رابطه اسپانیا با جامعه اروپا
همانطور که اسپانیا شروع به بیرون آمدن از انزوای پس از جنگ مینمود، کابینههای پی در پی فرانکو به دنبال برقراری روابط نزدیکتر با اروپا بود. پس از مرگ فرانکو، این امر به عمده ترین هدف دیپلماتیک اسپانیا تبدیل شد. تمایل به رسمیت شناخته شدن از سوی جوامع دموکراتیک غرب اروپا، عامل اصلی انگیزه اسپانیا برای دستیابی به عضویت جامعه اروپا( European Community, EC) بود. اسپانیا در سال 1958، عضو وابسته سازمان همکاری اقتصادی اروپا (Organisation for European Economic Co-operation, OEEC)شده بود و در سال 1959 به عضویت کامل سازمان همکاری اقتصادی و توسعه(Organisation for Economic Cooperation and Development ,OECD) که جانشین سازمان همکاری اقتصادی اروپا شد، دست یافت. آن همچنین عضویت در بانک جهانی را نیز به دست آورد. با این حال، جامعه اروپا برای پیوستن اسپانیا به آن تمایل کمتری داشت. بعد از شش سال مذاکره، در ماه مارس 1970، توافقنامه ای برای پیمان تجاری ترجیحی بین اسپانیا و جامعه اروپا امضا شد ولی این پیمان توافقی کاملا اقتصادی بود. نهادهای حکومتی دموکراتیک موجود در اسپانیا به شدت مورد تنفر کشورهای عضو جامعه اروپا بود و به عنوان یک مانع بر سر راه الحاق اسپانیا همچنان به قوت خود باقی بود.
نخست وزیر (سوارز) اسپانیا مدت کوتاهی پس از اینکه اولین حکومت منتخب دموکراتیک اسپانیا، در ژوئن 1977 به قدرت رسید، وزیر امور خارجه خویش را برای ارائه درخواست رسمی اسپانیا برای پیوستن به جامعه اروپا، اعزام کرد. احزاب سیاسی عمده در اسپانیا، بر سر مساله عضویت تقسیم شدند وهمه از تلاش برای پیشبرد نوسازی اسپانیا و همچنین مشروعیت بین المللی آن حمایت کردند.
آینده تصویب این برنامه با اجرای سیاستهای دموکراتیک، توسط دولت بعد از فرانکو تقویت شد. نگرش اروپا نسبت به اسپانیا به سمت بهتر شدن، گروید و اسپانیا در نوامبر 1977 به عضویت شورای اروپا پذیرفته شد. با این حال، مذاکرات برای الحاق اسپانیا به جامعه اروپا پیچیده و طولانی شد. پس از اینکه اسپانیا اعتبار دموکراتیک لازم را به دست آورد، پیامدهای اقتصادی آتی الحاق اسپانیا به جامعه اروپا، باعث ایجاد سوء تفاهماتی بین اعضای جامعه اروپا شد. سطح توسعه اقتصادی اسپانیا به میزان قابل توجهی از سایر کشورهای عضو، پایین تر بود و بخش صنعتی آن، به اصلاحات عمیق ساختاری نیاز داشت. همچنین در رابطه با ناوگان ماهیگیری اسپانیا، مشکلاتی وجود داشت. در نتیجه عواقب بالقوه عضویت اسپانیا در جامعه اروپا، بزرگترین نگرانی در بین اعضای جامعه اروپا به خصوص فرانسه بود.
پس از چانه زنیهای طولانی، توافق نامههایی در خصوص این موضوع حاصل شد و معاهده الحاق در تابستان 1985، به امضا رسید. در تاریخ اول ژانویه 1986، اسپانیا در نهایت همراه با پرتغال، وارد جامعه اروپا شد. با ورود اسپانیا به جامعه اروپا، هدف اصلی سیاست خارجی که بر بی طرفی مبتنی بود حاصل شده بود و بسیاری از اسپانیاییها حس انتظار طولانی برای گنجانیده شدن رسمی در ملتهای جامعه اروپای غربی را چشیدند. شور و اشتیاق اسپانیاییها در ماه های بعد بر سر مسائلی چون، ممنوعیت اسپانیا از ماهیگیری در آبهای مراکش، (به دلیل اختلافات جامعه اروپایی با مراکش)، کم حرارت تر شد و این امر روشن ساخت که همه جنبههای عضویت جامعه اروپا برای اسپانیا مفید نخواهد بود. طبق نظرسنجیهایی که در بهار 1987 به عمل آمد، مشخص شد که اکثریت زیادی از اسپانیاییها معتقد بودند ورود به جامعه اروپا به اسپانیا هیچ گونه کمکی نخواهد کرد. به خصوص کشاورزان از عواقب سیاست مشترک کشاورزی ناراضی بودند. با این حال، نظرسنجی مشابهی نشان داد که اکثریت اسپانیاییها علاقهمند به عضویت در جامعه اروپا بودند و احساس آنها از اینکه شهروند اروپایی شوند در حال افزایش بود[۱].
نیز نگاه کنید به
سیاست و حکومت اسپانیا؛ روابط خارجی اسپانیا؛
کتابشناسی
- ↑ فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)