حزب کمونیست اسپانیا

از دانشنامه ملل

حزب کمونیست اسپانیا(Partido Comunista de Espana—PCE) به دنبال جریان خیزش انقلابی که در پی جنگ جهانی اول و انقلاب بلشویکی در روسیه آغاز شد، به وجود آمد.  عمدتا به دلیل وجود سوسیالیست قوی در اسپانیا و جنبش‌های آنارشیستی که قبلا انتهای طیف سیاسی چپ را اشغال کردند، با این حال، کمونیست‌های اسپانیایی به اندازه همتایان خود در کشورهای اروپایی قدرتمند نشدند. در سال‌های اولیه فعالیت حزب کمونیست اسپانیا، عضویت در حزب به دلیل اقدامات سرکوب گرانه ای که توسط دیکتاتوری پریمود ریورا(Miguel Primo de Rivera)در دهه 1920 صورت می‌گرفت، هرگز وسیع نبود. هنگامی که حزب کمونیست اسپانیا حملات سوسیالیست‌ها و دیگر سازمان‌های چپ را متوقف کرد، نفوذ کمونیست در چپ افزایش یافت و در سال 1934 به سوی یک جبهه استراتژی ملی تغییر جهت داد.

در طول جنگ داخلی، نیروهای چپ دوباره تقسیم شدند. کمونیست‌ها قصد داشتند قبل از این که انقلاب سیاسی و اجتماعی شان شروع شود، جنگ علیه نیروهای فاشیستی به اتمام برسد در حالی که دیگر سازمان‌های چپ تمایل نداشتند که بازسازی جامعه اسپانیایی را به تعویق بیندازند. کمونیست‌ها در سرکوب دیگر سازمان‌های چپ که رقیب آن‌ها محسوب می‌شدند رفتار وحشیانه ای در پیش گرفته بودند، که این امر باعث شد دیگر نیروهای ضد فرانکو در دوره پس از جنگ داخلی، حزب را طرد کنند.

حزب کمونیست در اواسط دهه 1950، تلاش های زیادی را برای بیرون آمدن از انزوای خود شروع کرد و سیاست طراحی شده ای را برای گرد هم آوردن ائتلاف گسترده ای از احزاب، تحت رهبری حزب کمونیست اسپانیا برای مخالفت با دیکتاتوری فرانکو، اتخاذ کرد. جالب اینجاست که رژیم فرانکو به خودی خود، تمرکزش را بر حملات علیه حزب کمونیست، معطوف کرده بود که همین امر حزب را قادر ساخت به یک نقطه محوری برای دانشجویان معترض و کارگران تبدیل شود. این حزب یک مبنای سیاسی پیرامون جنبش اتحادیه کارگری معروف به " CCOO"( Santiago Carrillo) به‌وجود آورد و با پایان عصر فرانکو، حزب کمونیست اسپانیا تحت رهبری سانتیاگو کاریلو(Comisiones Obreras)کارآمد ترین سازمان سیاسی در اسپانیا بود.

اگرچه عضویت در حزب کمونسیت به دنبال قانونی کردن حزب در سال 1977، افزایش پیدا کرد، ولی حزب کمونیست فقط 9 درصد رای مردمی در انتخاباتی که در آن سال برگزار شد را به دست آورد؛ که در این انتخابات تسلط از چپ به سمت حزب رقیب یعنی حزب سوسیالیست رفت. بعد از اینکه در سال 1982 سهم رای حزب کمونیست به 3.8 درصد کاهش یافت، تنش‌های داخلی در داخل حزب به بحران تبدیل شد و رهبری کاریلو مورد تردید قرار گرفت.

کاریلو در حذف واژه لنینیسم(Leninism)از اساس‌نامه حزب کمونیست در کنگره ای که در سال 1978 تشکیل شد، موفق شده بود. وی همچنان توسط شبه نظامیان طرفدار اتحاد جماهیر شوروی که او را مجبور کردند رویکرد انقلابی تری در پیش بگیرد، مورد انتقاد واقع می‌شد. در همان زمان یک گروه جهت دار اروپایی، که تحت عنوان ینوویتورز(renovators)شناخته می‌شد، به نوسازی و بحث‌های داخلی درون حزب پویا بخشید.

