نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان بنگلادش

مذهب هندو
مذهب هندو از حیث قدمت، کهنترین مذهب زنده جهان است و اکنون 15 در صد جمعیت بنگلادش را شامل میشود. این مذهب شارع و پیامبر ویژهای ندارد و اساسا مذهب بومی و ارثی است و تاریخ آن مانند پیروانش در طول زمان و اعصار دستخوش انقلاب و دگرگونی شده است و در نتیجه «هندویی» با افسانههای گذشتگان و رسوم و عادات نیاکانی و قومی به گونهای در آمیخته شده که اصول و فروع آن را به آسانی از یکدیگر نمیتوان تشخیص داد.
هندویی فقط اسلوبی از اخلاق و مذهب نیست، هر چند قانون اخلاقی و او امر ونواحی آن، آرام بخش قلوب صدها میلیون تن پیروانش میباشد. مذهب هندو، مکتبی ماورای طبیعی است؛ از این رو هدفش تنها این نیست که پیروانش در این دنیا وجود مقدسی باشند و در عقبی از نعمتهای بهشت برخوردار گردند؛ بلکه علت نهایی و منظور اصلی آن است که هر هندو به حقیقت مطلق که در عرف آنان عبارت از روح کلی و ابدی و ماورای هر گونه تمایز و برتر از اسباب و علل و زمان و مکان و خیر و شر و ضد است، واصل شود. برای وصول به این مقاصد عالی، هر هندو باید در تزکیه نفس بکوشد و اعمال و رفتار و اخلاق خود را به خیر و صلاح ونیکوکاری و بی آزاری مشتاق و راغب گرداند تا از باز پیداییها یعنی تولد و مرگ پی در پی آزاد شود و نجات یابد.
سه فرقه عمده میان هندوها وجود دارد که عبارتند از:
ویشنو / ویشنوان (Vaisnavas)، یعنی پرستندگان ویشنو (Visnu) و شیوا/ شیوان (Saivas)، یعنی پرستندگان شیوا (Siva)، و شاکتیان (Saktas)، یعنی پرستندگان الهه شکتی (Sakti).
هر یک از این سه فرقه به گروهها یا فرقههای فرعی منقسم میشوند. فرقههای ویشنوپرستان حداقل به بیست شاخه و فرقه شیواپرستان به ده شعبه و شاکتیان به پنج فرقه مختلف منشعب شدهاند.
علاوه بر فرق مذکور، دست کم پانزده فرقه عمده دیگر هم میان پیروان مذهب هندو موجود است. از این گذشته، جامعه هندو از نظر تکالیف و وظایف مذهبی به چهار طبقه برهمن و شتریا (Ksatriya) و ویشیا (Vaisya) و شودرا (Sudra) منقسم شدهاند و اعضای هر طبقهای وظایف وتکالیف خود را باید انجام دهند.
مهم ترین و معتبرترین نوشتههای مقدس مشترک هندوان، کتب ودا(Vedas)، براهمنا (Brahmana)، آرایناک (Aranyaka)، اوپانیشاد ( Upanisad)، پورانا (Purdna) ها به ویژه کتاب بهگوت گیتا(Bhagavant Giyta) و حماسه راماینه (Ramayana) و مهابهارت (Mahabaharata) است.
نوشتههای مقدس دیگری هم از قبیل آگم (Agamas) ها و پانکارا(Pancara) و تنتره (Tantras) وجود دارند که مورد قبول پیروان فرقه های شیوا پرستان و شاکتیان و و یشنوان است، اما مورد قبول سایر فرق هندو نیست.
این نوشتهها در یک زمان فراهم نیامده و متعلق به ازمنه متوالی است و در یک عرض با هم قرار ندارند. مثلا سرودهای ریگ ودا یک دفعه سروده نشد و مولود فکر واندیشه یک شخص نیست، بلکه اندیشه و اثر گویندگان و شعرای عدیده است که غالبا با هم معاصر نبودند. در آغاز سرودها به کتابت در نیامد و گویندگان و بازماندگان ایشان پدر به پدر آنها را در سینهها محفوظ میداشتند و قرنها بدین سان گذشت، ولی بعدها مکتوب شدند و پس ازآن در مجموعهها گرد آمدند.
