موسیقی در تاجیکستان
4-10. موسیقی
موسیقی یکی از سنتهای باستانی هنرهای زیبای مردم هنرمند و شاعر پیشه تاجیکستان است. در طول سده ها با ارزنده ترین و شیواترین روش های بدیهه سرایی و بداهه نوازی، گشایش و پژوهش نظری و علمی اش از نسل به نسل، از استاد به شاگرد ادامه یافته است.
گروه موسیقی تاجیک
هنر، استعداد و پیشینه بیهمانند اجراکنندگی، پژوهش نظری پایه های استوار شفاهی و خطی آن را که در هر زمان باهوشان، این هنر باشکل و روش تازه راکامل کرده اند، برای آیندهگان به یادگار گذاشته اند. هر دوره تاریخی، با بزرگترین بداهه نوازان و سرایندگان و دانشمندان در طول تاریخ و فرهنگ تاجیکستان نقش داشته و باز هم آن را غنیتر کرده است.
به هر حال موسیقی از نعمتهایی است، که پروردگار بر انسانها ارزانی داشته است. موسیقی روح انسان را می نوازد و او را انسان تر می سازد. هر ملتی برای خود موسیقی ویژهای دارد، هر چند که عناصر مشترک را در موسیقی همه مردم کشورها می توان یافت. ساختار موسیقی هر ملت، به سنت های ویژهی آن ملت وابسته است.
موسیقی تاجیکها نیز چون ادبیات کلاسیک، پیشینه ای طولانی دارد. برخی آثار خطی و آثار باستانی پیداشده، نشان میدهد که موسیقی و رقص از دیرباز در نواحی تاجیکنشین معمول بوده است. در میان نقش و نگارهای پنجکنت از دوره های هفتم و هشتم میلادی، سازهایی چون عود، نی و ... دیده می شود. ریشه موسیقی کلاسیک تاجیکستان به سنت موسیقی مقامی در ایران باز می گردد. این موسیقی ترکیبی استادانه از سازهای محلی و شعرهای نواحی گوناگون است. پایه گذاری این شیوه موسیقی را به باربد، موسیقیدان دوران ساسانی(سده 7.م) نسبت داده اند. گر چه موسیقی تاجیکی شاخه ای از موسیقی ایرانی است، اما از نظر آواز و شیوه اجراء با موسیقی امروز ایرانی تفاوت داشته و ویژه مردم تاجیکستان است. موسیقی کلاسیک تاجیکستان شش مقام دارد که پس از نتنگاری به عنوان موسیقی ملی تاجیک در جهان دانش و هنر بررسی و تأیید گردیده است که آن مقامها، عبارتند از راست، بزرگ، نوا، دوگاه، سه گاه و عراق.
این شش مقام دارای 252 لحن یا قطعه اند و به بیان دیگر 252 هوای کلاسیک را در برمیگیرند. پیش از پیدا شدن نتنگاری با وجود اینکه در خوارزم برای نگاشتن از نشانهها استفاده میشد، هر شاگرد، مقام را از استادش فرا می گرفت، اما تاجیکان زودتر از سایر مردم آسیای مرکزی و ایران، به گردآوری گوشههای موسیقی خود پرداختند.
از سال 1886.م گردآوری آهنگها آغاز شد و برای نخستین بار خواننده سرشناس شهر خیوه، «پهلوان نیاز میرزاباشی» ادوار خوارزمی را گردآوری و منظم کرد. نخستین دستاورد او مقامراست بود، فرزندش «محمدرسول میرزاباشی» تلاش پدر را دنبال کرد و پنج مقام دیگر را گردآوری کرد و آنها را نیز به شیوه اوار خوارزمی نوشت و نوشته های خود را به نام دو مجموعه پرارزش، برای همیشه در تاریخ موسیقی تاجیک به یادگار گذاشته است. یکی از این مجموعه ها «تصنیف» است. تاجیکها هر چند نواخته می شود، تصنیف گویند و تصنیف را منظوم یا منثور نامند و تصنیفی که تنها موسیقیسازی است، «مشکلات» نامیده اند، اما منظوم را بیش تر «نثر» می نامند.
در سال 1923.م اندک اندک آوازه هنر ملتها به مسکو رسید. ویکتور الکساندرویچ اوسپینسکی، آهنگساز و موسیقی شناس روسی به بخارا سفر کرد و با هنرمندان تاجیک به گفتگو نشست. در آن زمان استادانی چون میرزا غیاث عبدالغنیف بابا جلال نظیر و میرزا نظرالله تنبوری سلامت حضور داشتند و با یاری اینها، اوسپینسکی نتنگاری شش مقام را با الفبای نت بین المللی نوشت، که در شهر بخارا به چاپ رسید.
