ذائقه فرهنگی مردم بنگلادش
بنگلادش معمولا سرزمینی کهن با میراث فرهنگی غنی نامیده می شود، اما احساس می شود که آن فرهنگ غنی گذشته با تجانس فرهنگی در زمان معاصر جابه جا شده استدر واقع فرهنگ این کشور ترکیبی از فرهنگ اسلامی و دیگر فرهنگ های بومی است، هرچند که نباید نقش فرهنگ های نفوذی را نادیده گرفت.
«وضعیت فرهنگی کشور بنگلادش و ذائقه فرهنگی نسل فعلی آن در این دوران تفاوتهای بسیاری پیدا کرده است. چهره فرهنگی آن از سی سال پیش تاکنون به شدت تغییر یافته است که این امر مرهون فراگیر شدن و علاقه مندی به بهرهمندی از امکانات ارتباطات و رسانهها میباشد. امروزه مردم دور افتادهترین و بی سوادترین نقاط نیز دسترسی به شبکههای تلویزیونی بیگانگان را پیدا کردهاند. در یک دهه اخیر، این روند به حدی گسترش پیدا کرده که ناظران اجتماعی آن را از حد تصور خارج میدانند. از میان حدود 70 شبکه تلویزیون کابلی بیش از 50 شبکه متعلق به هند میباشد که 24 ساعته فیلمهای هندی و... پخش میکند که یکی از نتایج آن تعطیلی برخی از سالنهای سینما شده است. رسم و رسوم فرهنگی محلی و بومی به فراموشی سپرده شده یعنی نسل جدید هیچ چیزی غیر از فیلم هندی و طبقات بالای اجتماع فیلمهای انگلیسی زبان را ترجیح نمیدهند. اکنون تقریباً 13 شبکه داخلی، 24 شبکه خصوصی و2 شبکه دولتی فعال است، که اغلب آن ها نیز برنامه های خود را از شبکههای هندی کپی میکنند. در یک کلام، میتوان گفت ذائقه هندی، چاشنی اصلی ذائقه فرهنگی نسل جوان شده است؛ به طوری که در نوع لباس، گفتار، رفتار و ... فرهنگ بومی، تهدید می شود.»
با این مقدمه میتوانیم بگوئیم که تمایل اغلب مردم به ویژه نسل جوان به فیلم بیشتر میباشد. موسیقی هم در جایگاه دوم قرار دارد. در مورد کتاب باید گفت عموماً علاقه و تمایلی مشاهده نمیشود. به غیر از افراد مسن و بازنشستگان، البته، کتابهای داستانی بعضی از نویسندگان مشهور و معروف محبوبیت در خور توجهی در بین خوانندگان جوان و نوجوان دارد. نمایشگاه کتاب اکوشه که به مناسبت روز جهانی زبان مادری هر ساله در ماه فوریه به مدت یک ماه برگزار میشود و بیشتر ناشران سعی میکنند برای این ایام کتاب های جدیدی را منتشر کنند. این اتفاق باعث میشود خوانندگان بسیاری را جلب کنند. در غیر از این چندان گرایشی به کتاب خوانی به چشم نمیخورد.
البته، خانوادههایی هم در گوشه و کنار وجود دارند که سعی دارند از این تهاجم فرهنگی بیگانه خودشان را حفظ کنند و فرهنگ اصیل را، که همان فرهنگ برگرفته از زندگی اسلامی است، داشته باشند. در میان چنین خانوادههایی ذائقه فرهنگی با گرایش دینی مشاهده میشود. یکی از نمونه های بارز آن استقبال خوب مردم از راهاندازی شبکه اسلامی تلویزیون بود و نیز استقبال از برنامههای اسلامی کلیه شبکههای تلویزیونی داخلی است که همچنان مردم از آن ها حمایت می کنند.