با گذشت زمان به عللی و عواملی که پوشیده است، به تدریج سه خدای «برهما» و «ویشنو» و «شیوا» مظهر سه صفت ذات مطلق (Guna)، یعنی آفرینش ، بقا و فنا واقع شدند[۱].
همان طور که در بخش تاریخ این کتاب آمده است، بنگال از زمان امپراتوری شاهان گوپتا که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار امپراتوری بزرگ گوپتا را بنیان نهادند. هندوها در سراسر کشور پراکنده بودند، اما در منطقه جنوب مرکزی شامل شهرستانهای فریدپور، نادری پور، شریعت پور، گوپال گنج و راجپاری و منطقه جنوب غربی شامل شهرستانهای گوبان گنج و ساتخیرا، هندوها دارای اکثریت هستند.

مذهب بودایی
بودا (Buddha) در حدود 544 قبل از میلاد، در سرزمین هند متولد شد و آن چنان بود که در اواسط قرن ششم قبل از میلاد در شمال ناحیه بیهار، سرزمینی که در آن زمان مقر سلطنت مگادها بود، پیشوای فکری جهان بودایی، گوتاما (Gautama) به ظهور رسید. او را از آن جهت «بودا» لقب دادند که مدعی شد به علم اعلی که به زبان سانسکریت «بودی» (Buddhi) گویند، تأمل گردیده است و راز عالم وجود بر او کشف گشت. پدرش یکی از شاهزادگان و اشراف سرزمین کپیلا واستو (Kapila Vastu) در شمال هندوستان بود، ناحیهای که هم اکنون در خاک مملکت نپال قرار دارد.
از دوره جوانی گوتاما حکایات شیرین و امثال حکمت آموز نقل میکنند. میگویند که چون بر فنای عمر انسانی و آفات او مانند مرض و پیری و مرگ که بر آدمی چیره است، آگاه شد، عیش ونوش و راحت و عزت را که در قصر پدر داشت، یک سره ترک کرد و در طلب حقیقت به سیر و سلوک به جنگل رفت و به ریاضت پرداخت. اما چون از این کار طرفی نبست، به نزد فرزانگانی رفت تا راه حقیقت را به او بیاموزند. او چنان کرد که آموخته بود، تا آن که عاقبت در نزدیکی شهر بنارس در پای درختی در گایا، نور معرفت بر دل او بتابید و گوهر دانش او را حاصل گشت. پس اصول و قواعدی برای پیروان خود وضع کرد و نخستین موعظه خود را به چند تن از یاران گفت، و گفت سراسر اوضاع و احوال وجود متغیر و فانی است و دلبستگی را نشاید. آدمی باید سعی کند که با ترک علایق دنیوی بنفس قدسی و روح کلی واصل شود. سپس خلق را به اخلاق حسنه، کردار نیک و صدق و ادب و محبت به دیگران و رعایت عدالت و احترام به موجودات زنده (انسان و حیوان) دعوت فرمود.
پس از آنکه 45 سال در اطراف آن سرزمین میگشت و مبادی خود را منتشر میساخت، سرانجام درهشتاد سالگی جهان را بدرود گفت. اگر چه تاریخ مرگ او به طور قطع معلوم نیست، برحسب روایات موجود در حدود 460 ق .م وفات یافته است.
نور فکر این مرد روحانی که در آن زمانه دیرین در آن گوشه از هندوستان تابش گرفت، در طول اعصار و قرون پی در پی فروزان تر شد. چندی در هندوستان پرتو افکند، ولی بعد از هفت قرن در برابر مبادی برهمنان تاب مقاومت نیاورد و آخرالامر در کانون ولادت خود یعنی سرزمین هند خاموش شد. درعوض درممالک همسایه و مجاور، فروزش و درخشندگی روز افزون یافت و سراسر ممالک سیلان و برمه و سیام و نپال و تبت و مغولستان و چین و ژاپن و ... را روشن ساخت.
نباید تصور کرد که بودا مانند سایر انبیاء به دعوت نبوت و پیغمبری برخاسته است، زیرا او خود هیچ گاه ادعا نکرد که دینی جدید آورده است. او در تفکر برهمنی شکاک شد و به دنبال حقیقتی میگشت تا انسان اسیر در بند دنیا را از چرخه تولدهای بیشمار رهایی بخشد و به نیروانا برساند. از این رو او را متفکری باید دانست که یک سلسله مبادی فلسفه وضع کرد، شریعت و طریقتی که به سانسکریت، «دارما» (Dharma) گویند ( یعنی دستور زندگانی) بنیاد نهاد. برحسب آن دستور، پیروان وی ده اصل کلی را باید رعایت کنند: انسان یا حیوان را نیازارند، دست به دزدی دراز نکنند، به زنا دامن خود نیالایند، از دروغ، زبان خود را چرکین نسازند، به غیبت و عیب جویی از دیگران نپردازند، از خودخواهی اجتناب کنند، از کینه ورزوی دوری جویند و در آخر کار آنچه از همه مهم تر است، آنست که از جهل ونادانی بپرهیزند و به گوهر علم و دانش نفس خود را بیارایند. بودا هر چند منکر وجود الوهیت نیست، در سخنان خود از باری تعالی و معرفت او سخنی به میان نیاورده است[۲].
جمعیت عشایری کشور بیشترین پیروان بودایی را به خود اختصاص داده است. حدود نیمی از آنان در منطقه چیتاگنگ کوهستانی زندگی میکنند و نیم دیگر در سراسر کشور از جمله داکا پایتخت بنگلادش حضور داشته و دارای مراکزی هستند. گفته میشود که در مناطق راجشاهی، سیلهت، میمنسینگ تعداد پیروان بودیسم بیش از سایر مناطق میباشند.
تعداد بوداییهای این کشور بیش از یک میلیون نفر است. زبان مذهبی بوداییها، «پالی» است. گرچه هر یک از اقوام دارای گویش خاصی هستند، تحصیل گردکان آنان به زبان بنگالی گفتگو میکنند. معمولا آنها به طور متشکل و منسجم در اطراف معابد زندگی میکنند و سازمانهای گوناگونانی با نامهای مختلف دارند.
هیئت مدیره ستاد امور دینی وخدمات رفاهی بوداییها در واقع با نام تشکیلات رسمی دولتی بوده و بر فعالیتهای آنان نظارت داشته و از آنان پشتیبانی میکند.
گفتنی است که هیات مدیره ستاد فوق را دولت بنگلادش در 17 ژوییه 2002 م تشکیل داد و مشرف حسین شاه جهان وزیر مشاور در امور مذهب بنگلادش، رییس و دکتر شوکومل بروا استاد بخش زبان وادبیات پالی دانشگاه داکا معاون رییس هییت مدیره شدند. هیئت مدیره فوق دارای 5 عضو دیگر میباشد و دوره خدمت آنها سه سال است[۳].
مذهب مسیحی
ورود مسیحیان در بنگلادش و آغاز فعالیتهای تبلیغی آنان در این کشور تاریخچه طولانی دارد. دروازه بنگال در سال 1517 م برای مسیحیان میسونری باز گردید. صدو سی و سه سال بعد از آن، تجار مسیحی برای تجارت به این منطقه آمدند و نه فقط در تجارت و تبلیغ دین مسیحیت محدود شدند، بلکه در صحنه سیاسی نیز با ایجاد تفرقه و اختلاف بین مسلمانان و هندوها در جامعه بنگالی و همچنین با ایجاد مشاجره و کشمکش بین اعضای خانوادههای حاکم، از سال 1757 به بعد، استقلال و قیمومیت بنگال را خدشه دار کردند. گرچه به مقتضای زمان و مکان تغییراتی در فعالیتهای سیاسی جامعه مسیحی صورت گرفته است، دو برنامه همچنان ادامه داشته است:
1. امور خدماتی و امدادی
2. امور تبلیغ دین (ترویج مسیحیت)
میسیونرهای پرتغالی در حدود سیصد و بیست و پنج سال پیش در بنگال، فعالیتهای خود را با کمک مالی و حمایتهای لازم در سال 1677 م در منطقه فارمگت نیز گایون در داکا با تأسیس کلیسای مقدس «روزری» آغاز کردند. این کلیسا قدیمیترین کلیسای بنگلادش محسوب میشود و در حال حاضر عبادتگاه بسیار مشهور و معروف مسیحیان است.
