمولاً آن ها به طور متشكل و منسجم در اطراف معابد زندگي مي كنند و سازمان هاي گوناگونانی با نام های مختلف دارند.

  هيئت مديره ستاد امور ديني وخدمات رفاهي بودايي ها در واقع با نام تشكيلات رسمي دولتي بوده و بر فعاليت هاي آنان نظارت داشته و از آنان پشتيباني مي كند.

      گفتني است كه هيات مديره ستاد فوق را دولت بنگلادش در 17 ژوئيه 2002 م تشكيل داد و مشرف حسين شاه جهان وزير مشاور در امور مذهب بنگلادش،  رئيس و دكتر شوكومل بروا استاد بخش زبان وادبيات پالي دانشگاه داكا معاون رئيس هیئت مدیره شدند. هيئت مديره فوق داراي 5 عضو ديگر مي باشد و دوره خدمت آن ها سه سال است (روزنامه جوگانتر 17 ژوئيه 2002 م ).

6. 7. 3.مذهب مسیحی

ورود مسيحيان در بنگلادش و آغاز فعاليت هاي تبليغي آنان در اين كشور تاريخچه طولاني دارد. دروازه بنگال در سال 1517 م براي مسيحيان ميسونري باز گرديد. صدو سی و سه سال بعد از آن، تجار مسيحي براي تجارت به اين منطقه آمدند و نه فقط در تجارت و تبليغ دين مسيحيت محدود شدند، بلكه در صحنه سياسي نيز با ايجاد تفرقه و اختلاف بين مسلمانان وهندوها در جامعه بنگالي و همچنين با ايجاد مشاجره و كشمكش بين اعضاي خانواده هاي حاكم، از سال 1757 به بعد، استقلال و قيموميت بنگال را خدشه دار کردند. گرچه به مقتضاي زمان ومكان تغييراتي در فعاليت هاي سياسي جامعه مسيحي صورت گرفته است، دو برنامه همچنان ادامه داشته است:

1. امور خدماتي و امدادي

2. امور تبليغ دين ( ترويج مسيحيت )

ميسيونرهاي پرتغالي در حدود سيصد وبيست وپنج سال پيش در بنگال، فعاليت هاي خود را با كمك مالي و حمايت هاي لازم در سال 1677 م درمنطقه فارمگت نيز گائون در داكا با تأسيس كليساي مقدس « روزري » آغاز کردند. اين كليسا قديمي ترين كليساي بنگلادش محسوب مي شود و در حال حاضر عبادتگاه بسیار مشهور ومعروف مسیحیان است.

  مؤسسه « باپتيست ميسيونري سوسايتي » كه مؤسسه اي است براي تبليغات دين مسيحي، در آن زمان شخصي به نام ويليام كياري را به بنگلادش اعزام کرد. مؤسسه مذكور هم اكنون سازماني به نام  «باپتيست يونين اف بنگلادش» را در بنگلادش اداره مي کند. براثر فعاليت هاي اين ارگان در بنگلادش، علاوه بر داكا در شهرهاي ديگر از جمله ديناج پور، جيسور، باريسال، چيتاگنگ و رنگپور كارهاي تبليغاتي مسيحي انجام مي شود. فعاليت هاي تبليغي مسيحيان در اين مناطق بسيار طولاني بوده است، برای مثال، در ديناج پور از 1795، در جيسور از 1805، در داكا از 1816، در باريسال از 1828، در چيتاگنگ از 1881 و در رنگپور از 1891 فعاليت هاي خود را شروع كرده اند و از بعد از استقلال كشور بنگلادش در سال 1971، فعاليت هاي مسيحيان در اين كشور به طور درخور توجهي افزايش يافت.

محمد نورالزمان نويسنده كتاب « بنگلادش در گيرودار ان جي اوها »، مي نويسد که در سال هاي گذشته بر اثر فعاليت سازمان هاي غير دولتي ( ان جي او ) و ميسيونري هاي مسيحي در بنگلادش، جمعيت مسيحي در اين كشور به طور غير منتظره اي افزايش يافت و به 5 ميليون نفر رسید. در منطقه كوهستاني چيتاگنگ نيز در اين دوره نيمي از جمعيت اين منطقه به مسيحيت گرويده اند. علاوه بر اين، براي به وجود آوردن منطقه ای مسيحي در مناطق مرزي بنگلادش تلاش می شود. استان هاي شمال شرقي هند واقع در همسايگي بنگلادش مانند ناگالاند، ميزورام و ميگالاي نيز در اين طرح مي باشند. مسيحيان اين منطقه متهم به اجرای آن هستند.

    سازمان ها و ارگان هاي فعال مسيحي در بنگلادش براي فعاليت هاي تبليغي و اعمال نفوذ در كشور اساساً به دو روش عمل مي كنند:

1. سازمان كليساها

2. سازمان خدماتي داوطلبانه اجتماعي

سازمان هاي كليسائي از طريق بيمارستان، كلينيك، مدارس و مركز آموزشي، تشكيل گروه هاي تبليغي و چاپ و نشر كتب به نشر دين مسيحي اقدام مي کنند. علاوه بر اين، آن ها بعضي از كارهاي اجتماعي نيز انجام مي دهند تا زمينه را براي معرفي وترويج دين مسيحيت هموار کنند.

  فعاليت هاي سازمان هاي خدماتي داوطلبانه اجتماعي را عمدتاً شخصيت ها و سازمان هاي مسيحي خارج ازكشور حمايت و پشتيباني مي کنند. به ظاهر، فعاليت هاي اين سازمان ها ظاهري سكولاريستي دارد، اما در عمل، اهداف و آرمان آنان در محدوده اصول و ضوابط سازماني خودشان است. سازمان ها هم بر دو نوع مي باشند.

1- متعهد به آرمان هاي ديني

2- متعهد به آرمان هاي خدمات اجتماعي