سالها گذشت تا موسیقیدانان تاجیک، چون داملا حلیم صوتی (ابادوف، عبادوف)، حاجی عبدالرحمان تنبوری، عمراف، باباخانف، طاهرجان دولتزاده، یوسفی، استاد شادیف استاد شرف و باباقول فیضاللهیف و ... گونههای ساز و آواز و بخشهای گوناگون شش مقام را گردآوری کردند و در سال 1947.م، بار دیگر استاد باباقول تا سال 1964.م، این مهم را عهدهدار بود. سپس استاد صدرالدین عینی بخش ادبی آن را منظم کرد، پروفسور بلیانف تحلیل علمی آن را به عهده گرفت و پروفسور «ی. آ. برتلس» از لحاظ ادبی شش مقام را بررسی کردن و به سال 1966.م / 1345 ه.ش، چهار جلد از شش مقام به چاپ رسید.
مقام همان است که در فارسی بدان «پرده» می گویند. این واژه پس از چیرگی عربها جانشین شده و بسیاری از واژگان موجود نیز برای دانستن حاکمان عرب، به عربی بیان و نوشته شده است. امروزه مفهوم واژه مقام/ مقوم، در بخارا، خوارزم، همچنین در نزد اویغورها در بردارنده توالی بخشهای سازی و آوازی است.
اصول خیلی از بخشهای شش مقام نیز از تاریخ طولانی برخوردارند. از جمله اصول ثقیل و خفیف از سده هشتم میلادی، اصول مخمس، فاتحی یا فاتحه ضرب و ضربالفتح از سده سیزدهم یا چهاردهم میلادی. بخشهای آوازی شش مقام بخارا و خوارزم عبارتند از ترانه، نقش، فریادف، سوارهاف، عملاتف، صوتف، مستزاد و ساقی نامه، بیشتر این بخشها در منابع قرون وسطی عنوان می شوند. افزون بر این بخشهای دیگری وجود دارند که عنوانهای اصول خود را دارا هستند، مانند اوفر، تلقین، تلقینچه، قشقرچه و مغولچه عنوان دیگری که ریشه آن معلوم نیست عبارت از نثر است. شاید این عنوان نوعی آواز را نشان می دهد.
بخشهای سیکلسازی شش مقام، عبارتند از تصنیف، ترجیع، نغمه و پیشرو. مقدمه سازی تصنیف در سیکل مقام بخارا اصول غیرقابل تغییر 4/8 را داراست. اصول ترجیع، در مجموع همان اصول تصنیف است، غیر از ترجیع عراق در مقام بخارا که پریود 4/9 را تشکیل می دهد.
موسیقی تاجیکی نیز مانند موسیقی ایرانی به ساعتهای پاسبانی در شب و روز تقسیم می گردیده است. نزد ایرانیان هر پاسبانی سه ساعت بوده، اسیمیوناف نیز همین باور را در پژوهشهای خود به دست آورده است، می نویسد «در تمام مدت پاسبانی صدای ساز و نوای موسیقی ادامه دارند. در این جشنها موسیقیدانان حرفهای و مردمی، به همراهی یکدیگر برنامه اجرا می کنند».
امروز نام مولانوا، آوازخوان و برنا اسحاقاوا، سراینده شش مقام، آهنگسازان زیاداله و طالب شهیدی، اعظم صالحوف و فیروز بهار در سراسر جمهوری و خارج از کشور برای علاقمندان هنر ملی تاجیک آشنا می باشند. تاجیکان اگر بخواهند شخصی را مورد لطف و مهربانی قرار بدهند، او را به شاعر تشبیه می کنند، زیرا آنها خود، مردمانی شاعر طبعاند. آنان بازماندگان نوابغی چون رودکی، فردوسی، ناصرخسرو، جلالالدین رومی، سعدی، حافظ، خیام، کمال خجندی، عبدالرحمان جامی و بسیاری از اختران شعر و ادب پارسی- تاجیکی می باشند(افشارسیستانی، 1383: 211 - 207).
1-4-10. اركستر سمفوني مردمي كميتة دولتي تلويزيون و راديوي تاجيكستان
اركستر سمفوني مردمي كميتة دولتي تلويزيون و راديوي تاجيكستان در سال 1938 تأسيس گرديد. بنيانگذاران اركستر نيز آ.س. لينسكي و آ. كمالاف بودند.
سالهاي 1941-1957 اركستر در دهكدة ادبيات فرهنگ و هنر تاجيك در شهر مسكو برنامههاي بزگ موسيقي و كنسرتي اجرا نمود.
در سال 1962 اركستر سازهاي مردمي در كميتة دولتي تلويزيون شروع به فعاليت نمود كه در هيأت آن 56 نوازندة ماهر فعاليت داشتند. در اين اركستر از انواع سازهاي موسيقي سنتي مانند غيژك، رُباب، نًي، قوش ني، چنگ، دايره و غيره استفاده ميشود.
2-4-10. اركسترسمفوني فيلارموني دولتي تاجيكستان
اين اركستر شامل مجموعهاي از هنرمندان نوازنده است كه در سال 1965 در فيلارموني دولتي تاجيكستان تأسيس گرديد.