علاوه بر نفاق اساسی ایدئولوژیکی، همچنین با رهبری انعطاف ناپذیر فزاینده کاریلو یک نارضایتی کلی وجود داشت. پاکسازی های مکرر وی از آن دسته از اعضایی که بیشتر با او مخالفت می‌کردند باعث دادن تلفات زیاد و تضعیف روحیه حزب شد. پس از شکست قاطع حزب کمونیست در انتخابات ماه اکتبر 1982، کاریلو به عنوان دبیر کل حزب استعفا داد؛ وی با جراردو ایگلسیاس(Gerardo Iglesias)، جایگزین شد.

در ماه‌های بعدی، گروه های متلاشی که از حزب کمونیست شکست خوردند، حمایت خود را برای تشکیل احزاب طرفدار شوروی یا احزاب مارکسیست لنینیست به حداقل رساندند.

در این میان حزب کمونیست مردم اسپانیا (طرفدار شوروی)( Partido Comunista de los Pueblos de Espana—PCPE) و حزب کمونیست اسپانیا (مارکسیست  لنینیست )( Partido Comunista de Espana--Marxista-Leninista—PCEml) نیز بودند. در درون حزب کمونیست اسپانیا، کاریلو به شدت با سیاست های ایگلسیاس مخالفت کرد. کاریلو منتقد پیشنهاد بعدی برای تشکیل ائتلافی از تمام نیروهای مترقی که در طیف چپ حزب سوسیالیست کارگران اسپانیا بودند، بود. ناسازگاری کاریلو،به اخراج وی از کمیته مرکزی حزب در آوریل سال 1985منجر شد.

وی متعاقبا کمیته اتحادیه کمونیست را سازماندهی و رهبری کرد( Mesa para Unidad de los Comunistas—MUC)، که کمیته فوق، در دسامبر 1986 یک حزب جدید طرفدار شوروی با نام حزب اتحادیه کارگران کمونیست اسپانیا(Partido de los Trabajadores de Espana-Unidad Comunista--PTE-UC)، را تشکیل داد.  با پایان سال 1987، و با فرا رسیدن انتخابات بعدی نشانه‌هایی از تلاش ی حزب کمونیست اسپانیا، حزب کمونیست مردم اسپانیا، و حزب اتحادیه کارگران کمونیست اسپانیا برای متحد کردن 3 حزب کمونیست به چشم می‌خورد. حزب کمونیست و حزب کمونیست مردم اسپانیا به همراه چندین حزب کوچک چپ دیگر یک ائتلاف انتخاباتی به نام حزب چپ متحد(Izquierda Unida,IU)، را برای اعتراض به انتخابات ملی در سال 1986 و همچنین انتخابات شهری و منطقه ای در سال 1987، تشکیل دادند.

حزب کمونیست اسپانیا، دوازدهمین کنگره حزب  خود را در حالی که حزب به دلیل مشکلات مالی و عدم وجود وحدت به ستوه آمده بود، در فوریه 1988 برگزار کرد. اگرچه ایگلسیاس سیاست چپ متحد را آغاز کرده بود و تصفیه‌های حزب به پایان رسیده بود ولی منتقدان احساس کردند برای بسیج کردن چپ و بهتر نشان دادن حزب کمونیست اسپانیا در پای صندوق‌های رای، اقدامات قوی تر و همچنین رهبران کارامد‌تر لازم می‌نماید. در کنگره حزب خولیو انگیتا( Julio Anguita)انتخاب شد. اعضای حزب مجددا تعهدات خود در مقابل منافع کارگران را مورد تصدیق قرار دادند و سیاست‌هایی را با هدف جذب طرفداران حفظ منابع طبیعی وصلح جو اتخاذ کردند[۱].

نیز نگاه کنید به

سیاست و حکومت اسپانیا؛

کتابشناسی

  1. فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)