موسسه «باپتیست میسیونری سوسایتی» که موسسهای است برای تبلیغات دین مسیحی، در آن زمان شخصی به نام ویلیام کیاری را به بنگلادش اعزام کرد. موسسه مذکور هم اکنون سازمانی به نام «باپتیست یونین اف بنگلادش» را در بنگلادش اداره میکند. براثر فعالیتهای این ارگان در بنگلادش، علاوه بر داکا در شهرهای دیگر از جمله دیناج پور، جیسور، باریسال، چیتاگنگ و رنگپور کارهای تبلیغاتی مسیحی انجام میشود. فعالیتهای تبلیغی مسیحیان در این مناطق بسیار طولانی بوده است، برای مثال، در دیناج پور از 1795، در جیسور از 1805، در داکا از 1816، در باریسال از 1828، در چیتاگنگ از 1881 و در رنگپور از 1891 فعالیتهای خود را شروع کردهاند و از بعد از استقلال کشور بنگلادش در سال 1971، فعالیتهای مسیحیان در این کشور به طور درخور توجهی افزایش یافت.
محمد نورالزمان نویسنده کتاب «بنگلادش در گیرودار ان جی اوها»، می نویسد که در سالهای گذشته بر اثر فعالیت سازمانهای غیر دولتی ( ان جی او ) و میسیونریهای مسیحی در بنگلادش، جمعیت مسیحی در این کشور به طور غیر منتظرهای افزایش یافت و به 5 میلیون نفر رسید. در منطقه کوهستانی چیتاگنگ نیز در این دوره نیمی از جمعیت این منطقه به مسیحیت گرویدهاند. علاوه بر این، برای به وجود آوردن منطقهای مسیحی در مناطق مرزی بنگلادش تلاش میشود. استانهای شمال شرقی هند واقع در همسایگی بنگلادش مانند ناگالاند، میزورام و میگالای نیز در این طرح میباشند. مسیحیان این منطقه متهم به اجرای آن هستند. سازمانها و ارگانهای فعال مسیحی در بنگلادش برای فعالیتهای تبلیغی و اعمال نفوذ در کشور اساسا به دو روش عمل میکنند:
1. سازمان کلیساها
2. سازمان خدماتی داوطلبانه اجتماعی
سازمانهای کلیسایی از طریق بیمارستان، کلینیک، مدارس و مرکز آموزشی، تشکیل گروههای تبلیغی و چاپ و نشر کتب به نشر دین مسیحی اقدام میکنند. علاوه بر این، آنها بعضی از کارهای اجتماعی نیز انجام میدهند تا زمینه را برای معرفی و ترویج دین مسیحیت هموار کنند.
فعالیتهای سازمانهای خدماتی داوطلبانه اجتماعی را عمدتا شخصیتها و سازمانهای مسیحی خارج ازکشور حمایت و پشتیبانی میکنند. به ظاهر، فعالیتهای این سازمانها ظاهری سکولاریستی دارد، اما در عمل، اهداف و آرمان آنان در محدوده اصول و ضوابط سازمانی خودشان است. سازمانها هم بر دو نوع میباشند.
1- متعهد به آرمانهای دینی
2- متعهد به آرمانهای خدمات اجتماعی
نیز نگاه کنید به
سایر فرقه های اهل تسنن بنگلادش ؛ تصوف در بنگلادش
کتابشناسی
- ↑ جلالی نائینی،سید محمدرضا (1376). هند در یک نگاه. شیراز: انتشارات، ص.31-34
- ↑ حکمت، علی اصغر(1337). سرزمین هند. انتشارات دانشگاه تهران، ص.1377.
- ↑ روزنامه جوگانتر 17 ژوییه 2002 م
منبع اصلی
توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار).
نویسندگان مقاله
محمد مهدی توسلی، عزیز علی زاده کندی و سینا توسلی