اوکراین پس از جنگ جهانی دوم

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

یکی از مهم‌ترین تاثیرات جنگ جهانی دوم ،تغییرات سرزمینی و جمعیتی اوکراین بود. در نتیجه همه حوادث جمعیت اوکراین 5/10 میلیون نفر کاهش یافت. در طول جنگ 5/6 میلیون نفر یا کشته شدند و یا بر اثر بیماری و گرسنگی از میان رفتند. عده زیادی به عنوان زندانی سیاسی به جمهوری‌های آسیایی فرستاده شدند و در همان‌جا ماندند. برخی که مهاجرت کرده و یا در اردو‌ها کار آلمانی می کردند، ترجیح دادند به عنوان آواره در غرب بمانند. از حدود 11 میلیون سربازی که در مبارزه با نازی‌ها کشته شدند 25 درصد آن‌ها ( 7/2 میلیون نفر ) دارای نژاد اوکراینی بودند. در طی جنگ 16000 مجتمع صنعتی ، 2000 ایستگاه راه آهن ، 28000 مزرعه اشتراکی، 827 مزرعه دولتی،714 شهر، 28000 روستا و 2 میلیون ساختمان ویران گردید و 10 میلیون نفر آواره شدند.بیشتر از دوازده میلیون تن محصولات کشاورزی، چهارده میلیون راس دام و بسیاری از ماشین آلات کشاورزی به آلمان برده شدند.

در تمام سال‌های بعد از جنگ دردوره استالین مبارزه با ناسیونالیسم اوکراینی و از میان بردن ویژگی‌های فرهنگ این سرزمین در شوروی ادامه یافت. تا سال 1959 اوکراینی ها توانستند آزادی بیشتر فرهنگی ، به خصوص درزمینه زبان و مطبوعات به دست آورند، اما اختیاری اعلام کردن زبان‌های غیر روسی در مدارس روسی و تبلیغ برای زبان روسی توسط خروشچف، شروعی برای عدم تداوم آزادی‌ها داده شده بود. در دهه 60 نویسندگان ، ناشرین و هنرمندان با خواسته خود مبنی بر بازگشت به حقیقت با نسل قدیمی تر که برخاسته از دوره استالین بودند، به نزاع برخاستند. حزب تصمیم گرفت که نشر افکار این گروه را متوقف کند و با تعقیب و محاکمه، بعضی از آن‌ها را ساکت کرد. همین اقدامات باعث شد که دیگران سیاسی‌تر و فعال تر شده و این روند را در سراسر دهه 60 ادامه دهند.

پس از جنگ جهانی دوم اوکراین بیش از هر ملت اروپایی زمین به دست آورد. در سال 1954 نیز کریمه از روسیه گرفته شد و به اوکراین واگذار گردید.بین اوکراینی زبان‌ها غرب و مرکز روسی زبان‌های شرق و جنوب که ناشی از فرهنگ‌های مختلف بر آن‌ها تحمیل شده بود، تفاوت‌های عمیقی وجود داشت که در اداره کشور تاثیر گذاشت.جمهوری اوکراین سعی داشت با ایجاد یک جبهه مردمی از مدل کشورهای بالتیک پیروی کند. جنبش بازسازی اوکراین(روخ)سرانجام در سال1989 اجازه یافت کنگره خود را افتتاح کند اما این جنبش رسما اجازه نیافت در انتخابات این جمهوری در مارس 1990 فعالیت نماید و فقط به طور غیرمستقیم از طریق ایجاد یک بلوک دموکراتیک در آن شرکت کرد. برخلاف کشورهای بالتیک، مولداوی و قفقاز (ارمنستان،آذربایجان و گرجستان)که ناسیونالیست‌ها  آن حمایت زیادی را در انتخابات به دست آوردند این بلوک فقط یک چهارم کرسی‌ها را در شورای عالی اوکراین تصاحب کرد که آن هم مربوط به غرب اوکراین یعنی نواحی اوکراینی زبان و کی یف بود.[۱]

کتابشناسی

  1. موسسه ایراس(1392). جامعه و فرهنگ اکراین. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار).