فرهنگ عمومی گرجستان
فصل هفتم: فرهنگ عامه / عمومي
مقدمه
آثار فرهنگ مادي گواه بر سطح بالايي از هنر معماري و ساختمان سازي، زرگري، نقاشي و شيش هگري است. پيشرفت هاي فرهنگي و قدرت اقتصادي در حفار ي متسختا آرمازي، اوپليس تسيخه، واني، تسيخه گوجي، مورد تائيد قرار مي گيرد. فرهنگ مادي دوره اي كه در ناحيه شكل گرفته است، آثار معماري آن توسط عظمت و لطافت
شكل آنها، متمايز مي شود. قابل ملاحظه است كه در متسختا اداره اي براي معماران و هنرمندان برجسته وجود داشت. از آثار ارزنده آرماز تسيخه (ارگ) شاه نشين است، كه بايد مستثن ي شود. از اين نوع، قلعه بزرگ ديگري در روستاهاي تسيستاموري در ناحيه متسختا است كه به نام زدان تسيخه شناخته مي شود و مؤلفان خارجي آن را
سئوسامورا نام برده اند. گورستان (بقعه) اعضاي خانواده سلطنتي و اشراف كه در متسختا يافت شده اند، نمونه كاملي از آثار معمار ياند. زيورآلات طلايي كه سنگ هاي قيمتي در آ ن كار گذاشته شده، يعني انگشتر، گوشواره، دستبند، آويزها، منجقها، الماس ها، و غيره در اينجا يافت شده اند كه كارهاي اصلي هنر جواهر كاري است. به موازات هنر زرگري، حرفه هاي ديگري توسعه پيدا كرد: توسعه آجر، ظروف شيشه اي، سلاح هاي فلزي و غيره... دولت و قدرت فرهنگي كارتلي در دور ه كلاسيك يكي از عوامل اصلي در فرايند شك لگيري مردم گرجي بود. در آ ن زمان بود كه بطور مساعدي ثبات مليت گرجي شرقي (كارت ) شكل گرف ت، كه متعاقباً نقش يك وسيله پيوند در آفرينش گرجي را بازي كرد. اين فرايند كمي بعد تكميل شد در زمان گسترش نفوذ كليسا ي مسيحي در سراسر گرجستا ن و ظهور يك دولت فئودالي واحد گرجي.
در سا لهاي 330، مسيحي ت به عنوان دين رسمي و دولتي گرجستان اعلام شد، اين دوره بر آغاز توسعه زياد هنر و ادبيا ت دلالت دارد. اعضاي انجمن هاي عالي رتبه كارتلي و اگريسي، با ادبيات و فلسفه شرق و غرب به خوبي آشنايي داشتند. در ميان آنها دانشمندان و فيلسوفان والامقامي چون : پطر ايبريايي و ايواني لازي (قرن پنجم ) وجود داشتند. مراكز فرهنگي و هدايت افكار نيز در گرجستان به وجود آمده بود كه بعضي از آنها اهميت بين المللي داشتند. در قرن چهارم مكتب علم معاني بيان و فلسفه در نزديكي فازيس (پوتي امروزي ) شكل گرفت. در كنار نخبگان محلي، دانشجوياني از خارج نيز براي آموختن به اين مدرسه مي آمدند. اين مدرسه همچنين محل تحصيل فيلسوف و ناطق مشهور يوناني تميستيوس بود كه مي گويد پدرش اوگئيوس، دانش را در همين مدرسه بدست آورد.
مسيحيت ادبيات كهن گرجي را نابود كرد و شرو ع به ايجاد ادبيات مربوط به خود كرد كه اغلب شامل آثار ترجمه شده بود. قديمي ترين كتاب ها و سپس انجيل ها و "وصيت نامه قديمي" از منشاء يوناني و سرياني ترجمه شدند. بزودي كارهاي اصلي، اغلب تاريخ انبياء و قديسين ظاهر شدند. "شهادت شوشانيك " گرجي قديمي، در قرن پنجم نوشته شده بود. چنين كار ديگري از نويسنده اي گمنام، تحت عنوان در "شهادت آستاته متسختي" از قرن ششم رسيده است.
آثار معمار ي كليسايي و نيز تعداد ساختمان غير مذهبي (براي مثال قلعه اوجارما) تا امروز پابرجا مانده اند. كليساهايي كه با سبك بازيليك در بولنيسي و اوربنيسي وجود دارند، به قرن پنجم تعلق دارند و گنبد چليپايي كليساي جواري پايان قرن ششم و اوايل قرن هفتم در نزديكي متسختا، در محل تلاقي رودها ي آزاگوي، و متكواري (كورا) ساخته شده اند كه از آثار ارزشمند معماري هستند. در تاريخ اين آثار به قرن پنجم و ششم ميلادي برمي گردد كه گواه سطح بالاي هنر معماري در گرجستان است.