در این رابطه، نکته شایان ذکر این که شاید تا یک نسل قبل، عموم مردم این کشور که بیشتر آنان مسلمانان اهل سنت حنفی مذهب هستند، بسیار محافظه کارانه عمل میکردهاند و این نکته در ذائقه فرهنگی مذهبی آنان کاملاً مشهود بوده است. در همین دوران بوده که فیلمهای ایرانی در این کشور بسیار محبوبیت پیدا کرده بود و در روستاها مجالس وعظ و تفسیر رونق داشته است. چیزی که امروز دیگر آنتن های ماهوارهای و فیلمهای خارجی به طور اعم و خصوصاً فیلمهای هندی جای آن را گرفته است.[۱]
امروز شاهد هستیم که فرهنگ جمعی در روستا ها مغلوب پدیده های فرهنگی نوظهوری است که توسط سینما و تلویزیون و شبکه های جهانی در حال تغییر است و تهاجم فرهنگی به مفهوم گسترده آن در سطح روستاها، علاوه بر شهرها، به تخریب اندیشه ها می پردازد. این نیروهای مخرب بیرونی از طریق وسایل قوی تر و جذاب تری مانند ماهواره و لوح فشرده همچنان در حال تخریب فرهنگ بومی هستند. جذابیت فیلم های تلویزیونی در روستاها به قدری است که در بیشتر روستاها که به اندازه کافی دستگاه تلویزیون وجود ندارد، مردم زودتر دست از کار مزرعه می کشند و به خانه برمی گردند تا بتوانند به خانه دوستانی که تلویزیون دارند بروند و تا پاسی از شب را به دیدن فیلم های مورد علاقه بپردازند[۲] شبکه هایی مانند سی.ان.ان[۳]، تی.وی.استار[۴]، زی تی وی با پخش برنامه های مورد علاقه مردم و به زبان های گوناگون محلی، جایگاه خاصی در این کشور یافته اند.
مردم علاوه بر دیدن برنامه های تلویزیونی، به رقص هم توجه می کنند. رقص در کشور بنگلادش به صورت آزاد و در اشکال کلاسیک شبه قاره ای، فولکلور، قبیله ای، باله و با ملودی هایی انجام می گیرد. از جمله رقص های معروف قبیله ای می توان به رقص های (Manipuri) و (Santal) اشاره کرد. فرهنگستانی تحت عنوان (Bulbul Lalit kala )در اوایل ده ه 1950 در داکا شروع به فعالیت کرد. این فرهنگستان در ارتقا فرهنگ رقص در کشور پیشتاز بوده است.
نکته مهم تر در این باره، اشاره به دیگر ذائقه های فرهنگی جامعه است؛ یعنی توجه به مراسم آیینی اسلام در این سرزمین. محرم جایگاه ویژهای نزد مسلمانان بنگالی و اهمیت خاصی در ادبیات بنگالی دارد؛ به طوری که در سه دهه گذشته رمان حماسی «بیشاد شیندو» (دریای اندوه) نوشت ه میر مشرف حسین با استقبال گستردهای رو به رو شده است. البته مطالب مندرج در این کتاب بسیار غیر واقعی است و اهداف و انگیزههای نهضت امام حسین(ع) را به بیراهه سوق میدهد[۱]
روح محرم به طور آشکار در نوشتهها و سرودههای نذرالاسلام، شاعر ملی بنگلادش حضور دارد. اگرچه او شیعه نبود، اما در سرودههای وی همواره احترام و علاقه خاصی به اهل بیت احساس میشود. قاضی نذرالاسلام در اثر حماسی محرم خویش ایثار امام، مظلومیت ایشان، ددمنشی دشمنان او و یزید را با تصویرسازی قوی ارائه میدهد.
تعزیه خوانی تجلی دیگری از گرایشات فرهنگ اسلامی در این کشور است. در همان گزارش در این خصوص آمده است:
«شبیه خوانی و یا به اصطلاح عامه تعزیه خوانی نیز در بعضی از مناطق بنگلادش به ویژه "مانیک گنج" اجرا می شود که متأسفانه انحرافات متعددی که ناشی از اطلاع نداشتن آنان درباره اهل بیت علیهم السلام و حقیقت واقعه عاشورا و اهداف و درس های قیام امام حسین علیه السلام است، در آن دیده می شود[۱][۵]
نیز نگاه کنید به
- ذائقه فرهنگی مردم ژاپن؛ ذائقه فرهنگی مردم کانادا؛ ذائقه فرهنگی مردم کوبا؛ ذائقه فرهنگی مردم تونس؛ ذائقه فرهنگی مردم روسیه؛ ذائقه فرهنگی مردم سنگال؛ ذائقه فرهنگی مردم فرانسه؛ ذائقه فرهنگی مردم ساحل عاج؛ ذائقه فرهنگی مردم مالی؛ ذائقه فرهنگی مردم زیمبابوه؛ ذائقه فرهنگی مردم اسپانیا؛ ذائقه فرهنگی مردم اردن؛ ذائقه فرهنگی مردم قطر؛ ذائقه فرهنگی مردم سیرالئون
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ گزارش رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران. داکا: رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
- ↑ Shrestha, N. R. (2002) Nepal and Bangladesh, A Global Studies Handbook. California, Santa Barbara: ABC Clio.
- ↑ https://edition.cnn.com/
- ↑ https://www.startv.com.tr/
- ↑ توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)