قرن هاي 11 و 12 ميلادي شاهد سط ح بالايي از توسعه فرهنگ گرجستان فئودالي از جمله فلسفه، تاريخ، ادبيا ت، معماري، نقاش ي مينياتور، فلزكار ي و سفالگري بود. منظومه عظيم حماسي شوتاروستاولي به نام "پلنگينه پوش" در پايان قرن 12 و آغاز قرن 13 سروده شده است. كارهاي اديبانه و عالمان هاي در مراكز فرهنگي گرجستان در داخل و خارج كشور به نمايش در مي آمد. فرهنگ بسيار توسعه يافته قرن 12 گرجستان در دوره پيش تدارك ديده شده بود. صومعه ايويرون، در كوه آتن، صومعه گرجي در كوه سياه، صومعه صليب مقدس در فلسطي ن صومعه "پتريتسوني " در بلغارستان، مراكز گرجي بودند كه در آنها كارهاي علمي و فرهنگي عميقي انجام مي شد.
فرهنگ كشور با توسعه تعليم و تربيت كه به ترقي قابل ملاحظه اي در دوره مورد بررسي نايل شده بود، دست يافته بود. مدارس عموماً وابسته به كليساها و صومعه ها بودند. نظام تعليم و تربيت گرجستان در حقيقت كاملاً تابع ايدئولوژي مسيحيت بود. اين نظر با اين موضوع كه مدارس ابتدايي در بسيار ي از شهرها، در كنار مدارس روحاني
فعاليت داشتند، به اثبات مي رسد. مدارس، تحت سرپرستي كليساها و صومعه ها، رسمي بودند، موضوعات ي كه در آنها تدريس مي شد عبارت بودند از: الهيات، سرودهاي مذهبي و استنساخ تأليفات گرجي. در عين حال، فرزندان اعضاي خاندان سلطنتي و فئودال ها توسط معلمان خصوصي آموزش مي ديدند. بزرگترين كليساها نه تنها براي فعاليت هاي آيين ديني، بلكه به عنوان مراكز و مدارس تعليم و تربيت در خدمت بودند.
آشنايي نزديك با سيستم آموزش بيزانس، نقش مهمي را در توسعه مدارس آموزشي در قرن 11 و 12 دارا بوده است. بسياري از گرجي ها در بيزانس آموزش ديده بودند، در نتيجه تعدادي از آنان اديبان برجسته اي بودند. شاه داويدباني، توجه خاصي به آموزش مردم خود داشت. اين حقيقت توسط وقايع نويس ارمني واردان باردزمرتس Vardan Bardzmerts از نظر دور نمانده است "داويد به آموزش مردم ايبري دقت زيادي كرده و او به دنبال دانش است. شاه چهل كودك را برگزيد كه آنها را به يونان فرستادند آنها زبان بياموزند و ترجمه هايي را كه توسط آنان در آنجا انجام شده، به كشور بياورند". سه نفر از آنها از دانشمندان برجسته شدند. در زمان داويد باني، مدرسه و فرهنگستان متعددي در گرجستان وجود داشت كه از ميا ن آنها"گلاتي" (گرجستان غربي ) جاي ويژه اي داشت مورخ دربار شاه داويد درباره فرهنگستان گلاتي گفته است كه : "اين فرهنگستان در نوع خود "اورشليم دوم " در شرق براي يادگيري و آموزش ارزشمند دانش است. آتن دوم و اولي ن مركز فوق العاده گسترده قوانين الهي و هم ه شكوه و جلال كليسايي است ". فرهنگستان گلاتي جزو نخستين ها بود كه در دوره توسعه فئوداليسم تأسيس شده بود. اين فرهنگستان نيازهاي علمي روز را پاسخ مي داد و حركات ايدئولوژيكي را كه راه رنسانس گرجستان را پيش بيني مي كرد، هموار كرده بود. در كنار گلاتي، مراكز فرهنگي روشنگري و علمي ديگري نيز در گرجستان آن زمان وجود داشت. در ايقالتو (گرجستان شرقي ) نيز مدرسه عالي وجود داشت. مؤسس و اولين رئيس فرهنگستان آرسن ايقالتويي بود كه در سالهاي 1120 از گلاتي به ايقالتو آمده بود. از ديگر مراكز آموزش عالي مي توان از ساخت يك فرهنگستان در گرمي (گرجستان شرقي ) نام برد. كارهاي ادبي عميق، فلسفي و ترجمه در مراكز فرهنگي و آموزشي در خار ج از گرجستان انجام مي شد. در اين دوره تعدادي كارهاي اساسي نوشته شدند و آثار مهم فرهنگ جهان به زبان گرجي ترجمه شد كه پيشرفت دانش و ادبيات ملي را تسهيل كردند. از دانشمندان گرجي كه در خار ج از گرجستا ن داراي فعاليت چشمگيري بودند، "گيورگي متاتس ميندلي"، "اپرم متسيره" و "گيورگي خوتس مونازوني" مشهورترند.